تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837586964
اثبات رجعت (4)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اثبات رجعت (4) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون رجعت در كلام بزرگان 1- شيخ صدوق (م.381ق.) در كتاب اعتقادات خويش مىگويد:عقيده ما درباره رجعت اين است كه آن را حق مىدانيم.سپس شواهدى قرآنى در اثبات اين مطلب ارايه مىكند كه از آن جمله است:1. داستان گروهى كه از ديار خويش خارج شدند تا به گمان خود از مرگ و طاعون بگريزند ليكن به خواست الهى مرگ آنها مىرسد و پس از مدتى دوباره زنده مىشوند؛2. داستان مردن و زنده شدن حضرت «عزير» كه ضمن آيه 259 سوره بقره آمده است؛3. زنده شدن قوم حضرت موسى(علیه السّلام) پس از آنكه اسير صاعقه شده بودند؛4. زنده شدن اصحاب كهف و تردد ميان مردم و در نهايت بازگشت به جايگاه اوليهشان.از جمله دلايل ايشان در اثبات رجعت اين است كه رجعت در امتهاى پيشين هم اتفاق افتاده و به طور قطع هم در امت اسلام اتفاق مىافتد؛ چرا كه از پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روايت شده است: »هر آنچه در امتهاى گذشته انجام شود براى مسلمانان هم عيناً اتفاق مىافتد. 5. استناد به آيه «و يوم نحشر من كلّ أمّة فوجاً ممّن يكّذب بآياتنا»؛(128) روزى خواهد آمد كه از هر امتى برخى از آنها كه ما را تكذيب كردند، برانگيزيم؛ كه اين روز همان رجعت است كه تنها عدهاى از ظالمان برانگيخته مىشوند و نه همه ايشان و امكان وقوع رجعت با استناد به قرآن بر همين پايه استوار است.(129)2- شيخ مفيد (م413ق.) در پاسخ پرسشى درباره رجعت مىگويد:... خداوند پيش از قيامت گروهى از اين امت را بازمىگرداند... و عقيده به رجعت از ويژگيهاى مذهب اهلبيت(علیهم السّلام) است... خداوند از قيامت كبرا چنين خبر داده كه »همگى را برمىانگيزيم و احدى را فروگذار نمىكنيم« حال آنكه در باب رجعت مىگويد. »از هر گروهى دستهاى را برمىانگيزيم« و لذا بنا بر خبر خداوند متعال دو قيامت صغرا و كبرا خواهيم داشت.و همچنين خداوند چنين از ستمكاران نقل قول مىكند كه: »خداوندا! دو بار ما را ميراندى و زنده كردى« گروه ستمكاران از دو مرگ و زندگى سخن مىگويند: در اين جهان بوده و مىميرند و در رجعت هم زنده شده و باز مىميرند و براى مرتبه دوم براى روز رستاخيز زنده مىشوند. پس دو بار ميرانده شده و دو بار زنده گرديدهاند. ولى ديگران در تفسير اين آيه دچار اشكال شدهاند؛ چرا كه مرگ نخستين را پيش از زندگى اين جهان فرض كردهاند حال آنكه نبود پيش از بودن را مرگ نمىگويند.(130)3- سيد مرتضى، علمالهدى (م.436 ق.) هم درباره حقيقت رجعت چنين مىگويد:شيعه اماميه معتقدند كه خداوند متعال هنگام ظهور حضرت مهدى(علیه السّلام) گروهى از مؤمنان را برمىانگيزد تا از ظهور دولت حق بهره برده و ايشان را نصرت و يارى كنند... و همچنين گروهى از دشمنان را برمىگرداند تا از آنها انتقام گرفته شده و مؤمنان تسكين خاطر پيدا كنند...دليل صحت اين گفتار، ممكن بودن تحقق آن توسط خداوند متعال است؛ چرا كه امرى ممتنع و محالى نيست هر چند گروهى از مخالفان آن را غيرممكن دانستهاند.وقتى رجعت را مسئله ممكنى بدانيم با اجماع شيعه اماميه و اتفاقنظر علماى ايشان بر اين موضوع آن را اثبات مىكنيم... اتفاق آراء شيعه كاشف از رأى معصوم (علیهم السّلام) است كه قطعاً حق و درست است. البته رجعت با مسئله اختيار مكلفان در تضاد نيست همانگونه كه ظهور معجزات هم با آن در تضاد نيست؛ چرا كه در هيچكدام سلب اختيار نمىشود و موجب الجاء نمىگردد... .برخى رجعت را تأويل كرده و مىگويند مقصود از آن بازگشت دولت حق و حاكم شدن دين خدا بر خلق است نه آنكه اشخاصى پس از مرگشان به دنيا برگردند. توسل اين گروه از شيعيان به چنين تأويلى ناشى از ناتوانى آنها براى اقامه برهان محكم در برابر مخالفان است كه اشكال مىكنند رجعت امرى ممتنع و غير ممكن است.حال آنكه جواب اين دسته از مخالفان چنين است كه اثبات رجعت تنها متكى به رواياتى كه جنبه اخبار آحاد دارد نيست بلكه به پشتوانه اجماع طايفه، اين موضوع ثابت مىشود كه خداوند گروههايى از مؤمنان و منافقان را هنگام ظهور حضرت مهدى(علیه السّلام) زنده مىكند و به اين جهان باز مىگرداند تا از نعمت دولت حق بهره برده و از انتقام دشمنان شادمان شوند.اين موضوع كه با چنين صراحتى بيان شده قابل تأويل نيست.(131)4- علامه معاصر شيخ محمد حسين كاشف الغطاء (م.1373ق.) در رد كسانى كه مسئله رجعت را از اركان مذهب تشيع برشمرده و آن را بهانهاى براى طعنه زدن به ايشان قرار دادهاند، چنين مىگويد:اعتقاد به رجعت لازمه مذهب تشيع نيست و انكار آن زيانى ندارد. هر چند كه اين مسئله نزد ايشان كاملاً روشن و بديهى است... ولى ملازمهاى ميان تشيع و اعتقاد به رجعت وجود ندارد... و اين همانند برخى از اخبار غيبى (پيشگوييها) است كه وقوع آنها پيش از قيام قيامت صورت مىگيرد و امر مشهورى است؛ مانند نزول حضرت مسيح، ظهور دجال، شورش سفيانى و ديگر مطالبى كه راجع به نشانههاى قيامت مطرح شده است.چنين مطالبى ربطى به اساس ديندارى ندارد و از اصول دين نمىباشد و نه انكار آن موجب خروج از دين و ارتداد است و نه اعتراف صرف به آن موجب ورود به جمع دينداران و مسلمانان مىشود، بلكه رجعت نزد شيعيان همانند مطالبى است كه پيش از اين برشمرديم... آيا كسانى كه تنها به اين بهانه شيعه را مورد طعن خود قرار مىدهند اصلاً مىدانند رجعت چيست و چرا گمان مىكنند غير ممكن است خداوند گروهى را پس از مرگشان دوباره زنده كند حال آنكه نظير آن در زمانهاى گذشته به وقوع پيوسته و مورد تصريح قرآن كريم مىباشد. مگر داستان حضرت حزقيل و زنده شدن كسانى كه از ترس مرگ از خانههايشان متوارى شدند و با اين حال باز هم مبتلا به مرگ شدند را نشنيدهاند؟مگر آيه كريمه «و يوم نحشر من كلّ أمّة فوجاً» را نخواندهاند در حالى كه در رستاخيز بزرگ همه گروهها و ملتها محشور مىشوند. آرى مسئله رجعت چيزى جز بهانه و وسيلهاى براى طعنهزدن دشمنان شيعيان به ايشان نبوده است.(132) بیانات بزرگان دیگرازجمله علامه طباطبائی،علامه مجلسی و صدر المتألهين هم در بحث گذشت. مساله رجعت و رد بر منكرين آنفرقههاى اسلامى غير شيعه كه عامه مسلمين را تشكيل مىدهد، هر چند ظهور مهدى(علیه السّلام)را قبول دارند، و رواياتش را به طرق متواتر از رسول خدا ص نقل كردهاند و ليكن مساله رجعت را انكار نموده، آن را از مختصات شيعه دانستهاندولذا اشکالاتی رابراین موضوع واردمی نمایند اشکال اول اشکال عقلی الف . مرگ امرى است كه با در نظر گرفتن عنايت پروردگار هرگز بر هيچ زندهاى عارض نمىشود مگر بعد از آنكه آن موجود زنده به حد كمال رسيده باشد، و زندگيش كامل شده، آنچه در قوه داشته به فعليت رسيده باشد، و چنين موجودى كه تمامى كمالات بالقوهاش فعليت يافته، اگر بعد از مردن به دنيا برگردد، در حقيقت دوباره به حالت قوه و استعداد برگشته است، و اينكه چيزى كه فعليت يافته برگردد و بالقوه شود امرى است محالب . در صورتی که مخبرى صادق كه يا خود خداست و يا خليفهاى از خلفاى او، از چنين برگشتى خبر دهند، هم چنان كه در داستانهاى موسى، و عيسى، و ابراهيم(علیه السّلام)و داستانهايى از ديگران چنين خبرهايى آمده باشد .می توان آن برگشتن را پذیرفت .نتیجه : نه از خدا، و نه از يكى از خلفاى او خبر معتبرى نيامده كه دلالت بر رجعت داشته باشد پس نمی توانیم رجعت را بپذیریم .جواب اول 1.صدراشکال ذیلش را باطل می کند بر فرض که دليلشان درست باشد، و راستى دليل عقلى باشد صدر دليلش ذيل آن را باطل مىكند، چون اگر چيزى محال ذاتى شد، ديگر استثنا بر نمىدارد، كه با خبر دادن مخبر صادق از محال بودن برگشته، و ممكن شود، بلكه مخبر هر كه باشد وقتى از وقوع امرى محال خبر مىدهد، بايد فورا صادق بودنش را تخطئه كرد، و به فرضى كه نتوانيم در صادق بودنش شك كنيم، ناگزير بايد خبرش را تاويل كنيم، و معنايى به آن بدهيم، كه ممكن باشد، مثل اينكه اگر خبر داد كه عدد يك نصف عدد دو نيست، و يا خبر داد كه تمامى خبرهاى صادق در عين صادق بودن كاذب است، كه گفتيم اگر بتوانيم در راستگويى اين مخبر تشكيك مىكنيم، و اگر نتوانستيم ناگزير كلامش را توجيه مىكنيم، بطورى كه از محال بودن در آيد.جواب دوم الف . صدر اشکال را نمی پذیرم .اينكه گفته اند : چيزى كه از قوه به فعليت در آمده، ديگر محال است بالقوه شود، مطلبى است صحيح، و ليكن قبول نداريم كه مساله مورد بحث ما از اين باب باشد، براى اينكه مورد فرض او با مورد فرض ما مختلف است، مورد فرض او كسى است كه عمر طبيعى خود را كرده، و به مرگ طبيعى از دنيا رفته باشد، كه برگشتن او به دنيا مستلزم آن امر محال است، و اما مرگ اخترامى كه عاملى غير طبيعى از قبيل قتل و يا مرض باعث آن شود برگشتن انسان بعد از چنين مرگى به دنيا مستلزم هيچ محذور و اشكالى نيست، چون ممكن است انسان بعد از آنكه به مرگ غير طبيعى از دنيا رفته در زمانى ديگر مستعد كمالى شود، كه در زمانى غير از زمان زندگيش موجود و فراهم باشد، و بعد از مردن دوباره زنده شود تا آن كمال را بدست آورد.ب . ممكن است اصل استعدادش مشروط باشد به اينكه مقدارى در برزخ زندگى كرده باشد، چنين كسى بعد از مردن و ديدن برزخ داراى آن استعداد مىشود، و دوباره به دنيا بر مىگردد، كه آن كمال را به دست آورد، كه در هر يك از اين دو فرض مساله رجعت و برگشتن به دنيا جايز است، و مستلزم محذور محال نيستاشکال دوم اشکال به روایات رجعت آنها می گویند رواياتى كه قائلين به رجعت به آن تمسك مىكنند تمام نيست، آن گاه شروع كردهاند به تضعيف روايات، و يكى يكى را رد كردهاند، نه صحيحى باقى گذاشتند و نه سقيمى.جواب الف . روایات رجعت متواترند اينكه آنهادر يك يك روايات مناقشه كرده، و آنها را ضعيف شمرده اند : هر چند هر يك از روايتها روايت واحد است، و ليكن روايات ائمه اهل بيت(علیهم السّلام)نسبت به اصل رجعت متواتر است، به حدى كه مخالفين مساله رجعت از همان صدر اول اين مساله را از مسلمات و مختصات شيعه دانستهاند، و تواتر با مناقشه و خدشه در تك تك احاديث باطل نمىشود، علاوه بر اينكه تعدادى از آيات قرآنى و روايات كه در باب رجعت وارد شده دلالتش تام و قابل اعتماد است ب . برخی از آیات قران بر رجعت دلالت دارند آياتی از قرآن دلالت اجمالى بر وقوع رجعت دارد مانند آيه:" أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ " (133) شما پنداشتهايد قبل از آنكه آنچه در امتهاى گذشته واقع شده در شما واقع شود داخل بهشت شويد.كه مىفهماند آنچه در امتهاى گذشته رخ داده، در اين امت نيز رخ خواهد داد، و يكى از آن وقايع مساله رجعت و زنده شدن مردگانى است كه در زمان ابراهيم و موسى و عيسى و عزير و ارميا و غير ايشان اتفاق افتاده، بايد در اين امت نيز اتفاق بيفتد.هم چنان كه رسول خدا ص هم كلامى دارند كه بطور اجمال مىفهماند آنچه در امتهاى سابق اتفاق افتاده در اين امت نيز اتفاق خواهد افتاد، و آن اين است كه فرمود: به آن خدايى كه جانم به دست اوست، كه شما مسلمانان با هر سنتى كه در امتهای گذشته جريان داشته روبرو خواهيد شد، و آنچه در آن امتها جريان يافته مو به مو در اين امت جريان خواهد يافت، بطورى كه نه شما از آن سنتها منحرف مىشويد، و نه آن سنتها كه در بنى اسرائيل بود شما را ناديده مىگيرد ج . خبرهای دیگر هم که روایات ما از آنها خبر داده اند به وقوع پیوسته اند اين قضايايى كه ائمه اهل بيت(علیهم السّلام)خبر دادهاند جزء ملاحم و اخبار غيبى مربوط به آخر الزمان است، و راويانى آنها را آوردهاند كه مربوطند به قرنها قبل از اين، و كتبشان از زمان تاليف تا كنون محفوظ مانده، و نسخه آنها دست نخورده، و ما تا كنون به چشم خود ديدهايم پارهاى از آنچه آن حضرات پيشگويى كردند بدون كم و زياد به وقوع پيوست، قهرا بايد نسبت به بقيه آنها نيز اعتماد كنيم، و به صحت همه آنها ايمان داشته باشيم .(134)اشکال سوم ابو القاسم بلخى ميگويد: رجعت جائز نيست زيرا مردمى كه ميدانند بار ديگر باز ميگردند و ممكن است توبه كنند بر گناه جرئت پيدا كرده و از انجام آن باك نخواهند داشت،جواب چون رجعت براى همه مردم نيست بنا بر اين هر كسى نميداند كه او خواهد برگشت پس سبب جرئت نخواهد شد. (135) در فهرست نجاشي حكايتي از مؤمن الطاق آورده كه يكي از مخالفان به او گفت : آيا به رجعت عقيده داري ؟ گفت : آري . مخالف مي گويد: پانصد دينار به من وام ده تا حين رجعت به تو پس دهم .مؤمن الطاق هم به او مي گويد: ضامني بياور تا ضمانت كند آن وقت تو به سان يك انسان بازگشت مي كني تا بتوانم وام خود را از تو بستانم ، از كجا معلوم كه بوزينه برنگردي ؟! (136)اشکال چهارمزندگي در دار دنيا همراه با تكليف است و تكليف به دنبال اختيار مي آيد تا هر چه مي كند از سر اختيار باشد و زوري به دنبال آن نباشد، حال آنكه وقتي يك نفر مي ميرد حقايق براي او مكشوف مي شود و به ناچار حقيقت را مي پذيرد و اگر به جهان باز گردد ديگر منكر آن نخواهد بود چنانكه قرآن كريم مي فرمايد: «و جأت سكره الموت بالحق ذلك ماكنت منه تحيد... لقد كنت في غفله من هذا فكشفنا عنك غطأك فبصرك اليوم»(137) و به راستي كه بيهوشي مرگ فرا مي رسد. اين است آنچه از آن مي گريختي ... تو از اين غافل بودي . ما پرده از برابرت برداشتيم و امروز چشمانت تيزبين شده است.»علامه طبرسی در جواب اين شبهه مي گويد: حالت مرگ براي چنين افرادي حالتي بي خبري و بيهوشي است ، همانند كسي كه به خواب رفته باشد چيزي از حقايق آن جهان بر او آشكار نگشته و دوباره به همان حالت پيش از مرگ برمي گردند و اساساً سكرات موت چيزي را براي اينگونه افراد روشن نمي كند.(138)علامه در جاي ديگر ذيل آيه «و يوم نحشر من كل امه فوجاً» مي گويند: رجعت هيچ منافاتي با امر تكليف ندارد؛ چرا كه در رجعت چيزي نيست كه موجب جبر در قبول حق باشد و مكلف را به انجام واجب يا ترك حرام وادارد؛ زيرا جز اين نيست كه مجموعه اي از آيات و حقايق الهي براي او مشكوف شود و در عين حال مكشوف شدن حقايق از وي سلب اختيار نكرده و وي همچنان قدرت اعمال اراده و اختيار خويش را داراست. (139)فراموش نكنيم حقايقي كه در رجعت براي افراد نمايان مي شود، بيش از آن چيزي نيست كه هنگام قيامت كبرا براي افراد مشخص مي شود و درباره آن هم قرآن به صراحت مي گويد كه باز از جمعيت كفار روحيه اطاعت و تبعيت مشاهده نمي شود.«اگر آنها را در آن روز كه در برابر آتش نگاهشان داشته اند بنگري ، مي گويند: اي كاش ما را بازگردانند تا آيات پروردگارمان را تكذيب نكنيم و از مؤمنان باشيم . نه ، آنچه را كه از اين پيش پوشيده مي داشتند اكنون برايشان آشكار شده ، اگر آنها را به دنيا بازگردانند باز هم به همان كارها كه منعشان كرده بودند باز مي گردند، اينان دروغگويانند.(140)چنين تأكيدي را در آيات 100و 99 سوره مؤمنون هم مي توان مشاهده كرد و لذا اين طور نيست كه گمان كنيم اينگونه افراد با روش شدن حقايق از كرده هاي پيشين خود پشيمان مي شوند و راه و روش جديدي در پيش مي گيرند، بنابراين با قاطعيت مي توان گفت كه رجعت مطلقاً منافاتي با اختيار افراد ندارد.اشکال پنجم :اگر رجعت از جمله آيات و دلايل صحت نبوت است ، مي بايست همانند ديگر معجزات در زمان حيات نبي اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رخ مي داد.در پاسخ اين شبهه نيز بايد گفت : ضرورت چنين ملازمه اي مشخص نيست و مثال نقض چنين ادعايي هم رخ دادن پيشگويي هاي ايشان از آينده است و اصلاً اقتضاي چنين مسائل اين است كه در آينده محقق شوند نه هنگام صدور كلام.پی نوشت ها : 128. سوره نمل (27)، آيه 83.129. ر.ك: مصنفات الشيخ مفيد، ج5، صص63 - 60.130. ر.ك: رساله اجوبة المسائل السرويه« مسأله اولى».131. رسائل شريف مرتضى، مجموعه اولى، صص 126 - 125.132. أصل الشيعة و أصولها، صص 101 - 99.133. سوره بقره آيه 214134. برگرفته از ترجمه تفسیر الميزان، ج2، ص: 162135. ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج1، ص: 184136. بحارالانوار، ج 52، ص 107137. حديد. 32138. مجمع البيان ، ج 1، ص 115139. همان 140. انعام، 28ـ27
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]
صفحات پیشنهادی
اثبات رجعت (4)
اثبات رجعت (4) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون رجعت در كلام بزرگان 1- شيخ صدوق (م.381ق.) در كتاب اعتقادات خويش مىگويد:عقيده ما درباره رجعت اين است كه آن ...
اثبات رجعت (4) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون رجعت در كلام بزرگان 1- شيخ صدوق (م.381ق.) در كتاب اعتقادات خويش مىگويد:عقيده ما درباره رجعت اين است كه آن ...
اثبات رجعت (3)
اثبات رجعت (3) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 4-3 رجعت إسماعيل نبي به همراه امام حسين« وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا » (91) در ...
اثبات رجعت (3) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 4-3 رجعت إسماعيل نبي به همراه امام حسين« وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا » (91) در ...
اثبات رجعت (1)
اثبات رجعت (1) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون مقدمهباور به رجعت، كه يکي ... خود،(3)پس از ظهور حضرت مهدي(عج)(4)، تا مؤمنان از برپايي حكومت جهاني عدل، دلشاد و ...
اثبات رجعت (1) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون مقدمهباور به رجعت، كه يکي ... خود،(3)پس از ظهور حضرت مهدي(عج)(4)، تا مؤمنان از برپايي حكومت جهاني عدل، دلشاد و ...
اثبات رجعت از دیدگاه عقل ونقل
اثبات رجعت از دیدگاه عقل ونقل نويسنده: حمید محسنی عسگرانی منبع ... است ممکن 2)رابطه رجعت و تناسخ 3)تبیین عقلانی بر ضرورت رجعت 4) وقوع رجعت در امم سابقه ...
اثبات رجعت از دیدگاه عقل ونقل نويسنده: حمید محسنی عسگرانی منبع ... است ممکن 2)رابطه رجعت و تناسخ 3)تبیین عقلانی بر ضرورت رجعت 4) وقوع رجعت در امم سابقه ...
اثبات رجعت (2)
اثبات رجعت (2) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 2. .... و کفار عنودی که با عذاب الهی هلاک نشده اند بر می گردند.4- طبری بعدازنقل تفسیر باقرالعلوم (علیه السّلام) ...
اثبات رجعت (2) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 2. .... و کفار عنودی که با عذاب الهی هلاک نشده اند بر می گردند.4- طبری بعدازنقل تفسیر باقرالعلوم (علیه السّلام) ...
تاريخچهي رجعت
4ـ بيداری امت در اثبات رجعت (ترجمه). 5ـ تاريخ ادبيات عمومی (ترجمه). 6ـ تاريخچه زندگانی شاه عباس کبير. 7ـ تاريخ حبشه (ترجمه). 8ـ تاريخ عصر جعفری يا زندگانی .
4ـ بيداری امت در اثبات رجعت (ترجمه). 5ـ تاريخ ادبيات عمومی (ترجمه). 6ـ تاريخچه زندگانی شاه عباس کبير. 7ـ تاريخ حبشه (ترجمه). 8ـ تاريخ عصر جعفری يا زندگانی .
رجعت از منظرعلامه مجلسى (ره)
شيخ طوسى در كتاب مورد اشاره اش و نيز ((نجاشى )) مى گويد: ((او كتابى دارد كه در اثبات ((رجعت )) نوشته است .))4ـ مرحوم ((صدوق ))((نـجاشى )) ضمن برشمردن كتابها و آثار ...
شيخ طوسى در كتاب مورد اشاره اش و نيز ((نجاشى )) مى گويد: ((او كتابى دارد كه در اثبات ((رجعت )) نوشته است .))4ـ مرحوم ((صدوق ))((نـجاشى )) ضمن برشمردن كتابها و آثار ...
ادله ي وقوع رجعت (رجعت در روايات)
اثبات رجعت (3) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 4-3 رجعت إسماعيل نبي به ... و تو وعده داد ی که حسین(علیه السّلام)به دنیا بر می گردد تا انتقامش را بگیرد حاجت ...
اثبات رجعت (3) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 4-3 رجعت إسماعيل نبي به ... و تو وعده داد ی که حسین(علیه السّلام)به دنیا بر می گردد تا انتقامش را بگیرد حاجت ...
ويژگيهاي رجعت و رجعت كنندگان
اثبات رجعت (3) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 4-3 رجعت إسماعيل نبي به همراه .... عليه السلام نسبت داده، ويژگيهاي شگفت آوري براي دابة الارض ذكر كرده است.
اثبات رجعت (3) نویسنده : محمد علی اشجعمنبع : راسخون 4-3 رجعت إسماعيل نبي به همراه .... عليه السلام نسبت داده، ويژگيهاي شگفت آوري براي دابة الارض ذكر كرده است.
رجعت زنان
در اين مقاله، به اثبات رجعت از ديدگاه عقل و نقل، هدف رجعت و رجعتكنندگان زمان ظهور .... [47] 4. تأثر كافران از استقرار حكومت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يكي از ...
در اين مقاله، به اثبات رجعت از ديدگاه عقل و نقل، هدف رجعت و رجعتكنندگان زمان ظهور .... [47] 4. تأثر كافران از استقرار حكومت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يكي از ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها