واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
صعود به قلههاي فروتني نميدانم چرا وقتي بحث مرگ پيش ميآيد، همه ياد عزا و مصيبت و ناله و ضجه ميافتند. ياد جاي خالي يك عزيز و تنهايي و افسردگي. اما كسي به خودش و مرگ فكر نميكند؟ اگر هم به مرگ فكر كند با ترس و دلهره است. اگر بدانيم كه مرگ يعني زندگي دوباره، هيچ وقت آنرا هولناك نميبينيم و ياد مرگ آزارمان نميدهد. بلكه واقعبينانه با آن برخورد مي كنيم و چون آمادگي آن را داريم از بسياري نابسامانيها در امان ميمانيم. دكتر ناصر مهدوي در يادداشتي كه در نشريهي سلامت به چاپ رسانده به اين نكته اشاره مي كند كه آدميان ميتوانند با انديشيدن پيرامون اين واقعه بزرگ از برخي بيماريهاي اخلاقي رهايي يابند. مسائل اخلاقي بزرگي همچون طمعورزي و زندگي حريصانه. وي همچنين اضافه ميكند انديشيدن به مرگ يك تأثير مهم ديگري كه در حوزه اخلاق به عهده ميگيرد، كم كردن آتش تكبر در در درون آدميست. وقتي سركشي درون انسان فرو مينشيند و آدمي لباس تواضع به تن ميكند، بيش از هر زمان ديگري در حيات مادي خود موجب شادي و خرمي خود و ديگران ميشود و در تعامل و تعاون با ديگران و بهرهمندي و بهرهرساني از ديگران به ديگران مشتاقتر و سرزنده تر ميشود و يك راه خوب رسيدن به آستانه فروتني و تواضع، مرگ انديشي است. امام علي (ع) مي فرمايد: «ياد مرگ فرعون درون آدمي را خرد ميكند.» هر كس پيرامون مرگ انديشه كند در مييابد كه موجودي شكننده است كه هرگز نبايد لاف غنا و بزرگي زند و بهتر آن است كه اخلاق فروتنان را پيش گيرد و از روي محبت و مهرباني مسير زندگي را طي كند. قرار نيست با انديشيدن پيرامون مرگ هميشه به غم و اندوه برسيم چرا كه مرگانديشي باعث ميشود ما از غرور و تكبر، طمع و حرص و... دوري كنيم كه دوري از اين مسائل غيراخلاقي به سلامت روان و آرامش درون كمك مي كند و اين ميسر نميشود جز با شستوشوي درون از حس تكبر و غرور و تشويق آدمي است به زندگي خرم و شاد همراه با افتادگي و فروتني. اگر ما در زندگي شهدا دقت كنيم در مييابيم كه آنها اينگونه به مرگ نگاه كردهاند كه به استقبالش رفتهاند. تا جايي كه در وصيتنامهي يكي از شهداي جنگ تحميلي ميخوانيم: برادرم چه زيباست به دور از دلهره و غرور و خودخواهي در امواج عشق الهي پرواز نمودن و به لقاء الله رسيدن. بدان كه شرف مؤمن در نماز است و برپايي نماز شب و... . ـ اگر شهيد شدم گمان مبريد كه مردهام بلكه حال ما مصداق و لا تحسبن الذين قتلوا و عند ربهم يرزقون است. نكتهي زيباتر نحوهي برخورد خانوادههاي معظم اين بزرگان در برابر شهادت عزيزانشان است. و اغلب در خاطراتشان بيان ميكنند كه: وقتي خبر شهادت را شنيدم، گفتم انالله و انا عليه راجعون. يا خدايا راضيام به رضاي تو يا خدايا امانتيات را از من بپذير... همه نيز اذعان دارند كه عزيزشان نمرده است. بلكه از دنيايي به دنيايي بهتر رفته است. و شايد همين ديدگاه بود كه خانوادههاي شهدايي را ميبينم كه در يك خانواده دو يا سه و حتي پنج شهيد دادهاند. فاطمه ميرزايي مادر شهيد حسن آجورلو ميگويد: «وقتي پسرم به جبهه رفت من هر هفته به بهشت زهرا ميرفتم و در حال و احوال مادران شهدا دقيق ميشدم و خودم را بجاي آنها ميگذاشتم. در واقع مادر شهيد بودن را تمرين ميكردم.» اينجاست كه ميبينيم اگر اين مهارت را داشته باشيم كه از يك زاويهي تازه و متعالي به قضيهي مرگ نگاه كنيم، مرگ نه تنها دلخراش و اندوهگين نيست بلكه بسيار شيرين و گواراست. منبع: نشريه شاهد جوان- ش 55
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]