واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امتحان و آزمايش از ديدگاه قرآن نويسنده: زهرا اميري / کارشناس امور تربيتي آزمايش در اصل به معني آشکار ساختن چيزي و خالص نمودن گوهري از آميزه هاي پنهاني آن است . اگر اين کار توسط شخص ناآگاه صورت گيرد هدف دستيابي به حقيقت آن شي مي باشد و اگر آزمايش کننده خود به حقيقت آن چيز آگاه بود غرض آن باشد که ديگري بدان آگاه گردد . مانند زرگري که مي خواهد زر ناخالص را از کسي که مدعي خلوص آن است بخرد آن را در بوته ي آزمايش مي نهد و فروشنده را به مغشوش بودن آن آگاه مي سازد . آزمايشي که خداوند در مورد انسان اعمال مي دارد براي آشکار شدن ماهيت آزمايش شده است . براي خود او باشد که از يک زنگ خطر به در آيد و با انگيزه هاي برخواسته از بعد منفي پنهاني وي که اکنون آشکار گشته مبارزه مي کرد و ورزيده شدن اراده و در نتيجه به دست گرفتن زمام اختيار نفس را با آزمونهاي پي در پي در خويش آبديده مي ساخت . سنت ابتلا و آزمايش : مراد از سنت الله در برخي از آيات به کار رفته اين است که خداوند واضح و مجري سنتهاي حاکم بر حيات انسانهاست . سنتهاي الهي غير قابل تبديل و تحويل هستند . منظور از غير قابل تبديل بودن سنتهاي الهي اين است که اگر افراد جامعه اي بر اثر اعمال و رفتار خود در مسير يکي از سنتهاي الهي قرار بگيرند و سرنوشت خاصي درمورد آنها قطعيت پيدا کند امکان ندارد که سرنوشت ديگري حاکم بر حيات آنها شود . « سنه الله التي قد خلت من قبل و لن تجد لسنه الله تبديلا » ( فتح / 23 ) سنت الهي قانون نظام رباني بر اين بوده که حق بر باطل غالب شود و ابداً در سنت خدا تغيير نخواهي يافت . سنت ابتلا يکي از سنتهاي الهي است که در قرآن کريم بر روي آن تاکيد بسيار شده است . سنت امتحان و آزمايش است قرآن کريم از اين سنت گاه تعبير به ابتلا و گاه تعبير به فتنه و در موردي به عنوان امتحان از آن ياد کرده است . سنت امتحان سنت عمومي است : احسب الناس ان يترکوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون * و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا ليعلمن الکاذبين . ( عنکبوت / 3 ، 2 ) آيا مردم گمان کردند به حال خود رها مي شوند و آزمايش نخواهند شد . ما کساني را که پيش از آنان بودند آزموديم بايد علم خدا در مورد کساني که راست مي گويند و کساني که دروغ مي گويند تحقق يابد . امتحان يک سنت هميشگي و جاوداني الهي است . امتحان مخصوص شما جمعيت مسلمان نيست سنتي است که در تمام امتهاي پيشين جاري بوده است . قرآن مي فرمايد : « ما کساني را که قبل از آنها بودند آزمايش کرديم آنها را نيز در کوره هاي سخت امتحان افکنديم آنها نيز همچون شما در فشار دشمنان بيرحم و جاهل و بي خبر و متعصب و لجوج قرار داشتند هميشه ميدان باز بوده و گروهي در اين ميدان شرکت داشته اند بايد هم چنين باشد چرا که در مقام ادعا هرکس مي تواند خود را برترين مومن بالاترين مجاهد و فداکارترين انسان معرفي کند بايد وزن و قيمت و ارزش اين ادعاها از طريق آزمون روشن شود . بايد معلوم گردد تا چه اندازه نيات دروني و آمادگي روحي با اين گفته ها هماهنگ يا ناهماهنگ است ؟ آري بايد خداوند بداند چه کساني راست مي گويند و چه کساني دروغگو هستند . بديهي است خدا همه اينها را مي داند حتي قبل از خلقت انسانها منظور از علم در اينجا همان تحقق عيني مسائل و وجود خارجي آنهاست و به تعبير ديگر ظهور آثار و شواهد عملي است يعني بايد علم خدا درباره ي اين گروه عملاً در خارج پياده شود و تحقق عيني يابد و هر کسي آنچه را در درون دارد بيرون ريزد اين است معني علم هنگامي که در اين گونه موارد در مورد خداوند به کار مي رود . دليل اين مساله نيز روشن است زيرا نيات دروني و صفات باطني تا در عمل انسان تحقق و عينيت پيدا نکند ثواب و جزا و کيفر مفهوم ندارد . آزمايش براي تحقق بخشيدن به نيات و صفات دروني است و به عبارت ديگر اين عالم همچون يک دانشگاه يا يک مزرعه است برنامه اين است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد . لياقتها پرورش يابد و آنچه در مرحله قوه است به فعاليت برسد . فلسفه ي شدايد و بلايا فلسفه شدايد و بلايا فقط سنجش وزن و درجه و کميت نيست بلکه زياد کردن وزن و بالا بردن درجه و افزايش دادن به کميت است . خداوند امتحان نمي کند که وزن واقعي و حد و درجه معنوي و اندازه ي شخصيت کسي معلوم شود امتحان مي کند . يعني در معرض بلايا و شدايد قرار مي دهد که بر وزن واقعي و درجه معنوي و حد شخصيت آن بنده افزوده شود . امتحان نمي کند که بهشتي واقعي و جهنمي واقعي معلوم شود امتحان مي کند و مشکلات و شدايد به وجود مي آورد که آنکه مي خواهد به بهشت برود در خلال همين شدايد خود را شايسته و لايق بهشت کند و آنکه لايق نيست سر جاي خودبماند علي (ع) در آن نامه اي که به والي بصره عثمان بن حنيف نوشته پس از آنکه او را نصيحت مي کند که گرد تنعم نرود و از وظيفه ي خودش غفلت نکند وضع زندگي ساده و دور از تجمل و تنعم خودش را ذکر مي کند که چگونه به نان جوي قناعت کرده است و خود را از هرگونه نازپروردگي دور داشته آنگاه مي فرمايد : « شايد بعضي تعجب کنند که چطور علي (ع) با اين خوراکها توانايي برابري و غلبه بر شجاعان را دارد قاعدتاً بايد اين طرز زندگي او را ضعيف و ناتوان کرده باشد خودش جواب مي دهد که اينها اشتباه مي کنند زندگي سخت نيرو را نمي کاهد تنعم و نازپروردگي است که موجب کاهش نيرو مي گردد . چوب درختهاي صحرايي و جنگلي که نوازش باغبان را نديده است محکم تر است اما درختهاي سرسبز و شاداب که مرتب تحت رعايت باغبان و نوازش او مي باشند نازک تر و کم طاقت تر از کار در مي آيد . مردان سرد و گرم چشيده و فراز و نشيب ديده و زحمت کشيده با سختي و شدايد و مشکلات دست وپنجه نرم کرده نيز طاقت و قدرتشان از مردهاي نازپروده بيشتر است . فرق است بين نيرويي که از داخل و باطن مي جوشد با نيرويي که از خارج کمک مي گيرد عمده اين است که استعدادهاي باطني بشر بروز کند . آزمايش الهي : انسان در ظرف خلقت و حياتش از نيروها و استعدادها و قواي مرموزي برخوردار است که وجود اين نيروها در وجود انسان همانند دانه ها و حبه ها نباتي است که در ظرفي قرار داده جائي گذاشته اند اگر باغبان به سراغ اين حبه ها و دانه ها برود و آنها را در زمين مستعد بکارد آن دانه ها با تمام قدرت شروع به فعاليت کرده و با عوامل مخالف به مبارزه برخاسته و در اين راه از هيچ کوششي کوتاهي نمي کند تا به ثمر برسد و تمام منافع خود را آشکار و کمال خداوند را نشان دهند . اما اگر اين دانه ها در سرزمين مستعد قرار نگيرد و اين حبه ها کاسته نشود پس از مدتي مي پوسد و جز آن که آنها را به عنوان دانه هاي فاسد کنار بريزند چاره اي نيست . نيروها و استعدادهاي عالي انسان حتماً و بدون شک در برخوردهاي انسان به حوادث آرام و سخت مصائب و شدت ها و کوشش ها و نقمت ها شکوفا مي گردد و به نتايج بسيار مثبت دنيايي و آخرتي مي رسد و چون راهي براي شکوفايي قواي روحي و عقلي و نفسي بشر جز با حوادث و رنج ها و به قول قران ابتلا نيست خداوند مهربان در قرآن مجيد ابتلا و امتحان را جهت انسان ضروري و حياتي اعلام فرموده واحدي را از اين فضاي پر قيمت و پر سود استثنا ننموده است به اين نکته بايد توجه کنيد که امتحان حضرت حق مانند امتحان مدارس در دنيا نيست که براي معلم شاگردان درس خوان از تنبل معلوم شوند خداي جهان بي امتحان به وضع ظاهر و باطن تمام هستي آگاه است اين امتحان فقط به خاطر خود انسان و جهت رشد و کمال و شکوفايي استعدادهاي اوست . رمز پيروزي در امتحان : حال که همه انسانها در يک امتحان گسترده الهي شرکت دارند راه موفقيت در اين آزمايش چيست ؟ درپاسخ بايد بگوييم نخستين و مهمترين گام براي پيروزي همان است که در جمله کوتاه و پر معني و بشر الصابرين است که قرآن باصراحت مي فرمايد : رمز پيروزي در اين راه صبر و پايداري است و به همين دليل بشارت و پيروزي را تنها صابران و افراد با استقامت مي دهد . ديگر اينکه توجه به گذرا بودن حوادث اين جهان و سختي ها و اينکه اين جاده گذرگاهي بيش نيست عامل ديگري براي پيروزي محسوب مي شود که در جمله « انا لله و انا اليه راجعون » ما از آن خداييم و به سوي او باز مي گرديم » آمده است . منبع:نشريه راه قرآن ،شماره 19/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1665]