واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خودشناسی مفهوم آزمایش در آیات قرآن با تعابیر مختلفی همچون : ابتلاء ، امتحان ، تمحیص ، اختبار و فتنه ، از سنت آزمایش سخن به میان آمده است . محص و فتنه دراصل به معنای پاك و خالص كردن طلا می باشد ، كه طلا را در آتش سوزان قرار می دهند تا مواد زائدش از بین رفته و خالص و ناب گردد . واژه های دیگر مانند : ابتلاء ، اختبار و امتحان نیز در معنایی نزدیك به معنای یادشده استعمال شده اند . بدین معنا كه انسان در بوته آزمایش قرار می گیرد تا خبث باطنی افراد منافق ظاهر شود و فضیلت و صفات پسندیده اشخاص بروز نماید . امتحانات خداوند در چهرههای گوناگون به سراغ انسان میآید . گروهی در محیط هایی قرار میگیرند که از هر نظر آلوده است ، وسوسههای فساد از هر طرف آنها را احاطه میکند . گروهی در فشار محرومیتها قرار میگیرند و گروهی دیگر بر عکس غرق در نعمت میشوند و امکانات مادی از هر نظر در اختیارشان قرار میگیرد . در اغلب موارد ، آزمایش به نعمتها سنگینتر از آزمایش به سختیهاست ؛ زیرا شکرگزاری از نعمت اغلب دشوارتر است اگر انسان در به جای آوردن حق نعمت بکوشد خداوند بر نعمت خود نسبت به چنین فردی میافزاید ؛ برعکس ناسپاسی در مقابل نعمت عواقب وخیمی به دنبال میآورد . امتحانات خداوند در چهرههای گوناگون به سراغ انسان میآید . گروهی در محیط هایی قرار میگیرند که از هر نظر آلوده است ، وسوسههای فساد از هر طرف آنها را احاطه میکند . گروهی در فشار محرومیتها قرار میگیرند و گروهی دیگر بر عکس غرق در نعمت میشوند و امکانات مادی از هر نظر در اختیارشان قرار میگیرد . رابطه ی امتحان و صفات خداوند امتحان و آزمایش پروردگار با صفت ربّ بودن او نسبت مستقیم دارد خداوند ربّ آفریدگانش است ، یعنی مخلوقاتش را تربیت میكند و مربی و پرورشدهندهی آنهاست . به عبارت دیگر ، آزمایش الهی همان « پرورش و تربیت » است . بدون این امتحانات استعدادهای انسان شكوفا نمیشود و بر درخت وجود انسان میوههای اعمال نمایان نمیگردد . باید شرایط سخت و دشواری چون جنگ ، قحطی ، طوفان ، زلزله ، بیماری و... پیش بیاید تا صفات باطنی انسان مانند : شجاعت و دلاوری ، سخاوت ، حلم ، عفت ، علم ، صبر و پایداری و.... و نیز صفات متقابل آنها در شخص مورد ابتلاء ظاهر گردد و این یكی از اثرات امتحان است . چنانکه درباره بنیاسرائیل میخوانیم : " و بلو ناهم بالحسنات و السیئات ؛ آنها را به وسیله نعمتها و مصائب آزمودیم ."[1] امتحان الهى ، اهداف و معانی فراتری نیز دارد . باتوجه به اینکه خداوند از همه ی احوال انسان ها با خبر است ، چرا امتحان و آزمایش می کند ؟ 1- هدف او از امتحان بندگان تربیت و پرورش استعدادهاى آنان است . روزى كه بشر، دیده به جهان مى گشاید در نهاد او یك سلسله استعدادها و امكانات شگفت انگیز وجود دارد ; همه كمالات انسانى و فضایل اخلاقى به صورت استعداد در كانون وجود او نهفته و سرشت او با آنها عجین و خمیر شده است ; ولى این استعدادها مانند منابع زمینى است كه بدون وسایل مخصوص آشكار نمى شود و از مرحله قوّه و استعداد به مرحله فعلیّت نمى رسند . این حقیقت را امیرمؤمنان على (ع) در نهج البلاغه در یك جمله كوتاه و پر معنا بیان كرده و مى فرماید : " هرگز نگویید كه خدایا از امتحان و آزمایش به تو پناه مى برم ! زیرا درجهان كسى نیست كه آزمایش نشود بلكه به هنگام دعا بگویید : خدایا از آزمایش هاى گمراه كننده به تو پناه مى بریم (یعنى از آن آزمایش هایى كه نتوانیم از عهده آنها برآمده و به وسیله آنها خود را كامل سازیم !) ."[2] همه كمالات انسانى و فضایل اخلاقى به صورت استعداد در كانون وجود او نهفته و سرشت او با آنها عجین و خمیر شده است ; ولى این استعدادها مانند منابع زمینى است كه بدون وسایل مخصوص آشكار نمى شود و از مرحله قوّه و استعداد به مرحله فعلیّت نمى رسند . سپس امام (ع) چنین توضیح مى دهد : مقصود از امتحان و آزمایش كسب اطّلاع و آگاهى نیست ; زیرا چیزى در جهان بر خدا مخفى نمى باشد ; بلكه ؛ « لِیَتَبَیَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ ، وَ الرّاضِىَ بِقِسْمِهِ ، وَ اِنْ كانَ سُبْحانَهُ اَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ اَنْفُسِهِمْ ، وَلكِنْ لِتَظْهَرَ الاَفْعالُ الَّتى بِها یُسْتَحَقُّ الثَّوابُ وَ الْعِقاب ; هدف این است ، كه آن صفات درونى مانند رضا و خشنودى و یا غضب و خشم از بهره هاى خدا داد ، آشكار گردد و این صفات باطنى به صورت فعل و عمل خارجى تجلّى كند تا استحقاق ثواب و عقاب و كیفر و پاداش صورت گیرد» .[3] چنان كه ملاحظه مى فرمایید ، امام علی (ع) هدف از امتحان را این مى داند كه در سایه امتحان ، آن صفات درونى و استعدادهاى باطنى به صورت فعل خارجى ، جلوه كنند و افراد بر اثر تجسّم صفات درونى به صورت عمل و فعل خارجى ، شایسته پاداش و كیفر گردند وگرنه تنها با صفات درونى (بدون عمل خارجى) نه پاداش مى توان داد و نه كیفر نمود و در حقیقت تكاملى صورت نمى گیرد . مثلا هنگامى كه خداوند ابراهیم را با فرمان ذبح اسماعیل آزمایش مى كند ، هدف این نیست كه بداند آیا ابراهیم فرمان او را اطاعت مى كند یا نه ; بلكه هدف این است كه روح فرمانبردارى و تسلیم در برابر دستورات خدا را كه در وجود ابراهیم (ع) بود پرورش دهد و به مرحله فعلیّت برساند و از این طریق ابراهیم گامى به سوى تكامل بردارد . 2 - شناخته شدن افراد صالح و فاسد ، مؤمن و منافق و خوب و بد است. قرآن مجید به این نكته به لفظ « تمحیص » اشاره مى كند و مى فرماید : « وَ لُِیمَحِّصَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقُ الْكَافِرینَ ; و تا خداوند ، افراد با ایمان را خالص گرداند (و ورزیده مى شوند) و كافران را بتدریج نابود سازد».[4] 3- فایده سوم امتحان الهى ، اتمام حجّت براى آن عدّه از مدّعیان دروغگوست كه در مواقع عادى هزار گونه ادّعا دارند و در مقام عمل هیچ ! اگر این گونه افراد در بوته امتحان نیافتند و درون تهى خود را كه برخلاف ظاهر آراسته آنهاست ، آشكار نكنند ، ممكن است هم خودشان در اشتباه بمانند و هم دیگران ; و كیفرهاى خدا ، یا عدم الطاف الهى را ظالمانه فرض كنند ; امّا امتحان پرده از روى كار آنها بر مى دارد و آنها كه فلز وجودشان بى ارزش است اما پوششى از آب طلا به رویش كشیده اند به مصداق شعر معروف : سیاه سیمِ زر اندود چون به كوره برند خلاف آن به درآید كه خلق پندارند برملا می شود . مثلا هنگامى كه خداوند ابراهیم را با فرمان ذبح اسماعیل آزمایش مى كند ، هدف این نیست كه بداند آیا ابراهیم فرمان او را اطاعت مى كند یا نه ; بلكه هدف این است كه روح فرمانبردارى و تسلیم در برابر دستورات خدا را كه در وجود ابراهیم (ع) بود پرورش دهد و به مرحله فعلیّت برساند و از این طریق ابراهیم گامى به سوى تكامل بردارد . 4- افزوده شدن ایمان مومنان می داند .[5] 5- پیدایش یقین و باور در برخی از انسان .[6] 6- پالایش قلب های مومنان .[7] 7- رسیدن به رشد و تقوا.[8] 8- توبه و بازگشت به صلاح و صواب .[9] 9- نیز جداسازی حق از باطل و نیروهای مومن و پیروان واقعی از دروغین و تشخیص رشد و بلوغ فكری و رفتاری انسان ها .[10] 10- عبرت آموزی .[11] کلید آزمون ، كلید خودشناس یكی از شیوه هایی كه خداوند برای شناخت انسان به خودش و اتمام حجت بر وی ، به كار می گیرد ، استفاده از روش آزمون است . خداوند در آزمونی كه در ملا اعلی برای فرشتگان مقرب و كروبین خود گرفت ، بسیاری از اسرار و امور بسیار خفی و اخفی ظاهر شد خداوند در مقام قدس خود از همه فرشتگان خواست تا اطاعت مطلق خویش را به خداوند با سجده به آدم (ع) نشان دهند . اطاعت امر كردند و حقیقت ایمان خود را در مقام عمل نشان دادند و التزام عملی را تحقق بخشیدند ؛ ولی در این میان این ابلیس که به ظاهر ایمان داشت ولی در باطن كافر بود و در آزمون الهی ، حقیقت خود را شناخت و دیگران نیز با حقیقت ایمان او آشنا شدند و دانستند كه تا چه اندازه ملتزم به آن است. راه ها و اهداف آزمون های الهی در تحلیل قرآنی همه چیز می تواند به عنوان راهی برای آزمون باشد و هر چیزی از این ظرفیت و توان برخوردار می باشد كه به عنوان ابزار آزمون های الهی به هدف تنبیه و مجازات و یا تحقق بخشی به ظرفیت های سرشته در نهاد انسان مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان نمونه برای آزمون مقاومت و پایداری ، سپاهیان طالوت وقوم ثمود با آب امتحان می شوند تا آشكار گردد چه كسانی مدعی مقاومت و پایداری هستند و چه كسانی در واقع می توانند در صحنه كارزارهای سخت از جان مایه بگذارند و از میدان جنگ و خونریزی نگریزند . كسی كه از نوشیدن آب درنگذرد و مقاومت و پایداری نكند بی گمان نمی تواند از جان خویش بگذرد و در كارزار ، مقاومت و پایداری نشان دهد . این گونه است كه آب برای گروهی به عنوان ابزار و راه آزمون به شمار می آید .[12] خداوند در آزمونی كه در ملا اعلی برای فرشتگان مقرب و كروبین خود گرفت ، بسیاری از اسرار و امور بسیار خفی و اخفی ظاهر شد خداوند در مقام قدس خود از همه فرشتگان خواست تا اطاعت مطلق خویش را به خداوند با سجده به آدم (ع) نشان دهند . بنابراین ، همان نعمت عادی وعامل آسایش و رفاه اقتصادی و زندگی ، خود می تواند مهم ترین ابزار و راه امتحان الهی باشد . قرآن در آیه 131 سوره طه با تاكید بر این نكته روشن می كند كه برخورداری از رفاه و زینت های دنیوی می تواند مهم ترین ابزار آزمونی از سوی خداوند باشد . پس انسان ها نمی بایست تنها فریب ظاهر زیبا و امكانات رفاهی دنیا را بخورند و گمان كنند كه بهره مندی از رفاه دنیوی بی هدف و بی مقصود است ، بلكه همه آن ها نقش آزمون را بازی می كنند . [13] مواردی را كه قرآن به عنوان عوامل آزمونی یاد می كند ، به خوبی این مسئله را روشن می سازد كه انسان پیش از آن كه با بلایا و یا بدی ها آزموده شود با نیكی ها و خوبی ها و نعمت ها آزموده می شود . [14] تنظیم : زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان پی نوشت ها : 1- اعراف / 168 2- نهج البلاغه عبده، كلمات قصار، شماره 93. 3- همان 4 - آل عمران / 141 5- مدّثر / 31 6- همان 7- آل عمران / 154 -140 و 141 8- حجرات / 3 9- اعراف /168 – توبه /126 10- نساء / 6 11- توبه / 126 12- بقره / 249 13- زمر / 49 14- کهف / 7 – انبیاء /35 – انفال / 28 – هود / 9 - 10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]