تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر که بر خدا توکل کند دشواریها برایش آسان شده و اسباب برایش فراهم گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835150184




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وحدت موضوعي سوره‌ها در «المنار» و «الميزان»


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وحدت موضوعي سوره‌ها در «المنار» و «الميزان»
وحدت موضوعي سوره‌ها در «المنار» و «الميزان» نويسنده:سيدحسين هاشمي(مدرس و پژوهشگر حوزه) اين نوشتار، وحدت موضوعي در نگاه علامه طباطبايي و محمد رشيد رضا در تفسير الميزان و المنار را به بحث نشسته است. طرح پرسش‌هاي سه گانه در تناسب آيات و سوره‌هاي قرآن، گذار شتاب آلوده به پيشينه ديدگاه مفسران و قرآن پژوهان در وحدت موضوعي و تعريف سوره‌هاي قرآن،ورودي مطلب را فراهم آورده است. لايه‌هاي شش‌گانه وحدت موضوعي در قرآن از نگاه المنار و الميزان،اسلوب و شيوه الميزان و المنار در موضوع‌يابي سوره‌ها، ساحت‌هاي اختلاف الميزان و المنار در موضوع‌يابي، ساختاربندي مطالب، پيوست مفهومي سوره‌هاي پياپي،برشماري خلأها و كاستي‌هاي تصوير وحدت موضوعي سوره‌هاي قرآن،از منظر علامه طباطبايي و رشيد رضا، مباحث محوري و عناصر اصلي اين پژوهش را سامان داده است. كليد واژه‌ها: وحدت موضوعي سوره‌ها/ لايه‌هاي وحدت موضوعي در قرآن/خلأهاي نظريه وحدت موضوعي/ المنار/ الميزان/ گسست‌هاي الميزان و المنار/ پيوست‌هاي المنار و الميزان. درآمد آفريدگار دانا و تواناي عالم،كه پديدارها و كتاب هستي را رقم زد، انسان را به نيكوترين خلقت آفريد و مقام خلافت و فرمانروايي بر طبيعت را بدو بخشيد و رودبار وحياني و زلال قرآن را از معبر گزيده‌ترين انسان بر مزرع جان و خرد آدميان،جاري ساخت تا شكوفه‌هاي ايمان بارور گردد و اخلاص و پروا، صلاح و رستگاري، صبر و پايداري، عبوديت و سعادت، برگ و بر دهد. همان‌سان كه كتاب تكوين و آفرينش را هدف و غايتي است، نزول قرآن و كتاب تشريع را نيز غايت و هدفي است كه از مرتبت «علي حكيم» بسط و تنزيل يافته تا به فهم انسان درآيد و آن غايت و هدف،برآورده گردد. چيستي آن غايت و هدف را خداوند در شماري از آيات قرآن‌كريم بازگفته است: «ذلك الكتاب لاريب فيه هديً للمتَّقين»(بقره/2) «آن كتاب باعظمتي است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است.» «... قد جاءكم من الله نورٌ و كتابٌ مبينٌ؛ يهدي به الله من اتَّبع رضوانه سبل السَّلام...»(مائده/15-14) «ازطرف خداوند،نور و كتاب آشكاري به سوي شما آمد. خداوند به بركت آن، كساني را كه از خشنودي او پيروي كنند، به راه‌هاي سلامت هدايت مي‌كند... .» هدفداري و غايتمندي قرآن، ساختار نظام‌مند لفظي و معنايي را برتافته است،چه از متن گسسته و نامنظم، هدف و غايتي سر نمي‌زند؛اما اين نظام هستي معنادار و هدف‌جو را مي‌بايد در كليت پيكره قرآن سراغ گرفت و يا اينكه مي‌توان در درون اجزاء و بخش‌هاي كوچك‌تر،چون سوره‌ها و آيات نيز جستجو کرد؟ رهيافت به پاسخ درست اين پرسش،سه محور اساسي و بنيادين در قلمرو پژوهش‌ها و علوم قرآني را پديد آورده است: 1. تناسب و ارتباط سوره‌هاي قرآن با يكديگر در چينش كنوني. 2. تناسب،انسجام و ارتباط دروني آيات يك سوره با يكديگر. رهيافت به منزلت و نيز دشواري پاسخ به اين دو پرسش، آن‌گاه ميسر مي‌گردد كه توجه داشته باشيم هيچ‌يك از ترتيب سوره‌ها و آيات با شيوه كنوني براساس ترتيب نزول آنها بر پيامبر«ص» صورت نپذيرفته، بلكه گاه سوره و يا آيه و آياتي از سوره‌هاي مكي در دل سوره‌ها و آيات مدني و بالعكس جاي گرفته است. 3. براي يك سوره، مي‌توان وحدت و يگانگي در موضوع را باور داشت، اما افزون بر باور و پذيرش نظري، آيا مي‌توان به دريافت و ترسيم خردپذير و ضابطه‌مند آن موضوع يگانه نايل آمد؟ دشواري پاسخ به پرسش آخر،در اين نكته نهفته است كه مسائل و مباحث مطرح شده در قرآن، برخلاف معمول ساير متون،يكجا و برپايه موضوع‌بندي سامان‌نيافته، بلكه درباره يك موضوع، در سوره‌هاي گوناگون و با شيوه‌هاي بياني مختلف، سخن گفته شده است. پاره‌اي از مفسران و قرآن‌پژوهان مسلمان و بيشتر خاورشناساني كه در پي رهيافت به انديشه اسلامي به كار تفسير قرآن پرداخته‌اند،در مقام تفسير آيات و سوره‌هاي كلام الهي به بررسي واژگان، جنبه‌هاي بياني، بلاغي، ادبي، فقهي، تاريخي، كلامي و... بسنده كرده و از پيوستگي آيات و يا سوره‌ها،چيزي نگفته و يا بر سامان‌مندي و انسجام معنايي قرآن،معترض بوده و قرآن را كتاب فاقد نظام و پيوستگي مفيد و معنادار، توصيف كرده‌اند. لكن، گروه ديگر از مفسران به پيوستگي آيات و بخش‌هاي مختلف سوره‌ها توجه نشان داده و سوره‌هاي قرآن را واحدهاي كوچك‌تري كه وحدت موضوعي دارند، شناخته‌اند. از مفسران پيشين،ابواسحاق احمدبن ابراهيم ثعلبي(427 ق) در الكشف و البيان عن التفسير القرآن و نظام‌الدين حسن بن محمد قمي نيشابوري(728 ق) در غرائب القرآن و رغائب الفرقان و امام فخرالدين رازي(606 ق) در مفاتيح الغيب و برهان‌الدين ابراهيم بن عمر بقاعي (885 ق) در نظم‌الدرر في تناسب الآيات و السور و ابوبكر بن العربي (543 ق) در احكام القرآن، و از قرآن پژوهان معاصر، شيخ محمد رشيد رضا در تفسير القرآن الحكيم (تفسير المنار) و شيخ محمد شلتوت در تفسير القرآن الكريم و نيز الي القرآن الكريم و علامه سيد محمد حسين طباطبايي در تفسير الميزان و دكتر سيد محمد باقر حجتي و عبدالكريم بي آزار شيرازي در الكاشف در اين گروه جاي مي‌گيرند. اين پژوهش،از ميان سه پرسش و گزينه پيش گفته، مسئله وحدت موضوعي سوره‌هاي قرآن از منظر دو تن از مفسران نام آشناي معاصر؛محمد رشيد رضا در تفسير «المنار» و علامه سيد محمد حسين طباطبايي در تفسير «الميزان» را به ارزيابي و سنجش نشسته، ديدگاه ها، روش‌ها و رويكردهاي هريك در طرح و پي‌كاوي وحدت موضوعي سوره‌هاي قرآن و نقطه‌هاي اشتراك و افتراق آن دو در اين عرصه را (به فراخور توان و مجال) نشان داده است. انتخاب اين دو تفسير براي بررسي تطبيقي و مقارن بر اين پيش فرض استوار بوده است كه اين تفاسير (به ويژه بخش‌هاي مربوط به محمد عبده در «المنار») در زمره تفسيرهاي اصلاحي جاي مي‌گيرد كه به مسائل زمان و پرسش‌هاي برون ديني درباره اسلام و قرآن، و ازجمله نظام‌مندي معارف و آموزه‌هاي قرآني به مثابه سند نبوت پيامبر«ص» و كتاب قانون و برنامه زندگي مسلمانان توجه داشته و پاسخ داده است و ديگر آنكه علامه طباطبايي در نگارش «الميزان» به تفسير «المنار» عطف نگاه داشته است، هرچند در بسياري از مباحث، اين عطف نگاه جنبه نقادي داشته و نقطه ضعف‌هاي «المنار»، مخصوصاً افزوده‌هاي رشيد رضا بر اين تفسير را نمايانده است. اما به هر روي، نفس نگاه علامه به اين اثر قرآني، خود نشانگر اهميت و منزلت و احياناً اثرپذيري و يا دست‌كم الهام‌گيري در برخي از ساحت‌هاست كه مي‌تواند بستر و توجيهي براي نگاه مقارن به اين تفاسير باشد. لايه‌هاي وحدت موضوعي در قرآن پيش از پرداختن به تبيين ديدگاه «الميزان» و «المنار» در وحدت موضوعي سوره‌ها، براي رهيافت روشن‌تر و همه سويه به ديدگاه آن دو در وحدت سوره‌ها، بايسته مي‌نمايد به پيوست نظام معنايي در پيكره كلّي و نيز اجزاء و واحدهاي كوچك‌تر قرآن كه هريك از «المنار» و «الميزان» درباره آن سخن گفته‌اند،اشاره شود. چه علامه طباطبايي و رشيد رضا هردو- با تفاوت‌هاي كمي و كيفي‌ كه درخلال بحث روشن خواهد شد- به وحدت‌ها و پيوست‌هاي چندگانه موضوعي در ساختار معنايي قرآن كه مي‌توان عنوان لايه‌هاي وحدت موضوعي بر آن نهاد،باور دارند. 1. وحدت مجموعي و موضوعي قرآن قرآن كريم،به صورت مجموعي و كلّي، داراي غرض و موضوع يگانه است، اين غرض و يا موضوع يگانه را نويسنده «المنار» بر پايه اصول و اركان زير استوار مي‌داند: «آنچه قرآن براي آن نازل شده، چندين امر است: نخستين آنها توحيد است. دوم: وعده و بشارت پاداش نيك به آنان كه عامل به قرآنند و انذار و ترساندن از كيفر نسبت به آنان كه احكام دين را بكار نمي‌بندند. سوم: عبادت كه توحيد را در دل‌ها زنده و در جان‌ها راسخ مي‌كند. چهارم: تبيين راه سعادت و شيوه پيمايش آن به گونه‌اي كه رساننده انسان به نعمت‌هاي دنيا و آخرت باشد. پنجم: بيان داستان آنان كه در قلمرو حدود پروردگار متعال زيسته و به احكام دين الهي عمل كرده‌اند، و نيز بيان حكايت آنان كه حدود الهي را شكستند و احكام خداوند را به يك سو نهادند. اينها اموري است كه قرآن بر آنها مشتمل است و سعادت دنيا و آخرت مردم را تأمين مي‌كند.» (رشيد رضا، 38/1) بدين‌ترتيب،مي‌توان گفت از منظر رشيد رضا، برآوردن و تأمين سعادت انسان‌ها، غرض و موضوع يگانه قرآن است. علامه طباطبايي با بيان ديگر و گزيده‌تر، غرض و موضوع يگانه قرآن را هدايت انسان‌ها معرفي كرده است؛ «خداوند در آياتي از كلام خود، گزيده غرض قرآن را بيان داشته و گفته است: براي شما از جانب خداوند نور و كتاب روشنگري نازل شده كه به وسيله آن بشر را هدايت مي‌كند. و نيز آيات ديگري غير از اين، كه مي‌رساند غرض و غايت قرآن،هدايت انسان‌هاست.» (طباطبايي، الميزان، 16/1) گواينكه در نگاه ابتدايي ميان تأمين سعادت و هدايت، يگانگي و پيوست لازم به نظر نمي‌آيد و درنتيجه، ميان ديدگاه رشيد رضا و علامه طباطبايي در موضوع وغرض يگانه قرآن،دوگانگي تصور مي‌شود. لكن، رشيد رضا در جاي ديگر، مقصد و غرض قرآن را همان هدايت مي‌شمارد و مي‌گويد: «المقصد الأول من القرآن هو الهدايهًْ.» (رشيد ضا، 443/5) «مقصد نخستين قرآن، هدايت است.» ناسازگاري و تعارض نمايي،هردو گفته رشيد رضا در غرض و مقصد قرآن را مي‌توان با سخني از خود وي رفع كرد كه در آن، بهره‌وري از هدايت قرآن، بستر رسيدن آدمي به سعادت معرفي شده است؛ «تلاوت قرآن، مايه عبرت، موعظه و ياد خدا مي‌شود و در پرتو آن،ايمان و معرفت آدمي نسبت به خداوند و سنت‌هاي او در آفرينش و حكمت او درخصوص بندگان شكوفا مي‌گردد كه ره‌آورد آن، تقويت شعور و رهيافت انسان به تعظيم خداوند و افزايش رغبت به كارهاي نيك و حرص بر التزام حق است. و در اين‌حالت، انسان به سعادت دنيايي و اخروي خويش دست يازيده است.» (همان) 2. وحدت موضوعي سوره‌هاي مكي و مدني براي بازشناسي آيات و سوره‌هاي مكي و مدني از يكديگر، دو روش از دير زمان درميان قرآن‌پژوهان و مفسران، متداول و شناخته شده بوده است: 1. نص‌گرايي 2. استنباط گرايي (زركشي، 1/196؛ راميار، /6-4). نص‌گرايان، شناخت آيه‌ها و سوره‌هاي مكي و مدني را از معبر نصوص و رواياتي جستجو مي‌كرده‌اند كه در تعيين محل نزول آيات و سوره‌ها نقل شده است. لكن، استنباط ‌گرايان، هرچند بازشناخت مكي مدني را در رسيدن به فهم قرآن و تاريخ ديانت اسلامي مهم مي‌انگاشته‌اند، اما در ابزار شناخت، به مدد سبك و سياق و درون‌مايه‌هاي آيات و سوره‌ها، به بازشناسي مكي از مدني پرداخته و بر روش نص‌گرايي معترض بوده‌اند كه آگاهي از مكي و مدني بودن سوره‌ها و نيز ترتيب نزول آنها، ره‌آورد بس مهم در مباحث مربوط به دعوت نبوي، سير روحي- رواني، سياسي و مدني آن در زمان پيامبر«ص» و تحليل سيره شريفه وي دارد. ولكن روايات چنان كه مي‌بيني، در اين عرصه نمي‌تواند تكيه‌گاه،دليل موثق و اثبات‌كننده چيزي باشد، گذشته از تعارض مضموني و دروني آن روايات،كه باعث سقوط و فروكاهي آنان از منزلت اعتبار مي‌گردد. پس، تنها راه معين براي دستيابي به اين هدف،تدبر و انديشيدن در سياق آيات و مدد جستن از قرائن دروني و بيروني است. (طباطبايي، الميزان، 324/13 و 235 و 299/12؛ قرآن در اسلام، /186) محمد رشيد رضا و علامه سيد محمد حسين طباطبايي هردو از مفسران و قرآن پژوهان گروه دومند،از اين‌روي، در آغاز تفسير سوره‌هاي قرآن، با تأمل در مضامين، سياق و اسلوب‌هاي آيه‌هاي سوره، مكي و مدني بودن سوره و احياناً آيه و يا آياتي از آن را بازشناسي مي‌كنند و سپس برپايه همان رهيافت،به تفسير و تبيين سوره مي‌نشينند. اين ديدگاه، دو برآيند آشكار دارد: الف) ميان آيات و سوره‌هاي نازل شده در مكه از يك سو و آيات و سوره‌هاي نازل شده در مدينه ازسوي ديگر، نوعي وحدت سياق، مضمون و اشتراك مفهومي و موضوعي وجود دارد كه مايه بازشناسي هريك ازديگري مي‌شود. ب) افزون بر وحدت موضوعي و مجموعي قرآن كريم، لايه ديگري از وحدت موضوعي ميان آيات و سوره‌هاي مكي و نيز آيات و سوره‌هاي مدني شكل مي‌گيرد و بدين‌ترتيب، دومين لايه و پيوست دروني ميان سوره‌ها و آيات قرآن، صورت مي‌بندد. از اين‌رو،هريك از دو مفسر، شاخصه‌ها و شناسه‌هايي را براي شناخت سوره‌هاي مكي و مدني برشمرده و در جاي‌جاي تفسير «الميزان» و «المنار» و با شيوه‌هاي مختلف، از آن سخن گفته‌اند. ازمنظر رشيد رضا، سوره‌هاي مكي افزون بر شاخصه مشترك ايجاز و گزيده‌گويي،سجع و نظام موزون و آهنگين الفاظ، در ساختار معنايي، صبغه انذار و هشداردهي بر جنبه تبشيري در آنها غالب است و محور پيام آن،آيات و سوره‌ها نيز فراخواني و دعوت به اصول و بنيان‌هاي فكر و ديانت اسلامي، هرچند به صورت اجمال و چكيده است. چنان‌كه سوره‌ها و آيات مدني از منظر اسلوب بياني، طولاني‌تر، روان‌تر و لحن ملايم‌تري دارند، به ويژه در آياتي كه طرف خطاب اهل كتاب است،زيرا آنان نسبت به عرب اصيل مكي و آشنا با فنون بلاغت و فصاحت، بهره كمتري از بلاغت و سخنداني داشتند، به ويژه درمقايسه با طايفه قريش كه مخاطب اصلي سوره‌هاي مكي به شمار مي‌رفتند. از منظر ساختار مفهومي و درون‌مايه‌هاي معنايي نيز سوره‌هاي مدني با تفصيل بيشتري به مسائل مختلف فقهي، كلامي، قصص پيشينيان و... پرداخته و به هنگام طرح مسائل اصولي و بنيادي اسلامي، به اهل كتاب نگريسته و موضوع‌هايي چون تحريف و بدعت در شرايع و كتاب‌هاي آسماني پيشين و رويگرداني پيران اديان گذشته از مسير درست هدايت انبياي الهي را يادآور شده و آنان را به توحيد در الوهيت و ربوبيت و پذيرش ديانت اسلامي كه ديانت آخرين و بازتاب‌دهنده تمامي آموزه‌هاي انبياي سلف در شكل كمال يافته آنهاست،فرا مي‌خواند و افزون بر اين همه، آيات و سوره‌هاي مدني،احكام عبادي شخصي، داد و ستدهاي اقتصادي، اصول روابط اجتماعي، سياسي و حكومت‌داري و قوانين آن را بازگو مي‌كند. (رشيد رضا، 33/1-31) علامه طباطبايي، هرچند به صورت مستقل به تبيين شاخصه‌هاي سوره‌هاي مكي و مدني نپرداخته است، اما از خلال گفته‌هاي وي در آغاز تفسير سوره‌ها و تعيين مكي يا مدني بودن آنها،مي‌توان به شناسه‌هايي همانند آنچه از «المنار» آورديم دست يافت. از باب نمونه، وي در تبيين غرض و موضوع سوره مباركه دخان مي‌آورد: «غرض سوره به انذار ترديدكنندگان به قرآن خلاصه مي‌شود كه خداوند،آنان را از عذاب دنيا و آخرت مي‌ترساند و اين مطلب را بدين شيوه بيان كرده است كه اين كتاب روشنگر، از جانب خداوند به پيامبر او نازل شده است تا بدان وسيله، مردم را انذار كند و نزول اين كتاب، درحقيقت رحمتي از جانب خداوند بر مردم است، آن هم برترين رحمتي كه در شب قدر اتفاق افتاد، شبي كه در آن، هر امر داراي حكمت از هم جدا مي‌شود، لكن مردمان كافر در آن شك كردند وآن را بازيچه هوس‌هاي خود قرار دادند، خداوند ايشان را در عذاب دنيا فرو مي‌برد و سپس در دادگاه قيامت، به عذاب جاودان گرفتار خواهند آمد. و در اين راستا، خداوند داستان فرستادن موسي به سوي قوم فرعون براي نجات بني‌اسرائيل و تكذيب وي ازسوي فرعونيان و سرانجام غرق و هلاكت آنان را از باب يادكرد نخستين كساني مشابه ايشان كه از عذاب الهي ترسانده شده بودند، ياد مي‌آورد.» (طباطبايي، الميزان، 129/18) و نيز در بيان غرض و موضوع سوره مباركه فاطر، كه مكي بودن آن، مورد وفاق است، مي‌آورد: «غرض سوره، بيان اصول سه‌گانه توحيد در ربوبيت، رسالت پيامبر، معاد و بازگشت به سوي خداوند و نيز استدلال و ارائه برهان براي هريك است.» (همان، 5/17) سوره«ص» نيز مكي و محور و غرض يگانه آن، پيامبر«ص» است و اينكه نقش وي در دو چيز خلاصه مي‌شود: انذار مردمان با قرآن كه بر وي نازل شده است، ديگر، دعوت مردم به توحيد و اخلاص و عبوديت الهي. اين هدف و غرض، در ساختار كلامي زير بيان شده است: 1. يادكرد، شقاق و استكبار كافران از پيروي پيامبر«ص» و ايمان به آن حضرت و بازداشتن مردم از ايمان با سخنان بيهوده و باطلشان. 2. دعوت پيامبر«ص» به صبر و بردباري و برشماري داستان عده‌اي از پيامبران پيشين. 3. يادكرد فرجام كار طاغيان و پرواپيشگان. 4. فرمان الهي به پيامبر«ص» مبني بر دعوت مردمان به توحيد و نيز يادآوري اين مطلب كه فرجام كار پيروان شيطان براساس قضاي الهي در پگاه آفرينش آدم و امتناع ابليس از سجده بر وي، آتش جهنم است. چنان‌كه علامه در آغاز سوره مباركه حديد كه آن را مدني مي‌شناسد،در پي يافتن موضوع و غرض آن برمي‌آيد و انفاق را-كه از مسائل فرعي ديانت است-موضوع آن سوره شناسايي مي‌كند و مي‌گويد: «غرض سوره،انگيختن و ترغيب مؤمنان به انفاق در راه خداست، همان‌سان كه تأكيدهاي پي‌درپي چنين موضوعي را گواهي مي‌كند.» (همان، 144/19) نكته‌اي كه بر هر خواننده‌اي پوشيده نمي‌ماند، آن است كه علامه به تناسب مكي و يا مدني بودن هريك از دو سوره پيش‌گفته، براي جستن موضوع تلاش كرده است و سرانجام موضوع سوره نخست را كه مكي مي‌داند، از مسائل اصلي و بنيادين اسلامي (اثبات وحياني و حق بودن قرآن) و موضوع سوره دوم را كه مدني است،از محورهاي مربوط به مسائل فرعي دين (انفاق) تعيين مي‌كند. اما اين تكاپو و چاره‌انديشي با اين پرسش روبه‌رو مي‌شود كه در آياتي از همين سوره، از مسائل بنياديني چون صفات خداوند سخن رفته است. علامه كه خود بر امكان طرح چنان پرسشي توجه داشته، در پي پاسخ و توجيه برآمده و گفته است: «سوره،در هماهنگي با موضوع آن كه ترغيب بر انفاق است، با تسبيح و تنزيه الهي از راه يادكرد شماري از اسماء حسناي الهي پايان يافته است تا زمينه و بستر گمانه نقص و نياز نسبت به خداوند را بزدايد.» (همان) 3. پيوند موضوعي سوره‌هاي همسان آغاز شماري از سوره‌هاي قرآن،با حروف مقطعه آغاز يافته‌اند. فهم و رسيدن به معنا و مفهوم اين حروف، از عرصه‌هاي معركه آراي مفسران و قرآن‌پژوهان بوده است. علامه طباطبايي دراين‌باره دو نكته درخور درنگ و تأمل دارد؛ نخست آنكه پس از يادكرد يازده قول و نظر در معناي اين حروف و نقد آنها، بدين‌نتيجه مي‌رسد كه: «و يستفاد من ذلك إن هذه الحروف رموز بين الله و رسوله خفيهًْ عنّا لا سبيل لأفها منا العاديهًْ اليها.» (همان، 9/18) «از مجموع آنچه آورديم، بدست مي‌آيد كه اين حروف، رمزهايي بين خدا و رسول وي است كه از پيمانه فهم و درك معمولي ما فراتر است.» ديگرآنكه، در باور وي آن گروه از سوره‌هايي كه با حروف مقطعه همسان آغاز يافته‌اند، موضوع مشترك و همسان نيز دارند.او در اول سوره مباركه اعراف كه با حروف مقطعه «المص» آغاز يافته است، مي‌گويد: «السورهًْ تشتمل من الغرض علي مجموع ما تشتمل عليه السور المصدرهًْ بالحروف المقطعهًْ «الم» و السورهًْ المصدرهًْ بحرف «ص». (همان، 5/8) «اين سوره، در بردارنده تمامي آن غرض‌هايي است كه ساير سوره‌هاي آغاز يافته با حروف «الم» و نيز سوره آغاز يافته با حرف «ص» دارد.» بدين‌سان، لايه ديگري از پيوست موضوعي ميان هشت سوره از قرآن (بقره، آل‌عمران، اعراف، لقمان، روم، عنكبوت، ص و سجده) كه با حروف پيش گفته آغاز شده‌اند، رخ مي‌نمايد. 4. سوره‌هاي مشتمل بر تمام غرض قرآن نويسندگان «الميزان» و «المنار»، هردو بر اين مطلب وفاق نظر دارند كه پاره‌اي از سوره‌هاي قرآن، بازتاب‌دهنده تمامي غرض و موضوعي است كه در مجموع قرآن بدان پرداخته شده است و از اين‌رو،مي‌توان آن سوره‌ها را كوچك شده و يا فشرده‌اي از تمام مطالب قرآن برشمرد، هرچند در تعيين اينكه كدامين سوره داراي چنان ويژگي است،اختلاف ديدگاه است، چه سوره فاتحه از سوره‌هايي است كه در فهم و نگاه رشيد رضا از اين گستره و ژرفاي معنايي برخوردار است. او پس از آنكه اصول مسائل مطرح شده در قرآن را برمي‌شمارد، سوره فاتحه را به تفسير مي‌نشيند و تمامي آن اصول و مباحث را در آيات معدود و اندك اين سوره سراغ مي‌دهد و آنگاه نتيجه مي‌گيرد: «از مجموع آنچه تاكنون گفتيم، آشكار شد كه سوره فاتحه اجمال و فشرده تمامي آنچه را كه در كلّ قرآن به تفصيل آمده است در بردارد.» (رشيد رضا، 38/1) لكن، علامه طباطبايي، مطلع، پايان و سياق آيات سوره هود را نشانگر محتوا و پوشش‌دهي تمامي غرض قرآن مي‌شناسد؛ «آن‌گونه كه از آغاز،پايان و سياق آيات سوره برمي‌آيد، اين سوره،تمامي غرض‌هاي قرآن را به رغم فزوني و پراكندگي آن بيان مي‌كند و چكيده و عصاره مقاصد قرآني را به رغم گوناگوني آن مقاصد و اختلاف مضموني آيات، پوشش مي‌دهد.» (طباطبايي، الميزان، 134/10) به هر روي و گذشته از اختلاف در مصاديق، اين دسته از سوره‌ها، تشكيل‌دهنده چهارمين لايه از لايه‌هاي معنايي در بيان غرض و موضوع يگانه قرآن به شمار مي‌روند. 5. درهم تنيدگي موضوع برخي سوره‌ها از منظر رشيد رضا، گاه موضوع دو سوره چنان در هم تنيده ونزديك است كه جز در اجمال و تفصيل پاره‌اي از مسائل، تفاوت چشمگير ديگري نمي‌توان بين آنها سراغ گرفت. او در آغاز تفسيرسوره مباركه يونس مي‌گويد: «اين سوره، بر مدار اثبات اصولي چون توحيد، نفي و نابودي شرك،اثبات رسالت پيامبر«ص»، بعثت و رستاخيز و زدايش شبهه از اين اصول و ساير مسائل مربوط به مقاصد اصلي دين است.» (همان، 141/11) و در پايان تفسير سوره مباركه هود مي‌آورد: «اين سوره (هود)، همانندترين سوره با سوره پيش از خود (يونس) است در اسلوب، معارف و آموزه‌هايي كه در بر دارد، از اصول باورهاي ديني، همچون توحيد، بعثت، پاداش و عمل صالح، و همچنين تناسب و همانندي آغاز و فرجام آن دو- چنان‌كه در آغاز تفسير همين سوره آورديم- جز اينکه در سوره يونس از احتجاج با مشركان در سه موضوع توحيد، قرآن و رسالت (كه در سوره هود با اجمال بيان شده)، با تفصيل بيشتر سخن گفته شده، و اما در اين سوره (هود)، داستان پيامبران كه در سوره يونس به اجمال آمده، بسط و گسترش يافته است.» (همان، 198/12) رشيد رضا، همين پيوست و تناسب وثيق معنايي را ميان دو سوره توبه و انفال به سر حدّ كمال مي‌بيند، چندان‌كه به نظر وي سوره توبه مي‌تواند بسان متمم سوره انفال، در بخش بيشتر مسائل مطرح شده در آن سوره باشد... كه اگر نبود، توقيفي بودن امور قرآن در سوره‌ها و مقدار آنها، تمامي دلايل و شواهدي را كه برشمرديم،مي‌توانست مؤيد نظريه كساني قرار بگيرد كه اين دو سوره را يك سوره برشمرده‌اند.(همان، 147/10) 6. وحدت موضوعي سوره‌ها افزون برآنچه تاكنون در لايه‌هاي گوناگون وحدت موضوعي آورديم،هريك از سوره‌هاي قرآن به مثابه واحد مستقل در درون نظام پيوسته و كلان معنايي، داراي غرض و موضوعي است كه علامه طباطبايي و رشيد رضا- با تفاوت‌هايي در تعيين و نيز شيوه و محلّ بيان آن غرض موضوع-،به شناسايي و تبيين آن پرداخته‌اند. وحدت موضوعي سوره‌ها در «الميزان» براساس پاره‌اي اظهارات،تلاش‌ها و تحليل‌هاي تفسيري و قرآني علامه طباطبايي در «الميزان»، و نيز راه‌هايي كه وي براي كشف و دست‌يابي به موضوع و غرض سوره‌هاي قرآن ارائه مي‌دهد، مي‌توان او را در شمار كساني نام برد كه وحدت موضوعي سوره‌هاي قرآن را باور دارد، اما در عرصه عمل و تعيين موضوع براي هريك از سوره‌هاي قرآن، از عهده چنان كاري برنمي‌آيد و يا به ديگر سخن، واقعيت و برون‌داد تفسير «الميزان» به مسير و پاياني جز اثبات وحدت موضوعي سوره‌ها ره مي‌سپرد. ما در آغاز، دلايل و تلاش‌هاي علامه طباطبايي براي اثبات موضوع‌مندي هريك از سوره‌هاي قرآن را مي‌آوريم و سپس به موارد و مجموع سوره‌هايي اشاره مي‌كنيم كه به نظر ايشان، فاقد وحدت موضوعي‌اند. الف) ادله وحدت موضوعي سوره‌ها در «الميزان» 1. تلازم تحديد سوره‌ها با وحدت در موضوع علامه طباطبايي،تقسيم قرآن به سوره‌هاي متعدد را نشانه وحدت موضوعي هر سوره، و نيز اختلاف و تعدد غرض‌هاي سوره‌ها به تعداد سور قرآني قلمداد مي‌كند. استدلال علامه، از راه تحديد سوره‌ها براي اثبات وحدت موضوعي سوره‌ها از دو مقدمه و يك نتيجه، سامان يافته است: يك:مقدمه نخست آن است كه خداوند درآيات مختلف قرآن از واقعيتي به نام سوره ياد كرده است، مانند آيه هشتاد و شش سوره توبه، آيه سي و هشت سوره يونس و آيه صد و سي سوره هود و آيه اول سوره نور. دو: با نگريستن و تأمل در مجموعه آيات تشكيل‌دهنده يك سوره نوعي پيوست و التيام ميان آنان ديده مي‌شود كه ميان اجزاي دروني آن (آيات آن سوره) و نيز ميان آن سوره با ساير سوره‌ها ديده نمي‌شود. نتيجه: «غرض‌ها و مقصدهاي سوره‌هاي قرآن، متعدد و مختلف است و هر سوره در پي ارائه معنا و مقصد ويژه‌اي است كه جز با تمام شدن آن غرض و مقصد بيان نمي‌پذيرد.» (طباطبايي، الميزان، 16/1) 2. تلازم كشف موضوع و رهيافت به فهم سوره پيش‌زمينه و يا به سخن سنجيده‌تر، كليد فهم سوره‌ها و رهيافت به معنا و مفهوم يكايك آيات هر سوره در باور نگارنده تفسير «الميزان»، تبيين غرض و سوره است. پس بر مفسر قرآن است تا در مرحله نخست،موضوع سوره را كشف و شناسايي كند تا مبنا و بستري براي فهم معارف سوره و سمت و سو دهنده تفسيرآيات آن باشد. بي‌ترديد، اگر اين سخن علامه برهاني شود و پايه‌هاي استدلال آن از استحكام و استواري لازم برخوردار گردد، گذشته از آنكه در فهم منسجم و نظام‌مند آيات يك سوره مفيد و كارساز مي‌افتد،مي‌تواند دريچه‌اي به سوي فهم، تحليل واژگان، جمله‌ها و آياتي بگشايد كه در سوره‌هاي متعدد تكرار شده است و پاسخي باشد براي پالايش ساحت قرآن از گمانه و تهمت تكرار لغو. لكن، علامه طباطبايي به غير از آنكه خود در آغاز تفسير هر سوره كوشيده است،محور و غرض آن سوره را بشناساند و در پرتو آن غرض به فهم و تفسير آيات سوره برود، تنها در يك مورد به تبيين اين مدعا پرداخته است كه چگونه رهيافت به غرض سوره‌ها مي‌تواند بر فهم و تفسير يكايك آيات آن تأثيرگذار باشد و آن،تفسير ارائه معناي بسم‌الله در آغاز سوره حمد است. 3. پيوست مفهومي بسم‌الله با غرض سوره‌ها تمامي سوره‌هاي قرآن (به جز سوره برائت) با «بسم‌الله» آغاز مي‌شود. گذشته از اينكه ثبت «بسم‌الله» در آغاز سوره‌ها، جنبه تبرك و قداست‌يابي دارد يا آيه‌اي از هر سوره است، چون الفاظ و واژگان مشخصي دارد با معنا و مفهوم تاحدودي معين،همين، سبب شده است تا مترجمان و مفسران قرآن در آغاز تفسير خويش به تبيين و تفسير آن بپردازند و در ساير موارد به همان تفسير بسنده كنند. اما رأي علامه طباطبايي،آن است كه «بسم‌الله» در آغاز سوره ها بسان ساير آيات آن سوره كه در نظام هستي غرض و موضوع آن سوره داراي جايگاه و نقش ويژه هستند،مفهوم و جايگاه مخصوص معنايي دارد كه مي‌بايد متناسب با همان جايگاه و كاركرد، فهم و تفسيرشود. علامه،بر پاي‌بست اين نظريه و قاعده به تبيين معناي «بسم‌الله» در آغاز سوره مباركه حمد و تبيين پيوست مفهومي آن با غرض اين سوره پرداخته و مي‌گويد: «مفهوم «بسم‌الله» در سوره حمد، به غرض سوره برمي‌گردد. آنچه از ساختار سخن در اين سوره بر مي‌آيد، اين است كه غرض آن، حمد و ستايش خداوند از رهگذر اظهار عبوديت است و ابراز عبوديت بنده نيز از راه انجام همان كاري است كه انجام مي‌دهد و امري است كه بر آن اقدام مي‌كند، پس ابتدا كردن به نام خداوند رحمان و رحيم به همين غرض برمي‌گردد. از اين روي، معناي «بسم‌الله» در آغاز سوره حمد، چنين خواهد بود: به نام تو، بندگي خود را براي تو آشكار مي‌كنم.» (همان) ب) ابزار «الميزان» در موضوع‌يابي سوره‌ها 1. سياق آيات سوره‌ها علامه طباطبايي،براي شناخت درست و دست يازيدن به محور و پيام اصلي سوره‌ها، پيش و بيش از رفتن به سراغ هر مستند ابزاري و قرينه‌اي، به سياق آيات آن سوره مي‌نگرد تا در پرتو آن به غرض واقعي سوره نايل آيد. به نمونه‌هايي از اين روش در «الميزان» اشاره مي‌كنيم: 1.علامه به هنگام تفسير نخستين سوره قرآن، از وحدت موضوعي آن بدين‌گونه سخن مي‌گويد: «سياق و ساختار كلامي سوره براين نكته دلالت دارد كه غرض آن،حمد الهي از راه اظهار بندگي است. از اين‌روي خداوند به نيابت از بندگان از عبادت، مدد خواستن از پروردگار و تقاضاي هدايت سخن مي‌گويد تا ادب اظهار عبوديت را به او بياموزد.» (همان) 2.در آغاز تفسير سوره مائده، هدف كلّي سوره را دعوت به حفظ پيمان،وفاي به عهد و پرهيز از پيمان‌شكني مي‌داند و منشأ اين دريافت را فضاي كلّي حاكم بر اين سوره مي‌شمارد؛ «الغرض الجامع للسورهًْ علي ما يعطيه التدبر في مفتتحها و مختتمها و عامهًْ الآيات الواقعهًْ فيها و الأحكام و المواعظ و القصص الّتي تضمنتها هو الدعوهًْ إلي الوفاء بالعهود و حفظ المواثيق الحقهًْ كائنهًْ ما كان و التحذير البالغ عن نقضها و عدم الإعتناء بامرها...» (همان، 157/5) «غرض جامع اين سوره، براساس آنچه كه تدبر در آغاز، فرجام، احكام، موعظه‌ها و داستان‌هاي خلال سوره مي‌رساند، دعوت به حفظ پيمان‌ها،وفاي به عهدهاي حق- هر عهدي كه باشد-و پرهيز دادن از پيمان‌شكني و بي‌اعتنايي به ميثاق‌هاست.» چنان‌كه درهنگام تفسير سوره آل‌عمران،پس از آنكه غرض و موضوع آن را توصيف مي‌كند،مي‌افزايد: «اين سوره بدان مي‌ماند كه يكجا نازل شده باشد، زيرا آيه‌هاي آن كه شمارشان به دويست آيه مي‌رسد،از آغاز تا فرجام نظم و ساختار پيوسته دارد،آيات آن متناسب و اغراض آن مرتبط است.» (همان، 5/3) 2. مطلع سوره‌ها خاستگاه ديگري براي رهيافت به غرض سوره‌ها در نظر علامه طباطبايي، مطلع سوره است، از همين‌روي در كشف و تبيين غرض سوره نور ابراز مي‌دارد: «غرض سوره،همان چيزي است كه آغاز سوره از آن خبر مي‌دهد؛ «سورهًٌْ أنزلناها و فرضناها و أنزلنا فيها آياتٍ بيّناتٍ لعلَّكم تذكَّرون» (نور/1) چه در اين سوره، مختصري از احكام واجب تشريع شده،آن‌گاه دسته‌اي از معارف الهي كه با آن احكام مناسب داشته،به مؤمنان تذكر داده شده است.» (همان، 78/16) چنان‌كه درآغاز تفسير سوره مباركه شعراء با استمداد از آيه دوم سوره مي‌گويد: «غرض سوره، براساس آنچه از آغاز آن استشمام مي‌شود، تسليت پيامبر«ص» در برابر تكذيب قوم آن حضرت است، زيرا آنان كتاب نازل شده بر پيامبر را تكذيب مي‌كردند.» (همان، 249/15) و نيز،غرض و موضوع سوره «يس» را بيان اصول سه‌گانه مي‌شمارد، زيرا با نبوت آغاز مي‌شود و موضع مردم را در پذيرش و يا سرپيچي از دعوت بيان مي‌كند. (همان، 62/17) 3. فرجام سوره‌ها روش علامه طباطبايي،به گونه‌اي است كه در بيشتر سوره‌هاي داراي هدف و موضوع يگانه،آيات فرجامين آن سوره، فشرده و چكيده‌اي از درون‌مايه سوره را گزارش مي‌كند، مانند سوره صافات كه غرض آن استدلال بر يگانگي خداوند، انذار مشرکان و تبشيرمخلصان از مؤمنين و سرانجام و عاقبت هريك از اين دو گروه است،و نيز به عنوان نمونه‌اي از گروه دوم، شماري از بندگان مؤمن خويش را كه خداوند بدانان منت نهاد و مقدر فرمود كه در برابر دشمنانشان از آنها ياري كند،ياد مي‌آورد. با اين همه،در پايان سوره كلامي است كه مي‌توان آن را محصول و فشرده غرض سوره ناميد و آن «تنزيه خداوند است و سلام برآن دسته از بندگاني كه خداوند ايشان را به عنوان رسول خويش برگزيد و حمد و سپاس الهي،به سبب اينكه چنان كاري انجام داد.» (همان،/120) همچنين،علامه طباطبايي،دو آيه آخر سوره مباركه بقره (285 و286) را حامل بار معنايي و در بردارنده تمام غرض و مقصود آن مي‌شمارد. (همان، 439/2) ناگفته نبايد گذاشت كه از اين سخن علامه، نبايد به گمانه تناقض گويي از سوي وي در وحدت موضوعي سوره بقره دچار آييم و بگوييم- بدانسان كه در همين نوشتار نيز بدان اشاره شده است-علامه، سوره بقره را به دليل نزول تدريجي آن داراي موضوع يگانه نمي‌شناسد،با اين حال، دو آيه آخر را فشرده‌اي از غرض سوره مي‌داند و اين تناقض است. دليل نادرستي اين گمانهآن است كه علامه خود، در همان زمان كه سوره بقره را فاقد وحدت موضوعي توصيف كرد، افزود كه معظم آيات اين سوره داراي محور يگانه است و اكنون كه آيات آخر را به مثابه عصاره غرض سوره معرفي مي‌كند، مقصود همان غرض و موضوع بيشتر آيات است و نه تمام سوره. نمونه ديگر، رهيافت به موضوع سوره از راه آيه فرجامين سوره در «الميزان» را مي‌توان شناسايي و تعيين موضوع و غرض سوره مريم برشمرد كه علامه در تعيين غرض آن مي‌آورد: «غرض سوره بر پايه آنچه كه سخن خداوند در آيه 97 سوره مريم از آن خبر مي‌دهد، تبشير و انذار است، جز آنكه ساختار كلام براي ارائه چنان غرضي،بس بديع است.» (همان، 6/14) 4. پيوست آغاز و انجام سوره‌ها در شمار روش‌هاي علامه طباطبايي براي اثبات وحدت موضوعي يك سوره، كشف و آشكار ساختن ارتباط آغاز سوره با فرجام آن است،چنان‌كه گويي آغاز سوره بستر و زمينه طرح موضوع و مطلبي را فراهم مي‌آورد و در متن سوره، آن موضوع بسط و شرح داده مي‌شود و در پايان سوره نيز بار ديگرچكيده و گزارش اجمالي از موضوع ارائه مي‌گردد و با آغاز،پيوند مي‌خورد. نمونه‌هايي از كار بست اين روش در تفسير«الميزان» را مي‌آوريم: 1.هدف و موضوع سوره مباركه رعد از منظر علامه طباطبايي، اثبات حقانيت قرآن است و اينكه قرآن، نشانه رسالت پيامبر«ص» است. براي اثبات اين مدعا، به پيوست مفهومي آيه نخست سوره با آيه پاياني آن استدلال مي‌كند و مي‌گويد: «و بر اين مطلب دلالت دارد، آغاز يافتن سوره با اين سخن خدا:«آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده حق است، لكن بيشتر مردمان آن را نمي‌دانند.» و نيز پايان يافتن سوره با سخن الهي «كافران مي‌گويند تو فرستاده خداوند نيستي، بگو: اينكه گواه بين من و شما خداوند است، كافي است.» (همان، 284/11) 2.علامه طباطبايي،موضوع و هدف سوره ابراهيم را شفاف‌سازي و بيان هدف نزول قرآن بر پيامبر«ص» مي‌شناسد و دليل وي براثبات اين مدعا، نحوه آغاز و فرجام اين سوره است؛ «سوره كريمه، قرآن نازل شده بر پيامبر«ص» را توصيف مي‌كند، از اين منظر كه نشانه رسالت پيامبر است و مردمان را از تاريكي به سوي نور سوق مي‌دهد و به راه خداوند سبحان كه عزيز و حميد است،هدايت مي‌كند. پايان سوره مباركه نيز اشاره به همين مطلب دارد،زيرا خداوند مي‌گويد: «اين (قرآن) پيام (و ابلاغي) براي (عموم) مردم است تا همه به وسيله آن انذار شوند و بدانند كه او، خداي يكتاست و براي آنكه صاحبان انديشه و خرد پند گيرند.» (همان، 6/12) 3.در آغاز تفسير سوره مباركه شوري، غرض سوره را تبيين چيستي وحي الهي مي‌داند و شاهد بر درستي اين موضوع‌يابي را،آيه نخست و آخرين آيه سوره مي‌داند و مي‌گويد: «براين مدعا دلالت دارد آنچه كه در آغاز سوره آمده: «كذلك يوحي إليك...» (شوري/3) و نيز كلامي كه در پايان سوره آمده است: «و مان كان لبشر أن يكلّمه...» (شوري/51) (همان، 51/18) «اعراض مشركان از كتاب نازل شده بر پيامبر«ص» يعني قرآن»،موضوع سوره مباركه سجده از منظر علامه طباطبايي است. او پس از تعيين اين موضوع براي سوره، براي اثبات اين مدعا مي‌آورد: «سوره با اين آيه آغاز يافته است: «تنزيلٌ من الرّحمن الرّحيم» (فصلت/2)... و در پايان نيز آمده است: «قل أرأيتم إن كان من عندالله ثمّ كفرتم به من أضلّ ممّن هو في شقاقٍ بعيد» (فصلت/52) (همان، 357/17) در رهيافت به موضوع سوره مباركه ذاريات نيز علامه از افق همسان و پيوست موضوعي آغاز و فرجام سوره سود جسته و گفته است: «سوره از معاد و انكار آن ازسوي مشركان سخن گفته است. از اين‌روي،با سخن در موضوع معاد آغاز مي‌گردد و با آن پايان مي‌يابد.» (همان، 364/18) منبع:نشريه پژوهشهاي قرآني،شماره 57.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن