محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829224449
داستانهاي تحول آفرين قرآن (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
داستانهاي تحول آفرين قرآن (2) عظمت قرآنعبدالله مبارک مي گويد: در سالي که به مکه مي رفتم، در بين راه با زني که حافظ قرآن بود، آشنا شدم و او مرا به مهماني دعوت کرد. پس از خداحافظي، فرزندان او تا بيرون خيمه مرا همراهي کردند. از آنان پرسيدم: «اي جوانان! مادر شما به جز از قرآن سخن نمي گويد، چگونه او حافظ تمام قرآن شده است؟ » در پاسخ گفتند: مادر ما روزي در مسجدالاقصي نماز مي خواند و قرآن قرائت مي کرد. چون به اين آيه شريفه رسيد: لو انزلنا هذا القرآن علي جبل لرأيته خاشعا متصدعا من خشيه الله و تلک الأمثال نضربها للناس لعلهم يتفکرون. (اي رسول گرامي! ) اگر ما اين قرآن را بر کوه نازل مي کرديم، مي ديدي که کوه از ترس و خشيت الهي، خاشع و ذليل مي شد و متلاشي مي گرديد. ما اين گونه مثال ها را (در قرآن) براي مردم بيان مي کنيم، شايد بيانديشند. (1)بي هوش شد و بر زمين افتاد. هنگامي که به هوش آمد، به ما رو کرد و گفت: خداوند در اين آيه مثل زده و گفته است که اگر اين قرآن را به مثل بر کوه بخوانند، هر آينه، از خوف خدا پاره پاره و متلاشي مي شود. پس دل هاي اين مردم از سنگ سخت تر است. آيا در اين مثل، انديشه نمي کنند که چه در پيش دارند؟ از آن روز تا به حال، مادر ما سخن نگفته است مگر با قرآن. عبدالله مي گويد: «چون اين سخن را شنيدم بر سر خود زدم و گفتم: واي بر من! اگر اين همه علم و فضيلت را در اين زن نديده بودم، به علم خود مغرور بودم و به آن مي باليدم ولي اکنون معلوم شد که خود از دروغ گويانم» (2) .تفسير آيههدف آيه ي شريفه اين است که اين کوه ها با همه ي صلابت و استحکامي که دارند، اگر عقل و احساس داشتند و اين آيات به جاي قلب انسان ها، بر آن ها نازل مي شد، چنان به لرزه درمي آمدند که از هم مي شکافتند، اما گروهي از انسان هاي سنگدل، اين آيه ها را مي شنوند، ولي کمترين تغييري در آنان رخ نمي دهد. 1- تأثير قرآن قطعي و حتمي است. مانع تأثير در وجود ماست. بايد هر چه سريع تر موانع را از قلب و روان و جسم خود بزداييم تا ظرف پذيرش و تأثير در وجود ما فراهم شود. 2- در کسب ارزش هاي ديني و درجات معنوي و متأثر شدن از قرآن، بين زن و مرد فرقي نيست و در اين زمينه با هم مساوي هستند. تسلي بخش مصيبت زده«ام عقيل» زني باديه نشين بود که اسلام را با جان و دل پذيرفته بود و با ايمان راستين، به قوانين آن عمل مي کرد. وي پسري داشت به نام «عقيل» که شتران شان را به چرا مي برد. روزي دو ميهمان به خانه اش وارد شدند. در همين حال که سرگرم پذيرايي از ميهمانان بود، خبر آوردند که بر اثر ازدحام شتران «عقيل» به چاه افتاده و جان سپرده است. «ام عقيل» بي آنکه خود را ببازد يا موضوع را به مهمانان خبر دهد، به پيام آور گفت: «از مرکب خود پياده شو. اين گوسفند را ذبح کن و براي ميهمانان و خويشان طعامي فراهم کن» . پس از خوردن غذا، وقتي ميهمانان از کشته شدن پسرش آگاه گشتند، از بردباري و روحيه ي عالي اين زن شگفت زده شدند. ام عقيل در مجلس حاضر شد و گفت: «اي جماعت! آيا در ميان شما کسي هست که از کتاب خدا چيزي بداند و با تلاوت آن مرا آرامش خاطر دهد؟ » يکي از حاضران گفت: «آري» . من قرآن را مي دانم. اين بانو گفت: «از آيات قرآن برايم بخوان تا در مصيبت پسرم، دلم آرام گيرد» . آن شخص اين دو آيه را تلاوت کرد. و بشر الصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبه قالوا انا لله و انا اليه راجعون اولئک عليهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون. اي محمد! به بردباران بشارت ده؛ آنان که وقتي دچار مصيبت و بلا مي شوند، مي گويند ما از سوي خدا و به فرمان او آمده ايم و سرانجام نيز به سوي او باز خواهيم گشت. اينان مشمول دعا و رحمت پروردگارشان هستند و هدايت شدگانند. (3) به رنج صبر تن در ده زمانيپي آسايش جان جاودانيزما صبر و زگردون، بي قراريزدلبر ناز و از دل، آه و زاريکه صبر آن خوش نهال باغ اميدبر آسايش دهد در عمر جاويدکه صبر تلخ، شيرين تر زقند استبدون عشق کان شيرين پند استام عقيل با شنيدن اين آيات، بر آنان درود فرستاد، و از ايشان خداحافظي کرد. سپس وضو گرفت و صلوات مي فرستاد. آن گاه دست به دعا برداشت و عرض کرد: «خدايا! من به آن چه در اين آيه فرموده اي به مسؤوليت خويش در شکيبايي و صبر به قضا، عمل کردم. اينک تو هم آن چه را به صابران وعده داده اي، عمل کن» . بعد از آن گفت: «اگر کسي از مخلوقات باقي مي ماند او همان يک نفر بود» . يکي از افراد مي گويد: پيش خودم گفتم، منظورش اين است که اگر پسرم براي من باقي مي ماند، ولي شنيدم که گفت: «هر آينه حضرت محمد صلي الله عليه و آله براي امتش باقي مي ماند» . (4) آري. ام عقيل از قرآن الهام گرفت و در سخت ترين موقعيت به آن عمل کرد. بنابراين، روح و روانش آرامش يافت. تفسير آيهآيه با اشاره به آزمون هايي نظير ترس، گرسنگي، زيان مالي و جاني که بر سر راه آدمي قرار خواهد گرفت، صبر و مقاومت را تنها عامل کام يابي در آن مي داند. بنابراين مي فرمايد: بشارت ده صابران و پايداران را؛ آنان کساني هستند که هر گاه مصيبتي به ايشان رسد، مي گويند: ما از آن خدا هستيم و به سوي او بازمي گرديم. توجه به اين واقعيت که همه از او هستيم، به ما مي آموزد که هرگز از زوال نعمت ها غمگين نشويم؛ زيرا همه ي اين مواهب و حتي خود ما نيز به او تعلق داريم. او، يک روز مي بخشد و روز ديگر، باز مي ستاند و هر دو کار، به صلاح ما است. زوال نعمت ها و کمبود مواهب يا فراواني آن ها همه زودگذر است و وسيله اي است براي پيمودن مراحل تکامل. توجه به اين دو اصل اساسي اثر عميقي در ايجاد روح استقامت و صبر دارد. بديهي است در گفتن جمله ي «انا لله و انا اليه راجعون» نبايد به ذکر زباني آن بسنده کرد، بلکه بايستي در حقيقت و روح آن انديشه کنيم؛ زيرا رمز و راز توحيد و ايمان در عمق آن نهفته است و توجه به آن، در پديد آمدن روحيه ي صبر و استقامت در آدمي اهميت دارد. سپس الطاف بزرگ الهي را براي صابران و سخت کوشاني که از اين آزمون هاي دشوار، سربلند بيرون آمده اند، بازگو مي کند و مي فرمايد: آنان کساني هستند که لطف و رحمت خدا و درود الهي بر آن هاست و اين الطاف و رحمت ها، آنان را نيرومند مي سازد تا در اين راه پرخوف و خطر، به اشتباه و انحراف دچار نشوند. به همين جهت در پايان آيه، آنان را هدايت يافته مي خواند. پيام ها1- صبر و پايداري عامل کام يابي در آزمون هاي الهي است و مشکلات و سختي هاي دنيا گذرا است. 2- دو چيز موجب صبر و پايداري است؛ يکي اعتقاد به اين که ما از خدا هستيم، از خود هيچ نداريم و هر چه داريم، از خداست. ديگري، اعتقاد به اين که، همه ي ما به سوي خدا باز مي گرديم و از اين دنياي زوال پذير به عالم جاويدان و ابدي سفر مي کنيم. 3- پاداش بردباران در آزمون هاي الهي و مشکلات و سختي هاي دنيا، الطاف و رحمت هاي الهي است. 4- نتيجه و اثر الطاف و رحمت هاي الهي، هدايت يافتن و رسيدن به مقصد و هدف خلقت انسان است. 5- آثار ياد خدا و ذکر جمله ي «انا لله و انا اليه راجعون» را در هنگام ناگواري ها، مي توان چنين برشمرد: الف- انسان را از کلام فاسد و شکايت بازمي دارد. ب- سبب تسليت و دلداري و تلقين آرامش به انسان است. ج- بازدارنده ي وسوسه هاي شيطاني است. د- اظهار عقيده ي حق است. ه- الگوي ديگران است. 6- خداوند با تشويق صابران به ما مي آموزد که ايثارگران، صابران و شکنجه شدگان، در جامعه کرامت و احترام ويژه اي دارند. 7- هدايت بردباران قطعي و مسلم است. در تعبير قرآن، هدايت يابي ديگران به صورت يک احتمال مطرح مي شود، ولي درباره ي صابران، با قاطعيت مي فرمايد: «اولئک هم المهتدون» . بازدارنده فحشااحمد بن سعيد عابد مي گويد: پدرم براي من نقل کرد که در زمان ما، جواني خداپرست و خوش چهره در کوفه بود که همواره در مسجد جامع حضور داشت و کم تر زماني بود که در مسجد نباشد. روزي زني زيبا او را ديد و دلباخته ي او شد. مدت ها بر سر راه جوان مي ايستاد تا با او گفت و گو کند. يک روز هنگامي که جوان به مسجد مي رفت، زن خودش را به او رسانيد و گفت: «اي جوان! بگذار يک کلمه با تو سخن بگويم. آن را بشنو، آن گاه هر چه خواستي بکن» . جوان به آن زن اعتنايي نکرد و به راه خود رفت. هنگامي که براي رفتن به خانه از مسجد خارج شد، آن زن دوباره بر سر راه او آمد و گفت: «اي جوان! مي خواهم يک جمله با تو سخن بگويم. به سخنم گوش کن» . جوان سر خود را پايين انداخت و گفت: «اين جا، جاي تهمت است و من خوش ندارم در موضع تهمت باشم» . زن گفت: «اي جوان! من تو را کاملا مي شناسم و اين جا که ايستاده ام، از آن جهت نيست که تو را شناخته باشم. پناه بر خدا از اين که کسي از اين موضوع آگاه شود. خودم آمدم تا در اين موضوع با تو صحبت کنم، گر چه مي دانم اندکي از اين مطالب، نزد مردم بسيار بزرگ مي باشد. اينک فشرده ي آن چه را مي خواهم به تو بگويم، اين است که: تمام وجودم گرفتار تو شده است. پس در کار من و خودت، خدا را در نظر داشته باش» .آن جوان به خانه رفت. هنگامي که خواست نماز بخواند (با به ياد آوردن وضع آن زن) نتوانست نماز بخواند. نامه اي نوشت، آن را برداشت و از منزل خارج شد. ديد آن زن هم چنان در راه ايستاده است. کاغذ را به او داد و برگشت. در آن نامه نوشته بود: «بسم الله الرحمن الرحيم. اي بانوي محترمه! بدان بار اول که انسان معصيت مي کند، خدا حلم مي ورزد. بار دوم پرده پوشي مي کند، اما هنگامي که بنده اي لباس معصيت به تن کرد، خداوند غضبي مي کند که آسمان ها و زمين و کوه ها و درختان و جنبندگان، تاب تحمل آن را ندارند. اگر آن چه گفتي، دروغ باشد، تو را به ياد روزي مي اندازم که در آن روز، آسمان ها مانند فلز گداخته شود و کوه ها مانند پشم زده شود و پراکنده گردد و مردم از ترس به زانو درمي آيند. به خدا سوگند! من از اصلاح خودم عاجزم، چه رسد به اصلاح ديگران. و اگر آن چه گفتي، راست باشد به راستي، گرفتار شده اي، طبيبي را به تو نشان مي دهم که دردهاي مزمن و سخت را علاج مي کند. او خداوند متعال و پروردگار جهانيان است. از صدق دل به خدا رو کن؛ زيرا اين آيه ي قرآن مرا منقلب و به خود مشغول کرده است: و انذرهم يوم الآزفه اذ القلوب لدي الحناجر کاظمين ما للظالمين من حميم و لا شفيع يطاع - يعلم خآئنه الأعين و ما تخفي الصدور. (اي رسول ما! ) آنان را از روز نزديک بترسان؛ هنگامي که از شدت وحشت دل ها به گلوگاه مي رسد و همه ي وجودشان از اندوه پر مي شود براي ستم کاران نه دوستي وجود دارد و نه شفاعت کننده اي که شفاعتش پذيرفته شود. او چشم هايي را که به خيانت مي گردد و آن چه را سينه ها پنهان مي دارند، مي داند. (5) با اين وضعيت، من چگونه مي توانم از اين آيه بگريزم. زن پس از چند روز ديگر باز بر سر راه جوان ايستاد. وقتي جوان متوجه شد که زن بر سر راهش ايستاده است، خواست به خانه برگردد تا زن او را نبيند، ولي زن او را صدا زد و گفت: «اي جوان! برنگرد؛ زيرا من ديگر مزاحم تو نيستم و ملاقاتي بين من و تو، جز در جهان ديگر نخواهد بود» . آن زن، چون تحت تأثير آيات قرآن قرار گرفته بود، به شدت گريست و گفت: «از خداوندي که کليدهاي قلب تو، به دست اوست، مي خواهم که اين مشکل را آسان کند» . آن گاه از پي آن جوان آمد و گفت: «اي بنده ي مخلص خدا! بر من منت بگذار و مرا موعظه اي کن و پندي بده که تا زنده ام به آن عمل کنم» . جوان گفت: «تو را سفارش مي کنم که خودت را از شر خودت حفظ کني و اين آيه را به ياد تو مي آورم که: و هو الذي يتوفاکم بالليل و يعلم ما جرحتم بالنهاراو خدايي است که شب هنگام که به خواب مي رويد، جانتان را مي گيرد (و نزد خود مي برد) و شما را مي ميراند و بر آن چه در روز انجام داده ايد، آگاه است. (6)وقتي زن اين آيه را شنيد، متأثر شد و سر خود را پايين انداخت. باز گريست و به خانه اش برگشت و به عبادت و راز و نياز با خداي خود پرداخت. (7) پيام ها1- روز قيامت نزديک است. پس تا دير نشده است، وسايل سفر را فراهم کن. بر اعمال گذشته نظري بيافکن؛ اگر محتاج ترميم است، ترميم کن و براي آينده هم برنامه ريزي کن مانند کسي که مي خواهد به زودي به مسافرت برود. 2- بدان که روز قيامت روز بسيار سختي است به گونه اي که جان ها به لب مي رسد و از راحتي خبري نيست. 3- روز قيامت، روزي است که تمام اعمال آشکار و نهان ما، چه آن ها که به ياد داريم و چه فراموش کرده ايم، بازخواست مي شود. روز قيامت، روز حساب و کتاب است. 4- در روز قيامت براي ستم کاران دوستي نيست، پس در فکر خودت باش. از دوستان بسياري که داري، کمکي به شما نمي رسد؛ آنان سخت درگير اعمال خودند. 5- آدمي در دنيا بايد رضايت مندي کساني را به دست آورد که در آخرت، قدرت شفاعت دارند. آنان پيامبران، اوصيا و اولياي الهي هستند. 6- بايد دانست که در روز قيامت، کسي که بر همه ي اعمال آشکار و نهان ما آگاه است، قاضي عالم آخرت است و مي تواند ما را به درجات بالاي تقوا و ايمان برساند. 7- با توجه به اين داستان، نبايد جوانان را در معرض عواملي که شهوت جنسي شان را برمي انگيزد، قرار داد؛ زيرا اين امر، آتش شهوت آنان را شعله ورتر مي کند و بر همه ي ابعاد مادي و معنوي زندگي آنان اثر مي گذارد. 8- يکي از عوامل بازدارنده از گناه و فساد اين است که هميشه خداوند قادر را حاضر و ناظر اعمال خود بدانيم؛ زيرا قرآن مي فرمايد: ألم يعلم بان الله يريآيا انسان نمي دانست که خدا همه چيز را مي بيند؟ (8)پی نوشت ها :1- حشر، 21. اگر ما کتابي چنين باشکوهفرستاده بوديم بر سنگ و کوهبديدي زترس خداي جليلچه سان کوه، خاشع شدي و ذليلچنين نيک تمثيل را ما عيان نماييم بهر خلايق بياناميدست يکدم تفکر کننديکي لحظه در آن تدبر کنند2- تأثير قرآن در جسم و جان، ص 222، به نقل از: انوار المجالس، ج 2، باب9، مجلس7، ص 25.3- بقره، 156 و 157.بود مژده ي فتح با صابران«که بردند با صبر بار گران» کساني که چون محنت آيد به پيششکيبايي آرند هر لحظه پيشبگويند ماييم از کردگاربه او بازگرديم فرجام کاربر آن هاست از سوي يکتا خدابسي رحمت و اجر بي انتهابلي اين کسانند بي کاستينورديده هر دم ره راستي4- تأثير قرآن در جسم و جان، ص 226، به نقل از : ره توشه ي ماه مبارک رمضان، ص 185 و کتاب خرد و سپاه او، ص 346؛ تفسير نمونه، ج1، ص 534، به نقل از: سفينه البحار، ج2، ص7.5- مؤمن، 18 و 19.تو اي مصطفي! اي رسول خدا! بترسان بشر را ز روز جزاکه از ترس جان ها رسد بر گلوولي خشم خود را برندي فروستم پيشه را از عذاب حميمشفاعت نسازد کسي در جحيمچو با چشم، مردم خيانت کنندو گر طرح پنهان به دل افکننداز آن هاست آگاه رب جهانبداند همه چيز فاش و نهان6- انعام، 60.همانا خدايي است يزدان و ربکه سازد جدا روحتان را به شببه هنگام روز و به وقت نهاربداند، چها مي نمايد سحاربرانگيزد آن که شما را زخواببپوييد دنبال حق يا سراب7- تأثير قرآن در جسم و جان، ص 242، به نقل از : المحجه البيضاء، ج 5، ص 188. 8- علق، 14.ندانست آيا که پروردگارببيند عمل هاي او آشکار؟منبع: مجله ي نور هدايت/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 551]
صفحات پیشنهادی
داستانهاي تحول آفرين قرآن (2)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (2) عظمت قرآنعبدالله مبارک مي گويد: در سالي که به مکه مي رفتم، در بين راه با زني که حافظ قرآن بود، آشنا شدم و او مرا به مهماني دعوت کرد.
داستانهاي تحول آفرين قرآن (2) عظمت قرآنعبدالله مبارک مي گويد: در سالي که به مکه مي رفتم، در بين راه با زني که حافظ قرآن بود، آشنا شدم و او مرا به مهماني دعوت کرد.
داستانهاي تحول آفرين قرآن (8)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (8) خانه ي ستم کار ويران استنقل شده است که عمروليث در فصل ... (2) وقتي زن اين آيه را خواند، در عمرو اثر عجيبي گذاشت و به فکر فرورفت.
داستانهاي تحول آفرين قرآن (8) خانه ي ستم کار ويران استنقل شده است که عمروليث در فصل ... (2) وقتي زن اين آيه را خواند، در عمرو اثر عجيبي گذاشت و به فکر فرورفت.
داستانهاي تحول آفرين قرآن (1)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (1)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (1) حقانيت وعده ي ... vazeh.com 03:16:09 05:00:07 12:10:54 19:19:47 19:40:55 2:39 مانده تا اذان صبح ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (1)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (1) حقانيت وعده ي ... vazeh.com 03:16:09 05:00:07 12:10:54 19:19:47 19:40:55 2:39 مانده تا اذان صبح ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (5)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (5)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (5) وسوسه ي شيطانآيات ... (2) تفسير آيهآيه به يکي از ويژگي هاي پرهيزکاران اشاره دارد که: آنان اگر گناهي ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (5)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (5) وسوسه ي شيطانآيات ... (2) تفسير آيهآيه به يکي از ويژگي هاي پرهيزکاران اشاره دارد که: آنان اگر گناهي ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (7)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (7) بر ستم کاران تکيه نکنيدموفق يکي از وزراي عراق ... (2)تفسير آيهاين آيه يکي از اساسي ترين برنامه هاي اجتماعي و سياسي و نظامي و ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (7) بر ستم کاران تکيه نکنيدموفق يکي از وزراي عراق ... (2)تفسير آيهاين آيه يکي از اساسي ترين برنامه هاي اجتماعي و سياسي و نظامي و ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (3)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (3)-داستانهاي تحول آفرين قرآن (3) فرجام فضيل بن ... (2) فضيل در پايان عمر، در شهر مکه و در جوار کعبه مي زيست و سرانجام نيز در روز ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (3)-داستانهاي تحول آفرين قرآن (3) فرجام فضيل بن ... (2) فضيل در پايان عمر، در شهر مکه و در جوار کعبه مي زيست و سرانجام نيز در روز ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (4)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (4)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (4) بوي خوش معرفتنقل است که «محمد ابن ... (2) تفسير آيهاين آيه ها ويژگي هاي بهشتيان را بيان مي کنند.
داستانهاي تحول آفرين قرآن (4)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (4) بوي خوش معرفتنقل است که «محمد ابن ... (2) تفسير آيهاين آيه ها ويژگي هاي بهشتيان را بيان مي کنند.
داستانهاي تحول آفرين قرآن (6)
داستانهاي تحول آفرين قرآن (6) فروتني مقدس اردبيليمي گويند در ايامي که شيخ ... براي کساني است که اين دو صفت زشت در آنان نباشد: 1- برتري جويي؛2- فساد در ...
داستانهاي تحول آفرين قرآن (6) فروتني مقدس اردبيليمي گويند در ايامي که شيخ ... براي کساني است که اين دو صفت زشت در آنان نباشد: 1- برتري جويي؛2- فساد در ...
ماجرای بهشت شداد در قرآن
ماجرای بهشت شداد در قرآن-ماجراي بهشت شدّاد بعضي در ذيل آيه 6 تا 8 سوره فجر ماجراي ... 2. هنگامي كه شدّاد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بينظير خود پرداخت، و همه ... داستانهاي تحول آفرين قرآن (8)-داستانهاي تحول آفرين قرآن (8) خانه ي ستم کار ...
ماجرای بهشت شداد در قرآن-ماجراي بهشت شدّاد بعضي در ذيل آيه 6 تا 8 سوره فجر ماجراي ... 2. هنگامي كه شدّاد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بينظير خود پرداخت، و همه ... داستانهاي تحول آفرين قرآن (8)-داستانهاي تحول آفرين قرآن (8) خانه ي ستم کار ...
از عمل به قرآن غافل نشوید
vazeh.com 03:04:33 04:51:58 12:08:34 19:23:28 19:45:03 2:28 مانده تا غروب خورشید .... داستانهاي تحول آفرين قرآن (5)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (5) وسوسه ي .
vazeh.com 03:04:33 04:51:58 12:08:34 19:23:28 19:45:03 2:28 مانده تا غروب خورشید .... داستانهاي تحول آفرين قرآن (5)-داستان هاي تحول آفرين قرآن (5) وسوسه ي .
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها