محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826102867
شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر كمتر كسي چون يك همسر فداكار و هوشمند ميتواند زير و بم احساسات و عواطفي را كه شهيد را به ايثار جان خويش مشتاق ميسازد، بشناسد و چون او، مشوق شهيد براي اين فداكاري باشد. پيوسته گفتهاند كه پشت سر هر مرد بزرگي، زن قدرتمند و وفاداري ايستاده است. اين گفتگوي كوتاه و صميمي، نشانهاي از قدرت زنان بزرگ سرزمين ماست. سوال: معمولا خاطره انگيزترين روزهاي زندگي مشترك به روزهاي اول باز مي گردد. در صورت امكان خاطره اي از آن روزها برايمان بگوييد. به ياد دارم روزي در اوايل ازدواج من با شهيد هاشمي، به بازارچه شاپور رفتيم تا خريد كنيم. در حال خريد بوديم كه برخورديم به پدر و مادر آقا سيد. لحظهاي نگذشت كه با صحنهاي تماشايي مواجه شدم. آقا سيد خم شد و زانو زد روي زمين و شروع كرد به بوسيدن پاهاي پدر و مادرش. اين صحنه براي من كه اولين بار بود چنين رفتاري را ميديدم، تعجبآور بود، ولي براي آنان كه بارها اين صحنه را ديده بودند، عادي به شمار ميآمد. آقا سيد با آن قامت رشيد و تنومندش و با آن شهرتش خيلي مردمي و خاضع، دلرحم و فروتن بود. سوال:مردمي بودن شهيد را توصيف كنيد. درد و رنج مردم اذيتش ميكرد، هرگز بيتفاوت نبود. هميشه در حال جهيزيه دادن به يك خانواده بود. مخصوصاً دختران شهدا. به فقرا و مستمندان ميرسيد، كمك به ساخت مسجد ميكرد، براي بچههاي بيسرپرست مكاني درست كرده بود كه تا چندين سال بعد از شهادتش من نميدانستم. اگر ميخواست پولش را جمع كند، يكي از ثروتمندترين افراد ميشد، ولي همين كه انقلاب شد، مغازه اش را كرد تعاوني وحدت اسلامي. از جيبش مي گذاشت تا اجناس را ارزان تر به مردم دهد. سوال:از علاقه شهيد به امام برايمان بگوييد. آيا شما را به ملاقات امام برده بود؟ نه، مي گفت تا خاكمان در دست دشمن است، روي ديدن امام را ندارم. او به امام خيلي معتقد بود. مي گويند ميدان تير آبادان كه با زحمت فراوان او و همرزمانش گرفته شد، در شرايطي كه هنوز بني صدر مصدر امر بود، آقا سيد گفته بود به كوري آنهايي كه ولايت فقيه را زير سئوال ميبرند، نام اينجا را به ميدان ولايت فقيه تغيير ميدهيم. او آن قدر به امام ارادت داشت كه وقتي نام امام به ميان ميآمد، اشك توي چشمهايش حلقه ميزد. سوال:رفتار شهيد هاشمي در منزل چگونه بود؟ از وقتي انقلاب اوج گرفت تا وقتي از جبهه بازگشت، ما اغلب او را نمي ديديم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن، بهسرعت نيروهاي انقلابي و پرشور منطقه 9 را سازماندهي كرد و كميته انقلاب اسلامي منطقه9 را تشكيل داد و فرمانده آن كميته شد. غائله كردستان كه شد، شهيد هاشمي تعدادي از بچههاي كميته را گلچين كرد و به فرمان امام به كردستان رفت. با اينكه فرمانده كميته مركزي تهران بود، در شروع جنگ هم همين كار را كرد. فرودگاه مهرآباد كه بمباران شد، سيد يك ساك برداشت و رفت جنوب و 9 ماه از او بيخبر بوديم. بعد از 9 ماه در حالي كه دستش مجروح بود، با ريشهاي بلند و انبوه و ژوليده به خانه برگشت. سوال:بعد از آنكه ستاد جنگ هاي نامنظم تعطيل شد، باز هم با جبهه ها همكاري مي كرد؟ در خيابان مهديخاني خانهاي داشتيم از قبل انقلاب قريب به هزار متر كه آقا سيد آن را فروخت و خرج جنگ كرد. او روحش در جبهه بود. آقا سيد به من گفته بود تا زنده است و حتي بعد از شهادتش از كمكهايش به جبهه و يا ديگر كمكها حرفي به ميان نياورم. حتي صميميترين دوستانش هنوز نميدانند كه آقا سيد بهجز آپارتماني كه داشتيم، 3 خانه ديگر هم داشت كه فروخت براي جنگ و همچنين بهجز مغازههائي كه دوستانش ميدانستن،د مغازه ديگري هم داشت كه فروخت و خرج مايحتاج جبهه كرد. روزي آمدم شكر و قند از حاج اسماعيل، بقال محل بخرم كه با نگاه و لبخندي متعجب، مرا نگاه كرد و گفت: "شما واقعاً قند و شكر نداريد؟ آقا سيد با من تماس گرفته كه قند و شكر تهيه كنم و به جبهه بفرستم. " خودم هم وقتي شهيد هاشمي شهيد شد، فهميدم چندين ميليون بدهي هم بابت جنگ بالا آورده است. سوال:كمي از خصوصيات ديگر شهيد برايمان بگوييد. او يَلي بود، در زورخانه بزرگترين و سنگينترين و بلندترين ميل براي او بود، ميلهاي به آن بزرگي را جوري به بالا پرتاب ميكرد. انگار اسباببازي بودند. از قدرت بدني بالايي برخوردار بود. بسيار با معنويات عجين بود، هيچگاه نماز شب آقا سيد ترك نميشد. در نماز شبش هميشه دعا براي تعجيل در ظهور آقا ميكرد. خيلي رئوف بود. هر روز غسل شهادت ميكرد، بعد ميرفت بيرون. به حضرت زهرا علاقه بسيار داشت و هميشه به ايشان متوسل ميشد. ميگفت او مادر تمام شيعيان است. حتي قبل از انقلاب، وقت اذان كه مي شد، مهم نبود كجا باشد، در بازار، در كوچه و محل، در سر چهارراه شروع ميكرد به اذان گفتن. نماز اول وقت و نماز جماعتش هرگز ترك نميشد. اوايل جنگ در يكي از مصاحبه هايش نكاتي گفته بود كه بد نيست به آنها اشاره كنم تا روحيات او مشخص شود. او گفته بود: " آنهايي كه ميگويند روحانيون چرا در جنگ شركت ندارند، بايستي بگويم كه در حال حاضر دو گروهان از فدائيان اسلام را طلاب علوم ديني قم تشكيل دادهاند كه در جبهه ذوالفقاري مردانه در برابر مزدوران بعثي ميجنگند و كارشان بسيار عالي است. از اول جنگ تا به حال 6 ماه ميگذرد و ما حتي يك بار نماز جماعت را ترك نكردهايم، چون عقيده داريم كه نماز ما را حفظ ميكند. " خيلي در كارهايش ابتكار داشت. يكي از همرزمانش تعريف مي كرد قرار بود براي آزادي ميدان تير آبادان عملياتي انجام دهند، اين ميدان، مساحت زيادي داشت و عراق از آنجا جادههاي ارتباطي شهر آبادان را با خمپاره مورد هدف قرار ميداد. چندين ماه بود كه سيد مجتبي براي آزادي اين منطقه نقشه ميكشيد و هر شب به عراقيها شبيخون ميزدند. يكي از شبها 300 نفر عراقي را كشتند و 400 نفر را اسير كردند و بيش از 10 تانك را منهدم ساختند، اما سيد مجتبي آرام نميشد و هر روز يك نقشه جديد ميكشيد تا زمينه را براي حمله نهايي آماده كند. به همين علت 10 الي 12 عدد بشكه 220 ليتري نفت تهيه كرد و آنها را به فاصله چند متر از يكديگر چيد و به همرزمانش گفت: "با ميلههاي آهني يا چوب، محكم روي آنها بكوبيد. " در تاريكي شب صداي وحشتناكي ايجاد شد و عراقيها شروع كردند به شليك توپ و خمپاره و به اندازه يك انبار مهمات، منطقه را بيهدف آتشباران كردند. سيد خيلي شجاع بود. يادم هست قبل از انقلاب، آقا سيد يك گروه از بچههاي گردن كلفت و به اصطلاح مشتي را جمع كرده بود و شبها علناً در مقابل چشم عوامل رژيم شروع ميكردند به نوشتن شعار روي ديوارها، شعري هم درست كرده بود كه همه با هم ميخواندند به اين مضمون كه "وقت، وقت خواب نيست، وقت انقلاب است، مردم بيدار شيد، بيدار شيد و امام رو ياري كنيد " و ... سوال: وصيتنامه معمولا انعكاس دهنده بسياري از ويژگيهاي فرد است. به بخشهايي از وصيتنامه شهيد اشاره كنيد. شهيد سيدمجتبي هاشمي در وصيتنامه اش نوشته است: " اميدوارم كه خدا گناهم را مورد بخشش قرار دهد. از كليه كساني كه به طريقي ديني به آنها دارم طلب مغفرت ميكنم. خواهش ميكنم مرا ببخشيد تا خداي مهربان شما را ببخشد. كساني كه ديني دارند، همه آنها را ميبخشم، اميد كه خداي قادر متعال همه آنها را بيامرزد. از پدر و مادر عزيزم حلاليت ميطلبم و همسر و فرزندانم را به شما ميسپارم، اميد كه آنان را در جهت دين مبين اسلام به رهبري امام تشويق كنيد. از همسر و فرزندانم كه نتوانستم بيش از اين وسيله آسايششان را فراهم نمايم اميد دارم كه مرا ببخشيد. از خواهران و برادرانم حلاليت ميطلبم، از دوستان و آشنايان پوزش ميطلبم. توصيه من به شما عزيزان اين است كه خدا را فراموش نكنيد. " آقا سيد در يكي ديگر از دستنوشته هايش هم نوشته بود: "آيا ميتوان در حالي كه دشمن خاك ميهن اسلاميمان را متجاوزانه مورد هجوم قرار داده و جولانگاه تانكها و نفربرهاي خود كرده و سربازهاي بعثي كافر، به پير و جوان ما رحم نكرده و امت به پا خاسته را زير باران آتش گلولههايش به شهادت رسانيده، دست از ستيز كشيد و به نبرد حقجويانه تا محو كامل آثار جنايات و تجاوز ادامه نداد؟ مگر ميشود به عنوان يك مسلمان متعهد به خود اجازه داد تا اسرائيل غاصب همچنان به سرزمينهاي اشغالي فلسطين عزيز بتازد و مردم محروم و آواره فلسطين را هر روز قتل عام كند؟ در حالي كه آنها در خانههاي خود اجازه نفس كشيدن ندارند و محكوم به مرگند، زيرا مدافع ارزشهاي اسلامي هستند، ما هرگز نميتوانيم ساكت بنشينيم. اي جوانان! ميدانم كه ميدانيد غنچههاي نشكفتهاي را به زير تانكهاي بعثيون فرستاديم تا شما در آرامش به سر بريد. يك لحظه اندوه شما تمام وجودم را ميشكند و اثري از من نميگذارد. من و تمام پرستوهاي دلم به عشق شما به پرواز درميآييم و در آسمان، با تمام وجود شما را صدا مي زنيم . اي جوانان وارسته وطنم! من فقط به عشق شما و حفظ اسلام، دردها و زخمهايم را تحمل ميكنم و طاقت ميآورم. وقت رها شدن روح از زندان تن بهزودي فرا ميرسد. شما را به خدا ميسپارم و به سوي تمام هستيام پرواز ميكنم ... " برگرفته از : ماهنامه شاهد ياران منبع : http://www.farsnews.net/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]
صفحات پیشنهادی
شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر
شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر كمتر كسي چون يك همسر فداكار و هوشمند ميتواند زير و بم احساسات و عواطفي را كه شهيد را به ايثار جان خويش مشتاق ميسازد، بشناسد و چون ...
شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر كمتر كسي چون يك همسر فداكار و هوشمند ميتواند زير و بم احساسات و عواطفي را كه شهيد را به ايثار جان خويش مشتاق ميسازد، بشناسد و چون ...
شهید علی هاشمی به روایت تصویر
شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر كمتر كسي چون يك همسر فداكار و هوشمند ميتواند زير و بم احساسات و ... احادیث و روایات: امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعدههاى خود را براى خودمان، ...
شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر كمتر كسي چون يك همسر فداكار و هوشمند ميتواند زير و بم احساسات و ... احادیث و روایات: امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعدههاى خود را براى خودمان، ...
شهيد هاشمي و سلوك با رزمندگان(2)
شهيد هاشمي و سلوك با رزمندگان(2)-شهيد هاشمي و سلوك با رزمندگان(2) گفتگو با مرتضي امامي از ويژگيهاي ... حتي آقا سيد مجتبي هم از تصميم من باخبر نبود. .... گاهي اوقات شاهرخ بر دوش اسراي عراقي سوار مي شد و به زبان عربي و فارسي صحبت مي كرد.
شهيد هاشمي و سلوك با رزمندگان(2)-شهيد هاشمي و سلوك با رزمندگان(2) گفتگو با مرتضي امامي از ويژگيهاي ... حتي آقا سيد مجتبي هم از تصميم من باخبر نبود. .... گاهي اوقات شاهرخ بر دوش اسراي عراقي سوار مي شد و به زبان عربي و فارسي صحبت مي كرد.
شمه ای از ویژگیهای شهيد هاشمي
شمه ای از ویژگیهای شهيد هاشمي گفتگو با محمد رسول فخر دوزدوزاني درآمد ايمان،شجاعت و اخلاص شهيد هاشمي همراه با ظاهر و تيپي ... آقا سيد مجتبي من را به حاج آقا رفيعي در ستاد فدائيان معرفي كرد. ..... چند نفر از بچه ها كه زبان عربي بلد بودند، لباس عراقي ها را به تن مي کردند و با خود عراقي ها هم سنگر مي شدند. ... شهيد هاشمي در قامت يك همسر ...
شمه ای از ویژگیهای شهيد هاشمي گفتگو با محمد رسول فخر دوزدوزاني درآمد ايمان،شجاعت و اخلاص شهيد هاشمي همراه با ظاهر و تيپي ... آقا سيد مجتبي من را به حاج آقا رفيعي در ستاد فدائيان معرفي كرد. ..... چند نفر از بچه ها كه زبان عربي بلد بودند، لباس عراقي ها را به تن مي کردند و با خود عراقي ها هم سنگر مي شدند. ... شهيد هاشمي در قامت يك همسر ...
چند خاطره از زبان شهید همت :
چند خاطره از زبان شهید همت : خبردر عمليات والفجر سه، به قرارگاه نجف رفتيم. حدود يک ربع بود نشسته بوديم که ديديم تلفن زنگ زد. يکي از برادران گوشي را برداشت و ...
چند خاطره از زبان شهید همت : خبردر عمليات والفجر سه، به قرارگاه نجف رفتيم. حدود يک ربع بود نشسته بوديم که ديديم تلفن زنگ زد. يکي از برادران گوشي را برداشت و ...
رشادتهای شهيد هاشمي در شکستن حصر آبادان
رشادتهای شهيد هاشمي در شکستن حصر آبادان گفتگو با سيد مسعود ميرزا هادي درآمد تصميم گيري هاي به موقع و ... از جمله افرادي كه توانستند چيزهاي بزرگي را به ما ياد دهند، سيد مجتبي هاشمي بود. ... زبان من از بيان اين قبيل ايثار و فداكاري ها ناتوان است.
رشادتهای شهيد هاشمي در شکستن حصر آبادان گفتگو با سيد مسعود ميرزا هادي درآمد تصميم گيري هاي به موقع و ... از جمله افرادي كه توانستند چيزهاي بزرگي را به ما ياد دهند، سيد مجتبي هاشمي بود. ... زبان من از بيان اين قبيل ايثار و فداكاري ها ناتوان است.
فرمانده شجاع، اما غريب و مظلوم
يكي از اين شهدا شهيد سيد مجتبي هاشمي است. ... ام و به ندرت هم اسمي از ايشان برده مي شود كه آن هم از زبان رزمنده هاي قديمي فداييان اسلام است. .... شهيد هاشمي در قامت يك همسر ...
يكي از اين شهدا شهيد سيد مجتبي هاشمي است. ... ام و به ندرت هم اسمي از ايشان برده مي شود كه آن هم از زبان رزمنده هاي قديمي فداييان اسلام است. .... شهيد هاشمي در قامت يك همسر ...
ناگفته های سفر نيويورک از زبان ثمره هاشمی
ناگفته های سفر نيويورک از زبان ثمره هاشمی آقاي رييس جمهور گفتند تهديد ازسوي چه ... ایرنا: مجتبي ثمره هاشمي دستيار ارشد رييس جمهوري که رييس جمهوري را در سفر ...
ناگفته های سفر نيويورک از زبان ثمره هاشمی آقاي رييس جمهور گفتند تهديد ازسوي چه ... ایرنا: مجتبي ثمره هاشمي دستيار ارشد رييس جمهوري که رييس جمهوري را در سفر ...
همسر شهید مطهری: از سیاست بیزارم
همسر شهید مطهری: از سیاست بیزارم یکی رییس جمهور می شود یکی دیگر نه؛ فقط باید مردم را ... گاهی آقای هاشمی با منزل تماس می گرفتند و می پرسیدند یعنی شما هیچ کاری ... چهار دختر به نامهای فریده، وحیده، حمیده، سعیده و سه پسربا نام علی ، محمد و مجتبی است. ... خواندید"استاد به من زبان عربی آموخت"همسر شهید مطهری گفت که از دوازده سالگی ...
همسر شهید مطهری: از سیاست بیزارم یکی رییس جمهور می شود یکی دیگر نه؛ فقط باید مردم را ... گاهی آقای هاشمی با منزل تماس می گرفتند و می پرسیدند یعنی شما هیچ کاری ... چهار دختر به نامهای فریده، وحیده، حمیده، سعیده و سه پسربا نام علی ، محمد و مجتبی است. ... خواندید"استاد به من زبان عربی آموخت"همسر شهید مطهری گفت که از دوازده سالگی ...
شهيد عباس بابايي به روايت دخترش
شهيد عباس بابايي به روايت دخترش در جاي جاي اين گفتوگو سلما بابايي يادآور ميشود كه پدرم، موجب افتخار ايران بود و هست و درست ... شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر ...
شهيد عباس بابايي به روايت دخترش در جاي جاي اين گفتوگو سلما بابايي يادآور ميشود كه پدرم، موجب افتخار ايران بود و هست و درست ... شهيد مجتبي هاشمي از زبان همسر ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها