تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگويد: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، خداى متعال مى‏گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826104134




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مروري بر نقش آمريكا در جنگ عراق عليه ايران (9)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مروري بر نقش آمريكا در جنگ عراق عليه ايران (9)
مروري بر نقش آمريكا در جنگ عراق عليه ايران (9) كنت آرتيمرمن:حمايت امريكا از عراق علني بود فصل سوم: از آزادسازي خرمشهر تا برقراري روابط رسمي (1361-63) روابط سياسي آمريكا و عراق بعد از آزادي خرمشهر آزادسازي خرمشهر يكي از عظيم‌ترين عمليات‌هاي نظامي پس از جنگ جهاني دوم به شمار مي‌آمد و اثرات اين عمليات پيروزمندانه، يقينا پيامدهاي سياسي، نظامي و بين‌المللي بسياري داشت. به دنبال اين پيروزي عظيم مسئله سقوط صدام به طور آشكار به وسيله رسانه‌هاي غربي و حتي عربي مطرح مي‌شد و وحشت و سراسيمگي، همه كشورهاي متحد عراق را فراگرفته بود. جمهوري اسلامي ايران در اوج قدرت نظامي در منطقه عرض اندام مي‌كرد و نفس‌هيا كشورهاي محافظه كار عرب در سينه حبس شده بود. مسئله جدي بود و رويدادي نبود كه طراحان اصلي جنگ در سال 1980 توان پيش بيني آن را داشته باشند. شواهد كافي وجود دارد كه آمريكا پس از فتح خرمشهر اقدامات عاجلي براي كمك به عراق به اجرادرآورد. "اريك ديوبيس " استاد دانشگاه "راتگرز " مي نويسد: در سال 1982 كه آشكار شد ممكن است عراق جنگ را به ايران ببازد ايالات متحده قدم پيش گذاشت و فعالانه از صدام حسين حمايت كرد ". "كامرون. ر. هيوم " ديپلمات برجسته وزارت خارجه آمريكا در زمينه پيامدهاي فتح خرمشهر مي نويسد: پس از عقب نشيني نيروهاي عراقي از ايران در اواسط سال 1982 آمريكا سياست دوستانه‌تري در قبال عراق اتخاذ كرد... به رغم بيطرفي كامل آمريكا نگراني فزاينده در واشنگتن اين بود كه سرنگوني صدام حسين موجب تسريع روند گسترش بنيادگرايي اسلامي شود ". بسياري از كارشناسان و تحليلگران آمريكايي از جمله "لوري ميلروي " نويسنده و دانشيار كرسي حكومت در دانشگاه هاروارد چنين باوري دارد: تصور مي‌رود كه سياست خارجي و اوضاع عراق از سال 1982 به همگرايي منافع آمريكا و عراق انجاميده است. مسلما به آساني نمي توان از اين ديدگاه به عراق انديشيد زيرا در گذشته بغداد تقريبا به همان ديرپايي با ايالات متحده دشمني داشت كه ايران دوستي مي ورزيد اما جنگ موضع عراق را به نحوي بنيادي و پايدار تغيير داد و نتيجه آن شد كه همكاري آمريكا وعراق به صورت بالقوه‌اي براي منافع متقابل دو كشور درآمد. وي همچنين در ادامه مي نويسد: در نتيجه انقلاب ايران و تفوق تهران در طول جنگ (خاصه از سال 1982) كه نيروهاي ايراني حالت تعرضي گرفتند همگرايي منافع آمريكا و عراق آغاز شد. اين استاد دانشگاه نزديكي عراق و آمريكا را نخست نشانه جنگ مي‌داند و سپس به همگرايي منافع اشاره دارد. يعني طي اين سالها آمريكا و عراق به لحاظ تاكتيكي به يكديگر نزديك شدند. البته اين نظر تا حدودي در آن شرايط درست بود؛ زيرا آمريكا در استراتژي منطقه اي خود هرگز عراق را معادل ايران و هم وزن ايران ارزيابي نمي كرد؛ بلكه تنها به نقش جايگزيني ومهار انقلاب اسلامي توجه داشت. عراقي ها نيز به چنين سياستي پي برده بودند. "ماكس پري " نويسنده و محقق موضوعات جاسوسي در آمريكا به تصميم آمريكا پس از فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 اشاره مي‌كند و در كتاب خود به فعاليت "ويليام كيسي " رئيس وقت سازمان سيا پس از عمليات بيت المقدس مي پردازد و مي گويد كه وي به سرعت پيشنهاد كرد كه ايالات متحده با بغداد پل اطلاعاتي برقرار كند و براي آغاز كار، يك هيأت آمريكايي به عراق برود و با صدام حسين ملاقاتي انجام دهد. "ريگان " با اين پيشنهاد فورا موافقت كرد. اما "ماكس پري " مي نويسد: مع ذلك صدام حسين از انجام اين ملاقات استقبال نكرد و اظهار داشت كه نمي‌تواند به آمريكايي ها اعتماد كند و سرانجام پس از يك سلسله گفتگوهاي طولاني با "حسين " شاه اردن و فهد شاه سعودي بود كه اين ملاقات را پذيرفت و در پي آن "كيسي " و "تكريتي " در امان پايتخت اردن بايكديگر ملاقات كردند. ماكس پري به ترديد عراق نسبت به حسن نيت آمريكا اشاره دارد و مي‌گويد كه اين جو بي اعتمادي در يك گفتگوي طولاني سرانجام از بين رفت. يعني همان دوره اي كه پس از آزادسازي خرمشهر آغاز شد. درباره نزديكتر شدن امريكا و عراق بعد از عمليات بيت المقدس "كنت.آر.تيمر من " نيز چنين عقيده‌اي دارد و مي نويسد: وقتي صدام حسين از خاك ايران عقب نشيني كرد و اعلام داشت حاضر است اختلاف با ايران را از طريق مذاكره حل و فصل كند ديگر مانعي بر سر راه حسنه شدن روابط آمريكا با عراق وجود نداشت. زيرا در اين نظريه عراق ديگر متجاوز جنگي محسوب نمي شود. در تير ماه آن سال نيروهاي ايراني نخستين بار از مرز گذشتند. اين رويدادها در گزارش كميته روابط خارجي سناي آمريكا مورد بررسي قرار گرفت و راه را براي تمايل بيشتر آمريكا به جانب عراق هموار ساخت. البته تيرمن به نكته تازه اي اشاره دارد و آن موضع صلح نمايانه صدام حسين پس از آزادسازي خرمشهر بود. از نظر تبليغاتي درست بود كه صدام حسين صلح طلب شده است اما از نظر حقوقي اين همان فردي بود كه از موضع قدرت در شهريور 1359 حمله به ايران را آغاز كرده بود. البته شكي نبود كه با توسل به چنين بهانه‌اي آمريكا دلايل ظاهرا قابل قبولي براي حمايت از طرف خواهان صلح يافته بود (يعني عراق) و در ظاهر مي توانست براي حمايت از عراق توجيه حقوقي نيز داشته باشد. اما پرسشي كه مطرح مي شود اين است كه چرا آمريكا زماني كه ايران خواهان صلح و استيفاي حقوق حقه خود بود از ايران حمايت علني نكرد؟ به اين ترتيب امريكا در همسويي با شعار صلح طلبي صدام حسين به يك رفتار تناقض آميز روي آورد. هرچند آن مقطع ايران به اصطلاح متجاوز معرفي مي شد. به اين ترتيب صدام حسين رسما و علنا در تيرماه 1361 به فاصله كمي از شكست ارتش عراق، در مصاحبه با مجله تايم چاپ آمريكا چنين اعلام كرد: من شخصا مخالفتي با ايالات متحده ندارم و مايليم كه با آمريكا روابط دوستانه داشته باشيم. ما چگونه مي توانيم اين روابط را برقرار سازيم؟ صريح تر از اين نمي‌توان پيامي براي آمريكا در آن شرايط فرستاد. "جوديت ميلر " نيز به اين موضوع اشاره دارد و مي‌نويسد: در اواخر سال 1981 و 1982 وقتي وضع نظامي عراق به وخامت گراييد صدام به كرات اظهار تمايل كرد كه تماس‌هاي ديپلماتيك خود را با ايالات متحده توسعه بخشد. "جفري كمپ " كه در آن زمان رئيس شوراي امنيت ملي در بخش خاورميانه در حكومت ريگان بود اظهار داشت: مسئله اين نبود كه بخواهيم عراق جنگ را ببرد؛ مي خواستيم عراق جنگ را نبازد. ما در واقع خام نبوديم. ما مي‌دانستيم كه صدام يك عربده كش گردن كلفت است اما او عربده كش ما بود ". روابط سياسي آمريكا و عراق پس از عمليات رمضان پس از فتح خرمشهر به فاصله يك ماه نيروهاي ايران در تاريخ 23/4/61 عمليات رمضان را در شرق بصره آغاز كردند. گسترش منطقه عمليات تا 1600 كيلومتر مربع و ورود به خاك عراق در واقع پاسخ عملي ايران به تقاضاي صدام حسين و حاميان منطقه‌اي وي بود. اگرچه ورود ايران به خاك عراق و ادامه جنگ پس از آزادسازي خرمشهر بحث هاي بسياري را در داخل برانگيخت و ديدگاه‌هاي چندي به وجود آورد اما اين حركت از نقطه نظر تاريخي و روابط بين المللي يك درس عبرت مهم به شمار آمد. اگرچه متجاوز مي تواند زمان شروع جنگ را تعيين كند اما تعيين زمان پايان جنگ با او نيست ". به عبارتي اين مفهوم سياسي در شعار سياست خارجي ايران تبلور يافت. "صدام حسين زمان جنگ را به ايران تحميل كرد اما زمان صلح را ما خود تعيين خواهيم نمود ". صدام حسين مايل بود به همان نحوي كه تجاوز و جنگ را شروع كرده است به همان نحو نيز پايان دهد. اما اين از عهده وي خارج بود. به همين دليل اقدام ايران در ورود به خاك عراق و آزادسازي بخش‌هايي از عراق، تضميني براي ثبات مرزهاي ايران در آينده نيز به شمار مي رفت و بيمه كننده امنيت و ثبات براي مدت‌هاي مديد بود. درس مهم حقوقي ورود ايران به خاك عراق و تنبيه متجاوز آن بود كه اگر همه قراردادهاي منعقده بين‌المللي نقض شود ديگر تضميني براي ثبات ميان دو طرف نخواهد بود و براي طرف مورد تجاوز قرار گرفته حق دفاع مشروع ايجاد خواهد شد و در چنان صورتي قواعد و حقوق جنگي آن گونه نخواهد بود كه در شرايط عادي جاري است. عمليات رمضان يك حركت نظامي در دو بعد تاريخي و حقوقي بود و به ايران اين حق را مي داد كه براي تنبيه متجاوز گرفتن غرامت جنگي و اعاده حقوق ارضي خدشه دار شده خود فشار بيشتري به صدام حسين وارد كند تا تجربه‌اي براي ساير ملل و به ويژه دشمنان وقت ايران در منطقه شود. ورود ايران به خاك عراق در مقطع بعد از آزادي خرمشهر موجب شد تا صدام خواب و خيال هرگونه تغييري را در قرارداد مرزي 1975 الجزاير فراموش كند و تنها به بقاء و حفظ موجوديت خويش بينديشد كه در آن زمان با خطر جدي رو به رو بود. "كلمنت زابلوكي " رئيس كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان آمريكا در پي پيروزي‌هاي ايران در شرق بصره و بعد از مصاحبه صدام حسين با مجله "تايم " شديدا خواهان كمك نظامي به عراق شد. وي گفت: آمريكا بايد به كشورهاي خليج اسلحه بفروشد و اجازه دهد كه به عراق تحويل دهند و آمريكا بايد از تمام امكانات خود براي متوقف كردن جنگ بهره جويد. راديو آمريكا نيز باتوجه به نگراني آمريكا از سلسله عمليات "فتح المبين " و "بيت المقدس " به گزارش تهيه شده دولت ريگان اشاره مي‌كند كه در آن به حمايت از صدام حسين تأكيد شده بود. راديو آمريكا مي گويد: در گزارشي كه در مورد عراق براي دولت ريگان تهيه شده است گفته مي‌شود كه اگر صدام سقوط كند و اوضاع بي ثباتي در عراق به وجود آيد منافع غرب اسيب خواهد ديد. در گزارش پيش بيني شده است كه گسترش مناسبات بازرگاني عراق با آمريكا ادامه خواهد يافت و مناسبات واشنگتن و بغداد گرمتر خواهد شد. بررسي ابعاد پيروزي عمليات فتح المبين ، بيت المقدس و رمضان نشان مي‌دهد كه جبهه وسيعي از متحدان عربي و غربي عراق به تلاش افتادند تا از تابستان 1361 كمك هاي بيشتري را به صدام حسين تقديم كنند. اين نگراني همراه با مصاحبه بسيار مهم صدام در ارتباط با برقراري روابط با آمريكا و درخواست كمك از اين كشور بر سياست خارجي آمريكا تأثيري شگرف گذاشت به طوري كه تماسها مجددا افزايش يافت. در اواخر تيرماه در پاسخ به اظهارات صدام حسين و بعد از عمليات رمضان ريگان رئيس جمهور آمريكا به مناسبت چهاردهمين سالگرد انقلاب حزب بعث عراق پيام تبريكي به صدام حسين فرستاد در حالي كه رد و بدل كردن پيام تبريك ميان دو كشوري كه روابط رسمي ندارند عرف بين المللي به شمار نمي رود مگر اينكه به طور پنهاني روابط برقرار شده باشد! صدام حسين در مصاحبه خود با مجله تايم به طور مشروح تري موضوع رابطه با آمريكا را مطرح كرد وي گفت: من هيچگونه دشمني باآمريكا ندارم و مي خواهم روابط خوبي با آن كشور داشته باشم در موقعيت كنوني عراق بايد با ابرقدرتها مناسبات نيكويي داشته باشد. به اعتقاد من فناوري آمريكايي و غرب بدون ترديد پيشرفته تر از شوروي است واين امر مي تواند زمينه مناسبي براي همكاري آينده اعراب با آمريكا به وجود آورد. صدام حسين دراين مصاحبه به تشريح منافع "سه گانه " در منطقه پرداخت و گفت كه آمريكا سه نوع منافع حيايت در منطقه دارد تجارت و بازرگاني گسترش روابط اقتصادي وسوم داشتن وزنه‌اي در مقابل نفوذ قدرت ديگران. ديدار سولارز از بغداد درسوم شهريورماه 1361 يك رويداد مهم به وجود آمد. خبرگزاري ها خبر ديدار يك مقام آمريكايي را از بغداد دادند. خبرگزاري كويت چنين گزارش داد: يك مقام آمريكايي در دومين مرحله از مأموريت تحقيقاتي و شش مليتي خود از خاورميانه وارد بغداد شد. استيفن سولارز رئيس كميته فرعي اسيا و پاسيفيك وابسته به كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان پس از ورود به بغداد فورا وارد مذاكره با نعيم حداد رئيس مجلس عراق شد. بايد توجه داشت يكي از موانع موجود بر سر روابط ميان آمريكا و عراق موضوع اسراييل بود. آمريكا مصمم بود تا عراق در برابر كمك‌هاي سياسي، نظامي و اقتصادي اسراييل را به رسميت بشناسد و با مذاكرات صلح موافقت كند. عراقي‌ها نيز بسيار مي‌كوشيدند تا با هنرنمايي سياسي از اين موضوع طفره بروند و موضعگيري نكنند. اما تقريبا در سال 1361 كاملا محرز شده بود كه آمريكايي ها بدون ورود به اين بحث امتيازي به عراقي‌ها نخواهند داد. به همين دليل درت ابستان 1361 عراق مواضع نرمتري نسبت به اسراييل اتخاذ كرد و در كنفرانس "فاس " در كشور مغرب از طرح مشترك امريكا و فهد براي صلح اعراب و اسراييل كه نهايتا منجر به شناسايي رژيم اسراييل مي شد حمايت كرد بعد از ديدار "سولارز " از بغداد برخي از كارشناسان اين سفر را پاسخ آمريكا به اتخاذ موضع جديد عراق در برابر اسراييل دانستند. درباره شخصيت "استفن سولارز " بايد افزود كه وي رئيس كميته فرعي "سيا " و از كساني بود كه موافق حمله اسراييل به "اوسيراك " بود وي گرايش‌هاي اسراييلي داشت و دقيقا انتخاب وي براي سفر به بغداد با هدف سفر كاملا مطابقت داشت. در دي ماه 1361 چهار ماه بعد از ديدار اين دو فرد، مطبوعات غرب و آمريكايي متن مذاكرات محرمانه "سولارز " را منتشر كردند.صدام در ملاقاتش با سولارز چنين گفته بود: شرايط كنوني منافع ما اقتضاء مي كنند كه امريكادر منطقه حضور نظامي داشته باشد. صدام موجوديت رژيم اسراييل را نيز پذيرفته بود. روزنامه واشنگتن پست نيز به نكات ديگري درباره اين ديدار اشاره كرد و نوشت: مقامات آمريكايي گفته اند كه اظهارات صدام حسين، با آنچه كه قبلا مقامات بغداد به طور خصوصي به آمريكايي ها و ديگر ديپلمات هاي غربي گفته اند كاملا مطابقت دارد. منظور روزنامه واشنگتن پست موضوع شناسايي رژيم اسراييل بود كه عراقي ها قبلا به طور محرمانه آن را پذيرفته بودند. جوديت ميلر محقق آمريكايي نيز با اعتقاد به اينكه استفن سولارز نماينده فعال حزب دموكرات و طرفدار پر و پا قرص اسراييل در نيويورك بوده است به همين نكته كه بايد موضوع اصلي اسراييل بوده باشد اعتقاد دارد. وي مي نويسد: در سال 1982 صدام با نماينده فعال و طرفدار پر و پا قرص اسراييل (در نيويورك) در كميته امور خارجي پارلمان به نام اسفتن سولارز ملاقات كرد.در اين ديدار صدام پذيرفت كه اصولا اسراييل حق موجوديت دارد. البته به اين شرط كه سولارز اين حرفها را به دولت و جامعه يهود اطلاع ندهد عراق حاضر شد از طريق سرويس هاي خبري خود خبر ملاقات با سولارز را تحت نام يك ديدار خصوصي منتشر كند. همچنين مطبوعات غربي در زمينه ارتباط اين ديدار با جنگ عراق و ايران چنين گزارش دادند: عراق روز يكشنبه دوازدهم دي ماه جاري با انتشار بيانيه‌اي متن مذاكرات صدام و استفن سولارز يكي از اعضاي حزب دموكرات و عضو كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان آمريكا را در 25 اوت (سوم شهريورماه) گذشته فاش ساخت. به نوشته مطبوعات غربي اين بيانيه كه حاكي از صحه گذاشتن به آمادگي براي به رسميت شناختن وتضمين امنيت اسراييل از سوي عراق است اقدامي در جهت دريافت سلاح و حمايت بيشتر سياسي اقتصادي آمريكا در جنگ عليه ايران بوده است. آريل شارون وزير جنگ اسراييل در مصاحبه اي گفت كه دولت عراق با اين اقدام سعي دارد كه حمايت بيشتر آمريكا را در جنگ عليه ايران بدست آورد. وي مطرح كرد آنچه در حال حاضر مهم است تأمين امنيت عراق است ونه اسراييل، صدام در مصاحبه‌اي با مجله تايم اعتراف كرد كه حمله رژيم وي به ايران به نفع آمريكا بود و از آمريكا خواسته است تا به طور جدي تري خود را در جنگ درگير سازد. عراقيها دو تاكتيك را بعد از آزادسازي خرمشهر اتخاذ كردند. نخست باز كردن جبهه سياسي به نفع خود و سپس حمله هوايي به شهرها و كشتي ها در خليج فارس. تاكتيك نخست عراق استفاده هرچه بهتر از موقعيت و شرايط بين المللي براي تحميل صلح به ايران بود. عراقيها به نحو مؤثري با كوتاه آمدن در مواضع سياسي ضد امپرياليستي و ضد صهيونيستي خود از سازمان ملل و شوراي امنيت و نهاد مجمع عمومي بهره بردند و از هر فرصتي براي نفوذ در شوراي امنيت مجمع عمومي و ارتباط نزديك با آمريكا در چارچوب سازمان ملل استفاده كردند. به همين دليل بود كه به غير از قطعنامه نسبتا قابل قبول 598 هيچ يك از 9 قطعنامه صادر شده از سوي شوراي امنيت متعادل و متوازن نبود. عراقي ها به درستي دريافته بودند كه اگر مايل اند از قدرت سياسي و چانه زني بالاتري بهره مند شوند بايد مواضع خود را با آمريكا هماهنگ تر سازند. بنابراين همواره در طول جنگ وقتي كه سخن از صدور قطعنامه پيش مي آمد عراقي‌ها به سختي به تكاپو مي افتادند تا مبادا عملي برخلاف انتظار آنها به وقوع بپيوندد! هنگامي كه شوراي امنيت پس از آزادي خرمشهر بلافاصله قطعنامه 514 را صادر كرد و سپس بعد از كمتر از سه ماه قطعنامه 522 را در 12 مهر 1361 به تصويب رساند اين امر حاكي از بروز نگراني شديد شورا از پيروزي‌هاي ايران بود زيرا ايران عمليات "رمضان " را دقيقا يك روز پس از صدور قطعنامه 514 آغاز كرد و نيروهاي خود را وارد خاك عراق نمود. عمليات رمضان در 23/4/61 و عمليات "مسلم بن عقيل "‌در 9 مهرماه 1361 تا حدودي با موفقيت همراه بود. صدور اين قطعنامه كه با پشتيباني كشورهاي عربي متحد صدام حسين و اعضاي شوراي امنيت و به فاصله سه ماه تصويب شد عمق نگراني‌ها را نشان مي داد و از سوي ديگر اين رفتار تناقض اميز شوراي امنيت را به خوبي روشن مي‌كرد. زيرا اگر آمريكا و اعراب متحد صدام در شروع جنگ چنينن جديتي را نسبت به طرف متجاوز نشان مي دادند ديگر فرصتي براي ورود ارتش و نيروهاي مردمي ايران به خاك عراق پيش نمي آمد. وارد كردن نام ايران به فهرست كشور تروريست از سوي آمريكا را هم مي‌توان تا اندازه‌اي ناشي از فشار عراق دانست و هم چراغ سبز آمريكا براي جلب اعتماد صدام حسين به برقراري روابط سياسي محسوب كرد. بدين ترتيب بود كه دو طرف با اعتماد بيشتري به استقبال مذاكره سولارز صدام رفتند تا موانع موجود را هر چه سريعتر بردارند. ديدار شولتز حمادي در نيويورك ريگان براي پيشبرد سياست خود رد برابر عراق نيازمند وزير خارجه‌اي مثبت و هماهنگ بود. آوردن "جورج شولتز " يكي از پيامدهاي اصلي پيروزهاي ايران و فشار اعراب به آمريكا در جهت برقراري روابط با عراق بود. به هر حال "سعدون حمادي " در نخستين برخورد با وزيرخارجه جديد آمريكا نقطه نظرات وي را ارزيابي كرد. سعدو حمادي در شرايطي به ديدار وزير خارجه آمريكا رفت كه ايران در 9 مهرماه 1361 عملياتي موفق را در جبهه غرب سومار و ارتفاعات مشرف بر مندلي آغاز كرده بود. سعدون حمادي در مصاحبه با مجله الوطن العربي چاپ پاريس نيز روابط بين دو كشور عراق و آمريكا را بهتر از گذشته اعلام كرد و گفت كه اين اولين باري نيست كه ما پيام هاي تبريك به يكديگر مي فرستيم. بايد بگويم كه من سابقا با "ونس " ملاقات نمودم و در پاريس نيز با كيسينجر و هيگ نشست‌هايي داشته‌ام و اغلب اوقات با شولتز ملاقات دارم. وي اين اظهارات را زماني بيان داشت كه چندماه از روي كارآمدن جرج شولتز بيشتر نمي‌گذشت. سعدون حمادي دائما در مجمع عمومي سازمان ملل سراغ آمريكايي ها را مي گرفت. وي در همان مصاحبه چنين گفت: هنگامي كه يك مسئول آمريكايي از من بخواهد كه با او ديدار كنم بي درنگ مي پذيرم و هنگامي كه آنها بخواهند به عراق بيايند از آنها استقبال مي كنم. صدام حسين نيز در آخرين روزهاي آبان ماه 1361 در مصاحبه با خبرنگاران آمريكايي در بغداد از آمريكا رسما تقاضاي كمك كرد. وي به نوشته روزنامه "اينترنشال هرالد تريبون " چاپ لندن از آمريكا درخواست كمك كرد. وي از آمريكا رسما خواست كه براي متوقف كردن جنگ به طور جدي‌تري وارد عمل شود. وي همچنين تأكيد كرد: به محض اينكه خودش شرايط را مناسب تشخيص دهد روابط خود را با آمريكا آشكار خواهد كرد. بنابراين تا آن زمان عراقيها و آمريكايي ها تا مرز برقراري روابط رسمي پيش رفتند. در همين زمينه "طارق عزيز " و سناتور "رتن باكا " ديداري دوستانه با يكديگر داشتند. طارق عزيز موضوع بحث سه ساعته خود را روابط با آمريكا عنوان كرد. در اوايل سال ميلادي 1983 مصادف با دي ماه 1361 سعدون حمادي يك بار ديگر و پيش از آنكه طارق عزيز جاي وي را بگيرد با جرج شولتز ديدار مي‌كند. در اين ديدار حمادي چنين مي گويد: سعودي ها دوستان شما هستند دوستان ما نيز هستند. شما به آنها كمك مي‌كنيد ولي به اندازه كافي به ما كمك نمي كنيد. يقينا آنها نفت و ثروت دارند ولي اين را با قدرت مخلوط نكنيد ما قدرتمند هستيم. سعدون حمادي حتي بعد از آنكه وزارت خارجه عراق را تحويل طارق عزيز داد براي يك ملاقات خصوصي به واشنگتن رفت و با جورج شولتز وزير خارجه آمريكا ديدار كرد. همزمان با وحشت عراق و اطلاعات ماهواره‌اي آمريكا بود كه تحركات سياسي عراق نيز بالا گرفت و سعدون حمادي، نزار حمدون و طارق عزيز به رهبري صدام حسن به فعاليت‌هاي شديد سياسي دست زدند. عمليات والفجر مقدماتي در محور فكه چزابه به اجرا درآمد. هرچند عملياتي موفق نبود زيرا عراقيها از عمليات آگاهي داشتند اما مقاومت در برابر حملات ايران نيازمند كمك‌هاي بيشتري بود كه عراقي ها بدون آن قادر به مقاومت نبودند. پس از پايان عمليات والفجر مقدماتي طارق عزيز طي مصاحبه‌اي آمادگي عراق را براي پذيرش هر مسئول آمريكايي اعلام كرد. وي در 28 بهمن ماه 1361 به عنوان معاون نخست وزير عراق ضمن ديدار با شولتز در پاريس ابراز خرسندي كرد و گفت: هميشه در انتظار چنين فرصتي بودم و بعدها نيز براي ملاقات‌هاي سودمند حاضرم. طارق عزيز تأكيد كرد: با شولتز تحولات جنگ ايران و عراق را بررسي كرد و نطقه نظرات بغداد را با واشنگتن در ميان نهادم. عراقي ها نياز داشتند تا به هماهنگي با مواضع آمريكا بپردازند. بنابراين از هر فرصتي براي طرح نظرات و تبادل افكار استفاده مي‌كردند. ضمن اينكه عراقي ها عادت كرده بودند بدون داشتن روابط رسمي به سادگي به تبادل نظر درباره جنگ بپردازند و در اين رابطه گاه پيش مي آمد كه هم عراقيها و هم آمريكايي‌ها در جلسات مباحثه ابدا به روابط جاري يكديگر نمي پرداختند و مستقيما از همين جلسات تقاضاي خريد سلاح مي دادند. نوع ديگر تماسها غيرحضوري بود يعني صدام حسين به وسيله نمايندگان خويش را اردن و عربستان و يا مصر مي خواست كه به آمريكا فشار بياورند و كمك نظامي بكنند. در پي اين اقدام كاخ سفيد جلسه‌اي مستقل تشكيل مي داد و مواد مورد نياز عراق را تأمين مي كرد. در روابط سياسي عراق و آمريكا طي سال‌هاي 1361 به بعد به مرحله‌اي مي رسيم كه در عين قطع روابط سياسي رسمي دو كشور تقريبا هر ماه يكبار و حتي در پاره‌اي مواقع دو يا سه بار ديدار سياسي در سطح معاون رئيس جمهوري وزير امور خارجه معاون وزير امور خارجه و نمايندگي سياسي در سازمان ملل، بين دو كشور برگزار مي‌شود و علاوه بر آن روابط اقتصادي و نظامي تقريبا بدون ممنوعيت ادامه مي‌يابد. در چنين شرايطي چه نيازي به روابط رسمي سياسي بود؟ در اسفندماه 1361 ويليام كوانت مشاور پيشين امنيت ملي رئيس جمهوري آمريكا اعلام كرد كه واشنگتن در جنگ ايران و عراق، جانب عراق را گرفته است. روزنامه الوطن چاپ كويت به نقل از وي چنين نوشت: در پي پيروزي‌هاي ايران بر عراق دراواخر سال (ميلادي) گذشته سياست بي طرفي آمريكا به نفع عراق تغيير كرد واشنگتن از انجام حمله عمده ايران به خاك عراق نگران است تغيير سياست واشنگتن از فروش اخير حدود شصت هلي كوپتر توپدار به عراق و نيز برنامه كمك غذايي 450 ميليون دلاري به اين كشور كاملا مشهود است. بنابراين در همان زماني كه تماسها بين عراق و آمريكا ادامه داشت سيل كمك‌هاي نظامي آمريكا به عراق نيز روانه شده بود. عراقي ها صبر و قرار نداشتند و همه كمكها را به منزله حسن نيت آمريكا براي برقراري روباط سياسي تلقي مي‌كردند. ديدار جورج شولتز- طارق عزيز در پاريس در20 فروردين ماه 1362 ايران عمليات ديگري را در جنگ آغاز كرد. اين عمليات در شمال غرب فكه در جبهه جنوب به اجرا درآمد و وسعت عمليات 150 كيلومتر مربع بود. اين عمليات مجددا موضوع كمك كشورهاي عربي و غربي را به عراق بر سر زبانها انداخت و عراقيها نيز مجددا به تحرك سياسي دست زدند. طارق عزيز كه در آن زمان به عنوان وزير خارجه منصوب شده بود در ارديبهشت ماه 1362 يك ديدار فوق العاده مهم با جورج شولتز داشت كه پس از ديدار سولارز صدام يك ديدار مهم به شمار مي رفت. اين ديدار در حاشيه كنفرانس سالانه سازمان همكاري و توسعه اقتصادي در پاريس انجام شد. در تاريخ 21/2/62 آنتوني كوردزمن عضو شوراي روابط خارجي آمريكا عرب در سال 1363 مصاحبه‌اي با طارق عزيز داشت كه از زبان طارق عزيز به اين ديدار در پاريس اشاره دارد و به نقل از وي مي‌نويسد: در مه 1982 (ارديبهشت 1362) من با جورج شولتز در پاريس ديدار كردم. در همان زمان كه با "ميتران " نيز ديدار داشتم، سفير ما به من گفت كه معاون وزير خارجه امريكا "وليوت " مي‌خواهد با من مذاكره كند. من گفتم: آقاي شولتز آيا در اينجا هستند؟ وي گفت: "آري ". من گفتم پس من نيز مي‌خواهم با او ديدار كنم. اين ملاقات يك ملاقات 45 دقيقه‌اي بود. شولتز براي شركت در اجلاس سازمان توسعه اجتماعي - اقتصادي سازمان ملل آمده بود. شولتز گفت تاكيد بيشتر من روي مشكلات كشور خودم در ارتباط با جنگ ايران و عراق است. من گفتم مطمئن هستم كه ايراني‌ها مادام كه سلاح و پول داشته باشند، جنگ را ادامه مي‌دهند و تنها راه، بازداشتن ايراني‌ها از توانايي براي ادامه جنگ است، زيرا همه كوشش‌ها شكست خورده است. بعد از جلسه با شولتز تماس‌هاي بهتري با مقامات آمريكايي برقرار شد. چندين بار من نمايندگان آمريكايي را ملاقات كردم. آنها براي من پيام‌هايي از شولتز و ريگان آوردند... " اظهارات طارق عزيز، شبهه‌اي درباره روابط دو كشور در آن زمان باقي نمي گذارد. در اين اظهارات نخست روشن است كه هيچگونه موضوعي درباره اختلافات بر سر روابط، مطرح نمي‌شود. گويي كه دو طرف مشكلي جز ايران در روابط خارجي با يكديگر نداشتند. طارق عزيز با صراحت از امريكا مي‌خواهد مانع دستيابي ايران به سلاح شود و صريحا به تمايل اوليه عراق به تبادل نظر با آمريكايي‌ها اشاره دارد. نكته بعدي آن بود كه ديدار محرمانه صورت گرفت. مثل ديدارهاي "موريس دراپر " و "سولارز " در بغداد، اين ملاقات هم محرمانه برگزار شد و بخشهايي از آن بعدها فاش گرديد. بايد يادآوري كرد كه در 29 فروردين ماه 1362 نيروهاي جهاد اسلامي در لبنان، مقر تفنگداران آمريكايي را در بيرون در يك عمليات شهادت طلبانه منهدم كرده بودند و يكي از دلايل سفر "شولتز " به اروپا پيرامون بررسي راه‌هاي مقابله با انقلاب اسلامي و بويژه اين واقعه بود. اين رويداد، امريكايي‌ها را در سياست خاورميانه‌اي بسيار نگران كرد و بويژه ريگان مصمم‌تر شد تا از جنگ بخوبي عليه ايران استفاده كند و انتقامجويي‌هاي آمريكا را بوسيله كمك به عراق به مرحله عمل در آورد. در همين زمينه خبرگزاري فرانسه از پاريس از ديدار شولتز و طارق عزيز چنين گزارش داد: "ناظران در پاريس گفتند ملاقات روز گذشته جورج شولتز و طارق عزيز، وزيران امور خارجه امريكا و عراق .... بالاترين سطح ديدار بين دو كشور قلمداد مي‌شود. در پي اين ملاقات كه در حاشيه كنفرانس سالانه‌ي سازمان همكاري و توسعه اقتصادي انجام گرفت شولتز متذكر شد طارق عزيز كه مورد اعتماد صدام حسين است، به وي اجازه داده اعلام كند كه عراق با خروج نيروهاي سوري و سازمان آزاديبخش فلسطين از لبنان موافق است و از اين پس در مورد عقب‌نشيني تمامي نيروهاي خارجي از لبنان يك توافق جمعي عرب وجود دارد. اگر اين موضع مورد تائيد قرار گيرد، خرسندي امريكا را بدنبال خواهد داشت. " طارق عزيز علاوه بر دادن قول اخراج "ابونضال " به شولتز، در اتخاذ مواضع با امريكا در خصوص لبنان نيز توافق حاصل كرده بود. اين نيز گامي براي بهبود روابط با امريكا تلقي شد. عراقي‌ها براي جلب همكاري و حمايت امريكا دست به هر كاري زدند و تلاش كردند تا حمايت امريكا را در نبرد با ايران همواره پشت سرخويش داشته باشند. ديدار طارق عزيز با شولتز در پاريس و ديدار وي با مسئولان فرانسوي در اين كشور، تحولي اساسي در روابط عراق و فرانسه بوجود آورد و سير صعودي معاهدات نظامي بالا گرفت. هواپيماهاي "سوپر اتاندارد "ن به عراق تحويل داده شد و برخي بر اين گمان بودند كه امريكايي‌ها نيز از اين نوع روابط رضايت كامل دارند. در واقع سال 1362 سال تحرك شديد عراق براي جلب حمايت سياسي غالب كشورهاي غربي و عربي بود. حتي با ليبي و سوريه نيز تماس‌هاي ميانجيگرايانه‌اي برقرار شد. عراق مي‌كوشيد تا اعضاي غير دائمي شوراي امنيت را نيز به مواضع خود نزديك‌تر كند. بنابراين سفر به كشورهاي عضو بالا گرفت و ناگهان آمار ديدارها از كشورهاي عربي - آسيايي و اروپايي و حتي امريكاي لاتين افزايش يافت. عراق مي‌كوشيد تا شرايط بين‌المللي را به ضرر ايران تغيير دهد. تنش در روابط سياسي ايران - فرانسه و ايران - انگلستان و در پاره‌اي از مواقع ايران - شوروري، و كم تحركي سياست خارجي ايران را ه را براي ميدان داري عراق باز كرد. ضمن آنكه همه كشورهاي فوق در خصوص مبارزه با رشد اسلام خواهي اتفاق نظر داشتند. علاوه بر اين، عمليات "والفجر يك " و تداوم آن نيز، عراق را در يك موضع نااميدانه و ضعف قرار داده بود بطوري كه شايعاتي در كشورهاي عربي به گوش رسيد كه آمريكا و عربستان طرح جديدي براي بركناري صدام حسين در دست بررسي دارند و شوروي نيز با آن مخالفت نكرده است. حتي نامزد بعدي برادر ناتني وي پيشنهاد شد. عمليات هاي والفجر و روابط آمريكا و عراق آگاهي از اين موضوعكه ايران قصد دارد طي سلسله عملياتهاي بزرگ والفجر (دهگانه) رژيم حاكم بر بغداد را سرنگون كند، موجب تدبيرهاي تازه واشنگتن شد. ايران علنا و عملا قصد خود را پنهان نكرده بود و اينك صدام حاضر بود كه دست به هر معامله‌اي با غرب بزند. صدام حسين در 20 تيرماه 1362، پيام تبريكي براي ريگان فرستاد. اين پيام تبريك بمناسبت سالروز استقلال امريكا ارسال شد. در اين پيام صدام حسين مي‌گويد: "فرصت را مغتنم شمرده تاكيد مي‌كنم كه مايلم روابط بين دو كشور توسعه يابد ". صدام در اين پيام، ايران را متجاوز معرفي مي‌كند و مي گويد: "عليرغم تجاوز گسترده رژيم ايران در سه سال گذشته، سياست صلح‌طلبي عراق همچنان لايتغير و روشن باقي مانده است. " آمادگي ايران براي اجراي سلسله عملياتهاي بزرگ "والفجر " نيز به اين حركت شتاب بيشتري داده بود. "جيمزبيل " معتقد است كه اين عملياتها موجب حمايت بيشتر امريكا از عراق شده است. وي مي‌نويسند: "با عمليات نظامي موفقيت آميز ايران در سال 1982 و حملات متعاقب آن به عراق، سياستگذاران آمريكايي، از پيروزي ايران به هراس افتادند. امريكا از اواسط 1982 اقدام به حمايت از عراق نمود. " بعد از پيام صدام حسين به ريگان و درخواست برقراري روابط با آمريكا، طارق عزيز نيز با سخناني تمايل بيشتر عراق را به همكاري متقابل تاييد كرد. طارق عزيز معاون نخست وزير و وزير خارجه عراق در مصاحبه با مجله التضامن چاپ لندن، از نتايج ديدار اخيرش با جورج شولتز وزير خارجه امريكا كه در پاريس صورت گرفت ابراز خرسندي كرد و گفت: "اميدوارم اين گونه ديدارها ادامه داشته باشد.... اگر فرصت ديگري براي ملاقات با وزير خارجه امريكا دست دهد اين كار را انجام خواهم داد.... من هميشه در انتظار فرصت مناسب براي ملاقات با شولتز براي طرح نقطه نظرهاي عراق درباره تحولات منطقه از جمله جنگ ايران و عراق هستم. " موفقيت ايران در منطقه حاج عمران واقع در شمال جبهه‌هاي نبرد جاي پاي مناسبي براي انجام فعاليت‌هاي مشترك احزاب معارض كرد و سپاه پاسداران بوجود آورد. همزمان با اين عمليات و كمي ديرتر از آن، يعني در هفتم مرداد ماه 1362، ايران عمليات "والفجر 3 " را در جبهه مياني جنگ و تقريبا نزديكترين نقطه مرزي به بغداد، اغاز كرد. ارتفاع مهم "كله قندي " در مهران آزاد شد و ايران ارتفاعات استراتژيك ديگري را در آن سوي شهر مرزي مهران بدست آورد. تاثير عمليات "والفجر 2 و 3 " بر روابط عراق با آمريكا بسيار زياد بود. بايد توجه داشت اين عملياتها در شرايطي به اجرا در آمد كه عراق از حمايت اطلاعاتي امريكا، بهره‌مند بود. به گفته مورفي دولت ريگان با تلاش چندين سازمان و مشاركت وزارت دفاع، وزارت امور خارجه و سيا به حمايت از عراق برخاست. يكي از عناصر مهم اين سياست ويليام كيسي بود. "تيمرمن " مي‌نويسد: "حمايت امريكا از عراق علني بود. از جمله حمايت آمريكا در سازمان ملل متحد از درخواست عراق در مورد برقراري آتش بس بين ايران و عراق، و تشويق فرانسه عمده‌ترين دولت غربي فروشنده اسلحه به عراق، به اينكه وام بيشتري در اختيار صدام حسين قرار بدهد. امريكا به مصر چراغ سبز نشان داد تا اين كشور مقادير عظميي اسلحه به عراق بدهد. " "جيمز بيل " استاد امريكايي معتقد است كه مقامات برجسته وزارت خارجه امريكا مانند جورج شولتز، وزير خارجه و ريچارد مورفي معاون او و تا اندازه‌اي كمتر گاسپار واينبرگر وزير جنگ، از جمله افرادي بودند كه از اين موضعگيري حمايت مي‌كردند. وي مي‌نويسد: "آنها نگران خطر محسوس ايران براي عربستان سعودي بودند و با اطلاع محدود از موقعيت ايرانف يك سياست ضد ايراني فعال را دنبال مي‌كردند.... مقامات بلند پايه امريكايي، بازديد از بغداد را در اواخر سال 1983 آغاز كردند. " "ريچارد مورفي " از سياستمداران عربگراي وزارت خارجه بود و بدين ترتيب كار خود را در شهريور ماه 1362 آغاز كرد. با اغاز اجلاس ساليانه مجمع عمومي سازمان ملل در شهريور ماه، بار ديگر، فرصت مهيا شد تا عراق به بهانه حضور در مجمع، تماس‌هاي علني و رسمي خود را با مقامات امريكايي افزايش دهد. در 16 شهريور ماه 1362 "عصمت كتاني " معاون وزارت خارجه عراق، با "لارنس ايگل برگر " و "نيكلاس وليوتس " معاون و دستيار وزارت خارجه آمريكا ديدار كرد. "ايگل برگر " مديركل وزارت خارجه در امور خاورميانه و معاون وزير امور خارجه در امور سياسي بود. "نيكلاس ويليوتز " نيز معاون وزير مشاور در امور خاورميانه و خاور نزديك امريكا بود. مقامهاي آمريكايي گفتند كه كتاي و ايگل برگر در اين ديدار درباره كليات مسائلي كه قرار است در پايان ماه جاري، در ديدار ميخائيل يوحنا عزيز وزير خارجه عراق و جورج شولتز مذاكره شود، گفتگو كردند. بخشي از گفتگوها شامل تحويل هلي كوپترهاي بل 206 و بل 212 آمريكايي بود. "آلن رامبرگ " معاون سخنگوي وزارت خارجه امريكا در خصوص اين ديدار چنين گفت: "اين ديدار از جمله ملاقاتهاي مرسوم و دوستانه ميان مقامهاي دو كشور بوده است. " وي همچنين گفت: ايالات متحده آمريكا اطلاع يافته است كه عراق تصميم گرفته تا با امريكا سفير مبادله كند. سفر عصمت كتاني به واشنگتن، مقاصد مهمي در برداشت و او ديدارهاي ديگري نيز در اين سفر برگزار كرد. بنابراين عصمت كتاني مقدمات سفر اصلي طارق عزيز را به واشنگتن فراهم كرد. قرار بود كه طارق عزيز معاوم صدام حسين و وزير امور خارجه، در اجلاس سازمان ملل سخنراني كند و راه‌حل‌هايي را در زمينه متوقف كردن جنگ مطرح نمايد. عصمت كتاني در ديدار با ايگل برگر تقاضا كرده بود كه آمريكا نقش فعال‌تري را در كمك به پايان دادن به جنگ بر عهده گيرد. عصمت كتاني در واشنگتن ديدارهاي مهمي داشت و سخنراني‌هايي نيز در جمع محافل سياسي امريكا برگزار كرد. وي در سخناني در باشگاه بين‌المللي واشنگتن از گسترش روابط ميان عراق و آمريكا ابراز خرسندي كرد. وي گفت: "ديدار كنوني‌اش از امريكا، بخاطر گسترش هر چه بيشتر اين روابط انجام مي‌گيرد. " كتاني افزود كه مذاكرات وي با مقام‌هاي امريكايي باعث بهبود روابط ميان دو كشور در تمامي زمينه‌ها خواهد شد. شايان ذكر است ذخاير ارزي عظيم صدام حسين، در تابستان 1362 به صفر رسيد و در آن شرايط نگراني عمومي طلبكاران كويتي و سعودي نيز شدت گرفته بود. صدام حسين در وضعيت بسيار بدي به پول نقد نياز داشت. آمريكا تنها كشوري بود كه مي‌توانست به سرعت به عراق كمك كند "كنت. آر. تيرمن " پژوهشگر و روزنامه‌نگار امريكايي مي‌گويد كه "امريكا به فريادش رسيد و بزودي بهترين منبع وام عراق شد. تيمرمن مي‌نويسد: "اينجا هم مانند خيلي از موارد فقط كافي بود مقام‌هاي واشنگتن چراغ سبز را نشان بدهند و دلال‌ها و كارچاق‌كن‌ها وارد گود شوند همن كه آمريكا به عراق متمايل شد، مسابقه‌اي بزرگ به راه افتاد، تا معلوم شود چه كسي به اين مشتري نو رسيده آمريكا بهتر وس ريعتر مي‌رسد و كالا مي‌فروشد. " امريكايي‌ها دائم اوضاع جنگ را زير نظر داشتند. حتي گروههاي مطالعاتي وزارت خارجهف كنگره و سناي امريكا نيز دائم به امر تحقيقات در زمينه جنگ مي‌پرداختند. پريس متخصص امور خارجه در سرويس تحقيقات كنگره امريكا با اشاره به نتايج يك تحقيق در همان زمان چنين گفت: "شوراي امنيت ملي بعد از مطالعات طولاني در اكتبر 1983 به اين نتيجه رسيد كه اگر عراق سقوط كند، منافع امريكا در منطقه به شدت آسيب خواهد ديد. اما به اين نكته مهم اشاره شده بود كه امريكا مستقيما نمي‌تواند كاري انجام دهد و از شكست عراق جلوگيري كندف چون اين كشور اعلام بي‌طرفي كرده است. اما كمك غير مستقيم امكان داشت و بزودي در اين زمينه اقدام شد. به اصرار دولت ريگان، كشورهاي عرب خليج فارس كمك‌هاي خود را به عراق افزايش دادند. " ادامه دارد.......منبع:http://www.farsnews.net/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن