محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854188635
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) استاد شهيد مصطفى خمينى دانشى فراگير و انديشه اى ژرف و همه سونگر داشت. او بسيارى از چشم اندازهاى انديشه دينى را بجدّ و كمال كاويد و براى رشد و تكامل آن درنگ و دقت بسيار كرد. ايشان با سخت كوشى و نبوغ و استعداد سرشار خويش در دانشهاى: فقه اصول تفسير فلسفه و كلام به تحقيق تدريس و نگارش پرداخته و آثار درخورى برجاى گذاشته است. در تمامى اين دانشها مى كوشد تا نه بزرگى و ناموريِ پيشينيان شود و نه آن كه رهيافتها و دستاوردهاى علمى و معرفتى آنان را يك سر كنار نهد و آنها را توشه و سرمايه تحقيق قرار ندهد. همانا ميراث علمى پيشينيان را ارج مى نهد; اما نه به بهاى از دست دادنِ حق رأى و تفكر براى خويش و بسنده كردن به تكرار و بازگفتِ آرا و گفته هاى آنان. بلكه با دور نمايه اى كه از همان ميراث فراهم آورده است به سراغ مسائل مى رود و آن چه از سر انصاف و تحقيق به ذهن و هوش خود مى فهمد و مى يابد با شجاعت و اعتماد بيان مى كند و به سهم و توان خويش خوشه بر خرمن دانش دين مى افكند. او با اين شيوه كاوش و دريافت به درك نهفته ها و ناگفته هايى دست يافته و ابتكارها و نوانديشيهاى درخورى را آفريده است. در رشته كلام و دين كه در اين نوشتار سخن از آن خواهد رفت به نقد و بررسى پاره اى از آثار مهم پرداخته و بر كتابهاى: (الحكمة المتعاليه فى الأسفار العقليه) (شرح الهداية الأثيرية) و (المبدأ والمعاد) نوشته عالم برجسته ملاصدرا شيرازى حاشيه زده است. آن عالم شهيد در فلسفه و كلام از استادانى چونان: حضرت امام راحل فكورى يزدى سيد ابوالحسن قزوينى و علامه طباطبايى بهره برده و با مطالعه و تفكر در اين موضوع به رتبه هاى عالى دست يافته است. همه كسانى كه در درس و بحثهاى حوزوى با ايشان همراه بوده اند هوش سرشار پى گيرى و ژرف انديشى ايشان را در اين مباحث ستوده اند: * (مرحوم حاج آقا مصطفي… در فلسفه صاحب نظر بود مطالب فلسفى را خوب يادداشت و خوب هضم كرده بود.)1 * (حاج آقا مصطفى خمينى در فلسفه و فقه استاد بود.)2 * در حوزه علميه [قم] استاد معروف منظومه حكمت بود گرچه او اسفار را نيز به طور خصوصى براى چند نفر تدريس مى كرد ولكن تدريس فلسفه را در نجف اشرف نيز همانند تدريس اصول ادامه داد.)3 * (درس شرح منظومه حكيم سبزوارى در فلسفه كه از مرحوم شيخ محمد فكورى يزدى فرا مى گرفتيم مرحوم حاج آقا مصطفى با هوشى سرشار هر روز و تقريباً در هر مورد و مبحثى متكلم وحده و مستشكل توانا بود و اساتيد به دقت و به احترام گوش به اشكالاتش مى دادند… آخر شرح منظومه را درس مى گرفت و آغاز آن را درس مى گفت.)4 نگارشهاى بسيار فلسفى و كلامى دل مشغولى آن عالم فرزانه را نسبت به اين موضوع نشان مى دهد. ايشان در بازجويى سال 1342 ضمن بر شمردن نگارشهاى خويش از چهار نگارش فلسفى ـ كلامى ياد مى كند: 1 . دوره فلسفه قديم كه مختصرى از آن باقى مانده است. 2 . مقدارى حواشى بر اسفار بخصوص در طبيعيات اسفار كه تمام آن را حاشيه كرده ام. 3 . حاشيه بر شرح هدايه آخوند ملاصدرا شيرازى. 4 . حاشيه بر مبداء و معاد مرحوم آخوند ملاصدرا شيرازى.5 ايشان در موارد بسيار از كتابى به نام: (قواعد الحكمية) ياد مى كند و شرح بسيارى از مسائل فلسفى و كلامى را به آن كتاب ارجاع مى دهد.6 به عنوان مثال در (تفسير القرآن) مى نويسد: (واما تفصيل البراهين على انه تعالى لامهيّة له فى ما حرّرناه فى فنّ المعقول يسمّى بالقواعد الحكمية.)7 گروهى كتاب (قواعد الحكمية) را همان حاشيه ايشان بر كتاب أسفار دانسته اند 8 ولى اين رأى درست به نظر نمى رسد; زيرا: 1 . از عبارت: (حرّرناه فى فنّ المعقول يسمى بالقواعد الحكمية) دانسته مى شود كه اين نگارشى مستقل و كتابى جداگانه است و با توجه به اين كه حاشيه هاى اسفارِ ايشان به صورت لبه نويسى بر روى صفحه هاى كتاب اسفار است 9 چگونه مى تواند تعبير ياد شده درباره آن صادق باشد. 2 . پس از كندوكاو به دست آمد مواردى كه شرح مطالب فلسفى و كلامى ارجاع داده شده تنها ازكتاب (قواعد الحكميه) و يا (قواعدنا الحكمية) ياد كرده و در هيچ يك از اين موارد نامى از حاشيه اسفار (حواشينا على الأسفار) به عنوان نامِ مرادفِ (قواعد الحكمية) نبرده است. 3 . در يك مورد كه به حاشيه اسفار (حواشينا على الأسفار) و نيز (قواعد الحكمية) به گونه پى درپى ارجاع مى دهد از اين دو به عنوان دو منبع جداگانه نام مى برد: (… ومِن القواعد الواصلة إلينا وقد حررتها فى حَواشينا على الاسفار الاربعة وفى قواعدنا فى الحكمة المتعاليه المسمّاة بالقواعد الحكمية قاعدة كل شى في كل شىء….)10 همان گونه كه مى نگريد (حواشى بر أسفار) غير از كتابى است كه آن را (قواعد الحكمية) مى نامد از اين روى از آن دو به گونه دو مرجع و منبع جداى از يكديگر نام مى برد. 4 . همان گونه كه گذشت وقتى ايشان نگارشهاى خود را بر مى شمارد جز حاشيه بر أسفار از كتابى كه در بردارنده دوره فلسفه قديم است ياد مى كند. به نظر مى رسد اين كتاب همان كتاب (قواعد الحكمية) باشد كه سپسها اين نام را براى آن برگزيده است. به هر روى از اين كه ديده مى شود شرحِ بسيارى از مطالب و مسائل مهم و بحث انگيزِ فلسفى و كلامى به (قواعد الحكميه) ارجاع شده دانسته مى شود كه در آن كتاب اين مطالب به گونه گسترده بحث و بيان شده است و به طبع چنين كارى هرگز نمى تواند در لبه هاى صفحه هاى كتاب أسفار بگنجد. بنابراين (قواعد الحكمية) را بايد نگارش و اثرى مستقل در دانش فلسفه و كلام دانست. افزون بر نگارشهاى ياد شده ايشان در تفسير ذيل هر آيه مسائل كلامى درخور استنباط را طرح مى كند و مى كوشد دريافتهاى قرآنى را محكِ درستى و نادرستيِ آرا و انديشه هاى كلامى قرار دهد و براى فهم درستِ اين مسائل از آيات الهام بگيرد. نظام فكرى و مكتب كلامى سامان دادن به آموزه ها و انديشه هاى كلامى استاد شهيد به گونه اى كه يك نظام فكريِ مشخص را نشان دهد نياز به منابع و آثارى دارد كه آرا و افكار كلاميِ ايشان را بنماياند اما سوكمندانه در اين نوشتار به آنها دسترسى پيدا نكرديم. با اين حال با درنگ روى مسائل كلامى كه در تفسير قرآن طرح كرده به اصول و روش فكرى وى مى توان پى برد. اين نگرش روشن مى كند كه تفكر كلاميِ آن بزرگوار از مكتب صدرايى اثر پذيرفته و براساس مبانى فكرى و روشهاى پذيرفته شده در حكمت متعاليه مى انديشد و در مسائل به كاوش مى پردازد. ايشان در مباحث كلامى از سه عنصر: برهان عرفان و قرآن بهره مى جويد و با ابزار عقل و دل وحى را مى كاود و باورهاى دينى را استوار مى سازد. يافته هاى باطنى را بسان يافته هاى عقلى اعتبار مى بخشد و برآيات و فهم قرآنى تكيه مى كند و بندگى را با خردورزى در ستيز نمى بيند همچنان كه از نشاندن آن دو بر سفره گسترده قرآن غفلت نمى ورزد. انديشه ها و باورها: همان گونه كه پيش تر اشاره شد منابع و آثار كلاميِ استاد شهيد در دسترس اين تحقيق قرار نگرفت; چه هنوز اين آثار به گونه دست نويس باقى مانده است و استفاده عموم از آنها ممكن نيست. تنها متنى كه منبع تحقيق و الهام بخش اين نوشتار بوده تفسير قرآن و مسائل كلامى مطرح شده ذيل آيات است. البته از ديگر آثار مانند: (تحريرات فى الاصول) و (الاسلام و الحكومة) تا جايى كه به اين بررسى پيوند داشته بهره برده ايم. در تفسير قرآن اگر چه بيش تر پرسمانهايى بيان شده كه نزاعِ ديرينِ دو مكتبِ معتزله و اشاعره را به داوريِ فهم قرآنيِ شيعه مى گذارد امّا از ديگر مسائلِ درخور اعتقادى خالى نيست. در اين نوشتار كوشيده ايم ديدگاههاى ايشان را درباره پاره اى از باورهاى ايمانى و اعتقادى اسلام بنمايانيم. اسلام و ايمان * تعريف اسلام: درباره تعريف اسلام و ايمان وجدايى ميان آن دو به گونه روشن سخنى نگفته است; اما از گردآورى سخنان وى مى توان به جمع بندى نهايى در اين باره دست يافت. مى نويسد: (الاسلام هو الاعتقاد بالشهادتين واظهارهما.)11 اسلام همانا باور به شهادتين و جارى كردن آنها بر زبان است. در اين باره كه چه هنگام مى توان احكام مسلمانى را بر شخص جارى كرد مى گويد آن گاه كه به محتواى آنچه گواهى مى دهد (شهادتين) اعتقاد قلبى نيز داشته باشد. در معناى اين آيه: (قالَتِ الأَعراب امنّا قل لم تؤمنوا ولكن قولوا أسلَمْنا…)12 ابزار مى دارد: اين كه خداوند مى فرمايد: بگو ايمان نياورده ايد بلكه بگوييد اسلام آورديم يعنى اسلامِ آنان از سر اعتقاد نيست: (نفى الايمان القلبى الراسخ البالغ الى حدّ الملكة والطبيعة و هذا لاينافى الاسلام اعتقاداً كما هو حال نوع المسلمين.)13 ايمان قلبى كه در سرشت رسوخ يافته و در نفس به صورت ملكه در آمده باشد از اعراب نفى شده است و چنين ايمانى را نبايد با اسلامى كه از روى اعتقاد باشد ناسازگار دانست چنانكه بيش تر مسلمانان با آن كه ايمان راسخ ندارند اما به اسلام باور دارند. ايشان مى گويد: لازمه نرسيدنِ انسان به مرتبه ايمان آن نيست كه به مرحله اعتقاد به (شهادتين) هم نرسد; زيرا نداشتنِ ايمان راسخ با اعتقاد داشتن به اسلام درخور جمع است. بنابراين مفهوم آيه آن است كه چون بيابان گردان ايمان راسخ ندارند پس هيچ گونه اعتقادى نسبت به اسلامى كه اظهار كرده اند ندارند بلكه از آيه دانسته مى شود اعتقاد آنان به اسلام هنوز به مرحله اى كه از آن به (ايمان) تعبير مى شود نرسيده است. پس به رأى ايشان اسلام تنها گواهى دادن به شهادتين نيست بلكه بايد به اين گواهى اعتقاد و باور باشد. مشهور عالمان اسلام را عبارت از (شهادتين) داشته اند.14 * تعريف ايمان: در معناى ايمان نيز رأيى خلاف مشهور دارد. آنچه كه مشهور در تعريف ايمان گفته اند: (اقرار كردن به زبان و باور داشتن در دل و عمل كردن با اندامها)15 نمى پذيرد و مى نويسد: (وما هو معنى هذه المادّة بعد المراجعة الى الكتاب واستعمالاته والى كتب اهل اللغة وحقيقة اللغويّة هو التّصديق و عقد القلب من غير خصوصية في متعلّقه من الحق أو الباطل.)16 از بررسى مواردى كه اين كلمه درقرآن به كار رفته و از نگاه به كتابهاى لغت و معناى لغوى آن دانسته مى شود كه معناى ايمان باور داشتن و دل بستن است بى آن كه متعلّق ايمان چه حق و چه باطل در معناى آن اثرى داشته باشد. ايمان به خدا يعنى خدا را باوركردن و به او دل بستن و قلب را بر اين باور استوار داشتن. همين گونه است ايمان به دين ايمان به رسول و…. در لفظ ايمان معناى (أمن) نهفته است پس انسان مؤمن بايد نسبت به آنچه ايمان مى آورد اشتغال خاطر داشته باشد تا وابسته به ايمانش همواره در أمان باشد. در تعريف انسان مؤمن مى نويسد: (المؤمن هو الراسخ فى نفسه ملكة الايمان والثّابت فى قلبه شجرة الإيقان بالشهادة والوجدان أو بالدليل وبالبرهان.)17 مؤمن كسى است كه باورش به گونه صفتى پايا در درونش جاى گرفته و درخت يقين در قلبش ريشه دوانده باشد چه با شهود و يافتن و چه با استدلال و برهان. به رأى و ى ايمان شايد با علم همراه باشد و شايد ايمانِ عرفى و عقلايى باشد كه در اين صورت قطع و يقين استدلالى و يا علم وجدانى به متعلّقِ ايمان لازم نيست. از مجموع سخنان ايشان درباره اسلام و ايمان چند چيز دانسته مى شود: از معيار مسلمان بودن اظهار اعتقاد به اسلام است نه گواهى لفظى به توحيد و نبوت. كسانى كه به زبان گواهى دهند ولى بى اعتقاد باشند مسلمان شمرده نمى شوند و در حكم با مسلمانان همگونى ندارند; از همين روى احكام ظاهريِ مسلمان بودن را نسبت به منافقان جارى نمى دادند.18 2 . علم و عمل در تعريف ايمان داخل نيست. بسيارند كسانى كه به عبادت و اعمال مى پردازند اما خير و صلاحى در آنان نيست و نيز بسيارند عالمان و دين دارانى كه حقايق ايمانى را به خوبى مى شناسند و در تجزيه و تحليل ذهنىِ آنها استادند ولى درون ايشان از ايمان خالى است. در اين باره قرآن مى فرمايد: (وجحَدوا بها واستَيْقَنَتْها أنفسهم ظلماً وعلوّاً.)19 با سيهكارى و جاه طلبى تمام نشانه ها را منكر شدند با آن كه جانهايشان به يقين درستى آن نشانه ها را باور داشت. 3 . ميان اسلام و ايمان دوگانگى معنايى وجود ندارد. اسلام و ايمان دو مرتبه و دو مرحله از يك حقيقت و در طول يكديگرند. هر دو به معناى اعتقاد و باور به شريعت هستند ولى اسلام اعتقاد غير راسخ و ايمان اعتقادراسخ است. حقيقت ايمان تنها گفتن و دانستن و عمل كردن نيست پذيرش و باورى درونى است كه قلب و اراده را به كرنش و پيروى مى خواند و انسان باورمند را به سوى عمل و زندگى به مقتضاى باورش مى كشاند. وقتى ايمان بر درون بتابد همه سويهاى وجودى را فرا مى گيرد عقل را روشن و قانع مى كند دل را نرم و آرام مى سازد اراده را به استوارى بر مى انگيزاند. در چنين هنگامى ايمان و باور بر عقل و دل و اراده و فكر و ذهن و اعضا و جوارح به فرمانروايى مى پردازد. چنين شخصى مؤمن است. شيخ طوسى در شرح آيه: (إنّ الدين عند اللّه الإسلام)20 مى نويسد: (والإسلام و الايمان عندنا و عند المعتزلة بمعنى واحد غير أنّ عندهم أنّ فعل الواجبات من افعال الجوارح من الإيمان و عندنا أنّ افعال الواجبات من أفعال القلوب الّتى هى التصديق من الإيمان.)21 اسلام و ايمان به نظر ما و معتزله يك معنى دارد. با اين فرق كه ايشان كردارهاى نيك; يعنى عمل به اندامها را جزء ايمان مى شمارند و ما برآنيم كه كردارهاى نيك منشأ قلبى دارند و آن تصديق و ايمان است. نقش انسان در ايمان و كفر: آيا ايمان داشتن و يا كفر ورزيدن به اراده انسان و امر اختيارى يا از قلمرو اراده او خارج و غيراختيارى است؟ استاد شهيد در مواردى به اين مسأله اشاره مى كند و با تكيه بر آيات به پاسخ آن مى پردازد. از آن جا كه پاسخ ايشان بيش تر ناظر به ردّ ديدگاه معتزله و اشاعره است ابتدا به اين دو مكتب اشاره مى شود. ريشه طرحِ مسأله ياد شده به ستيزى باز مى گردد كه ميان اين دو مكتب كلامى وجود دارد. معتزله درباره انسان به اصل اختيار و آزادى باور دارند و اشاعره اختيار و آزادى بشر را باور ندارند. از نظرمعتزله انسان توانا بر كار خويش است هم توانايى بر انجام كارهاى نيك دارد و هم توانا بر انجام كارهاى بد. پس هر كس مسؤول رفتار و كردار خويش است و در آخرت براساس كردار خود سزاوار ثواب و يا عذاب مى شود.22 اما از ديدگاه اشاعره انسان آفريننده كار و كردارِ خوب و بد خويش نيست. كردار انسان تنها به قدرت خدا آفريده مى شود و آدمى در پديد آوردن آنها نقشى ندارد.23 براساس اين دو ديدگاه است كه نقش انسان در ايمان و كفر گوناگون دانسته مى شود. از ديدگاه معتزله ايمان با گزينش و اراده انسان به دست مى آيد; زيرا آدمى ميان دو راه: كفر و ايمان مختار است و توان انتخاب دارد مى تواند ايمان را برگزيند و يا كفر را. خوب و بدِ سرنوشتش را خودش به وجود مى آورد. ولى به باور اشاعره ايمان و پيروى توفيقى است كه خداوند به بنده اش عنايت مى كند. منظور از توفيق آفريدن توان بر ايمان داشتن و فرمانبردارى كردن است. همان گونه كه كفر و گناه خوارى و خذلان از سوى خداوند است; يعنى او قدرت و توان بر معصيت و نافرمانى را به انسان مى دهد.24 ايمان و كفر آفريده خدا و به اراده اوست; زيرا توانايى بر هر كارى را خدا پديد مى آورد از جمله توانايى بر كفر و يا ايمان را او در انسان مى آفريند. پس هدايت و گمراهى انسان هم توسط او صورت مى گيرد. در برابر اين سؤال كه چگونه خداوند مردمان را در كردارى كه خود آفريننده آن نيستند پاداش مى دهد و يا كيفر پاسخ جبرگرايان آن است كه خداوند (فعّال ما يشاء) است. هر كارى از او صورت گيرد نيكو و بجاست. پس اگر پاداش دهد و يا كيفر نمايد از او سؤال نمى شود.25 استاد شهيد درباره چگونگى پيوند كارها به خداوند در عينِ قدرت و اختيار انسان اين گونه ديدگاه شيعه را بيان مى كند: (والإمامى على حسب الايات والأخبار وعلى مقتضى البراهين العقليّه والدلائل التعينيّة يقول بالإمر بين الأمرين فلايكون العبد فاعلاً مستقلاً ولاغير مداخل فى فعله بل هو فاعل غير مستقل.)26 بر پايه فهمِ آيات قرآن و گفتار امامان(علیهم السلام) و به مقتضاى دليلهاى روشنگر عقل شيعيان به امرى كه ميان دو سوى زياده روى و كوتاهى وجود دارد باور دارند; يعنى آن كه انسان نه آفريننده اى آزاد و رهاست و نه در كار و كردار خويش بى نقش است بلكه آفريننده اى غير رهاست. شيعه درباره كارهاى انسان نه بسانِ معتزله به گزافه گويى مى گرايد كه بگويد خداوند انسان را آفريد و همه كار و كردار آدمى را به خودش واگذاشت و او خود به طور مستقل و بى هيچ پيوندى با خداوند كارهاى خود را مى آفريند و نه بسانِ جبرگرايان كوتاه آمد كه بر اين باور باشد: انسان در آفرينش كردار خويش بى نقش و خداوند تمام علت است. از ديدگاه شيعه انسان نه رهاست و نه مجبور بلكه تحت اراده و قدرت خداوند با اختيار و گزينش كردار خود را مى آفريند. ايشان بر پايه اين اعتدالِ رأى درباره كردار آدميان مسأله ايمان داشتن و كفر ورزيدنِ انسان را روشن مى كند: (الكفر والايمان من المسائل والموضوعات الاختياريّة بإختيارية مباديها وإسبابها ولأجله يتعلّق به الأمر والنهي… فالذين كفروا بإيّ قسم من إقسام الكفر لايخرجون عن حدّ الإختيار والإرادة فيكون كفرهم بسوء الإختيار ولو لإجل عدم القيام على إصلاح أمرهم وإستقامة حالهم.)27 كفر و ايمان از امور اختيارى است زيرا انسان نسبت به مقدّمات و سببهاى پيداييِ آن آزاد و گزينش گر است و چون اختيارى است خداوند آدميان را به ايمان مى خواند و از كفر باز مى دارد… پس كسانى كه به هر گونه اى كافر شده اند از اختيار و اراده خويش خارج نشده اند بلكه كفر ورزيدن ايشان به سبب گزينش نادرست خودشان بوده است به اين سبب كه به اصلاح كردار و درست كردن باطن خويش نپرداخته اند. از اين ديدگاه نقش انسان را در پيدايش باورهايش به هيچ روى نمى توان ناديده انگاشت; چه آدمى در هر زمانى بر انتخاب باور نيك يابد تواناست مى تواند مؤمن و نيك كردار باشد و يا كافر و بى اعتقاد. البته اختيار وگزينش گرى و توانِ او از قلمرو اراده و قدرت خداوند بيرون نيست. خداوند اسباب و ابزارِ گزينش و عمل را به بشر داده و باور درست و نادرست را با ارسال پيامبران نمايانده است. بشر خود باورى را بر مى گزيند و به مقتضاى آن به كار و كردار مى پردازد بى آن كه به گرويدن و عمل كردن مجبور و بر تغيير و ديگر كردنِ باورش ناتوان باشد. پي نوشت : 1 . روزنامه (اطلاعات) 7/1363/8/1 مصاحبه با آقاى خاتم يزدى. 2 . مجله (جنگ و زندگى) 18/1361/8/1 مصاحبه با آقاى فردوسى پور. 3. روزنامه (جمهورى اسلامى) 1363/8/1 مصاحبه با آقاى صادق خلخالى. 4. (نهضت روحانيون ايران) على دوانى ج332/6 ـ 333 بنياد فرهنگى امام رضا(ع). 5 . يادنامه شهيد آقا مصطفى خمينى 39/ مركز اسناد انقلاب اسلامى ويژه قم دستنوشته. 6 . (تفسير القرآن الكريم) شهيد سيد مصطفى خمينى ج231/1 وزرات ارشاد اسلامى; تحريرات فى الاصول شهيد سيد مصطفى خمينى ج534/2 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى. 7 . همان مدرك ج103/1. 8 . مجله (ياد) سال سوم شماره 12 پاييز 114/67 مقاله (آشنايى با مهاجر شهيد سيد مصطفى خمينى. 9 . حاشيه استاد شهيد براسفار به گونه جداگانه از سوى مؤسسه احياء آثار امام چاپ خواهد شد. 10 . (تفسير القرآن الكريم) ج346/4. 11 . (تحريرات فى الاصول) ج542/2. 12 . سوره (حجرات) آيه 14 13 . (تفسير القرآن) ج34/3. 14 . (الهداية) شيخ صدوق چاپ شده در (الجوامع الفقهية) 46/ انتشارات كتابخانه آيت الله العظمى مرعشى نجفى. 15 . همان مدرك45/. 16 . (تفسير القرآن الكريم) ج239/2. 17 . همان مدرك ج28/3. 18 . همان مدرك34/ ـ 35. 19 . سوره (نمل) آيه 14. 20 . سوره (آل عمران) آيه 19. 21 . (التبيان) شيخ طوسى ج418/2 ـ 419 مكتبة الاعلام الاسلامى; (تمهيد الاصول) شيخ طوسى 631/ ـ 655 ترجمه و مقدمه و تعليقات مشكوة الدينى انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران. 22 . (الملل و النحل) شهرستانى ج45/1 دارالمعرفة بيروت. 23 . (فرهنگ فرق اسلامى) دكتر محمد جواد مشكور با مقدمه كاظم شانه چى 58/ ـ 59 بنياد پژوهشها. 24 . (الملل والنحل) ج102/1. 25 . همان مدرك. 26 . (تفسير القرآن الكريم) ج280/2. 27 . همان مدرك380/ ـ 381. ادامه دارد ......ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]
صفحات پیشنهادی
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) استاد شهيد مصطفى خمينى دانشى فراگير و انديشه اى ژرف و همه سونگر داشت.
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) استاد شهيد مصطفى خمينى دانشى فراگير و انديشه اى ژرف و همه سونگر داشت.
ايت بهشتي - ويژه شهادت آيت الله حاج آقا مصطفي خميني(ره)
سپس، به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال 1330، سطح را به پایان رسانید انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) آثار علامه شهيد حاج سيد مصطفي خميني (ره) ...
سپس، به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال 1330، سطح را به پایان رسانید انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) آثار علامه شهيد حاج سيد مصطفي خميني (ره) ...
تأثير انديشه هاى كلامى شيعه بر معتزله(2)
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی ... 2 * در حوزه علميه [قم] استاد معروف منظومه حكمت بود گرچه او اسفار را نيز به طور ...
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی ... 2 * در حوزه علميه [قم] استاد معروف منظومه حكمت بود گرچه او اسفار را نيز به طور ...
زندگى و انديشه فردوسى
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) استاد شهيد ... مجله (جنگ و زندگى) 18/1361/8/1 مصاحبه با آقاى فردوسى پور.
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) استاد شهيد ... مجله (جنگ و زندگى) 18/1361/8/1 مصاحبه با آقاى فردوسى پور.
فرمانروای شهید اسطوره ایرانی
شاهنامه؛ تلفیقى از اسطوره و تاریخ حماسى-فردوسى پس از مرگ پسرش برخلاف . ... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی ... ...
شاهنامه؛ تلفیقى از اسطوره و تاریخ حماسى-فردوسى پس از مرگ پسرش برخلاف . ... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی ... ...
تحريف؛ منشأ انحرافات كلامي
تحريف؛ منشأ انحرافات كلامي نويسنده:علی محمدیمنبع: روزنامه كيهان اگر سخن بر ... شود:1- گمراه سازي:هدف يهوديان در تحريف آيات الهي به انگيزه گمراه ساختن ديگران انجام .... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (2)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی .
تحريف؛ منشأ انحرافات كلامي نويسنده:علی محمدیمنبع: روزنامه كيهان اگر سخن بر ... شود:1- گمراه سازي:هدف يهوديان در تحريف آيات الهي به انگيزه گمراه ساختن ديگران انجام .... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (2)-انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی .
كلام شهید
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) آن عالم شهيد در فلسفه و كلام از استادانى چونان: حضرت امام راحل فكورى يزدى سيد ابوالحسن قزوينى و علامه طباطبايى بهره ...
انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) آن عالم شهيد در فلسفه و كلام از استادانى چونان: حضرت امام راحل فكورى يزدى سيد ابوالحسن قزوينى و علامه طباطبايى بهره ...
خاطراتي از نظم امام خميني رحمت الله عليه(1)
خاطراتي از نظم امام خميني رحمت الله عليه(1)-خاطراتي از نظم امام خميني رحمت الله عليه(1) امام خميني در مدّت زندگي پر ... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) ...
خاطراتي از نظم امام خميني رحمت الله عليه(1)-خاطراتي از نظم امام خميني رحمت الله عليه(1) امام خميني در مدّت زندگي پر ... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) ...
امام راحل و خانواده
امام راحل و خانواده نامه اي از حضرت امام خميني (رحمة الله عليه) به همسرش زماني که فرزندشان سيد مصطفي 3 ساله بود:همسر ... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) ...
امام راحل و خانواده نامه اي از حضرت امام خميني (رحمة الله عليه) به همسرش زماني که فرزندشان سيد مصطفي 3 ساله بود:همسر ... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) ...
خاطراتي از عدالت امام خميني(ره)
پدرش مرحوم آيت الله حاج سيد مصطفي به دست عمال خوانين به شهادت مي رسد و امام از همان خردسالي با ظلم و جور طاغوت آشنا .... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) ...
پدرش مرحوم آيت الله حاج سيد مصطفي به دست عمال خوانين به شهادت مي رسد و امام از همان خردسالي با ظلم و جور طاغوت آشنا .... انديشه هاى كلامى شهید سید مصطفی خمینی (1) ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها