تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه‏اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835885610




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جزيره خضرا


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جزيره خضرا
جزيره خضرا نويسنده:خليل منتظر قائم يكي از موضوع‏هاي مرتبط با زندگي و شخصيت امام مهدي(علیه السلام) كه در مجامع مختلف دربارة آن پرسش مي‏شود، موضوع «جزيرة خضرا» است. بسياري مي‏پرسند، آيا واقعاً امام زمان(علیه السلام) در اين جزيرة دوردست در اقيانوس اطلس زندگي مي‏كند؟ آيا چنان‏كه برخي مي‏گويند: ياران و فرزندان آن حضرت نيز در اين جزيره‏اند؟ و... . در پاسخ اين پرسش‏ها بايد گفت كه موضوع «جزيره خضرا» به عنوان محلّ اقامت و زندگاني حضرت وليّ‏عصر(علیه السلام) در عصر غيبت كبرا، برگرفته از حكايتي است كه عالمان شيعه، درباره استناد آن، اتفاق‏نظر ندارند. گروهي آن را پذيرفته و در نتيجه معتقد به وجود جزيره خضرا هستند و جمعي، آن را بي‏اعتبار دانسته و اساساً وجود چنين جزيره‏اي را رد مي‏كنند. در اينجا براي روشن‏تر شدن موضوع، به بررسي اين ديدگاه‏ها و مهم‏ترين دلايل دو گروه مي‏پردازيم. الف) ديدگاه موافقان اين گروه از عالمان شيعه، حكايت جزيره خضرا را اين‏گونه نقل مي‏كنند: شخصي به نام زين‏الدين علي بن فضل مازندراني، در سال 690 ق. از سرزمين «بربر»، طيّ سفري به اقيانوس اطلس، سه روز با كشتي در دل آب حركت مي‏كند تا به جزاير روافض (شيعيان) مي‏رسد. در آنجا مطلع مي‏شود كه جزيره‏اي به نام جزيره خضرا وجود دارد كه فرزندان حضرت وليّ‏عصر(علیه السلام) در آنجا زندگي مي‏كنند. وي مدت چهل روز در همان محل اسكانش مي‏ماند. پس از چهل روز، هفت كشتي حامل مواد غذايي، از جزيرة خضرا به اين جزيره مي‏آيد. ناخداي كشتي، او را با نام و نام پدرش صدا مي‏زند و مي‏گويد: «مشخصات تو را به من گفته‏اند و اجازه داده‏اند كه تو را به جزيره خضرا ببرم.» آن‏گاه او را به آنجا مي‏برد. پس از شانزده روز دريانوردي، سرانجام به آب‏هاي سفيدي مي‏رسند و ناخدا توضيح مي‏دهد كه اين آب‏ها، مانند «سور بلد» (ديوار شهر)، جزيره را در بر گرفته است و كشتي‏هاي دشمنان هرگز نمي‏توانند از آنها بگذرند و به بركت وجود حضرت ولي‏عصر(علیه السلام)، در آن غرق مي‏شوند.سپس به جزيره خضرا مي‏رسد. در آنجا جمعيت انبوهي را با بهترين لباس‏ها و نيكوترين وضع مشاهده مي‏كند و شهري بسيار آباد با درختاني سرسبز و انواع ميوه‏ها و بازارهاي بسيار و ساختمان‏هاي مجلل از سنگ‏هاي شفاف رخام مي‏بيند. شخص بزرگواري به نام سيّد شمس‏الدّين كه او را نوه پنجم امام زمان(علیه السلام) معرفي مي‏كنند، مسئول تعليم، تربيت و اداره جزيره خضرا و نايب خاص حضرت(علیه السلام) در آن جزيره است. او مستقيماً از امام(علیه السلام) فرمان مي‏گيرد، ولي آن حضرت را نمي‏بيند و تنها هر صبح جمعه نامه‏اي به خط امام(علیه السلام) در نقطه معيني گذاشته مي‏شود كه در آن، اوامر آن حضرت و آنچه تا يك هفته مورد نياز خواهد بود، نوشته شده است. علي بن فاضل، مدت هجده روز در آن جزيره اقامت و از محضر سيّد شمس‏الدّين استفاده مي‏كند و پس از آن، به او دستور مي‏رسد كه به وطنش باز گردد.علي بن فاضل، آن چه را از سخنان سيّد شمس‏الدّين استفاده مي‏كند، در كتابي به نام «الفوائد الشّمسيّه» گرد مي‏آورد و ماجراي تشرف خود را به تني چند از عالمان معاصر خويش بازگو مي‏كند.فضل بن يحيي طيبي، نويسنده قرن هفتم هجري قمري، در 11 شوال 669 ق. اين حكايت را از زبان علي بن فاضل در شهر حلّه مي‏شنود و آن را در كتابي با نام «جزيرة الخضراء» گرد مي‏آورد.1اين كتاب از سوي عالمان زير مورد توجه واقع شده است: ـ شهيد اول آن را به خط خود نوشته است كه خطّ او در خزانة اميرمؤمنان(علیه السلام) پيدا شده است. ـ محقق كركي آن را به فارسي برگردانده است. ـ علامه محمدباقر مجلسي آن را در «بحار الأنوار» نقل كرده است. ـ شيخ حر عاملي آن را در كتاب «إثبات الهداة» درج نموده است. ـ وحيد بهبهاني به مضمون آن فتوا داده است. ـ بحرالعلوم در كتاب« رجال» خويش، آن را مورد استناد قرار داده است.ـ قاضي نورالله شوشتري، محافظت بر آن را بر هر مؤمني لازم دانسته است.ـ ميرزا عبدالله اصفهاني (افندي) آن را در كتاب «رياض العلماء» نقل كرده است. ـ ميرزاي نوري آن را در كتاب «جنةالمأوي» و « نجم الثاقب» آورده است.2بر اساس حكايت علي بن فاضل، امام مهدي(علیه السلام) و فرزندان ايشان، در جزيره خضرا، واقع در اقيانوس اطلس سكونت دارند و همه ساله، در موسم حج، حج مي‏گزارند و پس از زيارت پدران و اجداد طاهرينشان‏(علیه السلام) در حجاز، عراق و طوس، مجدداً به اين جزيره باز مي‏گردند. آن حضرت(علیه السلام) غالباً در اين جزيره اقامت دارد.3گفتني است حكايتي نيز درباره محل اقامت امام مهدي(علیه السلام) از سوي شخصي به نام انباري نقل شده است، ولي به دليل آن كه وي، آن را از شخصي مجهول نقل كرده است، به همان حكايت پيشين بسنده مي‏كنيم.4ب) ديدگاه مخالفان جمعي از عالمان شيعه حكايت ياد شده را كه بر وجود جزيرة خضرا به عنوان محل اقامت غالب حضرت امام زمان(علیه السلام) دلالت مي‏كند، داراي اشكال مي‏دانند و از آنجا كه دليل ديگري در دست نيست، وجود چنان جزيره‏اي را نمي‏پذيرند. پيش از نقل اشكال‏هاي وارد بر اين حكايت، لازم است اشاره‏اي به سند آن داشته باشيم. علّامه مجلسي در كتاب خود مي‏نويسد: رساله‏اي مشهور به داستان جزيره خضرا واقع در درياي سفيد يافتم. چون اين رساله دربردارنده ياد كساني است كه آن حضرت را ديده‏اند و همچنين در آن مطالب شگفت‏انگيزي وجود دارد، دوست دارم آن را در اينجا بياورم. از آن‏جا كه اين رساله را در اصول (كتاب‏هاي روايي) معتبر نيافتم، براي آن بابي مستقل گشودم و آن را آن‏گونه كه يافتم، نقل مي‏كنم.5وي آن‏گاه به نقل حكايت مي‏پردازد. در آغاز حكايت پس از خطبة آغازين چنين آمده است: در خزانة امير مؤمنان و سرور اوصيا و حجت پروردگار جهانيان و امام پرهيزكاران، علي بن ابي طالب ـ درود خدا بر او باد ـ متني به خط شيخ فاضل و دانشمند عامل، فضل بن يحيي بن علي طيبي كوفي ـ قدس الله روحه ـ يافتم كه در آن چنين آمده بود: «... اين بنده نيازمند به بخشش خداوند سبحان متعال، فضل بن يحيي بن علي طيبي امامي كوفي كه خداي او را ببخشايد، چنين مي‏گويم: ...».فضل بن يحيي در ادامه رساله به واسطه شيخ شمس‏الدّين بن نجيح حلّي و شيخ جلال‏الدين عبدالله بن حرام حلي، حكايت جزيره خضرا را از زين‏الدّين علي بن فاضل مازندراني نقل مي‏كند.6علامه سيد جعفر مرتضي عاملي، به بررسي سند اين حكايت پرداخته و اشكال‏ها و پرسش‏هاي متعددي را متوجه آن دانسته است كه در اينجا به مهم‏ترين آنها اشاره مي‏كنيم: 1. نخستين پرسش ما درباره فردي است كه در ابتداي روايت مي‏گويد: «در خزانه اميرمؤمنان... علي بن ابي طالب ـ درود خدا بر او باد ـ متني به خط شيخِ فاضل و دانشمند عامل، فضل بن يحيي طيبي يافتم».اين شخص از نظر ما ناشناخته و اسم و نسب و خصوصيات ديگر او كاملاً مجهول است. با يك نظر اجمالي به ابتداي روايت مي‏فهميم كه او به طور قطع مجلسي(رحمت الله علیه) نيست؛ زيرا ايشان با صراحت فرمودند: «اين داستان را از يك رساله ديگر نقل مي‏كنم».همان‏گونه كه سيّد هاشم بحراني(رحمت الله علیه) (از معاصران مجلسي) در نقل داستان مي‏گويد: «بعضي از بزرگان فرموده‏اند كه اين حديث را به خط شيخ فاضل... يافته‏ايم»،7 اين جمله هم مانند عبارت مجلسي دلالت ندارد كه بحراني مستقيماً از راوي شنيده باشد. بر فرض اين كه بپذيريم بحراني مستقيماً از راوي شنيده است اين پرسش مطرح مي‏شود كه چگونه بحراني او را ديده و داستان را بدون واسطه از او شنيده، ولي مجلسي او را نديده است با اين كه بحراني و مجلسي هر دو در يك زمان مي‏زيسته‏اند. ديگر اين كه به چه علت مجلسي به نقل از يك رساله متداول بسنده كرده و راجع به نويسنده و صاحب آن، تحقيق نكرده است تا حقيقت داستان را از او شفاهاً سؤال كند.2. پرسش دوم اين كه چگونه اين شخصِ «مجهول»، خط طيبي را شناخت و اطمينان يافت كه آن چه را در آن رساله يافته، خطّ طيبي است. آيا خطّ طيبي آن‏چنان مشهور و معروف بوده كه حتي اين فرد مجهول‏الحال هم آن را شناخته است؟شايد واقع مطلب بر اين شخص مشتبه شده باشد. به اين جهت كه مثلاً وقتي كه ديده طيّبي اين داستان را روايت مي‏كند، فكر كرده لابد كاتب آن هم اوست؛ در صورتي كه بين اين دو امر، ملازمه‏اي نيست. 3. با توجه به اين نكته، ما مشاهده مي‏كنيم كه «علي بن فاضل» (كسي كه در روايت به عنوان «مازندراني» توصيف مي‏شود و بعد خودش را در متن همين روايت، «عراقي» معرفي مي‏كند) تلاش زيادي براي اثبات برخي از فضايل به نفع خودش دارد و اين نكته از متن گفتارش با سيّد شمس‏الدّين، آنجا كه از ملاقات با امام سخن مي‏گويد، به روشني معلوم مي‏شود: اي سرورم، من يكي از بندگان مخلص آن حضرت هستم؛ با اين همه امام را نديده‏ام. بعد سيّد شمس‏الدّين به من فرمود: چرا، تو او را دو مرتبه ديده‏اي... .8و آن دو مرتبه را برايش توضيح مي‏دهد. علاوه بر اين، همه روايت درصدد اثبات يك فضيلت بي‏نظير براي اوست و آن، اين كه او خدمت كسي رسيده كه ديگران نرسيده‏اند و هم چنين درصدد اثبات عنايت و توجه امام به اوست. پس وقتي ما اين نكات را مورد توجه قرار مي‏دهيم و بر آن، اين حقيقت را بيفزاييم كه هيچ يك از معاصران علي بن فاضل، او را توثيق نكرده و مورد اعتماد ندانسته‏اند و فقط كساني او را قابل اعتماد دانسته‏اند كه صدها سال پس از او زيسته‏اند و جالب اينكه، دليل و مستند آنها در اعتماد به او، ظاهراً خود روايت جزيره خضرا است، نتيجه مي‏گيريم: اطمينان به صحت آنچه او براي ما نقل مي‏كند، امكان ندارد؛ چون احتمال مي‏دهيم اصل قضيه و ريشه داستان، از بافته‏هاي ذهن اوست كه براي رسيدن به شهرت يا براي نايل شدن به اهداف ديگري، آن را ساخته است، هم چنان‏كه در طول تاريخ، نمونه‏هاي آن را مشاهده كرده‏ايم. 4. از جمله نكاتي كه شك و بدگماني ما را در خصوص اين راوي و داستانش افزايش مي‏دهد اين است كه معاصران او مانند علامه حلي(رحمت الله علیه) و ابن‌داوود كه در سال 707 ق. از تأليف كتاب رجالي خود فراغت يافته بود و هم چنين علماي ديگر، به طور كلي او را ناديده گرفته و هيچ كدام از آنها حتي يك كلمه درباره او سخن نگفته‏اند. با اين كه داستان گران‏بها و بي‏نظير او، بايد آنها را تشويق و تحريك مي‏كرد كه به داستان و راوي آن اشاره كنند؛ راوي و داستانش را بستايند و چنين داستاني را به عنوان يكي از دلايل امام و امامت قرار دهند و آن را شايسته نقل در كتاب‏هاي خود بدانند. وقتي مي‏بينيم دانشمندان اسلامي، مطالب و داستان‏هاي كم‏اهميت‏تري را در نوشته‏هايشان آورده‏اند، ولي اين داستان را ناديده انگاشته‏اند، پي مي‏بريم كه شايد آن را دروغ و باطل به حساب آورده‏اند يا آن را نشنيده‏اند يا اساساً چنين داستاني در زمان آنها ساخته نشده بود!همه اين احتمالات وجود دارد و همه آنها، ما را به شك در اين داستان و راوي آن فرا مي‏خواند. شايد كسي بگويد كه شخصيت‏هاي برجسته ديگري هم وجود دارند كه نويسندگان معاصر آنها، نامشان را در كتاب‏هاي رجالي خود نياورده‏اند و شايد نسبت به اين راوي نيز همين مسأله اتفاق افتاده باشد، ولي ما با دقت متوجه مي‏شويم كه اين پاسخ در حقيقت تلاش بيهوده‏اي است؛ زيرا اين چنين شخصيت‏هايي اگر چه در بعضي از كتاب‏هاي رجالي مطرح نشده‏اند، ولي در كتاب‏هاي ديگري كه در همان زمان تأليف گرديده، به قلم آمده و مطرح شده‏اند. يا اين كه حداقل، مورد اعتماد بودن آنها با قراين و شواهدي غير از آنچه خود آنها راجع به خودشان گفته‏اند، ثابت شده است و برخلاف علي بن فاضل، يك داستان منحصر به فرد نداشته‏اند كه كتاب‏هاي معتبر تاريخ، مانند آن را ثبت و ضبط نكرده باشند. آري، همين كه معاصران علي بن فاضل، داستان او را ناديده انگاشته‏اند و هيچ‏گونه خبري از آن نداده‏اند باعث برانگيخته شدن شك و بدگماني جدّي ما نسبت به او مي‏شود. 5. از جمله نكات جالب توجه اين كه در خود روايت به صراحت آمده است: علي بن فاضل، داستان را از شروع تا پايان، در حضور طيبي و گروهي از علماي حلّه و اطراف آن كه براي زيارت شيخ آمده بودند، توضيح مي‏دهد، حال اينكه ما هيچ فردي از اين عدّه را پيدا نكرديم كه داستان را بي‏واسطه يا دست‏كم با واسطه نقل كند؛ در صورتي كه از آنها انتظار مي‏رود تا آن را در شهرها و در بين مردم منتشر ساخته باشند و اين داستان جالب را نُقل مجالس و محافل كنند؛ زيرا در اين حكايت، جايگاه وجود امام زمان(علیه السلام) و فرزندانش در يك موضع استثنايي و پيچيده تعيين شده است. هم چنين ما انتظار داشتيم مردم گروه گروه به زيارت قهرمان اين كشف عجيب نايل شوند و به او تبرك جويند و تلاش كنند داستان را مستقيماً از خودش بشنوند و در كتاب‏هاي ديگر ثبت كنند و دانشمندان هم با آوردن نام او و داستانش در كتاب‏هاي رجالي و غيررجالي خود، تبرك بجويند، ولي هيچيك از اين حوادث رخ نداد و تنها فردي كه آن را نقل كرده، «طيبي كوفي» است. البته اين نقل هم توسط فرد ناشناس، در بين اوراقي در ميان گنجينه‏اي از كتاب‏ها كشف شده است و عجيب اينكه نويسندة ناشناس داستان هم، به خاطر خطّ معروف و مشهورش، توسط اين مرد ناشناس، شناخته و كشف شده است.9گفتني است، پرسش‏ها و اشكال‏هاي يادشده از سوي كساني ديگر نيز مطرح شده است.10چنان‏كه ملاحظه شد، مهم‏ترين پرسش و اشكالي كه علامه سيدجعفر مرتضي عاملي دربارة سند حكايت جزيرة خضرا مطرح مي‏كند، مربوط به شخصي است كه رسالة مشهور به «داستان جزيره خضرا» را در خزانه اميرمؤمنان علي(علیه السلام) يافته است. ايشان تصريح مي‏كند كه «اين شخص از نظر ما ناشناخته و اسم و نسب و خصوصيات ديگر او كاملاً مجهول است». در پاسخ اين پرسش و اشكال بايد گفت كه شيخ شهيد قاضي نورالله شوشتري (شهيد 1019 ق.) در كتاب «مجالس المؤمنين» تصريح كرده است كه يابندة اين رساله شهيد اول بوده است و اين جمله آغاز حكايت كه «متني به خطّ شيخ فاضل و دانشمند عامل، فضل بن يحيي بن علي طيبي كوفي يافتم» از آن شهيد بزرگوار است.11حضرت آيت الله صافي گلپايگاني پس از بيان مطلب ياد شده، در پاسخ كساني كه به سند حكايت جزيرة خضرا اشكال مي‏كنند، مي‏نويسد:بعد از آن كه دانستيم يابنده رساله در خزانه [اميرمؤمنان] و كسي كه از آن نسخه‏برداري كرده، شهيد اول بوده است كه خود نزديك به زمان فضل بن يحيي و آشنا به خط او بوده و او را به فضل و علم و عمل توصيف كرده است. و بعد از آن كه [دانستيم] فضل بن يحيي، شيخ زين‏الدين علي بن فاضل را به پرهيزكاري و صلاح توصيف كرده است و اين خبر را به واسطة دو عالم فاضل شنيده است، قول به جعلي بودن اين خبر و استناد آن به دشمنان و... سخني بدون علم است.12با توجه به مطالب ياد شده، اظهارنظر صريح و قطعي در مورد درستي يا نادرستي حكايت جزيرة خضرا مشكل به نظر مي‏رسد و بهتر است به جاي مخالفت يا موافقت بي‏چون و چرا با اين حكايت، علم آن را به خدا بسپاريم و چنان‏كه پيش از اين يادآور شده‏ايم، بيشتر به دنبال شناخت وظايف قطعي خود در برابر امام زمان(علیه السلام) و عمل به آنها باشيم؛ زيرا دانستن يا ندانستن محل اقامت امام عصر(علیه السلام) و وجود داشتن يا وجود نداشتن محلي به نام جزيرة خضرا، هيچ تأثيري در معرفت ما نسبت به امام زمان و نزديكي با آن حضرت ندارد.13پي‌نوشت‌ها:1. به نقل از: ناجي النجار، جزيره خضراء و تحقيقي پيرامون مثلث برمودا، ترجمه و تحقيق: علي‏اكبر مهدي‏پور، صص 52 و 53.2. ر.ك: همان، صص 53 و 54.3. همان. 4. همان، ص54.5. بحار الأنوار، ج 52، ص 159.6. همان. 7. سيد هاشم بحراني، تبصرة الولي، ص 243.8. بحار الأنوار، ج 52، ص 172.9. دراسة في علامات الظهور و الجزيرة الخضراء، صص 198 ـ 195، ترجمه به نقل از: ابوالفضل طريقه‏دار، جزيره خضرا، افسانه يا واقعيت؟!، صص 119 ـ 115.10. ر.ك: محمدتقي شوشتري، الأخبار الدخيله، تصحيح: علي‏اكبر غفاري، ج 1، ص 146.11. سيد نورالله شوشتري، مجالس المؤمنين، ج 1، صص 78 و 79.12. لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر(علیه السلام)، ج 3، ص 426.13. براي مطالعه بيشتر در موضوع جزيره خضرا، ر.ك: بحار الأنوار، ج 52، صص 174 ـ 159؛ نجم‏الثاقب، صص 410 ـ 391؛ منتخب الأثر في الإمام الثاني عشرعليه السلام، ج 3، صص431 ـ 422؛ جزيره خضرا و تحقيقي پيرامون مثلث برمودا؛ جزيره خضرا، افسانه يا واقعيت؟!؛ غلامرضا نظري، جزيره خضرا تحريفي در تاريخ شيعه.منبع: ماهنامه موعود شماره 93/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن