تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خوشبخت كسى است كه سراى باقى را كه نعمتش پايدار است بر سراى فانى كه عذابش بى‏پاي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833494500




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آثار روانى اسارت بر اسيران


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آثار روانى اسارت بر اسيران
آثار روانى اسارت بر اسيران نويسنده: آزاده ابوالقاسم عيسى مراد تعريف شكنجه:وارد نمودن رنج و عذاب و اذيت به قصد تحت كنترل در آوردن فرد مورد شكنجه با استفاده از حربه هاى مختلف.ميزان عذاب شكنجه بستگى دارد به شكنجه گر (عامل شكنجه) و شرايط فرد مورد شكنجه كه با توجه به نوع شكنجه و حالات شكنجه گر و شكنجه شونده متغير است. تاريخچه شكنجه:ابتداى تاريخ شكنجه بر مى گردد به آغاز خلقت آدمى و آغاز مخالفت هاى آدميان با بعضى قوانين وگروه ها و دوستى ها و دشمنى ها و ... در حقيقت تاريخ شكنجه از داستان هابيل و قابيل و مشابه آن در جنگ ها و زندان ها و اسارتگاه ها و در هر جايى كه به نحوى افراد را تحت بندگى وبند خود مى گرفت، شروع شد. در صدر اسلام، تاريخ انبيا و معصومان، قبل از آن و پس از آن شكنجه امرى عجين شده با زندگى انسان ها بوده است و و ائمه معصومين (ع) همگان را از انجام دادن اين عمل زشت برحذر مى داشتند. پيامبر اكبر (ص) مثله كردن را حرام دانسته است و حضرت على (ع) در تاييد آن در وصيت هاى خود سخن گفته است.حالات روانى شكنجهشكنجه به تناسب فشارها و خطرات و عواقب نامطلوبى كه ايجاد مى كند، سبب بروز حالات روانى خاصى مى شود كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم.انواع حالات روانى شكنجهالف - حالات روانى اسير قبل از شكنجه.ب - حالات روانى اسير حين شكنجه.ج - حالات روانى اسير بعد از شكنجه.هر يك از حالات روانى شكنجه در قبل، حين و بعد از آن، در اين فصل مورد بحث و بررسى قرار مى گيرد و به تمامى بر اساس استدلال هاى علمى و روان شناسى و بر اساس واقعيات عينى و ملموس ارايه مى گردد.بى شك حالات روانى اسرا وواكنش هاى آنان به شكنجه، با هم متفاوت است؛ اما در اين فصل سعى شده است ويژگى هاى مشترك اين واكنش ها بر اساس تجربيات شخصى مولف از شكنجه و نيز تبادل نظر با ساير اسرا بررسى و كاويده شود.شكنجه و حضور ديگرانآيا حضور ديگران از شدت آثار شكنجه وعواقب آن مى كاهد؟ بايد گفت حضور ساير اسرا به هنگام شكنجه باعث مى شود تا ابراز هيجان، كم و مقاومت در مقابل درد و شكنجه تسهيل گردد. وقتى افراد به طور دسته جمعى شكنجه مى شدند، درد كمترى را احساس مى كردند؛ ولى وقتى اسيرى را به تنهايى براى شكنجه مى بردند، عذاب شكنجه بسيار بيشتر بود. حضور ديگران چه قبل از شكنجه و چه در حين شكنجه و چه پس از آن باعث سهولت پذيرش و تحمل پذير شدن درد بوده است. چه بسا نگاه كردن اسرا به يكديگر به هنگام شكنجه شدن، موجب ايجاد حس همدلى و اعتماد به نفس در آنان مى شد و تحمل درد را آسان مى كرد. برعكس اگر شكنجه دراتاق شكنجه يا در هر محل ديگر به تنهايى انجام مى شد ميزان فشار وارد شده را افزايش مى داد.حالات روانى اسير بعد ازشكنجهمهمترين حالات روانى كه اسيران پس از شكنجه از خود بروز مى دادند عبارتند از:۱- آرامش شديد:پس از شكنجه، اسير احساس راحتى و برداشته شدن بار و سنگينى از دوش خود را داشت و خلاصى از خطر را نوعى شانس دوباره زندگى مى دانست؛ احساسى جالب و آرامش بخش اسير را در بر مى گرفت؛ مثل احساس سبك شدن وخلاصى از حالات سخت، البته اگر متواليا حتى براى ساعتى يا چند ساعتى شكنجه متعاقب در پى نبود. حالت ريلاكس اسير بيانگر فراغت از درد مستمر و مضاعف بوده است؛ البته ممكن بود كسى اين حالات را نداشته باشد، ولى اندك بود. چه بسيار اسيران پس از تحمل شكنجه جملاتى از قبيل: «آخى راحت شدم، كتك چه مزه اى دارد، بدنم خارش داشت» و جملاتى از اين قبيل - كه همه نشانه راحتى پس از شكنجه بود - بر زبان مى آوردند و اين راحتى به دليل انجام دادن تكليف و رهايى ازدرد بر فرد عارض مى شد.۲- ضربان قلب طبيعى:در حالت آرامش، ضربان قلب آرام مى شد و نوعى راحتى و موزون بودن ضربان قلب عايد مى گشت؛ البته اين امر طبيعى است و اسير چون يك مشكل و سختى را پشت سر گذاشته است،احساس خلاصى مى كند و به تبع آن ضربان قلب او عادى مى شود.۳- اشتهاى شديد به خوردن و نوشيدن:پس از شكنجه اشتها به خوردن و آشاميدن به اوج مى رسيد. اگر خوردنى يا نوشيدنى دردسترس بود و ممنوع هم نبود، اسيران به آن تمايل زيادى نشان مى دادند. خوردن و آشاميدن ارتباط تنگاتنگ دارد با حالات روانى آدمى وچون اسير پس از شكنجه - با وجود درد جسمانى - احساس خلاصى مى كند، اشتهايش افزايش مى يابد.۴- احساس شعف وراحتى:خوشحالى درونى، يكى از حالات خوب بعد از شكنجه بود كه نشانه رها شدن از موقعيت دردناك بوده است و راحتى نسبى از درد، خنده، بشاش شدن، مهر و محبت كردن به ديگران، ايجاد نوعى اميد دردل و احساس شانس بيشتر زنده ماندن را براى اسرا ايجاد مى كرد. ممكن بود اسيرى در اين فكر باشد چرا كتك مى خورم؟ چه گناهى كردم؟ آخر چرا و چرا و چرا؟ ولى در مجموع حالات خوشحالى بعد از شكنجه بيشتر بوده است و اين خوشحالى بيشتر به خاطر اين بود كه اسير توانسته است وظيفه اش را خوب انجام دهد وتسليم حرف هاى زور عراقى ها نشده است؛ لذا پس از شكنجه - به رغم درد بسيار - به گفتن طنز، لطيفه و شوخى مى پرداختند.۵- حركات طبيعى و موزون:بعد از شكنجه، حركات و حالات اسير موزون و طبيعى مى شد. موزون بودن حركات اسير و برگشت به حالات اوليه يا طبيعى، نوعى راحتى روانى ايجاد مى كرد. در كليت اسارت نوعى گسيختگى روانى و ناموزونى حاكم بود؛ اما وقتى شكنجه شدت مى گرفت و دوباره رفع مى شد، حالت آرامش شدت مى يافت.۶- كوفتگى هاى شديد بدنى به همراه راحتى روانى:بعد از شكنجه اسرا درد جسمانى را نوعى راحتى به حساب مى آوردند؛ به تعبير ديگر در قياس دو درد (درد جسمانى و درد روانى) دردى كه كمتر فشار وارد نمايد در درد شديدتر محو مى شود؛ مثلا كوبيدگى هاى بدن نوعى لذت پس از شكنجه محسوب مى شد. خستگى جسمانى بعد از شكنجه به جا مى ماند؛ اما مشاهده آثار شكنجه نه فقط دردناك نبود، بلكه به اسير احساس لذت مى داد؛ البته بعضى از آثار آن غير قابل تحمل بود كه خود فشارزا بودند.ميزان اعتقاد، اعتماد به نفس و هدفمند بودن رفتار اسيران در صبر و تحمل آنان دخيل بود.۷- بذله گويى و شوخ طبعى:بعد از شكنجه به خاطر اين كه از خطر خارج مى شديم، بچه ها شوخى مى كردند و لطيفه مى گفتند و مى خنديدند. يكى مى گفت: ما كه باكى نداريم هر چه مى خواهند بزنند يكى از عراقى ها مى گفت: من تعجب مى كنم، شما اين همه كتك مى خوريد ولى بعد از شكنجه و كتك دايم مى خنديد و شوخى مى كنيد؛ اصلا شما آدم هاى استثنايى هستيد. عراقى هاى ديگر مشابه آن را مى گفتند. يكى از اسيران پاسدار وقتى كه به شدت مورد شكنجه قرار گرفته بود، در حالى كه ممنوع الكلام هم بوديم، وقتى از حالش پرسيديم با علامت واشاره گفت: فلانى يك عصا و كلاه شاپو نياز دارم، كه البته همه اين كارها به خاطر تقويت روحيه اسيران بود. بسيارى از اسيران به شوخى مى گفتند: به كتك عادت كرديم اگر يك روز شكنجه نشويم بدنمان مى خارد و ...۸- آثار شكنجه در مدت طولانى:آثار برخى شكنجه ها - چه شكنجه هاى جسمانى و چه شكنجه هاى روانى - به سال هاى بعد مى رسيد؛ يعنى بعضى از شكنجه ها آثار و عواقبش آنى نبود بلكه در آينده خطراتى را در پى داشت. يكى از دژبان هاى عراقى مى گفت: پس از شكنجه فعلا خوشحال باشيد؛ آثار ضربات ما چند سال بعد وقتى آزاد شديد معلوم مى شود، دندان هايتان چطورمى شود، درد كمر و استخوان و .. هر يك بروز مى كند و .. و البته به واقع او راست گفته بود، چه بسيار اسيرانى كه يك به يك انواع بيمارى ها و آثار شكنجه در بدنشان بروز مى نمايد و بعضا به شهادت مى رسند.شكنجه جزو لاينفك اسارت در عراق بود؛ به طورى كه هرگاه از اسارت حرف مى زنيم خود به خود شكنجه هاى ناجوانمردانه تداعى مى شود. در دوران اسارت شكنجه به اشكال مختلف وجود داشت، البته بيشتر شكنجه ها به صورت زدن با شلاق و باتوم و زدن و مضروب كردن با دست و پا (سيلى و مشت و لگد) بود و ساير موارد از اين قبيل.انواع شکنجهالف - شكنجه هاى روانى:تعريف: انواع عذاب و اذيت هاى كه روان آدمى را بيازارد و به آن لطمه بزند.ب -شكنجه هاى جسمانى:تعريف: عذابى كه جسم و جوارح آدمى را تهديد كند و به آن آسيب برساند.شكنجه روانىشكنجه هاى روانى - با توجه به مطالبى كه در مباحث قبل آمده - مصداق واقعى سخت ترين عذاب ها است. از آن جا كه مى دانيم هميشه و در طول تاريخ براى اين كه عذاب شديدتر باشد، يورش هاى روانى ووارد كردن استرس ها از شگردهاى حاكمان بوده، حتى در اعتقادات و ادعيه ما وارد شده است كه عذاب روانى روز قيامت سخت تر از عذاب جسمانى است.شكنجه هاى روانى هميشه سخت تر از شكنجه هاى جسمانى است، وقتى فرد دچار يك عارضه روانى سخت مى شود، به جراتمى توان گفت: ضربات جسمانى را كمتر احساس خواهد نمود. در اسارت اين امر بسيار بديهى به نظر مى رسيد. تونل وحشت يا اتاق آرايش و نقاشى و ... از مصداق هاى شكنجه روانى در اسارت است.تونل وحشت چنين بود كه وقتى يك يا چند اسير در محاصره بسيار تنگ و سخت شلاق به دستان و باتوم به دستان عراقى قرار مى گرفت، با شلاق و باتوم و نبشى و يا چيز ديگرى كه به دستشان مى آمد آنها را مى زدند چه بسا اسير بى هوش مى شد و آنان همچنان مى زدند. هرگز يادم نمى رود وقتى كه ما را به استخبارات و امنيت ناصريه عراق بردند، همين كه ما را از ماشين پياده كردند گروهى ايستاده بودند و مى زدند. بعضى ها وحشيانه شاخه هاى درختان را سريع مى شكستند و بر بدن هاى اسيران مى كوبيدند، حال به كجاى بدن و سر و صورت اصابت كند معلوم نبود.عراقى ها انواع ديگرى از شكنجه ها را نيز در اسارت انجام مى دادند كه در جاى خود بيان مى شود.شكنجه جسمانىشكنجه هاى جسمانى به مراتب راحت تر از شكنجه هاى روانى است؛ زيرا اگر هر عضوى از جوارح مورد شكنجه قرار گيرد روان آدمى در دردش شريك خواهد شد. شاعر جالب سروده است:چو عضوى به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرارتوكز محنت ديگران بى غمى نشايد كه نامت نهند آدمىشكنجه هاى جسمانى ابعاد مختلفى دارد كه در صفحات بعد به آن اشاره خواهد شد.ادغام شكنجه هاى جسمانى و روانىبى شك شكنجه هاى جسمانى و روانى توامان اسير را آزار مى داد و اسير با وضعيت بحرانى و نگران كننده ادغام شكنجه هاى جسمانى و روانى، درد رابيشتر حس مى كرد. همان گونه كه قبلا هم اشاره شد ارتباط تعاملى و لاينفك جسم و روان باعث مى شود خوشحالى و بدحالى را توامان حس كنند و شدت و ضعف درد بر ميزان اثرگذارى آن نقش داشته است.انواع شكنجه هاى روانى۱- انتظار شكنجه۲- تحقيرهاانواع تحقيرهاى اسارت:تحقيرهاى اسارت فهرست وار عبارتند از:۱-۲: ممنوعيت هاى عاطفى، اجتماعى، سنتى و ...۲-۲: رودررو قرار دادن اسير از شكنجه هاى مختلف مثلا: گاهى دو اسير را روبه رو مى كردند تا به هم سيلى بزنند و يا مجبور كردن اسرا براى تف كردن به روى همديگر، حتى گاهى دو برادر، پدر و پسر يا دو رفيق و ...۳-۲: مسخره و استهزاى اسير. استفاده از عبارات و جملات ركيك براى تمسخر اسيران.۴-۲: خوار و كوچك شمردن با بيان مطالب دروغ و تحقيرآميز، مثل اين كه شما مجوس و آتش پرست هستيد و ما اسلام را به ايران آورديم. شما آتش پرست بوديد، عرب شما را مسلمان كرد و شما مجبور شديد بپذيريد، شما چه جور رزمنده اى بوديد. شما چه هستيد و چه جوريد.۳- شايعه پراكنى ها:عوامل موثر در پخش شايعه عبارتند از:۱- عوامل اجتماعى(ابهام در خبر، ترس هاى اجتماعى و خلاء خبرى)۲- عوامل فردى (جلب توجه، تسلط بر شنونده و پركردن وقت)۴- ترور شخصيت :از شگردهاى بسيار ناجوانمردانه و شيادانه عراقى ها كه با مساعدت اسراى جاسوس خود فروخته و اجير انجام مى گرفت، ترور شخصيت بود كه به طرق مختلف انجام مى گرفت. از جمله آن ها تهمت هاى جنسى با بدترين و زشت ترين شكل آن بود.تهمت هاى شخصيتى، هرچه شخصيت افراد مهم تر و برتر بود ميزان تهمت ها بيشتر بود و البته اين امور مطلق نمى باشد.هر يك از اشكال ترور شخصيت اسرا به نيات پليد عراقى ها بستگى داشت چون مى بايست اسرايى را كه از محبوبيت برخوردار بودند به طرقى به ظاهر موجه، بشكنند. ترور شخصيت بيشتر در مورد روحانيان، فرماندهان، پاسداران، معلمان، بسيجيان و افراد برجسته انجام مى پذيرفت.۵- محدود كردن اسرا۶- وعده و وعيدهاى طولانى شكنجه۷- محدوديت هاى اعتقادى۸- محدوديت هاى مربوط به ارسال نامه ها۹- انواع ممنوعيت هاى غيرمعقول و خواسته هاى غيرقانونى۱۰- انواع محدوديت هاى ناجوانمردانه۱۱- انواع امر و نهى هاى نظامى و غيرنظامى۱۲- ممنوعيت امور عادى در اسارت و زدن اسرا۱۳- شكنجه هاى روانى در بيمارستان۱۴- مصاحبه هاى اجبارى براى راديو و تلويزيون عراق۱۵- شهادت ساير اسرامثلا در اوايل اسارت بود. تازه از استخبارات و امنيت بغداد و ناصريه، ما را وارد كمپ كرده بودند. همه ايام قبل از ورود به اردوگاه را فشار روحى و شكنجه و عذاب بسيار دست و پا زده بوديم. روزگار خيلى سختى بود. اسير بسيجى گيلانى به نام آقا مرتضى مجروحى هم همراهمان بود كه به اين محل و آن محل منتقل مى شد، همواره با ما كتك مى خورد و شكنجه مى شد، از تشنگى و گرسنگى و همه چيز رنج مى برد تا اين كه روز اول در اردوگاه اسرا و در آسايشگاه كه عراقى ها همه ما را مى زدند و ناجوانمردانه آماج شكنجه هاى وحشيانه آن ها بوديم، اين عزيز بسيجى، چندين مرتبه مورد تهاجم و شكنجه آنان قرار گرفت، بر بدنش مى كوفتند و او فرياد مى كشيد«مومنان جهاد بنماييد در راه خدا، الله اكبر، خمينى رهبر» و ... اما عراقى ها همچنان او را مى زدند. تشنج بسيار سختى عذابش مى داد. لحظاتى بعد دو نفر از بهياران عراقى آمدند و به اجبار آمپولى را به او تزريق كردند. لحظاتى كوتاه پس از آن «آقا مرتضى» سكوتى كرد و به جنت الماوى پر كشيد. اسرا در بهت و ماتم سكوتش، ياراى گريستن هم نداشتند. به راستى همه ما چنان مرگى را آرزو مى كرديم؛ لكن تحمل فشار روانى و عذاب و شكنجه روانى اين حادثه براى اسرا سخت و جانكاه بود.۱۶- به بازى گرفتن احساسات پاك اسرا۱۷- شكنجه روانى با استفاده از رسانه هاى گروهى۱۸- تفتيش۱۹- بازجويى۲۰- سركوب نمودن هرعملى كه اسيران براى آرامش روانى خود اختراع و ابداع مى كردند۲۱- پخش صداهاى آزار دهنده براى آزار دادن اسرا صداهاى حيوانات و ساير صداها از بلندگوهاى اردوگاه پخش مى شد.۲۲- درج اكاذيب در نامه هاى اسرا۲۳- مجبور كردن اسرا به احترام گذاشتن به همه عراقى ها۲۴- شكنجه دادن افرادى كه از محبوبيت بيشترى بين اسيران برخوردار بودند۲۵- مجبور كردن اسرا به توهين كردن به مقدسات و شعار دادن عليه بزرگان نظام جمهورى اسلامى۲۶- برگرداندن اسير به اردوگاه اسرا پس از اعلام آزادى۲۷- تنگناهاى مختلف مثل آب آشاميدنى، دستشويى، حمام و ...۲۸- استفاده از رنگ هاى تند و آزار دهنده۲۹- حبس هاى انفرادى۳۰- راه رفتن بر روى محل زندگى و غذاخورى و پتوى اسيران در آسايشگاه با كفش هاى كثيف و گلى۳۱- لخت كردن اسيران و اجبار براى حضور دسته جمعى در حمام۳۲- اعلام برخى بيمارى ها در اسيران كه بعضا مسرى هم بودند۳۳- شرطى كردن اسير۳۴- كتك زدن اسيران به بهانه هاى واهى و غيرمنطقى۳۵- نشاندن اسير در صف نظام۳۶- بنشين و بر پاهاى بسيار زياد و طولانى۳۷- سوءتغذيه به واسطه كمبود غذا و آب و ...۳۸- پاره كردن نامه هاى اسيران۳۹- تبليغ و تضعيف روحيه اسيران با كمك گرفتن از منافقاناين ها همه قطره اى از بيدادى بود كه بر آزادگان ما در سال هاى اسارت رفت.منبع:سایت ساجد/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 532]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن