واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اين افراد همزمان با سالگرد بازگشت آزادگان سرافراز به ميهن اسلامي، با بيان گوشه اي از خاطرات دوران اسارت خود به خبرنگار ايرنا، توجه بيش از پيش مسوولان به امور و رفع مشکلات ايثارگران را به عنوان يادگاران دوران انقلاب و جنگ تحميلي ضروري دانستند. يکي از اسراي آزاد شده زنجاني که تيرماه سال 1367 درمنطقه عملياتي قصر شيرين به اسارت نيروهاي رژيم بعث عراق در آمده بود، گفت: همزمان با پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت از سوي ايران، به اسارت نيروهاي بعثي عراق در آمدم و مدت دو سال و سه ماه در اسارت بعثي ها بودم. علي محمدي افزود: پس از اسارت، ما را به اردوگاه 15 تکريت که زادگاه صدام بود انتقال داده و نزديک به شش ماه نه تنها اجاره حمام کردن را نداند بلکه از کوچکترين امکانات بهداشتي نيز محروممان کردند. وي، يادآورشد: در مدت اسارت، شکنجه هاي مختلفي را تحمل کرديم که از جلمه مي توان به شکنجه معروف شناي هندي، که همه را به شدت آزار مي داد اشاره کرد. محمدي، که از نظر اعصاب، روان و مشکلات داخلي جانباز 30 درصدي شناخته شده است، افزود: در دوران اسارت، استرس و شکنجه هاي روحي و جسمي فراواني از سوي نيروهاي عراقي به اسرا داده مي شد، بطوري که فرد شکنجه ديده دچار نقص عضو شده و مجبور بود آن را براي هميشه با خود به همراه داشته باشد. وي، اظهار داشت: در دوران اسارت خود شاهد بودم که حدود 25 نفر از اسيران ايراني چگونه براثر ابتلا به بيماري عفوني و نبود امکانات بهداشتي اوليه جان خود را از دست داده و به خيل شهدا پيوستند. محمدي، بابيان اينکه پزشکان عراقي اسيران بيمار را مجبور مي کردند به طور همزمان 18 عدد قرص و کپسول را يکجا مصرف کنند، گفت: عوارض جانبي اين گونه مصرف دارو باعث شهادت برخي از اسيران بيمار مي شد و به همين خاطر بچه ها اين پزشکان را طبيبان باقي مانده از جنگ جهاني دوم مي ناميدند. اين آزاده سرافراز افزود: با اينکه اميدي به آزاد شدنمان نبود امام هيچگاه نااميد نمي شديم و در آن روزهاي سخت و طاقت فرسا، خدا را تنها حامي و پشتيبان خود مي ديديم و با اقامه نماز، عبادت، دعا و نيايش، آلام دروني خود را تسکين ميداديم. وي که خبر آزادي اسيران را 21 مردادماه سال 69 شنيده بود گفت: با شنيدن اين خبر، نماز شکري را که نذر کرده بوديم به جاي آورده و براي بازگشت به وطن خود را آماده کرديم، هر چند که روزهاي زيادي را پس از پذيرش قطعنامه از سوي ايران دراسارت مانديم. يک آزاده ديگر نيز گفت: در سال 67 در منطقه قصر شيرين به اسارت نيروهاي عراق در آمدم و اين درحالي بود که بچه هاي ايراني تمام تلاش و همت خود را به کاربستند تا شايد حلقه محاصره سربازان بعثي را در هم بشکنند، بطوري که تعدادي از رزمندگان نيز دراين مقاومت ها شهيد و يا زحمي شدند. نبي الله محمدي افزود: هنگام اسير شدن، تنها يکماه به پايان خدمت سربازي ام مانده بود و مدت 27 ماه در جبهه نبرد حق عليه باطل و در جنگي نابرابر به منظور دفاع از خاک عزيز ايران حضور داشتم. وي، تجديد و بازگو کردن خاطرات دوران اسارت را بخاطر شکنجه هاي جسمي و روحي که عراقي ها عليه اسيران ايراني مرتکب مي شدند، سخت و زجر آور دانست و گفت: دوست ندارم خاطرات آن دوران را مجددا به ياد آورم. محمدي گفت: اردوگاه تکريت که مدت دو سال و چند ماه در آن اسير بودم از نظر امکانات بهداشتي و رفاهي در حد صفر بود و هيچ اميدي به زنده ماندن خود نداشتم. وي، افزود: در آسايشگاهي که ظرفيت نگهداري 30 اسير را داشت 200 نفر را جاي داده بودند، بطوري که خوابيدن در چنين آسايشگاهي از شکنجه جسمي نيز بدتر بود. اين آزاده زنجاني افزود: وقتي خبر رحلت حضرت امام خميني (ره) را شنيديم عزادار شده و غم سنگيني وجدمان را فرا گرفت و احساس کرديم که پشتوانه بزرگ خود را از دست داده ايم. وي، يادآورشد: عزاداري اسراي ايراني در سوگ مولا و مقتداي خود، شکنجه وکتکاري نيروهاي بعثي عراق را بدبنال داشت. محمدي، با اشاره به اينکه يک سال پس از آزادي نيز خواب خاطرات تلخ اسارت را مي ديدم گفت: لحظات رهايي از بند بعثي ها و بازگشت به وطن، برايم خيلي لذت بخش بود و احساس مي کردم دوباره متولد شده ام و مدتها نيز نمي توانستم باور کنم که آزاد شده ام. يک آزاده بسيجي نيز گفت: ارديبهشت ماه سال 1360 در 10 کيلومتري بصره و پس از اصابت ترکشي که منجر به از دست دادن يکي از کليه هايم نيز شد به اسارت نيروهاي بعثي درآمدم. تورج ستاريان با بيان اينکه يادآوري دوران اسارت برايم سخت و مشکل است، افزود: براثر نبود امکانات بهداشتي و شکنجه هاي سخت و طاقت فرساي نيروهاي بعثي به انواع بيماريهاي اعصاب و روان و بيماري پوستي مبتلا شده و 55 درصد نيز جانبازي دارم. وي، نيز که مدت 9 سال در اردوگاههاي عنبر و موصل يک اسير بوده و انواع شکنجه هاي روحي و رواني را تحمل کرده است، دسترسي نداشتن به دستشويي را يکي از مشکلات اسراي ايراني بيان کردو گفت: سربازان عراقي چنان بي انصاف بودند که اسيران مبتلا به بيماري اسهال را نيز مجبور مي کردند که در کمترين زمان ممکن دستشويي را خالي کنند درغير اينصورت به شدت مورد ضرب و شتم قرار مي گرفتند. 597/522
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 723]