محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845423579
ارزيابي اعلاميه جهاني حقوق بشر
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ارزيابي اعلاميه جهاني حقوق بشر الف) تاريخچه حقوق بشر و سير تدوين آنهرچند تدوين اعلاميه جهاني حقوق بشر ، پديده اي نوين است ، اما حقوق مذکور در آن ، قدمتي بس دراز دارد . در غالب نوشته هاي رايج پيرامون تاريخ علم و از جمله تاريخ حقوق و حقوق بشر، نويسندگان غربي و سپس نويسندگان متأثر از آنان ، خاستگاه علم موضوع بحث را يونان باستان معرفي کرده و سپس از آن جا به رم رفته و اروپا را مهد گسترش و پيشرفت آن علم معرفي مي کنند و به غفلت يا تغافل و با چشمي بسته از دوران سياه قرون وسطاي اروپا گذشته و کمترين اشاره اي به نقش اسلام و مسلمانان نمي نمايند (1) ، در حالي که در خصوص موضوع بحث ما ، يعني حقوق بشر ، اگر نتوان نقش انبياء الهي را در انديشه هاي حکماي يونان باستان بروشني اثبات نمود ، حداقل تأثير شگرف و بنيادين اسلام را بر فلاسفه بزرگ قرون اخير اروپا ، نظير منتسکيو ، ژان ژاک روسو نمي توان انکار کرد . انديشمنداني که اعلاميه حقوق بشر، مايه ي اوليه خود را از انديشه ي آنان گرفته است .اتفاقا به همين دليل است که نقاط قوت اعلاميه در همان جا است که به طور مستقيم و يا غير مستقيم از شرايع الهي و اسلام بهره گرفته است ولي آن جا که تفريط ورزيده و از شرايع الهي عقب مانده و يا افراط نموده و از آن پيشي گرفته است ، دچار کاستي و يا اشکال شده است .به هر حال مضامين موجود در اعلاميه جهاني حقوق بشر را ، با اختلافي کم و بيش مي توان در اعلاميه حقوق انگلستان ( 1688 ) و سپس در قانون مصوب 1641 دادگاه ايالت ماسوچوست و پس از آن در قانون اساسي ويرجينيا که به دنبال اعلاميه استقلال آمريکا ( 4 ژوئيه 1776 ) به تصويب رسيد مشاهده کرد . (2)اما شايد کاملترين و نزديکترين متن حقوقي ، اعلاميه حقوق بشر و شهروند فرانسه ( 26 اوت 1789 ) باشد که پس از انقلاب کبير اين کشور در ضمن 17 ماده بيان شده است . در عين حال بايد توجه داشت که همه اين قوانين و اعلاميه ها جنبه ي داخلي و ملي داشته است و تنها در حوالي پايان جنگ جهاني اول است که مسئله حقوق بشر صبغه فراملي و بين المللي به خود مي گيرد و براي اولين بار در ميثاق جامعه ملل و سپس معاهدات ناشي از آن ، مورد بحث واقع مي شود ( 1919 ). (3)گام هاي بعدي را در منشور آتلانتيک ( اوت 1941 ) مي توان يافت که در قسمت سوم آن ، به حق مردم براي خودمختاري و در قسمت ششم آن به تأکيد بر آزادي انديشه و مذهب و حق امنيت اقتصادي و اجتماعي پرداخته است .پس از آن ، در بيانيه ي سازمان ملل متحد که در اول ژانويه 1942 توسط 26 کشور به امضا رسيد دول امضا کننده ، بر حقوق بشر و حمايت ازآن تأکيد ورزيدند . و بعد از آن ، در طرح دمبارتن اوکس (1944) و کنفرانس سانفرانسيکو نيز اهميت موضوع حمايت از حقوق بشر عنوان شد و تصميماتي راجع به آن اتخاذ گرديد . در آخرين گامها ، در منشور سازمان ملل متحد نيز ، به عنوان سند نظم نوين بين المللي پس از جنگ دوم جهاني به حقوق بشر، اشاره هاي فراوان شده است . منشور سازمان ملل متحد در مقدمه و در ماده ي 1 بند 3 و مواد 55 ، 56 ، 63 ( بندهاي 1 و 2 ) ، حقوق بشر را مورد تأکيد قرار داده است . همچنين مواد 68 و 76 نيز حاوي موادي در اين ارتباط هستند . اختلاف در تفسير مواد منشور موجب آن گشت که پس از تشکيل سازمان ملل متحد ، مجمع عمومي در اولين نشست خود ، از شوراي اقتصادي و اجتماعي خواست تا طرح ارائه شده توسط کوبا را که طرحي در خصوص « بيانيه حقوق اساسي افراد وحقوق و وظائف دولتها » بود که کميسيون تازه تأسيس « حقوق بشر » ارجاع کند . به علاوه مجمع درخواست کرد که موضوع ، پس از بررسي در کميسيون ، به نشست دوم مجمع اعاده گردد ... کميسيون حقوق بشر نتيجه ي کار خود را به شوراي اقتصادي و اجتماعي ارائه داد و بيانيه و پيش نويس يک مقاوله نامه در مجمع عمومي در 26 اوت 1948 پذيرفته شد ... پس از آن مجمع عمومي سازمان ملل متحد در سومين نشست خود ( 10 دسامبر 1948 ) در پاريس ، پس از آن که کميته سوم مجمع مفاد پيش نويس را طي 85 جلسه نشست خود مورد مداقه قرارداد با 48 رأي موافق و 8 رأي ممتنع ( و بدون رأي مخالف ) مورد پذيرش قرار داد و بدين ترتيب ، اعلاميه جهاني حقوق بشر شکل گرفت .از آنچه گذشت ، دو نکته به خوبي استفاده مي شود :اول آن که ، پيدايش و تدوين حقوق بشر ، در سير اروپايي آن ، هميشه جنبه ي انفعالي داشته و به موجب انقلابات و حرکتهاي مردم عليه نظامهاي استبدادي و ستمگر پديد آمده است . و در آخرين مرحله آن ، پس از فجايع دو جنگ جهاني اول و دوم است که در قلمرو بين المللي مسئله حقوق بشر ، مطرح مي گردد . خصيصه ي انفعالي بودن اعلاميه هاي حقوق ، موجب آن شده است که تدوين کنندگان آن نتوانند فارغ از هر گونه افراط و تفريط و با نظري معتدلانه ، جامع نگر و حقيقت ياب به انسان و حقوق او توجه کنند ودر نتيجه همين عامل است که اعلاميه ها با کاستي ها و اشکالاتي مواجه است .دوم آن که ، تبيين و تدوين حقوق بشر ، در جوامع اروپايي که براي انسان ، زن ، آزادي و کرامت ، چندان ارزش و حقي - حتي به لحاظ تئوريک - قائل نبودند ، گامي ارزشمند در جهت احياي انسان و انسانيت محسوب مي شود ، اما نسبت به جوامع اسلامي و حداقل نسبت به فقه و حقوق اسلام ، که چهارده قرن قبل ، بيشترين ارزش را براي انسان ، زن ، خانواده ، آزادي ، کرامت ، تساوي و برابري ، حق مبارزه با ظلم و ... قائل بوده است پيشرفتي محسوب نمي گردد .ب) محتواي اعلاميه جهاني حقوق بشراعلاميه جهاني حقوق بشر ، شامل يک مقدمه و 30 ماده است که چون بدون ذکر عنوان و سر فصل به صورت پشت سر هم آمده است ، دسته بندي واحدي نسبت به آن وجود ندارد و شارحين آن ، هر يک بر حسب ذوق و سليقه ي خود ، دسته بندي هايي را ارائه کرده اند . شايد بتوان ، مطالب اعلاميه را در شش بخش اصلي زير ، خلاصه و طبقه بندي کرد .بخش اول :ديدگاهها ، اصول و مباني . در مقدمه اعلاميه ، پس از آن که به علل تدوين اعلاميه و لزوم آن مي پردازد ديدگاههاي بنيادين تدوين کنندگان را نسبت به انسان مطرح ساخته و سپس در مواد يک و دو اعلاميه ، به بيان اصول حقوقي مبتني بر اين ديدگاهها مي پردازد که شامل اين موارد مي شود :1- وحدت خانواده بشري ؛2- کرامت و ارزش ذاتي انسان ؛3- حقوق بنيادين و غير قابل انتقال مرد و زن ؛4- آزادي ، برابري و برادري .بخش دوم :حقوق ، آزادي ها و مصونيتهاي شخصي . اعلاميه در مواد 3 تا 11 به اهم حقوق و آزادي هاي شخصي ، نظير حق حيات ، حق آزادي جسماني و حقوقي ، حق داشتن امنيت ، اصل برائت ، مصونيتهاي شخصي و منع توقيف ، حبس ، تبعيد و شکنجه ، مصونيتهاي قضايي و حق مراجعه برابر و مساوي به دادگاهها وحق رسيدگي علني ، اصل قانوني بودن جرايم و مجازاتها پرداخته است .بخش سوم :حقوق بنيادين فرد در رابطه با خانواده ، سرزمين ، اشياء و جهان خارج .مواد 12 تا 17 اعلاميه شامل موارد فوق است و به مسائلي همچون تساوي حق ازدواج براي زن و مرد ، حق داشتن اقامتگاه ، مهاجرت ، آزادي رفت و آمد ، حق مالکيت و حق تابعيت پرداخته است .بخش چهارم :حقوق و آزاديهاي عمومي و سياسي بنيادين .اعلاميه در مواد 18 تا 21 به داشتن حق و آزادي انديشه ، عقيده ، مذهب ، بيان ، تشکيل اجتماعات ، مشارکت در اداره عمومي کشور و اشتغال به مشاغل دولتي پرداخته است .بخش پنجم :حقوق اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي .در مواد 22 تا 27 اعلاميه به اين موارد تصريح شده است : حق کار ، آزادي سنديکايي ، حق برخورداري از تأمين اجتماعي ، حق تفريح ، تعليم و تربيت ، حق شرکت در زندگي فرهنگي و پيشرفت علمي و حق حمايت از ابداعات علمي و ادبي .بخش ششم :چگونگي ارتباط فرد و جامعه ، تکاليف فرد در برابر جامعه ، محدوديتهاي حقوق و آزادي هاي فردي و روش تفسير اعلاميه . مواد 28 تا 30 اعلاميه به اين مسائل پرداخته است .ج) نقد اعلاميه جهاني حقوق بشرنقد و انتقاد از اعلاميه جهاني حقوق بشر ، به معناي ناديده گرفتن نقاط مثبت آن نيست ، چه همان طور که پيشتر اشاره شد مفاهيم عالي اخلاقي و انساني مذکور در اعلاميه ، همچون تساوي و برابري و برادري انسانها ، کرامت ذاتي انسان ، وحدت خانواده بشري - که به طور مستقيم و يا غير مستقيم برگرفته از اديان الهي و توحيدي است - نمي تواند مورد انکار و نفي قرار گيرد . اين اصول مذکور در اعلاميه ، اگر از اديان الهي هم سرچشمه نگرفته باشند ، حداقل آن است که اصولي هستند که از قرنها قبل از تدوين اعلاميه مورد تأکيد و سفارش اديان بوده اند .از سوي ديگر ، صرف اشتراک اعلاميه و اديان الهي در اصول مذکور نيز موجب مصونيت اعلاميه از نقد و انتقاد نمي شود ؛ زيرا اعلاميه در برخي اصول خود ، از ره آوردهاي ديني عقب مانده و يا از آن پيشي گرفته و به همين جهت به کاستي يا اشکال مبتلا شده است . به هر حال در اين نقد سريع و گذرا ، هم به جهات مثبت و هم به جهات منفي اشاره مي شود .اول : جهات مثبت :شايد اصلي ترين جهت مثبت اعلاميه آن باشد که آرمانهاي عالي انساني و فطري را هر چند به صورتي کلي تدوين نموده و بر اجراي آن تأکيد ورزيده است . آرمانهايي که گذشته از انساني و فطري بودنشان ، نتيجه تلاشها و مبارزات مصلحان جامعه بشري در طول تاريخ ، اعم از پيامبران و حکيمان و ... بوده است . حداقل تأثير مثبت اين اعلاميه - حتي اگر در خارج هم عملا تحقق پيدا نکند - اين است که بر بسياري از مظالم ، تبعيضها ، ستمها ، محدوديتها و نابرابريها ، که سالها و قرنها با صورت و شکلي قانوني بر محرومين - بويژه در مغرب زمين - تحميل مي شد خط بطلان کشيد و آنها را غير قانوني اعلام کرد و در مقابل ، اصل را بر آزادي و برابري و برادري انسان نهاد .دوم : جهات منفي :غير از انتقادي که به لحاظ محتوايي ممکن است نسبت به هر يک از مواد اعلاميه جداي از ساير مواد ، وجود داشته باشد ، چند انتقاد کلي به مجموعه ي اعلاميه جهاني حقوق بشر وارد است :1- عدم صلاحيت لازم و کامل قانونگذار ؛ در بحث از مکتب حقوقي اسلام گفتيم ، که انسان مستقل از خداوند و وحي ، فاقد صلاحيت کامل و لازم علمي ( انسان شناختي ) ، اخلاقي و معنوي ( دوري از خودخواهي و منفعت طلبي ) و عيني و واقعي ( دوري از خطا و نسيان ) براي قانونگذاري است . اين واقعيت نسبت به تدوين کنندگان اعلاميه جهاني حقوق بشر نيز صادق است . به همين سبب است که اعلاميه ، علاوه بر نقصها و نقضهاي محتوايي ، فاقد مقبوليت عمومي و جهاني است ، چرا که علاوه بر اختلاف نظر انسان شناختي ، تدوين کنندگان اعلاميه و يا حداقل سياستگذاران اصلي و تصويب کنندگان ، نه تنها از صلاحيت کامل اخلاقي برخوردار نبوده ، بلکه بعضا متهم رديف اول جنايات عليه بشريت نيز بوده اند . به عنوان مثال ، تلقي خاصي که اعلاميه از خدا ، مذهب و انسان دارد ، مورد قبول بسياري از دين باوران و يا حداقل مسلمانان ، که جمعيتي حدود يک پنجم جمعيت کره زمين را تشکيل مي دهند نيست .2- فقدان شالوده هاي نظري ؛ در بحث از نظام حقوقي اسلام گفتيم که يکي از ويژگي هاي يک سيستم کارآمد ، انسجام و هماهنگي بين قواعد و اجزاء سيستم با زير ساختهاي آن است . از اين جهت اعلاميه بنايي زيبا را مي ماند که مبنايي سست دارد . توضيح آن که اعلاميه بر يک جهان بيني متقن و روشني که قدرت اثبات آن را داشته باشد استوار نيست ، بلکه زير بناي آن التقاطي از انديشه هاي مختلفي است که نه تک تک و نه مجموعا قدرت اثبات اصولي چون کرامت ذاتي انسان ، آزادي و آزادگي او ، برابري و برادري انسانها را ندارند .تدوين کنندگان اعلاميه ، اصول مذکور در آن را بسان ميوه هاي شيرين و گوارايي از درخت اصلي آن ، - درخت دين و وحي و مکتب انبياء ، - جدا کرده و به عاريت بر درخت مصنوعي خود نشانده اند که نه تنها هرگز چنين ميوه اي از آن نرويد ، بلکه توان حفظ و تحمل چنين ميوه اي را نيز ندارد .3- عدم هماهنگي و انسجام ؛ اعلاميه از دو ناهماهنگي برون سيستمي و درون سيستمي بشدت رنج مي برد . از يک سو با ناديده انگاشتن اصيل ترين واقعيت هستي ، يعني خداوند متعال و در نتيجه عدم توجه به نقش اراده او در تدبير تکويني و تشريعي جهان و انسان ، و نيز ناديده گرفتن جهان آخرت و ابعاد جاويد روح انساني ، فقط به تنظيم ناقص بخشي از واقعيات مربوط به زندگي انسان پرداخته است . تنظيمي که با واقعيتهاي اعتقادي بسياري از مردم جهان سازگار نبوده و اعلاميه را در عمل خنثي مي سازد .و از سوي ديگر ، در نتيجه همين بينش محدود و تنگ ، برخي از مواد اعلاميه نيز ، به عنوان اجزاء يک سيستم ، با يکديگر تعارض دارد . به عنوان مثال مي توان از تعارض موجود بين اعتقاد به کرامت ذاتي انسان و آزادي مطلق در اعلاميه و يا التزام به آزادي مذهبي و تساوي مطلق انسانها ، ياد کرد .توضيح آن که از يک سو ، مواد 1 ، 2 و 7 اعلاميه بر تساوي حقوقي تمام افراد تأکيد کرده است و در ماده 16 نيز صريحا نقش مذهب در ازدواج را نفي مي کند و از سوي ديگر به موجب ماده 18 ، همه مردم از حق داشتن دين و مذهب و رفتار مذهبي ، به طور مطلق برخوردارند . حال اگر در دين و آييني در امر ازدواج محدوديتهاي مذهبي وجود داشته باشد ، اين محدوديت به موجب ماده 18 مشروع و مقبول است و به موجب مواد 1 ، 2 ، 7 و 16 نامشروع و غير مقبول است . چرا که مخالف با اصل تساوي افراد در ازدواج است .تعارض ديگر را بين ماده 18 فوق الذکر و ماده 3 مبني بر حق حيات مي توان يافت . چرا که يک هندو به موجب آيين خويش و به استناد ماده 18 حق قرباني ساختن فرزند خود را در برابر خداوند دارد در حالي که ماده 3 چنين اجازه اي را به او نمي دهد .همچنين در ماده 29 اعلاميه اشکالاتي بر اصل آزادي وارد است ، که به مناسبت بحث از اين اصل به آنها خواهيم پرداخت .4- عدم توجه به تکاليف ؛ اعلاميه فقط به بيان حقوق و آزادي هاي افراد بسنده کرده و از تکاليف و وظائف آنان ، جز در يک ماده ، آنهم به صورت کلي و مبهم ، ياد نکرده است .شايد علت اين کاستي در اعلاميه را درجهان بيني پديد آورندگان و زيرساختهاي اعلاميه بتوان ريشه يابي کرد : انديشه هايي که از اثبات اين گونه تکاليف عاجزند ، چرا که انسان را در حصار تنگ دنيا ، دنيايي فارغ از خدا ، زنداني کرده اند .د) اسلام و اعلاميه جهاني حقوق بشر ( موضوع ، نقاط اشتراک و افتراق )اول : انسان ، موضوع حقوق بشر اسلاميدر نگاه نخست ، ممکن است براي برخي ، عنوان حقوق بشر اسلامي تناقض آلود جلوه کند . زيرا اگر يک نظام حقوقي ، بشري است ، ديگر نمي تواند وابسته به يک مکتب و از جمله اسلام باشد و اگر اسلامي است ديگر بشري نيست و همه بشريت را شامل نمي شود . در يک کلام و خلاصه ، حقوق بشر اسلامي ، حقوق انسان مسلمان است و شامل غير مسلمانان نمي شود تا عنوان حقوق بشر بر آن صادق باشد . در پاسخ اين اشکال به يک بيان نقضي و يک جواب حلي مي توان اشاره کرد .توضيح آن که : اين اشکال نسبت به اعلاميه جهاني حقوق بشر نيز صادق است ، چرا که اين اعلاميه نيز توسط همه ابناء بشر ، و حتي توسط همه دولتها تنظيم نشده است . و حداقل در هنگام تولدش ، تنها تصويب 48 کشور را به همراه داشته است . بنابراين بايد آن را حقوق بشر اروپايي دانست نه حقوق جهاني بشر. صرف نظر از اين پاسخ نقضي ، پاسخ حلي اين است که جهاني يا غير جهاني بودن يک نظام حقوقي ، به جهاني بودن واضع حقوق بستگي ندارد بلکه وابسته به جهاني بودن موضوع آن است . در خصوص موضوع مورد بحث ، هر گاه واضع قانون - هر کس و هر شخصيت حقيقي و حقوقي که باشد - انسان را به طور مطلق ، جداي از ويژگي هاي نژادي ، قومي ، ملي ، اقليمي ، زباني و ... در نظر بگيرد حقوق و تکاليف او را برشمرد ، اين نظام حقوقي ، از ويژگي جهاني بودن برخوردار است ( اگرچه مورد قبول جهانيان هم واقع نشود ) و اعلاميه جهاني حقوق بشر هم از اين نگاه ، جهاني است وگرنه تدوين کنندگان و تصويب کنندگان اوليه اش تمام کشورهاي جهان نبوده اند . با اين توضيح ، جهاني بودن حقوق بشر اسلامي و تناقض آلود نبودن اين عنوان ، روشن مي شود زيرا در نظام حقوق بشر اسلامي ، مطلق انسان است که موضوع حق و تکليف قرار گرفته است نه فقط انسان مسلمان . خطابهاي قرآني « يا ايها الناس » ، « يا ايها الانسان» و « يا بني آدم » ، که بشريت را ، جداي از هر ويژگي ، مخاطب قرار داده است ، مؤيد اين مدعي است .دوم : انسان موضوع حقوق بشر اسلاميانسان موضوع اعلاميه ، تنها يک حيوان متکامل است ، که آغاز و انجامش به فاصله تولد تا مرگ خلاصه مي شود و بنابراين حقوق وتکاليف او نيز در همين قلمرو محدود ، معين مي گردد .اما انسان موضوع حقوق بشر اسلامي ، آفريده اي الهي است که از روح خداوندي در وجود او دميده شده (4) است و به همين جهت نه تنها از جاودانگي برخوردار است ، که گوهر وجود او و انسانيت انساني او ، نيز در گرو اين انتساب است ، انسان خدافراموش ، انسان از خود بيگانه است (5) و بر اين اساس ، حق و تکليف داشتن مذهب و توحيد ، بخوبي تحليل پذير و منطقي به نظر مي رسد ، چرا که اولين حق از حقوق بشر ، حق انسان بودن و انسان ماندن است و اين ويژگي بدون توحيد امکان پذير نيست .خلاصه کلام آن که ، هرچند موضوع حقوق بشر در اعلاميه و در اسلام به لحاظ شمول و قلمرو يکي است ، يعني موضوع در هر دو « مطلق انسان » است و از اين جهت هر دو مي توانند به وصف جهاني و يا بشري متصف گردند ، اما به لحاظ کيفي و انسان شناختي ، انسان موضوع اعلاميه با انسان موضوع حقوق بشر اسلامي ،متفاوت است و از همين جا است که بين نظام حقوق بشر اسلامي و اعلاميه ، اختلاف پديد مي آيد .بر اساس آنچه گذشت اينک مي توان نقاط اشتراک و افتراق دو نظام را بيان کرد و ويژگي هاي نظام حقوق بشر اسلامي را بر شمرد .سوم : نقاط اشتراک و افتراقهمان طور که در تاريخچه اعلاميه گفته شد ، حقوق مذکور در اعلاميه ، زاده ي انديشه انسان قرن بيستم نيست ؛ بلکه محصول و برآيند مبارزات انسانهاي آزاديخواه ، کمال طلب و تعاليم فلاسفه و دانشمندان و مهمتر از همه پيامبران الهي است و بر اين اساس کاملا طبيعي است که بسياري از مباني و اصول کلي اعلاميه ، و حقوق و آزادي هاي مندرج در آن ، نه تنها با اسلام ناسازگاري نداشته ، بلکه اسلام عزيز 14 قرن قبل به نحو کاملتري از آنها سخن گفته باشد . مباني و اصولي همچون کرامت انسان ، اصل آزادي و برابري انسانها ، اصل برائت و ساير حقوق و مصونيتهاي مذکور در اعلاميه ، در کليت خود ، از مسلمات تعاليم اسلام است . اما علي رغم اين نقطه اشتراک در عين حال بلحاظ دو ديدگاه متفاوت اعلاميه و اسلام به جهان و انسان ، و توجه کامل اسلام به بعد روحاني ، جاويد و آخرتي انسان ، و جهالت ، غفلت و يا تغافل اعلاميه نويسان از اين واقعيت ، چه بسا ممکن است اين اصول ، مباني و حقوق و مصونيتهاي مشترک از دو نوع تعريف ، تفسير و تحديد متفاوت برخوردار گردند . در فرازهاي آينده ، اين حقيقت بيشتر روشن خواهد شد .پي نوشت ها: 1. براي اطلاع بيشتر از تأثير گذاري اسلام و دانشمندان مسلمان بر دانش اروپايي ، مطالعه کتاب « دانش مسلمين » به قلم محمدرضا حکيمي ، سودمند است .2. جالب توجه است که در اعلاميه استقلال آمريکا ، به دليل وجود سياهپوستان ، از اصل تساوي و برابري اجتماعي سخن به ميان نيامده است و فقط به اصل آزادي و برابري سياسي به جهت استدلال و استناد براي دستيابي به استقلال بسنده شده است .3. اهم حقوقي که در اين معاهدات مورد حمايت قرار گرفته بود عبارتند از : حمايت از جان ، آزادي ، و برگزاري آزادانه مناسک مذهبي بدون تبعيض در خصوص نژاد يا مذهب . همچنين براي اتباع کشورهايي که معاهدات را به امضا رسانيده بودند ، مساوات در برابر قانون با استعانت از حقوق مدني و سياسي و حق ايجاد سازمانهايي براي اهداف مذهبي يا آموزشي و ... از اين نمونه مورد قبول واقع شده بود .4. و نفخت فيه من روحي .5. و لا تکونوا کالذين نسو الله فأنسيهم أنفسهم .منبع: کتاب فلسفه ي حقوق/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 698]
صفحات پیشنهادی
ارزيابي اعلاميه جهاني حقوق بشر
ارزيابي اعلاميه جهاني حقوق بشر الف) تاريخچه حقوق بشر و سير تدوين آنهرچند تدوين اعلاميه جهاني حقوق بشر ، پديده اي نوين است ، اما حقوق مذکور در آن ، قدمتي بس دراز ...
ارزيابي اعلاميه جهاني حقوق بشر الف) تاريخچه حقوق بشر و سير تدوين آنهرچند تدوين اعلاميه جهاني حقوق بشر ، پديده اي نوين است ، اما حقوق مذکور در آن ، قدمتي بس دراز ...
اعلاميه اسلامي حقوق بشر بر اعلاميه جهاني ارجحيت دارد
وي تصريح كرد: اعتقاد دارم اعلاميه اسلامي حقوق بشر بر اعلاميه جهاني حقوق بشر ارجحيت ... منشور حقوق بشر اسلامي: ارزيابي گذشته و چشم انداز آينده، منشور يا اعلاميه ...
وي تصريح كرد: اعتقاد دارم اعلاميه اسلامي حقوق بشر بر اعلاميه جهاني حقوق بشر ارجحيت ... منشور حقوق بشر اسلامي: ارزيابي گذشته و چشم انداز آينده، منشور يا اعلاميه ...
آموزش حقوق بشر(1)
درجريان كنفرانس بين المللي حقوق بشر كه در سال 1968 در تهران تشكيل گرديد تا پيشرفتهاي صورت گرفته از زمان پذيرش اعلاميه جهاني حقوق بشر ارزيابي گرديده و ...
درجريان كنفرانس بين المللي حقوق بشر كه در سال 1968 در تهران تشكيل گرديد تا پيشرفتهاي صورت گرفته از زمان پذيرش اعلاميه جهاني حقوق بشر ارزيابي گرديده و ...
غزه به روايت اعلاميه جهاني حقوق بشر
10 ژانويه 2009 – اما اين اقدامات مطابق ارزيابي هاي سران اين رژيم پيش نرفت و افكار عمومي ... مقدمه اعلاميه جهاني حقوق بشر مقرر مي دارد كه دولت هاي عضو اين اعلاميه متعهد ...
10 ژانويه 2009 – اما اين اقدامات مطابق ارزيابي هاي سران اين رژيم پيش نرفت و افكار عمومي ... مقدمه اعلاميه جهاني حقوق بشر مقرر مي دارد كه دولت هاي عضو اين اعلاميه متعهد ...
همايش منشور حقوق بشر اسلامي فردا برگزار ميشود
به مناسبت شصتمين سالگرد صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر همايش"منشور حقوق بشر ... منشور حقوق بشر اسلامي: ارزيابي گذشته و چشم انداز آينده، منشور يا اعلاميه اسلامي ...
به مناسبت شصتمين سالگرد صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر همايش"منشور حقوق بشر ... منشور حقوق بشر اسلامي: ارزيابي گذشته و چشم انداز آينده، منشور يا اعلاميه اسلامي ...
همايش منشور حقوق بشر اسلامي در تهران گشايش يافت
همايش منشور حقوق بشر اسلامي در تهران گشايش يافت همايش يك روزه منشور حقوق بشر ... اسلامي، ارزيابي گذشته و چشم انداز آينده"، "منشور يا اعلاميه اسلامي حقوق بشر"، ... بشر اسلامي به مناسبت شصتمين سالگرد صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر، توسط ...
همايش منشور حقوق بشر اسلامي در تهران گشايش يافت همايش يك روزه منشور حقوق بشر ... اسلامي، ارزيابي گذشته و چشم انداز آينده"، "منشور يا اعلاميه اسلامي حقوق بشر"، ... بشر اسلامي به مناسبت شصتمين سالگرد صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر، توسط ...
مسلمانان و اسناد بين المللي حقوق بشر (1)
مسلمانان و اسناد بين المللي حقوق بشر (1)-مسلمانان و اسناد بين المللي حقوق بشر ... تكيه متن، محدود به دو سند بين المللي ؛ يعني اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاقين 1966 .... اين مطلب بدين معنا است كه مساوات بايد براساس نتيجه مورد ارزيابي قرار گيرد.
مسلمانان و اسناد بين المللي حقوق بشر (1)-مسلمانان و اسناد بين المللي حقوق بشر ... تكيه متن، محدود به دو سند بين المللي ؛ يعني اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاقين 1966 .... اين مطلب بدين معنا است كه مساوات بايد براساس نتيجه مورد ارزيابي قرار گيرد.
اسلام و حقوق بشر (3)
در موادي از اعلاميه جهاني حقوق بشر آمده است: (21) ماده 1- تمام افراد بشر آزاد زاده ميشوند و از ... ناخود آگاه است كه با توجه به شرايط جديد و ارزيابي اين شرايط صورت ميگيرد.
در موادي از اعلاميه جهاني حقوق بشر آمده است: (21) ماده 1- تمام افراد بشر آزاد زاده ميشوند و از ... ناخود آگاه است كه با توجه به شرايط جديد و ارزيابي اين شرايط صورت ميگيرد.
اسناد بينالمللي حقوق بشر از ديدگاه اسلام
تكيه من محدود به دو سند بينالمللي است: اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاقين ۱۹۶۶ در ... مفاهيم مزبور به بررسي و ارزيابي مجددي، توسط گروهي از متخصصان بينالمللي و ...
تكيه من محدود به دو سند بينالمللي است: اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاقين ۱۹۶۶ در ... مفاهيم مزبور به بررسي و ارزيابي مجددي، توسط گروهي از متخصصان بينالمللي و ...
انديشه - حقوق بشر اسلامي؛ چالشها و راهكارها
انديشه - حقوق بشر اسلامي؛ چالشها و راهكارها انديشه - حقوق بشر اسلامي؛ چالشها و راهكارها ... صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر با موضوع «منشور حقوق بشر اسلامي؛ چالشها و راهكارها» در ... حقوق بشر اسلامي: امكان و ضرورت، اعلاميه 1991 حقوق بشر در اسلام: ارزيابي ...
انديشه - حقوق بشر اسلامي؛ چالشها و راهكارها انديشه - حقوق بشر اسلامي؛ چالشها و راهكارها ... صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر با موضوع «منشور حقوق بشر اسلامي؛ چالشها و راهكارها» در ... حقوق بشر اسلامي: امكان و ضرورت، اعلاميه 1991 حقوق بشر در اسلام: ارزيابي ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها