واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آنیلی، شهید میلیاردر (3): مصاحبه با دكتر ماركو باوا تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون به مناسبت هشتمين سالگرد شهادت آنيلي، راديو ايتاليايي جمهوري اسلامي ايران مصاحبهاي با دكتر ماركو باوا كارشناس امور اقتصادي انجام داده است. دكتر باوا مطالب افشاگرانهاي براي نشريات و فيلمهاي مستند درباره شهادت ادواردو نوشته و حتي در دادگاه در اين خصوص شهادت داده است:جناب آقاي دكتر باوا، تاكنون جرايد ايتاليا و اروپا درباره مرگ مشكوك ادواردو آنيلي تحت عنوان خودكشي صحبت كردهاند. نظر شما كه تاكنون بيش از هر كسي در اين مورد مطلب نوشتهايد و يا در فيلمهاي مستند و حتي در دادگاه شهادت دادهايد چيست؟از همان سالهاي 88-1987 كه من در يك جلسه كاري با ادواردو آشنا شدم مساله سلب جانشيني او مطرح بود. من در آن جلسه مشاوره مهمي در اين زمينه به او دادم و از همان جا دوستي ما شروع شد. به جرات ميتوان گفت كه «ادواردو آنيلي» عليرغم موقعيت اجتماعي اقتصادي بسيار بالايي كه داشت، انساني بسيار شفاف و رئوف بود. او آگاهانه و با كمال تواضع، تمام تلاش خود را در راه خدمت به فراموششدگان و زيردستان جامعه به كار ميگرفت و عقيده داشت بايد از آنچه در اختيار دارد كه ثروتي افسانهاي و بسيار زياد بود براي كمك به افراد آسيبپذير و محروم استفاده نمايد، ثروتي كه عقيده داشت به او رسيده است. چون در خانوادهاي فوقالعاده غني به دنيا آمده بود و من در نهايت او را مردي يافتم كه عليرغم قدرت و ثروت زيادش انساني ساده، شفاف و بخشنده بود.آيا شما در جريان تشرف وي به اسلام بوديد؟من اين موضوع را از او به صورت بسيار كلي شنيدم، زيرا بيشترين مذاكرات بين ما، حول محورهاي اقتصادي و سياست بينالملل بود. من به ياد دارم كه او كشور جمهوري اسلامي ايران را به عنوان مليت و كشور دوم خود انتخاب كرده بود چرا كه در ايتاليا هميشه خود را در معرض خطر ميديد. او كاملا بر اين امر كه در ايتاليا او را خواهند كشت، واقف بود و براي همين هر وقت اوضاع را تهديدآميزتر ميديد به ايران ميرفت و در آن جا احساس آرامش ميكرد، در حالي كه ارتباط «ادواردو» با ايالات متحده آمريكا بسيار بد بود و من به خاطر دارم كه هميشه راجع به سياستهاي «هنري كيسنجر» كه از شخصيتهاي سياسي يهودي آمريكاست شديدا انتقاد ميكرد. ادواردو در آمريكا متولد شد، در ايتاليا بزرگ شد ولي نهايتا كشور مورد علاقهاش ايران بود. او هر چند به اسلام بسيار علاقهمند بود ولي هرگز ارتباطش را با مقامات مذهبي كليسا، با پاپ ژان پل دوم و ساير مقامات بلندپايه كليسا قطع نكرد.در جلسه عمومي فيات كه در روز 31 مارس 2008 برگزار شد شما گفتيد: «ادواردو انيلي خودكشي نكرد، بلكه كشته شد و شريك جرم اصلي در قتل او ماموران حفاظتي شركت فيات هستند.» در اين باره بيشتر توضيح دهيد؟من بر اين ادعايم دلايل زيادي دارم. همه ميدانند كه وارد شدن در خانه آنيليها براي افراد ناشناس نه تنها مشكل بلكه غيرممكن است. چرا كه تمام خانواده فيات و ويلاي آنها پر از نگهبانان مسلح و ماموران حفاظتي بسيار كاركشته است.من با توجه به شناخت بسيار نزديك كه با مرحوم «انيلي» داشتم، به يقين ميگويم كه امكان خودكشي براي او وجود ندارد. به فرض محال اگر هم ميخواست خودكشي كند قطعا دست نوشتهاي از خود برجاي ميگذاشت و دليل اين كار را توضيح ميداد. نكته مهم و كليدي در نوع كارهايي است كه ادواردو انجام ميداد. خانواده ادواردو به طور بسيار جدي تصميم داشتند او را از جانشيني فيات بركنار كنند و براي جلب رضايت او مبلغ زيادي هم به او پيشنهاد كردند در حالي كه «ادواردو» هرگز اين امر را نپذيرفت. مساله دوم كه بسيار مهم بود مخالفت ادواردو با فرزندخواندگي داماد خانواده از سوي پدر ادواردو بود. جان الكان (John Elkan) به عنوان يك نجيبزاده و از شاهزادگان يهودي روسيه،قرار بود با دريافت نام خانوادگي انيلي، جانشين و وارث قطعي سناتور انيلي شود. ادواردو تصميم داشت با ايجاد تغييراتي اساسي در قسمت مديريت تجاري شركت فيات به خيلي از مسايل مبهم و زد و بندها پايان دهد. نكته ديگر اين است كه به غير از دادستاني ايتاليا، گزارش اداره پليس جنايي ايتاليا در دست من است كه با ارائه شواهدي سعي كردهاند قتل او را يك خودكشي جلوه دهند. شواهد صحنه قتل همگي حكايت از غيرواقعي بودن خودكشي دارند.به عقيده من كسي از آشنايان خانواده انيلي يا افرادي كه در منزل آنها رفت و آمد ميكردهاند، ادواردو را در خانه به قتل رسانده و سپس جنازه او را به زير پل انتقال دادهاند. من براساس مدارك و مستندات ميتوانم اين امر را اثبات كنم. انگيزههاي قتل به عقيده من بيشتر از يكي هستند؛ 1- به قدرت رسيدن ادواردو در فيات به اين معنا بود كه دست بسياري از قدرتهاي مافيايي و جنايتكار از اين كارخانه بسيار مهم قطع ميشد چرا كه او قطعا دستور بسياري از لابيهاي قدرت خارجي و داخلي را اجرا نميكرد. 2- همه ميدانستند كه او با ارتباط اقتصادي همهجانبه با لابي صهيونيسم روسيه به شدت مخالف بود و قطعا داماد خانواده انيلي كه از افراد بانفوذ و ثروتمند روسيه بود، هرگز نميتوانستاين مخالفت ادواردو را بپذيرد.«ادواردو انيلي» با «يلتسين» و تمام گروه او و جانشينانش به شدت مخالف بود و اين مخالفت خود را بارها اعلام كرده بود. با توجه به تمام اين دلايل و شواهد من نتيجهگيري و قضاوت را به عهده خوانندگان شما ميگذارم.تذکر : کلیه منابع در قسمت پایانی آمده است.کپی یا استفاده از مطالب این مقاله با ذکر منابع اصلی و نقل از راسخون بلا مانع است./خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 213]