محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844917233
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) روابط سالم اجتماعي سالم سازي روابط اجتماعي، داخلي يا خارجي، يکي از اصول شريعت اسلام است که معصومين (ع) در تحقق آن کوشا بودند که به بيان گوشه هايي از آن مي پردازيم:الف- حضور در اجتماع مسلمانان از جلوه هاي رابطه ي سالم، حضور فعال در کارهاي اجتماعي است که معصومين (ع) در اجتماعات سالم مثل نماز جمعه و جماعات شرکت مي کردند و هرگز خود را از جامعه ي اسلامي جدا ندانسته و در بين آنها حضور داشتند. امام رضا عليه السلام از حضرت امير (ع) نقل مي کند که فرمود:«ما و پيامبر (ص) در جنگ احزاب کانال حفر مي کرديم. » (1)شخصي از اهالي «بلخ» مي گويد:«با حضرت رضا عليه السلام در سفر به خراسان همراه بودم. هنگام صرف غذا، کليه ي افراد به همراه امام بر سر يک سفره نشستند، من به امام عرض کردم: براي شما سفره اي جداگانه مي اندازيم؟ امام فرمود:ساکت شو! پروردگار ما يکي، پدرمان يکي، مادرمان يکي، پاداش هم در برابر عمل دريافت مي کنيم. (اين تشريفات براي چه؟)» (2)ب - همنشيني با فقرا و ضعيفان پيکره ي اصلي امت اسلامي در قشر ضعيف و متوسط تشکيل مي دهد که راهنمايي و هدايت آنان بيشترين مسئووليت رهبر را در پي دارد. از اين رو، رهبران الهي، همواره کوخ نشينان را بر کاخ نشينان ترجيح مي دادند و در عين حال، پيشواي توانمندان نيز بودند و از ارشاد آنان نيز غفلت نمي کردند. خانه ي معصومين، همواره پناهگاه بي پناهان بود و آنها شب و روز، کمر به خدمت خلق خدا بسته بودند که صفحات زرين تاريخ اسلام، گوياي آن است. بيچارگان و ضعيفان جامعه، آنها را از خود مي دانستند، از اين رو رفتارشان با آن بزرگواران معصوم خوب و صميمي بود، و چنين رفتاري را هيچ گاه با حاکمان غيرالهي نداشتند. پيامبر (ص) با فقرا همنشين بود و با مساکين و بيچارگان غذا مي خورد و با دست خود به آنها غذا مي داد. (3)روزي تعدادي از فقرا و مساکين، خدمت رسول خدا (ص) بودند. چند تن از بزرگان قريش و ديگران نيز حضور يافتند و گفتند:«اي رسول خدا کاش اين جماعت مسکين را از خود دور مي کردي! و آنان را با ما در يک مجلس نمي نشاندي؛ ما دوست نداريم که با اينها در يک مجلس باشيم. آيه نازل شد:کساني را که هر بامداد و شامگاه، پروردگار خويش را مي خوانند و خواستار خشنودي او هستند طرد مکن، نه چيزي از حساب آنها برعهده ي توست و نه چيزي از حساب تو برعهده ي ايشان، اگر اينها را طرد کني، در زمره ي ستمکاران خواهي بود. » (4)پس از نزول اين آيه پيامبر (ص) فقرا و مساکين را طلبيد و مورد لطف و محبت بيشتر قرار داد. آنها اغلب در کنار رسول خدا (ص) بودند. (5)امام حسن عليه السلام بر عده اي مسکين گذشت که روي زمين نشسته و نان خشک مي خوردند آنان امام را به سفره ي خود دعوت کردند، امام کنارشان نشست و از نان آنان خورد. آن گاه همه ي آنها را به منزل خود دعوت کرد و به آنها پوشاک و خوراک داد. (6)از امام سجاد عليه السلام نيز شبيه آن را نقل کرده اند. (7)حضرت رضا (ع) وقتي به منزل مي آمد، همه خدمتگزارانش گرد او حلقه مي زدند، با هم مي نشستند و سخن مي گفتند. (8) چنين رفتارهايي از سوي پيشوايان جامعه، سبب تحکيم رابطه ي امام با امت و کاهش آلام اجتماعي مردم و کم شدن عقده هاي حقارت و حس تنفر فقيران و توانمندان مي گشت، به عبارت ديگر سبب ايجاد رابطه ي سالم اجتماعي مي شد. ج - رفتار با کودکان نسل نوخاسته، وارث نسل گذشته است و فرهنگ و ادب را از نسل پيشين مي آموزد. از اين رو، سالخوردگان بايد با کودکان، ارتباطي سالم و حساب شده داشته باشند تا آنان تربيت و پرورش يابند. معصومين عليهم السلام در برخورد با کودکان، بسيار ظريف و آگاهانه عمل مي کردند و اجازه نمي دادند ميان مسؤولان آينده ي جامعه با گردانندگان کنوني آن شکافي ايجاد شود و نسل نو از فرهنگ و آيين کهن خويش بيگانه باشد، رسول خدا (ص) به استقبال رزمندگان جنگ «موته» رفت و خود، عبدالله بن جعفر را، که خردسال بود، بر مرکب خويش سوار کرد و به ديگران نيز فرمود تا کودکان استقبال کننده را بر مرکبهايشان سوار کنند. (9) انس بن مالک مي گويد:«رسول خدا (ص) بر کودکان عبور مي کرد و بر آنها سلام مي کرد و سريع مي گذشت. » (10)کودکي را خدمت پيامبر آوردند تا براي او دعا کند، رسول خدا کودک را در دامن خود نشانده در همين وقت کودک بر لباس پيامبر ادرار کرد. مادرش بر سر او فرياد کشيد که... پيامبر فرمود: او را آزاد بگذاريد. آن گاه براي کودک دعا کرد و سپس برخاست و لباسش را تطهير کرد. (11)ذهن شفاف و دل صاف کودک از رفتار بزرگترها الگو گرفته، و نقش مي پذيرد، پس بايد با رفتاري نيکو و پسنديده، شخصيت آنان را ساخت. پيشوايان معصوم در اين باره چنين سفارش مي کردند:«اکروموا اولادکم و احسنوا ادابهم» (12)فرزندان خود را بزرگ و نيکو ادب کنيد. حضرت صادق عليه السلام از رسول خدا (ص) نقل مي کند که فرمود:«هرگاه به کودکان وعده داديد به آن عمل کنيد. » (13)اينها و سفارشات فراوان ديگري که از سوي ائمه (ع) درباره ي کودکان صادر شده، گوياي آن است که آن بزرگواران، هم خود با کودکان رفتاري نمونه داشته اند و هم به ديگران توصيه فرموده اند که با کودکان، رفتاري صحيح و آموزنده داشته باشند. د- شادکردن مؤمنان رفتار آدمي از قلب و فکرش نشأت مي گيرد و بهترين وسيله ي برقراري ارتباط سالم، به دست آوردن دل افراد است، شاد کردن ديگران واکنش زيباي آنان را درپي دارد و نشانه ي يکسويي و سلامت جامعه است، تأکيد فراوان معصومين (ع) بر شادکردن مؤمن، بيانگر اهميت آن است. روشن است که آن بزرگان چنين کار مهمي را ترک نمي کرده اند و در اهميت فراوان شاد کردن دل مؤمنين همين بس که حضرت صادق (ع) فرمود: پيامبر فرموده است: «ان احب الاعمال الي الله عز وجل ادخال السرور علي المؤمنين» (14)محبوبترين عمل نزد خداوند، شادکردن مؤمنان است. ه- عيادت مريض اضطراب دروني بيمار و يکنواختي و عدم تنوع در محيط زندگي، او را سخت خسته و فرسوده مي کند، بخصوص که حالت بيماري، رقت قلب و احساسات بيمار را تشديد و تهييج مي کند. در چنين ايامي، بيمار احتياج مبرم به محبت و غمخواري ديگران دارد و حيات اجتماعي حکم مي کند که بايد در چنين مواقعي همنوعان را دريافت.در فرهنگ اجتماعي اسلام، ديدار بيمار جايگاه ويژه اي دارد و از حقوق مسلم برادران ايماني بر يکديگر شمرده شده است و (15) پيشوايان ديني در زندگي خويش آن را مراعات مي کردند. رسول خدا (ص) از سلمان فارسي عيادت کرد و هنگام برخاستن به او گفت:«اي سلمان! خداوند بيماري را از تو بردارد و گناهان تو را ببخشد، دين تو را حفظ کند و جسم تو را تا پايان عمر سالم نگه دارد. » (16)همچنين نقل شد که آن حضرت از همسايه يهودي خود که مريض شده بود، عيادت کرد. (17)اميرمؤمنان (ع) به عيادت «صعصعه بن صوحان» رفت و به او فرمود:«مبادا از اينکه به عيادتت آمده ام بر ديگران فخر بفروشي. » (18)همچنين آنحضرت با اينکه از «زيد بن ارقم» خشمگين بود به عيادتش رفت. (19)حضرت صادق عليه السلام سراغ يکي از دوستانش را گرفت، گفتند مريض است. امام به عيادتش رفت و پهلوي سرش نشست و به او فرمود:«به خدا گمان نيکو داشته باش. » (20)بزرگان اسلام گاه و بي گاه نيز آداب عيادت بيمار را براي مردم بيان مي کردند و سعي داشتند که اين ادب اجتماعي به نيکويي انجام پذيرد. شخصي مي گويد من با تعدادي از دوستانم به عيادت يکي از دوستداران امام صادق (ع) مي رفتيم که در ميان راه به آن حضرت برخورديم، حضرت فرمود:«- قصد کجا داريد؟- به عيادت فلان کس مي رويم. - بايستيد، آيا ميوه، عطر و امثال اينها با خود برداشته ايد تا به او هديه کنيد؟- خير - مگر نمي دانيد که بيمار از اينکه کسي چيزي برايش ببرد احساس خشنودي مي کند؟» (21)و - تشييع جنازه مشايعت پيکر مؤمن نيز از جمله آداب اجتماعي است که معصومين (ع) آن را مراعات مي کردند و به پيروان خويش نيز تأکيد مي کردند که در تشييع جنازه ي مؤمن شرکت کنند. رسول خدا (ص) پا برهنه و بدون عبا در تشييع جنازه ي سعد بن معاذ شرکت فرمود. (22)اميرمؤمنان (ع) در تشييع جنازه اي شرکت داشت و صداي خنده اي را شنيد؛ بطور غيرمستقيم خنده کننده را ملامت کرد و جملات حکيمانه اي فرمود. (23)امام حسن مجتبي (ع) همراه جنازه اي رفت و هنگام دفن، در کناري ايستاد و با کسي صحبت مي کرد تا او را دفن کردند (24) امام باقر (ع) با اينکه راه رفتن برايش مشکل بود، در تشييع جنازه اي شرکت کرد و با اينکه ولي جنازه از او خواست که برگردد قبول نکرد و تا آخر مراسم حضور داشت. (25) حضرت صادق (ع) نيز در تشييع جنازه ي فرزندش اسماعيل بدون کفش و عبا شرکت کرد و فرمود:«صاحب عزا بايد بدون ردا باشد تا او را بشناسند. » (26)موسي بن سيار مي گويد: «در کوچه هاي «توس» با حضرت رضا عليه السلام سواره مي رفتيم، به جنازه اي برخورديم که تشييع مي شد، امام (ع) از اسب فرود آمد و جلو رفت تا خود را به تابوت رساند، در همين اثنا به من فرمود:هر کس دوستي از دوستان ما را تشييع کند، گناهانش بخشيده شود و مانند روز اول تولدش از گناه پاک گردد. » ما به همراهي ميت ادامه داديم تا او را در کنار گور نهادند. آن حضرت مردم را کنار زد و جلو رفت و دست بر سينه ي ميت نهاده، فرمود:«مژده باد تو را به بهشت، از اين ساعت به بعد بيمي بر تو نيست. » (27)ز- دلجويي از مصيبت ديدگان فرد مبتلا و ماتم زده درپي ملجأ و پناهي است که او را در تحمل مصيبت، ياري دهد و از آلام روحي او بکاهد، در چنين هنگامي شايسته است که هر انساني به مدد همنوع خود بشتابد و در تحمل مصيبت او را ياور باشد. معصومين (ع) در اين کار انسان دوستانه، که مورد تأکيد اسلام نيز هست، بر ديگران پيشقدم بودند و اين کار نيکوي اجتماعي را بگونه اي شايسته به انجام مي رساندند، مصيبت ديده را دلداري مي دادند و او را به آينده و اجر و پاداش الهي اميدوار مي ساختند. رسول خدا (ص) وقتي از شهادت جعفربن ابي طالب آگاه شد به منزل او رفت و به خانواده اش تسليت گفت و به دخترش فاطمه (ع) امر فرمود که تا سه روز براي آنها غذا تهيه کند و زنها را در خانه ي جعفر جمع کند تا برايش عزا برپا کنند. (28) عبدالله فرزند جعفر مي گويد:«رسول خدا (ص) به من فرمود: «به تو تبريک مي گويم که پدرت همراه ملائکه در آسمانها پرواز مي کند. » (29)اميرمؤمنان (ع) وارد مسجد شد و مردي را غمگين ديد، فرمود: چه شده؟ عرض کرد: پدر و برادرم را از دست داده ام. فرمود:«بر تو باد به تقواي الهي و بردباري، اگر صبر نباشد کارها تباه مي گردد. » (30)حضرت صادق (ع) مردي را، که مصيبت فرزند ديده بود، اين گونه تسليت داد:«خداوند براي فرزندت از تو نيکوتر است، و ثواب خدا براي تو از فرزندت بهتر است. » پس از آنکه شنيد آن مرد، زياد بي تابي مي کند، دوباره به ديدنش رفت و فرمود:«رسول خدا (ص) از دنيا رفت، آيا به او تأسي نمي کني؟ فرزندت سه چيز را پيش رو دارد که انشاءالله هيچ يک را از دست نمي دهد. شهادت به يگانگي خدا، رحمت الهي و شفاعت پيامبر (ص). » (31)هشام بن حکم مي گويد:«امام کاظم (ع) قبل و بعد از دفن ميت، صاحب عزا را تسليت مي داد. » (32)هرگاه خود ايشان از شرکت در مراسم عزا معذور بود، کسي را به عنوان نماينده نزد صاحب عزا مي فرستاد تا به او تسليت گويد، چنان که يونس بن يعقوب مي گويد: «امام صادق (ع) به من امر فرمود تا نزد «مفضل» بروم و به او تسليت گويم و فرمود: «به او بگو که ما نيز به مصيبت فرزندمان اسماعيل دچار شديم و صبر کرديم، تو نيز مانند ما صبر پيشه کن. » (33)گاهي اتفاق مي افتاد که به وسيله ي پيام کتبي، اهل مصيبت را تسلا مي دادند، علي بن مهزيار مي گويد: «امام جواد (ع) به مصيبت ديده اي نامه اي نوشت و او را تسليت داد و ضمن آن نوشته بود: «خدا بهترين فرزندان يک خانواده را مي گيرد تا اجرشان زياد باشد. خداوند اجرت را عظيم و عزايت را نيکو و قلبت را محکم گرداند و اميداوارم که بزودي خداوند جاي خالي او را پر کند. » (34)برخورد با مخالفان مخالفان معصومين (ع) اغلب سه گروه بودند کفار و مشرکان، مخالفان مذهب، و طاغوت ها. آن بزرگان با اخلاق کريمانه و برخوردي اصولي و عالمانه با هر يک از آن گروه ها روبه رو مي شدند که پاره اي از آنها را شرح مي دهيم:الف - غيرمسلمانان کفار و مشرکان فراواني از صدراسلام تا کنون در کشورهاي اسلامي زندگي کرده اند و تا وقتي که دست به اسلحه يا توطئه اي عليه نظام اسلامي نزده اند از مصونيت برخوردار بوده اند و کسي متعرض مال و جانشان نمي شده است. از اين رو، افراد جامعه از جمله معصومين عليهم السلام همواره به مقتضاي منش و شخصيت خويش با آنان روبرو شده و به آنان بي احترامي روا نمي داشتند. اتفاقي که ميان يکي از شاگردان امام صادق(ع) به نام مفضل و ابن ابي العوجا، مادي مسلک معروف، افتاد نشانگر واقعيت فوق است واقعه ي مزبور از اين قرار است:مفضل، پس از نماز عصر در مسجد پيامبر (ص) ميان منبر و قبر آن حضرت نشسته بود و درباره ي عظمت و شخصيت بزرگ پيامبر فکر مي کرد که مشاهده نمود، ابن ابي العوجا و يکي از همفکرانش به فاصله ي کمي وارد مسجد شدند و به گفتگو پرداختند اتفاقا اولين سخني که از ابن ابي العوجا به گوش مفضل رسيد در باره رسول خدا (ص) بود او به رفيقش مي گفت: عجب کار اين مرد (پيامبر اسلام) بالا گرفت و رسيد به جايي که کسي از آن بالاتر نرفته! رفيقش گفت: نابغه بود، ادعا کرد که با مبدأ کل جهان مربوط است و کارهايي عجيب و شگفت انگيز از او به ظهور رسيد که عقلها را متحير ساخت سپس ابن ابي العوجا درباره ي عقيده ي مادي خود صحبت کرد و اظهار داشت جهان سازنده و مدبري ندارد و خود به خود به وجود آمده است! همين که سخن او بدين جا رسيد، مفضل تاب نياورد، جلو رفت و با خشم و کينه بر سر ابن ابي العوجا فرياد کشيد و گفت: «اي دشمن خدا! خالق و مدبر خود را که تو را به اين شکل آفريده انکار مي کني؟ اندکي درباره ي خودت تفکر کن تا خالقت را بشناسي. » ابن ابي العوجا که مفضل را نمي شناخت، گفت: تو کيستي و از چه دسته اي؟ اگر اهل منطق و استدلال هستي، ما استدلال تو را مي پذيريم و اگر منطق نداري که ما را با تو کاري نيست. اگر هم از اصحاب جعفربن محمدي که او با ما اين گونه سخن نمي گويد. ما گاهي بالاتر از اين حرفها را به او مي زنيم، ولي او هرگز از کوره در نمي رود و با ما تندي نمي کند. هرگز عصبي نمي شود و دشنام نمي دهد. او با کمال بردباري و متانت سخنان ما را مي شنود. آن گاه با مهرباني جواب ما را مي دهد، با جمله هايي کوتاه و پرمغز، چنان راه را بر ما مي بندد که قدرت فرار از ما سلب مي گردد، تو اگر از اصحاب او هستي مانند او حرف بزن.(35)ب- مخالفان مذهب متأسفانه پس از ارتحال نبي اکرم (ص) مخالفتها با پيشوايان معصوم (ع) شدت گرفت و سبب شد که اکثريت امت اسلام از امامان واقعي خويش فاصله بگيرند، حتي اين فاصله و جدايي به دشمني و عناد انجاميد که پيشوايان شيعه، اولين قربانيهاي آن بودند. با اين وصف، هرگز عنان صبر و بردباري از کف ندادند و با نهايت بزرگواري با مخالفان خود - در هر سطحي بودند - برخورد کردند که چند نمونه را در زير مي آوريم:مردي از اهل شام، که تحت تأثير تبليغات معاويه قرار گرفته بود، به مدينه آمد و با امام حسن مجتبي (ع) برخورد کرد و تا آن جا که توانست به آن حضرت ناسزا گفت وقتي ساکت شد امام، رو به او کرد و پس از سلام و تبسم فرمود:«اي پيرمرد! گمان مي کنم در شهر ما غريبي، و در مورد ما به اشتباه افتاده اي. هر نياز و حاجتي که در اينجا داري ما برايت برآورده مي کنيم، از خوراک و پوشاک گرفته تا جا و مکان و غيره و تا در اين شهر هستي مهمان ما باش. » آن مرد وقتي چنين برخورد بزرگوارانه اي از امام مشاهده کرد با شرمندگي گفت:«گواهي مي دهم که تو شايسته ي امانتي، و خدا آگاه است که نمايندگي اش را در کجا قرار دهد. تا اين ساعت تو و پدرت علي (ع) نزد من از همه مبغوضتر بوديد و اينک کسي از شما نزد من محبوبتر نيست. » (36) همچنين آورده اند که مردي به حضرت زين العابدين (ع) پرخاش کرد و دروغهايي بر او بست، امام در پاسخش فرمود: «اگر من آن گونه ام که تو مي گويي از خدا طلب آمرزش مي کنم و گرنه براي تو آمرزش مي طلبم!» آن مرد، شرمنده شد و عرضه داشت:«قربانت گردم که پاک و منزهي! از شما پوزش مي طلبم. » (37)نتيجه اينکه آن پيشوايان عظيم الشأن، همواره تلاش مي کردند که فرقه گرايي و اختلاف مذهبي به اصطکاک و برخورد فيزيکي نينجامد و اختلاف عقيده باعث تشتت و تفرقه ي جامعه نگردد؛ با جاهلان و مغرضان بايستي کريمانه برخورد کرد و رفتاري مسالمت آميز نشان داد. (38)ج - ستمگران و جباران ترديدي نيست که اصلي ترين وظيفه ي معصومين (ع) حفظ و حراست دين مقدس اسلام از خطر نابودي و انحراف است و ايشان در هر شرايطي بايد اسلام را از اين دو خطر، نگه دارند. ديگر اينکه ما اعتقاد داريم پيامبران و پيشوايان معصوم (ع) داراي عصمت بوده، از هر خطا و اشتباهي منزهند و تمام گفتار و کردارشان، چه فردي، چه اجتماعي، صحيح و اصولي است. بنابراين، موضع گيريهاي معصومين (ع) در برابر طاغوت ها، يعني کساني که به ناحق بر مردم حکومت مي کردند، هم صحيح بوده و هم در راستاي ابقا و اجراي احکام اسلام، صورت گرفته است و تضاد ظاهري اين موضع گيريها نيز به اختلاف و تغيير شرايط زماني و مکاني برمي گردد، پس سکوت امام علي (ع)، صلح امام حسن (ع)، قيام حضرت سيدالشهداء (ع)، زندان رفتن موسي بن جعفر (ع)، قبول ولايت عهدي توسط امام رضا (ع) و غيره، همه در راستاي مرزباني از حماسه ي جاويد و جهاني اسلام انجام شده است. به عبارت ديگر معصومين (ع) هرگز با ستمکاران و جباران، سرسازش نداشتند و از آرزوهاي ايشان برچيده شدن بساط جور و جنايت آنان بود، ولي با درايت و تيز هوشي خاصي که داشتند همواره سياستي را اتخاذ مي کردند که به بقا و نصرت اسلام بينجامد و ملاک برخوردهاي ايشان با طاغوت ها چيزي جز اين نبود از اين روگاه، خشونت نشان مي دادند، گاه نرمش، گاه با صراحت و لحني کوبنده آنان را مي کوبيدند و گاه تقيه را شعار خويش قرار مي دادند، گاه بطور مستقيم عمل مي کردند و زماني غير مستقيم و هرگز ميدان مبارزه با جنايتکاران را خالي نمي کردند و تنها نسبت به شرايط مبارزه، تاکتيک ها را تغيير مي دادند. حتي اين برخورد خصمانه را در ديدارهاي خصوصي نيز ابراز مي کردند و تنفر خويش را نسبت به عقيده و عمل آنان ظاهر مي نمودند. پي نوشت ها:1. بحارالانوار، ج 16، ص 225.2. همان مدرک، ج 49، ص 101.3. همان مدرک، ج 16، ص 228.4. انعام، آيه ي 52.5. مجمع البيان، ج 3، ص 72، بيروت، با دخل و تصرف. 6. اعيان الشيعه، ج 1، ص 565.7. عوالم، ج 18، ص 92.8. اعيان الشيعه، ج 2، ص 15.9. تاريخ پيامبر اسلام، آيتي، ص 500.10. بحارالانوار، ج 16، ص 229.11. سنن النبي، ص 50.12. وسائل الشيعه، ج 15، ص 195.13. همان مدرک، ص 201.14. اصول کافي، ج 2، ص 151.15. همان مدرک، ج 2، ص 136.16. مکارم اخلاق، ص 361.17. همان مدرک، ص 359.18. بحارالانوار، ج 81، ص 226، اسلاميه.19. همان مدرک، ص 228.20. همان مدرک، ص 235.21. وسائل الشيعه، ج 2، ص 643.22. بحارالانوار، ج 81، ص 269.23. نهج البلاغه، فيض، حکمت 118.24. بحارالانوار، ج 81، ص 283.25. همان مدرک، ص 261.26. همان مدرک، ص 269.27. بحارالانوار، ج 49، ص 98.28. وسائل الشيعه، ج 2، ص 888.29. السيره الحلبيه، ج 3، ص 69.30. وسائل الشيعه، ج 2، ص 902.31. وسائل الشيعه، ج 2، ص 874.32. همان مدرک، ص 873.33. همان مدرک، ص 904.34. همان مدرک، ص 874.35. بحارالانوار، ج 3، ص 57-58.36. بحارالانوار، ج 43، ص 344.37. اعيان الشيعه، ج 1، ص 633.38. و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما - (فرقان، آيه ي 63).منبع: کتاب سيره معصومين (عليهم السلام)/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 967]
صفحات پیشنهادی
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام)
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) روابط سالم اجتماعي سالم سازي روابط اجتماعي، داخلي يا خارجي، يکي از اصول شريعت اسلام است که معصومين (ع) در ...
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) روابط سالم اجتماعي سالم سازي روابط اجتماعي، داخلي يا خارجي، يکي از اصول شريعت اسلام است که معصومين (ع) در ...
ايجاد تفاهم اجتماعي در سيره ي معصومين (عليهم السلام)
ايجاد تفاهم اجتماعي در سيره ي معصومين (عليهم السلام) «اصلاح ذات البين» و ايجاد ... (2)سالم سازي روابط قرآن مجيد، امت اسلامي را بسان خانواده اي مي داند که اعضاي آن با هم ...
ايجاد تفاهم اجتماعي در سيره ي معصومين (عليهم السلام) «اصلاح ذات البين» و ايجاد ... (2)سالم سازي روابط قرآن مجيد، امت اسلامي را بسان خانواده اي مي داند که اعضاي آن با هم ...
كم هزینه ترین لذت های دنیا
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين ... مشورت در سيره معصومين عليهم السلام روش معصومين عليهم السلام در وفاي ... تواضع در رفتار شناسي معصومين عليهم ... حمايت از ...
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين ... مشورت در سيره معصومين عليهم السلام روش معصومين عليهم السلام در وفاي ... تواضع در رفتار شناسي معصومين عليهم ... حمايت از ...
مهمان امام رضا(علیه السلام) باش!
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) امام رضا عليه السلام از حضرت امير (ع) نقل مي کند که فرمود:«ما و پيامبر (ص) در جنگ ..... از خوراک و پوشاک گرفته تا ...
روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) امام رضا عليه السلام از حضرت امير (ع) نقل مي کند که فرمود:«ما و پيامبر (ص) در جنگ ..... از خوراک و پوشاک گرفته تا ...
صبر در سیره امام مجتبی
وي گفت: مسلمانان با الگوگيري از سيره و منش امامان معصوم در رفتار و اخلاق ... روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) امام رضا عليه السلام از حضرت امير (ع) ...
وي گفت: مسلمانان با الگوگيري از سيره و منش امامان معصوم در رفتار و اخلاق ... روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) امام رضا عليه السلام از حضرت امير (ع) ...
حيا در احياء نهاد خانواده و جامعه از منظر قرآن و حديث
(8) در ارتباط با حياي زبان، روايات زيادي از حضرات معصومين (عليهم السلام) به ما ..... مکارم اخلاقي و تربيتي را با توجه به دستورات قرآن و سيره حضرات معصومين (ع) و .... اجتماع فرهنگ سازي شود تا از آثار ارزشمند آن همچون، روابط سالم اجتماعي، دينداري و ...
(8) در ارتباط با حياي زبان، روايات زيادي از حضرات معصومين (عليهم السلام) به ما ..... مکارم اخلاقي و تربيتي را با توجه به دستورات قرآن و سيره حضرات معصومين (ع) و .... اجتماع فرهنگ سازي شود تا از آثار ارزشمند آن همچون، روابط سالم اجتماعي، دينداري و ...
نقش تربيت اخلاقي در تحقق وظايف فردي و اجتماعي (2)
سيره نويسان از حسين بن علي (عليهم السلام) در توصيف برخوردهاي اجتماعي اميرمؤمنان علي ... (آل عمران: 159) اصل دوم: تکريم و جايگاه آن در روابط اجتماعي به طور کلي در .... (39) رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با آنکه معصوم بودند، نيازي به مشورت .... عمير و سعد بن ابي وقاص، ابو عبيده جراح و سالم موسي أبي خديفه، سعيد بن زيد و طلحة ...
سيره نويسان از حسين بن علي (عليهم السلام) در توصيف برخوردهاي اجتماعي اميرمؤمنان علي ... (آل عمران: 159) اصل دوم: تکريم و جايگاه آن در روابط اجتماعي به طور کلي در .... (39) رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با آنکه معصوم بودند، نيازي به مشورت .... عمير و سعد بن ابي وقاص، ابو عبيده جراح و سالم موسي أبي خديفه، سعيد بن زيد و طلحة ...
انسجام اسلامي از نگاه اهلبيت عليهم السلام
انسجام اسلامي از نگاه اهلبيت عليهم السلام اين اختلاف از زبان هرکس باشد، اين زبان، زبان شيطان است، چه از ... حل مشکلات اجتماعي در سيره عملي معصومين (عليهم السلام) ...
انسجام اسلامي از نگاه اهلبيت عليهم السلام اين اختلاف از زبان هرکس باشد، اين زبان، زبان شيطان است، چه از ... حل مشکلات اجتماعي در سيره عملي معصومين (عليهم السلام) ...
فیلمی جنجال بر انگیز!
احادیث و روایات: امام علی (ع):در حقيقت خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگداشت و مايه پيروزى و ياور خود قرارش .... روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) ...
احادیث و روایات: امام علی (ع):در حقيقت خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگداشت و مايه پيروزى و ياور خود قرارش .... روابط سالم اجتماعي در سيره معصومين (عليهم السلام) ...
شيوه هاي قرآن در درمان مشکلات عاطفي و جنسي زوجين در نهاد خانواده
شيوه هاي قرآن در درمان مشکلات عاطفي و جنسي زوجين در نهاد خانواده نويسنده: ... با ازدواج پيمان زناشوئي محکم ترين قرارداد اجتماعي به وجود مي آيد که مي توان آن ... و تشکيل خانواده تأکيد ورزيده و آن را يک سنت الهي در سيره انبياء و رسولان الهي دانسته است. ... معصومين عليهم السلام) در موارد متعددي صحبت از پاداش اُخروي در روابط جنسي نموده اند.
شيوه هاي قرآن در درمان مشکلات عاطفي و جنسي زوجين در نهاد خانواده نويسنده: ... با ازدواج پيمان زناشوئي محکم ترين قرارداد اجتماعي به وجود مي آيد که مي توان آن ... و تشکيل خانواده تأکيد ورزيده و آن را يک سنت الهي در سيره انبياء و رسولان الهي دانسته است. ... معصومين عليهم السلام) در موارد متعددي صحبت از پاداش اُخروي در روابط جنسي نموده اند.
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها