تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835246145
امام مهدی(علیه السلام) وسنتهاي الهي
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام مهدی(علیه السلام) وسنتهاي الهي نويسنده: ابراهيم شفيعي سروستاني اشارهيکي از مهمترين موضوعاتي که به هنگام بحث از انقلاب جهاني امام عصر(علیه السلام) مطرح ميشود اين است که آن حضرت چگونه و با چه نيرويي در برابر نظام استکباري حاکم بر جهان ميايستد و همه تمدنهاي قدرتمند، امّا فاسد، را به زانو در ميآورد؟ آيا ايشان با قدرت نظامي و با بهرهگيري از تسليحات و تجهيزات پيشرفته و قدرتمند خود موفق به فروپاشي اين تمدنها ميشود، يا علل و عوامل ديگري در کار است؟ ترديدي نيست که حضرت مهدي(علیه السلام) با امدادهاي غيبي همراهي ميشود و همه قواي طبيعي و ماوراي طبيعي در خدمت ايشان است؛ اما به نظر ميرسد رمز اصلي پيروزي ايشان بر همه قدرتهاي شيطاني حاکم بر جهان، حرکت ايشان در مسير سنتهاي الهي حاکم بر هستي و هماهنگي اين سنتها با قيام رهايي بخش آن حضرت است. براي روشنتر شدن اين موضوع لازم است که به بررسي سنتهاي الهي حاکم بر عالم تکوين و تشريع بپردازيم.در شماره قبل پس از بررسي معناي لغوي سنّت، اصل تغييرناپذيري سنتهاي الهي و... به بررسي برخي از سنتهاي الهي حاکم بر جوامع انساني پرداختيم وگفتيم که براساس سنت تغيير ناپذير الهي، ظلم و بيدادگري عامل نابودي تمدنهاست. اينک ادامه بحث را با بررسي ديگر سنتهاي الهي حاکم بر جوامع پي ميگيريم.وقت و اجل شرط نابودي تمدنهااگر چه ظلم و ستم، خواه در صورت فردي و خواه در صورت اجتماعي آن، موجب نابودي اقوام و تمدنها ميشود، اما اين نابودي زماني به فعليت ميرسد که مهلت و اجل آن اقوام و تمدنها به سرآيد و به تعبير قرآن «موعد» نابودي آنها فرا رسد. به بيان ديگر از ديدگاه قرآن هر «جامعه مستقل از افراد، حيات و شخصيت و مدت و اجل» (1) مشخصي دارد و زماني که اين مدت و اجل به سرآيد ديگر هيچ چيز نميتواند مانع نابودي آن قوم و ملت شود. در اين زمينه آيات متعددي در قرآن وارد شده که از جمله ميتوان به اين آيات اشاره کرد:1ـ2ـ4. آيه 58 سوره کهفدر اين آيه، که پيش از اين نيز بدان اشاره شد، به صراحت بيان شده که سنت خدا بر اين نيست که به مجرد عصيان، نافرماني و ستمگري قومي آنها را گرفتار عذاب و هلاکت کند، بلکه خداوند براساس غفران و رحمت بي انتهاي خويش براي هر قومي موعد، اجل و يا سررسيدي تغييرناپذير قرار داده است و تا زماني که اين اجل سرنيايد، آن قوم هلاک نميشوند:وَرَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤَاخِذُهُم بِمَا کَسَبُواْ لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن يَجِدُواْ مِن دُونِهِ مَوْئِلاً.و پروردگار تو آمرزنده [و] صاحب رحمت است. اگر به [جرم] آنچه مرتکب شدهاند، آنها را مؤاخذه ميکرد، قطعا در عذاب آنان تعجيل مينمود [ولي چنين نميکند] بلکه براي آنها سررسيدي است که هرگز از برابر آن راه گريزي نمييابند.2ـ2ـ4. آيه 34، سوره اعرافدر اين آيه نيز بر اين موضوع تأکيد شده که هر امتي جدا از بقـا و فنــاي تک تک افراد آن، بقا و فناي خاص خود را دارد و زماني که اجل امتي فرارسد هيچ چيز نميتواند از آن جلوگيري کند:وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُونَ.و براي هر امتي اجلي است؛ پس چون اجلشان فرارسد، نه [ميتوانند] ساعتي آن را پس اندازند و نه پيش.3ـ2ـ4. آيه 48 و 49 سوره يونسدر آيات سخن از پرسشي است که از سوي مشرکان خطاب به رسول گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) مطرح شده است. آن پرسش اين است که: «خداوند چه زماني بين ما و بين تو قضاوت ميکند و ما را هلاک و ايمان آورندگان به تو را نجات ميدهد» به بيان ديگر مشرکان با کلامي که جنبه تعجيز و استهزا داشت ميخواستند به پيامبر بگويند که: «پروردگار تو هيچ کاري نميتواند بکند، و اين تهديدهاي تو، بيهودهاي بيش نيست، وگرنه چرا عجله نميکني و آن را عملي نميسازي؟» خداوند نيز در پاسخ اين استهزاي مشرکان به پيامبر خود خطاب ميکند که: «به آنها بگو من مالک نفع و ضرر خود نيستم، نه ميتوانم ضرري از خود رفع کنم و نه منفعتي را به سوي خود جلب نمايم. اما اينکه چرا عذاب خدا نازل نميشود به اين دليل است که هر امتي اجل معيني دارد که به هيچ وجه نميتواند از آن تخطي کند. آن اجل خواه ناخواه فرا ميرسد بي آنکه ساعتي از زمان مقرر خود، پيش يا پس افتد»: (2).وَيَقُولُونَ مَتَي هذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صدِقِينَ - قُل لاَّأَمْلِکُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلاَ نَفْعًا إِلاَّ مَا شَآءَ اللَّهُ لِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ فَلاَيَسْتَأخِرُونَ سَاعَةً وَلاَيَسْتَقْدِمُونَ.ميگويند: «اگر راست ميگوييد، اين وعده چه وقت است؟» بگو: «براي خود زيان و سودي در اختيار ندارم، مگر آنچه را که خدا بخواهد. هر امتي را زماني [محدود] است. آنگاه که زمانشان به سررسد، پس نه ساعتي [از آن] تأخير کند و نه پيشي گيرند.»در تفسير الميزان در ذيل اين آيه چنين آمده است:... هر امتي حياتي اجتماعي وراي حيات فردي که مخصوص تک تک افراد است دارد، و حيات اجتماعي هر امتي از بقا و عمر آن مقداري را دارد که خداي سبحان برايش مقدر کردهاست. و همچنين از سعادت و شقاوت و تکليف و رشد و ضد رشد و ثواب و عقاب سهمي را دارد، که خداي تعالي برايش معين فرموده است و اين حقيقت از چيزهايي است که تدبير الهي عنايتي به آن دارد. (3).4ـ2ـ4. آيه 61 سوره نحلاين آيه نيز چون آيه پيشين بر اين حقيقت تأکيد ميکند که کيفر الهي تنها در زمان معين آن فرا ميرسد:وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُـلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلکِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَي أَجَلٍ مُّسَمًّي فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لاَيَسْتَأخِرُونَ سَاعَةً وَلاَيَسْتَقْدِمُونَ.و اگر خداوند مردم را به [سزاي] ستمشان مؤاخذه ميکرد، جنبندهاي بر روي زمين باقي نميگذاشت، ليکن [کيفر] آنان را تا وقتي معين باز پس مياندازد، و چون اجلشان فرا رسد، ساعتي آن را پس و پيش نميتوانند افکنند.هر امتي جدا از بقا و فناي تک تک افراد آن، بقا و فناي خاص خود را دارد و زماني که اجل امتي فرارسد هيچ چيز نميتواند از آن جلوگيري کند5ـ2ـ4. در آيه 45 سوره فاطر همين تعبير تکرار شده است.6ـ2ـ4. در سوره نوح نيز موضوع اجل اقوام و امتها به بهترين شکلي بيان شده است. در آغاز اين سوره هدف از فرستادن نوح را انذار قومش پيش از فرارسيدن عذاب دردناک و به بيان ديگر سرآمدن اجل و وقت مقرر دانسته، ميفرمايد:إِنّآ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَي قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَکَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ.ما نوح را به سوي قومش فرستاديم که: «قومت را، پيش از آنکه عذابي دردناک به آنان رسد، هشدار ده.»آنگاه به نقل سخنان نوح خطاب به قومش پرداخته، ميفرمايد:قَالَ يقَوْمِ إِنِّي لَکُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ - أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ - يَغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَيُؤَخِّرْکُمْ إِلَي أَجَلٍ مُّسَمًّي إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَآءَ لاَيُؤَخَّرُ لَوْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ.[نوح] گفت: اي قوم من، من شما را هشدار دهندهاي آشکارم، که خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد. [تا] برخي از گناهانتان را بر شما ببخشايد و [اجل] شما را تا وقتي معين به تأخير اندازد. اگر بدانيد، چون وقت مقرر خدابرسد، تأخير بر نخواهد داشت.7ـ2ـ4. آيه 11 سوره رعددر اين آيه بر اين نکته تأکيد شده است که هرگاه اراده خداوند به نابودي قومي تعلق گيرد ديگر هيچ قدرتي نميتواند مانع تحقق اين اراده شود. به عبارت ديگر با فرارسيدن اجل مقرر هر قوم و پايان يافتن مهلت آنها، هيچيک از تواناييها، امکانات و تجهيزات آنها نميتواند اندکي اين اجل مقرر را به تأخير بيندازد:... وَ اِذا اَرادَ اللّهُ بِقَومٍ سوُءً فَلا مَرَدّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ.... و چون خدا براي قومي آسيبي بخواهد، هيچ برگشتي براي آن نيست و غير از او حمايتگري براي آنان نخواهد بود.نتيجهگيري:نتيجهاي که از آيات ياد شده به دست ميآيد چنين است:همه اقوام و تمدنهاي ستمپيشه، هر چند قدرتمند و داراي توان نظامي و اقتصادي قابل توجه، براساس سنت الهي، اجل و سرآمد معين و مشخصي دارند و بالاخره روزي طعم نابودي و فنا را ميچشند. در چنين روزي هيچکس و هيچچيز نميتواند مانع سقوط و فروپاشي آنها شود. حتي اگر آنها همه توان نظامي و اقتصادي خود را به کار گيرند حتي لحظهاي نيز نميتوانند اجل معيّن خود را به تأخير اندازند.براين اساس ميتوان گفت که چون در زمان ظهور امام مهدي(علیه السلام) اجل و مهلت تمدنهاي ستمپيشه به سر آمده و عمر آنها پايان يافته است، هرگونه مقاومتي از سوي اين تمدنها بيفايده است و هيچ عاملي نميتواند موجب بقا و استمرار حيات آنها شود و به همين دليل آن امام ميتواند در ظرف مدت نسبتا کوتاهي همه نظامها و حکومتهاي خودکامه، ستمگر و کفر پيشه را از روي زمين براندازد و حکومت عادلانه خود را برقرار سازد.تغيير نعمتها به دليل تغيير رفتار و روحيات امتهااز آيات متعددي از قرآن استفاده ميشود که اقبال و ادبار خداوند به هر قومي تابعي از روحيات، اعمال و رفتار آنهاست و بقا و زوال نعمتهاي الهي براي هر ملتي وابسته به عملکرد آن ملت است.استاد شهيد مرتضي مطهري در اين زمينه مينويسد:قرآن کريم نکته فوقالعاده آموزندهاي در مورد سنتهاي تاريخ يادآوري ميکند و آن اينکه مردم ميتوانند با استفاده از سنن جاريه الهيه در تاريخ، سرنوشت خويش را نيک يا بد گردانند... يعني سنتهاي حاکم بر سرنوشتها در حقيقت يک سلسله عکسالعملها و واکنشها در برابر عملها و کنشهاست. عملهاي معين اجتماعي عکسالعملها و واکنشها در برابر عملها و همه اقوام و تمدنهاي ستمپيشه، هر چند قدرتمند و داراي توان نظامي و اقتصادي قابل توجه، براساس سنت الهي، اجل و سرآمد معين و مشخصيدارندوبالاخرهروزي طعم نابودي و فنا را ميچشند. در چنين روزي هيچکس و هيچ چيز نميتواند مانع سقوط و فروپاشي آنها شودکنشهاست. عملهاي معين اجتماعي عکس العملهاي معيني به دنبال خود دارد. از اين رو در عين آنکه تاريخ با يک سلسله نواميس قطعي و لايتخلّف اداره ميشود، نقش انسان و آزادي و اختيار او به هيچ وجه محو نميگردد. (4).در اينجا به برخي از آياتي که اين موضوع از آنها استفاده ميشود اشاره ميکنيم:1ـ3ـ4. آيات 52 و 53 سوره انفالدر اين آيات پس از بيان اين موضوع که چگونه خاندان فرعون و کساني که پيش از آنها بودند، پس از کفر ورزيدن، به کيفر گناهان خود گرفتار آمدند، اين گرفتار آمدن را ناشي از يک قاعده کلي در نظام آفرينش دانسته، ميگويد: خداوند نعمتي را که بر قومي ارزاني داشته تغيير نميدهد، مگر آنکه آنها آنچه را در دل دارند تغيير دهند:کَدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ کَفَرُواْ بِـءَايتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ - ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَکُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَي قَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ.[رفتارشان] مانند رفتار خاندان فرعون و کساني است که پيش از آنان بودند: به آيات خدا کفر ورزيدند؛ پس خدا به [سزاي] گناهانشان گرفتارشان کرد. آري، خدا نيرومند سخت کيفر است. اين [کيفر] بدان سبب است که خداوند نعمتي را که بر قومي ارزاني داشت تغيير نميدهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغيير دهند، و خداي شنواي داناست.علامه طباطبايي در ذيل اين آيه ميفرمايد:عقابي که خداوند معاقبين را با آن عذاب ميکند هميشه به دنبال نعمت الهياي است که خداوند قبل از آن عقاب ارزاني داشته، به اين طريق که نعمت را برداشته عذاب را به جايش ميگذارد و هيچ نعمتي از نعمتهاي الهي به نقمت و عذاب مبدل نميشود مگر بعد از تبديل محلش که همان نفوس انساني است. پس نعمتي که خداوند آن را برقومي ارزاني داشته وقتي به آن قوم افاضه ميشود که در نفوسشان استعداد آن را پيدا کنند و وقتي از ايشان سلب گشته و مبدل به نقمت و عذاب ميشود که استعداد درونيشان را از دست داده و نفوسشان مستعد عقاب شده باشد. و اين خود يک قاعده کلي است در تبدل نعمت به نقمت و عقاب... (5).2ـ3ـ4. آيه 11 سوره رعددر اين آيه نيز به صراحت سرنوشت اقوام را ناشي از تغيير حال آن دانسته، ميفرمايد:... إِنَّ اللَّهَ لاَيُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ....... در حقيقت خدا حال قومي را تغيير نميدهد، تا آنان حال خود را تغيير دهند.علامه طباطبايي در ذيل اين آيه ميفرمايد:از قضاياي حتمي و سنت جاريه الهي يکي اين است که همواره ميان احسان و تقوي و شکر خدا، و ميان توارد نعمتها و تضاعف برکات ظاهري و باطني و نزول و ريزش آن از ناحيه خدا ملازمه بوده و هر قومي که احسان و تقوي و شکر داشتهاند خداوند نعمت را برايشان باقي داشته، و تا مردم وضع خود را تغيير ندادهاند روز بروز بيشتر کرده است... واما اينکه اگر فساد در قومي شايع شود و يا از بعضي از ايشان سر بزند نقمت و عذاب هم برايشان نازل ميشود. آيه شريفه از تلازم ميان آنها ساکت است، نهايت چيزي که از آيه استفاده ميشود اين است که: خداوند وقتي روش خود را تغيير ميدهد و عذاب ميفرستد که مردم رفتار خود را عوض کرده باشند، البته اين مطلب امکان دارد نه اينکه به فعليت در آوردنش واجب باشد؛ زيرا اين از آيه استفاده نميشود. (6).نتيجهگيري:گفتيم که براساس يکي از سنتهاي تغييرناپذير الهي، اقبال و ادبار خداوند به هر قوم يا ملتي تابعي از روحيات، اعمال و رفتار آنهاست و بقا و زوال نعمتهايي که خداوند به جامعهاي ارزاني داشته، ارتباطي ناگسستني با واکنشهاي آنها در برابر اين نعمتها دارد.از آيات متعددي از قرآن استفاده ميشود که اقبال و ادبار خداوند به هر قومي تابعي از روحيات، اعمال و رفتار آنهاست و بقا و زوال نعمتهاي الهي براي هر ملتي وابسته به عملکرد آن ملت استبه عبارت ديگر سرنوشت هر قومي در گرو عملکرد آنهاست، و هر قوم ميتواند با رفتار و اعمال مناسب و يا نامناسب خود سرنوشت خود را نيک و يا بد گرداند. بر اين اساس ميتوانيم بگوييم که در ظهور امام مهدي(علیه السلام) نيز خواست و تمناي دروني انسانها نقش دارد و قطعا اگر مردم از صميم دل خواهان درک نعمت بزرگ الهي؛ يعني وجود امام معصوم(علیه السلام) در جامعه شوند و با رفتار و عملکرد خود نيز اين موضوع را نشان دهند، خداوند نيز اين نعمت را بر آنها ارزاني خواهد داشت.امامت، وراثت و خلافت مؤمنان صالحيکي ديگر از قوانين و سنتهاي الهي حاکم بر جوامع بشري، خلافت، امامت و وراثت نهايي مستضعفان صالح و اهل ايمان است. از آيات متعددي از قرآن کريم چنين برميآيد که براساس يک قانون و سنت الهي، بندگان مؤمن و صالح خداوند که جز در مقاطع محدودي از تاريخ کره خاک، همواره به استضعاف کشانده شده و خوار شمرده ميشدند؛ در نهايت زمين را به ارث ميبرند و پيشوايان و حاکمان زمين ميگردند. برخي از اين آيات به شرح زير است:1ـ4ـ4. آيه 105 سوره انبيادر اين آيه با تعبير «کتبنا» که اشاره به يک امر ثابت، مقرّر و مفروض دارد، بيان ميکند که در کتابهاي آسماني وراثت بندگان صالح خدا پيش بيني شده است:وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاْءَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصّـلِحُونَ.و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم که زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.در تفسير الميزان در باره اين آيه چنين آمده است:«وراثت» و «ارث» به طوري که راغب گفته به معناي انتقال مالي است به تو بدون اينکه معاملهاي کرده باشي. و مراد از وراثت زمين اين است که سلطنتِ برمنافع، از ديگران به صالحان منتقل شود و برکات زندگي در زمين مختصايشان شود، و اين برکات يا دنيايي است که برميگردد به تمتع صالحان از حيات دنيوي که در اين صورت خلاصه مفاد آيه اين ميشود که به زودي زمين از لوث شرک و گناه پاک گشته جامعه بشري صالح که خداي را بندگي کنند و به وي شرک نورزند در آن زندگي کنند؛ همچنانکه آيه «وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَعَمِلُواْ الصّـلِحتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الاْءَرْضِ.... يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِکُونَ بِي شَيْءًا» (7) از آن خبر ميدهد. و يا اين برکات اخروي است که عبارت است از مقامات قربي که در دنيا براي خود کسب کردند، چون اين مقام هم، از برکات حيات زميني است هر چند که خود از نعيم آخرت است؛ همچنانکه آيه: «وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الاْءَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَآءُ» (8) که حکايت کلام اهل بهشت است و آيه: «أُوْلئـِکَ هُمُ الْوَرِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ» (9) بدان اشاره ميکند. از همين جا معلوم ميشود که آيه مورد بحث خاص به يکي از دو وراثتهاي دنيايي و آخرتي نيست بلکه هر دو را شامل ميشود. (10).2ـ4ـ4. آيه 55، سوره نوردر اين آيه خداوند به کساني که ايمان آورده و عمل صالح انجام ميدهند وعده ميدهد که سرانجام در زمين به خلافت ميرسند و از بيم و هراس رهايي مييابند:وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الاْءَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَُيمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَي لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لاَيُشْرِکُونَ بِي شَيْـءًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلئِکَ هُمُ الْفسِقُونَ.خدا به کساني از شما که ايمان آورده و کارهاي شايسته کردهاند، وعده داده است که حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد. همان گونه که کساني را که پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد، و آن ديني را که برايشان پسنديده است به سودشان مستقر کند، و بيمشان را بهبراساس يک قانون و سنت الهي، بندگان مؤمن و صالح خداوند که جز در مقاطع محدودي از تاريخ کره خاک، همواره به استضعاف کشانده شده و خوار شمرده ميشدند؛ در نهايت زمين را به ارث ميبرندايمني مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چيزي را به من شريک نگردانند، و هر کس از آن به کفر گرايد، آنانند که نافرمانند.علامه طباطبايي در تفسير اين آيه، پس از اشاره به اختلاف نظر فراواني که در ميان مفسران در زمينه مراد از اين آيه وجود دارد، و همچنين بيان ديدگاه خود در اين زمينه، ميفرمايد:آنچه از همه مطالب برآمد اين شد که خداي سبحان به کساني که ايمان آورده و عمل صالح انجام ميدهند، وعده ميدهد که به زودي جامعهاي برايشان تکوين ميکند که جامعه به تمام معنا صالح باشد، و از لکه ننگ کفر و نفاق و فسق پاک باشد، زمين را ارث برد و در عقايد افراد آن و اعمالشان جز دين حق، چيزي حاکم نباشد، ايمن زندگي کنند، ترسي از دشمن داخلي يا خارجي نداشته باشند، از کيد نيرنگ بازان، و ظلم ستمگران و زورگويي زورگويان آزاد باشند. و اين مجتمع طيب و طاهر با صفاتي که از فضيلت و قداست دارد هرگز تا کنون در دنيا منعقد نشده و دنيا از روزي که پيامبر(ص)مبعوث به رسالت گشته تا کنون، چنين جامعهاي به خود نديده، ناگزير اگر مصداقي پيدا کند، در روزگار مهدي (علیه السلام) خواهد بود؛ چون اخبار متواتري که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اهلبيت (علیهم السلام) در خصوصيات آن جناب وارد شده از انعقاد چنين جامعهاي خبر ميدهد. (11).نتيجهگيري:حاصل مباحثي که در اين قسمت بيان شد اين است که، براساس يک سنت تغييرناپذير الهي، حاکميت نهايي جهان از آن صالحان و مستضعفان است و بالاخره روزي جهان در اختيار صاحبان واقعي آن؛ يعني بندگان صالح و مؤمنان به خدا و رسول او، قرار ميگيرد. در اين روز جهانيان طعم شيرين عدالت، امنيت و معنويت را ميچشند و بيهيچ بيم و هراسي خداي يگانه را پرستش ميکنند. اما پرسش اين است که اينسنت الهي به دست چه کسي محقق خواهد شد؟ترديدي نيست که امام مهدي(علیه السلام) تنها تحقق بخش اين سنت الهي در تاريخ است و جز او کسي نخواهد توانست وعده خدا بر حاکميت صالحان را محقق کند. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت که چون امام مهدي(علیه السلام) تنها ذخيره الهي براي تحقق سنت ياد شده است، خداوند او را از راههاي گوناگون ياري خواهد داد تا بتواند سنتش را در ميان بندگان جاري و وعدهاش را محقق سازد. در اين صورت جايي براي اين پرسش که آن حضرت چگونه در برابر همه دنياي ظلم ميايستد و چگونه قدرتهاي نظامي و سياسي زمان ظهور را در هم ميشکند؟ باقي نميماند.پی نوشتها:(1). ر. ک: مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي(ع)، ص 17.(2). ر. ک: طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، ترجمهسيدمحمدباقر موسوي همداني ج 10، ص104ـ105.(3). همان، ص 105.(4). مطهري، مرتضي، همان، ص 19.(5). طباطبائي، سيد محمد حسين، همان، ج 10، ص 132.(6). همان، ج 13، ص 426 ـ 427.(7). سوره نور (24)، آيه 55.(8). سوره زمر )39(، آيه 74.(9). سوره مؤمنون )23(، آيه 11.(10). طباطبائي، سيد محمد حسين، همان، ج 14، ص 465 ـ 466.(11). همان، ج 15، ص 215.منبع: امام مهدي و سنتهاي الهي/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]
صفحات پیشنهادی
امام مهدی(علیه السلام) وسنتهاي الهي
امام مهدی(علیه السلام) وسنتهاي الهي نويسنده: ابراهيم شفيعي سروستاني اشارهيکي از مهمترين موضوعاتي که به هنگام بحث از انقلاب جهاني امام عصر(علیه السلام) مطرح ...
امام مهدی(علیه السلام) وسنتهاي الهي نويسنده: ابراهيم شفيعي سروستاني اشارهيکي از مهمترين موضوعاتي که به هنگام بحث از انقلاب جهاني امام عصر(علیه السلام) مطرح ...
تأملي درباب ارتباط وملاقات با امام زمان عليه السلام (1)
تأملي درباب ارتباط وملاقات با امام زمان عليه السلام (1)-تأملي درباب ارتباط ... سنت هاي جاري الهي بر پيامبران نسبت به حضرت مهدي (عج) بعداز ذکر سنت موسي (ع) وسنت ...
تأملي درباب ارتباط وملاقات با امام زمان عليه السلام (1)-تأملي درباب ارتباط ... سنت هاي جاري الهي بر پيامبران نسبت به حضرت مهدي (عج) بعداز ذکر سنت موسي (ع) وسنت ...
دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليه السلام (قسمت دوم)
دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليه السلام (قسمت دوم)-دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليه السلام (قسمت ... امنيّت كه از بزرگترين نعمتهاي الهي و از عالي ترين آرزوهاي انسان است، به دست ميآيد. .... ناتوی فرهنگی و 80 مقاله دیگر- مهدویت امام مهدی علیه السلام وسنتهاي .
دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليه السلام (قسمت دوم)-دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليه السلام (قسمت ... امنيّت كه از بزرگترين نعمتهاي الهي و از عالي ترين آرزوهاي انسان است، به دست ميآيد. .... ناتوی فرهنگی و 80 مقاله دیگر- مهدویت امام مهدی علیه السلام وسنتهاي .
پرسشهایی پیرامون آخرین حجت الهی(1)
پرسش اول: علل غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)چیست؟ ... ب) آزادی از بیعت طاغوت های زماندر برخی از روایات اسلامی آمده است که علّت و حکمت غیبت امام مهدی(علیه ... اگر غیبت امام مهدی(علیه السلام) نبود، «معتمد» عباسی که به خون آن حضرت تشنه ..... داده خواهد شد که یک زن در خانه اش به طریق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت می کند.
پرسش اول: علل غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)چیست؟ ... ب) آزادی از بیعت طاغوت های زماندر برخی از روایات اسلامی آمده است که علّت و حکمت غیبت امام مهدی(علیه ... اگر غیبت امام مهدی(علیه السلام) نبود، «معتمد» عباسی که به خون آن حضرت تشنه ..... داده خواهد شد که یک زن در خانه اش به طریق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت می کند.
امامت شيعي در انديشه ي امام خميني (قدس سره )(1)
امامت شيعي در انديشه ي امام خميني (قدس سره )(1)-امامت شيعي در انديشه ي امام ... از قرآن وسنت پيامبر اسلام (ع) در زمان هاي مختلف وشرايط مختلف ، اجتهاد واستنباط مي کند ... مسأله ي خلافت الهي در جهان هستي ، چه به صورت پيامبر (ص) وچه به صورت امام (ع) بر .... (ع) از علي بن ابي طالب (ع) گرفته تا منجي بشر ،حضرت مهدي صاحب الزمان (ع) که به ...
امامت شيعي در انديشه ي امام خميني (قدس سره )(1)-امامت شيعي در انديشه ي امام ... از قرآن وسنت پيامبر اسلام (ع) در زمان هاي مختلف وشرايط مختلف ، اجتهاد واستنباط مي کند ... مسأله ي خلافت الهي در جهان هستي ، چه به صورت پيامبر (ص) وچه به صورت امام (ع) بر .... (ع) از علي بن ابي طالب (ع) گرفته تا منجي بشر ،حضرت مهدي صاحب الزمان (ع) که به ...
جلوه های رویش های اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه
جلوه های رویش های اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه نويسنده:نوروز اکبری زادگانمنبع:عاشورا خروش بیداری علی رغم ریزش های اجتماعی ... احادیث و روایات: امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. .... سنت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند .
جلوه های رویش های اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه نويسنده:نوروز اکبری زادگانمنبع:عاشورا خروش بیداری علی رغم ریزش های اجتماعی ... احادیث و روایات: امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. .... سنت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند .
آخرالزمان و ویژگی های آن
احادیث و روایات: امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. ... محدودتر است به مدت زمانی که با ولادت حضرت مهدی(ع) آغاز شده، زمان غیبت صغری و کبری و ... البته اصطلاح دوم نزد اهل سنت و اصطلاح نخست نزد شیعیان شایع تر و رایج تر است. ... بزرگ الهی است که بسیاری از انسان های سست ایمان در این آزمایش های الهی مردود و عده ای ...
احادیث و روایات: امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. ... محدودتر است به مدت زمانی که با ولادت حضرت مهدی(ع) آغاز شده، زمان غیبت صغری و کبری و ... البته اصطلاح دوم نزد اهل سنت و اصطلاح نخست نزد شیعیان شایع تر و رایج تر است. ... بزرگ الهی است که بسیاری از انسان های سست ایمان در این آزمایش های الهی مردود و عده ای ...
سنت هاي الهي، معطوف به آينده جهان
قرآن و روايات، سعادت نهايي را از جمله سنت هاي الهي برشمرده اند. ... نهايي مستضعفان و حاکميت حق وعدالت، آن هم به دست حضرت مهدي (عج) آخرين حجت الهي است. .... امام صادق(ع) مي فرمايد: لايکون هذا الامر حتي يذهب تسعه اعشار الناس؛(14) فرج و ظهور تحقق نمي ...
قرآن و روايات، سعادت نهايي را از جمله سنت هاي الهي برشمرده اند. ... نهايي مستضعفان و حاکميت حق وعدالت، آن هم به دست حضرت مهدي (عج) آخرين حجت الهي است. .... امام صادق(ع) مي فرمايد: لايکون هذا الامر حتي يذهب تسعه اعشار الناس؛(14) فرج و ظهور تحقق نمي ...
امامان شيعه (عليه السلام) و برخورد با انحرافات
امامان شيعه (عليه السلام) و برخورد با انحرافات-امامان شيعه (عليه السلام) و برخورد با ... و راه ميانه، جاده مستقيم الهي است که قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش مي کند و گذرگاه سنت ... مناظره ها و احتجاج هاي مهيج و کوبنده امام حسين (ع) با معاويه ومزدوران و هواداران او ...
امامان شيعه (عليه السلام) و برخورد با انحرافات-امامان شيعه (عليه السلام) و برخورد با ... و راه ميانه، جاده مستقيم الهي است که قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش مي کند و گذرگاه سنت ... مناظره ها و احتجاج هاي مهيج و کوبنده امام حسين (ع) با معاويه ومزدوران و هواداران او ...
امام باقر علیه السلام چشمه زلال معرفت و علم
امام باقر علیه السلام چشمه زلال معرفت و علم چشمه جاری شکافنده علمها در بیابان ... میخواست سنتهای جدش رسول الله (ص) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم ... رسول اکرم اسلام (ص) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینی وحی الهی، وظایفی را ...
امام باقر علیه السلام چشمه زلال معرفت و علم چشمه جاری شکافنده علمها در بیابان ... میخواست سنتهای جدش رسول الله (ص) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم ... رسول اکرم اسلام (ص) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینی وحی الهی، وظایفی را ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها