تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ذكر زبان حمد و ثناء، ذكر نفس سختكوشى و تحمل رنج، ذكر روح بيم و اميد، ذكر دل صدق ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835138463




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کدام بهتر است؟ «واو عاطفه» یا «خطّ فاصله»؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کدام بهتر است؟ «واو عاطفه» یا «خطّ فاصله»؟
کدام بهتر است؟ «واو عاطفه» یا «خطّ فاصله»؟ نویسنده : جواد محدثی چه چیزی یا چیزهایی ما را به هم پیوند و چه چیزهایی پیوند را می‏گسلد؟این موضوع، هم در روابط خانوادگی و فامیلی مطرح است، هم در ارتباط‏های دوستانه و اجتماعی با مردم، و هم در پیوند با ملّت‏ها و ملیّت‏ها و آیین‏ها و سرزمین‏ها.چه کسی مرز را ابداع کرد؟ و چگونه می‏توان فراتر از مرزها اندیشید و فرامرزی زیست و جهانی بدون مرزهای جغرافیایی و انسجام یافته با عُلقه‏های انسانی و پیوندهای فکری و آیینی پدید آورد؟رسول خاتم(ص)، رسالتی جهانی داشت و مبعوث به سوی همه انسان‏ها و قومیّت‏ها بود. محتوای دعوتش نیز جهانی بود، نه محدود در حجاز یا مخصوص به عرب. به تعبیر قرآن: «برای همه مردمان (کافّةً للنّاس)» بود و «رحمتی برای جهانیان (رحمةً للعالمین)».مرز وطن اسلامی کجاست؟ تا هر جا که بانگ «لااله‏الااللّه» به گوش رسد و تا هر سرزمینی که موّحدی خداپرست، به این آیین عمل کند، چه شرق باشد چه غرب، چه حجاز و عراق، چه شام و یمامه، چه اقوام عرب زبان و ترک زبان، چه عجم و رومی و زنگی و بربر.به قول مولانا:این وطن، مصر و عراق و شام نیستاین وطن، جایی است کان را نام نیست.این ایده که «مرز» را عقیده و باور رسم می‏کند، نه سیم‏های خاردار و کوه‏ها و رودها و دره‏ها، عقیده‏ای وحدت‏آفرین است؛ وحدتی بر پایه «ایمان مشترک».در روایات ما نیز، بر «مرزهای ایدئولوژیک» تأکید شده است و محدوده‏های جغرافیایی و قراردادهای زمینی، هرگز به عنوان دیواری که بتوان امت مسلمان را از یکدیگر جدا کند و با این‏گونه خط‏کشی‏ها، حسّ نوع‏دوستی و احساس هم‏آیینی را کم‏رنگ کند، به رسمیت شمرده نشده است. در احکام فقهی نیز، گاهی که خطری متوجّه «بلاد اسلام» شود یا فتنه‏ای و دشمنی، یک مجموعه بزرگ و حسّاس را که با عنوانِ «کیان اسلامی» از آن یاد می‏شود مورد تهدید قرار دهد، تکلیف‏های فراتر از مرزهای قراردادی پیش می‏آید و دفاع از اسلام و کیان اسلامی، بر همگان یک وظیفه شرعی می‏شود. این، همان نگرش فراتر از مرزهاست که در متن آیین ماست و گاهی در حالت شمول، «جامعه بشری» را هم فرا می‏گیرد.مگر نه این است که داعیه «حکومت جهانی» بر پایه قسط و عدل که در «ایده مهدویّت» نهفته است، از چنین نگرشی حکایت می‏کند؟امام راحل، چنین نگاهی داشت و در اندیشه «بسیج تمامی نیروهای متعهد در سطح جهان» بود و حکومت اسلامی در ایران را هم طلایه آن جامعه جهانی و بدون مرز اسلام می‏دانست که در عصر مهدی موعود(ع) تشکیل خواهد شد. به این جملات از آن پیشوای فقید بنگرید: «من امیدوارم که همه ملّت‏های اسلام که به واسطه تبلیغاتی و فعالیت‏هایی که از [جانب] اجانب شد، اینها را از هم متفّرق کردند و مقابل هم قرار دادند، بیدار بشوند و همه با هم بشوند، یک دولت بزرگ اسلامی؛ یک دولت زیر پرچم «لااله‏الااللّه» تشکیل بدهند و این دولت بر همه دنیا غلبه بکند».1و نیز این سخن وحدت آفرین آن پیشوا: «مسلمین باید با هم «ید واحده» باشند. اینها باید دست واحد باشند، مجتمع باشند، یک باشند، خودشان را از هم جدا ندانند، مرزها را اسباب جدایی قلب‏ها ندانند. مرزها جدا، قلب‏ها با هم!».2این، هم نوعی حرمت نهادن به مقررات بین‏المللی و مرزهای جغرافیایی رایج است، هم به نوعی در نوردیدن این مرزها و نگاهی به پیروان اندیشه اسلامی فراتر از این مرزها. هم‏آری، هم نه! کسی می‏تواند جهان را این‏گونه ببیند که از پشت عینک مکتب به دنیا و انسان بنگرد. پیش از چنین بیان و گفتار، داشتن چنین نگرش و دیدی لازم است.«اقبال لاهوری» از این‏گونه متفکّران است. او با زبان شعر، این مفهوم و نگاه را مکرّر و زیبا برای خوانندگان آثارش القا کرده است. او می‏گوید:آنچه در آدم بگنجد، عالم استآنچه در عالم نگنجد، آدم است.3و بر اساس همین نگاه است که نه تنها جهان بدون مرز را تداعی می‏کند، بلکه انسان را فراتر از این عالم می‏داند، تا چه رسد به مرزهای موهوم و قراردادیِ این عالم. و چه زیبا می‏سراید:چیست دین؟ برخاستن از روی خاکتا زخود آگاه گردد جان پاکمی نگنجد آن‏که گفت: اللّه هودر حدود این نظام چارسوپر کشد از خاک و برخیزد ز خاکحیف اگر در خاک میرد جان پاکحیف اگر در آب و گل غلطد مدامحیف اگر برتر نپرّد زین مقامجان نگنجد در جهان، ای هوشمند!مرد حُر، بیگانه از هر قید و بندآن کف خاکی که نامیدی وطناین که گویی مصر و ایران و یمنبا وطن، اهل وطن را نسبتی استزان‏که از خاکش طلوع ملّتی است.4حال، اگر حُبّ وطن را از ایمان دانسته‏اند، به این خاطر است که مایه همبستگی و ایجاد وفاق و یگانگی است و به قول اقبال، طلوع یک ملّت، از خاک وطن بوده است. اگر از مهد یک ایمان و عقیده، یک امّت طلوع کند، آن باور مشترک و قلمرو حضور آن عقیده، «وطن معنوی» می‏شود که فراتر از آب و خاک و نژاد و زبان است.و آیا جز این است که «اسلام»، وطن معنوی امّت ابراهیمی و محمّدی است؟ و مگر نه این که کعبه قلب، خون‏پالای مام میهن اسلام است و ما چون قطره‏ای خون، رهنوردی سوی این کانون؟ و مگر نه این که کهکشان راه شیری، چراغ راهنمای این امت است به سوی آن کعبه مقصود؟ و پیکانی است که بر دیواره آسمان، «جهت» را نشان می‏دهد تا مردم به «خانه خدا» (که خانه خودشان است) برسند؟هنگامه برپایی نماز جماعت را در سرتاسر این گیتی گسترده در نظر آورید. میلیون‏ها موحّد، در صفوف به‏هم پیوسته، آن دایره‏های نخستین را که بر گرد کعبه تشکیل می‏شود، امتداد می‏دهند و در لحظه نماز اگر با همان چشم و نگاه فرامرزی نگاه کنید، می‏بینید که:زن و مرد و جوان و پیرسیاه و زرد، سفید و سرخ،نژاد ترک و بربر، رومی و زنگی.عجم، هندی، عرب، افغان،به سوی قبله رو دارند.همه با یک زبان، در یک جهت،با خالق خود گفتگو دارند.5و به راستی که: «وطن مشترکی چون مکّه نتوان یافت به هیچ آیینی».بازگردیم به نگاه مرزشکن یا مرزنوردِ «اقبال لاهوری» و دیدن وطنی فراتر از مرز خاکی و جهانی بدون مرزهای وهمی. وی، امّت محمدی را هم از نظر زمان، هم از جهت مکان، بی‏مرز و بی‏نهایت می‏شناسد - چرا که بر اساس توحید و رسالت، پایه‏ریزی شده است - و می‏گوید:جوهر ما با مقامی بسته نیستباده تندش به جامی بسته نیستهندی و چینی، سفال جام ماسترومی و شامی، گِل اندام ماستگر ز هند و روم و افغانیم ماشبنم یک صبح خندانیم ماقلب ما از هند و روم و شام نیستمرز و بوم ما بجز اسلام نیست ...زان‏که ما از سینه، جان گم کرده‏ایمخویش را در خاکدان، گم کرده‏ایممُسلِمْ استی، دل به اقلیمی مبندگم مشو اندر جهانِ چون و چندمی نگنجد مسلم اندر مرز و بومدر دل او، یاوه گردد شام و رومدل به دست آور که در پهنای دلمی‏شود گُم این سرای آب و گِل.6این که «کعبه» را قبله‏گاه همه مسلمان جهان قرار داده‏اند، این که امام راحل، آخرین جمعه رمضان را در سطح جهان و برای همه مسلمانان «روز قدس» قرار داد، تا مسئله فلسطین، فراملیّتی شود، این که اندیشمندان و علمای دلسوز و آگاه، برای تحقق بخشیدن به این ایده، «مجمع‏التقریب» و «دارالتقریب» تأسیس کرده‏اند. این که سیدجمال‏الدین اسدآبادی را بعضی افغانی می‏دانند و بعضی ایرانی و بعضی هم اسلامی (یعنی فراتر از ایران و افغان و مصر و ترکیه و عراق ...)، این که شیعه در قلمرو مملکت سعودی، روز عید قربان و عرفه را همسو با آنان و همزمان با همه مسلمانان، وقوف در عرفات می‏کند و عید می‏گیرد و قربانی می‏کند، این که امام موسی‏صدر را در لبنان، نه تنها شیعیان به رهبری می‏پذیرند، بلکه حتّی مسیحیان آن دیار هم او را برای خود همچون پدری رئوف و پیشوای نجات‏بخش می‏شناسند، اینها نشان می‏دهند که «جهان بدون مرز»، البته با مرزبندی اخلاقی و انسانی، ایده‏ای زیبا و دوست داشتنی است. از همین رهگذر، در سازمان ملل، شعری از سعدی شیرازی نقش می‏بندد که:بنی آدم، اعضای یک پیکرندکه در آفرینش ز یک گوهرند.پي نوشت : 1. صحیفه نور، ج22، ص197.2. همان، ج10، ص223.3. کلیات اقبال لاهوری، ص359.4. همان، ص355.5. برگ و بار، جواد محدثی، ص44.6. کلیّات اقبال لاهوری، ص158 - 159.منبع:سایت حوزه/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن