تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833434377
آشنايي با برخي از راويان حديث شيعه
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آشنايي با برخي از راويان حديث شيعه نويسنده: جابر بن عبدالله جابر پسر عبدالله انصاری، صحابی معروف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و از یاران امام علی و حسنین و امام زین العابدین علیهم السلام است. جابر امام باقر علیه السلام را نیز دیده است، امّا قبل از امامت امام باقر علیه السلام در سن 94 سالگی به سال 78 ه. ق درگذشته است. امام صادق درباره جابر فرمود: «او آخرین بازمانده اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شیفته و دلداده ما أهل بیت بود.» جابر بنا بر روایتی كه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیده بود، در انتظار دیدن امام باقر علیه السلام بی تاب بود و در مسجد در حالی كه عمامه ای سیاه بر سر داشت می نشست و ندا می داد: «یا باقر العلم! یا باقر العلم!» مردم مدینه كه این حال جابر را می دیدند، او را به هذیان گویی متهم می كردند، ولی جابر می گفت: «به خدا قسم هذیان نمی گویم. از پیامبر شنیدم كه فرمود: تو مردی از خاندان مرا می بینی. نام او نام من وشمایل او شمایل من است. او شكافنده علم است. این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است كه مرا بر این گفته وا می دارد.» شأن ومنزلت جابر چنان است كه امام باقر علیه السلام فرمود: «جابر از رسول خدا برای من حدیث كرد و جابر دروغ نمی گوید.» او در عشق و ارادت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ثابت قدم بود و در محله های مدینه رفت و آمد می كرد و می گفت: «علی خَیرُ البَشَر فَمَن أَبی فَقَد كَفَر». جابر در حالی كه پیرمرد سالخورده ای شده بود به دیدن امام باقر علیه السلام ـ كه نوجوان بودند ـ شتافت. امام را در آغوش گرفت و سر مبارك او را بوسید و گفت: «رسول خدا مرا فرمان داد كه سلام او را به تو برسانم.» و امام فرمود: «بر او و بر تو سلام باد.»، آنگاه جابر متواضعانه گفت: «پدر و مادرم فدای تو، برای من شفاعت روز قیامت را ضمانت كن» و امام فرمود: «چنین كردم ای جابر». جابر از شمار افرادی بود كه تأویل آیه «ان الّذی فرض علیك القرآن لرادّك إلی معاد» را می دانست؛ یعنی به رجعت معتقد بود. در قرن اوّل كمتر كسی به رجعت اعتقاد داشت. أبو حمزه ثمالی، أبو زبیر، جابر بن یزید و بسیاری دیگر از او روایت نقل كرده اند.اسماء بنت عمیسدر میان اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وائمه علیهم السلام زنانی دوستدار علم ومعرفت بودند وبا نقل روایت دانش خود را نشان دادند. در آثار رجالی، بخشی به معرفی این زنان اختصاص دارد. اسماء دختر عمیس وخواهر میمونه ـ همسر رسول خدا ـ است. او در ابتدا با جعفر بن أبی طالب ازدواج كرد وهمراه او به حبشه مهاجرت نمود و پس از شهادت جعفر در سال هشتم هجرت با ابوبكر ازدواج كرد. محمد بن أبی بكر ثمره این ازدواج است. پس از درگذشت أبوبكر به عقد امام علی علیه السلام درآمد ودر سال 40ه ق درگذشت. اسماء از پیشگامان در اسلام است و همواره در دوستی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پایدار بود و از آن هنگام كه به مدینه آمد، همچون مادری مهربان، محرم اسرار فاطمه زهرا سلام الله علیها بود. وی بنا به خواسته حضرت زهرا، تابوتی برای آن حضرت سفارش داد، تا حجم بدن مباركش پیدا نباشد. وبنابر وصیت آن حضرت در شستن بدن مطهر فاطمه سلام الله علیها به امام علی علیه السلام یاری رساند. اسماء از شهود قضیه فدك وتكذیب كنندگان حدیث «نحن معاشر الانبیاء لا نوّرث ما تركناه صدقه» است، امّا ابوبكر شهادت او را نپذیرفت. امام باقر علیه السلام در روایتی هفت خواهر بهشتی را نام می برد و رحمت الهی را بر آنان می داند كه در ابتدای آنها نام اسماء دختر عمیس است. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نام اسماء در میان خواهران مؤمن آمده است. امام صادق علیه السلام نجابت محمد بن أبی بكر را از جانب مادرش اسماء بنت عمیس می داند. شیخ طوسی او را از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می شمارد. اسماء از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحضرت فاطمه سلام الله علیها روایت نقل می كند وعبدالله بن جعفر، قاسم بن محمد بن أبی بكر، فاطمه دختر امام علی علیه السلام وعبدالله بن عباس وبرخی دیگر از او حدیث شنیده اند.عبدالله بن عباسعبدالله بن عباس پسر عموى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و از مفسران و راویان شناخته شده است. ابن عباس از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم، امام على وامام حسین علیهماالسلام روایت نقل مى كند. وى در سال یازدهم بعثت متولد شد وبه سال 69 در سن 71 سالگى در گذشت محمد بن حنفیه بر او نماز خواند وگفت: «امروز خدایى مَرد این امت درگذشت.» ابن عباس در آخر عمر نابینا شد. برخى علت نابینایى وى را گریه بسیار بر امام على وحسنین علیهم السلام دانسته اند و برخى نیز علت نابینایى او را همراهى نكردن با امام حسین علیه السلام مى دانند. در زمان حكومت امام على علیه السلام از یاران آن حضرت بود و به نمایندگى از آن حضرت براى بحث و گفتگو با خوارج انتخاب شد و در جنگ جمل به نمایندگى امام به سوى عایشه رفت و در یك گفتگوى صریح و با دلایل متقن از او خواست به سوى مدینه كوچ كند. در ماجراى حكمیت، امام على علیه السلام نخست او را به عنوان نماینده خود تعیین كرد و در توصیف او فرمود: فَاِنَّ عَمراً لایعقد عُقْده الاّ حَلَّها عبدالله ولایَحِلّ عُقْده إلاّ عَقَدَها ولایبرم أمراً إلاّ نقضه ولاینقض أمراً إلاّ أبرمه. امّا حضرت با مخالفت خوارج مواجه شد و بناچار أبو موسى أشعرى را برگزید. ابن عبّاس انسانى باهوش بود و زبانى رسا داشت و در علم فقه، تفسیر، تأویل، انساب و شعر كم نظیر بود. وى از شاگردان ممتاز امام على علیه السلام به شمار مى رفت و دعاى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم كه فرمود: «خدایا او را در شناخت دین آگاه ساز» پشتوانه او بود. علّامه حلّى او را چنین توصیف مى كند: «دوستدار امام على علیه السلام و شاگرد او بود و حال او در بزرگوارى و اخلاص نسبت به امیرمؤمنان علیه السلام مشهورتر از آن است كه پوشیده بماند». ابن داود حلّى بالفظ رضى الله عنه از او یاد مى كند و از او به نیكى نام مى برد. گفتنى است سخنانى نیز در قدح او وجود دارد. مسأله برداشت وى از بیت المال بصره و نامه عتاب آلود امام على علیه السلام به او، مورد توجه علماى رجال قرار گرفته است، برخى از دانشمندان چنین احادیثى را مردود دانسته و محبت او به امام على علیه السلام را سبب ساخته شدن روایات دروغین دانسته اند. بعضى دیگر این روایات را نفى نمى كنند، بلكه معتقدند او معصوم نبود و امام على علیه السلام در كار حق ملاحظه هیچ كس را نمى كرد. با وجود همه این بحثها، دانشمندان معروف شیعه او را جلیل القدر و بلند مرتبه، ثقه و مدافع امام على و حسنین علیهم السلام دانسته اند. عبدالله بن عباس از سعدبن عباده، عمّار یاسر، أبوذر غفارى، ام سلمه و دیگران روایت شنیده است و أبو سعید خدرى، عبدالله بن جعفر، سعید بن جبیر، عكرمه و بسیارى دیگر از او روایت مى كنند.عمّاربن یاسرعمّار پسر یاسر و كنیه وی ابویقظان است. او یكی از چهار مرد بزرگ زمان خود بود كه از پیشقدمان در اسلام بود. سه مرد دیگر عبارتند از أبوذر، مقداد و سلمان. پدر و مادر عمار در راه اسلام و دفاع از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شكنجه های فراوانی را تحمّل كردند و در آخر به شهادت رسیدند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه آزار و اذیّت قریش نسبت به خاندان عمّار را می دید، آنان را به بهشت بشارت می داد و می فرمود: صبراً یا آل یاسر فإنّ موعدكم الجنه. عمّار پس از تحمل شكنجه، در حالی كه شدیداً كراهت داشت، آنچه را كه كفار خواستند بر زبان آورد و توانست جان سالم به در آورد و این آیه در حق او فرود آمد كه مبدأ تقیه در اسلام است: إلاّ من أكره و قلبه مطمئن بالإیمان. عمّار از مهاجران به حبشه و از نمازگزاران دو قبله و حاضرشدگان در بدر و نبردهای دیگر می باشد و در بیعه رضوان نیز همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود كه هریك از این اوصاف برای فضل و برتری او كافی است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بارها او را مدح و ستایش كرده است. و درباره او فرمود: «ایمان تمام وجود عمّار را، از فرقِ سر تا پای او، فرا گرفته و با گوشت و خونش عجین شده است». همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السلام فرمود: «بهشت مشتاق تو و عمّار و سلمان و أبی ذر و مقداد است». و درباره شخصیت عمّار فرمود: «عمّار با حقّ است و حق با عمّار است هركجا كه باشد». در هنگامی كه میان عمّار و خالدبن الولید گفتگویی شده بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هركس با عمّار دشمنی كند با خدا دشمنی ورزیده و هركه عمّار را ناراحت كند، خدا را ناراحت كرده، و هر كه عمّار را دشنام دهد، خدا را دشنام داده است». عمّار از معدود طرفداران امام علی علیه السلام پس از پیامبر بود و در تشییع جنازه حضرت فاطمه سلام الله علیها شركت داشت و از فرماندهان امام علی علیه السلام در جنگ جمل و صفین به شمار می رفت و پایه اعتماد مردم به حكومت امام علیه السلام بود. شهادت عمّار در سال 37 ه ق در جنگ صفین، سخن معروف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم كه فرمود «عمّار را گروه یاغی و طغیانگر می كشد»، ماهیت معاویه و اطرافیانش را برای كسانی كه در شكّ و تردید بودند روشن كرد. پس از شهادت عمّار، بسیاری از كسانی كه از جنگ كناره گرفته بودند به نبرد برخاستند و به شهادت رسیدند. دانشمندان علم رجال، روایات در مدح عمّار و جلالت شأن او را نزدیك به حدّ تواتر می دانند. عمّار روایاتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام و حذیفه بن یمان نقل كرده است و جابربن عبدالله، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عبّاس و...نیز روایاتی را از عمّار نقل می كنند.سُلَیْم بن قیس هلالیشیخ أبو صادق سلیم پسر قیس كوفی از اصحاب امام علی، امام حسن، امام حسین و امام زین العابدین علیهم السلام است. وی در سنین نوجوانی در ایّام حكومت عمر وارد مدینه شد و پس از آشنایی با اصحاب و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، همراهی امیرمؤمنان علی علیه السلام را انتخاب كرد و با سلمان و ابوذر و مقداد ارتباطی صمیمی داشت و از سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و وقایع پس از رحلت آن حضرت، به دقّت پرس و جو می كرد و جزئیات مسائل را به خاطر می سپرد. با توجه به ممنوع بودن بیان روایت در زمان عمر و عثمان، به سختی احادیث خود را پنهان ساخت، تا این كه در دوره حكومت امام علی علیه السلام زمینه ثبت حقایق برای او آماده شد. سلیم در نبردهای جمل، صفین و نهروان در كنار امام علی علیه السلام بود و در زمان امام مجتبی و امام حسین علیهماالسلام همواره همراهی این بزرگواران را ترجیح می داد و بنا بر احتمالی در هنگام واقعه كربلا زندانی بوده است. پس از شهادت امام حسین علیه السلام از یاران امام زین العابدین علیه السلام بود و در سال 75 ه ق از خشونت های حجّاج بن یوسف گریخت و به ایران آمد و در یكی از شهرهای فارس به نام نوبندجان اقامت گزید. در این شهر با نوجوانی به نام أبان بن أبی عیاش آشنا شد و ذوق و شوق این جوان در فراگرفتن مسائل دینی موجب شد تا سُلَیم بن قیس در اواخر عمر خود كتابی كه از سخنان امام علی علیه السلام و فرزندان آن بزرگوار و دیگر یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گردآوری كرده بود، به او بسپارد و بر حفظ و نگهداری كتاب سفارش كند. پس از درگذشت سُلَیم در سال 76، أبان به مدینه رفت و به حضور امام سجّاد علیه السلام شرفیاب شد و كتاب سُلَیم را به آن حضرت عرضه داشت. امام در فاصله سه روز در حالی كه دو صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نام أبو طفیل كنانی و عمربن أبی سلمه كتاب را برای ایشان می خواندند، از محتوای آن آگاهی یافت و فرمود: «سلیم راست گفته است. خدایش بیامرزد. همه اینها سخن ماست كه ما خبر داریم». امام با این سخن نخستین كتاب تدوین شده شیعه را تأیید كردند. نام سُلیم به عنوان مؤلف یكی از أصول معتبره شیعه ثبت شده است، هرچند كتابی كه اكنون به نام كتاب سُلَیم مشهور است، مورد بحث و گفتگوی دانشمندان قرار گرفته و عقیده دارند گذشت زمان، مطالب كتاب او را از تحریف مصون نداشته است. أبان بن أبی عیّاس، ابراهیم بن عثمان و ابراهیم بن عمر یمانی از شاگردان سُلَیم هستند.محمّد بن مسلمكنیه او أبوجعفر و أهل طائف است. در كوفه ساكن و به أعور و طحّان مشهور شد. محمّد پسر مسلم از برجسته ترین یاران و حواریون امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است. وی از پرهیزكارترین و دانشمندترین مردم كوفه بود و در سن هفتاد سالگی به سال 150 ه ق درگذشت. محمّد بن مسلم از اصحاب اجماع است و هر روایتی كه او نقل كرده باشد، در نزد همه علما صحیح است. نجاشی دانشمند علم رجال او را آبروی شیعه و فقیه و پارسا می داند. شیخ مفید نیز وی را در زمره فقیهانی كه هیچ انتقادی برایشان نیست می شمارد. وی چهارسال در مدینه اقامت كرد واز محضر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، احكام دین و معارف یقینی را آموخت و در عمر پر بركت خود سی هزار حدیث از امام باقر علیه السلام و شانزده هزار روایت از امام صادق علیه السلام نقل كرده است. دانش فراوان او چنان است كه وقتی راوی جلیل القدر ـ ابن أبی یعفور ـ از امام صادق علیه السلام برای پرسشهایی كه پاسخ آنها را نمی داند و به امام هم دسترسی ندارد، سؤال می كند، امام محمّد بن مسلم را به او معرفی می كند. برتری او در میان اهل سنّت نیز مشهور است. أبو حنیفه ـ رئیس مذهب حنفیه ـ با فرستادن واسطه پاسخ مسائل خود را از او می پرسید. محمّد بن مسلم مردی ثروتمند و متمكن بود و آن هنگام كه امام باقر علیه السلام به او فرمود: «تواضع كن»، زنبیلی از خرما برداشت و با ترازویی در مقابل مسجد جامع به فروختن خرما مشغول شد. بستگانش او را از این كار منع كردند، ولی او در پاسخ گفت: «مولایم مرا امر كرده و من مخالفت او را نمی كنم». خویشاوندانش از او خواستند حال كه تصمیم به انجام كاری دارد، آسیابی تهیه كند و به آرد كردن گندم مشغول شود. او این پیشنهاد را پذیرفت. از همین رو او را طحّان یعنی آرد فروش یا آسیابان نامیده اند. امام باقر علیه السلام علاقه فراوانی به او داشت و در سفری وقتی محمّد بن مسلم وارد مدینه شد و از شدّت مریضی و كسالت نتوانست خدمت امام شرفیاب شود، امام توسط غلام خود شربتی مطبوع برای او فرستاد كه بی درنگ حالش خوب شد و به خدمت امام رسید. محمّدبن مسلم از أبو حمزه ثمالی، حمران، أبوالصباح و بسیاری دیگر روایت نقل می كند و بزرگانی همچون ابن رئاب، صفوان بن یحیی، یونس بن عبدالرحمن از او روایت شنیده اند.محمّد بن أبی عمیرمحمّد پسر زیاد و كنیه وی أبو أحمد أزدی است. بیشتر با كنیه پدرش او را می خوانند و به ابن أبی عمیر شهرت دارد. وی از یاران و صحابه امام كاظم و امام رضا و امام جواد علیهم السلام است و در سال 217 ه ق درگذشت. شیعه و اهل سنت او را مورد اطمینان دانسته اند. او از اصحاب اجماع است و یكی از راویان اصلی اصول أربعمائه به شمار می رود. وی عابدترین و پرهیزكارترین مردم زمانش بود. جاحظ ـ دانشمند معروف أهل سنت ـ در برتری مردم قحطان بر عدنان، از ابن أبی عمیر نام می برد وبدین وسیله افتخار می كند. محمد بن ابی عمیر در بیان كردن روایت بسیار دقیق بود و با آنكه از دانشمندان اهل سنت، روایات بسیاری شنیده بود، اما هیچ گاه از آنان روایت نقل نمی كرد، تا مبادا سخن آنان با گفتار ائمه علیهم السلام آمیخته شود. هارون الرشید، او را مجبور كرد تا اسامی شیعیان امام كاظم علیه السلام را افشا كند و یا قضاوت برخی از شهرها را قبول كند، اما نپذیرفت. به همین جهت او را تازیانه زد و به زندان افكند. در این مدت خواهرش كتابهای وی را ـ كه 94 جلد برشمرده اند ـ در درون زمین پنهان كرد كه تمام آنها از میان رفته است. وی بسیار عابد بود و گاهی اوقات بعد از نماز صبح سر به سجده می گذاشت و ظهرهنگام سر از سجده بر می داشت. ابن أبی عمیر بزّاز و ثروتمند بود و چون پس از چهارسال از زندان خارج شد، اندوخته ای نداشت و همه ثروت خود را از دست داده بود. در این هنگام شخصی كه به او بدهكار بود، خانه اش را فروخت و ده هزار درهم برای او آورد، ولی محمّد آن را نپذیرفت و گفت: با آنكه به یك درهم آن هم محتاجم امّا امام صادق علیه السلام فرمود: مرد بدهكار را به جهت بدهی اش نباید از خانه بیرون كرد. برخی از كتابهای وی عبارتند از: الاحتجاج فی الامامه، الكفر والإیمان، اختلاف الحدیث و... بزرگانی چون أبوبصیر، أبان بن عثمان و جمیل بن درّاج از مشایخ واساتید او هستند و بسیاری مانند أبو عبدالله برقی، ابراهیم بن هاشم و محمد بن عیسی از او روایت شنیده اند.أبوحمزه ثمالیثابت بن دینار، عالمی سترگ و پرهیزكار است كه با بهره گیری از آداب اهل بیت عصمت و طهارت تربیت شد و در كوفه مركز تشیع و ولایت، نشو و نما یافت. او از بارزترین دانشمندان و زهاد و استوانه های شیعه است. كنیه وی أبوحمزه و شهرت او نیز بیشتر به أبوحمزه ثمالی است. شهرت او به ثمالی به جهت لقب یكی از اجداد وی می باشد كه به قوم خود شیر همراه كف روی آن می نوشانید و یا اینكه در جنگ تمام افراد خانواده اش جز او كشته شدند. ابوحمزه ثمالی از راویان امام زین العابدین، امام باقر و امام صادق علیهم السلام است و در سال 150 ه ق در هفتاد سالگی درگذشت. امامان شیعه علیهم السلام شخصیّت أبو حمزه را كه از اوّلین شیعیان امام سجّاد علیه السلام است ستایش كرده اند. امام صادق علیه السلام درباره وی فرمود: «أبو حمزه در زمان خودش مانند سلمان در عهد خویش است». و امام صادق علیه السلام نیز به أبوحمزه فرمود: «من وقتی تو را می بینم احساس راحتی می كنم.» امام كاظم علیه السلام أبوحمزه را از مؤمنانی می داند كه خداوند قلبشان را نورانی فرموده و از دانش صحیح برخوردارند. دانشمندان رجال او را با الفاظ ثقه، عادل، اعلا درجه عدالت و جلیل القدر ستوده و از حواریین امام سجّاد علیه السلام دانسته اند. روایات أبوحمزه در فقه، كلام، تفسیر و عرفان بسیار است. افزون بر دعای معروف سحرهای ماه مبارك رمضان كه أبوحمزه آن را از امام زین العابدین علیه السلام نقل می كند، رساله الحقوق، كتاب الزهد و النوادر در شمار آثار و تألیفات اوست. زید بن علی بن الحسین، جابربن عبدالله الأنصاری، عبدالله بن الحسن و أصبغ بن نباته از جمله مشایخ و اساتید او هستند. حسن بن محبوب، ابان بن عثمان، هشام بن سالم، محمّدبن مسلم و بیش از صد دانشمند دیگر، نامشان در ردیف شاگردان و راویان حدیث أبوحمزه ثمالی ثبت شده است.أبو بصیرأبوبصیر، عنوان مشترك دو تن از راویان شیعه و اصحاب امام باقر و صادق علیهماالسلام به نامهای یحیی بن أبی القاسم اسدی و لیث بن بَخْتَری مرادی است. در بسیاری از روایات، نام أبوبصیر بدون هیچ قیدی در سلسله اسناد قرار گرفته و تنها با كمك قراین خارجی می توان هویت راوی را حدس زد. بسیاری از دانشمندان علم رجال هر دو را ثقه و مورد اطمینان دانسته اند. أبوبصیر یحیی پسر أبوالقاسم أسدی از دانشمندان شیعی كوفه به سال 150 ه ق درگذشت. كنیه او أبو محمّد است. ممكن است از آن رو وی را أبوبصیر خوانده اند كه چون از بینایی محروم بوده است. أبوبصیر أسدی از شاگردان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است و روایات اعتقادی و فقهی بسیاری از او برجای مانده است. وی به سان یكی از حاملان پر اندوخته حدیث أهل بیت علیهم السلام در كوفه شناخته می شد و به عنوان یكی از قطبهای رهبری فكری شیعه به شمار می رفت و در صحنه های مبارزه فكری با گروههای مخالف چون مختاریه و زیدیه حضور داشت. أبوبصیر أسدی در دو سال آخر عمر خود كه با امامت امام كاظم علیه السلام شروع شده بود، به طرفداری امام كاظم علیه السلام در مقابل فطحیه ایستادگی كرد و در میان یاران امام كاظم علیه السلام از ویژگی ممتازی برخوردار بود. أبوبصیر از أصحاب اجماع است. و همه علمای شیعه وی را ستایش كرده اند. أبوبصیر أسدی روایتی را نقل می كند كه به «حدیث لوح» شهرت دارد و در آن اعتقاد به امامان دوازده گانه مطرح شده است. وی از أبوحمزه ثمالی، صالح بن میثم و راویان دیگر روایت كرده است و بسیاری چون أبان بن عثمان و عاصم بن حمید و عبدالله بن حماد انصاری از او روایت نقل می كنند.زراره بن أعینآل اعین، خاندان شیعی مذهب در كوفه هستند. این خاندان از زمان امام سجّاد علیه السلام تا غیبت كبرا همراه أهل بیت علیهم السلام بوده اند. أعین به معنای گشاده چشم است و پدر زراره أعین بن سنسن غلامی رومی بود كه مردی از قبیله بنی شیبان او را در شهر حلب خریداری و پس از آموختن قرآن و معالم دین وی را آزاد كرد. فرزندان أعین همگی از دانشمندان بزرگ شیعه هستند. نام زرارهً درخشنده تر و پرآوازه تر از فرزندان دیگر اعین است. زراره حدود سال 80 ه ق متولد شد و در سال 150 ه ق كمتر از دو ماه پس از شهادت امام صادق علیه السلام درگذشت و از یاران مخلص و راویان سرشناس امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بود. او از فقه، حدیث، كلام، أدب و شعر بهره برده است، أمّا تخصص وی بیشتر در فقه است. بابی از ابواب فقه نیست مگر اینكه حدیثی از زراره در آن موجود باشد. بیش از دو هزار حدیث از طریق زراره در آثار مهم شیعه یافت می شود. زراره از مردانی است كه شایستگی و معرفت او موجب شد تا كتاب امام علی علیه السلام با املای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و دستخط امام و حاوی تمام احكام حلال و حرام الهی را مشاهده كند. امام باقر علیه السلام بهشت را به زراره بشارت داد و فرمود: «بر خدا حق است كه تو را در بهشت جای دهد.» امام صادق علیه السلام نیز او را از فروتنان دانست و به او وعده بهشت داد. دانشمندان علم رجال نیز او را به نیكویی ستوده اند. نجاشی رجال شناس معروف شیعه می گوید: «زراره، بزرگ و استاد اصحاب ما، فقیه، متكلّم، شاعر، ادیب و استاد علم قرائت بود و همه معیارهای فضیلت شخصی و دینی در او جمع بوده است. راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود. زراره تألیفات بسیاری داشته است، امّا فقط كتاب الاستطاعه والجبر والعهود به نام او ثبت شده است. هشام بن سالم، عمر بن أذینه، جمیل بن درّاج از جمله مشایخ او هستند و بسیاری همچون بكیر بن أعین، حمران بن أعین و... از او روایت نقل می كنند.صفوان بن یحییصفوان پسر یحیی، كنیه اش أبو محمد بجلی كوفی است. وی فروشنده پارچه ای ظریف به نام سابری بود. و از همین رو به بیاع سابری مشهور شد. پدرش از اصحاب امام صادق علیه السلام و خود او از یاران و راویان امام كاظم و امام رضا و امام جواد علیهم السلام و وكیل حضرت رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام است و در سال 210 ه ق در مدینه درگذشت. امام جواد علیه السلام به او توجهی خاص داشت و پس از درگذشت وی، كفن و حنوط برای او فرستاد و به اسماعیل پسر امام كاظم علیه السلام دستور داد بر او نماز بخواند و در روایتی خشنودی خود را از او بیان فرموده است. صفوان در تجارت شریك عبدالله بن جندب و علی بن نعمان بود. روزی در بیت الله الحرام پیمان بستند: هر كدام زودتر درگذشت، آنكه باقی می ماند نماز و روزه و زكات دیگری را نیز به جای آورد. آن دو زودتر از دنیا رخت بربستند و صفوان روزی 150 ركعت نماز می گزارد و در سال سه ماه روزه می گرفت و هر سال سه بار زكات می داد و هر كار مستحبی كه انجام می داد برای آن دو نیز به جای می آورد. صفوان از اصحاب اجماع است و علمای شیعه بر درستی روایات او اتفاق نظر دارند. نجاشی او را با الفاظ ثقه و ثقه عین ستوده است و شیخ طوسی صفوان را نزد علمای حدیث موثقترین اهل زمان خود و عابدترین و از زهّاد می داند. صفوان سی كتاب تصنیف كرده است و نام او در سلسله سند بیش از 1100 حدیث آمده است. صفوان از ابن أبی عمیر، ابن بكیر، حمّاد بن عثمان، عبدالله بن سنان و بسیاری دیگر روایت شنیده است وبسیاری همچون احمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی، محمد بن خالد البرقی، الفضل بن شاذان نیشابوری و... از او حدیث نقل می كنند.یونس بن عبدالرحمنیونس پسر عبدالرحمان حدود سال 125 ه ق متولد و به سال 208 ه ق در مدینه درگذشت. او از بزرگان أصحاب أئمه علیهم السلام و دارای موقعیتی خاص و منزلتی سترگ بود. در ایام حج امام صادق علیه السلام را زیارت كرد، امّا از او روایت نقل نمی كند. وی روایات خود را از امام كاظم و امام رضا علیهماالسلام شنیده است. أحادیث بسیاری در ستایش و مدح یونس آمده است وامام رضا علیه السلام در علم و فتوا، او را به مردم معرفی می كرد. پس از شهادت امام كاظم علیه السلام، برخی از نمایندگان آن حضرت كه منحرف شده و به واقفیه مشهور شدند، ثروت فراوانی برای یونس فرستادند تا او را از مسیر حق منحرف كنند، امّا یونس آن را قبول نكرد و در راه حق ثابت قدم ماند. برخی عقیده دارند همین برخورد او سبب شد تا واقفیه چهره درخشان او را در میان یاران و شاگردانش مخدوش كنند و علیه او بدگویی كنند. در روایتی آمده كه گروهی از مردم بصره خدمت امام رضا علیه السلام شرفیاب می شوند. امام به یونس می فرماید: «تا در پشت پرده ای پنهان شود. آن گروه در خدمت حضرت از یونس بدگویی بسیار می كنند وخارج می شوند. یونس گریان از پشت پرده بیرون می آید و به امام می گوید: «فدایت شوم من از شما حمایت می كنم و حالم نزد یاران چنین است.» امام به او می فرماید: «ای یونس! از گفته آنان چه زیانی به تو می رسد، آنگاه كه امام تو از تو خشنود باشد... یونس اگر در دست راستت گوهر باشد و مردم بگویند سرگین است یا گوهر است، چه زیانی به تو می رسد و آنگاه كه در دست تو سرگین باشد و مردم بگویند گوهر است، آیا به تو سودی می رسد. یونس جواب می دهد: «خیر» امام می فرماید: حال تو نیز چنین است، اگر نیكو باشی وامام تو از تو راضی باشد. آنچه مردم می گویند آسیبی به تو نخواهد رساند.» عالمان رجال یونس را از اصحاب اجماع دانسته و مدح بسیاری درباره او آورده اند. یونس تألیفات بسیاری دارد. وقتی امام حسن عسكری علیه السلام كتاب «یوم ولیله» او را می بیند، می فرماید: «خداوند در برابر هر حرف او نوری در قیامت به او عطا فرماید.» هشام بن سالم، هشام بن الحكم، أبان بن عثمان از جمله مشایخ او هستند و بسیاری همچون ابن أبی عمیر، أبو عبدالله البرقی و محمد بن عیسی از او روایت شنیده اند.حسن بن محبوبحسن پسر محبوب به زرّاد یا سرّاد كوفی شهرت دارد و در سال 224 ه ق در سن 75 سالگی درگذشت. حسن بن محبوب از یاران و اصحاب امام كاظم و امام رضا علیهماالسلام است، وی از شصت نفر از شاگردان امام صادق علیه السلام حدیث نقل می كند. حسن بن محبوب را از اصحاب اجماع دانسته اند او فردی جلیل القدر و ثقه و یكی از چهار مرد بزرگ زمان خود بود. سه نفر دیگر عبارتند از: یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، احمد بن محمّد بن أبی نصر بزنطی كه به اركان أربعه مشهور هستند. شهرت او به سرّاد یا زرّاد به سبب جدّ سوّمش وهب می باشد كه زره ساز و غلام جریربن عبدالله بجلی كوفی بوده است. وهب از امام درخواست می كند تا او را از جریر خریداری كند و جریر كه به معاویه پیوسته بود، وهب را آزاد می كند تا حق ولاء بر او را از دست ندهد، امّا وهب خدمت امام علیّ علیه السلام را اختیار می كند و خادم آن حضرت می شود. حسن به تشویق پدر روایات را می نوشت و در برابر هر روایتی كه از علی بن رئاب می نگاشت، یك درهم از پدر پاداش می گرفت. روایات او از علیّ بن رئاب به 287 مورد می رسد. امام رضا علیه السلام به او نوشت: خداوند تو را با حكمت خویش كه بر زبانت جاری ساخته، تأیید فرموده است خداوند تو را به راه راست رهنمون سازد و انجام خیر را بر تو آسان كند و به اطاعت خویش موفقت دارد. شیخ طوسی دانشمند علم رجال او را مورد اطمینان می داند. ابن داود حلّی نیز درباره او می گوید: «فقها آنچه را كه او روایت می كند، صحیح می دانند». «المشیخه» تألیف ابن محبوب از نخستین آثاری است كه در موضوع علم رجال نگارش یافته و متأسفانه مانند دیگر كتابهای صحابه ائمه به دست ما نرسیده است. كتابهای الحدود، النوادر، النكاح و كتاب التفسیر را نیز در شمار تألیفات حسن بن محبوب دانسته اند. ابن أبی عمیر، علیّ بن رئاب، ابن سنان، حمّاد بن عیسی از جمله مشایخ او هستند و احمدبن أبی عبدالله البرقی، علیّ بن مهزیار و عبدالله بن الصلت در شمار شاگردان و راویان او هستند.محمّد بن عثمانمحمّد پسر عثمان بن سعید، دوّمین نائب خاص حضرت مهدی (عج) است كه به دستور امام حسن عسكری علیه السلام و تصریح پدرش پس از پدر نیابت امام زمان (عج) را بر عهده گرفت و پنجاه سال افتخار این مقام را داشت و در سال 305 ه ق درگذشت. وی وكیل امام مهدی (عج) و دارای مقام و منزلتی بزرگ در شیعه بود. احمد پسر اسحاق از امام حسن عسكری سؤال می كند: «به دستور چه كسی عمل كنم و از چه كسی احكام دینی را بپرسم و گفته چه كسی را قبول كنم؟» امام می فرماید: «عثمان بن سعید و فرزندش دو نفر موثق هستند. هرچه آنان به تو برسانند، از من می رسانند و آنچه به تو گویند، از طرف من می گویند؛ پس سخن آن دو را بشنو و آنان را اطاعت كن كه آنها ثقه و امانت دارند.» محمّد در خانه خود قبری كنده بود و لوحی كه از آیات قرآن و اسامی ائمّه علیهم السلام در حاشیه آن نقش بسته بود، در قبر قرار می داد و هر روز داخل قبر می شد و یك جزء قرآن می خواند و خارج می شد. امام زمان (عج) پس از درگذشت عثمان بن سعید در نامه ای به پسرش محمّد تسلیت گفت و فرمود: «از كمال سعادت او این بود كه مثل تو فرزندی داشت كه بعد از او بماند و به دستور وی جانشین او گردد و برای او طلب رحمت و مغفرت كند.» همچنین امام در نامه ای چنین فرمودند: «خداوند پسر او را حفظ كند. او همواره در زمان پدرش مورد اعتماد ما بود. خداوند از او و پدرش خشنود باشد و چهره اش را درخشان گرداند. پسرش در نزد ما مانند اوست و در جای وی نشسته است. آنچه از ما بگوید گفته ماست و به فرمان ما عمل می كند خداوند او را تأیید كند». محمّدبن عثمان در مدت پنجاه سال وكالت خود، اموال مردم را به امام می رسانید و جواب مسائل مردم را به همان خطی كه امام حسن عسكری علیه السلام امور مهمّ دین و دنیای مردم را پاسخ می داد، به مردم باز می گرداند. عبدالله بن جعفر الحمیری را از جمله راویان او می دانند.عبدالله بن جعفر الحمیریأبوالعبّاس عبدالله پسر جعفر حمیری از بزرگان علمای قم و از چهره های درخشان شیعه است. او از یاران و اصحاب امام هادی و امام عسكری علیهماالسلام می باشد. در سال 290 وارد كوفه شد و مردم كوفه از سخنان وی سود می جستند. وی در آنجا به تربیت شاگردان همّت گماشت. او را یمنی الاصل می دانند و حمیر بر وزن درهم منطقه ای در غرب صنعاء یمن است. دانشمندان علم رجال او را ثقه و مورد اطمینان دانسته اند و آثار بسیاری برای او بیان می دارند. برخی از آثار وی عبارتند از: الإمامه، الدلائل، العظمه والتوحید، الغیبه والحیره، الطبّ، المسائل والتوقیعات. اثر ارزشمند دیگری كه از وی به جای مانده، كتاب قرب الاسناد است. قرب الاسناد كتابی است كه در میان محدثان قدیم رایج بود و در آن احادیث عالی السند و با واسطه كم تا امام را گردآوری می كردند. علی بن ابراهیم، محمّد بن عیسی یقطینی و علیّ بن بابویه نیز قرب الاسناد داشته اند، امّا تنها قرب الاسناد حمیری اكنون در دست ماست. كه در آن نزدیكترین سند به امام صادق و امام كاظم و امام رضا علیهم السلام گرد آمده است. ابراهیم بن مهزیار، احمدبن حمزه، محمّدبن عیسی از مشایخ و اساتید وی هستند و احمدبن محمّد، سعد بن عبدالله، محمّد بن سعید آذربایجانی در شمار شاگردان او هستند. محمّدبن عبدالله فرزند او نیز از دانش پدر بهره برد. برخی كتاب قرب الاسناد را به وی نسبت داده اند.احمد بن محمّد البزنَطیاحمد پسر محمّد معروف به بزنطی از اصحاب عالیرتبه و گرامی امام رضا و امام جواد علیهم السلام در سال 221 ه ق درگذشت. شهرت او به بزنطی به سبب شغل او بوده كه پارچه معروف بزنطی را می فروخته و یا می دوخته است. وی أهل كوفه بوده است. بزنطی از اصحاب اجماع است و علما وقتی در روایتی به نام او می رسند به سند او تا معصوم علیه السلام اعتماد می كنند. شیخ طوسی می گوید: «او در ابتدا واقفی مذهب بود و چون معجزاتی از امام رضا علیه السلام در اثبات امامتش مشاهده كرد، به راه حق پیوست و به امامت آن حضرت و فرزندان وی معتقد شد و مورد عنایت خاص امام رضا علیه السلام قرار گرفت.» توجه امام رضا علیه السلام به بزنطی چنان است كه شبی در خدمت آن حضرت بوده و چون قصد ترك منزل را می كند، حضرت به كنیزك خود می فرماید رختخواب مخصوص امام را برای بزنطی بگستراند و او با خود می اندیشد: «چه كسی مانند من چنین افتخاری دارد تا در منزل ولی خدا و در فراش او بیاساید» و چون این فكر به ذهن او می گذرد، امام به او می فرماید: «احمد آگاه باش! امیر مؤمنان به عیادت صعصعه پسر صوحان رفت و به هنگام مراجعت او را فرمود: صعصعه از اینكه تو را عیادت كردم مبادا بر برادران دینی خود مباهات كنی. از خدا بترس و تواضع پیشه كن تا خدا تو را بلند گرداند». شیخ طوسی و نجاشی او را ثقه و از اصحاب امام رضا و امام جواد علیهماالسلام وعظیم المنزله نزد آن دو امام می دانند. نام بزنطی در سلسله سند بیش از هفت صد حدیث آمده است و او افزون بر دو امام، از ابن أبی یعفور، ابن بكیر، صفوان بن یحیی و... روایت می كند. أبوعبدالله البرقی، الحسین بن سعید، علیّ بن مهزیار از جمله شاگردان و راویان حدیث او هستند.احمد بن محمّد بن خالد برقیاحمد پسر محمّد مشهور به برقی از یاران و اصحاب امام جواد و امام هادی علیهماالسلام و كنیه او أبوجعفر است. یوسف بن عمر فرماندار كوفه، جدّ سوّم او را به زندان افكند و پس از شهادت زید بن علی او را كشت. در آن هنگام خالد به همراه پدرش به قم مهاجرت كرد و در روستایی به نام برقه ساكن و به برقی معروف شدند. احمد از دانشمندان و مؤلفان بزرگوار شیعه در سال 274 یا 280 درگذشت. بسیاری از بزرگان و رجال شناسان شیعه او را مورد اطمینان و ثقه می دانستند، امّا از آن رو كه از افراد ضعیف روایت نقل می كرد، با مذمت و طعن قمی ها روبرو شد. از این رو احمد بن محمّد بن عیسی كه در آن زمان رئیس دانشمندان قم بود او را تبعید كرد، ولی پس از مدتی او را به قم فرا خواند و حتّی در مراسم تشییع جنازه او با سر و پای برهنه شركت كرد تا اهانتی را كه به او روا داشته بود، جبران كند. نجاشی رجال شناس معروف شیعه چنین می گوید: «او به خودی خود مورد اطمینان است، امّا از افراد ضعیف روایت می كند و به احادیث مرسل ـ بدون سند ـ اعتماد می كند.» شیخ الطائفه و علّامه حلّی نیز او را مورد اطمینان می دانند. برقی آثار بسیاری داشته است. كتاب معروف «المحاسن» در برگیرنده صد كتاب در موضوعات مختلف فقه، احكام، آداب، علل شرایع و... از آن جمله است. از این كتاب آنچه امروز در دست ماست تنها یازده كتاب كه در دو جلد به چاپ رسیده است. علّامه مجلسی كتاب محاسن برقی را از أصول معتبره شیعه می داند. شیخ صدوق و كلینی نیز بر كتاب محاسن اعتماد كرده و روایات بسیاری را از آن نقل می كنند. برقی از حدود دویست نفر روایت نقل می كند. برخی از آنان عبارتند از: احمد بن محمّدبن أبی نصر بزنطی، حسن بن محبوب، حمّاد بن عیسی. همچنین بزرگانی همچون محمّد بن الحسن الصفار، علیّ بن ابراهیم، محمّدبن الحسن بن الولید از او روایت شنیده اند.عبدالعظیم الحسنیعبدالعظیم پسر عبدالله حسنی از دانشمندان و محدّثان گرانقدر شیعه و از اصحاب و یاران امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام است. وی فردی زاهد و پارسا و پرهیزكار بود و در زمان امام كاظم علیه السلام متولّد شد. او در سامراء زندگی می كرد، امّا از ستم و جور خلیفه عباسی به ایران گریخت و در سرداب خانه یكی از شیعیان در محله سكه الموالی ری ساكن شد. شیعیان مخفیانه به دیدارش می شتافتند و از علم و دانش وی بهره می بردند، تا آنگاه كه بیمار شد و در روزگار امامت امام هادی علیه السلام درگذشت. هنگام غسل پیكر مطهرش، ورقه ای در جیب لباسش یافتند كه روی آن خود را چنین معرفی كرده بود: «أنا أبوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علیّ بن الحسن بن زید بن الحسن بن علیّ بن أبی طالب علیهم السلام». مزار او در شهر ری ملجأ و پناهگاه مؤمنین و دوستداران اهل بیت علیهم السلام می باشد. حضرت عبدالعظیم، به امامان، اعتقادی كامل داشت و آنگاه كه اعتقادات دینی خود را برای امام هادی علیه السلام توضیح داد، امام او را تشویق كرد و فرمود: «تو دوستدار حقیقی ما هستی». همچنین امام هادی به أبوحمّاد رازی فرمود: «هرگاه سؤال مشكلی در مسائل دینی داشتی، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان». در حدیثی ثواب زیارت قبر حضرت عبدالعظیم با زیارت مزار حضرت سیّد الشهداء علیه السلام مقایسه شده است. وی در كتابی خطبه های امام علی علیه السلام را گردآوری كرد كه به نام خطب أمیرالمؤمنین علیه السلام شهرت یافت. هشام بن حكم، ابن أبی عمیر، علیّ بن جعفر، حسن بن محبوب و بسیاری دیگر، از مشایخ و اساتید او هستند. احمدبن مهران، احمدبن محمّد بن خالد، احمدبن أبی عبدالله در زمره راویان و شاگردان وی به شمار می روند.منبع: حدیث نت/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1005]
صفحات پیشنهادی
آشنايي با برخي از راويان حديث شيعه
آشنايي با برخي از راويان حديث شيعه نويسنده: جابر بن عبدالله جابر پسر عبدالله انصاری، صحابی معروف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و از یاران امام علی و حسنین ...
آشنايي با برخي از راويان حديث شيعه نويسنده: جابر بن عبدالله جابر پسر عبدالله انصاری، صحابی معروف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و از یاران امام علی و حسنین ...
حدیث شناسی
آشنایی با جوامع حدیثیگلچین احادیث معصومین(ع)کتابشناسی حدیث شیعه و اهل ... رجال شیعهآشنایی با برخی از راویان حدیث شیعهجایگاه حدیث نزد شیعهارتباط قرآن با ...
آشنایی با جوامع حدیثیگلچین احادیث معصومین(ع)کتابشناسی حدیث شیعه و اهل ... رجال شیعهآشنایی با برخی از راویان حدیث شیعهجایگاه حدیث نزد شیعهارتباط قرآن با ...
اقسام علوم حدیث
نظر اهل سنّت در اقسام علوم حدیث جهت روشنتر شدن تفاوت دانشهایی كه با علوم حدیث ... ما در اینجا نظر برخی از آنها بویژه پیشگامان در این موضوع را یادمی كنیم. ... یعنی از حالات راویان از جهت ضابط و عادل بودن آنها و از جهت متّصل و یا منقطع بودن سند و همانند ... در علم تراجم خواهدبود و اثرش نیز آشنایی با شخصیّتهای دینی و الگوپذیری می باشد.
نظر اهل سنّت در اقسام علوم حدیث جهت روشنتر شدن تفاوت دانشهایی كه با علوم حدیث ... ما در اینجا نظر برخی از آنها بویژه پیشگامان در این موضوع را یادمی كنیم. ... یعنی از حالات راویان از جهت ضابط و عادل بودن آنها و از جهت متّصل و یا منقطع بودن سند و همانند ... در علم تراجم خواهدبود و اثرش نیز آشنایی با شخصیّتهای دینی و الگوپذیری می باشد.
راويان روايات علائم ظهور
براي آشنايي با اين شخصيت ها به آگاهي هايي که رجال نويسان ارائه کرده اند توجه مي کنيم:1. ... نجاشي مي گويد: او مردي بزرگ در ميان اصحاب حديث و مشهور به حفظ است. .... شمار مي رود (29) با اين تفاوت که اگر برخي از روايات پدر نزد عالمان شيعه معتبر است ...
براي آشنايي با اين شخصيت ها به آگاهي هايي که رجال نويسان ارائه کرده اند توجه مي کنيم:1. ... نجاشي مي گويد: او مردي بزرگ در ميان اصحاب حديث و مشهور به حفظ است. .... شمار مي رود (29) با اين تفاوت که اگر برخي از روايات پدر نزد عالمان شيعه معتبر است ...
تو از حدیث حسن چیزی میدانی؟
آشنایی با علوم حدیث(7)كدام حدیث حَسَن است؟ ... باید توجه داشت كه اگر بعضى از راویان در سلسله سند روایتی چنین باشند -یعنی در حد وثاقت در موردشان مدحی نشده باشد-، ...
آشنایی با علوم حدیث(7)كدام حدیث حَسَن است؟ ... باید توجه داشت كه اگر بعضى از راویان در سلسله سند روایتی چنین باشند -یعنی در حد وثاقت در موردشان مدحی نشده باشد-، ...
بازشناسي مفضل بن عمر از راويان احاديث مهدوي (1)
شناخت روايات صحيح مهدويت، ما را در آشنايي با اين مفهوم اساسي و محوري ياري ميکند. ... حال در بين راويان احاديث شيعه در باب مهدويت، به راوياني بر ميخوريم که دربارة توصيف رجالي آن ... طبيعي است که وضاعان و مدلسين حديث از اين قضيه سوء استفاده کرده و با کمک حاکمان ظالم، ... در برخي از اسناد و روايات، با نام «مفضل جعفي» هم آمده است.
شناخت روايات صحيح مهدويت، ما را در آشنايي با اين مفهوم اساسي و محوري ياري ميکند. ... حال در بين راويان احاديث شيعه در باب مهدويت، به راوياني بر ميخوريم که دربارة توصيف رجالي آن ... طبيعي است که وضاعان و مدلسين حديث از اين قضيه سوء استفاده کرده و با کمک حاکمان ظالم، ... در برخي از اسناد و روايات، با نام «مفضل جعفي» هم آمده است.
تاملی بر حدیث پژوهی در شیعه
تاملی بر حدیث پژوهی در شیعه نويسنده:سید محمد روحانیمنبع:سایت اندیشه قم ... متشابه (خبري كه احتمالات متعدّد دارد كه برخي با قرآن و سنّت مخالف است). ... خبر متواتر، خبري است كه در تمام طبقات آن تعداد راويان به حدّي باشد كه تباني بر كذب نداشته باشند. ... رجوع كنيد به: طباطبايي، سيد محمد كاظم، آشنايي با تاريخ و منابع حديث، ...
تاملی بر حدیث پژوهی در شیعه نويسنده:سید محمد روحانیمنبع:سایت اندیشه قم ... متشابه (خبري كه احتمالات متعدّد دارد كه برخي با قرآن و سنّت مخالف است). ... خبر متواتر، خبري است كه در تمام طبقات آن تعداد راويان به حدّي باشد كه تباني بر كذب نداشته باشند. ... رجوع كنيد به: طباطبايي، سيد محمد كاظم، آشنايي با تاريخ و منابع حديث، ...
آشنايي با واژگانِ مهدويت
از اين رو، موضوعات مربوط به مهدويت، آميختگي ويژهاي با زندگي شيعه پيدا كرده، به .... حكيمه خاتوندختر امام جواد( عليهالسلام ) از محدثان و يكي از راويان حديث ولادت ... ب: دجال نام شخص معيني است كه در برخي روايات، حتي به صورت مشخص اشاره شده است.
از اين رو، موضوعات مربوط به مهدويت، آميختگي ويژهاي با زندگي شيعه پيدا كرده، به .... حكيمه خاتوندختر امام جواد( عليهالسلام ) از محدثان و يكي از راويان حديث ولادت ... ب: دجال نام شخص معيني است كه در برخي روايات، حتي به صورت مشخص اشاره شده است.
درباره تفسير امام صادق عليهالسلام - حسن سيدعرب
به هر حال حتي برخي راويان اهل سنت اين نوشته نيز در شيعي بودن آن ترديدي ... در ميان دوستداران معارف صوفيه گرديده و موجب گشته برخي از متشرعان اهل حديث در صحت انتساب ... شاگردي وي نزد امام بوده و اين تعلم آشنايي وي را با متن كتاب روشنتر ميكند.
به هر حال حتي برخي راويان اهل سنت اين نوشته نيز در شيعي بودن آن ترديدي ... در ميان دوستداران معارف صوفيه گرديده و موجب گشته برخي از متشرعان اهل حديث در صحت انتساب ... شاگردي وي نزد امام بوده و اين تعلم آشنايي وي را با متن كتاب روشنتر ميكند.
تاریخ فقهای شیعه
علم فقه یک علم نظری است،بر خلاف حدیث که صرفا نقلی و حفظی است. ... برخی میپندارند که اجتهاد در میان اهل تسنن در قرن اول پیدا شد و در میان شیعه در قرن سوم. ... ولی با کمال تأسف تا آنجا که این بنده اطلاع دارد،آنچه درباره طبقات فقها نوشته شده از اهل ... کتب تراجم و یا کتب اجازات که مربوط استبه طبقات راویان حدیثباید استفاده کرد.
علم فقه یک علم نظری است،بر خلاف حدیث که صرفا نقلی و حفظی است. ... برخی میپندارند که اجتهاد در میان اهل تسنن در قرن اول پیدا شد و در میان شیعه در قرن سوم. ... ولی با کمال تأسف تا آنجا که این بنده اطلاع دارد،آنچه درباره طبقات فقها نوشته شده از اهل ... کتب تراجم و یا کتب اجازات که مربوط استبه طبقات راویان حدیثباید استفاده کرد.
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها