تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802639735




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زندگی نامه ابوالفضل جبهه ها


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
زندگی نامه ابوالفضل جبهه ها
زندگی نامه ابوالفضل جبهه ها «سردار سرلشكر پاسدار شهيد حاج حسين خرازي - فرمانده لشكر 14 امام حسين(علیه السلام )» نام : حاج حسین خرازی نام پدر : کریم تاریخ تولد : 1/6/1336 محل تولد : اصفهان تاریخ شهادت : 8/12/1365 محل شهادت: شلمچه عملیات : کربلای 5 علت شهادت : اصابت ترکش خمپاره به گردن محل دفن : گلستان شهدای اصفهان آخرین مسئولیت: فرمانده لشکر 14 امام حسین ( علیه السلام ) نامش حسين بود و از كودكي مهر حسين (علیه السلام ) به دل داشت و شور حسيني در سر، برگ برگ دفتر زندگي‌اش، نقش و نگار عشق به خود گرفته بود. قامت رعنايش، صنوبر را و ايستادگي‌اش، پايداري نخل‌هاي جنوب را به ياد مي‌آورد. پيشاني بلندش چون ماه مي‌درخشيد و چشمان زيبايش، ديدي به گستردگي دريا داشت. در برگ‌ريزان پاييز لبخند بهاري از چهره‌اش جدا نمي‌شد، هر چند از كوچ درناهاي بلند پرواز آسمان بندگي به فردوس برين، احساس غربت مي‌كرد. قامت استوارش جز در برابر حق تواضع نمي‌كرد و فريادش جز به موسم جهاد و خشم بر دشمن، شنيده نمي‌شد. كلام دلنشين او چون ترانه قناري‌هاي سر خوش، آرامبخش مردان بسيجي‌اش بود و آرامش دل دريايي‌اش تسكين دردهاي دردمندان. براي انجام وظيفه، تواني بي‌شمار داشت و براي نابودي دشمن طاقتي بي‌پايان. در برابر ضعيفان فروتن بود و برابر مستكبران چون شمشيري برّان. هر جا عرصه‌اي براي ايثار و جانبازي فراهم مي‌شد. حضور مي‌يافت تا انقلاب را در تحقق آرمان‌هاي الهي‌اش ياري كند. وقتي در كربلاي خيبر، آن هنگام كه سردار سپاه حسينيان بود، چون ابولفضل(علیه السلام ) دست توانايش را هديه كرد، بر تلاش و جديتش افزوده شد و از رويارويي با دشمن هراس به دل راه نداد. حسين خرازي، شير ميدان‌هاي نبرد و فرماندة لشكر امام حسين(علیه السلام ) سرآمد شجاعان عرصة پيكار حق عليه باطل بود. تولد و کودکی شهيد به سال 1336 ه.ش. در يكي از محله‌هاي مستضعف‌نشين شهر شهيدپرور اصفهان بنام كوي كلم، در خانواده‌اي آگاه، متقي و با ايمان فرزندي متولد شد كه او را حسين ناميدند. از همان آغاز، كودكي باهوش و مودب بود. در دوران كودكي به دليل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم ديني، او نيز به اين مجالس راه پيدا كرد. از آنجا كه والدين او براي تربيت فرزندان اهتمام زيادي داشتند، او را به دبستاني فرستادند كه معلمانش افرادي متعهد، پايبند و مراقب امور ديني و اخلاقي بچه‌ها بودند. علاوه بر آن، اكثر اوقات پس از خاتمه تكاليف مدرسه، به همراه پدر به مسجد محله – معروف به مسجد سيد – مي‌رفت و به خاطر صداي صاف و پرطنيني كه داشت، اذان‌گو و مكبر مسجد شد. فعاليتهاي سياسي – مذهبي شهید حسنين در زمان فراگيري دانش كلاسيك، لحظه‌اي از آموزش مسائل ديني غافل نبود. به تدريج نسبت به امور سياسي آشنايي بيشتري پيدا كرد و در شرايط فساد و خفقان دوران طاغوت گرايش زيادي به مطالعة جزوه‌ها و كتب اسلامي نشان داد. در سال 1355 پس از اخذ ديپلم طبيعي به سربازي اعزام شد. در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازي، فعالانه به تحصيل علوم قرآني در مجامع مذهبي مبادرت ورزيد. طولي نكشيد كه او را به همراه عده‌اي ديگر بالاجبار به عمليت سركوبگرانه ظفار (عمان) فرستادند. حسين از اين كار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهي و شعور بالاي خود، نماز را در آن سفر تمام مي‌خواند. وقتي دوستانش علت را سئوال كردند در جواب گفت: «اين سفر، سفر معصيت است و بايد نماز را كامل خواند.» در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خميني مبني بر قرار سربازان از پادگانها و سربازخانه‌ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازي فرار كردند و به خليل عظيم امت اسلامي پيوستند. آنها در اين مدت، دائماً در تكاپوي كار انقلاب و تشكل انقلابيون محل بودند. شهید پس از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد حاج حسين خرازي از همان آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، درگير فعاليت در كميتة انقلاب اسلامي، مبارزه با ضد انقلاب داخلي و جنگهاي كردستان بود و لحظه‌اي آرام نداشت. به خاطر روحيه نظامي و استعدادي كه در اين زمينه داشت، مسؤوليتهايي را در اصفهان پذيرفت و با شروع فعاليت ضدانقلابيون در گنبد، مإموريتي به آن خطه داشت. دشمن كه هر روز در فكر ايجاد توطئه‌اي عليه انقلاب اسلامي بود، غائله كردستان را آفريد و شهيد حاج حسين خرازي در اوج درگيريها، زماني كه به كردستان رفت، بعد از رشادتهايي كه در زمينة آزاد كردن شهر سنندج (همران با شهيد علي رضاييان فرماندة قرارگاه تاكتيكي حمزه) از خود نشان داد، در سمت فرماندهي گردان ضربت كه قويترين گردان آن زمان محسوب مي‌شد، وارد عمل گرديد و در آزادسازي شهرهاي ديگر كردستان از قبيل ديواندره، سقز، بانه، مريوان و سردشت نقش مؤثري را ايفا نمود و با تدابير نظامي، بيشترين ضربات را به ضدانقلاب وارد آورد. شهيد و دفاع مقدس شهيد خرازي با شروع جنگ تحميلي بنا به تقاضاي همرزمان خود، پس از يك‌سال خدمت صادقانه در كردستان راهي خطة جنوب شد و به سمت فرماندة اولين خط دفاعي كه مقابل عراقيها در جادة آبادان-اهواز در منطقة دار خوين تشكيل شده بود (و بعداً در ميان رزمندگان اسلام، به «خط شير» معروف شد) منصوب گشت. خطي كه نه ماه در برابر مزدوران عراقي دفاع جانانه‌اي را انجام داد و دلاوراني قدرتمند را تربيت كرد. اين در حالي بود كه رزمندگان از نظر تجهيزات جنگي و امكانات تداركاتي شديداً در مضيقه بودند، اما اخلاص و روح ايمان بچه‌هاي رزمنده، نه تنها باعث غلبه سختيها و مشكلات بر آنها نشد بلكه هر لحظه آماده شركت در عمليات و جانفشاني بودند. در عمليات شكست حصر آبادان، فرماندهي جبهه دارخوين را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را كه عراقيها با نصب آن دو پل بر روي رود كارون، آبادان را محاصره كرده بودند، به تصرف درآورد. شهيد خرازي در آزادسازي بستان بهترين مانور عملياتي را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه‌هاي رملي و محاصره كردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عمليات پيروزمند طريق‌القدس بود كه تيپ امام حسين(علیه السلام) رسميت يافت. در عمليات فتح‌المبين دشمن را در جاده عين‌خوش با همان تدبير فرماندهي‌اش حدود 15 كيلومتر دور زد و آنها را غافلگير نمود. يگان او در عمليات بيت‌المقدس جزو اولين لشكرهايي بود كه از رود كارون عبور كرد و به جاده اهواز – خرمشهر رسيد و در آزادسازي خرمشهر نيز سهم به سزايي داشت. از آن پس در عمليات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتي، والفجر 4 و خيبر در سمت فرماندهي لشكر امام حسين(علیه السلام) ، به همراه رزمندگان دلاور آن لشكر، رشادتهاي بسياري از خود نشان داد. در عمليات خيبر كه توام با صدمات و مشقات زيادي بود دشمن، منطقه را با انواع و اقسام جنگ‌افزارها و بمبهاي شيميايي مورد حمله قرار داده بود، اما شهيد خرازي هرگز حاضر به عقب‌نشيني و ترك موضع خود نشد، تا اينكه در اين عمليات يك دست او در اثر اصابت تركش قطع گرديد و پيكر زخم خورده او به عقب فرستاده شد. از بيمارستان يزد – همانجايي كه بستري بود – به منزل تلفن كرد و به پدرش گفت: من مجروح شده‌ام و دستم خراش جزئي برداشته، لازم نيست زحكت بكشيد و به يزد بياييد، چون مسئله چندان مهمي نيست. همين روزها كه مرخص شدم خودم به ديدارتان مي‌آيم. در عمليات والفجر 8 لشكر امام حسين(علیه السلام ) تحت فرماندهي او به عنوان يكي از بهترين يگانهاي عمل كننده، لشكر گارد جمهوري عراق را به تسليم واداشت و پيروزيهاي چشمگيري را در منطقه فاو و كارخانه نمك كه جزو پيچيده‌ترين مناطق جنگي بود، به دست آورد. در عمليات كربلاي 5 در جلسه‌اي با حضور فرماندهان گردانهاو يگانها از آنان بيعت گرفت كه تا پاي جان ايستادگي كنند و گفت: هركس عاشق شهادت نيست از همين حالا در عمليات شركت نكند، زيرا كه اين، يكي از آن عمليات عاشقانه است و از حسابهاي عادي خارج است. لشكر او در اين عمليات توانست با عبور از خاكريزهاي هلالي كه در پشت نهر جاسم – از كنار اروندرود تا جنوب كانال ماهي ادامه داشت – شكست سختي به عراقيها وارد آورند. عبور از اين نهر بدان جهت براي رزمنگان مهم بود كه علاوه بر تثبيت مواضع فتح شده، عامل سقوط يكي از دژهاي شرق بصره بود كه در كنار هم قرار داشتند. هدايت نيروهاي خط شكن در ميان آتش و بي‌اعتنايي او به تركشها و تيرهاي مستقيم دشمن و ايثار و از خودگذشتگي او، راه را براي پيشروي هموار كرد و بالاخره با استعانت از الطاف الهي در آن صبح فتح و پيروزي، حاج حسين با خضوع و خشوع به نماز ايستاد. خصوصيات برجسته شهيد شهيد خرازي با قرآن و مفاهيم آن مانوس بود و قرآن را با صداي بسيار خوبي قرائت مي‌كرد. روزهاي عاشورا با پاي برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشكر امام حسين(علیه السلام) در بيابانهاي خوزستان به سينه‌زني و عزاداري مي‌پرداخت و مقيد بود كه شخصاً در اين روز زيارت عاشورا بخواند. او علاوه بر داشتن تدبير نظامي، شجاعت كم‌نظيري داشت. با همه مشكلات و سختيها، در طول ساليان جنگ و جهاد از خود ضعفي نشان نداد. قاطعيت و صلابتش براي همه فرماندهان گردانها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهي خاصي برخوردار بود. حساسيت فوق‌العاده‌اي نسبت به مصرف بيت‌المال داشت، هميشه نيروها را به پرهيز از اسراف سفارش مي‌كرد و مي‌گفت: وسايل و امكاناتي را كه مردم مستضعف دراين دوران سخت زندگي جنگي تهيه مي‌كنند و به جبهه مي‌فرستند بيهوده هدر ندهيد، آنچه مي‌گفت عامل بود، به همين جهت گفتارش به دل مي‌نشست. حاج حسين معتقد به نظم و ترتيب در امور و رعايت انضباط نظامي بود و از اهتمام به آموزش نظامي برادران و تربيت كادرهاي كارآمد غافل نبود. نيمه‌هاي شب اغلب از آسايشگاه ها و محلهاي استقرار نيروي لشكر سركشي نموده و حتي نحوه خوابيدن آنها را كنترل مي‌كرد. گاه، اگر پتوي كسي كنار رفته بود با آرامش تمام آن را بر روي او مي‌كشيد. او به وضع تداركات رزمندگان به صورت جدي رسيدگي مي‌كرد. شهيد خرازي يك عارف بود. هميشه با وضو بود. نمازش توام با گريه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمي‌شد. او معتقد بود: هرچه مي‌كشين و هرچه كه به سرمان مي‌آيد از نافرماني خداست و همه، ريشه در عدم رعايت حلال و حرام خدا دارد. دقت فوق‌العاده‌اي در اجراي دستورات الهي داشت و اين اعتقاد را بارها به زبان مي‌آورد كه: سهل‌انگاري و سستي در اعمال عبادي تاثير نامطلوبي در پيروزيها دارد. دائماً به فرماندهان رده‌هاي تابعه سفارش مي‌كرد كه در امور مذهبي برادران دقت كنند. هميشه لباس بسيجي بر تن داشت و در مقابل بسيجي‌ها، خاكي و فروتن بود. صفا، صداقت، سادگي و بي‌پيرايگي از ويژگيهاي او بود. حضور در جبهه قلب جبهه‌های غرب و جنوب از ابتدا در حضور عاشقانه او می‌تپید و جبهه مجذوب تكاپوی خالصانه‌اش، برگی زرین از آغاز تا انتها را نقش داد.   نام عملیاتتاریخ عملیاتمسوولیت شهید1ثامن الائمه05 /07/1360فرماندهی محور2طریق القدس08 /09/1360فرماندهی محور3فتح المبین02 /01/1361فرماندهی تیپ امام حسین (علیه السلام )4بیت المقدس10 /02/1361فرماندهی تیپ امام حسین (علیه السلام )5رمضان23 /04/1361معاونت عملیات سپاه سوم6محرم10 /08/1361معاونت عملیات سپاه سوم7والفجر مقدماتی17 /11/1361معاونت عملیات سپاه سوم8والفجر 121 /01/1362معاونت عملیات سپاه سوم9والفجر 229/04/1362فرمانده لشگر امام حسین ( علیه السلام )10والفجر 307/05/1362فرمانده لشگر امام حسین (علیه السلام )11والفجر 427/07/1362فرمانده لشگر امام حسین (علیه السلام )12خیبر03/12/1362فرمانده لشگر امام حسین (علیه السلام )13بدر19/12/1363فرمانده لشگر امام حسین (علیه السلام )14والفجر 820/11/1364فرمانده لشگر امام حسین (علیه السلام )15کربلای 403/10/1365فرمانده لشگر امام حسین (علیه السلام )نحوه شهادت او با آنكه يك دست بيشتر نداشت ولي با جنب و جوش و تلاش فوق‌العاده‌اش هيچ‌گاه احساس كمبود نمي‌كرد و براي تامين و تدارك نيروهاي رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراواني مي‌نمود. در بسياري از عملياتها حاج حسين مجروح شد. اما براي جلوگيري از تضعيف روحيه همرزمانش حاضر نمي‌شد پشت جبهه انتقال يابد. در عمليات كربلاي 5، زماني كه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پيگير جدي اين كار شد، كه در همان حال خمپاره‌اي در نزديكي‌اش منفجر شد و روح عاشورايي او به ملكوت اعلي پرواز كرد و اين سردار بزرگ در روز هشتم اسفندماه 1365 در جوار قرب الهي ماوا گزيد؛ سردار دلاوري كه همواره در عمليات پيشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسايي مي‌رفت. در هر شرايطي تصميمش براي خدا و در جهت رضاي حق بود. او يار حسين زمان، عاشق جبهه و جبهه‌ايها بود و وقتي به خط مقدم مي‌رسيد گويي جان دوباره‌اي مي‌يافت؛ شاد مي‌شد و چهره‌اش آثار اين نشاط را نمايان مي‌ساخت. شهيد خرازي پرورش يافته مكتب حسين(علیه السلام) و الگوي وفاداري به اصول و ايستادگي بر سر ارزشها و آرمانها بود. جان شيفته‌اش آنچنان از زلال مكتب حيا‌ت‌بخش اسلام و زمزمه خلوص، سيراب شده بود كه كمترين شائبه سياست‌بازي و جاه‌طلبي به دورترين زاويه ذهنش راه نمي‌يافت. اين شهيد سرافراز اسلام با علو طبع و همت والايي كه داشت هلال روشن مهتاب قلبش، هرگز به خسوف نگراييد و شكوفه‌هاي سفيد نهال وجودش را آفت نفس، تيره نگردانيد. در لباس سبز سپاه و ميقات مسجد، مُحرِم شد، در عرفات جبهه وقوف كرد و در مناي شلمچه و مسلخ عشق، جان به جان آفرين تسليم نمود. منابع : http://www.sobh.org http://www.ciw8.ir http://www.sajed.ir http://www.cloob.com http://www.aviny.com
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3096]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن