تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه قلب از فکر (در گناهان)، برتر از روزه شکم از طعام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851483524




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش تربيتى خوف و رجاء (بيم و اميد)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقش تربيتى خوف و رجاء (بيم و اميد)
نقش تربيتى خوف و رجاء (بيم و اميد) نويسنده:برگرفته از كتاب معارف قرآن - آیت الله مصباح يزدي ترس از محروميّت و اميد به آيندهء بهتر دو فطرت انسان ريشه دارند و دو عامل مهم هستند براى آنكه انسان را وادار به تلاش و كوشش , خودسازى و اصلاح امور مادى و معنوى خويش سازند و بلحاظ همين نقش و اهميتى كه دارند, قرآن از بعد تربيتى روى آنها تاءكيد فراوان دارد و در بيداركردن و جهت دهى صحيح آندو با لحنهاى مختلف و در مناسبت هاى گوناگون اهتمام مى ورزد. لازمست در اينجا به بعضى از آيات اشاره كنيم : 1 آياتى تاءكيد دارند بر اينكه سعادت ابدى از آن كسانى است كه خوف و خشيت دارند مثل آيات <ان الذين امنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرايْ جزاوءهم عند ربهم جنات عدن تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها ابداً رضى الله عنهم و رضوا عنه ذلك لمن خشى ربه >(1محققاً كسانيكه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند آنان بهترين افراد خلقند پاداششان در نزد پروردگارشان بهشتهاى جاويد است كه از دامنه آنها نهرها جارى است در آنها براى ابد جاودان بمانند خداوند از آنان خشنود و آنان از خداوند خشنود هستند اين <پاداش بزرگ و سعادت ابدى > از آن كسانى است كه از پروردگارشان <بيم و> خشيت داشته انديعنى , در واقع , از اين آيه مى توان دريافت كه بيم و خشيتشان آنان را به اين مقام والا و ارجمند كشانده است و مثل آيه <انما يعمر مساجد الله من امن بالله و اليوم الاخر و اقام الصلوْ واتى الزكوْ و لم يخش الا الله فعسى اولئك ان يكونوا من المهتدين >(2تنها كسانى كه مساجد خدا را آباد مى كنند كه ايمان به خدا و روز جزا آورده و نماز را بپا داشته و زكوْ داده و جز خدا از كسى نترسيده اند; پس اميد مى رود ايشان از هدايت يافتگان باشندو مثل آيات : والذين يصلون مآ امرالله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب والذين صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلوْ و انفقوا مما رزقناهم سراً و علانيًْ و يدرون بالحسنْ السيئْ اولئك لهم عقبى الدار جنات عدن يدخلونها و من صلح من ابائهم و ازواجهم و ذرياتهم و الملائكْ يدخلون عليهم من كل ناب سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار>(3) و كسانيكه پيوند دهند <و ارتباط برقرار سازند> آنچه را خداوند به پيوند <و ارتباط> فرمان داده است و از پروردگارشان درخشيتند و از بدى حساب مى هراسند و كسانيكه در طلب خشنودى پروردگارشان صبر <پيشه > كنند و نماز را بپا دارند و از آنچه روزيشان داده ايم آشكار و نهان انفاق كنند و بدى را به نيك دفع كنند <و پاسخ گويند> آنان برايشان خانه آخرت است باغهاى جاودانى كه آنان و هر كس كه شايسته باشد از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان در آنها داخل شوند و فرشتگان از هر درى برايشان وارد شوند <كه > سلام بر شما بخاطر آنكه صبر كرديد و عاقبت <جايگاهتان > جايگاه خوبى است .و مثل آيه :<ان الذين يخشون ربهم بالغيب لهم مغفرْ و اجركبير>(4)كسانيكه در پنهان خشيت از پرودگارشان كنند براى آنها است بخشش و پاداش بزرگ .و مثل آيهء:<و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنْ هى الماوى >(5)و اما آنكس كه از مقام پروردگارش ترسيد و خود را از (پيروى ) هوا (ى نفس ) بازداشت پس موءكداً بهشت جايگاه او است.2- در گروه ديگرى از آيات قرآن خشيت , با تعابير مختلف , به عنوان شرطى براى پذيرش دعوت انبياء و هدايت الهى و تاءثر از انذارهاى آسمانى معرفى شده است . مثل آيات : <و لقد اتينا موسى و هارون الفرقان و ضياءً و ذكرى للمتقين # الذين يخشون ربهم بالغيب و هم من الشاعْ مشفقون >(6)و حقا به موسى و هارون اعطا كرديم فرقان <تورات كه فارق حق و باطل است > وپ نور و <آنچه كه مايه ء> يادآورى براى با تقوايان است آن كسانيكه در پنهان درخشيت آاز پروردگارشان هستند و از روز واپسين در بيم و هراس بسر مى برند.آن كسانيكه دارى خشيت از خدا هستند و از قيامت مى ترسند در پرتو انوار كتب آسمانى , حق را از باطل ثتشخيص مى دهند و با استفاده از پند و اندرزها و يادآوريها به زيور تقوى آراسته مى گردند.و مثل آيه : <انما تنذر من اتبع الذكر و خشى الرحمان بالغيب فبشره بمعفرْ و اجر كريم >(7)تو فقط بيم مى دهى آن كس را كه از ذكر (قرآن كه منشاء يادآورى است ) پيروى كند و"در خلوت در خشيت از خدا باشد.و مثل آيهء:<طه ما انزلنا عليك القرآن لتشقى . الا تذكرْ لمن يخشى >(8)<اى پيامبر> قرآن را بر تو فرو نفرستاديم تا خود را برنج درافكنى جز آنكه يادآورى باشد براى آنكس كه مى ترسد.و مثل آيهء:<انما انت منذر من يخشاها>(9)تو تنها بيم دهنده آنكس هستى كه از قيامت مى ترسد.و مثل آيه :<انما تنذر الذين يخشون ربهم بالغيب >(10)تو تنها بيم مى دهى كسانى را كه در خفا و خلوت در خشيت پروردگارشان هستند.3- در گروه سوم آياتى خوف و خشيت را با تعابير مختلف عامل انجام و شتاب در كار خير معرفى كرده اند: مثل آيات : <ان الذين هم من خشيْ ربهم مشفقون والذين هم بايات ربهم يومنون والذين هم بربهم لايشركون و الذين يوءتون ما اتوا و قلوبهم وجلْ انهم الى ربهم راجعون اولئك ,يسارعون فى الخيرات و هم لها سابقون >(12كسانيكه از خشيت پروردگارشان در هراسند و كسانيكه به آيات پروردگارشان بايمان آورند و كسانيكه نسبت به پروردگارشان شركت نورزند آنان در انجام كارهاى 2يك شتاب كنند و همانان بسوى آنها پيشى گيرنددر اين چند آيه با تعابير مختلف خشيت , اشفاق و وجل , بر اين حقيقت تاءكيداًمى كند كه صفات خوف و خشيت از خدا و قيامت انسان را واميدارد تا در كارهاى -خير, فعال باشد و در انجام آنها شتاب كند4 گروه چهارم از آيات با تعابير مختلف دلالت دارند بر آنكه جز از خدا از چيز يا كس ديگرى نبايد ترسيدمثل آيه <و تخشى الناس والله احق ان تخشاه >(13(و تو از مردم مى ترسى و خداوند شايسته تر است كه از اوحبترسى ), و مثل آيه : <الذين يبلغون رسالات الله و يخشوءنه و لا يخشوءن احد الا الله >(14(كسانيكه رسالتهاى ب الهى را (بمردم ) مى رسانند و از او مى ترسند و از احدى جز خدا نمى هراسندآيه فوق توصيف مدح گونه اى از انبياء است و از خصلت ترس از خدا و نترسيد نشان از غير خدا كه در؟انبياء موجود است به عنوان يك صفت برجسته و ممدوح ياد مى كندو آيه <اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون >(15امروز كسانيكه كفر ورزيده اند از <ضربه زدن به > دين شما ماءيوس شده اند پس از آنان نهراسيد و از من بترسيدو آيه : <فلا تخشوا الناس و اخشون ولاتشتروا باياتى ثمناً قليلاً و من لم يحكم بما انزل الله فالئك هم الكافرون >(16پس از مردم نهراسيد و از من بترسيد و آيات مرا به بهاى اندكى نفروشيد و كسانيكه به آن <دستوراتى > كه 9دا نازل كرده است حكم نكردند پس آنان همان كافرانندو مثل آيه <و من حيث خرجت فول وجهك شطر المسجد الحرام و حيث ما كنتم فولوا وجوهكم بشطره لئلا يكون للناس عليكم حجْ الا الذين ظلموا منهم فلا تخشوهم و احشرنى ولا تم $نعمتى عليكم و لعلكم تهتدون >(17و <اى پيامبر> از هر كجا بيرون شدى رو به سوى كعبه كن و <اى مسلمانان > هر كجاكه بوديد پس روى هايتان بجانب آن كنيد, تا براى مردم بر شما حجتى نباشد مگرت كسانى كه آنان كه ستم كارند پس از آنان نهراسيد و از من بترسيد و تا نعمتم را بر شما(كامل كنم و باشد كه شما هدايت يابيدو مثل آيه <الا تقاتلون قوماً نكثوا ايمانهم و هموا باخراج الرسول و هم بدءوكم اول مرْ اتخشونهم ,فالله احق ان تخشوه ان كنتم موءمنين >(18آيا نمى جنگيد با قومى كه قسمهاشان را شكستند و به بيرون راندن رسول <خدا>بهمت گماردند و آنان جنگ با شما را نخستين بار آغاز كردند آيا از آنان مى ترسيد؟:پس خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد اگر موءمن باشيد5 و در بعضى ديگر از آيات بر خشيت به عنوان شرط عبرت آموزى از حوادث تاءكيد مى كند: چنانكه 2س از ذكر داستان فرعون در آياتى آمده است كه : اً<فاخذه الله نكال الاخرْ و الاولى # ان فى ذالك لعبرْ لمن بخشى >(19پس خداوند او را به عذاب دنيا و آخرت گرفتار كرد كه در اين <حادثه > عبرتى است براى آنكس كه خشيت داردعلاوه بر آيات فوق كه از لفظ خشيت بهره جسته اند آياتى هم داريم كه در آنها واژهء خوف بكار رفته است .چ در اينكه آيا خوف همان مفهوم خشيت را دارد و يا با آن متفاوت است ; بياناتى از بعضى مفسرين و اهل تلغت نقل شده كه كم و بيش قابل نقض است و خيلى متقن به نظر نمى رسد و على رغم اينكه ظاهرتبعضى از آيات از تفاوت مفهومى خوف و خشيت حكايت دارد, از نظر مفهوم لغوى نمى توان بصورت 2زمى چيزى را به عنوان فرق ميان آندو بيان كرددر بالا گفتيم ظاهر بعضى آيات حكايت از تفاوت مفهومى خوف و خشيت دارد كه مى فرمايد<و لقد اوحينا الى موسى ان اسر بعبادى فاضرب لهم طريقاً فى البحر يبساً لا تخاف دركاًو لا تخشى >(20و محققاً وحى كرديم به موسى كه بندگان من <بنى اسرائيل > را حركت ده راهى ب خشك در دريا برايشان ايجاد كن و از رسيدن فرعونيان در خوف و خشيت نباش اينكه در آيهء فوق خوف و خشيت در كنار هم آمده و بيك چيز تعلق گرفته به ما اين حقيقت را مى فهماندجو به اصطلاح ظهور دارد در اين كه بايد فرقى ميان اين دو واژه باشد. و بعضى گفته اند: خشيت حالتى پاست كه از احساس عظمت يك شخص يا عظمت خطرى كه ممكن است انسان را تهديد كند در نفس ثانسان پديد مى آيد ولى خوف منحصر در اين مورد نيست و گسترش بيشترى دارد ولى , با ملاحظه آيات جدر مى يابيم دقيقاً همانجائى كه خوف بكار رفته خشيت هم بكار رفته است و به نظر نمى آيد كه مواردتخشيت هيچ فرقى با موارد خوف داشته باشد و اگر در آيهء فوق خوف و خشيت در كنار هم آمده خ <لا تخاف دركاً ولا تخشى > اين الزاماً دليل بر تفاوت آندو نيست ; بلكه احتمالاً از قبيل تاءكيد يك لفظ بلفظأديگر است و منافاتى ندارد با اينكه هر دو بيك معنا و مترادف باشندآياتى هم كه واژه خوف در آنها آمده زياد و متنوعند. گاهى خوف در اين آيات با تعابير مختلف به خداوند متعال نسبت داده شده مثل آيه : <ولنسكننكم الارض من بعدهم ذلك لمن خاف مقامى و خاف و عيد>(21و پس از <هلاك > آنان <ظالمين > شما را در آن سرزمين جايگزين سازيم اين <نعمت >ب براى كسى است كه از مقام من و از وعده من <به عذاب قيامت > ترسيده باشدو مثل آيه <و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى # فان الجنْ هى الماوى >(22و اما كسى كه از حضور در پيشگاه پروردگارش ترسيد و خود را از <پيروى > هوا باز!داشت پس بهشت جايگاه او است و مثل آيه <و لمن خاف مقام ربه جنتان >(23و براى آنكس كه از حضور در پيشگاه خدا ترسيد دو باغ باشددر موارد ديگرى از آيات خوف از عذاب مطرح است مثل آيه <انى اخاف ان عصيت ربى عذاب يوم چ عظيم >(24 (من مى ترسم , اگر عصيان كنم پروردگارم را, از عذاب روزى بزرگ ) اين جمله در موارد متعدد,از قول پيامبران بزرگ الهى نقل شده است در بعضى از آيات از قول پيامبران آمده كه در مقام ارشاد و انذار مردم آنها را از روز قيامت يا روزى كه 3ذاب بر آنان نازل شود مى ترسانيده اند. مثل آيه : و يا قوم انى اخاف عليكم يوم التناد يوم تولون مدبرين مالكم من الله من غاصم >(25).و <موءمن ال فرعون گفت > اى قوم من مى ترسم بر شما از <عذاب > روزى كه <ازب سختى آن , خلق > بفرياد آيند روزى كه در حال گريز و فرار <از عذاب > پشت مى كنيد6و> براى شما از <جانب > خدا پناه و نگاهبانى نيست و آيات ديگرى نظير :<انى اخاف عليكم عذاب يوم عظيم > (26 يا <عذاب يو اليم >(27 يا <عذاب يوم كبير> (28يا <عذاب يوم محيط> (29)من بر شما بيم دارم از عذاب روزى بزرگ <يا> عذاب روزى دردناك <يا> عذاب روزى كبير<يا> عذاب روزى كه <از هر سو> احاطه كننده <انسان > است .در مواردى از آيات از كسانيكه از عذاب روز قيامت يا از روز قيامت , طبعاً, بلحاظ خطرهائى كه در آن روز1جود دارد, در هراسند ستايش به عمل آمده است :در يكى از آيات از اين نوع خوف به عنوان يكى از صفات بارز و برجسته عاقلان ياد كرده در توضيح اولوالالباب يعنى صاحبان عقل و خرد گويد:<... و الذين يصلون ما امرالله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب >(30)و <صاحبان عقل و خرد> كسانيند كه مى پيوندند (در) آنچه كه خدا در آن به پيوندفرمان داده است و خشيت مى كنند از پروردگارشان و مى هراسند از بدى حساب .در آيه ديگرى از خوف خدا بعنوان يكى از صفات ستايش آميز فرشتگان و بندگان برگزيدهء خدا ياد كرده ,مى گويد:<... يخافون ربهم من فوقهم و يفعلون ما يومرون >(31)... و فرشتگان ) مى ترسند از پروردگارشان كه فوق آنها است و به انجام مى رسانند آنچه كه ماءمور شونددر آيه ديگر مردانى پاك و انسانهائى برجسته را كه در بيوتى نورانى مانند معابد وبمساجد و منازل انبياء و اولياء خدا, صبح و شام به تسبيح خدا اشتغال دارند, به أصفاتى عالى و از آنجمله به صفت ترس از روز قيامت ستايش كرده مى گويد:<... رجال لا تلهيهم تجارْ و لابيع عن ذكر الله و اقام الصلوْ و ايتآء الزكوْ يخافون يوما#تتقلب فيه القلوب و الابصار>(32)صبح و شام تسبيح گويند خدا را در اين بيوت > مردانى كه هيچ تجارت و خريد وپ فروشى از ياد خدا و بپاداشتن نماز و دادن زكوْ بازشان ندارد, مى ترسند از روزى كه پ در آن , دل ها و ديده ها <با حيرت و اضطراب و ترس > در تغيير و تحول و دورانند.و در آيات ديگرى در توصيف ابرار و تبيين معيارهاى بر و نيكى ايشان بر افعال و صفاتى تاءكيد كرده است ثكه يكى از مهمترين آنها كه دو بار تكرار شده همين صفت خوف از قيامت است . يك بار مى گويد: <وجيخافون يوماً كان شره مستطيرا>(33 (و <ابرار> مى ترسند از روزى كه شر آن همه را فرا گيرد.بار دوم از زبان خود ابرار گويد: <... انا نخاف من ربنا يوماً عبوساً قمطريراً>(34) ما مى ترسيم از پروردگار=خود در روزيكه <از سختى آن , چهرهء خلق > درهم و غمگين است.در مواردى هم از خوف از ديگران نهى شده و به اينكه فقط از خدا بترسيد امر شده همانطور كه با واژه ثخشيت داشتيم <فلا تخشوهم و اخشون > در بعضى آيات هم آمده است كه <فلا تخافوهم و خافون ان كنتم تموءمنين > (35 (پس از آنان <ناس يا مردم > نترسيد و از من بترسيد اگر موءمن هستيد.در اين زمينه واژه هاى ديگرى هم در قرآن آمده كه , از نظر مفهوم , كم و بيش با هم مشابه هستند: يكى لفظچ <رهبت > است و يا <رهب > كه معنى خوف و هراس دارد و در آياتى چند بكار رفته است نظير آيه : <و اياى چفارهبون >(36 (و تنها از من بترسيد), و آيهء <فاياى فارهبون > (37, و نظير اين آيه كه در مدح تورات مى فرمايد:<و لما سكت عن موسى الغضب اخذ الالواح و فى نسختها هدى و رحمًْ للذين هم لربهم يزهبون >(38)و چون خشم از موسى فرو نشست لوحه هاى تورات را برگرفت كه در نسخه هاى آن هدايت و رحمت بود براى آن كسانيكه از خداى خويش مى هراسند.و آيه ديگرى در اين زمينه مى فرمايد:<... انهم كانوا يسارعون فى الخيرات و يدعوننا رغباً و رهباً و كانوا لنا خاشعين >(39)كه آنان <انبياء> در كارهاى خير شتاب مى كردند و در حال بيم و اميد ما را مي خواندند و <پيوسته > در برابر ما خاضع و خاشع بودند.دوم واژه <اشفاق > است مثل آيه <و هم من خشيته مشفقون >(40 (و آنان <بندگان مكرم خدا> از خشيت او درثهراسند) كه در اينجا اشفاق از خدا به عنوان ثمره خشيت و يك صفت برجسته روى آن تكيه شده است ج چنانكه در آيه <ان الذين هم من خشيْ ربهم مشفقون >(41 نيز همين مضمون آمده است . چنانكه گاهى <اشفاق از عذاب و گاهى اشفاق از روز قيامت آمده است مثل آيه :<الذين يخشون ربهم بالغيب و هم من الشاعْ مشفقون >(42)آن كسانيكه از پروردگارشان در نهان خشيت مى كنند و همانها از روز قيامت نگران و هراسانند.و مثل آيه : <... و ما يدريك لعل الشاعْ قريب * يستعجل بها الذين لا يومنون بها و الذين امنواپمشفقون منها و يعلمون آنهاالحق الا ان الذين يمارون فى الشاعْ لفى ضلال بعيد>(43)ميدانى شايد قيامت نزديك باشد كسانيكه ايمان به آخرت ندارند <در ظهورأقيامت > شتاب و عجله دارند <كه اگر قيامتى هست پس چرا نمى آيد> و كسانيكه پايمان دارند از آن در هراسند و ميدانند كه حق است آگاه باشيد آنانكه درباره قيامت 4دال و آنرا انكار مى كنند در گمراهى عميقى هستند.اين آيه نشانگر آنست كه مشفق و ترسان بودن از قيامت اثر علم بحقانيت و معرفت درباره قيامت است .و گاهى اشفاق از عذاب آمده و مى گويد: <... والذين هم من عذاب ربهم مشفقون >(44 (و كسانيكه آنان ازجعذاب پروردگارشان هراسانند) اين آيه نشان مى دهد مصلمين و نمازگزاران كسانى هستند كه روز قيامت ج را تصديق مى كنند و از عذاب پروردگارشان ترسانند و ترس آنها معلول معرفت به قيامت و تصديق روزجزا است .كه قبل از اين آيه جمله <والذين يصدقون بيوم الدين > (45 آمده است .سوره واژه <وجل > است كه در آياتى بكار رفته مثل آيه :<انما الموءمنون الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم >(46)موءمنين كسانيند كه وقتى ياد خدا مى شود دلهاشان مى هراسد.و مثل آيه فالهكم اله واحد فله اسلموا و بشر المخبتين الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم >(47)عبود شما خداى يگانه است پس تسليم او باشيد و مژده باد مخبتين را كسانى كه )وقتى ياد خدا مى شود دلهايشان مى لرزد.كه بويژه اين آيه تكيه مى كند بر شناخت خدا و اعتقاد به يگانگى او كه همين شناخت را منشاء پيدايش چاين حالت وجل , در دلها ميداند و از آن به عنوان يك عامل تربيتى در هدايت ديگران استفاده مى كند. كه ح مخبتين , چنين اعتقاد و بدنبال آن چنين حالاتى در آنها پديد آمد و مژده باد آنها را كه به چنين سعادتى پرسيدند شما هم از اين طريق گام برداريد تا به سعادتى كه آنها رسيدند نائل آئيد.و مثل آيه : و الذين يوتون ما اتوا و قلوبهم وجلْ انهم الى ربهم راجعون (48)شايسته است انجام دهند <مع الوصف ) دلهاشان از اين هراسان است كه آنان *<روزى > بسوى پروردگارشان باز مى گردند.با اين تفاوت كه در آيات قبل دلها از خدا و ياد خدا در هراس و وجل بود ولى در اين آيه از قيامت وبازگشت به پيشگاه خداوند.تا اينجا آيات مربوط به خوف و خشيت و واژه هاى مرادف آنها را بررسى كرديم : مفهوم و كيفيت پيدايش اآنها را توضيح داديم و در مجموع مى توان به چند نكته اشاره كردن.نخست : آنكه در خوف توجه به آينده ملحوظ است و هيچگاه نسبت به آنچه كه گذشته است بكاراًنمى رود مگر بلحاظ نتائج بعدى حادثه اى كه در گذشته اتفاق افتاده است.دوم : آنكه خوف اصالتاً به امر نامطلوبى تعلق مى گيرد كه ممكن است براى انسان رخ دهد و در واقع ,ج انسان نگران آيندهء خويش است ; از اين رو, آنچه اولاً و بالذات , متعلق خوف قرار گيرد تلخكامى وثمحروميت خود انسان از امور مطلوب و خواسته هاى خويش و مبتلا شدن به امور نامطلوب و ناخوشايندثاست ولى ثانياً و بالعرض , خوف به چيزهاى ديگرى هم نسبت داده مى شود: فى المثل گاهى به شخصى جكه عامل پيدايش چنين وضع نامطلوب و ناراحتى براى ما باشد نسبت مى دهيم يا به كارهاى او كه باعث جناراحتى ما مى شود و يا مكان آن كار و حادثه نامطلوب و يا زمان آن نسبت مى دهيم و مى گوئيم از فلان ثكار يا فلان مكان يا زمان مى ترسيم . بنابراين , خوف و هراس به همه آنها نسبت داده مى شود; ولى ,جهمانطور كه گفتيم : منشاء اصلى و ريشه همه اينها در واقع همان ناراحتى است كه بر خود انسان وارد مى شود.سوم : در مقابل خوف كه در آيات فوق آمده در آيات متعددى كلمهء رجاء بكار رفته است . البته , رجاء وچخوف دقيقاً, نقطه مقابل هم و متناقض با هم نيستند; يعنى , رجاء دقيقاً بمعنى عدم خوف يا خوف دقيقاًثبمعنى عدم رجاء نيست ; بلكه , آنها دو حالت وجودى هستند متضاد با يكديگر كه يكى از احساس خطرچ از آينده در نفس انسانى پديد آيد و آن ديگرى از احساس تنعم و بهره مندى از نعمتها در آينده در روح انسان و احساس وى ظاهر شودپی نوشتها : 1- ينه 872- توبه 183- رعد 21تا 244- ملك 125- نازعات 406- انبياء 49و 487- يس 118- طه 1تا 39- نازعات 4510- فاطر 1811- اعلى 11و 912- موءمنون 57تا 6113- احزاب 3714- احزاب 3915- مائده 316- مائده 4417- بقره 15018- توبه 1319- نازعات 26و 2520- طه 7721- ابراهيم 1422- نازعات 41و 4023- رحمن 4624- انعام 15يونس 15 زمر1325- موءمن 33و 3226- اعراف 5927- هود 2628- هود 329- هود 8430- رعد 2131- نحل 5032- نور 3733- انسان 734- انسان 1035- ال عمران 17536- بقره 4037- نحل 5138- اعراف 15439- انبياء 9040- انبياء 2841- موءمنون 5742- انبياء 4943- شورا 1844- معارج 2745- معارج 2646- انفال 247- حج 3548- موءمنون 60
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن