محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852706582
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) نويسنده: غلامرضا گلی زواره اهل تزکیه یا فرقه خدعه در واقع علامه طباطبایی از آن دسته عرفا حمایت میکند و خود نیز در سلکآنان قرار میگیرد که دارای معرفت الله و متخلق به اخلاق الله بوده و با تهذیبنفس، ریاضات و مجاهدات و تزکیه روح و پاک ساختن دل از عشق و محبت ماسوی الله بهکمالاتی معنوی نائل شده و ضمن خلق نیکو، علم و عمل خالص و ذکر و فکر در اسماء واوصاف الهی و ترک شهوت حیوانی و فضولات دنیوی به موعظه، هدایت و تربیت جامعهانسانی پرداخته و افراد مشتاق حق را راهنما هستند; از فقیران و درماندگاندستگیری کرده مظلومان را یاری نموده; گمراهان را به سرمنزل مقصود رسانیده و هحقیقتشاگردان عالی مدرسه انبیاء و مکتب اهلبیت هستند و مضامین قرآنی و رواییرا زیربنای تلاشهای فکری، علمی و اخلاقی خود میدانند. اما ایشان با آن دسته از صوفیانی که مدعی دروغین مقام ولایتند و خود را بههوای نفس و حب ریاست و خرقهبازی و سالوسی و ریا و دکانداری و فریب دادن مردمانساده لوح و امور موهوم و تخیلات مشغول کردهاند نه تنها مخالف است، بلکه انزجار وتنفری شدید از این دسته داشته و معتقد است چنین افرادی با افسون و فریب جمعی رابه نام درویش و فقیر به گرد خود جمع کرده و دکانی از اخبار عرفانی و حکایتهایاغراقآمیز مشایخ صوفی را به نام کرامتبرای آنان باز میگویند و به قول مولویحرف مردان خدا را دزیده تا متاعی برای دکان خود تدارک ببینند: چند دزدی حرف مردان خداتا فروشی و ستانی، مرحبا چنین صوفیانی در مریدان خودهیچ تاثیر کمال نفس و صفای روح و خداشناسی و خداپرستی و تقوی نداشته، بلکه بهخودپسندی و نخوت آنان افزوده و مردم را از فطرت خداشناسی و گرایشهای عالیانسانی و شوق ذاتی معرفت الله خارج کرده به وادی ضلالت و راه ریا و سمعت کشند. شمس الدین محمد اسیری لاهیجی چه خوب اینان را وصف کرده است: آن که میلش سوی لهوست و سماع وجد و حالاتش نباشد جز خداع لاف فقر اندر جهان انداخته رهبر و رهزن زهم نشناخته صد فسون و مکر دارد در درون مخلص و صادق نماید از برون رهزنی چون نام خود رهبین کند عامیان را در هلاکت افکند گوید او که من قلا و وزرهم وز منازلهای این ره آگهم هر که باور کرد آن مکر و دروغ ماند از نور ولایتبیفروغ گم شد و هرگز به منزل ره نبرد در بیابان هلاکت زار مرد کردهای نفس و هوی را پیشوا لاجرم بویی نیابی از خدا نور عرفان در دل و جانت نتافت تو همی گویی چو من عارف که یافت نیستت از عارفان شرم و حیا دعوی عرفان و تلبیس و هوی وای آن طالب که در دامش فتاد هر چه بودش نقد او بر باد داد (1) علامه طباطبایی که از جهتسیر باطنی در مدارج و معارج عوالم غیب و ملکوت و وصول بهدرجات مقربین و صدیقین نامور بود، از جهتشرع، فقیهی متشرع به شمار میرفت و دررعایتسنن و آداب به تمام معنی بذل توجه داشت و حتی از به جا آوردن کوچکترینمستحبات دریغ نمینمود و به آورندگان شرع مبین به دیده تعظیم و تجلیل مینگریست، سبتبه برخی صوفیه که به شرع مقدس آن طور که باید و شاید اهمیت نمیدادند معترضو از آنان انتقاد میکرد و روش آنان را مقرون به خطا و غیر مصیب به سر منزلمقصود میدانست. از آن طرف نسبتبه برخی متنسکین که به عنوان شرع و حمایت از دینو ترویجشرع مبین، علمای ربانی را که با مراقبه و محاسبه سر و کار داشته و ازطریق تزکیه و عبادت به کمالاتی معنوی رسیده بودند، مذمت میکردند، و چنین تفکریرا ناشی از تعصب بیجا و خشک میپنداشت که روح شریعت از آن بیزار بود. (2) به نظرعلامه بدگویی از چنین انسانهایی که به طریق کشف و شهود خدا را شناختهاند و بهحالات معنوی رسیدهاند یک نوع جمود فکری بوده و با سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع)در تباین میباشد. علامه مجلسی صاحب کتاب گران سنگ «بحارالانوار» با صوفیه میانه خوبی ندارد وبا صوفیان زمان خود مبارزه بیامانی را انجام داد و حتی برخی را نفی بلد کرد وراه ایشان را بدعت دانست و اظهار داشت اینان عقاید حقه را تحریف کرده و درنوامیس شرعیه تصرف میکنند (3) و در رد تصوف و عقایدشان رسالهای نگاشت. (4) علامهطباطبایی به هنگام تعلیقه نویسی بر «بحارالانوار» (5) ، با آن که مقام علمی بسیاروالا و برجستهای برای علامه مجلسی قائل است، مخالفت ایشان را با درکهای ذوقی وعرفانی مورد نقد قرار داده و این راه را به عنوان یکی از سه راه دستیابی بهاندیشه دینی دانسته است. در هفتمین کنگره سالانه بزرگداشت و بررسی آثار و افکار علامه طباطبایی که درتاریخ 23 آبان 1371 در تالار وحدت دانشگاه تبریز گشایش و به مدت سه روز ادامهداشت آیه الله ملکوتی ضمن ابراز تاسف از این که اشخاصی نگذاشتند تعلیقاتعلامه طباطبایی بر بحارالانوار ادامه یابد، از مخالفت علامه مجلسی با عرفان دفاعکرد و گفتباید ببینیم مجلسی در چه شرایطی با این مسائل مخالفت کرده است. دروقتی که پادشاه عثمانی سلطان صفوی را بچه درویش خطاب میکرد و ایرانیان متهم بهصوفیگری و درویش مسلکی بودهاند. البته این اظهارات خود نیاز به بررسی دقیقتریدارد و باید افزود که علامه مجلسی همان صوفیانی را مذمت کرده که علامه طباطباییاز آنها نفرت داشته و ما بدانها اشاره کردیم و این محدث عصر صفوی خود در منابعخویش برخی مضامین عرفانی را آورده و در همان رسالهای که بر ضد صوفیان نگاشتهمطالبی را در سیر و سلوک با الهام و مستفاد از روایات آورده است و ایشان همچونعلامه با آن صوفیگری مخالفت کرده که در مقابل شرع و احکام دینی ایستادهاند و ازخود مضامینی بافتهاند که به منابع و متون دینی نه تنها استنادی ندارد، بلکه باعرضه کردن آنها به چنین آثاری، ابطال آنها روشن میگردد. محمد تقی مجلسی پدرعلامه مجلسی خود از زهاد عصر و نامداران طریقه عرفانی بود و میکوشید به وسیلهاخبار اهل بیت، برخی از صوفیان را از عقاید نادرستشان برحذر دارد و گرچه درهدایت عدهای از آنان توفیق یافت، ولی گروهی دیگر، سخن ارشادی ایشان را نپذیرفتهو لذا وی از آنان تبری جست و تکفیرشان کرد. (6) استاد شهید مرتضی مطهری میگوید: هانری کربن در مصاحبهای که با علامه طباطبایی داشت، از جمله سوالاتی که کرد اینبود که این مساله ولایت را آیا شیعه از متصوفه گرفته یا متصوفه از شیعه؟ علامهدر پاسخ وی گفته بود: متصوفه از شیعه گرفتهاند برای این که این مساله از زمانیدر شیعه مطرح است که هنوز تصوف صورتی به خود نگرفته و هنوز این مسائل در بینآنان مطرح نبود. این مساله، مساله انسان کامل و به تعبیر دیگر حجت زمان استکه عرفا روی آن تکیه دارند و در هیچ عصر و زمانی از یک ولی کامل که آنها آگاهیاز او تعبیر به قطب میکنند خالی نیست و برای آن ولی کامل که انسانیت را به طورکامل دارد، مقاماتی قائلند که از افکار ما دور است. (7) هم چنین از علامه طباطبایی پرسیده بودند: متصوفه عقیده دارند مقصود از «هوالاول والاخر» در سوره حدید، حضرت علی(ع) است و علامه مجلسی در جلد هشتمبحارالانوار حدیثی با چنین مضمونی نقل کرده است و اگر بخواهیم ادعای صوفیان رارد کنیم، گفته مرحوم مجلسی نیز مورد تکذیب قرار میگیرد، در حالی که ضمایری کهبرگشتش به خداست در قرآن فراوان دیده میشود، از کجا بفهمیم که مرجع این ضمایرعلی(ع) نباشد با این که سیاق آیات نشان میدهد که مرجع این ضمایر خداوند متعالاست؟ علامه طباطبایی در پاسخ آنان گفت: آن چه در روایت وارد شده این است که حضرت علی(ع) «اول و آخر» است و درروایاتی هم آمده است که معنی اول و آخر بودن علی(ع) این است که اول کسی است کهبه رسول اکرم(ص) ایمان آورد و آخرین کسی است که از آن حضرت جدا شد و آن وقتیبود که پیکر مطهر آن حضرت را در قبر شریف گذاشت و بیرون آمد و ظاهر سیاق اولسوره حدید میرساند که مراد از اول، کسی است که وجودش مسبوق به عدم نباشد و ازآخر، این است که وجودش ملحوق به عدم نباشد و آن خداست عزوجل چنان کهمیفرماید: «و ان الی ربک المنتهی». (8) هم چنین از این عالم ربانی پرسیده بودند که بعضی میگویند تمام موجودات وهستیها از وجود خدا سرچشمه گرفته، پس تمام هستی به طور کلی در زمینه وحدت وجودخداست، لکن به صورت مختلف هستیها را میبینیم مثلا بعضی را درخت، بعضی را سنگ،بعضی را آدم و امثال آن، جواب چیست؟ ایشان فرموده بودند براهین و ادلهای استوار وجود دارد که خدا را برای عالماثبات میکنند، این دلایل عالم را فعل خدا و خدا را فاعل معرفی میکنند و بدیهیاست که فعل غیر از فاعل باید باشد و اگر فعلی عین فاعل باشد باید شیء (فاعل) قبل از وجود خودش (فعل) وجود داشته باشد، پس عالم غیر از خداست و بنابراین، اینکه گفته شده پس تمام به طور کلی در زمینه وحدت وجود خداست الی آخر غلط میباشد. (9) مراقبه و محاسبه علامه طباطبایی از دوران نوجوانی به انجام تکالیف شرعی واعمال عبادی مقید بود، ذکر خدا بر لب داشت و نوافل را به جا میآورد، شبهای ماهمبارک رمضان تا صبح بیدار بود و پس از مطالعه به دعا و تلاوت قرآن و اذکار مشغولمیشد. (10) در ایام لیالی رمضان مقید بود دعای سحر را با افراد خانواده بخواند. (11) فرزند علامه نجمه السادات طباطبایی از قول مادرش قمر السادات طباطبایینقل کرده که علامه در ایامی که در نجف بود پس از اقامه نماز شب نمیخوابید و درفاصله بین نوافل شب و نماز صبح با برادرش سید محمد حسن الهی به مباحثه میپرداختیا خط تمرین میکرد. (12) بنا به اظهارات علامه حسن زاده آملی، علامه طباطبایی همواره مراقب نفس خویش بودو از خدا غافل نمیشد و این امر در صورت و رفتار و حرفشان پیدا بود که ایشان درپیشگاه دیگری قرار گرفته، هرچند که به صورت ظاهر بدنش با دیگران بود، مشخص بودکه در محضر دیگری نشسته است و این حالات مصداقی از سخن امام صادق(ع) در مصباحالشریعه است که میفرماید: العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع الله بدن عارف با خلقو دلش با خداست ولامونس له سوی الله و هو فی ریاض قدسه مترود و من لطائف فضلهمتزود، توشهاش آن سویی است، قلبش در پیشگاه ملکوت عالم آمد و شد دارد و بر اثراین مراقبتبه صفت ملکوتی متصف و بدان خو گرفته بود. (13) استاد عبدالله جوادی آملی خاطر نشان نمودهاند: علامه طباطبایی روح بسیارمتعالی و حساسی داشت و وقتی از خدا صحبت میشد آن قدر حالات عجیب از خود نشانمیداد که انسان متحیر میشد که واقعا در این مواقع در کدام عالم سیر میکنند. (14) علامه طباطبایی بر چهار کتاب مهم عرفانی; یعنی تمهید القواعد، شرح فصوص قیصری،مصباح الانس صدرالدین قونوی و فتوحات محی الدین عربی تسلط کامل داشت و درتدریس و بررسی آنها صاحب نظر بود و در واقع در فن عرفان اجتهاد داشت و در مسیرکشف و شهود و سیر و سلوک از اساتیدی چون آیه الله سید علی قاضی طباطبایی (13601285 ه. ق) و سید حسین بادکوبهای (1293 1358 ه.ق) (15) بهرهمند گشت. در واقع به فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیه الله العظمی خامنهای: «چهرهمعنوی علامه طباطبایی سیمای پرصلابت مردی بود که ایمان استوار و عرفانی راستین رابا دانش گسترده و عمیق توام ساخته و با آمیزه شگفتخویش ثابت کرده بود که اسلاممیتواند سوز درون دل سوختگان شیفته را با عقل راسخ فرزانگان فرهیخته یکجاگردآورد». (16) و به قول شاعر معاصر زکریا اخلاقی: نور اشراق زسر تا قدمش میبارید گرچه خود صاحب پایندهترین برهان بود باغ نیلوفری حکمت و عرفان و ادب از شمیم خوش اندیشهاش آبادان بود دلبر از پیش خود آموختش اسرار سلوک که بر او مشکل دیرینه عشق آسان بود (17) تماشای ملکوت در یکی از روزهای سال 1304 ه.ش که علامه طباطبایی در نجف اشرف برای کسب علم بسر میبرددر حالی که به آینده خود میاندیشید، عارف نامدار آیهالله قاضی طباطبایی بر اووارد شد و با آن چهره جذاب و نورانی و حالت معنوی به علامه خیرمقدم گفت و در ضمنبیانات خویش اظهار داشت: کسی که برای تحصیل علم به نجف میآید شایسته است علاوهبر فراگیری دانشهای متفاوت به فکر تهذیب نفس و تکمیل مکارم و کسب فضایل باشد وپس از آن سخنان، از جای خود بلند شد و منزل علامه را ترک نمود. این سخنان در روحو روان علامه طباطبایی تاثیری بسزا نهاد و هر موقع از سیر و سلوک و تهذیب نفسسخن میگفت، کمالات معنوی آیه الله قاضی را برمیشمرد. (18) ارمغان چنین دیداری آن بودکه علامه با وجود برخورداری از کتب فلسفی وآثار معقول و اندیشههای برهانی، سیر وسلوک قلبی و بینش شهودی را پیش گیرد. (19) علامه طباطبایی، برای یکی از شاگردان خود نقل کرده است که آن چنان بیاناتشگفتانگیز این عالم ربانی و عارف صمدانی بر صحنه دلم نقش بست که بسیار برایمآرام بخش بود و گویی آن چنان سبکبارم که در زندگی هیچ گونه ملالی ندارم: (20) پیر خرد پیشه نورانیام برد زدل زنگ پریشانیام گفت که در زندگی آزادباش هان گذران است جهان شاد باش آیه الله قاضی طباطبایی، شاگردان خود را طبق موازینشرعی با رعایت آداب باطنی اعمال و حضور قلب در نماز و اخلاص در افعال به طریقخاصی دستورهای عرفانی و اخلاقی میدادند و قلوب آنها را مهیای پذیرش الهامات عالمغیب مینمودند، شاگردان را توصیه میکردند چنانچه در حال اقامه نماز و یا قرائتقرآن و یا در حال ذکر و نیایش در مسجد سهله کوفه برای شما اتفاقی روی داد وبرخی جهات غیب را مشاهده کردید، اعتنایی نکرده به اعمال عبادی خویش ادامه دهید! (21) علامه طباطبایی نقل نموده است که روزی در مسجد کوفه نشسته و مشغول ذکر بودم درآن حال حوریهای بهشتی از طرف راستم میآمد و یک جام شربتبهشتی در دست داشته وخود را به من ارائه نمود خواستم به او توجهی کنم که به یاد توصیه استادمافتادم، لذا چشم پوشیده روی گردانیدم، آن حوریه برخاست و از طرف چپم آمد و باردیگر آن جام را به من تعارف کرد، باز توجهی نکردم، آل حوریه زنجیر و از من دورشد، از آن زمان هر وقت چنین منظرهای را به یاد میآورم از آزادگی وی متاثرمیشوم. (22) هم چنین ایشان به ماجرای دیگری اشاره کرده و فرمودهاند به یاد دارم هنگامی درنجف اشرف تحت تربیت اخلاقی و عرفانی مرحوم آیه الله قاضی بودیم، سحرگاهی بر بالایبام بر سجاده عبادت نشسته بودم، در این موقع خواب سبکی بر من مستولی گردید ومشاهده کردم، دو نفر مقابلم نشستهاند، یکی از آنها حضرت ادریس(ع) و دیگری برادرارجمندم آقای حاج سید محمد حسن الهی بود، حضرت ادریس با من به مذاکره و سخنمشغول شدند، ولی طوری بود که ایشان القای کلام مینمودند و سخنانشان به واسطه کلاماخوی استماع میشد. (23) در تایید این گونه حالات نقل کردهاند که حضرت آیه اللهالعظمی بروجردی، فرموده بود، استاد بزرگوار من آخوند کاشی که مردی با کمال بودمیگفت: من فرشتگان را در آسمان در حال پرواز مشاهده میکنم. (24) به قول اسیری لاهیجی: دیده روشن بیار و نور بین دل مصفی کن بهشت و حور بین علامه طباطبایی، درخاطرهای دیگر گفته است: در ایامی که در نجف نزد استادم آیه الله قاضی مشغول کسبفیض بودم، روزی در حالتخلسه به خدمتحضرت علی بن جعفر الصادق(ع) رسیدم، بهگونهای که گویا به من نزدیک میشد تا به حدی که نزدیکی بدن او را ادراک میکردم وصدای نفس او را میشنیدم. (25) آری ایشان با ورود به گلستان الهی و قرب او به مقام قدس خدایی به حالتی رسیدهبود که دری به سوی ملکوت برایش باز شده و نشانههایی از غیب را که بر دیگرانمخفی است مشاهده میکرد و این حالتبه خاطر آن بود که علامه با تهذیب نفس و تزکیهشیاطین را از وجود خویش دور ساخته بود، زیرا بنا به فرمایش حضرت امام صادق(ع) که خود علامه در جایی نقل نموده است اگر نه این بود که شیطانها اطراف دلهایبنیآدم گردش میکنند حتما ملکوت آسمانها و زمین را میدیدند و این مفسر عالیقدربه مصداق آیه کریمه «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمعالمحسنین»، (26) جزو عبادی بود که به لطف خداوند و با اهتمامی وافر به کشف و شهودرسید. علامه حسن زاده آملی در یکی از آثار خود آوردهاند: «خدمت استادم علامهطباطبایی عرض کردم جناب آقا بحمدالله تعالی وارداتی روی آورد، در جوابفرمودند: یک سلسله کشف اصلا تردید بردار نیست که محض عیان است، مثل آن کشف عیانی کهپیغمبر اکرم(ص) برای شما اذان میگفت، برای مکاشف احوالی پیش میآید که معیارتمیز و میزان صحت و سقم به دست میآورد، باید قرآن و عقل را ضابطه قرار داد». (27) در عرفان عملی ایشان به جایی رسیده بود که چشم برزخیش باز بود و انسانها رامطابق سریره و ملکات آنان مشاهده مینمود. (28) علامه در تمامی برنامههای خود تنهاخدای متعال را هدف خویش میدانست، چنان که امیرمومنان(ع) خدا را نهایت آرزویعارفان به حق دانسته و در دعای کمیل فرموده است: یا غایه آمال العارفین، وی حقامصداق واقعی این جمله آن حضرت بود و حتی در پژوهشهای علمی از ذکر خداوند و یادحق غافل نمیشد. اخلاقیات ایشان نیز ناشی از تراوش باطن و بصیرت ضمیر و نشستن حقیقتسیر و سلوکدر کمون دل و ذهن او و متمایز شدن عالم حقیقت و واقعیت از عالم مجاز و اعتبار ووصول به حقایق عوالم ملکوتی بود. استاد شهید مرتضی مطهری، درباره تفسیر المیزانگفته است: «تفسیر المیزان همهاش با فکر نوشته نشد، من معتقدم که بسیاری از اینمطالب از الهامات غیبی است، کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمدهکه کلید حل آن را در تفسیر المیزان پیدا نکرده باشم...». (29) پژوهشهای عرفانی علامه روش علامه طباطبایی در خصوص مشاهیر عرصه عرفان، تجلیلاز علمای راستین این رشته از معرفتبود، برای مقام زهد و وارستگی و تصفیه باطنو ریاضیات شرعی ملاصدرا ارزش قائل بود و وی را تحسین مینمود. اندیشههای فارابیرا میستود و اظهار میداشت آمیزهای از برهان و شهود اشراقی را میتوان در آثاراین حکیم یافت. درباره محی الدین عربی از وی نقل کردهاند که نامبرده فصوص الحکمرا مشت مشت آورده و در فتوحات دامن دامن. (30) در عین حال علامه بر برخی تفکرات ابنعربی انتقاد داشت و خصوصا مساله خلود وی را نقد نمود. (31) در مورد ملاصدرا هم چنان نبود که در برابر آرای او تسلیم محض باشد و عقیدهداشت او انسانی فهیم و بزرگی بوده، ولی نقد کردن سخنانش عین احترام نهادن بههمان اظهارات است، در عین حال از اندیشههای عرفانی ملاصدرا ملهم بود و در نظام وفضای تفکرات ذوقی او تنفس میکرد و از مشرب حکمت متعالیه جرعه مینوشید. به نظرعلامه صدرالمتالهین پایه بحثهای خود را روی اتحاد میان عقل، کشف و شرع نهاد وچنین تفکری را از راه تزکیه و سیر و سلوک به دست آورد. هم چنین ایشان حواشی و تعلیقات آقا علی مدرس زنوزی (1234 1307 ه.ق) صاحببدایع الحکم را در تهران نزد فضل الله خان آشتیانی که مردی غیر معمم و با کمالبود، دیده است. این حواشی از دوره اسفار بیشتر و هر تعلیقه آن به تنهایی یکرساله است. علامه برای نظریات عرفانی این حکیم ارزش قائل بود و موقعی که در یکیاز جلسات بحث تقابل «ممکن» که فقیر استبا «واجب» که غنی است پیش آمد و نظرآقا علی حکیم در بدایع الحکم مطرح شد، ایشان در آن جلسه سخنی نگفت، ولی وقتی ازجلسه بیرون آمد، گفت: حق با آقا علی حکیم است. (32) علامه طباطبایی، از مقام و منزلتسید بن طاووس به عظمتیاد میکرد و به کتاب«اقبال» او ارج مینهاد و این عالم وارسته را اهل مراقبت تلقی میکرد. هم چنینسلوک علمی و عملی سید بحرالعلوم را تحسین مینمود و تشرف وی و سید بن طاووس رابه خدمت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) را به کرات نقل میکرد. به رساله سیر و سلوکمنسوب به سید بحرالعلوم اهمیت میداد و شاگردان را به مطالعه آن توصیه میفرمود وخودشان چندین دوره از آن را برای شاگردان برگزیده و شائق و طالب حق با شرح وبسط بیان میکرد. نسخهای از این اثر ثمین نزد سید ابوالقاسم خوانساری استاد ریاضی علامه درنجف اشرف بوده که علامه از روی آن نمونهای استنساخ و تصحیح نموده است و علامهدرباره آن فرموده: استادمان آیه الله قاضی اظهار داشتند: من رسالهای مانند اینرساله مرحوم سید بحرالعلوم با این شیوایی و متانت در سیر و سلوک ندیدهام. (33) یکی از ارزشمندترین آثار عرفانی که در مناجات و دعا به رشته تحریر درآمده،کتاب شریف «المراقبات» میباشد. علامه طباطبایی بر این کتاب تقریظی نوشته که درفرازی از آن آمده است: «اما بعد بدان که با این خط که بر کتاب «اعمال السنه» نوشته حجت و نمونهآشکار آیه الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس الله روحه حاشیه میزنم،قصد ستایش این کتاب گرانقدر یا تعریف از مولف بزرگوار آن را ندارم، چه این کتابخود بدون شک دریایی پر از در و گوهر است که سنگینی آن به سنگ و پیمانه نمیآید وآن نویسنده خود بدون شک دانشمند بلند پایهای است که ارزش و قدرش را با متر ووجب نمیتوان اندازه گرفت... بلکه منظور من از نوشتن این چند سطر آن است کهبرادران عزیز و بیآلایشم را با بعضی از تذکراتی که در آن است مواجه کنم ویادآوری مومنان را بهرهمند میسازد...». (34) هم چنین بین شیخ محمد حسین اصفهانی، معروف به کمپانی (از اساتید علامهطباطبایی) و سید احمد کربلایی مکاتباتی عرفانی صورت گرفته که علامه طباطباییتذییلاتی بر آن نگاشته و استاد علامه حسن زاده آملی این مکاتبات را استنساخ نمودهکه در یادنامه شهید قدوسی مندرج است. (35) علامه طباطبایی، در معرفی این مکاتبات نوشته است: «[این نوشتار] در معنایبیتی از ابیات شیخ عطار جریان یافته و به مقتضای الکلام یجر الکلام دو مبنایمعروف حکما و عرفا را که هر یک از این دو بزرگوار به تقویتیکی از آنهاپرداختند و در روشن ساختن مطلوب استفراغ وسع کامل فرمودهاند. نظر به نفاست مطلبو دقت، بحثخالی از اغلاق و غموض نبود به غرض حفظ آثار بزرگان و قضای حق اخذ وتربیت این بنده ناچیز محمد حسین طباطبایی در اوراقی چند به نام تذییلات ومحاکمات آورده و در روشن ساختن حق مطلب کوتاهی نکردم...». (36) پی نوشت:1- اسرار الشهود، ص14. 2- مهر تابان، علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، ص74. 3- مرآه العقول، ج1، ص2. 4- نک : جوابات المسائل الثلاثه. 5- علامه طباطبایی بر 87 موضوع از هفت جلد بحار (تا ص45 جهفتم) تعلیقه دارد. 6- علامه مجلسی، رساله الاعتقادات، ص48. 7- شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص55. 8- علامه طباطبایی، مجموعه مقالات، ص214 215. 9- همان، ص213. 10- یادنامه استاد علامه طباطبایی، ص131. 11- مجله نور علم، دوره سوم، شماره 9، ص68. 12- مجله زن روز، شماره 892، شنبه 29 آبان 1361. 13- کیهان اندیشه، شماره مسلسل 26، ص9. 14- مجله زن روز، همان. 15- درباره این عالم نامدار نگاه کنید به مقاله نگارنده در مجله پاسدار اسلام،آبان ماه 1357، تحت عنوان نامداری ناشناخته. 16- آینه عرفان (ویژه دهمین سالگرد رحلت علامه طباطبایی آبان ماه1370. 17- کیهان اندیشه، شماره مسلسل 26، مهر و آبان 1368، ص40. 18- یادبود یادواره علامه طباطبایی در کازرون، به کوشش منوچهر مظروفیان، ص112111. 19- آینه عرفان، ص38. 20- مقاله ابتکارات علمی علامه طباطبایی، حسن ممدوحی، همان ماخذ، ص46. 21- مهر تابان ، ص19. 22- همان. 23- علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، رساله لب اللباب، ص91 و 92. 24- مکتب اسلام، سال21، شماره 10، ص67. 25- یادها و یادگارها، ص25، به نقل از مهر تابان، ص219. 26- عنکبوت(29 آیه 69. 27- علامه حسن زاده آملی، هزار و یک نکته، ص520. 28- کیهان اندیشه، شماره مسلسل 26، مقاله علامه حسن زاده آملی، ص6. 29- شهید مطهری، حق و باطل، ص89 90. 30- دومین یادنامه علامه طباطبایی، ص38. 31- ماخوذ از بیانات آیه الله جوادی آملی، مندرج در مجله شاهد، شماره 48، ص46. 32- مجله شاهد، همان، ص14. 33- هزار و یک نکته، ص198 و 610. 34- چه باید کرد (ترجمه و تنظیمی ویژه از مراقبات حاج میرزا جواد ملکیتبریزی، ترجمه محمد تحریرچی، مقدمه علامه، ص 3 5. 35- نک یادنامه شهید آیه الله قدوسی، ص269 347. 36- همان. منبع: ماهنامه پاسدار اسلام
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2461]
صفحات پیشنهادی
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره)
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره)-سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) نويسنده: غلامرضا گلی زواره اهل تزکیه یا فرقه خدعه در واقع علامه ...
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره)-سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) نويسنده: غلامرضا گلی زواره اهل تزکیه یا فرقه خدعه در واقع علامه ...
عرفان عملي علامه طباطبايي
عرفان عملي علامه طباطبايي-عرفان عملی علامه طباطباییآثار هر كس نمودار دارایی ... سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره)-سیری در اندیشههای عرفانی علامه .
عرفان عملي علامه طباطبايي-عرفان عملی علامه طباطباییآثار هر كس نمودار دارایی ... سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره)-سیری در اندیشههای عرفانی علامه .
تشرف سید بحرالعلوم (ره)
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) ... هم چنینسلوک علمی و عملی سید بحرالعلوم را تحسین مینمود و تشرف وی و سید بن طاووس رابه خدمت ولیعصر (ارواحنا .
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) ... هم چنینسلوک علمی و عملی سید بحرالعلوم را تحسین مینمود و تشرف وی و سید بن طاووس رابه خدمت ولیعصر (ارواحنا .
8 مهر ماه سالروز بزرگداشت مولانا
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) در هفتمین کنگره سالانه بزرگداشت و بررسی آثار و افکار علامه طباطبایی که درتاریخ 23 ... (8) هم چنین از این عالم ...
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) در هفتمین کنگره سالانه بزرگداشت و بررسی آثار و افکار علامه طباطبایی که درتاریخ 23 ... (8) هم چنین از این عالم ...
دانشگاه بچه درویش!
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) ... افکار علامه طباطبایی که درتاریخ 23 آبان 1371 در تالار وحدت دانشگاه تبریز گشایش ... دروقتی که پادشاه عثمانی ...
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) ... افکار علامه طباطبایی که درتاریخ 23 آبان 1371 در تالار وحدت دانشگاه تبریز گشایش ... دروقتی که پادشاه عثمانی ...
مصاحبه با علامه حسن زاده آملي
آیت الله جوادی آملی و علامه حسن زاده آملی به صورت جداگانه دیدار و گفتگو کرد. سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) (6) استاد شهید مرتضی مطهری میگوید: ...
آیت الله جوادی آملی و علامه حسن زاده آملی به صورت جداگانه دیدار و گفتگو کرد. سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) (6) استاد شهید مرتضی مطهری میگوید: ...
انسان بی خدا در کتاب مقدس در مجله اشراق
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) (2) به نظرعلامه بدگویی از چنین انسانهایی که به طریق کشف و شهود خدا را شناختهاند و بهحالات معنوی ... علامه مجلسی ...
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) (2) به نظرعلامه بدگویی از چنین انسانهایی که به طریق کشف و شهود خدا را شناختهاند و بهحالات معنوی ... علامه مجلسی ...
هشدار آیتالله جوادی آملی نسبت به تحریف قرآن
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) - اضافه به علاقمنديها از آن طرف نسبتبه برخی متنسکین که به عنوان شرع و حمایت از دینو ترویجشرع ... دانست و اظهار ...
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) - اضافه به علاقمنديها از آن طرف نسبتبه برخی متنسکین که به عنوان شرع و حمایت از دینو ترویجشرع ... دانست و اظهار ...
در شناخت فلسفه دولت مدرن و دولت اسلامی
مجموعه مقالات و اندیشه های آیت الله جوادی آملی، داوود مهدوی زادگان، دکتر جمیله علم الهدی، ... فلسفی – عرفانی آیت الله جوادی آملی در نامه تاریخی امام خمینی (ره) به گورباچف) ... عرفانی و مراتب ظهور سیاست و نظام متعالیه در انقلاب اسلامی؛ سیری در اندیشه امام ... به قلم مصطفی امه طلب و همچنین "نقش مبانی فکری فلسفی علامه طباطبایی در مواجهه با ...
مجموعه مقالات و اندیشه های آیت الله جوادی آملی، داوود مهدوی زادگان، دکتر جمیله علم الهدی، ... فلسفی – عرفانی آیت الله جوادی آملی در نامه تاریخی امام خمینی (ره) به گورباچف) ... عرفانی و مراتب ظهور سیاست و نظام متعالیه در انقلاب اسلامی؛ سیری در اندیشه امام ... به قلم مصطفی امه طلب و همچنین "نقش مبانی فکری فلسفی علامه طباطبایی در مواجهه با ...
توصیههای یک زن مدعی ارتباط با غیب به مریدان
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) - اضافه به علاقمنديها اما ایشان با آن دسته از صوفیانی که مدعی دروغین مقام ولایتند و خود را بههوای نفس و .
سیری در اندیشههای عرفانی علامه طباطبایی (ره) - اضافه به علاقمنديها اما ایشان با آن دسته از صوفیانی که مدعی دروغین مقام ولایتند و خود را بههوای نفس و .
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها