تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك عالم برتر از هزار عابد و هزار زاهد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814674444




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

برادری و اخوت در بین مسلمانان (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
برادری و اخوت در بین مسلمانان (3)
برادری و اخوت در بین مسلمانان (3) نمونه های رفتاری 1- از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بیاموزیم. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگاه یکی از برادران خود را سه روز نمی دید، جویای حالش می شد. اگر در شهر نبود، برایش دعا می کرد و اگر بود، به دیدنش می رفت و اگر بیمار بود، عیادتش می کرد. (1) 2- محبت را به زبان آوریدامام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) در مسجد نشسته بودند. مردی از آنجا گذشت. یکی از حاضران عرض کرد: به خدا، من این مرد را دوست دارم. امام باقر (علیه السلام) فرمود: پس به اظهار کن؛ زیرا اظهار محبت، دوستی را پایدارتر و انس والفت را بیشتر می کند. (2) 3- می ترسم حقیقت را بگویم... عبدالاعلی، پسر أعین، از کوفه عازم مدینه بود. دوستان و پیروان امام صادق (علیه السلام) در کوفه، فرصت را مغتنم شمردند. مسائل زیادی را که مورد احتیاج بود، نوشتند و به عبدالاعلی دادند که پاسخ آنها را از امام بگیرد و با خود بیاورد. از وی در خواست کردند، درباره حقوقی که یک مسلمان بر دیگر مسلمانان دارد، شفاهی از امام بپرسد و پاسخ بگیرد. عبدالاعلی وارد مدینه شد و به محضر امام رفت. پرس های کتبی را تسلیم کرد و پرسش شفاهی را پرسید. برخلاف انتظار او، امام به همه پرسش ها پاسخ داد مگر درباره حقوق مسلمان بر مسلمان.عبدالاعلی آن روز چیزی نگفت و بیرون رفت. امام روزهای دیگر هم یک کلمه درباره این موضوع سخن نگفت. عبدالاعلی می خواست از مدینه باز گردد. پس برای خداحافظی به محضر امام رفت. وی با خود اندیشید دوباره پرسش خود را طرح کند، ولی عرض کرد: یابن رسول الله! پرسش آن روز من بی پاسخ ماند. حضرت (علیه السلام) پاسخ داد: من عمدا پاسخ ندادم. عرض کرد: چرا؟ امام (علیه السلام) فرمود: زیرا می ترسم حقیقت را بگویم و شما عمل نکنید و از دین خارج گردید. آنگاه امام به سهن خود ادامه داد: همانا از جمله سخت ترین تکالیف الهی درباره بندگان سه چیز است: یکی رعایت عدل و انصاف میان خود و دیگران، آن اندازه که با برادر مسلمان خود چنان رفتار کند که دوست دارد او با خودش چنان کند. دیگر اینکه مال خود را از برادران مسلمان دریغ نکند و با آنها به مساوات رفتار کند. سوم، یاد کردن خداست در همه حال. مقصودم از یادکردن خدا این نیست که پیوسته سبحان الله و الحمدلله بگوید. مقصودم این است که شخص آن چنان باشد که تا با کار حرامی رویارو شد، یاد خدا که همواره در دلش هست، جلوی او را بگیرد. (3) 4- دیدار مؤمن از جمله حقوق مؤمن بر مؤمن دیگر، این است که گاه گاهی به دیدار برادر مؤمنش برود. این کار به ظاهر ساده و کوچک به اندازه ای نزد خدا ارزشمند است که قابل تصور نیست. در روایتی از امام باقر (علیه السلام) می خوانیم: هنگامی که مؤمنی برای زیارت و دیدار برادر مؤمنش از خانه بیرون می رود، خدای عزوجل، فرشته ای را مأمور می کند که پروبالی روی زمین پهن کند و بال و پری دیگر بر آسمان تا سایه بر سراو بیفکند و تا رسیدن به خانه برادر مؤمن، چنین است. هنگامی که داخل خانه برادر مؤمنش می شود، خدای جبار(4) تبارک و تعالی صدا می زند: ای بنده بزرگ، سوگند به حق خودم، بر من واجب است که تو را بزرگ شمارم. از من بخواه، می دهمت. صدایم کن، اجابتت کنم. ساکت باشی، خودم شروع کنم (و عطا می کنم).آن گاه که زیارت و دیدار به پایان می رسد و قصد برگشت دارد، آن فرشته الهی، او را همراهی می کند و دوباره بال و پرش بر سر او سایه می افکند تا این مؤمن به خانه خود بر گردد. در این هنگام، حضرت حق تبارک و تعالی ندا سر می دهد: ای بنده بزرگ، به حق خودم سوگند، بر من واجب است تورا گرامی دارم و بهشت خود را بر توواجب کنم و خودم شفاعتت را در میان بندگانم بر عهده می گیرم.(5)5- اگرچه با یک دانه خرما باشدامام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند عزوجل به داوود پیامبر وحی کرد: ای داوود، هرگاه بنده ای از بندگانم برایم خوبی و نیکی بفرستد، من بهشت خود را بر او مباح و حلال می گردانم. حضرت داوود عرض کرد: ای پروردگار من، آن خوبی چیست که سبب می شود بهشت تو بنده حلال گردد. خداوند تبارک و تعالی فرمود: آن خوبی، شادکردن بنده مؤمن است، اگرچه با یک دانه خرما باشد. حضرت داوود (علیه السلام) عرض کرد: ای پروردگار من، بر کسی که تو را شناخت، حق است که امیدش را از توقطع نسازد. (6)امیرالمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) فرمود: اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم. (7) ناتوان ترین مردم کسی است که از به دست آوردن برادران دینی ناتوان باشد و ناتوان تر از او کسی است که برادران به دست آورده را از دست بدهد. فردی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: کسی می گوید من تو را دوست دارم. چگونه بدانم که (واقعا) دوستم دارد؟ حضرت فرمود: دل خود را بیازمای. اگر تو او را دوست داشتی او نز تو را دوست دارد.(8) حضرت در کلامی دیگر فرمود: به دلت بنگر. اگر دوستت را ناخوش داشت، بدان که یکی از شما دو نفر کاری کرده است. (9) بنابراین، پس از برقراری محبت و برادری، باید در حفظ آن کوشید و از آزردن برادر دینی خود و گمان بد به او بردن پرهیز کرد. امام هادی (علیه السلام) فرمود: از کسی که آزرده اش کرده ای، صفا و یک رنگی مجوی و از کسی که تیر بدگمانی است را به او نشانه رفته ای، خیرخواهی و صداقت مطلب؛ زیرا دل دیگران به تو همچون دل توست با دیگران. (10) امام صادق (علیه السلام) فرمود: برادران سه دسته اند: یکی چون خوراک است که همیشه بدان نیاز است و آن خردمند است. دومی چون درد است و ان نابخرد است. سومی، چون دارو است و آن صاحبدل است. (11) در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می خوانیم: کم یاب ترین چیز در آخرالزمان، برادر مورد اعتماد یا در هم حلال است. (12) اگر انسان چنین برادر دینی را پیدا کرد، سزاوار است او را گرامی دارد و در حفظ این برادری بکوشد. امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: اگر به برادرت اعتماد داشتی، مال و جسم خود را نثار او کن. با دوستانش، دوست و با دشمنانش، دشمن باش. راز دار و عیب پوش او باش و خوبی هایش را فاش ساز. بدان این گروه از برادران، از کبریت احمر کمیاب ترند. (13) امام صادق (علیه السلام) می فرماید: من لم یؤاخ الا من لاعیب فیه قل صدیقه. (14) اگر کسی دنبال برادر بی عیب بگردد و مبنایش این باشد که برادری برقرار نسازد مگر با افرادی که بی عیب هستند، دوستان چنین کسی کم خواهند بود. پس کسی که دنبال دوست و برادر بی عیب باشد، بی دوست و برادر می ماند.امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید: هر کس برای هر خطایی از برادران کناره گیری کند، دوستانش کاهش می یابند.(15) امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: کسی که لغزش های دوست را تحمل نکند، تنها می میرد. (16)و کسی که برادران خود را تحمل نکند، به سروری نمی رسد. (17) حضرت علی (علیه السلام) همچین می فرماید:بهترین برادر تو آن است که تو را راهنمایی کند و تو را به پرهیزگاری برساند و از پیروی خواهش های نفسانی باز دارد. (18) پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بهترین برادر آن است که در کارهای آخرت یاری رساند. (19) حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: بهترین برادر تو آن است که در راه حق، بر تو زیاد خشم گیرد. (20) 6- آزمودن برادر اگر انسان می خواهد روابط نزدیک با شخصی داشته باشد، سفارش شده است اول اورا بیازماید. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: اگر سه خصلت در برادر خود دیدی، به او امید ببند: حیا، امانت داری و راستی. اگر این سه را ندیدی، به او امید مبند. (21) امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود: برادران خود را به دو خصلت بیازمایید. اگر آن دو خصلت را داشتند، با آنها دوستی کن وگرنه از ایشان دوری کن، دوری کن، دوری کن. (حضرت، این جمله را سه بار تکرار کرد و آن دو خصلت عبارتند از): پایبندی به خواندن نماز در وقت خود و نیکی کردن به برادران در روزگار سختی و آسایش. (22) امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرموده است: هر کس پس از آزمایش درست، برادری را انتخاب کند، رفاقتش بپاید و دوستی اش استوار گردد. هر کس بدون آزمایش، برادری انتخاب کند، به ناچار، به هم نشینی با بدان دچار خواهد شد. (23) یک استثنامی دانیم تقاضا کردن از مردم، حتی در زمان سختی و گرفتاری چیز خوبی نیست و در بسیاری از روایات از آن نهی شده است و این نهی دلالت بر کراهت دارد؛ یعنی چنین در خواستی نامطلوب است. ائمه اطهار (علیه السلام) این مسئله را در مورد برادر دینی خوب، استثنا کرده و گفته اند تقاضاکردن از انسان مؤمن ، کریم و بزرگوار، آن زشتی و بدی را ندارد.در روایتی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم: هر گاه یکی از شما تنگدست و گرفتار شد، به برادر خود بوید و خویشتن را آزار ندهد. (24) چه خوب است در روابط دینی که بر اساس اخوت است، این سخن مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام) آویزه گوش هر انسان مؤمنی باشد: هر گاه یکی از شما بداند که برادرش نیازمنداست، زحمت خواهش را از دوش او بردارد. (25) حسن ختام این نوشته را سخنی از امام حسن مجتبی (علیه السلام) قرار می دهیم که یکی از جالب ترین و کامل ترین سخنان در بحث برادری است. آن حضرت فرمود: ای مردم، من یکی از برادران خود را به شما معرفی می کنم که به نظر من از بزرگترین انسان ها بود. مهم ترین چیزی که او را در نظرم بزرگ کرده بود، خردی و بی ارزشی دنیا در نگاه او بود و از حاکمیت شکم خود آزاد بود. بنابراین، آنچه را نداشت، نمی خواست و هرگاه به آن دست می یافت، زیاده روی نمی کرد. محکوم شهروت خود نبود و خرد و اندیشه ای سست نداشت. از حاکمیت نادانی به دور بود. از این رو، دستش را به سوی چیزی دراز نمی کرد، مگر با اطمینان به اینکه فایده ای در بر دارد. نه خواهش و آرزویی داشت، نه به خشم می آمد و نه دل تنگ و آزرده می شد. بیشتر عمرش را خاموش بود، ولی چون لب به سخن می گشود، برگویندگان چیره می شد. در هیچ مجادله و دعوایی، خود را وادار نمی کرد و تا در حضور یک قاضی نبود، برهان و دلیل نمی آورد. از برادران خود غافل نبود و چیزی را به خود اختصاص نمی داد و آنها را از آن محروم نمی کرد. ناتوان بود و دیگران نیز او را ناتوان می یافتند، ولی به گاه کار و کوشش، شیر ژیان بود. هیچ کس را برای کاری که می توان به آن عذری آورد، سرزنش نمی کرد، تا عذر خواهی می دید، به آنچه می گفت و نمی گفت، عمل می کرد. هرگاه دو کار برایش پیش می آمد و نمی دانست کدام یک بهتر است، می نگریست که کدام یک به خواهش نفسانینزدیک تر است، پس خلاف ان عمل می کرد. از دردی شکایت نمی کرد، مگر نزد کسی که امید داشت او را بهبود بخشد و جز با کسی که امید خیرخواهی از او داشت، مشورت نمی کرد. دل تنگ و آزرده نمی شد، به خشم نمی آمد، لب به گله و شکایت نمی گشود و به هوس چیزی نمی افتاد. انتقام نمی کشید و از دشمن غافل نبود. بر شما باد به چنین خوی های پسندیده ای، اگر توان آنها را دارید و اگر تاب همه آنها را ندارید، فرا چنگ آوردن اندک بهتر است از فروگذاشتن بسیار.(26) پی نوشت 1- همان، ص90، ح 313.2- همان، ح 203. 3- داستان راستان، ج2، ص 238. 4- در روایت از همین کلمه جبار استفاده شده است. یکی از معانی جبارجبران کننده است. 5- الکافی، ج2، ص 178، باب زیارة الاخوان، ح12. 6- همان، ص 189، باب ادخال السرور علی المؤمن، ج 5. 7- نهج البلاغه دشتی، حکمت 12. 8- میزان الحکمة با ترجمه فارسی، ج1، ص 73، ح 205. 9- همان، ح 207. 10- همان، ح 208. 11- همان، ح 220. 12- همان، ح 227. 13- همان، ح 222. 14- همان، ح 245. 15- همان، ح 244. 16- همان، ح 257. 17- همان، ح 258. 18- همان، ح 270. 19- همان، ح 271. 20- همان، ح 274. 21- همان، ح 287. 22- همان، ح 286. 23- همان، ح 285. 24- همان، ح 299. 25- همان، ح 300. 26- همان، ح 279، به نقل از: کافی، ج2، ص 237. معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 642]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن