محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826101840
امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم سپيده سخن گنجينههاى گرانقدر تمدن و فرهنگ يك كشور در آثار باستانى، نوشتار علمى و پديدههاى كهن آن به چشم مىخورد. و انديشمندان فرهنگى جامعه از جمله يادگاران ماندگار يك مرز و بوم و يا آيين به شمار مىروند كه گاه ارزش يكى از آنان، برتر از تمامى آثار و بناهاى تاريخى محسوب مىشود. فرهنگنامهها، دايرة المعارفها، و يا كتابهاى مقدس و آسمانى مردم، آينهاى شفاف در معرفى چنين الگوهاى شايسته به ديگران بوده و بيانگر ويژگيهاى روحى، ارزشهاى معنوى و يا حماسههاى كم نظير و گاه بىنظير هستند. با نگاهى هرچند اندك به آثار طلايى اقوام گوناگون، چهرههاى چشمگيرى را مىيابيم كه در صحنههاى پر فراز و نشيب علمى، الگويى معرفت آفرين به شمار مىرفتهاند و يا در عرصههاى مبارزه و حماسه، نمونهاى درس آموز بودهاند، و يا در ميدان جهاد با نفس و معبرهاى دشوار اخلاقى، معلمى پارسا محسوب شده، به گونهاى كه در زهد و بىميلى به زينتهاى فريباى زندگى، شهره شهرهاى بسيارى بودهاند. و يا بر كرسى سخنورى، خطيبى فن آور و شهير دانسته شدهاند. اما در اين ميان، كمتر كسى را مىيابيم كه در صراط زندگى، الگويى بىهمتا، در عرصه دانايى و بينش، استادى يگانه، بر توسن سخن، شهسوارى خوش كلام، در سنگلاخهاى مبارزه و جهاد، پيشوايانى اسطوره گونه و فرماندهى تمام عيار، در رهيابى به قلههاى ترس و معنويت و دستيابى به بلنداى رهايى از بندها و اسارتهاى هواها و هوسها، پيشگامى پيراسته و رهبرى وارسته، در محيط خانواده شوهرى سختكوش و پدرى دلسوز و در سجاده عبادت، عابدى تسليم و انسانى سليم محسوب شود، كه گويى در كتاب شخصيت او، هزار صحيفه دلربا ديده مىشود كه هيچيك با ديگرى يكسان نبوده و قابل جمع - از نظر ظاهرى - و يا برترى نباشد. بىگمان عظمتبيكران چنين انسانى، توان رهيابى به ژرفاى وجود او را، از همه مىربايد و سخنان افراد معمولى و عادى را بيهوده و كمارزش مىنماياند از اينرو شيفتگان شخصيت او بايد وى را در آينه كلام پروردگارى يابند كه خود پرورانده اوست، يا در صحيفهاى جويند كه انسانهاى همسان او نگاشتهاند و يا بر ساحل باور و در كنار انديشههاى شيرين چنين شخصى از شخصيتخدا گونه او، قطرههايى در كام عطشناك خود ريزند تا نمى از اقيانوس ارزشها و ويژگيهاى وى نصيب خود سازند. قرآن را كه مىگشاييم، دهها و حتى صدها آيه روشنگر و الگو بخش مىيابيم كه نشان از رادمردى جاودانه دارد، والا گوهرى كه افزون بر مقام عصمت كه ارزش بس گرانبهاست فضايل كيميا گون او در آينه آيات به خوبى بيان شده است و اكنون كه چهارده قرن از زمان حيات وى مىگذرد، گويى او، انسان امروز جامعه ماست و يكايك ويژگيهاى وى، به مثال آفتاب عالمتاب، تمامى افراد را از ظلمتهاى زندگانى رهايى مىبخشد. امام على(علیه السلام) انسانى هزار بعدى كه صدها سال است، نظم و نثر، تفسير و فقه، كلام و حقوق، رياضيات و ادبيات و ... همه و همه از ريزش عظمت او روزى خوارند. امام على بن ابيطالب(علیهما السلام) است كه تنها خداى او ياراى بيان صفات او را دارد و يا رسول حق كه سفير خداوندى است توان يادآورى ويژگيهاى وزير و پسر عم خود را داراست. اينك كه در ماه رمضان نسيم روحبخش سخنان خداوندى، رواق وجودمان را با عطرخود، معنويتى ديگر مىبخشد، برخى از آيات قرآن كريم را درباره اميرمؤمنان على(علیه السلام) با نگاه دل مىبينيم و سيماى على را در آينه قرآن نظاره مىكنيم. (1) «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد» (1) بعضى از مردم [با ايمان و فداكار همچون على(علیه السلام) در ليلة المبيت، به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)] جان خود را در برابر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبتبه بندگان مهربان است. تفسير آيه در كلام اهل سنتمفسر معروف اهل تسنن، ثعلبى مىگويد: هنگامى كه پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تصميم به هجرت از مكه به مدينه گرفت، براى تحويل امانتهاى مردم و پرداخت پولهاى آنان، على(علیه السلام) را بجاى خود قرار داد و شب هنگام كه به سوى «غار ثور» حركت نمود و مشركان اطراف خانه او را محاصره كرده بودند، دستور داد على(علیه السلام) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد خضرمى) كه مخصوص خود پيامبر بود، روى خويش بكشد. در اين هنگام خداوند به «جبرئيل» و «ميكائيل» وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانىتر قرار دادم، كدام يك از شما حاضر است ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را برخود ترجيح دهد. هيچيك حاضر نشدند. به آنان وحى كرد اكنون، على(علیه السلام) در بستر پيامبر خوابيده است و آماده فداى جان خويش است. به زمين رويد و حافظ و نگاهبان او باشيد. هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پائين پاى على نشسته بودند، جبرئيل مىگفت:«بهبه! آفرين بر تو اى على! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان افتخار مىكند». ناگاه آيه «و من الناس ...» نازل شد و در آن صفات على(علیه السلام) بيانگرديد. (2) ابنابى الحديد معتزلى از اهل سنت كه درباره تفسير اين آيه بر اين باورست، حماسه على(علیه السلام) در ليلة المبيت - شب خوابيدن به جاى رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)- مورد تاييد همگان است و غير از كسانى كه مسلمان نيستند و افراد سبك مغز، آن را انكار نمىكنند. (3) (2) «و اذان من الله و رسوله الى الناس يوم الحج الاكبر ان الله برى من المشركين و رسوله فان تبتم فهو خير لكم و ان توليتم فاعلموا انكم غير معجزى الله و بشر الذين كفروا بعذاب اليم.» (4) و اين اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به «عموم» مردم در روز حج اكبر«روز عيد قربان» كه خداوند و پيامبر او از مشركان بيزارند، با اين حال اگر توبه كنيد به نفع شماست و اگر سرپيچى نماييد، بدانيد شما نمىتوانيد خدا را ناتوان سازيد «و از قلمرو و قدرتش خارج شويد» و كافران را به مجازات دردناك بشارت ده. تفسير آيه در كلام اهل سنتاحمد حنبل - پيشواى معروف اهل سنت - از ابن عباس نقل مىكند كه پيامبر فلان شخص(خليفه نخست) را فرستاد و سوره توبه را به او داد - تا به مردم هنگام حج ابلاغ كند - سپس على(علیه السلام) را به دنبال او فرستاد و آن را از وى گرفت و فرمود: ابلاغ اين سوره تنها به وسيله كسى بايد باشد كه او از من است و من ازاويم. (5) (3) «ان الذين اجرموا كانوا من الذين آمنوا يضحكون و اذا مروا بهم يتغامزون» (5) بدكاران «در دنيا» پيوسته به مؤمنان مىخنديدند و هنگامى كه از كنار آنها مىگذشتند، آنان را با اشارات مورد سخريه و استهزا قرار مىدادند. تفسير آيه در كلام سنتپارهاى از مفسران اهل سنت در تفسير اين آيه، چنين نوشتهاند كه: روزى على(علیه السلام) و جمعى از مؤمنان از كنار جمعى از كفار مكه گذشتند، آنها به حضرت و مؤمنان خنديدند و آنها را استهزا نمودند، اين آيات نازل شد و سرنوشت مسخره كنندگان را در قيامت روشن ساخت. (7) (4) «فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم، فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله على الكاذبين» (8) هرگاه بعد از علم و دانش كه «درباره مسيح» به تو رسيده «باز» كسانى بر تو به ستيز برخيزند به آنها بگو: بيائيد ما فرزندان خود را دعوت مىكنيم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت مىكنيم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت مىكنيم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله مىكنيم و لعنتخدا را بر دروغگويان قرار مىدهيم. مباهله به معناى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن يعنى بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت كار او را به دستخدا سپردن. تفسير آيه در كلام اهل سنتانبوه بىشمارى از مفسران اهل سنت « ابناءنا» در آيه را اشاره به حسن و حسين(علیه السلام) نساءنا را فاطمه و انفسنا را اشاره به على(علیه السلام) دانستهاند. كه نشان از چشمگيرى مقام على(علیه السلام) در عرصه نفرين نمودن دشمنان و آشكار شدن حق و در كنار رسول خدا و حتى همانند جان او گرديدن، بيان شده است. (9) (5) «سال سائل بعذاب واقع، للكافرين ليس له دافع من الله ذى المعارج» (10) تقاضاكنندهاى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد! اين عذاب مخصوص كافران است و هيچ كس نمىتواند آن را دفع كند. از سوى خداوند ذى المعارج - صاحب فرشتگانى كه بر آسمانها صعود مىكننده - است. تفسير آيه در كلام اهل سنتعلامه امينى نام سى نفر از عالمان اهل سنت را بيان مىكند كه همگى علت نزول اين سه آيه را درخواست عذاب از سوى منكر انتصاب و ولايت على(علیه السلام) بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)در صورت حقانيت امامت آن حضرت - دانستهاند. داستان از اين قرار بود كه: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، امام على(علیه السلام) را در روز غدير خم به خلافت منصوب نمود و درباره او فرمودند: هر كه من مولا و ولى او هستم، على مولا و ولى اوست، چيزى نگذشت كه اين سخن در تمامى شهرها منتشر شد. نعمان بن حارث فهرى خدمت پيامبر آمد و گفت: تو ما را دستور دادى، شهادت به يگانگى خدا و رسالتخود از سوى او دادى، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زكات دادى، ما همه اينها را پذيرفتيم، اما با اينها راضى نشدى تا اينكه اين جوان - اشاره به على(علیه السلام) - را به جانشينى خود منصوب كردى و گفتى: من كنت مولاه فعلى مولاه آيا اين سخن از ناحيه خودت استيا از سوى خدا؟ پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: قسم به خدايى كه معبودى جز او نيست، اين از ناحيه خدا است. نعمان روى برگرداند و در حالى كه مىگفت: خداوندا! گر اين سخن حق است و از ناحيه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران! اينجا بود كه ناگهان سنگى بر سرش فرود آمد و او را هلاك كرد. ناگاه آيه «سال سائل بعذاب واقع، للكافرين ليس له دافع» نازل شد. (6) «اهدنا الصراط المستقيم» (12) ما را به راه راست هدايت فرما. تفسير آيه در كلام صاحب نظران علامه طباطبايى در الميزان از «فقيه» و «تفسير عياشى» نقل نموده كه «صراط مستقيم» در اين آيه: اميرمؤمنان، على(علیه السلام) است. (13) در سخن ديگرى از امام صادق(علیه السلام)، صراط مستقيم، راه به سوى معرفتخدا تفسير شده كه دو صراط است، يكى صراط در دنيا و ديگرى صراط در آخرت، صراط در دنيا امام واجب الاطاعه است، كسى كه او را شناخته و از وى پيروى كنند و در آخرت صراطى است كه پل دوزخ است و كسانى كه در دنيا امام واجب الاطاعه را نشاسند، بر اين صراط لغزيده و در آتش دوزخ هلاك خواهند شد. (14) (7) «الذين ينفقون اموالهم باليل و النهار سرا و علانية فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف عليهم و لا هم يحزنون» (15) كسانى كه اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشكار انفاق مىكنند، پاداششان نزد پروردگار آنان است و نه ترسى براى آنهاست و نه غمگين مىشوند. تفسير آيه در كلام اهل تسنن افزون بر مفسران شيعى، عالمان اهل تسنن نيز در تفاسير خود نزول اين آيه را درباره حضرت على(علیه السلام) دانستهاند، كسانى چون ابن عساكر، طبرانى، ابن حاتم، ابن جرير و امام فخر رازى. (16) داستانى كه شان نزول و علت نازل شدن آيه را در آن بيان كردهاند آن است كه: امام اميرالمؤمنين(علیه السلام) در حالى كه تنها چهار درهم داشت، يك درهم در روز، يك درهم در شب، سومين آن را مخفيانه و درهم آخر را آشكارا در راه خدا انفاق نمود. اما حكم كلى و معيارى كه در تمامى عصرها و نسلها درس آموزى آن براى دينباوران آن ضرورى مىنمايد، آن است كه انفاق كنندگان بايد از نظر پنهان يا پيدا بودن عمل خويش، جنبههاى اخلاقى و اجتماعى و يا شخصيت انسانهايى را كه بدانها كمك مىكنند، مراعات نمايند، آنجا كه حفظ آبروى افراد لازم است، از انفاق آشكار دورى كنند و زمانى كه تعظيم شعائر مذهبى، تشويق ديگران به عمل شايسته و الهى مطرح است، يا هتك احترام مسلمانى نمىشود، در نگاه ديگران كمك كنند. اما در هنگام انفاق و پس از آن از فقر و تنگدستى بيمى نداشته باشند و به وعدههاى خداوند ايمان داشته، به او توكل كنند تا بدين سان، رضايتخداوند را كسب و آثار اخروى را جلب نمايند، (17) همانند امام متقيان و پيشواى خداجويان على(علیه السلام). (8) «لنجعلها لكم تذكرة و تعيها اذن و اعيه» (18) تا آن - نزول عذاب بر ستمكاران و مستكبران - را وسيله تذكرى براى شما قرار دهيم و گوشهاى شنوا آن را نگهدارى مىكنند. تفسير آيه در كلام اهل تسنن و تشيع برخى از مفسران شيعى سى حديث از اهل تسنن و تشيع در نزول اين آيه درباره شخصيتحضرت على(علیه السلام) نقل كردهاند كه نشانگر عظمت مقام امام(علیه السلام) نسبتبه دانايى اسرار پيامبر و وراثت تمام علوم رسول خدا است. (19) حديث از آنجا آغاز مىشود كه پيامبر اكرم(ص) - هنگام نزول آيه «و تعيها اذن واعيه» و گوشهاى شنوا آن را نگهدارى مىكنند. فرمود: «من از خداوند درخواست كردم گوشهاى على را از اين گوشهاى شنوا و نگه دارنده حقايق قرار دهد» به دنبال سخن پيامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، على(علیه السلام) فرمودند: «من هيچ سخن بعد از آن از رسول خدا نشنيدم كه آن را فراموش كنم. تا به هميشه آن را به خاطر داشتم» (20) (9) «ان الابرار يشربون من كاس كان مزاجها كافورا... و يطعمون الطعام على حبه مسكينا و يتيما و اسيرا، انما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاء و لا شكورا» (21) نيكان از جامى مىنوشند كه با عطر خوشى آميخته است... «آنان» غذاى - خود را و با اينكه به آن علاقه و نياز دارند به مسكين و يتيم و اسير مىدهند - و مىگويند - ما شما را براى خدا طعام مىدهيم و هيچ پاداش و تشكرى از شما نمىخواهيم. تفسير آيه در كلام اهل تسنن و تشيع 34 نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حديثى در كتابهاى خود، اين آيات را درباره ايثار امام على(علیه السلام) و خاندان تابناك او دانستهاند (22) و تمامى عالمان شيعى، هيجده آيه مورد بحث را از افتخارات بىنظير و فضايل بسيار مهم حضرت على، فاطمهزهرا و فرزندانشان(علیه السلام) شمردهاند. (23) ماجراى نزول آيات بدينگونه بود كه حسن و حسين(علیه السلام) بيمار شدند. پيامبر آخرین فروغرمضان، ماه غروب خورشید هدایت علی بن ابی طالب است. به این مناسبت مقاله حاضر که برگزیدهای از کتاب« نفائح العلام فی سوانح الایام» تالیف علیاکبر مروج الاسلام خراسانی است و«گاه شماری» از آخرین روزهای زندگی امیرمؤمنان را بیان میکند، که تقدیم میشود. شانزدهم رمضان(یا 17) 40 ه ق/توضیح درباره اصحاب رس سه روز قبل از شهادت امیر مؤمنان شخصی از قبیله بنیتمیم به نام(عمرو) به نزد امام علی(علیه السلام) آمد و گفت: یا امیر مؤمنان! مرا از موضوع« اصحاب رس» آگاه گردان. حضرت فرمودند: اصحاب رس درخت صنوبری را که پسر نوح کاشته بود، میپرستیدند و به آن شاه میگفتند. آنها پیامبرشان را زنده به گور کردند، به این خاطر آنها را اصحاب رس گفتند. بزرگترین شهرشان، اسفندیار بود، هر ماه اهل شهر دور درخت صنوبری گرد میآمدند و برای آن قربانی میکردند...به شراب خواری و دف و سنج زدن میپرداختند. کفر ایشان بسیار طول کشید و خداوند پیامبری را از بنی اسرائیل برایشان فرستاد. اما آنان به سخنان پیامبر خدا گوش ندادند و با نفرین وی تمام درختها خشکید. اصحاب رس پیامبر خدا را کشتند در پی این عمل، باد تند و سرخی وزید و بدنهایشان گداخته شد و نابود گردیدند. شانزدهم رمضان سال 40 ه ق /خبر شهادت به ام کلثوم: امیر مؤمنان به دخترش ام کلثوم فرمودند: دختر عزیزم. اعقتادم این است که دوران مصاحبت من با شما به سرآمده است. ام کلثوم با شگفتی پرسید: چگونه ممکن است؟ حضرت فرمود: پیامبر خدا را در خواب دیدم. حضرت غبار از روی من برداشت و فرمود: «یا علی لا علیک قضیت ما علیک». ای علی باکی بر تو نیست، آنچه باید میکردی، انجام دادی. علی(علیه السلام) بعد از این خبر سه روز بیشتر زنده نماند. نوزدهم رمضان ملاقات با رسول خدا امیر مؤمنان در شب این روز پیامبر خدا را ملاقات کرد. چنانچه در نهج البلاغه استحضرت در سحر آن شبی که ربتخورده فرمود: در این وقت نشسته بودم که خواب بر چشمم غلبه کرد. دیدم رسول خدا نزدم است. از ستم این امتبه ایشان شکایت کردم...و گفتم: خدا به عوض اینها هم نشینهای بهتر به من عنایت کن و به جای من مصاحب شرور به آنها بده. نوزدهم رمضان سال 40 ه ق/ضربتخوردن حضرت سحرگاه امام علی(علیه السلام)برای اقامه نماز به محراب مسجد رفت. بعد از حمد و سوره طبق معمول رکوع را طول داد. ابن ملجم که در کمین نشسته بود، به سرعتخود را به ستونی که حضرت در کنار آن نماز میخواند، رساند تا امام سر از سجده بلند کرد، شمشیرش را بر فرق مبارک مولای متقیان فرود آورد. او چنان با شدت شمشیر زد که تا محل سجده در پیشانی امام شکاف برداشت، و به جایی رسید که شمشیر «عمرو بن عبدود» در جنگ خندق به آن موضع رسیده بود و پیامبر با دستخود آن زخم را بست و شفا داد و با حسرت فرمود: آن زمانی که این ریش به خون این سر رنگین شود، من کجا خواهم بود! نوزدهم رمضان 40 ه ق/ حضور پزشک به پیشنهاد امام علی(علیه السلام) گلیمی آوردند و حضرت را در آن خواباندند، گوشههای گلیم را امام حسن و حسین گرفتند و به سوی خانه راهی شدند، در این روز برای امام، پزشک حاضر کردند. در آن هنگام که هوا روشن شده بود، حضرت تقاضا کرد تا او را به طرف مشرق نگاه دارند، آنگاه فرمود:« ای صبح شاهد باش که روز قیامت از تو گواهی خواهم خواست از وقتی که با رسول خدا نماز خواندم، هرگز تو طلوع نکردی، که من در خواب باشم و مرا در خواب ببینی. همیشه من تو را جستجو میکرد.» آنگاه سجده کرد و فرمود:«خدایا گواه باش در روز قیامت در حضور همه پیامبرانت گواهی دهی که هرگز از غیر تو پیروی نکردم و با پیامبرت هم مخالفت ننمودم». نوزدهم رمضان 40 ه ق/ملاقات اصبغ بن نباته شیخ مفید به نقل از«اصبغ بن نباته» میگوید: وقتی حضرت ضربه خوردند، ایشان را به خانه بردند، من،« حارث همدانی»، «سوید بن غفله» و گروهی از اصحاب مقابل به در خانه حضرت جمع شدیم. وقتی صدای گریه را از داخل خانه شنیدیم، ما نیز به گریه افتادیم. لحظاتی بعد امام حسن(علیه السلام) از خانه بیرون آمد و فرمود: مگر نگفتم به خانههایتان بروید: گفتم: یابن رسول الله! به خدا سوگند جانم یاری نمیکند و پاهایم قوت رفتن ندارد. تا امیر مؤمنان را نبینم، جایی نمیروم. حضرت داخل خانه شد و لحظهای بعد بازگشت و مرا با خود به داخل خانه برد. وقتی داخل شدم، دیدم امیر مؤمنان بر بالش تکیه داده و دستمالی زرد به سرش بستهاند. صورتش چنان زرد شده است که نمیتوان فهمید زردی پارچه بیشتر استیا صورت. بیتاب شدم و خود را به روی پاهای حضرت انداختم. پاهای مبارک امامم را بوسیدم و بر دیده گذاشتم. در حالی که اشک از چشمانم سرازیر بود، حضرت مرا دلداری داد و فرمود: اصبغ گریه نکن زیرا من راه بهشت را در پیش دارم. گفتم: فدایتشوم، میدانم که به بهشت میروید، من به حال خود و جدایی از شما گریه میکنم. (1) بیستم رمضان سال 40 ه ق/ سؤال صعصعة بن صوحان از حضرت در این روز مردم اجازه یافتند خدمتحضرت امیر مؤمنان برسند، صعصعه بن صوحان( از خواص حضرت) نیز نزد ایشان آمد، او پرسید: ای امیر مؤمنان! شما با فضیلتتر هستید یا حضرت آدم پدر بشر؟ فرمود: اگر شخصی از خود تعریف کند، زشت است، لکن خداوند به آدم فرمود: ای آدم! تو و همسرت در بهشتبمانید و هرچه میخواهید از نعمتهای بهشتی بخورید، اما نزدیک این درخت نشوید، زیرا از ظالمین خواهید بود. ولی برای من خداوند عالم بیشتر چیزهای دنیا را مباح کرد، با این حال من آنها را ترک کردم. صعصعه پرسید: نوح با فضیلتتر استیا شما؟ و پاسخ شنید: نوح بر قدم خود نفرین کرد و من بر ظالم خود نفرین نکردم. پسر نوح کافر بود، پسرانم سید جوانان بهشت هستند. صعصعه اینبار از موسی سؤال کرد. حضرت فرمود: خداوند موسی را به سوی فرعون فرستاد و او گفت: «انی اخاف ان یقتلون» میترسم مرا بکشند و خداوند فرمود:« لا تخف انی لا یخاف لدی المرسلون» نترس... و نیز گفت: «رب انی قتلت نفسا فاخاف ان یقتلون.» اما پیامبر مرا فرستاد که در موسم حجسوره برائت را تبلیغ کنم و با اینکه بسیاری از بزرگان قریش را کشته بودم، رفتم و آیات الهی را خواندم... صعصعه پرسید، شما با فضلیتتر هستید یا عیسی؟ فرمود: مریم، مادر عیسی در «بیت المقدس» بود، چون هنگام ولادت فرزندش عیسی شد، شنید که گویندهای میگوید:« اخرجی فان هذه بیت العبادة لا بیت الولادة.» ای مریم از بیت المقدس بیرون شو زیرا اینجا خانه عبادت است، نه مکان ولادت. اما مادر من« فاطمه بنت اسد» هنگام وضع حمل در حرم خدا بود، دیوار خانه کعبه معظمه شکافته شد و فریادی بلند گردید که: ای فاطمه داخل خانه بیا. مادرم به خانه داخل شد و من در وسط« بیت الله» متولد شدم و این فضیلت را هیچ شخصی نداشته و نخواهد داشت. شب 20 رمضان سال چهل ه ق/ آثار زهر محمد بن حنفیه میگوید: وقتی شب بیستم شد، اثر زهر به قدمهای پدر بزرگوارم رسید. لذا نماز را نشسته خواند. شب 20 رمضان 40 ه ق/وصیتحضرت وصیتهای مختلفی از حضرت نقل شده است. از جمله سید رضی در نهج البلاغه یکی از وصیتها را این گونه بیان میکند: «اوصیکما بتقوی الله و ان لا تبغیا الدنیا و ان بغتکما و لا تاسفا علی شیء منها زوی عنکما و قولا بالحق و اعملا للاجر و کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا. اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم فانی سمعت جدکما رسول الله(ص) یقول: صلاح ذات البین افضل من عامة الصلوة و الصیام...» شما دو نفر را به تقوای الهی و طلب نکردن دنیا، هر چند شما را طلب کند، وصیت میکنم. بر آنچه از دنیا که از شما دریغ شود تاسف نخورید. سخن حق بگویید و برای پاداش عمل انجام دهید. دشمن ظالم و یار مظلوم باشید، شما و هر آن که نوشتهام به او برسد را به تقوای الهی، نظم در امور و اصلاح بین مردم وصیت میکنم. از رسول خدا( جد شما) شنیدم که فرمود: اصلاح بین دو نفر بهتر از یک سال نماز و روزه است... صبح روز 20 رمضان 40 ه ق/عیادت مردم کوفه و سؤال حجر بن عدی در صبح این روز مردم کوفه از علی(علیه السلام) عیادت کردند، محمد حنفیه گفت: وقتی صبح شد، حضرت اجازه داد، تا مردم به حضورش بیایند. و مردم وارد شده، سلام میکردند. حضرت جواب میداد و میفرمود: « ایها الناس سلونی قبل ان تفقدونی و خففوا سؤالکم لمصیبة امامکم...» ای مردم! سؤال کنید قبل از اینکه مرا نیابید، اما پرسشهایتان را به خاطر آسیبی که بر امامتان رسیده استسبک کنید. با این سخن ناله از جمعیتبرخاست.«حجر بن عدی طائی» برخاست و این اشعار را خواند: فیا اسفی علی المولی التقی ابو الاطهار حیدرة الزکی قتله کافر رجس زنیم لعین فاسق نغل شقی فیلعن ربنا من حاد عنکم و یبرء منکم لعنا و بی لانکم بیوم المحشر ذخری و انتم عترة الهادی النبی. وقتی اشعارش را خواند، حضرت از او پرسید: وقتی از تو بخواهند که از من بیزاری بجویی، چه خواهی کرد؟ حجر گفت: به خدا قسم ای امیر مؤمنان اگر مرا با شمشیر ریز ریز کنند و در آتش بسوزانند، از شما تیری نمیجویم. حضرت دربارهاش دعا کرد و فرمود: «وفقت لکل خیر یا حجر جزاک الله خیرا عن اهل بیت نبیک.» ای حجر! به هر چیزی موفق شوی. خداوند از طرف اهل بیتیپامبرت به تو پاداش خیر دهد. شب 21 رمضان/ عیادت حبیب از امیر مؤمنان «حبیب بن عمر» میگوید: خدمتحضرت رفتم. وقتی جراحتسرش را باز کرد، گفتم: ای امیر مؤمنان جراحتشما چیزی نیست. فرمود: ای حبیب! به خدا سوگند من در این ساعت از شما جدا میشوم. من به گریه افتادم. ام کلثوم، دختر حضرت نیز گریان شد. حضرت به او فرمود: دخترم، برای چه گریه میکنی؟ پاسخ داد: برای چه گریه نکنم شما که خبر وفاتتان را میدهید. امام علی(علیه السلام) فرمودند: دختر عزیزم! گریه نکن. به خدا سوگند اگر آنچه را که پدرت میبیند، ببینی، هرگز گریه نخواهی کرد. پرسیدم: یا امیر مؤمنان! چه میبینی؟ پاسخ داد: ملائکه آسمانها و پیغمبران را که از پس یکدیگر ایستادهاند و انتظار مرا میکشند که ملاقاتم کنند. اینک برادم رسول خدا به نزد من نشسته است. میگوید، بیا به نزد ما، زیرا آنچه در پیش داری، از آن که در آن هستی، بهتر است. من هنوز از بستر حضرت دور نشده بودم که روح مقدسش به ارواح انبیاء و اوصیا پیوست. ثلث اول شب 21 رمضان 40 ه ق/شهادت امیر مؤمنان محمد حنفیه میگوید: وقتی شب 21 رمضان شد، پدر بزرگوارم، فرزندان و اهل بیتخود را جمع کرد و ایشان را وداع گفت و فرمود:« الله خلیفتی علیکم و هو حسبی و نعم الوکیل» آنگاه وصیت کرد به اینکه ملازم ایمان و احکام الهی باشیم، پس اثر زهر در بدن شریف پدرم، به اندازهای ظاهر شد که هر دو پایش از شدت زهر، سرخ شده بود و هر چند خوردنی و آشامیدنی میآوردند، میخورد. و لبهای مبارکش به ذکر خدا مشغول بود. بر پیشانیاش عرق ظاهر میشد و با دست آنها را کنار زد، و فرمود: رسول خدا فرمود: وقتی بنده مومن وفاتش نزدیک میشود، مانند مروارید عرق میکند و نالهاش آرام میشود. آن گاه تکتک فرزندان را صدا زد و به خدا سپرد... حضرت ساعتی بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، فرمود: این پیامبر است و عمویم حمزه و برادرم جعفر و اصحاب پیامبرند، که میگویند: زود باش که ما به تو مشتاقیم. همه شما را به خدا میسپارم. خدا همه را به راه حق بدارد و از شر دشمنان حفظ کند. آن گاه به ملائکه سلام داد پیشانیش عرقی کرد و مشغول ذکر خدا شد رو به قبله کرد، چشمهایش را بر هم گذاشت و دستها و پاهایش را به جانب قبله دراز کرد آن گاه، به وحدانیتخدا و رسالت پیامبر خدا شهادت داد و به سوی رضوان پر کشید. طلوع فجر 21 رمضان 40 ه ق/ دفن علی(علیه السلام) بعد از پایان یافتن مراحل غسل، حضرت را با پنج تکه پارچه کفن کردند و روی تختهای گذاشتند. طبق وصیت پدر، عقب تابوت را بلند کردند در حالی که جلو آن را جبرئیل و میکائیل گرفته بودند. جمعی از مردم خواستند به تشییع جنازه بیایند، اما امام حسن اجازه نداد و تنها امام حسن و امام حسین(علیه السلام)، محمد حنفیه و عبد الله بن جعفر توانستند حضور یابند. وقتی جنازه به محل بلندی رسید، جلو تابوت به سمت زمین فرود آمد. امام حسن و حسین(علیه السلام) نیز تابوت را از عقب به زمین گذاشتند. امام حسن نماز خواند و هفت تکبیر گفت. همانطور که امام خود فرموده بود هفت تکبیر برای هیچ کس جایز نیست مگر من و مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از فرزند برادرت حسین(علیه السلام). وقتی زمین را کندند، قبر و سنگ و خشتی یافتند، نوشتهای دیدند که با خط «سریانی» بر آن نوشته بود. این قبری است که نوح پیغمبر هفتصد سال پیش از طوفان برای وصی محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) حفر کرده است. زمانی که خواستند پیکر پاک امیر مؤمنان را داخل قبر بگذارند، ندایی برخاست: « انزلوه الی التربة الطاهرة فقد اشتاق الحبیب الی الحبیب...» فرود آورد و منزل دهید او را به خاک پاک که دوست مشتاق دوست است. با جمعى از ياران به عيادتشان رفتند و به على(علیه السلام) فرمودند: اى ابوالحسن! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مىكردى. على و فاطمه و فضه - خادم آنان - نذر كردند - اگرآندو شفا يابند، سه روز روزه بگيرند(طبق برخى از روايات حسن و حسين(علیه السلام) - نيز گفتند ما هم نذر مىكنيم روزه بگيريم) چيزى نگذشت كه هر دو شفا يافتند، در حالى كه از نظر مواد غذايى، دستخالى بودند، على سه من جو قرض نمود و فاطمه(س) يك سوم آن را آرد كرد و نان پخت، هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: السلام عليكم يا اهل بيت محمد سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمان هستم، غذايى به من دهيد، خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند. آنان همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند. روز دوم همچنان روزه گرفتند و موقع افطار يتيمى نداى كمك سر داد و باز آنان غذاى خود را به او دادند. و در سومين روز روزه، اسيرى از غذاى آنان طلب نمود و باز آنان با آب افطار نمودند. صبح فردا على دستحسن و حسين را گرفته، خدمت رسول الله آمدند و هنگامى كه حضرت عزيزان خود را نظاره مىنمود، ديد از شدت گرسنگى مىلرزند! فرمود: اين حالى را كه در شما مىبينم براى من بسيار گران است. سپس برخاست و با آنان به خانه فاطمه وارد شدند، ديد دختر عزيزش در محراب عبادت ايستاده است، در حالى كه از شدت گرسنگى شكم او به پشت چسبيده و چشمانش به گودى نشسته است. اندوه وجود پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را فرا گرفت و در حالى كه غبار غم بر قلب مبارك حضرت نشسته بود، جبرئيل نازل شد و گفت: «اى محمد! اين سوره را بگير، خداوند با چنين خاندانى به تو تهنيت مىگويد، سپس سوره هل اتى - و هجده آيه مربوط به ايثار حضرت على حسن و حسين(علیه السلام) را نازل نمود.» (24) (10) «اجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن آمن بالله واليوم الاخر و جاهد فى سبيل الله لايستوون عند الله، و الله لايهدى القوم الظالمين.» (25) آيا سيراب كردن حجاج و آباد ساختن مسجدالحرام را همانند «عمل» كسى قرار داديد كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده و در راه او جهاد كرده است. «اين هر دو» هرگز نزد خدا مساوى نيستند و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمىكند. تفسير آيه در كلام اهل تسنن دانشمندان معروف اهل سنتحاكم « ابوالقاسم حسكانى» از «بريده» نقل مىكند كه شيبه و عباس هركدام بر ديگرى افتخار مىكردند. على(علیه السلام) از كنار آندو مىگذشت از افتخار نمودن آن دو پرسش نمود. عباس گفت: امتيازى به من داده شده كه احدى ندارد و آن مساله آب دادن به حجاج خانه خدا است. شيبه گفت: من تعمير كننده مسجد الحرام و كليددار خانه كعبه هستم. على(علیه السلام) گفت: با اين كه از شما حيا مىكنم، بايد بگويم كه با اين سن كم افتخارى دارم كه شما نداريد. آندو پرسيدند كدام افتخار؟! حضرت فرمودند: من با شمشير جهاد كردم تا شما ايمان به خدا و پيامبر - درود خداوند بر او خاندان وى باد - آورديد. عباس خشمناك برخاست و دامن كشان نزد رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) رفت.(و به عنوان شكايت) گفت: آيا نمىبينى، على با من چگونه سخن مىگويد؟ پيامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، امام على(علیه السلام) را خواستند و از چگونگى ماجرا پرسش كردند. ناگاه جبرئيل نازل شده و گفت: اى محمد! پروردگار به تو سلام مىفرستد و مىگويد اين آيات را بر آنها بخوان: «اجعلتم سقاية الحاج و ...» (26) اميد آن كه نسيمى روحبخش از بوستان معرفت قرآن، نهال وجودمان را رايحه علوى بخشيده باشد و به زودى در كنار تربت پاك آن امام زمزمه كنيم. اى آفتاب آينهدار جمال تو مشك سياه مجمرهگردان خال تو (27) پي نوشت : 1- سوره بقره /207. 2- تفسير نمونه، آيت الله العظمی مكارم(حفظه الله) و جمعى از نويسندگان، ج 2، ص46; الغدير، ج 2، ص44. 3- شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد، ج3، ص 270; احياء العلوم، غزالى، ج3، ص 238; نزهة المجالس، صفورى، ج2، ص209; تذكرة الخواص، سبط ابن جوزى حنفى، ص 21; مسند، احمد حنبل، ج1، ص 348; تاريخ طبرى، ج2، ص99 - 101; سيره ابن هشام، ج 2، ص291; تاريخ يعقوبى، ج2، ص29. 4- توبه /3. 5- مسند احمد حنبل: ج1، ص 231(طبع مصر); همان، ج3، ص212; همان، ج1، ص 150; خصايص نسائى، ص 28. 6- مطففين /29 و 30. 7- تفسير فخر رازى، قرطبى، روح المعانى و كشاف، ذيل آيه29 و 30 از سوره مطففين. 8- آل عمران / 61. 9- صحيح مسلم، ج7، ص 120; مسند احمد بن حنبل، ج1، ص 185; تفسير طبرى، ج3، ص 192; مستدرك حاكم نيشابورى، ج3، ص 150; دلائل النبوة، حافظ ابونعيم اصفهانى، ص297; روح المعانى، آلوسى، ج3، ص167; كشاف، زمخشرى، ج1، ص193; فصول المهمه ابن صباغ، ص 108; الجامع لاحكام القرآن، علامه قرطبى، ج3، ص 104. 10- معارج / 1 و3. 11- تفسير نمونه، ج 25، ص7. 12- فاتحه / 5. 13- تفسير الميزان(ترجمه)،ج1، ص49; تفسير البرهان، علامه بحرانى، ج1، ص 50. 14- همان. 15- بقره / 274. 16- نگاه كنيد به تفسير نورالثقلين، ج1، ص 290 و 291. 17- تفسير نمونه، ج 2، ص267. 18- الحاقه / 12. 19- تفسير قرطبى، ج1، ص6743; مجمع البيان، روح البيان، روح المعانى، الميزان و تفسير ابوالفتوح رازى، ذيل آيه 12 سوره معارج. 20- مناقب ابن مغازلى شاخصى، ص 265. 21- انسان / 5 و 8 و9. 22- الغدير، ج3، ص107 تا 111; احقاق الحق، ج3، ص157 تا 171. 23- تفسير نمونه، ج 25، ص 345. 24- تفسير احسن الحديث، ج12، ص 274; الجديد، ج7، ص283; حجة التفاسير، ج7، ص139; الكاشف، ج4، ص 670; كشف الاسرار، ج 10، ص319. 25- توبه /19. 26- تفسير طبرى، فخررازى و آثار اصحاب النزول واحدى; تفسير خازن بغدادى; معالم التنزيل بغوى; مناقب ابن مغازلى و جامع الاصول ابن اثير، براى توضيح بيشتر درباره اين حديث و مشخصات مدارك آن به احقاق الحق مرحوم شوشترى، ج3، ص 122 تا127 مراجعه كنيد(تفسير نمونه، ج7، ص 322.) 27- ديوان خواجه حافظ شيرازى، غزل شماره 400. منبع: فصلنامه كوثر
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 678]
صفحات پیشنهادی
امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم
امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم سپيده سخن گنجينههاى گرانقدر تمدن و فرهنگ يك كشور در آثار باستانى، نوشتار علمى و پديدههاى كهن آن به چشم مىخورد.
امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم سپيده سخن گنجينههاى گرانقدر تمدن و فرهنگ يك كشور در آثار باستانى، نوشتار علمى و پديدههاى كهن آن به چشم مىخورد.
على علیه السلام مثل الاعلای قرآن
على علیه السلام مثل الاعلای قرآن-على علیه السلام مثل الاعلای قرآنگنجینههاى ... امام على بن ابیطالب(علیه السلام) است كه تنها خداى او یاراى بیان صفات او را دارد و یا رسول ... را درباره امیرمؤمنان با نگاه دل مىبینیم و سیماى على را در آینه قرآن نظاره مىكنیم.
على علیه السلام مثل الاعلای قرآن-على علیه السلام مثل الاعلای قرآنگنجینههاى ... امام على بن ابیطالب(علیه السلام) است كه تنها خداى او یاراى بیان صفات او را دارد و یا رسول ... را درباره امیرمؤمنان با نگاه دل مىبینیم و سیماى على را در آینه قرآن نظاره مىكنیم.
امام على علیه السلام در كنار رسول خدا
امام على علیه السلام در كنار رسول خدازندگى امام به چند مقطع زمانى تفسیم مىشود:1ـ از آغاز، تربیت امام زیر نظر مستقیم رسول خدا ... امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم ...
امام على علیه السلام در كنار رسول خدازندگى امام به چند مقطع زمانى تفسیم مىشود:1ـ از آغاز، تربیت امام زیر نظر مستقیم رسول خدا ... امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم ...
قرآن در نگاه امام صادق علیه السلام
قرآن در نگاه امام صادق علیه السلام-قرآن در نگاه امام صادق علیه السلامروزى كه رسول خاتم صلی الله ... 4- آینه عبرتدر خلال آیات قرآن، سرگذشت اقوامى از گذشته آمده است. .... قرآن در نگاه امام صادق(ع)-قرآن در نگاه امام صادق(ع)بیتردید قرآن کریم، کلام آسمانى و . ... قرآن از نگاه امام علي (علیه السلام) نويسنده:مهسا فاضلي در آن روزگار، كه عصر بيان و .
قرآن در نگاه امام صادق علیه السلام-قرآن در نگاه امام صادق علیه السلامروزى كه رسول خاتم صلی الله ... 4- آینه عبرتدر خلال آیات قرآن، سرگذشت اقوامى از گذشته آمده است. .... قرآن در نگاه امام صادق(ع)-قرآن در نگاه امام صادق(ع)بیتردید قرآن کریم، کلام آسمانى و . ... قرآن از نگاه امام علي (علیه السلام) نويسنده:مهسا فاضلي در آن روزگار، كه عصر بيان و .
امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آينه قرآن
امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آينه قرآن-امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ... در آيات فراواني از قرآن كريم به آن اشاره شده و روايات بسياري در تفسير آن آيات نقل گرديده ... امام علي(عليه السلام) فرمود: «مقصود ]از مستضعفان[ خاندان پيامبرند.
امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آينه قرآن-امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ... در آيات فراواني از قرآن كريم به آن اشاره شده و روايات بسياري در تفسير آن آيات نقل گرديده ... امام علي(عليه السلام) فرمود: «مقصود ]از مستضعفان[ خاندان پيامبرند.
حيات عارفانه امام على علیه السلام
حيات عارفانه امام على علیه السلام آيت الله جوادي آملي ... كه تصوير درختى را در آينه مىبيند، به طرف ميوه آن دست دراز مىكند اما جز شِماى ميوه نصيبش نمىشود. ... على (ع) در كلام رسول اكرم (ص) مدح نبوى از عنصر علوى، از حدود قرآن كريم تجاوز نمىكند و نبى ...
حيات عارفانه امام على علیه السلام آيت الله جوادي آملي ... كه تصوير درختى را در آينه مىبيند، به طرف ميوه آن دست دراز مىكند اما جز شِماى ميوه نصيبش نمىشود. ... على (ع) در كلام رسول اكرم (ص) مدح نبوى از عنصر علوى، از حدود قرآن كريم تجاوز نمىكند و نبى ...
علت جراحت پشت امام حسین علیه السلام
امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم ... نزول و علت نازل شدن آيه را در آن بيان كردهاند آن است كه: امام اميرالمؤمنين(علیه السلام) در حالى كه .... وقتی جراحتسرش را باز کرد، ...
امام على(علیه السلام)در آينه قرآن کریم ... نزول و علت نازل شدن آيه را در آن بيان كردهاند آن است كه: امام اميرالمؤمنين(علیه السلام) در حالى كه .... وقتی جراحتسرش را باز کرد، ...
قرآن در نگاه امام صادق(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) در زمينه جلوهگاهبودن قرآن براى ذات مقدس خدا البته براى چشمهاى ... (5) 4-آينه عبرت درخلال آيات قرآن، سرگذشت اقوامى از گذشته آمده است. .... درياى كلمات حضرت صادق(علیه السلام) گهرهاى فراوانىوجود دارد كه در باره قرآن كريم است. ... را در نمازهاى واجب و مستحب خود بخوانيد، چرا كهآن، سوره حسين بن على(علیه السلام) است.
امام صادق(علیه السلام) در زمينه جلوهگاهبودن قرآن براى ذات مقدس خدا البته براى چشمهاى ... (5) 4-آينه عبرت درخلال آيات قرآن، سرگذشت اقوامى از گذشته آمده است. .... درياى كلمات حضرت صادق(علیه السلام) گهرهاى فراوانىوجود دارد كه در باره قرآن كريم است. ... را در نمازهاى واجب و مستحب خود بخوانيد، چرا كهآن، سوره حسين بن على(علیه السلام) است.
حکومت امام مهدي در آينه قرآن
حکومت امام مهدي در آينه قرآن-جابر بن عبدالله انصاري گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند: فرزندم نامش، نام من است و کنيه اش کنيه من، اشبه الناس است به من در ...
حکومت امام مهدي در آينه قرآن-جابر بن عبدالله انصاري گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند: فرزندم نامش، نام من است و کنيه اش کنيه من، اشبه الناس است به من در ...
تدبّر در قرآن از ديدگاه اهلبيت (علیه السلام)
تدبّر در قرآن از ديدگاه اهلبيت (علیه السلام)-تدبّر در قرآن از ديدگاه اهلبيت (علیه ... است كه از سوى خدا بر پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است.1 چرا كه قرآن كريم، ... امام علىعليه السلام مىفرمايد: وَ تَعْلَمُوا القُرآنَ فَإنَّهُ أحْسَنُ الحَديثِ وَ تَفَقِّهُوا فيهِ فَإنَّهُ ... فَقِفْ عِنْدَها وَ تَعَوَّذْ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ20؛ هر آينه قرآن با سرعت و شتاب نبايد خوانده شود و ...
تدبّر در قرآن از ديدگاه اهلبيت (علیه السلام)-تدبّر در قرآن از ديدگاه اهلبيت (علیه ... است كه از سوى خدا بر پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم نازل شده است.1 چرا كه قرآن كريم، ... امام علىعليه السلام مىفرمايد: وَ تَعْلَمُوا القُرآنَ فَإنَّهُ أحْسَنُ الحَديثِ وَ تَفَقِّهُوا فيهِ فَإنَّهُ ... فَقِفْ عِنْدَها وَ تَعَوَّذْ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ20؛ هر آينه قرآن با سرعت و شتاب نبايد خوانده شود و ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها