واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امتيازهاي عبادت در اسلام (قسمت دوم) 3ـ جنبه حسي عبادت چنانكه ميدانيم ادراك حسي، تنها احساس نيست، و تنها انديشهي عقلي مجرد هم نميباشد، بلكه ادراك حسي مخلوطي است از تعقل و احساس تجريد شده، وقتي ميخواهيم عبادت، نقش خود را در ما ايفاء كند و با شخصيت ما كه از عقل و حس تركيب شده، به خوبي منسجم گردد شايسته است كه عبادت هم جنبهي حسي و هم جنبهي عقلي تجريدي داشته باشد تا با شخصيت عابد قابل انطباق گردد و عابد بيشتر بتواند در عبادت خود، با تمام وجودش با مطلق مربوط گشته، پيوسته با خدا زندگي كند. از اينجا است كه نيت و محتواي رواني عبادت هميشه متوجه جنبهي عقلي تجريدي آن است، زيرا در اين قسمت است كه عابد بسوي حق ميگرايد و به مطلق ميپيوندد. و خصوصيات ديگر عبادت ناظر به جنبهي حسي آن است. براي مثال يكي از واجباتي كه در حين نماز بايد رعايت شود توجه به قبله است يعني رو سوي قبله كردن، همين قبله نيز مقصود حاجيان در عبادت حج است، و بايد دور آن طواف كنند، و بايد بين صفا و مروه مسافت مشخص و معيني، به عمل سعي بپردازند، همچنين بايد به جمرهي عقبه سنگ اندازي كنند. براي عبادت «اعتكاف»[1] بايد به مسجد بروند. اينها همه نمونههايي از مظاهر حسي عبادت است. نماز تا به سوي قبله نباشد پذيرفته نيست، طواف تا دور خانه نباشد، طواف نيست و همين طور. و اينها به خاطر ارضاي جنبهي حسي عبادتگر است تا سهم حسي عبادت نيز مراعات شده باشد. نماز گزاري كه در نمازش نيت ميكند، عبادت فكري اش را انجام داده و از همان آغاز كه نمازش را با «الله اكبر» افتتاح كرد خداي خود را از حدود و موازين مادي و تشبيهات ظاهري منزه گردانيده است، ولي او در عين حال خانه كعبه را براي عبادتش شعار قرار ميدهد تا بدين وسيله پرستشش را در فكر و حس خود، در منطق و عاطفهي خود و در تجريد عقلي و وجدان حسي خود زنده كرده باشد. 4ـ جنبه اجتماعي پرستش بنياد پرستش را، ارتباط انسان با خدا تجسم ميبخشد. با اينكه مواد اين رابطه از عناصري پايدار و استوار تشكيل شده، با اين حال در آئين اسلام عبادت بايد به روشي برگزار گردد كه در بسياري از اوقات، وسيلهاي براي برقراري رابطهي برادري بين انسانها باشد و مقصود ما از جنبهي اجتماعي پرستش، همين است. برخي از عبادات در عنوانش، تجمع و گردهمايي، و ايجاد روابط اجتماعي بين برگزار كنندگان، منظور شده مانند «جهاد» كه در آن از جنگجويان خدا پرست خواسته شده، براي جنگ با دشمن، صفوف خود را از واحدهاي جنگي سازمان داده شده، تشكيل دهند. در برخي از عبادات هر چند خود عبادت، گردهمايي نيست، ولي از عبادت كنندگان به صورتهاي مختلف خواسته شده كه آن را با گردهمايي برگزار كنند تا رابطهي انسان با خدا و رابطهي انسان با انسان برادر، در يك عمل انقلابي يك جا صورت گيرد. در نمازهاي واجب به همين منظور «جماعت» تشريع شده تا عبادت فردي در آنها به عبادت جمعي تغيير شكل دهد، و رشتهي مردمي در آن مستحكم گردد، و نماز كه عبادتي رواني است در ميان وحدتي كه نتيجهي عمل دسته جمعي است، برگزار شود. وظيفهي حج در زمان و مكاني معين بايد انجام شود تا همهي كساني كه آن را برگزار ميكنند در يك زمان و يك مكان همديگر را درك كنند و عمل آنها به شكل عمل گروهي پياده شود. حتي وظيفهي روزه كه طبعش يك عمل فردي است به مراسم عيد فطر مربوط ميشود تا اين فريضهي فردي را در يك چهرهي اجتماعي جلوه دهد. و بين روزهداران به وسيلهي نشاط حاصل از پيروزي بر شهوات و تمايلات، روز عيد پيوند اجتماعي برقرار گردد. وظيفهي زكات نيز به صورتي برگزار ميگردد كه رابطهي انسان با خدا را در قالب اجتماعي در آورد. زيرا رابط با ولي امر (مجتهد فقيه) كه زكات را به او ميسپارند يا با فقير كه مستقيماً دريافت ميدارد يا با مؤسسهي خيريهاي كه به حسابش ميريزند، زكات را قالب اجتماعي جلوه ميدهد. همين طور ملاحظه ميكنيم روابط اجتماعي به اشكال مختلف در كنار روابط عبادي بين انسانهاي برگزار كننده، كه عمل خود را براي خداوند انجام ميدهند. برقرار ميشود و اين نيست مگر به خاطر تأكيد بر اين مطلب كه روابط پرستش در زندگي انسان، نقش اجتماعي دارد و تنها هنگامي موفق خواهد بود كه در رهبري روابط اجتماعي، نيروي سازندهاي به وجود آورد و به نحو شايستهاي بين صفوف خلق هم آهنگي ايجاد كند. جنبهي اجتماعي عبادت، وقتي به اوج خود ميرسد كه شعائر پرستش در پايگاههاي اجتماعي، رمز وحدت باشد و صفوف امت اسلام را به وحدت رهبري كند. «قبله» يا بيت الله الحرام شعار وحدت است كه آئين اسلام از ميان قوانين عبادت و نماز آن را مطرح كرده است. اين شعائر تنها بعد ديني ندارد، بلكه بعد اجتماعياش رمز وحدت و اصالت اين امت است. از اين رو وقتي قبلهي جديد توجه به مسجد الحرام تشريع شد مسلمانان مواجه با شرارتهاي جديدي از ناحيهي سفيهان و نابخردان قوم شدند كه قرآن از آنها پرده برداشته است. اين نابخردان مفهوم اجتماعي قانون را فهميده بودند كه شرارت ميكردند، اينان متوجه شدند كه قبله يكي از مظاهر شخصيت اين امت است كه خداوند عنوان امت وسط به آنها داده و شاخص وحدت آنان است. در اينجا گذشته از آنچه درباره نظام كلي عبادات و خصوصيات كليه آنها به طور عموم در زندگي انسان برشمرديم، بايد متذكر شد هر عبادتي امتياز ويژهاي دارد و اثر خاصي در روح عبادت كننده به جاي ميگذارد و هر كدام به شيوه خاصي راه تمدن را به سوي انسان ميگشايد. پی نوشت:[1] . اعتكاف، به معني گوشهگيري از خلق و به عبادت پرداختن در مسجد است حداقل اين انزوا سه روز است كه روزها را بايد روزه گرفت و جز براي ضرورتي از مسجد خارج نشد. اعتكاف را احكامي است كه در كتب فقه مستعرضاند. شهيد سيد محمد باقر صدر ـ كلياتي پيرامون عبادات اسلامي، ص 27
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]