واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کتابشناسي تفسير و مفسران قرآن(1) نويسنده: حسن رضا رضايي منبع: سایت اندیشه قم قرآن شگفتترين كتاب و بزرگترين معجزه تاريخ است كه از آغاز جهان هستي تاكنون بينظير مانده و خواهد ماند. ضرورت تفسير قرآن را ميتوان در چند امر دانست: الف) قرآن در بردارنده حقايق بزرگ از عالم غيب براي عالم محسوس و ماده است كه رسيدن به آنها نيازمند تفسير و تبيين است عميق بودن معاني قرآن، اقتضاء دارد كه پيامبر و معصومين ـ عليهم السّلام ـ به تفسير آنها بپردازند. ب) قرآن كتابي است كه به تدريج و در ساليان دراز نازل شد و در هر مورد، به تناسب نزول آن، نكاتي بيان شده كه با در كنار هم قرار گرفتن همه آنها از نظر موضوع و هدف، پرده از معاني نهايي آن برداشته و درك و عمل به آن روشن خواهد شد كه درك باطن آن نيازمند به تفسير و تأويل است. ج) قرآن كتابي است كه به اقتضاي ساختار خود، به ايجاز و اشاره به بيان احكام عبادي و عملي و... پرداخته است لذا ضرورت دارد توسط پيامبر و ائمه و علماي مفسرين به تبع آنها، آيههاي قرآن را تفسير نمايند.[1] و ميتوان گفت اولين مفسر قرآن، شخص پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بوده است. روشهاي تفسيري مقصود از روش تفسيري، مستند و يا مستنداتي است كه مفسران در فهم و تفسير آيات قرآن از آن بهره گرفتهاند كه از آن ميتوان به منهج تفسيري نيز تعبير كرد.[2] آن مستند يا نقل است كه به تفسير به مأثور يا روايي معروف است. يا عقل است كه به تفسير اجتهادي معروف است. آنچه در روش تفسير ملاك است گرايش غالب مفسر است نه گرايش محض مفسر. قبل از هر چيز لازم است اقسام و تعريف آنها ذكر شود. الف) روش تفسسير به مأثور (نقلي): آن است كه در تفسير آيه از اثر و نقل استفاده شود خواه آن اثر آيات ديگر قرآن باشد يا كلام معصوم ـ عليه السّلام ـ يا كلام صحابه و تابعين. ب) تفسير اجتهادي: آن است كه مفسر در تفسير آيه از خرد و عقل بيشتر استفاده كند و با مذاقهاي مختلف و گرايشهاي متفاوت به قرآن بنگرد. و داراي اقسام ذيل است: 1. تفسير ادبي: مفسران با گرايش به مباحث ادبي و نحوي به تفسير اجتهادي قرآن ميپردازند. 2. تفسير بلاغي و بياني: مفسران با گرايش به جنبه بلاغي عبارات و كلمات قرآن و ساختار و اساليب كلام مانند كنايه، تشيبه، تمثيل و... ميپردازد. 3. تفسير لغوي: اهتمام غالب مفسران به شناخت و اجتهاد در لغات و ريشه و اشتقاق قرآن است. 4. تفسير فقهي: در تفسيرهاي فقهي، همّت و اجتهاد بيشتر مفسران، به شناخت و دريافت احكام فقهي الهي از آيات قرآن است. 5. تفسير كلامي: مفسران با سبك و گرايش كلامي براساس مكتب خود به تفسير آيات ميپردازند. 6. تفسير فلسفي: مفسر با گرايش و مذاق فلسفي به تفسير قرآن ميپردازد. 7. تفسير عرفاني: مفسر آيات قرآن را به سبك عرفاني و باطن و رمزي و اشاري تفسير ميكند. 8. تفسير ترتيبي: مفسران به جنبههاي اخلاقي و هدايتي قرآن ميپردازند. 9. تفسير اجتماعي، مفسر از منظر پديدهها و حوادث اجتماعي به آيات مينگرد. 10. تفسير علمي ـ تجربي: در تفسيرهاي علمي، برخي سعي بر تطبيق نظريههاي علمي خود بر قرآن هستند و بعضيها به دنبال اشارات علمي قرآن هستند. 11. تفسير جامع: مفسر در تفسير خود به دو روش روايي و عقلي استناد كند.[3] بعد از اين مقدمه به اسامي مفسران و تفسير آنها اعم از شيعه و سني ميپردازيم: تفسيرهاي روايي شيعه 1. تفسير فرات كوفي؛ فرات بن ابراهيم كوفي، قرن سوم و چهارم، زبان عربي. 2. تفسير عياشي؛ ابونصر محمد بن مسعود عياشي سلمي سمرقندي (م 320 ق) از سوره حمد تا پايان سوره كهف موجود است و نيمي ديگر مفقود شده است و به زبان عربي است. 3. تفسير قمي، علي بن ابراهيم قمي (م 329 ق) به زبان عربي است، محققان در انتساب اين تفسير به علي بن ابراهيم ترديد دارند. 4. منهج الصادقين في الزام المخالفين؛ ملّا فتح الله كاشاني (م 988 ق) به زبان فارسي است. از او تفسير «زبدة التفاسير» و «خلاصة المنهج» منتشر شده است. 5. الصافي في تفسير القرآن، ملّا محسن محمد بن مرتضي ملقّب به فيض كاشاني، (م 1091 ق) به زبان عربي است. 6. البرهان في تفسير القرآن؛ سيد هاشم بن سليمان حسيني بحراني (م 1107 ق) به زبان عربي است. 7. نور الثقلين؛ عبد علي بن جمعه عروسي حويزي (م 1112 ق) به زبان عربي است. 8. المعين؛ مولي نور الدين محمد بن مرتضي كاشاني (م 1115 ق) به زبان عربي است و كل آيات را تفسير نموده است. 9. كنز الدقائق و بحر الغرائب؛ ميرزا محمد مشهدي (م 1125 ق) و به زبان عربي است و كل آيات را تفسير نموده است. 10. الجوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين؛ سيد عبدالله شبّر كاظمي نجفي (م 1242 ق) به زبان عربي است. مؤلف داراي تفسير كبير معروف به صفوة التفاسير و تفسير صغير معروف به تفسير الوجين، خلاصهاي از تفسير كبير ميباشد. 11. بحر العرفان و معدن الايمان؛ شيخ محمد صالح برغاني (م 1271 ق) به زبان عربي است. تفسير ديگر او «كنز العرفان في تفسير القرآن» و «معدن الانوار» است. 12. مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر؛ سيد علي حائري طهراني (م 1340 ق) به زبان عربي است شامل تمامي آيات قرآن است. 13. نفحات الرحمن في تفسير القرآن و تبيين الفرقان؛ محمد بن عبدالرحيم نهاوندي (م 1370 ق) عربي و فارسي است (مزجي) به تمامي آيات پرداخته است. 14. التبيين في شرح آيات المواعظ و البراهين؛ شيخ ميرزا ابوتراب شهيدي (م 1375 ق) و به زبان فارسي است. 15. تفسير اثناعشري؛ حسين بن احمد حسيني شاه عبدالعظيمي (م 1384 ق)، به زبان فارسي است. 16. الجديد في تفسير القرآن المجيد؛ شيخ محمد حبيب الله سبزواري، (م 1409 ق) و به زبان عربي است. 17. اطيب البيان في تفسير القرآن؛ سيد عبدالحسين طيّب، (م 1411 ق) و به زبان فارسي است. 18. احسن الحديث؛ سيد علي اكبر قرشي، از مفسران معاصر قرن چهاردهم و به زبان فارسي و در بردارنده تمامي آيات است. 19. تفسير جامع؛ سيد ابراهيم بروجردي؛ از علماي معاصر (قرن چهاردهم) و به زبان عربي است. تفسيرهاي روايي اهل سنت 1. تفسير القرآن؛ عبدالرزاق بن همام صنعاني، (م 211 ق) به زبان عربي است و تفسير او در بردانده، تمام سورهها نيست. 2. تفسير كتاب الله العزيز؛ هود بن محكم هوّاري، (م 280 ق) به زبان عربي است و از عالمان خوارج اباضيه ميباشد. 3. تفسير النسائي؛ ابو عبدالرحمن احمد بن شعيب بن علي النسائي، (م 303 ق) و به زبان عربي است و در بردارنده تمامي آيات نيست. 4. جامع البيان في تفسير القرآن؛ ابوجعفر محمد بن جرير بن يزيد طبري (م 310 ق) به زبان عربي است. 5. تفسير القرآن العظيم؛ ابو محمد عبدالرحمن بن ابي حاتم رازي (م 327 ق) به زبان عربي است. تفسير او دربردارنده بخشي از آيات قرآن است. 6. بحر العلوم؛ ابوليث نصر بن محمد سمرقندي بلخي، (م 375 ق) و به زبان عربي است. 7. الكشف و البيان عن تفسير القرآن؛ احمد بن ابراهيم ثعلبي نيشابوري (م 427 ق) و به زبان عربي است. تفسير او به طور كامل موجود نيست. 8. معالم التنزيل في تفسير القرآن؛ حسين بن مسعود بغوي، (م 516 ق) و به زبان عربي است. 9. المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز؛ ابومحمد بن عبدالحق ابن عطيه، (م 543 ق) و به زبان عربي است. 10. التسهيل لعلوم التنزيل؛ محمد بن احمد بن محمد بن جزي كلبي، (م 741 ق) و به زبان عربي است. 11. لباب التأويل في معاني التنزيل؛ علي بن محمد شيخي بغدادي خازن، (م 741 ق) و به زبان عربي است. 12. تفسير القرآن العظيم؛ عماد الدين ابوالفداء اسمائيل بن كثير قرشي دمشقي، (م 774 ق) و به زبان عربي است. 13. جواهر الحسان في تفسير القرآن، ابو زيد عبدالرحمن بن محمد ثعالبي، (م 875 ق) و به زبان عربي است. 14. الدرّ المنثور في التفسير بالمأثور؛ جلال الدين ابوالفضل عبدالرحمن بن ابي بكر سيد حلي، (م 911 ق) و به زبان عربي است. 15. فتح البيان في مقاصد القرآن؛ ابوالطيب سيد محمد بن حسن قنوحي (م 1307 ق) به زبان عربي و در بردارنده تمامي آيات است. پی نوشت: [1] . ر.ك: روشهاي تفسير قرآن، دكتر سيد رضا مؤدب، انتشارات اشراق، چ 1، قم، 1380، ص 30. [2] . همان، ص 165. [3] . سيد محمد علي ايازي، المفسرون حياتهم و مهجهم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1414 ق/ و محمد هادي معرفت، التفسير و المفسرون في ثوبه القثيب، چ 1، مشهد، دانشگاه علوم اسلامي، ج 2، 1419 ق/ روشهاي تفسير قرآن، دكتر سيدرضا مؤدّب، انتشارات اشراق، چ 1، 1380.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1103]