تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را براى بزرگداشت خداوند زيبا بنويسد، خداوند او ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860687170




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عنوان : ضرورت حکومت عدل جهاني (1. راه فطري)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عنوان : ضرورت حکومت عدل جهاني (1. راه فطري)
عنوان : ضرورت حکومت عدل جهاني (1. راه فطري) مقدمه يکي از سؤال هايي که در مورد مهدويت ممکن است در ذهن ما پديد آيد، اين است که فلسفه ي حکومت عدل جهاني چيست ؟ چرا در آخرالزمان بايد حکومت توحيدي و جهاني برپا شود ؟ آيا صرفا جنبه ي تعبدي دارد و از جمله اموري است که قرآن و سنت به آن خبر داده و تعبدا بايد به آن اعتقاد پيدا کرد – و لذا در برخي از کتب، اين قيام جهاني، از علائم قيامت شمرده شده است - و يا اين که از غير راه تعبد نيز مي توان آن را اثبات کرد و به آن ايمان آورد؟ به نظر مي آيد که از راه غيرتعبد نيز مي توان ضرورت تحقق اين حکومت و قيام را در آخرالزمان ، به اثبات رساند و براي آن ، زيربناي عقلي يا عقلايي فرض کرد.ما در اين بحث ، اين موضوع را از دو منظر بررسي خواهيم کرد:1- ضرورت حکومت عدل جهاني از ديد انديشه و خرد.2- لزوم حکومتي عدل گستر در آخرالزمان .ضرورت حکومت عدل جهاني را از چند راه مي توان اثبات کرد:الف – راه فطري ؛ب- راه فلسفي ؛ج – راه عقلي ؛د – راه تکامل ؛ر – راه تاريخي ؛ الف – راه فطري ايمان به حتميت ظهور منجي عالم در فکر عموم انسان ها وجود دارد. منشأ اين فکر، يک رشته اصول متين و قوي است که از سرشت و فطرت اصيل انساني سرچشمه گرفته است؛ زيرا بشر ، فطرتا طالب رسيدن به کمال در تمام مجالات مربوط به خود است و او مي داند که اين کمال ، تنها در سايه ي حکومت عدل الهي تحقق مي يابد.معناي «فطرت»دانشمندان معتقدند که انسان از نوعي کشش و ميل همراه با آگاهي که عقلي و کلي است و از غريزه آگاهانه تر است، مثل حس حقيقت جويي ، حس و گرايش به زيبايي ، و حس پرستش ، حس کمال جويي ، برخوردار است که آن را « فطرت » مي نامند. در اثبات آن ، همين بس که آن را در خود مي بينيم . خداوند متعال مي فرمايد : ( انما أنت مذکر لست عليهم بمصيطر ) (1) « همانا تو ، تذکردهنده اي و تو مسلط و توانا بر آنان نيستي ». و نيز در جاي ديگر مي فرمايد : ( قد أنزل الله اليکم ذکرا ) (2) « هر آينه خداوند براي شما قرآن را فرستاد». نيز مي فرمايد : ( انما يتذکر أولوا الألباب ) (3) « منحصرا خردمندان عالم متذکر شوند».از اين آيات و آيات ديگر استفاده مي شود که انسان، معلوماتي فطري دارد که قرآن ، در واقع تذکري بر آن ها است.ويژگي هاي امور فطري امور فطري داراي ويژگي هايي است از قبيل :1- انسان ، به آن ها درک و معرفتي ويژه دارد.2- ثابت و پايدار و جاودانه اند؛ زيرا ، لوزام ذات يک چيز، مانند ذاتيات آن ، انفکاک ناپذيرند.3- همگاني و فراگيرند ، کليت و عموميت دارند.4- با درک و معرفت فکري و عقلي همراه اند.5- ازقداست و تعالي اخلاقي برخوردارند و دليل آن نيز ، فکري و عقلاني بودن آن ها است . راه شناخت فطريات براي اقامه ي برهان براي اثبات يک مطلوب ، از دو شيوه مي توان بهره گرفت:1- شيوه ي مستقيم؛ در اين شيوه ، مقدماتي ذکر مي شود و مطلوب مستقيما ، از آن ها به دست مي آيد.2- شيوه ي غيرمستقيم؛ در اين شيوه ، نقيض مطلوب، ابطال مي گردد تا درستي مطلوب ثابت گردد.شيوه ي مستقيم براي شناخت فطريات به دو صورت است:الف- درون کاوي و مطالعه ي حالات رواني ؛ زيرا ، گرايش هاي فطري از نهاد روح و جان انسان سرچشمه گرفته و از پديده هاي رواني او است.ب- رجوع به آراء روانشناسان که به فعاليت هاي رواني و رفتارهايي که نمودار آن ها است، مي پردازد.اقسام فطريات فطريات، بر دو قسم است:1- فطريات در ناحيه ي دريافت ها که از اصول مشترک است، مانند محال بودن تناقض.2- فطريات در ناحيه ي خواست ها و احساسات و گرايش ها . اين نوع از فطريات، از وجدانيات است.روان شناسان ، تمايلات فطري و غريزي انسان را به سه دسته تقسيم کرده اند:الف- تمايلات شخصي ، مانند تحصيل خوش بختي ، استقلال طلبي ، کسب قدرت ، سيادت ، کبر و غرور ، احتياج به تأثر يا هيجانات روحي و حس تملک.ب- تمايلات اجتماعي ؛ اين ها موجب نوعي علاقه و دلبستگي نسبت به همنوعان مي گردد. از مظاهر آن ، محبت و دوستي خانوادگي و ميهن دوستي و تقليد و الگوپذيري است.ج- تمايلات عالي ؛ اين ها عبارت است از حق جويي – که از کودکي در انسان وجود دارد- و ميل به زيبايي دوستي و تمايلات اخلاقي و حس ديني . ما، در اين بحث، درصدد بيان اين مطلب ايم که اعتقاد و ميل بشر به ظهور منجي براي عالم بشريت ، فطري و غريزي است و در نهان و کمون همه ي انسان ها وجود داشته و دارد.عدالت خواهي فطري در بين صاحب نظران بحث است که آيا ميل به عدالت ، يعني ميل به عادل بودن و علاقه ي به عادل بودن ديگران ولو انسان خودش در آن منفعتي نداشته باشد، و به عبارت ديگر ميل به عادل بودن بشر و اجتماع ، قطع نظر از هر منفعتي که انسان در عدالت داشته باشد جزء مطلوب هاي بشر است، و در نهاد بشر چنين چيزي هست يا نيست؟اسلام معتقد است که در نهاد بشر عدالت وجود دارد و اگر بشر خوب تربيت شود و زيردست مربي کامل قرار گيرد به جايي مي رسد که خودش واقعا عدالت خواه شود و واقعا عدالت جمع را بر منفعت فرد ترجيح دهد.براي اثبات اين مطلب مي توانيم مواردي را عرضه کنيم که افرادي عادل و عدالت خواه بوده اند در صورتي که منفعتشان هم ايجاب نمي کرده است؛ ولي عدالت ايده و هدف و آرزويشان بوده است ، بلکه عدالت را در حد يک محبوب دوست داشته اند ، و خودشان را فداي راه عدالت کرده اند . اين ها نمونه هاي بشر کامل در عصرهاي گذشته بوده اند.بررسي نظريه هاي ديگرعده اي معتقدند که در نهاد بشر چنين قوه و نيرويي اساسا وجود ندارد. اگر فيلسوفان اروپا چنين فکر مي کنند، و همين افکار است که دنيا را به آتش و جنگ سوق داده و مي دهد، آنان معتقدند که عدالت اختراع عادت مردمان زبون است؛ زيرا مردمان ضعيف و زبون وقتي در مقابل افراد قوي قرار گرفتند چون زور مبارزه با آنان را نداشتند کلمه ي « عدالت» را اختراع کرده اند که عدالت خوب است و انسان بايد عادل باشد. اين ها همه حرف باطل است، و دليلش اين است که همين شخص طرفدار عدالت اگر خودش زورمند شود همان کاري را خواهد کرد که همان زورمند سابق مي کرد. «نيچه» فيلسوف معروف آلماني مي گويد : « چقدر زياد اتفاق افتاده که من خنديده ام وقتي ديده ام ضعفا دم از عدالت و عدالت خواهي مي زنند . نگاه مي کنم مي بينم اين ها که مي گويند عدالت، چون چنگال ندارند، مي گويم : اي بيچاره تو اگر چنگال مي داشتي هرگز چنين حرفي را نمي زدي ». اين گروه نيز خود بر دو دسته اند : يک دسته مي گويند : عدالت را به عنوان يک آرزو ، بشر نبايد به دنبالش برود. و آرزوي آن را هم نبايد داشت. بايد دنبال قوه و نيرو رفت . و دسته ي ديگر معتقدند که بايد به دنبال عدالت رفت، ولي نه به خاطر اين که عدالت مورد مطلوب ماست ، بلکه به خاطر اين که منافع فرد در عدالت جمع است.«برتراند راسل » فکرش چنين است، و با اين فکر نيز مدعي انسان دوستي است. او مي گويد : انسان به حسب طبيعت خودش ، منفعت پرست آفريده شده است.دسته ي سومي هستند که مي توان آن را در جزء دسته ي دوم قرار داد. اين دسته معتقد است که عدالت عملي است ولي نه از راه انسان ، زيرا کار انسان نيست و نمي توان انسان را آن طور تربيت کرد که واقعا عدالت را از عمق جانش بخواهد و نمي شود علم و عقل بشر را آن قدر تقويت کرد که منفعت خودش را در عدالت بداند. بلکه بايد عدالت را از ابزارهاي اقتصادي خواست . و به تعبير صحيح تر عدالت را نبايد خواست؛ زيرا به شما مربوط نيست، شما نمي توانيد دنبال عدالت برويد . اگر فکر کني خودت عدالت خواه بشري ، دروغ است. تو اصلا عدالت خواه نيستي . و همچنين اگر فکر مي کني که عقلت روزي تو را به سوي عدالت هدايت مي کند اين هم دروغ است. ولي ماشين اقتصاد خودبخود بشر را به سوي عدالت رهنمون مي سازد . تحولاتي که ابزارهاي اقتصادي و توليدي پيدا مي کند به دنياي سرمايه داري مي رسد. و دنياي سرمايه داري خودبخود منتهي به دنياي سوسياليستي مي شود. و در دنياي سوسياليستي طبعا و جبرا و به حکم جبر ماشين، مساوات و عدالت برقرار مي شود.ولي از همه ي اين اقوال که بگذاريم هنگامي که به فطرت خود بازگرديم درمي يابيم که موضوع عدالت خواهي از امور فطري بشر است.مرحوم شهيد صدر رحمه الله مي فرمايد : « ليس المهدي عليه السلام تجسيدا لعقيده اسلاميه ذات طابع ديني فحسب ، بل هو عنوان لطموح اتهجت اليه البشريه بمختلف أديانها و مذاهبها ، و صياغه لالهام فطري أدرک الناس من خلاله – علي رغم من تنوع عقائدهم و وسائلهم الي الغيب – ان للانسانيه يوما موعودا علي الأرض تحقق فيه رسالات السماء بمغزاها الکبير و هدفها النهايي ، و تجد فيه المسيره المکدوده للانسان علي مر التاريخ استقرارها و طمأنينتها بعد عناء طويل ، بل لم يقتصر الشعور بهذا اليوم الغيبي ، و المستقبل المنتظر علي المؤمنين دينيا بالغيب ، بل امتد الي غيرهم ايضا . و انعکس حتي علي أشد الأيديولوجيات و الاتجاهات العقائديه رفضا بالغيب و الغيبيات، کالماديه الجدليه التي فسرت التاريخ علي أساس التناقضات ، و آمنت بيوم موعود تصفي فيه کل تلک التناقضات و يسود فيه الوئام و السلام . و هکذا نجد أن التجربه النفسيه لهذا الشعور التي مارستها الانسانيه علي مر الزمان ، من أوسع التجارب النفسيه وأکثرها عموما بين افراد الانسان » . (4) « اعتقاد به مهدي عليه السلام تنها نشانه ي يک باور اسلامي – با رنگ خاص ديني – نيست، بلکه افزون بر آن، عنواني است بر خواسته ها و آرزوهاي همه ي انسان ها ، با کيش ها و مذاهب گوناگون و نيز بازده الهام فطري مردم است که با همه ي اختلاف هايشان در عقيده و مذهب ، دريافته اند که براي انسانيت ، در روي زمين ، روز موعودي خواهد بود که با فرارسيدن آن هدف نهايي و مقصد بزرگ رسالت هاي آسماني ، تحقق مي يابد و مسير آن – که در طول تاريخ پر از فراز و نشيب و پرتگاه بوده – به دنبال رنجي بسيار ، همواري و استواري لازم را مي يابد. انتظار آينده اي اين چنين ، تنها در درون کساني که با پذيرش اديان ، جهان غيب را پذيرفته اند ، راه نيافته بلکه به ديگران نيز سرايت کرده است تا آنجا که مي توان انعکاس چنين باوري را در مکتب هايي که با سرسختي ، وجود غيب و موجودات غيبي را نفي مي کنند، ديد. براي مثال در ماترياليسم ديالکتيک که تاريخ را براساس تضادها تفسير مي کند، روزي مطرح است که تمامي تضادها از ميان مي رود و سازش و آشتي حکمفرما مي گردد. بدين سان مي بينيم که تجربه اي دروني که بشريت ، در طول تاريخ ، در مورد اين احساس داشته، در ميان ديگر تجربه هاي روحي، از گستردگي و عموميت بيشتري برخوردار است . » فيلسوف يوناني « زيو » – که 350 سال قبل از ميلاد مي زيسته – مي گويد : «تنها راه سعادت و نجات بشر ، در پيروي از يک نظام واحد است».« پلوتاک » ، مورخ و نويسنده ي يوناني در سال 46 تا 120 ميلادي مي نويسد: «بر مردم است که مجتمع واحدي را تشکيل داده و قانون واحدي را متابعت کنند تا به سعادت برسند». متفکر انگليسي، «برتراند راسل »، مي نويسد : «عالم ، در انتظار مصلحي است که همه را تحت يک پرچم و شعار قرار دهد » . (5)« آلبرت اينشتاين » ، صاحب نظريه ي نسبيت ، مي نويسد: « روزي که تمام عالم را سلامت و صفا فراگرفته و همه ي مردم با هم دوست و برادر باشند ، دور نيست » . پرواضح است که اين تعبيرات ، برخواسته از فطرت و ميل باطني افراد است. تبيين راه فطرت راه فطري بر ضرورت تشکيل حکومت عدل جهاني را از چند راه مي توان ترسيم نمود:1- راه فطرت ، بر پايه ي ميل به حکومت عدل جهاني اين برهان را با ذکر چند مقدمه تقرير مي کنيم :الف– انسان ، در کمون و سرشت خود ، ميل و گرايش به حکومت عدل جهاني و الهي را احساس مي کند.ب- با مراجعه به ديگران ، چنين گرايش و تمايلي را نيز در وجود آنان مي يابد.ج- انسان ، با مراجعه به ساير تمايلات فطري و غريزي ، پي مي برد که همه ي آنها به دليل قاعده ي «الأمثال فيما يجوز و فيما لا يجوز واحد» ناظر به واقعيات بوده و امري خيالي نيست. د- اگر چنين تمايلي در انسان وجود دارد، پس بايد آن حکومت عدل جهاني و توحيدي، در زماني به صورت کامل ، محقق گردد ؛ زيرا ميل و کشش ، بدون تحقق مضاف اليه ، امکان پذير نيست.ح- مصداق کامل حکومت عدل جهاني، همان حکومتي است که با تأييدات الهي ، در آخرالزمان ، به دست شخصي معصوم تحقق مي يابد. نتيجه اين که ميل و گرايش به اين نوع حکومت ، از تمايلات فطري انسان است و لذا بايد در خارج تحقق يابد. 2- راه فطرت براساس اميد به حکومت برتر اين برهان را نيز با ذکر چند مقدمه تقرير مي کنيم :الف– انسان ها ، در شرايط و حکومت هاي مختلف و با قطع اميد از وضعيت موجود جهان ، در نهاد خود، احساس نوعي اميد به حکومتي برتر از وضعيت موجود در عالم را دارند.ب- طبق بيان سابق ، وجود چنين اميدي ، دليل بر تحقق يافتن آن در عالم خارج خواهد بود.ج- اين اميد و آرزو ، جز به آن حکومتي که اسلام و بالاخص مکتب شيعه معرفي مي کند، تحقق نخواهد پذيرفت.نتيجه اين که تحقق يافتن حکومتي برتر در آخرالزمان ، ضروري است.3- راه فطرت براساس احساس نياز اين برهان را نيز با ذکر چند مقدمه تقرير مي کنيم : الف– انسان در وجود خود و ديگران ، نياز به حکومت عدل جهاني و توحيدي را احساس مي کند.ب- اين احساس ، انسان را به چنين حکومتي با رهبريت مردي الهي با صفات خاص ، سوق مي دهد.نتيجه اين که انسان ، به هدايت فطري خود ، حاکمي الهي و معصوم و توانمند و نيز حکومتي توحيدي و عادل را مي جويد که بتواند بر آورنده ي نيازهاي او به صورت کامل باشد و آن ، غير از حکومت عدل جهاني و توحيدي که با تأييدات خاص الهي است، نمي باشد. 4- راه فطرت براساس تنفر از ظلم اين برهان را نيز با ذکر چند مقدمه تقرير مي کنيم :الف– بشر فطرتا از ظلم متنفر است و ستم را زشت مي شمارد ، و عقل را در آن راهي نيست، و لذا ديوانگان هم از ظالم و ستمکار نفرت دارند.ب- اين تنفر و بيزاري چون فطري بشر است اختصاص به فرد يا جمعيتي ندارد ، و محدود به سرزمين و منطقه اي نيست.ج- طبيعي بشر است که هر چه را که از آن تنفر دارد، نابودي آن را خوش دارد، و اگر قدرتي داشته باشد در نابودي آن مي کوشد تا ديدگاه خود را از اين وجود زشت پاکيزه گرداند و ديگر منفور خود را نبيند. د- بشر خود به تنهايي قادر به اين عمل نيست.نتيجه: روزي بشر اين منفور فطري را به کمک و مدد الهي از ميان خواهد برداشت، و جهان را از لوث وجود ظلم و بيدادگري پاک خواهد ساخت . گاه فردي به تنهايي توانسته است که منفوري را از سرزميني ريشه کن سازد. چنانچه بشر توانست بيماري جذام را در خاک فيليپين نابود سازد، و وبا و طاعون را از بسياري از نقاط زمين دور گرداند . پس چگونه منفور فطري همه ي افراد بشر ، ريشه کن نشود؟ به يقين روزگاري خواهد آمد که ريشه ي ظلم و ستم از جهان برکنده شده باشد. تنفر بشر از طبيعت ظلم است ؛ در هر جا که باشد و به هر شکلي که باشد. انتظار روزي که چنگال اين طبيعت منحوس از جهان قطع شود در نهاد همه ي افراد بشر نهفته است، چون فطرت خطا نمي کند؛ خطا، ويژه ي دانش و علم است، و خواسته هاي غريزي خطاپذير نيست. آن روز است که در هيچ نقطه اي از کره ي زمين ظلمي يافت نشود، و مظلومي به چشم نخورد. اين مطلب چون از مباحث فطري است مربوط به عقائد و مذاهب نيست ؛ عقايد و مذاهب اگر دخالتي کنند در تعيين مصداق خواهد بود.نتيجه : چيزي را که همه ي افراد بشر جوياي آن هستند به يقين وجود پيدا خواهد کرد، روزگاري خواهد آمد که بشر بدين خواسته ي فطري خود برسد و عدل و داد در سراسر گيتي حکومت کند.انتظار چنين روزي در دل همه ي افراد بشر نهفته است و اين انتظار فطري است، و حکم فطرت خطا ندارد، و اين انتظار سرانجام به سر خواهد آمد، و مطلوب همگاني بشر محقق خواهد شد.تشخيص موضوع براي خواسته هاي فطري بشر به دست عقل است و فطرت استباه نمي کند، ولي در تشخيص موضوع اشتباه رخ مي دهد؛ چون هر کسي عقل محض را راهنماي خود قرار نمي دهد؛ احساسات و عواطف در اکثريت مردم نمي گذارند که عقل محض راهنما باشد، و لذا اختلاف از همين جا شروع مي شود.اگر حاکم بر هر انساني عقل او بوده باشد و بس ، و تمايلات قلبي در آن دخالتي نداشته باشد اختلافي در جهان ميان افراد بشر رخ نمي دهد. شهيد مطهري رحمه الله از همين راه براي اثبات معاد و حيات برزخي استفاده کرده است. او در کتاب « عدل الهي » مي نويسد: « ترس از مرگ و نگراني از آن ، مخصوص انسان است . حيوانات درباره ي مرگ فکر نمي کنند . آنچه در حيوانات وجود دارد ، غريزه ي فرار از خطر و ميل به حفظ حيات حاضر است. البته ميل به بقا ، به معناي حفظ حيات موجود ، لازمه ي مطلق حيات است.ولي در انسان ، علاوه بر اين ، توجه به آينده و بقا در آينده نيز وجود دارد . به عبارت ديگر ، در انسان ، آرزوي خلود و جاويدان ماندن ، وجود دارد و اين آرزو مخصوص انسان است ... نگراني از مرگ ، زاييده ي ميل به خلود است و از آنجا که در نظامات ، هيچ ميلي گزاف و بيهوده نيست، مي توان اين ميل را دليلي بر بقاي بشر پس از مرگ دانست. اين که ما از فکر نيست شدن ، رنج مي بريم خود دليل است بر اين که ما نيست نمي شويم . اگر ما مانند گل ها و گياهان ، زندگي موقت و محدودي مي داشتيم ، آرزوي خلود به صورت يک ميل اصيل ، در ما به وجود نمي آمد. وجود عطش ، دليل وجود آب است. وجود هر ميل و استعداد اصيل ديگر هم دليل وجود کمالي است که استعداد و ميل به سوي آن متوجه است. گويي ، هر استعداد ، سابقه اي ذهني و خاطره اي است از کمالي که بايد به سوي آن شتافت . آرزو و نگراني درباره ي خلود و جاودانگي – که همواره انسان را به خود مشغول مي دارد - تجليات و تظاهرات نهاد و واقعيت نيستي ناپذير انسان است... (6)خلاصه ي مطلب اين که عشق به صلح و عدالت ، در درون جان هر کسي هست. همه از صلح و عدل ، لذت مي برند و با تمام وجود، خواهان جهاني مملو از اين دو هستند. آيا اين ، يک عطش کاذب است يا نياز واقعي که در زمينه ي آن ، الهام دروني به کمک خرد شتافته تا تأکيد بيشتري روي ضرورت آن کند ؟ آيا هميشه تشنگي ما ، دليل بر اين نيست که آبي در طبيعت وجود دارد و اگر آب ، وجود خارجي نداشته باشد، آيا ممکن است عطش و عشق و علاقه ي به آن ، در درون ما وجود داشته باشد؟ما مي خروشيم ، و فرياد مي زنيم ، و عدالت و صلح مي طلبيم، و اين نشانه ي آن است که سرانجام ، اين خواسته تحقق مي پذيرد و در جهان پياده مي گردد . اصولا ، فطرت کاذب، مفهومي ندارد ؛ زيرا مي دانيم که آفرينش و جهان طبيعت ، يک واحد به هم پيوسته است و هرگز مرکب از يک سلسله موجودات از هم گسسته و از هم جدا نيست. روي اين جهت هر عشق اصيل و فطري ، حاکي از وجود معشوقي در خارج و جذبه و کشش آن است. به هر حال فطرت و نهاد آدمي ، به وضوح فرياد مي زند که سرانجام ، صلح و عدالت جهان را فراخواهد گرفت . و بساط ستم برچيده خواهد شد؛ چرا که اين خواست فطري و عمومي انسان ها است. پس بايد اين خواست بشر، روزي تحقق يابد و هر روزي که مي گذرد ، زمينه ي ظهور آن قيام فراهم تر مي شود. پي نوشت ها : 1- غاشيه /21-22 .2- طلاق /10.3- زمر/9.4- بحث حول المهدي ، ص 7-8 .5- اميدهاي نو ، راسل . 6- مجموعه آثار، ج 1، ص 200-201.منبع:کتاب فلسفه حکومت عدل جهاني
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن