تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهشت را درى است كه ريّان ناميده مى شود از آن در، جز روزه داران وارد نشوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826140254




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رسالت قرآن در معيشت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رسالت قرآن در معيشت
رسالت قرآن در معيشت نويسنده:آيت الله جوادي آملي قرآن كريم روح را از عالم غيب مي‌داند و بدن را در قلمرو شهادت، و اصالت از آن غيب است كه واسطه‌ي فيض خداي سبحان بوده و مستفيض‌هاي نشأه شهادت را برخوردار مي‌نمايد، بنابراين اوصاف روح كه مهم‌ترين آنها اعتقاد است اصل بوده، و تأمين نيازهاي بدن كه در گرو مسائل مالي و مادي است يعني اقتصاد فرع مي‌باشد، گر چه تفكر اقتصادي و طرح و برنامه‌ريزي دقيق مسائل پيچيده‌ي آن جزء برجسته‌ترين علوم به شمار مي‌آيد، ليكن هر علمي از آن جهت حاكي معلوم است كه ارزش خود را از معلوم دريافت مي‌كند، لذا علم خداشناسي و پيامبرشناسي و امام شناسي و معادشناسي و مانند آن از اصول كلي اسلام چون حاكي از عالم غيب و قلمرو روح است، ارزش والاي خود را از آن معلومهاي ارزشمند كسب مي‌نمايند. منظور از اين ارزش همانا قوّت درجه‌ي وجودي است كه از امور حقيقي به شمار مي‌آيد، نه ارزش اعتباري، تا از محدوده‌ي حقيقت فرود آمده باشد و داخل در عناوين اعتباري گشته و با اعتبار گوناگون معتبران دگرگون شود، گر چه اقتصاد در فرهنگ قرآن روبناست نه زير بنا، ليكن اسلام هرگز نسبت به سائر مسائل روبنائي و فرعي بي‌اهميت نبوده و نيست. مال و آنچه جداي از حقيقت روح آدمي است، كمال انسان محسوب نمي‌شود بلكه وسيله‌ي رفع نيازهاي طبيعي مي‌باشد و چون تهيّه‌ي وسائل آن بدون رنج نيست مقدار معقولي از كشش درون و لذّت مالك شدن در نهان طبيعي انسان ـ نه فطري وي ـ ذخيره شده است تا به بها و بهانه‌ي آن، رنج تحصيل مال تحمّل شود. قرآن كريم همانطوري كه اختران سپهري را زيور گنبد مينا مي‌داند نه زينت انسان: «اِنّا زيَّنَا السّماءَ الدُّنيا بِزينهٍ الْكَواكِب»[1] باغ و مرغزار زميني را زينت زمين مي‌شمارد، نه زيور بشر: «اِنّا جَعَلْنا ماعَلَي الْاَرضِ زينَهً لَها لَنبْلُوَهُمْ اَيًُّهُم احسَنُ عَمَلاً و انّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيها صَعيداً جُرُزاً»[2] ليكن ايمان كه از سنخ روح است آن را زيور جان آدمي مي‌داند: «حبَّبَ اِليكُمَ الاِيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلوبِكُمْ وَ كرَّهَ اليكُمُ الْكُفر و الفُسوق و العِصْيانَ»[3]. دوستي مال بيش از جنبه‌ي آلي بودن و جمع آن زائد بر رفع نياز، مذموم است، گر چه توليد آن جهت تهيه‌ي وسائل رفاه ديگران، و تخفيف بار توانفرساي تورّم و تنگدستي جامعه هر چه بيشتر بهتر خواهد بود، قرآن كريم دوست داشتن زياد مال را اندوه روح دانسته و آنرا نكوهش مي‌كند: «محِبُّونَ الْمال حُبّاً جمّاً»[4] و اگر از آن به خير ياد كرده است مانند: «اِنَّهُ لِحُبِّ الْخيرِ لشَديد»[5] گذشته از آنكه اوّلاً عنوان خير وصف مال است نه صفت دوست داشتن و ثانياً از آيه مدح مال‌دوستي استفاده مي‌شود آنرا به گمان كسي كه مال را دوست دارد، خير ناميد و گرنه روش آيه در نكوهش انساني است كه نسبت به خداي سبحان كفور است: «اِنَّ الاِنسانَ لرَبِّهِ لَكَنُودَ وَ انَّهُ لِحبِّ الْخيرِ لَشَديدٌ وَ اِنَّهُ علي ذلك لَشَهيدٌ»[6] و همچنين آيه‌ي وصيت كه از مال به خير ياد كرده است به لحاظ ضرورت وجود آن در زندگاني دنيائي مي‌باشد كه در اينحال خير است و به كسي هم وابسته نيست. داشتن ثروت در اقتصاد اسلامي، كمال محسوب مي‌شود تا دارنده‌ي آن كامل و كسي كه آن را ندارد ناقص باشد، حضرت علي بن ابيطالب امير المؤمنين عليه افضل صلوات المصلّين در تحليل مسأله‌ي ثروت جريان ساده زيستن و نيازمندي بعضي از پيامبران چون نبي اكرم ـ صلّي اللّه عليه و آله ـ و موسي كليم ـ عليه السّلام ـ و داود ـ عليه السّلام ـ قاري بهشتيان و عيسي مسيح ـ عليه السّلام ـ را نقل مي‌كند سپس مي‌فرمايد: «فلينظر ناظر بعقله، اكرم الله محمّداً بذلك ام اهانه فان قال اهانه فقد كذب و الله العظيم بالافك العظيم و ان قال اكرمه فليعلم انّ الله قد اهان غيره حيث بسط الدنيا له وزواها عن اقرب الناس اليه[7] »، يعني صاحب نظر در اين زمينه با خرد خويش تدبّر كند آيا خداي سبحان با ساده زيستن، پيامبر خود را گرامي داشت يا او را تحقير نمود اگر كسي بگويد خداوند پيامبرش را در اثر ضعف معيشت و فقر مالي توهين كرد سوگند به خدا دروغ گفت، دروغ بزرگي و اگر بگويد خداي سبحان او را با ساده زيستن گرامي داشت، پس بداند كه خداوند كسي را كه مبتلا به كثرت اموال كرد اهانت نمود كه سفره‌ي رنگين دنيا را به روي او باز كرد و برابر او نهاد و از دسترس نزديك‌ترين انسان‌ها به او، يعني حضرت رسول اكرم ـ صلّي اللّه عليه و آله ـ برچيد. بنابراين مال زينت دنيا است نه زيور انسان، و دوست داشتن آن به مقدار معقول در حدّ دوستي وسيله صلاح است نه بيش از آن و نه در حدّ هدف، و ثروت اندوزي و زرمداري مذموم است و اشتياق به مال‌هاي بسيار سبب بازداشتن از راه خدا و مسدود شدن راه تعالي روح است، و مجموع مال‌هاي دنيا به اندازه‌ي نيازِ مجموع انسان‌ها است و جمع‌آوري آن در يكجا و احتكار آن نزد گروه يا شخص خاص، مخالف نظام پولي در اسلام است، و تأسّي به انبياء ـ عليهم السّلام ـ در ساده زيستن است و كمال در هجرت از زياده‌طلبي به خير زياد مي‌باشد، كه خير نفسي است نه نِسْبي، و خير واقعي است نه اعتباري و خيالي و... پيروزي رزمندگان در صدر اسلام، مرهون عللي بود كه يكي از آنها قناعت در معيشت است، چنانكه اصحاب صُفّه[8] از مهاجرين و ايثارگران انصار نمونه‌ي بارز آنند و تحليل نهائي نبرد مسلمين با كافران به صورت ظفر كوثر بر تكاثر و پيروزي از خودگذشتگي بر خواستن براي خود و غلبه‌ي زهد بر زرمداري و چيره‌گي زندگي بسيط بر زندگي پيچيده و خلاصه اعتلاي كلمه‌ي الله بر كلمات ديگرانست. خطوط كلي اقتصاد اسلامي را، همانا قسط و عدل ترسيم مي‌كند، كه ترسيم كننده‌ي همه‌ي خطوط ديني است لذا از افراط مبتلايان به انبوه مال مي‌كاهد تا به دام شكمبارگي و اسراف و خوش‌گذراني و طغيان و بخل و از بين بردن حق ديگران و طمع نيفتند و هم از تفريط مبتلايان به اندوه فقر مالي كاهش مي‌دهد، تا گرفتار سختي و گرسنگي و برهنگي و زبوني و دريوزگي نشوند و انزال قانون كلي «كَيْلا يَكُونَ دُوله‌ي بينَ الْاَغنياءِ مِنكُم»[9] از همگان بويژه از عالمان راستين و دين شناسان دين باور، و مفسران متعهّد و فقيهان زاهد تعهد گرفت كه در برابر نابرابري توانگران و تهيدستان، و در قبال ناباوري زياده‌جويان و در پيش روي محرومان، آرام نگيرند و به دادخواهي برخيزند، تا اموال عمومي در بين همه‌ي مردم جريان يابد نه در نزد اشخاص خاص حقيقي يا حقوقي: «لو لا حضور الحاضر و قيام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علي العلماء الا يقاروّا علي كظّه ظالم و لا سَغَب مظلوم لا لَقيتُ حَبلها علي غاربها و لسقبت آخرها بكأس اولها...» [10] از اين بيان معلوم مي‌شود كه همگان در تنظيم قسط اقتصادي مسؤل‌اند، آنكه مي‌تواند به عنوان رهبري و ولايت امر، و آنكه توان رهبري را ندارد يا با قيام من به الكفايه، ولايت مسلمين از او ساقط شد. حضور در صحنه و نصرت رهبر و تولّي وليّ مسلمين بر او لازم مي‌باشد، و اگر اين شرط نسبت به وليّ مسلمين فرضاً شرط وجوب باشد نه واجب، و مقدمه‌ي حصولي باشد نه تحصيلي، نسبت به حاضران و كمك كننده‌گان، شرط واجب است نه وجوب، و امري است تحصيلي نه حصولي.اصل اين مطلب كه توانگري و تهيدستي، هر دو آزمون الهي است و هيچكدام ذاتاً مايه‌ي كرامت يا اهانت آدمي نيستند از آيات سوره‌ي فجر استنباط مي‌شود: « اَمَّا الاِنْسانُ اِذا مَا اتْبَلاهُ رَبُّهَ فَاَكْرَمَهُ وُ نَعِمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي اَكْرَمنِ وَ اِذا مَا اْبَتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي اَهانَنِ كَلّا...» چه اينكه پندار باطل مبتلاي به توانگري، سبب مي‌شود كه وي محبّت فراوان به مال پيدا كند، و نسبت به اطعام مستمندان قيام و اقدام نكرده، نه شوق داشته باشد نه مشوّق، در آيات ديگر همين سوره آمده است. آنچه در پيرامون اهميت مال آمده جنبه‌ي توصيفي دارد نه دستوري، چنانكه همه‌ي آنچه در پيرامون خطر فقر مالي وارد شده، جهت توصيفي دارد نه دستوري، مثلا از پيامبر اكرم ـ صلّي اللّه عليه و آله ـ درباره‌ي خطر فقر اقتصادي چنين رسيده است: «بارك لنا في الخبر، و لا تفرّق بيننا و بَيْنَ فلو لا الخبرْ ما صلّينا و لا صُمنا و لا اديّنا فرائض ربّنا»[11] ، فقط جنبه‌ي تأثير طبيعي قضيه را در بر دارد نه جهت دستوري آن را، چه اينكه ناظر به مقدار تحمل مردم متوسط است و گرنه اوحدي از مردان الهي چه در صدر اسلام چه در عصر ما با تحمل همه‌ي سختي‌هاي تنگدستي، اسلام ناب را ياري كرده و دشمن مهاجم را از مرز ميهن اسلاميمان طرد نموده، و كيان قرآن و عترت را با عنايت خدا از گزند بيگانگان حفظ كردند. پی نوشت:[1] . سوره‌ي صافات، آيه‌ي 6. [2] . سوره‌ي كهف، آيات 8ـ7؛ ما آنچه را روي زمين است زينت آن قرار داديم تا آنها را بيازماييم كه كدامينشان بهتر عمل مي‌كند. [3] . سوره‌ي حجرات، آيه‌ي 7؛ خدا ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهاي شما زينت بخشيده و كفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده. [4] . سوره‌ي فجر، آيه‌ي 20؛ مال و ثروت را بسيار دوست داريد. [5] . سوره‌ي عاديات، آيه‌ي 8؛ و او علاقه‌ي شديد به مال دارد. [6] . سوره‌ي عاديات، آيه‌ي 8؛ انسان در برابر نعمت‌هاي پروردگارش بسيار ناسپاس و بخيل است و او علاقه‌ي شديد به مال دارد و او خود بر اين معني گواه است. [7] . نهج البلاغه، خطبه‌ي 161. [8] . گروهي از مهاجران فقير كه در كنار سكوي مسجد پيامبر (ص) زندگي مي‌كردند. [9] . سوره‌ي حشر، آيه‌ي 7؛ تا (اين اموال) در ميان ثروت‌مندان شما دست به دست نگردد. [10] . نهج البلاغه، خطبه‌ي 3. [11] . فروع كافي، كتاب الميشته، باب الاستغانه بالدنيا علي الآخره‌ي.منبع:رسالت قرآن
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن