تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگز زمين باقى نمى ماند مگر آن كه در آن دانشمندى وجود دارد كه حق را از باطل مى شن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835798359




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حضرت الياس و شيوه دعوت او


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حضرت الياس و شيوه دعوت او
حضرت الياس و شيوه دعوت او يكي از پيامبران مرسل، حضرت الياس است كه نام مباركش در قرآن در دو مورد آمده است، در يك جا به عنوان انساني شايسته در رديف زكريا و عيسي و يحيي ـ عليهم السلام ـ ذكر شده (انعام ـ 85) و در جاهاي ديگر به عنوان پيامبر مرسل ياد شده است (صافّات، 123). گرچه طبق بعضي از اقوال الياس ـ عليه السلام ـ همان ادريس، يا خضر يا ايليا است، ولي از ظاهر آيات قرآن استفاده مي‎شود كه او به طور مستقل، يكي از پيامبران است. و در آية 130 سورة صافات مي‎خوانيم: «سَلامٌ عَلى إِلْ‏ياسِينَ؛ سلام بر اِلْياسين» سپس در آية 132 مي‎فرمايد: «إِنَّهُ كانَ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ؛ او از بندگان مؤمن ما است.»[1] كلمة الياسين همان الياس است كه يا و نون بر آن افزوده شده است، و نيز احتمال دارد نظر به اين كه پدرش ياسين نام داشت،‌ او را الياسين خواندند. الياس از پيامبران بني اسرائيل و از نواده‎هاي هارون ـ عليه السلام ـ[2] برادر موسي ـ عليه السلام ـ است، و از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه الياس از پيامبران عابد بني اسرائيل بود.[3] شيوة دعوت الياس ـ عليه السلام ـ حضرت الياس ـ عليه السلام ـ از طرف خدا مأمور هدايت بت پرستان شد، كه به قول بعضي، آنها در بَعْلُبك (كه اكنون در كشور لبنان قرار گرفته) بودند. الياس ـ عليه السلام ـ آنها را به تقوا و پاكسازي دعوت كرد. و از بت پرستي و پرستش بت بَعْلُ (كه بت بزرگ آنها بود) برحذر داشت، و قوم بت پرست را به خاطر پرستش بت، سخت نكوهش نمود و به آنها فرمود: خداي يكتا و بي‎همتا پروردگار شما و پدران پيشين شما است، مربي و تربيت كنندة شما او است، همة نعمتهايي كه داريد از او است، و حل هر مشكلي به دست با كفايت او مي‎باشد، چرا جز او را مي‎پرستيد؟ دست از تقليد كوركورانه برداريد، و روش نياكان خود را دنبال نكنيد،‌ خداي حقيقي را بپرستيد. ولي قوم خيره سر و خود خواه او، گوش به اندرزهاي او ندادند، و به هدايتهاي منطقي و دلسوزانة او اعتنا نكردند، و به تكذيب او پرداختند، خداوند به آنها هشدار داد كه روزي خواهد آمد كه آنها در دادگاه عدل الهي قرار خواهند گرفت و در عذاب دوزخ، احضار خواهند شد.[4] ايمان گروه اندكي به دعوت الياس ـ عليه السلام ـ تبليغات الياس ـ عليه السلام ـ باعث شد كه عده‎اي از بندگان خالص خدا، به او ايمان آوردند، و برخلاف مسلك جامعه، سنّت شكني نموده، و باطل را رها كرده و به حق پيوستند. با اين كه چنين كاري در شرايط سخت آن عصر، ‌بسيار دشوار بود، ولي آنها سنت باطل تقليد كوركورانه و جمله بي‎اساس «خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو» را رها كرده، و دعوت به حق الياس ـ عليه السلام ـ را باور كردند و جزء ياران او شدند.[5] مناجات حضرت الياس ـ عليه السلام ـ در سجده مفضل بن عمر مي‎گويد: همراه دوستان براي ملاقات با امام صادق ـ عليه السلام ـ رهسپار شديم. به در خانة آن حضرت رسيديم و مي‎خواستيم اجازة ورود بگيريم. پشت در شنيديم كه آن حضرت سخني مي‎گويد، ولي آن سخن عربي نبود و خيال كرديم كه به لغت سرياني است. سپس آن حضرت گريه كرد، و ما هم از گرية او به گريه افتاديم، آن گاه غلام آن حضرت بيرون آمد و اجازة ورود داد. ما به محضر امام صادق ـ عليه السلام ـ رسيديم. پس از احوالپرسي، من به امام عرض كردم: «ما پشت در، شنيدم كه شما سخني كه عربي نيست و به خيال ما سرياني است، تكلم مي‎كردي، سپس گريه كردي و ما هم با شنيدن صداي گرية شما به گريه افتاديم». امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: «آري من به ياد الياس افتادم كه از پيامبران عابد بني اسرائيل بود، و دعايي را كه او در سجده مي‎خواند، مي‎خواندم»، سپس امام صادق ـ عليه السلام ـ آن دعا (و مناجات) را به لغت سرياني، پشت سر هم خواند، كه سوگند به خدا هيچ كشيش و اُسقفي را نديده بودم كه همانند آن حضرت، آن گونه شيوا و زيبا بخواند، و بعد آن را براي ما به عربي ترجمه كرد و فرمود: الياس در سجودش چنين مناجات مي‎كرد: «اَتُراكُ مُعَذِّبِي وَ قَدْ عَفَّرْتُ لَكَ فِي التُّرابِ وَجْهِي، اَتُراكَ مُعَذَّبِي وَ قَد اِجْتَنَبْتُ لَكَ الْمَعاصِي، أتُراكَ مُعَذَّبِي وَ قَدْ اَسْهَرْتُ لَكَ لَيلِي؛ خدايا آيا به راستي تو را بنگرم كه مرا عذاب كني، با اين كه روزهاي داغ به خاطر تو (با روزه گرفتن) تشنگي كشيدم؟!، آيا تو را بنگرم كه مرا عذاب ‎كني، در صورتي كه براي تو، رخسارم را (در سجده) به خاك ماليدم؟!، آيا تو را بنگرم كه مرا عذاب كني با آن كه به خاطر تو، از گناهان دوري گزيدم؟!، آيا تو را ببينم كه مرا عذاب كني با اين كه براي تو، شب را به عبادت به سر بردم؟!» خداوند به الياس، وحي كرد: «سرت را از خاك بردار كه من تو را عذاب نمي‎كنم» الياس عرض كرد: «اي خداي بزرگ، اگر اين سخن را گفتي (كه تو را عذاب نمي‎كنم) ولي بعداً مرا عذاب كردي چه كنم؟! مگر نه اين است كه من بندة تو و تو پروردگار من هستي؟» باز خداوند به او وحي كرد: «اِرْفَعْ رَأسَكَ فَاِنِّي غَيرُ مُعَذَّبِكَ، اِنِّي اِذا وَعَدْتُ وَعْداً وَ فَيتُ بِهِ؛ سرت را از سجده بردار كه من تو را عذاب نمي‎كنم و وعده‎اي كه دادم به آن وفا خواهم نمود.»[6] ________________________________________[1]. اين آيه بيانگر آن است كه منظور آل ياسين نيست، بلكه اِلياسين است. [2]. به اين ترتيب: «الياس بن ياسين بن فنحاص بن عيزار بن هارون» (مجمع البيان، ج 8، ص 457). [3]. اصول كافي، ج 1، ص 227. [4]. صافات، 124ـ127؛ بحار، ج 13، ص 392. [5]. صافات، 128. [6]. اصول كافي، ج 1، ص 227.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن