تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):غيرت از ايمان است و بى بند و بارى از نفاق.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846156385




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پنجاه قدم از شام تا كعبه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پنجاه قدم از شام تا كعبه
پنجاه قدم از شام تا كعبه نويسنده:عبدالله صالحيمنبع:چهل داستان و چهل حديث از امام جواد(ع) حافظ ابونعيم - يكي از علماء اهل سنّت - در كتاب خود به نام حلية الا ولياء آورده است : شخصي به نام ابويزيد بسطامي حكايت قابل توجّهي را از سرگذشت خود با كودكي خردسال نقل كرده است : روزي از شهر بسطام جهت زيارت خانه خدا حركت كردم ؛ چون به يكي از روستاهاي شهر دمشق رسيدم ، تپّه خاكي را ديدم كه كودكي حدودا چهار ساله روي آن بازي مي نمود. وقتي نزديك او رسيدم ، خواستم به او سلام كنم ، با خود گفتم : اين بچّه است و هنوز به تكليف الهي نرسيده ، اگر به او سلام كنم ، جواب نمي داند؛ و اگر سلام نكنم حقّي را ضايع (18) كرده ام . و بالاخره بر او سلام كردم و آن كودك نگاهي بر من انداخت و اظهار داشت : قسم به آن كسي آسمان را برافراشت و زمين را گسترانيد، چنانچه جواب سلام را واجب نگردانيده بود، جواب نمي گفتم . چون كه مرا به جهت كمي سنّ و سال نزد خود كوچك و حقير دانستي ؛ وليكن جوابت را مي دهم : عليك السّلام و رحمة اللّه و بركاته و تحيّاته و رضوانه . و سپس افزود: هرگاه تحفه و تحيّتي برايتان هديه كردند، سعي نمائيد كه به بهترين وجه آن را پاسخ دهيد. با شنيدن چنين سخناني ، فهميدم كه او شخصيّتي والا و بلند مرتبه است و من اشتباه فكر كرده ام . در همين لحظه ، فرمود: اي ابويزيد! براي چه از ديار خود بسطام به شهر شام آمده اي ؟ گفتم : اي سرورم ! قصد زيارت كعبه الهي را دارم . پس آن كودك از جاي خود برخاست و اظهار داشت : آيا وضو داري ؟ گفتم : خير. فرمود: همراه من بيا، دَه قدم كه راه رفتيم ، به نهري بزرگ تر از فرات رسيديم و او نشست و وضوئي با رعايت تمام آداب و مستحبّات گرفت و من نيز وضو گرفتم . در همين اثناء، قافله اي عبور مي كرد از شخصي پرسيدم : اين نهر كدام نهر است ، و چه نام دارد؟ گفت : رود جيحون است . بعد از آن ، كودك فرمود: حركت كن تا برويم ، چون بيست قدم راه پيموديم ، به نهري بزرگ تر از نهر قبلي رسيديم . و چون كنار آن نهر آمديم ، فرمود: بنشين ، و من طبق دستور او نشستم و او رفت ، از قافله اي كه از آن محلّ عبور مي كرد، پرسيدم : اين جا كجاست و اين نهر چه نام دارد؟ گفتند: رود نيل است و تا شهر مصر حدود يك فرسخ فاصله داري ، آن ها رفتند و پس از ساعتي آن كودك باز آمد و اظهار داشت : برخيز حركت كن تا برويم . پس حركت كرديم و بيست قدم ديگر راه رفتيم ، نزديك غروب خورشيد بود كه نخلستاني نمايان گرديد، كنار آن رفتيم و اندكي نشستيم ؛ و پس از استراحتي مختصر دوباره فرمود: حركت كن تا برويم . مقدار خيلي كمي كه راه آمديم ، به مكّه معظّمه رسيديم ؛ و چون وارد مسجدالحرام شديم ، من از كليددار كعبه سؤ ال كردم كه اين كودك كيست ؟ گفت : او حضرت ابوجعفر، محمّد جواد، فرزند علي بن موسي الرّضا عليهم السلام مي باشد.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن