تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806764999




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ابعاد فرهنگي، سياسى و اقتصادى حج


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ابعاد فرهنگي، سياسى و اقتصادى حج
ابعاد فرهنگي، سياسى و اقتصادى حج نويسنده:اسدالله افشارمنبع: روزنامه رسالت-شماره6317 سفر حج در حقيقت يک هجرت بزرگ است، يک سفر الهى است، يک ميدان گسترده خودسازى وجهاد اکبر است. مراسم حج در واقع عبادتى را نشان مى‌دهد که عميقا با خاطره مجاهدات ابراهيم و فرزندش اسماعيل و همسرش هاجر عليه‌السلام آميخته است و ما اگر در مطالعات در مورد اسرار حج از اين نکته غفلت کنيم بسيارى از مراسم آن به صورت معما در مى‌آيد، کليد حل اين معما توجه به اين آميختگى عميق است. هنگامى که در قربانگاه در سرزمين منا مى‌آييم تعجب مى‌کنيم اين همه قربانى براى چيست؟ اصولا مگر ذبح حيوان مى‌تواند حلقه‌اى از مجموعه يک عبادت باشد؟!اما هنگامى که مسئله قربانى ابراهيم(علیه السلام) را به خاطر مى‌آوريم که عزيزترين عزيزانش و شيرين‌ترين ثمره عمرش را در اين ميدان در راه خدا ايثار کرد و بعدا سنتى به‌عنوان قربانى در منا به وجود آمد، به فلسفه اين کار پى مى‌بريم.قربانى کردن رمز گذشت از همه چيز در راه معبود است، قربانى کردن مظهرى است براى تهى نمودن قلب از غير ياد خدا و هنگامى مى‌توان از اين مناسک بهره تربيتى کافى گرفت که تمام صحنه ذبح اسماعيل و روحيات اين پدر و پسر به هنگام قربانى در نظر مجسم ‌شود و آن روحيات در وجود انسان پرتوافکن گردد. هنگامى که به سراغ جمرات (سه ستون سنگى مخصوصى که حجاج در مراسم حج آنها را سنگباران مى‌کنند و در هر بار هفت سنگ با مراسم مخصوص به آنها مى‌زنند) اين معما در نظر ما خودنمايى مى‌کند که پرتاب اين همه سنگ به يک ستون بى‌روح چه مفهومى مى‌تواند داشته باشد و چه مشکلى را حل مى‌کند؟ اما هنگامى که به خاطر مى‌آوريم اينها يادآور خاطره مبارزه ابراهيم قهرمان توحيدبا وسوسه‌هاى شيطان است که سه بار بر سر راه او ظاهر شد و تصميم داشتاو را در اين ميدان “جهاد اکبر” گرفتار سستى و ترديد کند، اما هر زمان ابراهيم قهرمان او را با سنگ از خود دور ساخت، محتواى اين مراسم روشن‌تر مى‌شود.مفهوم اين مراسم اين است که همه شما نيز در طول عمر در ميدان جهاد اکبر يا وسوسه‌هاى شياطين روبرو هستيد و تا آنها را سنگسار نکنيد واز خود نرانيد پيروز نخواهيد شد.اگر انتظار داريد که خداوند بزرگ همان‌گونه که سلام بر ابراهيم فرستاده و مکتب و ياد او را جاودان نموده، به شمانظر لطف و مرحمتى کندبايد خط او را تداوم بخشيد. و يا هنگامى که به “صفا” و “مروه”‌ مى‌آييم و مى‌بينيم گروه گروه مردم از اين کوه کوچک به آن کوه کوچک‌تر مى‌روند و از آنجا به اينجا باز مى‌گردند و بى آنکه چيزى به دست آورده باشند اين عمل را تکرار مى‌کنند، گاه مى‌دوند و گاه راه مى‌روند، مسلماتعجب مى‌کنيم که اين ديگر چه کارى است و چه مفهومى مى‌تواند داشته باشد؟!اما هنگامى که به عقب بر مى‌گرديم و داستان سعى و تلاش آن زن باايمان “هاجر”‌را براى نجات جان فرزند شيرخوارش اسماعيل در آن بيابان خشک و سوزان به خاطر مى‌آوريم که چگونه بعد از اين سعى و تلاش، خداوند او را به مقصدش رسانيد، چشمه زمزم از زير پاى نوزادش جوشيدن گرفت ناگهان چرخ زمان به عقب بر مى‌گردد، پرده‌ها کنار مى‌رود و خود را در آن لحظه در کنار “هاجر”‌مى‌بينيم و با او در سعى و تلاشش همگام مى‌شويم که در راه خدا بى‌سعى و تلاش کسى به جايى نمى‌رسد!و به آسانى مى‌توان از آنچه گفتيم نتيجه گرفت که”حج” را بايد با اين رموز تعليم داد و خاطرات ابراهيم و فرزند و هسمرش را گام به گام تجسم بخشيد تا هم فلسفه آن درک شود و هم اثرات عميق اخلاقى حج در نفوس حجاج پرتوافکن گردد که بدون آن آثار قشرى بيش نيست. کلمه حج در ده مورد در قرآن آمده است و در هر يک از اين موارد به يکى از احکام و امور مربوط به اين دستور مهم اشاره شده است از جمله:- اعلام عمومى که به وسيله قهرمان توحيد، ابراهيم عليه‌السلام بعد از بناى خانه خدا انجام شد و مردم جهان را براى طواف اين مکان مقدس دعوت کرد.“و اذن فى الناس بالحج يا توک رجالا و على کل ضامر ياتين من کل فج عميق”:مردم را براى انجام دستورات حج دعوت کن تا پياده و سواره بر شتران لاغر از دره‌هاى ژرف و دور به سوى تو آيند.- اصل حج که به واسطه آيه 97 سوره آل عمران در اسلام تشريع شده است:“ولله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا”“بر هر فردى که توانايى داشته باشد، که به سوى پروردگار برود حج خانه‌اش فرض است”.- ماه‌هايى که اين اعمال در آنها انجام مى‌شود آنجا که مى‌خوانيم “الحج اشهر معلومات” (انجام مناسک حج بايد در ماه‌هاى معين باشد.)- حدود و شرايط واعمالى که در مراسم حج بايد انجام گيرد همانند آيه مورد بحث:“واتموا الحج والعمره لله...”- فلسفه اجتماعى و فوايد آن، آنجا که مى‌خوانيم:“ليشهدوا منافع لهم”(تا منافعى که براى آنهاست دريابند)از آيات مختلف قرآن و احاديث و تواريخ اسلامى به خوبى استفاده مى‌شود که خانه کعبه پيش از ابراهيم(علیه السلام)، حتى اززمان آدم(علیه السلام) برپا شده بود. در آيه 37 سوره ابراهيم از قول اين پيامبر بزرگ مى‌خوانيم: ربنا انى اسکنت من ذريتى بواد غير ذى زرع عند بيتک المحرم” (پروردگارا! بعضى از فرزندانم را در اين سرزمين خشک وسوزان درکنار خانه تو سکونت دادم.)اين آيه گواهى مى‌دهد موقعى که ابراهيم با فرزندشيرخوارش اسماعيل و همسرش به سرزمين مکه آمدند اثرى از خانه کعبه وجود داشته است.در آيه 96 سوره آل عمران نيز مى‌خوانيم:‌ ان اول بيت وضع للناس للذى بيتکه مبارکا:‌”نخستين خانه‌اى که به منظور پرستش خداوند براى مردم ساخته شد در سرزمين مکه بود، مسلم است که پرستش خداوند و ساختن مرکز عبادت از زمان ابراهيم آغاز نگرديده بلکه قبلا و حتى از زمان آدم عليه‌السلام بوده است.)اتفاقا تعبيرى که در قرآن به چشم مى‌خورد نيز همين معنى را مى‌رساند آنجا که مى‌گويد:‌”به ياد آوريد هنگامى را که ابراهيم و اسماعيل پايه‌هاى خانه (کعبه) را بالا مى‌بردند و مى‌گفتند: “پروردگارا! ازما بپذير تو شنوا و دانايي” (و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسماعيل ربنا تقبل منا انک انت السميع العليم.)اين تعبير مى‌رساند که شالوده‌هاى خانه کعبه وجود داشته و ابراهيم واسماعيل پايه‌ها را بالا بردند. در خطبه معروف قاصعه از نهج‌البلاغه نيز مى‌خوانيم:“آيا نمى‌بينيد که خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسيله قطعات سنگي... امتحان کرده است و آن را خانه محترم خود قرار داده، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد که به گرد آن طواف کنند.”آيات قرآن و روايات اين تاريخچه معروف را تائيد مى‌کند که خانه کعبه نخست به دست آدم ساخته شد، سپس در توفان نوح فرو ريخت و بعد به دست ابراهيم و فرزندش اسماعيل تجديدبنا گرديد. ولله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلادر اين جمله دستور انجام حج به همه مردم داده شده است و از آن تعبير به يک بدهى و دين الهى شده است که بر ذمه عموم مردم مى‌باشد زيرا فرموده است “ولله على الناس” (براى خدا بر مردم است...)واژه “ حج” در اصل به معنى قصد است و به همين جهت به جاده و راه “محجه”‌(بر وزن موده) گفته مى‌شود، زيرا انسان را به مقصد مى رساند وبه دليل و برهان حجت مى‌گويند، زيرا مقصود را در بحث روشن مى‌سازد و اما اينکه اين مراسم مخصوص را حج ناميده‌اند براى اين است که به هنگام حرکت براى شرکت در اين مراسم “قصد زيارت خانه خدا”‌مى‌کنند وبه همين دليل در آيه فوق اضافه به بيت (خانه کعبه) شده است.همان‌طور که سابقا اشاره کرده‌ايم مراسم زيارت خانه کعبه نخستين بار در زمان ابراهيم “رسميت”‌يافت و سپس به صورت يک سنت حتى در زمان عرب جاهلى ادامه يافت و در اسلام به صورت کامل‌تر و خالى از هر گونه خرافه دوران جاهلى تشريع گرديد (البته از نهج‌البلاغه (خطبه قاصعه) و بعضى از روايات به خوبى استفاده مى‌شود که فريضه حج از زمان آدم عليه‌السلام تشريع شده بود ولى رسميت يافتن آن بيشتر مربوط به زمان ابراهيم عليه‌السلام است.)حج بر هر انسانى که توانايى داشته باشد در عمر فقط يک بار واجب مى‌شود و از آيه فوق نيز بيش از اين استفاده نمى‌گردد زيراحکم مطلق است و با يک بار انجام دادن امتثال حاصل مى‌شود.تنها شرطى که در آيه براى وجوب حج ذکر شده مسئله استطاعت است که با تعبير “من استطاع اليه سبيلا” (کسى که توانايى راهپيمايى به سوى خانه کعبه داشته باشد) بيان شده.البته در روايات اسلامى و کتب فقهي، استطاعت به معنى “داشتن زاد و توشه و مرکب و توانايى جسمى و باز بودن راه و توانايى بر اداره زندگى به هنگام بازگشت از حج” تفسير شده است ولى در حقيقت همه اينها در آيه فوق مندرج است، زيرا استطاعت در اصل به معناى توانايى است که شامل تمام اين امور مى‌شود. فلسفه و اسرار عميق حج:مراسم پرشکوه حج- همچون عبادات ديگر- داراى برکات و آثار فراوانى در فرد و جامعه اسلامى است که اگر طبق برنامه صحيح انجام پذيرد واز آن بهره‌بردارى درستى شود مى‌تواند هر سال منشا تحول تازه‌اى در جوامع اسلامى گردد.اين مناسک بزرگ در حقيقت داراى چهار بعد است که هر يک از ديگرى ريشه‌دارتر و پرسودتر است:بعد اخلاقى حج: مهمترين فلسفه حج همان دگرگونى اخلاقى است که در انسان‌ها به وجود مى‌آورد، مراسم “احرام” انسان را به کلى از تمينات مادى و امتيازات ظاهرى و لباس‌هاى رنگارنگ و زر و زيور بيرون مى‌ريزد و با تحريم لذايذ و پرداخت به خودسازى که از وظايف محرم است او را از جهان ماده جدا کرده و درعالمى از نور و روحانيت و صفا فرو مى‌برد و آنها را که در حال عادى بار سنگين امتيازات موهوم و درجه‌ها و مدال‌ها را بر دوش خود احساس مى‌کنند يک مرتبه سبکبار و راحت و آسوده مى‌کند. بعد سياسى حج:‌به گفته يکى از بزرگان و فقهاى اسلام، مراسم حج درعين اينکه خالص‌ترين وعميق‌ترين عبادات را عرضه مى‌کند، موثرترين وسيله براى پيشبرد اهداف سياسى اسلام است. روح عبادت، توجه به خدا و روح سياسى توجه به خلق خداست ، اين دو در حج آنچنان به هم آميخته‌اند که تار و پود يک پارچه!حج عامل موثرى براى وحدت صفوف مسلمانان است. حج عامل مبارزه با تعصبات ملى و نژادپرستى و محدود‌شدن در حصارمرزهاى جغرافيايى است. حج وسيله‌اى است براى شکستن سانسورها واز بين بردن خفقان‌هاى نظام‌هاى ظالمانه‌اى که در کشورهاى اسلامى حکمفرما مى‌شود. حج وسيله‌اى است براى انتقال اخبار سياسى کشورهاى اسلامى ازهر نقطه به نقطه ديگر و بالاخره حج عامل موثرى است براى شکستن زنجير‌هاى اسارت واستعمار و آزاد ساختن مسلمين.و به همين دليل در آن ايام که حاکمان جبار همچون بنى‌اميه و بنى‌عباس بر سرزمين‌هاى مقدس اسلامى حکومت مى‌کردند و هرگونه تماس ميان قشرهاى مسلمان را زير نظر مى‌گرفتند تا هر حرکت آزاديبخش را سرکوب کنند، فرا رسيدن موسم حج دريچه‌اى بود به سوى آزادى و تماس قشرهاى جامعه بزرگ اسلامى با يکديگر وطرح مسائل مختلف سياسي.روى همين جهت امير مومنان علي(عليه‌السلام) به هنگامى که فلسفه فرايض و عبادات را مى‌شمرد درباره حج مى‌گويد: الحج تقويه للدين:‌ (خداوند مراسم حج را براى تقويت آئين اسلام تشريع کرد.)بى‌جهت نيست که يکى از سياستمداران معروف بيگانه در گفتار پرمعنى خود مى‌گويد:‌”واى به حال مسلماناناگر معنى حج را نفهمند و واى به حال دشمنانشان اگر معنى حج را درک کنند.”!و حتى در روايات اسلامى حج به‌عنوان جهاد افراد ضعيف شمرده شده، جهادى که حتى پيرمردان و پيرزنان ناتوان با حضور در صحنه آن مى‌توانند شکوه و عظمت امت اسلامى را منعکس سازند وبا حلقه‌هاى تو در توى نمازگزاران گرد خانه خدا و سردادن آواى وحدت و تکبير، پشت دشمنان اسلام را بلرزانند. بعد فرهنگي: ارتباط قشرهاى مسلمانان در ايام حج مى‌تواند به‌عنوان موثرترين عامل مبادله فرهنگى و انتقال فکرها درآيد.مخصوصا با توجه به اين نکته که اجتماع شکوهمند حج نماينده طبيعى و واقعى همه قشرهاى مسلمانان جهان است (چرا که در انتخاب افراد براى رفتن به زيارت خانه خدا هيچ عامل مصنوعى موثر نيست و زوار کعبه از ميان تمام گروه‌ها، نژادها، زبان‌هايى که مسلمانان به آن تکلم مى‌کنند برخاسته و در آنجا جمع مى‌شوند.)لذا در روايات اسلامى مى‌خوانيم:‌ يکى از فوايد حج نشر اخبار و آثار رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) به تمام جهان اسلامى است. بعد اقتصادى حج: برخلاف آنچه بعضى فکر مى‌کنند استفاده از کنگره عظيم حج براى تقويت پايه‌هاى اقتصادى کشورهاى اسلامى نه تنها با روح حج منافات ندارد بلکه طبق روايات اسلامى يکى از فلسفه‌هاى آن را تشکيل مى‌دهد.چه مانعى دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ پايه يک بازار مشترک اسلامى را بگذارند و زمينه‌هاى مبادلاتى و تجارى را در ميان خود به گونه‌اى فراهم سازند که نه منافعشان به جيب دشمنانشان بريزد ونه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد که اين دنياپرستى نيست، عين عبادت است و جهاد.و لذا در روايت “هشام بن حکم” از”امام صادق(علیه السلام)“ ضمن بيان فلسفه‌هاى حج صريحا به اين موضوع اشاره شده بود که يکى از اهداف حج، تقويت تجارت مسلمانان و تسهيل روابط اقتصادى است. و در حديث ديگرى از همان امام(علیه السلام) در تفسير آيه “ليس عليکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم” (بقره -198) مى‌خوانيم که فرمود: منظور از اين آيه کسب روزى است فاذا احل الرجل من احرامه و قضى فليشتر ليبع فى الموسم: “هنگامى که انسان از احرام بيرون آيد و مناسک حج را به جا آورد در همان موسم حج خريد و فروش کند (و اين موضوع نه تنها گناه ندارد بلکه داراى ثواب است.)همين معنى در ذيل حديثى که از “امام على‌بن موسى الرضا”(علیه السلام) به‌طور مشروح در بيان فلسفه‌هاى حج وارد شده است آمده و در پايان آن مى‌فرمايد: ليشهدوا منافع لهم.اشاره به اينکه آيه “ليشهدوا منافع لهم” هم منافع معنوى را شامل مى‌شود وهم منافع مادى را که از يک نظر همه معنوى است.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن