تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هر که خشنودی خدا را بطلبد هر چند به قیمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بی نیاز م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836738747




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هدیه خدا


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 هدیه خدا
هدیه خدا نويسنده:فاطمه کمالی مهدمنبع:مجله ديدار آشنا چشم به ضریح همیشه شلوغ علی بن موسی الرضا علیه السلام دوخته بود و فکر می کرد به روزهای رفته و رزهای نیامده . کم نبود ؛ 64 سال . خیلی فکر کرد ؛ به داشته ها و نداشته ها و به خیلی از آرزوها .یاد روز و شب های خوب و بد زیادی افتاد . یک دفعه با شرمندگی گفت : « نه ، آقا ! یادم نمی ره لطف شما خاندان پاک رو . » یاد سفر کربلا افتاده بود ؛ سفری که از طرفی خیلی هوای رفتن داشت و از طرفی هم نگران خانه و زندگی و حیوان های اصطبل بود . دل به دریا زد و رفت و همه را به همان کسی سپرد که به زیارتش می رفت . پس از سه ماه ،وقتی برگشت ، از خانم شنید که « همه این مدت ، سگی کنار اصطبل می خوابید و حالا که شما آمدید نیست » ...همه فهمیدند که قضیه چه بوده .با صدای صلوات ، به خودش آمد . اشک هایش را پاک کرد و مثل این که آقا روبه رویش ایستاده باشد ، رو به سوی ضریح گفت : « همه الطاف شما رو به یاد دارم ؛ اما آقا ،برای باقیات الصالحات هم شده ، یه پسری به این بنده حقیرتون عطا کنید . » ...با گریه یاد هشت پسری افتاد که به دنیا آمدند ؛ اما زود رفتند .***همه نشسته بودند ؛ سید محمدباقر ، پدر و بقیه . یک دفعه خواهر با شادمانی گفت : « خواب دیدم امام جواد علیه السلام و امام هادی علیهمالسلام به خونه ما اومدن . کمی نشستن ؛ بعد امام هادی علیه السلام تنها رفتند . » همه به فکر فرو رفتند . پدر رو به سید محمدباقر گفت : « پسرم ! خدا دو پسر به تو عطا می کنه که اولی می مونه و دومی میمیره . »روزهای نزدیک ولادت امام رضا علیه السلام بود که سید محمدباقر بعد از کلی اضطراب ، صدای گریه بچه را شنید . سجده شکری کرد و با گریه گفت : « باز هم شرمنده مون کردید آقا ! »« تاریخ تولد فرزند ارجمند به نام محمدرضا و لقب هدیه خدا و کنیه ابی الحسن : دوشنبه ، 8/ ذی قعده / 1316 خدایا عمرش را طولانی کن . رزقش را زیاد کن . از علمای عامل قرارش ده . به فضل و کرمت ای مهربان ترین مهربانان ... » ؛ این ترجمه عبارتی است که سید محمدباقر به عربی پشت صحیفه نوشته بود .سه سال بعد ، پسری دیگر به دنیا آمد ؛ ولی فقط چند لحظه کوتاه عمر کرد و همراه مادر از دنیا رفتند ؛ تعبیر خواب ، درست بود .پنج ساله بود ، تازه به مکتب می رفت . یک روز که دیر به مکتب رسید ، با یک سلام و یک اجازه زیر لبی ، رفت و نشست .معلم گفت : سید محمدرضا ! ... سید محمدرضا موسوی !... سید محمدرضا موسوی گلپایگانی ! ... بله آقا ! ـ چرا جواب نمی دی ؟! ـ تو فکر بودم ... ـ چه فکری ؟ چرا دیر آمدی ؟! ـ ببخشید آقا ! آخه تو راه ، کشتزارهایی هست که باید آن ها را دور بزنم تا برسم .پسر عموی محمدرضا که در همان مکتب بود گفت : « خب من هم از همون جا میام . از توکشتزارها بیا . ما که وزنی نداریم که بخواهیم کشت اون ها رو پایمال کنیم . تازه از قسمت های خشکش هم می تونی بیایی » .معلم گفت : « محمد رضا ! چرا از قسمت های خشک زمین نمی آیی ؟ » گفت: شاید صاحبان آن ها راضی نباشند .فروغ فقاهت 24 ساله بود . تازه از حوزه سلطان آباد اراک ، به فیضیه قم آمده بود . اراکی ها که مدت ها حضور سبز و پر برکت او را تجربه کرده بودند ، از شیخ عبدالکریم حائری 2 خواستند که محمدرضا را که حالا به او « آیت الله گلپایگانی » می گفتند ، برای اداره امور دینی و تأسیس حوزه علمی ، به اراک ببرند .شیخ عبدالکریم نپذیرفته و به آن ها گفته بود : « من می خواهم او را آقای دنیا بکنم . شما می خواهید او را آقای اراکش بکنید ؟! » از حوزه نجف شنیده بود و از اساتید بزرگ آن . می خواست درخت اجتهادش به بار بنشیند ؛ پای درس سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله کمپانی در نجف نشست .روزی برای هم حجره ای اش ـ شیخ علی مشکات اصفهانی ـ گفت : دیشب خواب دیدم که داخل ضریح امیرالمؤمنین علیه السلام و مقابل قبر ایشان ایستاده ام که آقا یک فنجان عسل به من دادند و گفتند : « این برای توست » من کمی از آن را خوردم و بقیه را نگه داشتم . »آقا فرمودند : « چرا بقیه را نمیخوری ؟ » گفتم : « باقی مانده آن را برای آقا سید ابوالحسن اصفهانی گذاشته ام » آقا فرمود : « ما به او عسل ها عطا کرده ایم و این سهم اختصاصی توست » شیخ علی مشکات می گوید : « وقتی این خواب را شنیدم ، به حرم امیرالمؤمنین علیه السلام رفتم . ضریح را گرفتم و گفتم : آقا ! به میهمان من دادید ؛ به من هم بدهید . » شب در خواب دیدم : قندیلی از سقف جدا شد و جلوی پایم افتاد . به من گفتند : آن را بردار . هرچه کردم نتوانستم آن را از جایش تکان دهم فهمیدم که ... 25 ساله بود که شیخ عبدالکریم حائری ، برای او اجازه ای مکتوب صادر کرد : « من ایشان را مجتهد مسلم می دانم » . دست تقدیر ، ریاست معنوی میلیون ها نفر را برایش رقم زده بود . شب چراغ * مسجد اعظم قم ،سرشار از جمعیت بود وآقای گلپایگانی روی منبر . در میان صحبت هایش ، غریبانه گریه می کرد . همه حرف های لازم را زد . بغضش را خورد و با ابهت گفت : « الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله ... » ؛ 3 امام به ترکیه تبعید شده بود .شاه ،پس از کلی مشورت و نتیجه گیری ، به تبعید کردن آقا محمدرضا گلپایگانی رسیده بود . سرانجام یکی از مشاوران گفته بود : « آن یکی 4 را از ایران تبعید کردیم ،چه ثمری داشت که این را هم تبعید کنیم ؟ »رژیم شاه ، خیلی مایل بود یک سینما در قم درست کند ؛ برای رسیدن به آن چه می خواهد ، اما با مخالفت روحانیون مواجه شدند . مأموری از تهران برای متقاعد کردن محمدرضا گلپایگانی آمد و گفت : ما در مشهد که از قم مهم تر است و قبر حضرت رضا علیه السلام در آن جاست ، سینما ساختیم .آقای گلپایگانی گفتند : « این مثل آن است که روز قیامت، رسول خدا از مردم بازخواست کند که چرا حسین مرا کشتید ؟ آنان بگویند : ما پدرش علی را که از حسین مهم تر بود کشتیم تا چه رسد به حسین . » شایان آقا روح الله ، 5 رو به آقا محمدرضا 6 کردند و گفتند : « اعلامیه هایی که حضرت عالی به تنهایی صادر می کنید ، نقش به سزایی در پیش برد مبارزاتی ملت مسلمان دارد . » آیت الله اراکی فرموده بودند : « آقای گلپایگانی خود ، می دانند که من چه قدر به ایشان علاقه مندم . سلام بلند بلند بلند مرا به ایشان برسانید . » آیت الله سید ابراهیم حق شناس فرمودند : « خدا مرا با آقای گلپایگانی محشور کند » « مثل آقای محمدرضای خودمان ندارند » : پاسخ امام ، پس از سفر به عتبات در پرسش امام موسی صدر که « علمای نجف را چه طور دیدید ؟ » شاهق 7 خدا امانتش را پس گرفته بود ؛ سید مهدی اش ، پاره جگرش .گروهی از علما و بازاریان تهران برای عرض تسلیت ، خدمت آقا آمدند و گفتند : « فرزند میرزا عبدالعلی تهرانی رحمت الله علیه که فوت کرده بود ، میرزا فرمودند : دعا کنید خداوند ، مهرش را از دلم ببرد . حالا شما هم دعا کنید خدا مهر این فقید را از دلتان ببرد . » آقا در جواب فرمودند : « من می گویم دعا کنید خدا مهر او را در دلم بیش تر کند تا مصیبت مرگ او در دلم بیش تر اثر کند و صبر کنم تا خداوند ، اجر بیش تری به من عطا کند . » در بیمارستان بستری بودند ؛ از کسی خواستند کسی برایشان روضه و حدیث کسا بخواند . خواست شروع کند که آقا فرمودند : « کمی صبر کنید . » نشستند عبا و قبا و عمامه خود را گرفتند و بر تنشان مرتب کردند و گفتند : « مجلس امام حسین علیه السلام ، با مجالس دیگر تفاوت دارد . انسان باید با احترام و با لباس رسمی در آن مجلس بنشیند . »صدقه جاریه * مرد عمل بود ؛ نه حرف . کارهایش قرینه ای است برای این ادعا .ـ دارالقرآن الکریم : از برترین مؤسسه های قرآنی کشور .ـ بیمارستان : مجهز ، با امکانات بالا نسبت به زمان تأسیس .ـ کتابخانه : دارای پنجاه هزار جلد کتاب چاپی و دوازده هزار جلد کتاب خطی در زمینه های گوناگون علم و ادب و مذهب .ـ مدرسه : از برترین حوزه های علمیه ایران .ـ مجمع جهانی اسلامی لندن : در یکی از بهترین نقاط لندن شامل : کتاب خانه ، مرکز خدمات رایانه ای ، مسجد ، سالن سخن رانی و ... است .ـ مرکز معجم المسائل الفقهیه : کار تنظیم رایانه ای کتاب های فقهی و روایی شیعه و ... اجابت 24 / جمادی الثانی / 1414 ـ 18 / آذر / 1372 : خبر سنگین بود ؛ مثل داغ .خیابان ها سیاه پوش شد .چشم ها گریان و جمعیت انبوه ؛ تشییع ، چهار ساعت طول کشید .سیل پیام ها از گوشه وکنار ایران و جهان رسید .مجالس یادبودی از سوی ارادت مندان ، در همه جا برگزار شد ک آمریکا ، انگلیس ، فرانسه ، ایتالیا ، لبنان ، سوریه ، هند ، کشمیر ، افغانستان ، پاکستان ، آذربایجان ، کویت ، امارات ، بحرین ، قطر ، عمان و برخی کشورهای افریقایی . ... بکت علیه الملائکه و بقاع الارض ...العلماء باقون مابقی الدهر پی نوشت ها :1. هبه الله : هدیه خدا ـ لقب آیت الله گلپایگانی .2. مؤسس حوزه علمیه قم .3. قرآن کریم : کسانی که خارج شدند از دیارشان به ناحق ؛ مگر این که گفتند خدا پروردگار ماست ... » 4 ـ 5 . امام خمینی رحمت الله علیه .6. آیت الله گلپایگانی رحمت الله علیه .7. بلند .
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 648]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن