واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

پنجرهای به ملكوت نويسنده:ابوالفضل علیدوستابرقوییمنبع:مجله ديدار آشنا «سید بن طاووس» از عالمان وارسته و عارفان دانشمندی است كه پاكی و طهارت نفس، همراه با اعلمیت او مورد اتفاق همهی كسانی است كه یا با او همعصر و معاشر بوده، یا در محضرش زانوی شاگردی زده و یا بعدها از طریق آثار علمی و معنوی او به حالات عرفانی و معنوی صاحب اثر پی بردهاند . (در ادامهی همین نوشتار به نظر برخی از این شخصیتها اشاره خواهیم كرد) سیدبن طاووس در روز پنجشنبه، نیمهی ماه محرم پانصد و هشتاد هجری در «حله» متولد شد، در نقلی دیگر در نیمهی محرم الحرام پانصد و هشتاد و نه و به قولی دیگر در پانصد و هشتاد و هفت هجری قمری . اسم او «علی» است و به خاطر ضرورت تقیه، نام «عبدالمحمود بن داودالمضری» را برای خود برگزیده، در توجیه این انتخاب گفته است: «محمود یكی از اسمهای خداوند است . تمام مردم نیز بندگان خداوند هستند» (عبدالمحمود) . داوود، یكی از اجداد من است و مَضَر نیز به آن دلیل كه بنی هاشم همگی از بنی مضر میباشد . براساس این مطلب، نام «عبدالمحمودبن داوود المضری» را به عنوان تقیه برای خود برگزیده . اگر چه در تالیفات و حتی قرنها پس از زندگیاش عنوان سید همواره او را به اذهان تداعی میكند . معروفترین كنیهی او «ابن طاووس» است . در علت این كنیه (ابن طاووس) گفته شده است كه یكی از اجداد بزرگوارش به نام «محمدبن اسحاق» بسیار زیبا رو بوده . به همین جهتبه طاووس - كه در بین پرندگان مظهر زیبایی است - نامیده شده و فرزندانش به ابن طاووس معروف شدهاند . این عنوان به سیدبن طاووس رسیده است . نسبتسیدبن طاووس، به امام حسن مجتبی از ناحیهی پدری و به امام حسین از ناحیهی مادری میرسد . دوران كودكی و نوجوانی «سیدبن طاووس» در زادگاهش حله گذشت . مراتبی از علم و دانش را در این شهر پیمود، و ظاهرا در چهل سالگی به بغداد مهاجرت نمود . حوزهی علمیهی نجف از دیگر مراكزی است كه سیدبن طاووس چندی را در آنجا به تحصیل اشتغال داشته است . از بعد علمی اگرچه سیدبن طاووس عمدتا به كسی معروف و مشهور است كه به توفیق الهی و توجهات ولی عصر (عج) پلكانی از مراتب معنویت را طی كرده; اما از لحاظ علمی نیز در محافل علمی درمیان صاحبان رای و نظر، مقامی والا به خود اختصاص داده است . به طوری كه تا شصت اثر كتبی به وی انتساب دادهاند . متاسفانه بسیاری از آثار این عالم ربانی درگذر زمان از بین رفتهاند . از جمله ویژگیهای تالیفات سیدبن طاووس عنایتخاصی است كه از ناحیهی پروردگار به آنها شده است . مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در خصوص یكی از تالیفات سید میگوید: «... كتاب ... الحق اسمی است كه از آسمان نازل شده ... این كتاب با (حجم) كوچكی كه دارد، بركتابهای بزرگ كه در اخلاق سیر و سلوك نوشته شده است، فضیلت و برتری دارد .» از منظر دیگرانمرحوم علامه بحرالعلوم - كه خود از اوتاد و ستونهای علم و معنویت و از شاگردان برجستهی سید است - در خصوص مقام معنوی او میگوید: «ورضی الدین علی - كه رحمتخدا براو باد - دارای كراماتی بود كه برخی از آنها را خودش برای من بیان كرد و پارهای از آنها را پدرم بازگو كرد و من از او شنیدم .» مرحوم علامه مجلسی پارساتراز سیدبن طاووس سراغ ندارد . او میگوید: «سیدبن طاووس صاحب كرامات و مقاماتی بوده و در اصحابمان عابدتر و اورع (پارساتر) از او یافت نمیشود . از بعد معنوی سیدبن طاووس به دلیل مبارزات طولانی با نفس و به لطف و عنایتخداوند، به مراتب بالایی از كمال و معرفت نایل شده و كرامات عدیدهای از آن مرد بزرگ صادر گردیده است اگرچه آن مرد الهی همواره درصدد كتمان این مقامات و كرامات بوده است، اما به منظور بیان برخی از واقعیتهای معتبر و به عنوان الگو مواردی را از خود مطرح میكند . از جمله گفته است كه از نعمتهای خداوند برمن معرفت الهی است، به طوری كه خطر اشتباه و تاریكی در آن راه ندارد . همچنین در برخی از موارد، كرامات و حالات خوش معنوی را كه برایش پیش آمده است، را بیان میكند . كمالات معنوی سیدبن طاووس را میتوان مهمترین وجه از شخصیت وی به شمار آورد; و البته مهمتر از این، عنایات خاصی كه از سوی پروردگار متعال و حضرت ولی عصر (عج) به آن بندهی پاك و وارسته ارزانی شده است . پاسخ منفی به حاكمان باطل از نكاتی كه در زندگی سیدبن طاووس قابل تامل و توجه است، گرایشی است كه حاكمان زمان به وی داشته و در پی آن بودهاند كه به نحوی او را به دستگاه حكومتی وارد كنند . بدون تردید، هدف آنها از این تلاش، این بوده است كه حاكمیت آنها و عملكردشان در نزد مردم - با حضور سیدبن طاووس - موجه ومقبول گردد . بدیهی است كه شخصیتی همچون سیدبن طاووس، هرگز حاضر نیست در حاكمیت كسانی كه از بیخ و بن باطلاند، پای بگذارد و شریك مظالم و ستمگریهای آنها باشد . نخست مستنصر كه از خلفای بنیعباس بود، مقام شیخ الاسلامی را به او پیشنهاد كرد، اما سید حاضر به پذیرش این منصب نگردید، زیرا این كار، موجب تحكیم پایههای حكومت عباسی میگردید . حتی مقام نقابت را - كه رسیدگی به امور سادات بود - قابل پیش بینی - است كه پاسخ منفی به حاكمان قلدر و ستمگر عباسی چه پیامدهایی خواهد داشت . و اگر نبود عنایات خاصی الهی در نگه داشتن سید از شر و بدی حكومت عباسی، معلوم نبود كه او چه سرنوشتی پیدا میكرد . از جمله ابتكارات از جمله ابتكارات سیدبن طاووس كه میتوان آن را بیسابقه دانست، آن بود كه رسیدن به بلوغ را به عنوان جشنی مهم و مبارك قلمداد مینمود، دلیل وی آن است كه انسان با رسیدن به سن بلوغ، اجازهی راهیابی به محضر پروردگار پیدا میكند و تكلیف بر او بار میشود . سیدبن طاووس در ضمن سفارشهای خود به فرزندش یادآوری میشود كه هرسال و زمانی كه به سالگرد بلوغ میرسی، آن را افضل و برترین اوقات خود به حساب بیاور . به راستی چقدر تفاوت است میان كسانی كه رسیدن به بلوغ و تكلیف را نوعی اجازهی پروردگار به برقراری ارتباط با او قلمداد میكنند، با كسانی كه رسیدن به بلوغ را آغاز محدودیتها عنوان میدارند . فرزندم! از دیگر اقدامات سیدبن طاووس سفارشهایی است كه به فرزند خود دارد . روشن است كه سفارش و توصیههای افرادی همچون سیدبن طاووس به فرزند، سفارشی به همهی نسلها و در همهی عصرهاست . مضمون سفارشهای آن بزرگ مرد الهی، ضرورت معرفتخداوند و تامل ودقت در گفتار مولای پرهیزكارن «حضرت علی ( علیه السلام)» و مطالب امام صادق ( علیه السلام) است كه در باب خلقت عنوان كردهاند و در مجموعهای به نام «توحید مفضل» جمع آوری شده است . تضرع در پیشگاه پروردگار و امید به استجابت دعا و عدم یاس از تاخیر در اجابتخواستهها، از دیگر سفارشهای او به فرزندش میباشد . نكاتی در خصوص نبوت و امامت و مطالبی در خصوص احكام نیز در ضمن مطالبی كه به فرزندش گفته است، وجود دارد . از جمله سفارشهای آن مرحوم به فرزندش، عدم معاشرت با گنهكاران است . او میگوید: «بدان كه بدترین معاشرت، آمیزش با گنهكاران است، هركه باشد . خواه از والیان باشد، یا از غیر آن .» از دیگر سفارشهای او به فرزندش ضرورت معرفتبه امام عصر (عج)، دعا برای حضرت مهدی و دعا برای برآورده شدن حاجتهای آن حجت الهی میباشد و برای این مهم تا آن مقدار اهمیت قائل است كه دعا برای آن حضرت را مقدم بردعا برای خودش میشمارد .» سیدبن طاووس، از جمله عالمان وارسته و عارفانی است كه هیچ شك و شبهه در خلوص و طریق عرفانی او وجود ندارد . پاك متولد شد و پاك زیست و همواره مورد تایید خداوند و اوصیا و اولیای او بود . گویی دستی از غیب، همواره او را هدایت میكرد . این عارف عالم در سال شش صدو شصت و چهار هجری قمری چهره در خاك كشید . آرامگاه او در نجف اشرف و در جوار مرقد مطهر مولایش امام علی ( علیه السلام) زیارتگاه شیعیان است . منابع: سیدبن طاووس در عرصهی علم و عمل «نوشتهی عبدالعلی محمدی شاهرودی» امام زمان و سیدبن طاوور «نوشتهی سیدجعفر رفیعی» گنجینهی وصایا «نوشتهی سیدمحمد نحوی»
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]