واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آشنایی با فقهای شیعه(1) منبع:سايت شيعه يكى از مقدمات آشنایى با يك علم اين است كه شخصيتها و صاحبنظران معروف آن علم كه عقائد و آرائشان در آن علم مورد توجه است و همچنين تاليفات و آثار و كتب مهمى كه در آن علم نگاشته شده است و مورد استناد و نقل واقع مىگردد مورد شناسائى قرار گيرد. علم فقه - يعنى فقه مدون كه در آن كتاب تدوين و تاليف شده است و آن كتب هم اكنون نيز موجود است - سابق هزار و صد ساله دارد. يعنى از 11 قرن پيش تا كنون بدون وقفه حوزههاى تدريسى فقهى برقرار بوده است; استادان، شاگردانى تربيت كردهاند و آن شاگردان به نوبه خود شاگردان ديگرى تربيت كردهاند تا عصر حاضر، و اين رابطه استاد و شاگردى قطع نشده است. البته علوم ديگر مانند فلسفه،منطق، رياضيات، طب سابقه بيشترى دارند و كتابهايى از زمانهاى دورتر در اين علوم در دست است، ولى در هيچ يك از آن علوم شايد نتوان اين چنين حيات متسلسل و متداومى كه بدون وقفه و يا ينقطع رابطه استاد و شاگردى در آن محفوظ باشد نشان داد، فرضا هم در علم ديگرى وجود داشته باشد منحصر به جهان اسلام است، يعنى تنها در جهان اسلام است كه علوم، سابقه حياتى متسلسل و منظم هزار ساله و بيشتر دارند كه وقفهاى در بين حاصل نشده است. ما قبلا راجع به تسلسل و تداوم عرفان هم بحث كردهايم. خوشبختانه يكى از مسائلى كه مورد توجه علماى مسلمين بوده است اين است كه طبقات متسلسل ارباب علوم را مشخص سازند. اين كار در درجه اول نسبت به علماى حديث انجام يافته است و در درجات بعدى براى علماى علوم ديگر. ما كتابهاى زيادى به اين عنوان داريم، مانند «طبقات الفقهاء» ابو اسحاق شيرازى، «طبقات الاطباء» ابن ابى اصيبعه، «طبقات النحويين» و «طبقات الصوفيه» ابو عبد الرحمن سلمى. ولى با كمال تاسف تا آنجا كه اين بنده اطلاع دارد، آنچه درباره طبقات فقهاء نوشته شده از اهل تسنن و مربوط به آنها است، درباره طبقات فقهاء شيعه تا كنون كتابى نوشته نشده است. لهذا براى كشف طبقات فقهاء شيعه از لابلاى كتب تراجم و يا كتب اجازات كه مربوط است به طبقات راويان حديث بايد استفاده كرد. ما در اينجا نمىخواهيم طبقات فقهاء شيعه را به تفصيل بيان كنيم، بلكه مىخواهيم شخصيتهاى برجسته و بنام فقهاء را كه آراءشان مورد توجه است با ذكر كتابهاى فقه ذكر كنيم، ضمنا طبقات فقهاء نيز شناخته مىشوند. فقهاء شيعه تاريخ فقهاء شيعه را از زمان غيبت صغرا (260 - 320) آغاز مىكنيم به دو دليل: يكى اينكه: عصر قبل از غيبت صغرا عصر حضور ائمه اطهار(علیهم السلام) است و در عصر حضور، هر چند فقهاء - و به معنى صحيح كلمه، مجتهدين و ارباب فتوا - كه ائمه اطهار(علیهم السلام) آنها را به فتوا دادن تشويق مىكردهاند بودهاند، ولى خواه و ناخواه فقهاء به علتحضور ائمه اطهار(علیهم السلام) تحت الشاع بودهاند، يعنى مرجعيت آنها در زمينه دست نارسى به ائمه(علیهم السلام) بوده است و مردم حتى الامكان سعى مىكردند به منبع اصلى دستيابند و خود آن فقهاء نيز مشكلات خود را تا حد مقدور و ممكن با توجه به بعد مسافتها و ساير مشكلات، با ائمه اطهار(علیهم السلام) در ميان مىگذاشتند. ديگر اين كه على الظاهر فقه مدون ما منتهى مىشود به زمان غيبت صغرا، يعنى تاليف و اثرى فقهى قبل از آن دوره از فقهاء شيعه فعلا در دست نداريم .ولى به هر حال در شيعه نيز فقهاء بزرگى در عصر ائمه اطهار(علیهم السلام) وجود داشتهاند كه با مقايسه با فقهاء معاصر آنها از ساير مذاهب، ارزش آنها معلوم و مشخص مىشود. «ابن النديم» فن پنجم از مقاله ششم كتاب بسيار نفيس خود را كه به نام «فهرست ابن النديم» شهرت و اعتبار جهانى دارد اختصاص داده به «فقهاء الشيعه» و در ذيل نامهاى آنها از كتابهاى آنها در حديثيا فقه ياد مىكند. درباره حسين بن سعيد اهوازى و برادرش مىگويد: «اوسع اهل زمانهما علما بالفقه و الآثار و المناقب». يا درباره على بن ابراهيم قمى مىگويد: «من العلماء الفقهاء». و درباره محمد بن حسن بن احمد بن الوليد قمى مىگويد: «و له من الكتب كتاب الجامع فى الفقه». ولى ظاهرا كتب فقهيه آنها به اين شكل بوده است كه در هر بابى احاديثى كه آنها را معتبر مىدانستهاند و بر طبق آنها عمل مىكردهاند ذكر مىكردهاند; آن كتابها هم حديث بود و هم نظر مؤلف كتاب. محقق حلى در مقدمه «معتبر» مىگويد:«نظر به اينكه فقهاء ما رضوان الله عليهم زيادند و تاليفات فراوان دارند و نقل اقوال همه آنها غير مقدور است، من به سخن مشهورين به فضل و تحقيق و حسن انتخاب اكتفا كردهام و از كتب اين فضلا به آنچه اجتهاد آنها در كتابها هويدا است و مورد اعتماد خودشان بوده است اكتفا كردهام. از جمله كسانى كه نقل مىكنم (از قدماى زمان ائمه) حسن بن محبوب، احمد بن ابى نصر بزنطى، حسين بن سعيد (اهوازى)، فضل بن شاذان (نيشابورى)، يونس بن عبد الرحمن، و از متاخران، محمد بن بابويه قمى (شيخ صدوق) و محمد بن يعقوب كلينى، و از اصحاب فتوا على بن بابويه قمى، اسكافى، ابن ابى عقيل، شيخ مفيد، سيد مرتضى علم الهدى و شيخ طوسى است...» محقق با آنكه گروه اول را اهل نظر و اجتهاد و انتخاب مىداند آنها را به نام اصحاب فتوا ياد نمىكند، زيرا كتب آنها در عين اينكه خلاصه اجتهادشان بوده است، به صورت كتاب حديث و نقل بوده است نه به صورت فتوا. اينك ما بحثخود را از مفتيان اولى كه در زمان غيبت صغرا بودهاند آغاز مىكنيم: 1. على بن بابويه قمى متوفا در سال 329، مدفون در قم، پدر شيخ محمد بن على بن بابويه معروف به شيخ صدوق است كه در نزديكى شهر رى مدفون است. پسر، محدث است و پدر: فقيه و صاحب فتوا. معمولا اين پدر و پسر به عنوان «صدوقين» ياد مىشوند. 2. يكى ديگر از فقهاء بنام و معروف آن زمان كه معاصر با على بن بابويه قمى است، بلكه اندكى بر او تقدم زمانى دارد «عياشى سمرقندى» صاحب تفسير معروف است. او مردى جامع بوده است. گرچه شهرتش به تفسير است، او را از فقهاء شمردهاند. كتب زيادى در علوم مختلف و از آن جمله در فقه دارد. ابن النديم در الفهرست مىگويد: «كتب او در خراسان رواج فراوان دارد». در عين حال ما تاكنون نديدهايم كه در فقه آراء او نقل شده باشد. شايد كتب فقهى او از بين رفته است. عياشى، ابتداء سنى بود و بعد شيعه شد. ثروت فراوانى از پدر به او ارث رسيد و او همه آنها را خرج جمع آورى و نسخهبردارى كتب و تعليم و تعلم و تربيتشاگرد كرد. بعضى جعفر بن قولويه را كه استاد شيخ مفيد بوده است (در فقه) همدوره على بن بابويه و قهرا از فقهاى دوره غيبت صغرا شمردهاند و گفتهاند كه جعفر بن قولويه شاگرد سعد بن عبد الله اشعرى معروف بوده است. (1) ولى با توجه به اينكه او استاد شيخ مفيد بوده است و در سال 367 و يا 368 در گذشته است نمىتوان او را معاصر على بن بابويه و از علماى غيبت صغرا شمرد. آنكه از علماى غيبت صغرا است پدرش محمد ابن قولويه است. 3. ابن ابى عقيل عمانى. گفتهاند يمنى است. عمان از سواحل درياى يمن است. تاريخ وفاتش معلوم نيست. در آغاز غيبت كبرا مىزيسته است. بحر العلوم گفته است كه او استاد جعفر بن قولويه بوده است و جعفر بن قولويه استاد شيخ مفيد بوده است. اين قول از قول بالا كه جعفر بن قولويه را همدوره على بن بابويه معرفى كرده است اقرب به تحقيق است. آراء ابن ابى عقيل در فقه زياد نقل مىشود. او از چهرههايى است كه مكرر به نام او در فقه بر مىخوريم. 4. ابن جنيد اسكافى. از اساتيد شيخ مفيد است. گويند كه در سال 381 در گذشته است. گفتهاند كه تاليفات و آثارش به پنجاه مىرسد. فقهاء از ابن الجنيد و ابن ابى عقيل سابق الذكر به عنوان «القديمين» ياد مىكنند. آراء ابن الجنيد همواره در فقه مطرح بوده و هست. 5. شيخ مفيد. نامش محمد بن محمد بن نعمان است. هم متكلم است و هم فقيه. ابن النديم در فن دوم از مقاله پنجم «الفهرست» كه درباره متكلمين شيعه بحث مىكند از او به عنوان «ابن المعلم» ياد مىكند و ستايش مىنمايد. در سال 336 متولد شده و در 413 در گذشته است. كتاب معروف او در فقه به نام «مقنعه» است و چاپ شده و موجود است. شيخ مفيد از چهرههاى بسيار درخشان شيعه در جهان اسلام است. ابو يعلى جعفرى كه داماد مفيد بوده است گفته است كه مفيد شبها مختصرى مىخوابيد، باقى را به نماز يا مطالعه يا تدريس يا تلاوت قرآن مجيد مىگذرانيد. شيخ مفيد، شاگرد شاگرد ابن ابى عقيل است. 6. سيد مرتضى معروف به علم الهدى، متولد 355 و متوفاى 436. علامه حلى او را معلم شيعه اماميه خوانده است. مردى جامع بوده است. هم اديب بوده و هم متكلم و هم فقيه. آراء فقهى او مورد توجه فقهاء است. كتاب معروف او در فقه يكى كتاب «انتصار» است و ديگرى كتاب «جمل العلم و العمل». او و برادرش «سيد رضى» جامع نهج البلاغه نزد شيخ مفيد سابق الذكر تحصيل كردهاند. پىنوشت1- الكنى و الالقاب. آشنايي با علوم اسلامي ج 3 ص 74استاد شهيد مرتضي مطهري
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 512]