تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به ي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816702134




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گذرى بر ابعاد سياست در نهج البلاغه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گذرى بر ابعاد سياست در نهج البلاغه
گذرى بر ابعاد سياست در نهج البلاغه نويسنده:محمدحسين انصارى نژادمنبع:روزنامه جوان اين مقاله كوتاه اشاراتى دارد به جلوه هاى سياست در كتاب شريف نهج البلاغه و كلام اميرالمومنين (ع) كه تقديم حضورتان مى شود.بدون ترديد دين مبين اسلام به عنوان جامع ترين، حيات بخش ترين و جاودانه ترين مكاتب و اديان براى همه جوانب و ابعاد زندگى بشر، احكام و قوانين پويا و زلال و زوال ناپذير تشريح نموده است.اين آيين زندگى بخش و سرسبز و آسمانى دستورات و قوانين مورد نياز زندگى بشر را بر شالوده فطرت و عقل پايه ريزى نموده است، با پايه ريزى بر اين دو محور مهم و سرنوشت ساز راه را براى رسيدن به كمالات عاليه انسانى و معراج روح و خوشبختى و سربلندى دنيوى و اخروى چنان هموار نموده است كه «رسد آدمى به جايى كه به جز خدا نبيند».در آيات نورانى قرآن كريم بر اين حقيقت انكار ناپذير به شيوايى وروشنى تصريح شده است: فاقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التى فطرت الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذالك الدين القيم و لكن اكثر الناس لا يعلمون«پس روى خود را متوجه آيين خاص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند انسان را بر آن آفريده، دگرگونى درآفرينش الهى نيست. اين است آيين استوار هر چند بيشتر مردم نمى دانند.»ناگفته پيداست آيين آسمانى اى كه ريشه در عقل و فطرت دارد و بر اين دو معنا و زيربناى اساسى بنا نهاده شده نمى تواند نسبت به بديهى ترين و طبيعى ترين خواسته ها و نيازهاى عقل و فطرت انسانى و جوامع بشرى يعنى حكومت و سياست مهر سكوت بر لب زده و بى تفاوت بماند.مساله سياست در اقيانوس مواج و كرانه ناپذير نهج البلاغه تموج و جلوه اى عجيب و شگفت آور دارد كه فشرده و فهرست وار به چند نمونه آن اشاره مى كنيم: نفى سكولاريسم يا جدا انگارى دين از سياستپديده شوم «سكولاريسم» يا تفكيك جامعه دينى از جامعه سياسى كه از مسموم ترين و خائنانه ترين توطئه هاى دشمنان براى انزوا و غربت اسلام عزيز بوده و هست، از ديدگاه امام على (ع) به شدت مطرود و منفور است. در نگاه امام على (ع) دين با سياست چنان ممزوج شده و گره خورده است كه به هيچ وجه قابل تفكيك و جدايى نيست. به عبارت روشن تر «سياست ما عين ديانت ما و ديانت ما عين سياست ماست.»اين تز جاهلانه و پوچ گرايانه در كوثر كلمات نورانى و معجزه آميز على (ع) به اشكال گوناگون با شفافيت و صراحتى عجيب و باور نكردنى طرد شده است:«اما والله لقد تقمصها فلان (ابن ابى قحافه) و. انه ليعلم ان محلى منها محل القطب من الرحا ينحدر علنى السيل و لا يرقى الى الطير ... الخ (خطبه ۳)آگاه باشيد! به خدا سوگند! ابابكر، جامه خلافت را بر تن كرده در حالى كه مى دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مى كند. او مى دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است و مرغان دور پرواز انديشه ها، به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد. پس من رداى خلافت را رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پا خيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آوردند صبر پيشه سازم؟ كه پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد! پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود و با ديدگان خود مى نگريستم كه ميراث مرا به غارت مى برند!آرى حاكميت خداوند در حكومت صالحان و خلفاء الله تبلور مى يابد، چه پيامبران، امامان و صالحان نمايندگان خدا در روى زمين اند. واقعا چقدر شقاوت پيشه و خسرالدنيا والاخره بودند خوارج كه با استناد به جمله اى متخذ از آيات روشنگر قرآن (لا حكم الا الله) به جنگ قرآن و امام حق كه قرآن ناطق و خليفه الهى در زمين و ستون آفرينش است برآمدند. آرى «به نام دين سر دين را شكستند».اما در رد منطق ارتجاعى خوارج كه ناشى از نهايت خشك مغزى و كور باطنى و گمراهى آنان بود با جمله اى موجز و معجزه آميز فرمود (كلمه الحق يراد بها الباطل) يعنى كلام حق را سپر و دستاويز هدف شوم خود و مقصد باطل و شيطانى اش نمودند و به اصطلاح سوراخ دعا را گم كردند!پس در پاسخ خود فروختگان داخلى و خارجى كه زمزمه شوم و فتنه انگيز جدايى دين از سياست را سر مى دهند از سر درد بايد گفت:سياست بى ديانت؟ مرگتان بادديانت بى سياست؟ مرگتان بادنفى سياست «ماكياوليسم» كه مى گويند هدف وسيله را توجيه مى كند.حركت سياسى امام على (ع) براساس ايمان و عقيده و آرمان است. خدامحورى و دين باورى و عدالتخواهى در جهان بينى سياسى امام حرف اول را مى زند و در پرده پرده كلامش سيلان دارد. در نگاه امام على (ع) كسانى كه برخلاف اراده خدا در نظام اجتماعى گام برمى دارند به نوعى شرك آلوده شده و شيطان را پيشرو و الگوى سياست خود ساخته اند. او در فرازى از خطبه هفتم چنين مى فرمايد:اتخذوا الشيطان لامرهم ملاكا و اتخذهم له اشراكا، فباض و فرخ فى صدورهم و دب درح فى حجورهم و... منحرفان، شيطان را معيار كار خود گرفتند و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دل هاى آنان تخم گذارد و جوجه هاى خود را در دامانشان پرورش داد. با چشمهاى آنان مى نگريست و با زبان هاى آنان سخن مى گفت پس با يارى آنها بر مركب گمراهى سوار شد و كردارهاى زشت درنظرشان زيبا جلوه داد مانند رفتار كسى كه نشان مى داد در حكومت شيطان شريك است و با زبان شيطان سخن باطل مى گويد. به روشنى روز مشخص است منطق باطل و منفعت جويانه مدعيان ماكياوليسم كه معتقدند براى نيل به اهداف غايى از هر راهى هر چند نامشروع و غيراصولى وارد و به هر وسيله اى متوسل شد با منطق الهى حضرت على (ع) كمترين سازگارى نداشته و به شدت طرد گرديده است.امام على (ع) منادى توفنده و پرچم دار بزرگ سياست هاى الهى كه مبناى آن كتاب و قوانين خدا و موازين قسط و عدل امت مى باشد و از اين صراط مستقيم و حد و مرز مشخصى خارج نمى شود.هنگامى كه به امام گفتند كه مردم به دنيا دل بسته اند معاويه با هدايا و پول هاى فراوان آنها را جذب مى كند شما هم از اموال عمومى بر اشراف عرب و بزرگان قريش ببخش و از تقسيم مساوى بيت المال دست بردار، تا بر تو گرايش پيدا كنند. برآشفت و در خطبه اى غرا و آتشين فرمود: آيا به من دستور مى دهيد براى پيروزى خود از جور ستم درباره امت اسلامى كه بر آنها ولايت دارم استفاده كنم به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مى كنند هرگز چنين كارى نخواهم كرد! اگر اين از خودم بود به گونه اى مساوى در ميان مردم تقسيم مى كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست! آگاه باشيد بخشيدن مال به آنها كه استحقاق ندارند زياده روى و اسراف است. ممكن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا برد اما در آخرت پست خواهد كرد در ميان مردم ممكن است گرامى اش بدارند اما در پيشگاه خدا خوار و ذليل است.آرى اين تفكر و تز عمده سياستمداران و سياست بازان حرفه اى با بينش عميق و ژرف بينى سياسى امام كمترين همسويى و همخوانى ندارد و به قول شاعر «تفاوت از زمين تا آسمان است». پست هاى كليدى سياسىاز منظر على (ع) پست هاى كليدى و حساس سياسى محل آزمايش مردان است. با قرار گرفتن در مناصب و مشاغل مهم سياسى گوهر ايمان انسان سخت در معرض امتحانات الهى قرار گرفته و محك مى خورد به قول شاعر:خوش بود گر محك تجربه آيد به ميانتا سيه روى شود هر كه در او غش باشداو در اين مضمون چه زيبا مى فرمايد: الولايات مضامير رجال فرمانروايى محل سابقه مردان است. روش تحليل رويداد سياسىدر جهان بينى سياسى امير مومنان (ع) براى تحليل وقايع و رويداد روش هاى بديع و بكر و حيرت زاى تجربى وجود دارد كه از هر جهت مايه اعجاب است. «حوادث اگر هم همانند يكديگر بودند آخرين را با آغازين مقايسه كنيد» سالى كه نكوست از بهارش پيداست. سياست اقتصادى امامسياست اقتصادى امام (ع) بر شالوده قسط و عدالت است. او قسط و عدالت را سبب بسط و گشايش امور مردم و مدينه فاضله كمالات انسانى مى داند. لذا پس از به دست گرفتن زمام امور مسلمين بلادرنگ در روز دوم خلافت در خطبه اى بليغ و رسا مى فرمايد:«به خدا سوگند بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلى آن بازگردانم. گرچه با آن ازدواج كرده يا كنيزانى خريده باشند زيرا در عدالت گشايش براى عموم است و آن كس كه عدالت بر او گران آيد تحمل ستم بر او سخت تر است.درباره جلوه هاى سياست در سپهر هميشه تابناك نهج البلاغه سخن بسيار است كه از بضاعت و اطلاع اين حقير بى مايه خارج است. فقط به رسم تيمن در اين مجال كوتاه به اين مختصر بسنده شد. به مصداق:آب دريا را اگر نتوان كشيدهم به قدر تشنگى بايد چشيد
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن