تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آدم دين‏دار چون مى‏انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏كند متواضع است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834315193




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاه، حق یا حكم؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نگاه، حق یا حكم؟
نگاه، حق یا حكم؟ نويسنده:حمد شروشمنبع:مجله پيام زن نگاه «حق شخص» است و یا «حكم شرع»؟قبلاً باید بدانیم «حق» و «حكم» دو مقوله متفاوت‏اند، و در این باره بحثهای دقیق و عمیقی در فقه صورت گرفته است. شهید اول در این باره می‏گوید: هر آنچه را انسان می‏تواند «اسقاط» كند، به عنوان حق او شناخته می‏شود، و هر چه كه تحت سلطه او قرار ندارد، حق او نیست. مثلاً «حرمت ربا» با «رضایت» قابل اسقاط نیست و چون حكم است، با فرض قبول آن، باز هم «حرمت» به قوت خود باقی است. همچنین «حفظ نفس» یك «حكم» است و «رضایت» انسان، موجب آن نمی‏شود كه «نابود كردن خود» مجاز باشد. «حرمت» زنا نیز حكمی است كه میل و توافق بر آن، در سقوط و تغییرش دخالتی ندارد.(1)این بیان كوتاه، به خوبی نشان می‏دهد كه تشخیص حق یا حكم، به چه تفاوتهای فاحش و مهمی می‏انجامد و خلط آنها نیز چه آثار زیانباری به دنبال دارد.این نكته نیز قابل توجه است كه فقها مواردی را نیز دارای «دو جنبه» دانسته‏اند. مثلاً در باره «سرقت» گفته‏اند، باز گرداندن اموال مسروقه به مالك، «از حقوق» اوست، ولی «قطع دست سارق» حكم شرعی و حق اللّه‏ است.در تفاوت این دو مقوله می‏توان گفت كه در «حقوق»، مصالح، جنبه «شخصی» دارد به این معنی كه هر كس نسبت به رعایت مصلحت، شخصا تصمیم می‏گیرد. مانند حق قصاص از قاتل، كه اولیای دم در آن صاحب اختیارند، ولی در «احكام»، مصالح جنبه «عمومی» دارد و افراد نمی‏توانند آن را بر هم زنند هر چند كه این مصالح نیز مربوط به خود آنهاست مثل حرمت خودكشی و یا ربا(2). و به تعبیر صحیح‏تر، در حكم، «رخصت» برای انجام یا ترك یك كار، جعل شده است، در حالی كه در حق «سلطه» و اختیارداری، اعتبار می‏شود.(3) البته تفكیك و جدا كردن مصادیق احكام و حقوق، با صعوبت و دشواری همراه است و در بسیاری مسایل، از این جهت اختلاف نظر وجود دارد.(4)در فقه اسلامی، به این موضوع نپرداخته‏اند كه «نگاه»، از «حق» شخص نیز بهره‏ای دارد و یا صرفا حكم شرع تلقی می‏شود، هر چند شواهدی در كلمات فقها دیده می‏شود كه نشان می‏دهد نگاه موضوع حكم شرعی است و آنچه در فقه بیان شده است، در زمره احكام قرار دارد. در عین حال مسأله از ابعاد گوناگون قابل بررسی است.به نظر می‏رسد با توجه به تنوعی كه در اقسام نگاه و احكام متفاوت آن وجود دارد، قضاوت كلی در باره نگاه كه «حق» یا «حكم» است، نمی‏توان كرد. برخی نگاهها از «احكام» الهی‏اند و با توجه به مصلحت كلی جامعه، جعل شده و رضایت اشخاص در آن‏ها تغییری پدید نمی‏آورد. مثلاً نگاه برای تلذّذ یا ریبه حرام است، و این حكم با رضایت شخصی كه مورد نظر قرار می‏گیرد ـ منظور الیه ـ تغییر نمی‏یابد.از سوی دیگر در مواردی كه ممكن است نگاه به عنوان یك «حق» شناخته شود كه خود دو گونه است: یكی نگاهی كه «حق ناظر» و نگاه‏كننده است از قبیل نگاه شوهر به همسر خود، كه چون «استمتاع» به حساب می‏آید، از حقوق شوهر است، و دیگری نگاهی كه «حق نگاه‏شونده» ـ منظور الیه ـ به حساب می‏آید كه مثال آن نگاه در دیگر موارد «مباح» می‏باشد. چرا كه این حق برای هر انسانی وجود دارد كه نسبت به «نگاه به خود» اظهارنظر كند، همچنان كه هر كس در باره «سخن در باره خود» می‏تواند اعلام كند كه از گفتن چه مطالبی در باره خود توسط دیگران راضی نیستم.از جمله ابهاماتی كه در بحثهای فقهی وجود دارد مربوط به همین نكته است كه برخی گفته‏اند:«كسی كه نگاه به شخصی می‏كند، «تصرف» و دخالتی در حوزه آن «شخص» مرتكب نمی‏شود. ناظر، فقط در چشم خود تصرف می‏كند و قوه بینایی خود را به كار می‏گیرد، از این‏رو به اذن و رضایت منظورالیه، برای نگاه كردن به او احتیاج نیست.»(5)بر اساس این دیدگاه، «نگاه مستقیم» به شخص (در موارد مباح)، «عكس گرفتن» از اشخاص، «فیلم‏برداری» از افراد و صحنه‏ها و نظایر آنها، و نیز «سخن گفتن» در باره كسان، همچنین «شنیدن» مطالبی در باره آنها، و یا ضبط صدای آنها، از حوزه اختیار آنان خارج است و مخالفت اشخاص تأثیری در ممنوع شدن این گونه كارها ندارد.قبول چنین نظریه‏ای دشوار است، زیرا همان گونه كه حضرت امام خمینی و فقهای دیگر فرموده‏اند: «سلطه هر شخص بر خود» از امور عقلایی، و پذیرفته شده است: «الناس مسلطون علی انفسهم».(6) از این‏رو هر چه كه در شعاع «خود» قرار گیرد، تحت سلطه انسان قرار دارد و موارد فوق از جمله «امور خود» است.آیا از منطق عقل و شرع بعید است اگر گفته شود: شخصی كه بر پوشش خود در برابر دیگران مقید است و راضی به نگاه دیگران ـ در محدوده مجاز ـ نیست، رعایت نظر او الزامی است و «حكم» شرع به جواز نظر ـ مثلاً به وجه و كفین ـ «حق» او را ساقط نمی‏سازد؟ فی المثل اگر نگاه به بدن محارم ـ به جز موضع خاص آنها ـ جایز باشد، آیا آنان نمی‏توانند علاوه بر آنكه بخشهایی از بدن خود را می‏پوشانند، دیگران را نیز از نگاه به خود منع كنند و در اثر منع آنها، نگاه به ایشان مجاز نباشد؟!در باب زنا نیز فقها بر جنبه «حكمِ» آن، تأكید بجایی كرده‏اند و به درستی نتیجه گرفته‏اند كه رضایت، حرمت را از بین نمی‏برد و قهرا با شهوت‏پرستی عده‏ای هوس‏باز، مصلحت عمومی جامعه را نمی‏توان نادیده گرفت، ولی این نكته را توضیح نداده‏اند كه چرا هیچ جنبه‏ای از «حق‏الناس» را در آن نمی‏پذیرند؟ و چرا در حق‏الناس به «ضرر مالی» توجه می‏شود، ولی از خسارت به «آبرو» كه به مراتب مهم‏تر و زیانبارتر است، سخنی به میان نمی‏آید؟ آیا زنا در شرایط «اكراهِ» دیگری، نباید مشمول سختگیری مقررات و احكام «حق‏الناس» قرار گیرد؟(7)سؤالی كه در اینجا، در باره نگاه، وجود دارد این است كه اگر «قابل اسقاط بودن» را از جمله مشخصات اساسی «حق» به شمار آوریم ـ برخلاف حكم، كه قابل اسقاط نیست ـ آیا اشخاص می‏توانند حق خود را در باره «نگاه دیگران» اسقاط كنند و در نتیجه نگاه به آنها مطلقا جایز باشد؟پاسخ آن است كه دو بعدی بودن موضوع، سبب آن می‏شود كه «اسقاط حق»، تغییری در «حكم» پدید نیاورد و همان گونه كه فقها در مورد سرقت تصریح كرده‏اند، بقا و دوام «حكم»، به بقا و دوام «حق» بستگی ندارد.پس وقتی كه ممنوع بودن نگاه را بر مبنای مصالح عمومی جامعه در نظر گرفته و بر تأثیر نگاه در آلوده شدن روانی افراد و بروز مفاسد اجتماعی تأكید می‏كنیم، بر جنبه «حكم بودن» آن توجه داریم، و هنگامی كه احترام منظورالیه را مبنای ممنوعیت نظر و نگاه به او قرار می‏دهیم، قهرا راه را برای طرح جنبه «حق» در نگاه باز می‏گذاریم.در روایات ما جنبه دوم نیز دیده می‏شود، مثلاً در مورد جواز نظر به زنان غیر مسلمان، تعبیر «احترام نداشتن» آنها به كار رفته است،(8) كه در فصل جداگانه‏ای آن را توضیح خواهیم داد. همچنین در باره جواز نگاه به زنان روستایی و بادیه‏نشین، این تحلیل وجود دارد كه:«منشأ جواز نظر به زنان بادیه‏نشین آن است كه آنان با رعایت نكردن حجاب و بی‏اعتنایی به نهی از بدحجابی، به دست خویش، احترام خود را هتك و ساقط كرده‏اند و جواز نگاه به آنان مانند جواز غیبت كسی است كه حرمتی برای خود قائل نیست و پرده حیا را دریده است.»(9)با توجه به این نكات كه در تعبیرات روایی و نیز زبان فقها مطرح شده است، می‏توان علاوه بر جنبه حكم، جنبه حق را نیز در مورد «نگاه» مطرح ساخت و مانند موارد مشابهی كه در فقه وجود دارد، «حق اللّه‏» و «حق الناس» را با هم توأم دید.البته در نگاه برای خواستگاری، آیت‏اللّه‏ حكیم، و به تبع آن، آیت‏اللّه‏ خوئی، و سپس برخی محققان، «حكم بودن» جواز نظر را مورد تأیید قرار داده و بر مبنای آن تحصیل اذن و رضایت را از زن لازم ندانسته‏اند، آنان به صراحت «حق زن» را برای نگاه دیگران به خویش، انكار كرده‏اند.(10) بدین مسأله مستقلاً خواهیم پرداخت.فلسفه محدودیت نگاهدر قوانین اسلامی، محدودیتهایی برای نگاه در نظر گرفته شده است. این محدودیتها به خصوص در نگاه به جنس مخالف بیشتر است و بویژه در نگاه مردان به زنان تشدید شده است. و در شرایطی كه با توجه به وضع نگاه كننده و نگاه‏شونده، زمینه تلذذ جنسی و یا انحراف اخلاقی وجود داشته باشد، به طور كلی ممنوع می‏باشد.این محدودیتها، دارای فلسفه‏های متنوع و كاملاً خردمندانه‏ای است كه عقل سلیم و فطرت پاك، بدان رهنمون است. اهم این حكمتها، «آرامش روانی»، «حرمت انسانی» و «امنیت اجتماعی» است كه به توضیح هر یك می‏پردازیم.1ـ آرامش روانیتوجه به «پیوند دیده و دل»، در ادبیات، سابقه‏ای كهن دارد و در اشعار و ضرب‏المثلها رایج است كه:ـ از «دل» برود هر آنكه از «دیده» برفت.ـ اگر «دیده» نبیند، «دل» نخواهد.ـ كه هر چه «دیده» بیند «دل» كند یاد.ـ هر چه كه «دیده» دید «دل» می‏خواهد.ـ ز انتظارم «دیده» و «دل» به رهست.ـ تا «دل» از آنِ تو شد، «دیده» فرو دوختیم.ـ اگر چشمان نكردی دیده بونیچه دونه «دل» كه خوبان در كجا بی.این تعبیرات و تأكیدات همه گویای آن است كه «دل» در گروی «نگاه» است، و نگاه، دل را به دنبال خود می‏كشد، وقتی كه نگاه «حریم» میان زن و مرد را می‏شكند، دریچه‏ای از هیجان و التهاب را به روی خود باز می‏كند و هرچه نگاه ادامه می‏یابد، عطش غرایز سیری‏ناپذیرتر می‏گردد.خطر نگاه را آنگاه می‏توان به خوبی تشخیص داد كه به قدرت غریزه جنسی در انسان توجه شود. «نگاه»، نیروی خفته شهوت را در موقعیتی خطرناك به تكاپو وامی‏دارد و غریزه‏ای كه در «سركشی»، «بی‏دلیل» است، به «چموشی» می‏اندازد.استاد مطهری كه در كمالات معنوی و مراحل عالی تقوی، انسانی بسیار وارسته و خودساخته بود، سخنی سنگین و عمیق دارد:«به نیروی تقوا و ایمان در مقابل موجبات همه گناه‏ها می‏توان تكیه كرد مگر در مورد گناهان مربوط به غریزه جنسی، اسلام هرگز نیروی تقوا و ایمان را با اینكه قوی‏ترین نیروهای اخلاقی است یك ضامن كافی در برابر تحریكات و وسائس این غریزه ندانسته است، چقدر عالی و لطیف سروده حافظ:قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروشكه در این خیل، حصاری به سواری گیرندآری، در خیل خوبان، سواری برای فتح حصاری از تقوا كافی است.»(11)برخی دانشمندان دور از اخلاق، گمان برده‏اند كه رفع محدودیتها و آزاد گذاردن شهوات به «آرامش» می‏انجامد و روان انسان را سیری می‏بخشد.(12) راسل می‏گوید: اگر عكسهای مستهجن مجاز و كارت‏پستال‏های منافی عفت آزاد گردد، پس از گذشت مدتی استقبال، مردم از آن خسته می‏شوند و دیگر كسی به آنها نگاه نخواهد كرد.(13)در حالی كه برداشتن مرزها و درهم شكستن قیود، طبیعت آدمی را هرزه و بی‏بند و بار می‏سازد و میل به «تنوع» را افزایش می‏دهد. درست است كه با دیدن «یك عكس»، میل به دیدن آن كاهش می‏یابد، ولی میل به دیدن عكسهای دیگر، مضاعف می‏شود، پس از آنكه تأثیر «عكس» كاهش یافت، این عطش انسان را به هرزگیهای دیگر سوق می‏دهد. تقاضا برای بی‏بند و باری، خستگی‏ناپذیر است و هیچ گاه انسان را آرام نمی‏گذارد.تمایلات شهوانی، از نوع تمایل به خواب یا خوراك نیست كه «ظرفیت محدودی» داشته باشد و «اشباع» شود و سپس به «انزجار» بیانجامد. بلكه از نوع تمایل به ثروت و مقام است كه حدی برای خود نمی‏شناسد. از نظر «جسمی» سیری‏ناپذیر و محدود است، ولی از نظر «روانی» با تنوع‏طلبی و عطش دائمی همراه است.ویژگی اساسی «هوس» آن است كه در آن «حرص و آز» موج می‏زند، از یكی سیر می‏شود و به دیگری روی می‏آورد، در عین حال كه ده‏ها نفر را در اختیار دارد، متوجه دیگران است و حاضر به چشم‏پوشی از بیگانه نیست. هوس، «هرزه» صفت است، ارضا شدنی نیست، همچون جهنم است كه هرچه را ببلعد، باز هم می‏گوید: هَلْ مِنْ مَزیدٍ.كسی كه می‏خواهد با نظربازی و چشم‏چرانی آرامش كسب كند، همچون نابخردی است كه بخواهد آتش را با هیزم، سیر و خاموش سازد.مراد هر كه براری مطیع امر تو گشتخلاف نفس كه فرمان دهد چو یافت مرادراه كنترل و آرامش، علاوه بر «ارضاء غریزه» از مسیر صحیح و در حد نیاز طبیعی، «جلوگیری از تهییج و تحریك» است.چشم دوختن به صحنه‏های تحریك‏كننده و نظر انداختن به آنچه كه تهییج را به دنبال دارد، غریزه جنسی را «هار» می‏كند و در آن صورت مهار كردن آن سخت دشوار است. تدبیر اسلام برای رام كردن این غریزه، علاوه بر «رعایت پوشش» مناسب، پرهیز از «نگاه»های مسموم است كه زنان و مردان بدان موظف شده‏اند.از امام صادق(ع) نقل شده است كه حضرت عیسی به اصحاب خود فرمود:«از نگاه حذر كنید كه آن تخم شهوت را در دل می‏كارد و برای فتنه صاحبش كافی است.»(14)و حضرت رضا(ع) فلسفه حرمت نگاه به زنان را چنین بیان می‏كند:«این كار مردان را تهییج می‏كند و در اثر آن به فساد روی می‏آورند.»(15)دل برود، چشم چو مایل می‏بوددست نظر رشته‏كش دل بودآنان كه با «چشم هرز»، باز هم ادعای «دل پاك» دارند، سخنانشان به شوخی شبیه‏تر است و باید ایشان را در انكار واقعیت، در زمره سوفسطائیان شمرد.2ـ حرمت انسانیهمان گونه كه حجاب و پوشش، نوعی «حریم» بین زن و مرد ایجاد می‏كند، پرهیز از هرزگی در نگاه و دوری از چشم‏چرانی نیز، «حریمی دیگر» در روابط این دو جنس به وجود می‏آورد. با این حریم «منظورالیه» در هاله‏ای از «حرمت» قرار می‏گیرد.پیام هر نگاه آلوده آن است كه به طرف مقابل به عنوان «ابزار»ی برای كامروایی توجه دارم و به او نه از زاویه یك انسان با كمالات والا و ارزشهای متعالی، بلكه از زاویه برآوردن نیازهای شهوانی خویش می‏نگرم. چنین نگاهی، انسان ـ منظورالیه ـ را از «شخصیت مستقل» به «شخصِ برای من» تنزل می‏دهد و در حقیقت، در ذات خود، با نوعی تحقیر همراه است.اساسا «نگاه‏ها» پیام دارند و «چشم»ها مانند زبان، سخن می‏گویند و گویایند. گاه چشم از «نفرت و خشم» سخن می‏گوید، گاه نگاه «بغض» و كینه را بیرون می‏ریزد، گاه از «محبت» و صمیمیت خبر می‏دهد، گاه حكایت از «طمع» دارد و گاه ...وقتی كه دیده از زن مسلمان فرو خوابانده می‏شود و چشم با خیرگی به او نمی‏نگرد و در مقام ورانداز كردن وی برنمی‏آید ـ غضّ بصر ـ احترام به او را اثبات می‏كند. بخصوص كه زنان عفیف مسلمان با رعایت «حجاب»، بر این «حرمت نهادن» تأكید می‏ورزند و با پوشش خود نشان می‏دهند كه نگاه مردان را به خویش نمی‏پسندند و با آن مخالفند.تعبیر «حرمت نگاه داشتن زنان» با ادب چشم‏پوشی، از روایتی از رسول خدا استفاده می‏شود.(16)حجاب و نگاه هر دو ریشه در احترام زن دارد و اسلام با متانت و وقارِ زن، خواسته است كه او در معرض نمایش قرار نگیرد و حرمت وی حفظ گردد، مردان نیز باید با «غضّ بصر» این احترام را جدی بگیرند.3ـ امنیت اجتماعیموضوع ضرورت امنیت برای زنان، از اجزاء تفكیك‏ناپذیر یك جامعه سالم است و بدون شك پوشش و نگاه حریم اطمینان‏بخشی برای تأمین این نیاز اساسی تلقی می‏شود. متأسفانه در دنیای كنونی كه به این كمربند حفاظتی و امنیتی بهای لازم داده نمی‏شود، امنیت زنان بیش از گذشته در معرض خطر قرار گرفته و حضور اجتماعی زنان، مشكل را مضاعف كرده است و آیا از محیطی كه جولانگاه شهوت است می‏تواند انتظار امنیت ناموس داشت؟ و آیا به چشمان حریص می‏توان اعتماد كرد؟قرآن به روشنی و وضوح نشان می‏دهد كه زنانی كه از پوشش مناسب و از متانت و وقار بیشتر برخوردارند، كمتر در معرض مزاحمت افراد سبك‏سر قرار می‏گیرند.(17)قرائت دوبارهدر بیانات دینی علاوه بر آنكه مرزهای نگاه حرام ترسیم شده است، عوارض و پی‏آمدهای منفی نگاه آلوده و لجام‏گسیخته نیز تبیین گردیده است. قرآن كریم، با تعبیر كوتاهی «ذلك ازكی لهم»(18)، مهار كردن دیده را موجب «پاكیزگی» دانسته است و سپس با جمله: «خداوند به آنچه انجام می‏دهند خبیر است» ـ ان اللّه‏ خبیر بما یصنعون ـ انسانها را به كنترل بیشتر چشم و مراقبت كامل‏تر فراخوانده است،(19) تا همگان با توجه به بصیرت حق در هر حال و در هر جا، او را شاهد بصر خود دانسته و نیم‏نگاه یا گوشه چشمی را از او پنهان پندارند، چرا كه خداوند حتی بر اسرار، اغراض و حتی خطورات قلبی و اندیشه‏های پراكنده ذهنی نگاه‏كننده هم آگاه است.در برخی از روایات از نگاه به نامحرم به «تیر زهرآلود ابلیس» یاد شده است:«النظر الی محاسن المرأة سهم مسموم من سهام ابلیس»؛(20)نگاه به زیباییهای زنان، تیری زهرآلود از تیرهای شیطان است.آیت‏اللّه‏ خوئی در توضیح این تشبیه كه «نگاه»، «تیر شیطان» تلقی شده است، می‏گوید:هر تیری، «تیرانداز»ی دارد و «هدفی»، و تیرانداز با تیر خود هدف را نشانه می‏گیرد. در این گونه روایات آمده است كه فرد نگاه‏كننده، تیری را كه ابزار هدف‏گیری شیطان است به كار می‏گیرد هدف او آن است كه اشخاص را با نگاه آلوده به ارتباط نامشروع جنسی وادار سازد.(21)برخی محققان دیگر، این روایات را چنین تفسیر كرده‏اند:شخصی كه به نگاه ممنوع مبادرت می‏ورزد و به مواردی كه نباید نگاه كند، چشم می‏دوزد، مورد تیر شیطان قرار گرفته است و شیطان با تیر مسموم خود او را شكار نموده و صید كرده است. پس ابلیس با تور نگاه و به وسیله تشویق به چشم‏چرانی، افراد را به دام خود می‏اندازد و در چنگال خویش گرفتار می‏سازد. نگاه حرام، تیری است كه از شیطان به قلب انسان اصابت می‏كند.افراد لاابالی، معمولاً نگاه را «عملی ساده در یك یا چند لحظه» تلقی می‏كنند و به آثار زیانباری كه پس از آن می‏تواند بروز كند، اعتنایی ندارند. آنان نمی‏خواهند باور كنند كه نگاه «قدم اول» است. آن هم قدمی كه یك باره زیر پای انسان را سست می‏كند و قدرت تصمیم‏گیری در باره مراحل بعدی را از انسان سلب می‏كند. چرا كه برای نگاه كردن، چشم در اختیار ماست و اراده بر آن مسلط است، ولی پس از نگاه «اراده» مغلوب و محكوم هوی و هوس قرار می‏گیرد. و به فرموده امام صادق(ع): چه بسا یك نگاه كه حسرت طولانی به دنبال دارد:«كم من نظرة اورثت حسرة طویلة.»(22)گاه از یك نگاه، خانواده‏ای متلاشی می‏گردد،گاه از یك نگاه، آتش فتنه‏ای مشتعل می‏شود،گاه از یك نگاه، حیثیت و آبرویی برباد می‏رود،گاه از یك نگاه، انسان پاك در منجلاب فساد سقوط می‏كند،و ...آیا نباید نگاه‏های خود را جدی بگیریم و با قدرت تقوی آن را كنترل كنیم؟ادامه دارد.پی نوشت ها1 ـ شهید اول، القواعد و الفوائد، قاعده 198.2 ـ ر.ك. سیدعبدالكریم موسوی اردبیلی، كتاب القضاء، ص360.3 ـ سیدمحمدكاظم یزدی، حاشیه مكاسب، ج1، ص120.4 ـ همان، ص121.5 ـ علی پناه اشتهاردی، مدارك العروة، ج29، ص92.6 ـ امام خمینی، كتاب البیع، ج1، ص23.7 ـ فقها حق اللّه‏ را مشمول «تخفیف» می‏دانند، بر خلاف حق الناس، ر.ك. به محقق حلی، شرایع‏الاسلام، ج4، ص86 و جواهرالكلام، ج40، ص223.8 ـ الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص149.9 ـ محمدتقی خوئی، مبانی عروة الوثقی، كتاب النكاح (تقریرات آیت‏اللّه‏ خوئی)، ج1، ص41.10 ـ سیدمحسن حكیم، مستمسك العروة الوثقی، ج14، ص16، تقریرات آیت‏اللّه‏ خوئی، ص28.11 ـ شهید مطهری، مسأله حجاب، ص196.12 ـ برتراند راسل، زناشویی و اخلاق، ترجمه ابراهیم یونسی، ص112.13 ـ برتراند راسل، جهانی كه من می‏شناسم، ص70.14 ـ حرانی، تحف‏العقول، ص305.15 ـ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص97.16 ـ الحرالعاملی، وسائل‏الشیعه، ج14، ص149.17 ـ سوره احزاب، آیه 59: ذلك ادنی ان یعرفن فلا یؤذین.18 ـ سوره نور، آیه 29.19 ـ محمدحسین طباطبایی، تفسیرالمیزان، ج15، ص111.20 ـ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج14، ص124.21 ـ محمدتقی خوئی، مبانی عروة‏الوثقی (تقریرات آیت‏اللّه‏ خوئی)، ص64.22 ـ الحرالعاملی، وسائل‏الشیعه، ج14، ص138.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 456]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن