تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834315193
نگاه، حق یا حكم؟
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نگاه، حق یا حكم؟ نويسنده:حمد شروشمنبع:مجله پيام زن نگاه «حق شخص» است و یا «حكم شرع»؟قبلاً باید بدانیم «حق» و «حكم» دو مقوله متفاوتاند، و در این باره بحثهای دقیق و عمیقی در فقه صورت گرفته است. شهید اول در این باره میگوید: هر آنچه را انسان میتواند «اسقاط» كند، به عنوان حق او شناخته میشود، و هر چه كه تحت سلطه او قرار ندارد، حق او نیست. مثلاً «حرمت ربا» با «رضایت» قابل اسقاط نیست و چون حكم است، با فرض قبول آن، باز هم «حرمت» به قوت خود باقی است. همچنین «حفظ نفس» یك «حكم» است و «رضایت» انسان، موجب آن نمیشود كه «نابود كردن خود» مجاز باشد. «حرمت» زنا نیز حكمی است كه میل و توافق بر آن، در سقوط و تغییرش دخالتی ندارد.(1)این بیان كوتاه، به خوبی نشان میدهد كه تشخیص حق یا حكم، به چه تفاوتهای فاحش و مهمی میانجامد و خلط آنها نیز چه آثار زیانباری به دنبال دارد.این نكته نیز قابل توجه است كه فقها مواردی را نیز دارای «دو جنبه» دانستهاند. مثلاً در باره «سرقت» گفتهاند، باز گرداندن اموال مسروقه به مالك، «از حقوق» اوست، ولی «قطع دست سارق» حكم شرعی و حق اللّه است.در تفاوت این دو مقوله میتوان گفت كه در «حقوق»، مصالح، جنبه «شخصی» دارد به این معنی كه هر كس نسبت به رعایت مصلحت، شخصا تصمیم میگیرد. مانند حق قصاص از قاتل، كه اولیای دم در آن صاحب اختیارند، ولی در «احكام»، مصالح جنبه «عمومی» دارد و افراد نمیتوانند آن را بر هم زنند هر چند كه این مصالح نیز مربوط به خود آنهاست مثل حرمت خودكشی و یا ربا(2). و به تعبیر صحیحتر، در حكم، «رخصت» برای انجام یا ترك یك كار، جعل شده است، در حالی كه در حق «سلطه» و اختیارداری، اعتبار میشود.(3) البته تفكیك و جدا كردن مصادیق احكام و حقوق، با صعوبت و دشواری همراه است و در بسیاری مسایل، از این جهت اختلاف نظر وجود دارد.(4)در فقه اسلامی، به این موضوع نپرداختهاند كه «نگاه»، از «حق» شخص نیز بهرهای دارد و یا صرفا حكم شرع تلقی میشود، هر چند شواهدی در كلمات فقها دیده میشود كه نشان میدهد نگاه موضوع حكم شرعی است و آنچه در فقه بیان شده است، در زمره احكام قرار دارد. در عین حال مسأله از ابعاد گوناگون قابل بررسی است.به نظر میرسد با توجه به تنوعی كه در اقسام نگاه و احكام متفاوت آن وجود دارد، قضاوت كلی در باره نگاه كه «حق» یا «حكم» است، نمیتوان كرد. برخی نگاهها از «احكام» الهیاند و با توجه به مصلحت كلی جامعه، جعل شده و رضایت اشخاص در آنها تغییری پدید نمیآورد. مثلاً نگاه برای تلذّذ یا ریبه حرام است، و این حكم با رضایت شخصی كه مورد نظر قرار میگیرد ـ منظور الیه ـ تغییر نمییابد.از سوی دیگر در مواردی كه ممكن است نگاه به عنوان یك «حق» شناخته شود كه خود دو گونه است: یكی نگاهی كه «حق ناظر» و نگاهكننده است از قبیل نگاه شوهر به همسر خود، كه چون «استمتاع» به حساب میآید، از حقوق شوهر است، و دیگری نگاهی كه «حق نگاهشونده» ـ منظور الیه ـ به حساب میآید كه مثال آن نگاه در دیگر موارد «مباح» میباشد. چرا كه این حق برای هر انسانی وجود دارد كه نسبت به «نگاه به خود» اظهارنظر كند، همچنان كه هر كس در باره «سخن در باره خود» میتواند اعلام كند كه از گفتن چه مطالبی در باره خود توسط دیگران راضی نیستم.از جمله ابهاماتی كه در بحثهای فقهی وجود دارد مربوط به همین نكته است كه برخی گفتهاند:«كسی كه نگاه به شخصی میكند، «تصرف» و دخالتی در حوزه آن «شخص» مرتكب نمیشود. ناظر، فقط در چشم خود تصرف میكند و قوه بینایی خود را به كار میگیرد، از اینرو به اذن و رضایت منظورالیه، برای نگاه كردن به او احتیاج نیست.»(5)بر اساس این دیدگاه، «نگاه مستقیم» به شخص (در موارد مباح)، «عكس گرفتن» از اشخاص، «فیلمبرداری» از افراد و صحنهها و نظایر آنها، و نیز «سخن گفتن» در باره كسان، همچنین «شنیدن» مطالبی در باره آنها، و یا ضبط صدای آنها، از حوزه اختیار آنان خارج است و مخالفت اشخاص تأثیری در ممنوع شدن این گونه كارها ندارد.قبول چنین نظریهای دشوار است، زیرا همان گونه كه حضرت امام خمینی و فقهای دیگر فرمودهاند: «سلطه هر شخص بر خود» از امور عقلایی، و پذیرفته شده است: «الناس مسلطون علی انفسهم».(6) از اینرو هر چه كه در شعاع «خود» قرار گیرد، تحت سلطه انسان قرار دارد و موارد فوق از جمله «امور خود» است.آیا از منطق عقل و شرع بعید است اگر گفته شود: شخصی كه بر پوشش خود در برابر دیگران مقید است و راضی به نگاه دیگران ـ در محدوده مجاز ـ نیست، رعایت نظر او الزامی است و «حكم» شرع به جواز نظر ـ مثلاً به وجه و كفین ـ «حق» او را ساقط نمیسازد؟ فی المثل اگر نگاه به بدن محارم ـ به جز موضع خاص آنها ـ جایز باشد، آیا آنان نمیتوانند علاوه بر آنكه بخشهایی از بدن خود را میپوشانند، دیگران را نیز از نگاه به خود منع كنند و در اثر منع آنها، نگاه به ایشان مجاز نباشد؟!در باب زنا نیز فقها بر جنبه «حكمِ» آن، تأكید بجایی كردهاند و به درستی نتیجه گرفتهاند كه رضایت، حرمت را از بین نمیبرد و قهرا با شهوتپرستی عدهای هوسباز، مصلحت عمومی جامعه را نمیتوان نادیده گرفت، ولی این نكته را توضیح ندادهاند كه چرا هیچ جنبهای از «حقالناس» را در آن نمیپذیرند؟ و چرا در حقالناس به «ضرر مالی» توجه میشود، ولی از خسارت به «آبرو» كه به مراتب مهمتر و زیانبارتر است، سخنی به میان نمیآید؟ آیا زنا در شرایط «اكراهِ» دیگری، نباید مشمول سختگیری مقررات و احكام «حقالناس» قرار گیرد؟(7)سؤالی كه در اینجا، در باره نگاه، وجود دارد این است كه اگر «قابل اسقاط بودن» را از جمله مشخصات اساسی «حق» به شمار آوریم ـ برخلاف حكم، كه قابل اسقاط نیست ـ آیا اشخاص میتوانند حق خود را در باره «نگاه دیگران» اسقاط كنند و در نتیجه نگاه به آنها مطلقا جایز باشد؟پاسخ آن است كه دو بعدی بودن موضوع، سبب آن میشود كه «اسقاط حق»، تغییری در «حكم» پدید نیاورد و همان گونه كه فقها در مورد سرقت تصریح كردهاند، بقا و دوام «حكم»، به بقا و دوام «حق» بستگی ندارد.پس وقتی كه ممنوع بودن نگاه را بر مبنای مصالح عمومی جامعه در نظر گرفته و بر تأثیر نگاه در آلوده شدن روانی افراد و بروز مفاسد اجتماعی تأكید میكنیم، بر جنبه «حكم بودن» آن توجه داریم، و هنگامی كه احترام منظورالیه را مبنای ممنوعیت نظر و نگاه به او قرار میدهیم، قهرا راه را برای طرح جنبه «حق» در نگاه باز میگذاریم.در روایات ما جنبه دوم نیز دیده میشود، مثلاً در مورد جواز نظر به زنان غیر مسلمان، تعبیر «احترام نداشتن» آنها به كار رفته است،(8) كه در فصل جداگانهای آن را توضیح خواهیم داد. همچنین در باره جواز نگاه به زنان روستایی و بادیهنشین، این تحلیل وجود دارد كه:«منشأ جواز نظر به زنان بادیهنشین آن است كه آنان با رعایت نكردن حجاب و بیاعتنایی به نهی از بدحجابی، به دست خویش، احترام خود را هتك و ساقط كردهاند و جواز نگاه به آنان مانند جواز غیبت كسی است كه حرمتی برای خود قائل نیست و پرده حیا را دریده است.»(9)با توجه به این نكات كه در تعبیرات روایی و نیز زبان فقها مطرح شده است، میتوان علاوه بر جنبه حكم، جنبه حق را نیز در مورد «نگاه» مطرح ساخت و مانند موارد مشابهی كه در فقه وجود دارد، «حق اللّه» و «حق الناس» را با هم توأم دید.البته در نگاه برای خواستگاری، آیتاللّه حكیم، و به تبع آن، آیتاللّه خوئی، و سپس برخی محققان، «حكم بودن» جواز نظر را مورد تأیید قرار داده و بر مبنای آن تحصیل اذن و رضایت را از زن لازم ندانستهاند، آنان به صراحت «حق زن» را برای نگاه دیگران به خویش، انكار كردهاند.(10) بدین مسأله مستقلاً خواهیم پرداخت.فلسفه محدودیت نگاهدر قوانین اسلامی، محدودیتهایی برای نگاه در نظر گرفته شده است. این محدودیتها به خصوص در نگاه به جنس مخالف بیشتر است و بویژه در نگاه مردان به زنان تشدید شده است. و در شرایطی كه با توجه به وضع نگاه كننده و نگاهشونده، زمینه تلذذ جنسی و یا انحراف اخلاقی وجود داشته باشد، به طور كلی ممنوع میباشد.این محدودیتها، دارای فلسفههای متنوع و كاملاً خردمندانهای است كه عقل سلیم و فطرت پاك، بدان رهنمون است. اهم این حكمتها، «آرامش روانی»، «حرمت انسانی» و «امنیت اجتماعی» است كه به توضیح هر یك میپردازیم.1ـ آرامش روانیتوجه به «پیوند دیده و دل»، در ادبیات، سابقهای كهن دارد و در اشعار و ضربالمثلها رایج است كه:ـ از «دل» برود هر آنكه از «دیده» برفت.ـ اگر «دیده» نبیند، «دل» نخواهد.ـ كه هر چه «دیده» بیند «دل» كند یاد.ـ هر چه كه «دیده» دید «دل» میخواهد.ـ ز انتظارم «دیده» و «دل» به رهست.ـ تا «دل» از آنِ تو شد، «دیده» فرو دوختیم.ـ اگر چشمان نكردی دیده بونیچه دونه «دل» كه خوبان در كجا بی.این تعبیرات و تأكیدات همه گویای آن است كه «دل» در گروی «نگاه» است، و نگاه، دل را به دنبال خود میكشد، وقتی كه نگاه «حریم» میان زن و مرد را میشكند، دریچهای از هیجان و التهاب را به روی خود باز میكند و هرچه نگاه ادامه مییابد، عطش غرایز سیریناپذیرتر میگردد.خطر نگاه را آنگاه میتوان به خوبی تشخیص داد كه به قدرت غریزه جنسی در انسان توجه شود. «نگاه»، نیروی خفته شهوت را در موقعیتی خطرناك به تكاپو وامیدارد و غریزهای كه در «سركشی»، «بیدلیل» است، به «چموشی» میاندازد.استاد مطهری كه در كمالات معنوی و مراحل عالی تقوی، انسانی بسیار وارسته و خودساخته بود، سخنی سنگین و عمیق دارد:«به نیروی تقوا و ایمان در مقابل موجبات همه گناهها میتوان تكیه كرد مگر در مورد گناهان مربوط به غریزه جنسی، اسلام هرگز نیروی تقوا و ایمان را با اینكه قویترین نیروهای اخلاقی است یك ضامن كافی در برابر تحریكات و وسائس این غریزه ندانسته است، چقدر عالی و لطیف سروده حافظ:قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروشكه در این خیل، حصاری به سواری گیرندآری، در خیل خوبان، سواری برای فتح حصاری از تقوا كافی است.»(11)برخی دانشمندان دور از اخلاق، گمان بردهاند كه رفع محدودیتها و آزاد گذاردن شهوات به «آرامش» میانجامد و روان انسان را سیری میبخشد.(12) راسل میگوید: اگر عكسهای مستهجن مجاز و كارتپستالهای منافی عفت آزاد گردد، پس از گذشت مدتی استقبال، مردم از آن خسته میشوند و دیگر كسی به آنها نگاه نخواهد كرد.(13)در حالی كه برداشتن مرزها و درهم شكستن قیود، طبیعت آدمی را هرزه و بیبند و بار میسازد و میل به «تنوع» را افزایش میدهد. درست است كه با دیدن «یك عكس»، میل به دیدن آن كاهش مییابد، ولی میل به دیدن عكسهای دیگر، مضاعف میشود، پس از آنكه تأثیر «عكس» كاهش یافت، این عطش انسان را به هرزگیهای دیگر سوق میدهد. تقاضا برای بیبند و باری، خستگیناپذیر است و هیچ گاه انسان را آرام نمیگذارد.تمایلات شهوانی، از نوع تمایل به خواب یا خوراك نیست كه «ظرفیت محدودی» داشته باشد و «اشباع» شود و سپس به «انزجار» بیانجامد. بلكه از نوع تمایل به ثروت و مقام است كه حدی برای خود نمیشناسد. از نظر «جسمی» سیریناپذیر و محدود است، ولی از نظر «روانی» با تنوعطلبی و عطش دائمی همراه است.ویژگی اساسی «هوس» آن است كه در آن «حرص و آز» موج میزند، از یكی سیر میشود و به دیگری روی میآورد، در عین حال كه دهها نفر را در اختیار دارد، متوجه دیگران است و حاضر به چشمپوشی از بیگانه نیست. هوس، «هرزه» صفت است، ارضا شدنی نیست، همچون جهنم است كه هرچه را ببلعد، باز هم میگوید: هَلْ مِنْ مَزیدٍ.كسی كه میخواهد با نظربازی و چشمچرانی آرامش كسب كند، همچون نابخردی است كه بخواهد آتش را با هیزم، سیر و خاموش سازد.مراد هر كه براری مطیع امر تو گشتخلاف نفس كه فرمان دهد چو یافت مرادراه كنترل و آرامش، علاوه بر «ارضاء غریزه» از مسیر صحیح و در حد نیاز طبیعی، «جلوگیری از تهییج و تحریك» است.چشم دوختن به صحنههای تحریككننده و نظر انداختن به آنچه كه تهییج را به دنبال دارد، غریزه جنسی را «هار» میكند و در آن صورت مهار كردن آن سخت دشوار است. تدبیر اسلام برای رام كردن این غریزه، علاوه بر «رعایت پوشش» مناسب، پرهیز از «نگاه»های مسموم است كه زنان و مردان بدان موظف شدهاند.از امام صادق(ع) نقل شده است كه حضرت عیسی به اصحاب خود فرمود:«از نگاه حذر كنید كه آن تخم شهوت را در دل میكارد و برای فتنه صاحبش كافی است.»(14)و حضرت رضا(ع) فلسفه حرمت نگاه به زنان را چنین بیان میكند:«این كار مردان را تهییج میكند و در اثر آن به فساد روی میآورند.»(15)دل برود، چشم چو مایل میبوددست نظر رشتهكش دل بودآنان كه با «چشم هرز»، باز هم ادعای «دل پاك» دارند، سخنانشان به شوخی شبیهتر است و باید ایشان را در انكار واقعیت، در زمره سوفسطائیان شمرد.2ـ حرمت انسانیهمان گونه كه حجاب و پوشش، نوعی «حریم» بین زن و مرد ایجاد میكند، پرهیز از هرزگی در نگاه و دوری از چشمچرانی نیز، «حریمی دیگر» در روابط این دو جنس به وجود میآورد. با این حریم «منظورالیه» در هالهای از «حرمت» قرار میگیرد.پیام هر نگاه آلوده آن است كه به طرف مقابل به عنوان «ابزار»ی برای كامروایی توجه دارم و به او نه از زاویه یك انسان با كمالات والا و ارزشهای متعالی، بلكه از زاویه برآوردن نیازهای شهوانی خویش مینگرم. چنین نگاهی، انسان ـ منظورالیه ـ را از «شخصیت مستقل» به «شخصِ برای من» تنزل میدهد و در حقیقت، در ذات خود، با نوعی تحقیر همراه است.اساسا «نگاهها» پیام دارند و «چشم»ها مانند زبان، سخن میگویند و گویایند. گاه چشم از «نفرت و خشم» سخن میگوید، گاه نگاه «بغض» و كینه را بیرون میریزد، گاه از «محبت» و صمیمیت خبر میدهد، گاه حكایت از «طمع» دارد و گاه ...وقتی كه دیده از زن مسلمان فرو خوابانده میشود و چشم با خیرگی به او نمینگرد و در مقام ورانداز كردن وی برنمیآید ـ غضّ بصر ـ احترام به او را اثبات میكند. بخصوص كه زنان عفیف مسلمان با رعایت «حجاب»، بر این «حرمت نهادن» تأكید میورزند و با پوشش خود نشان میدهند كه نگاه مردان را به خویش نمیپسندند و با آن مخالفند.تعبیر «حرمت نگاه داشتن زنان» با ادب چشمپوشی، از روایتی از رسول خدا استفاده میشود.(16)حجاب و نگاه هر دو ریشه در احترام زن دارد و اسلام با متانت و وقارِ زن، خواسته است كه او در معرض نمایش قرار نگیرد و حرمت وی حفظ گردد، مردان نیز باید با «غضّ بصر» این احترام را جدی بگیرند.3ـ امنیت اجتماعیموضوع ضرورت امنیت برای زنان، از اجزاء تفكیكناپذیر یك جامعه سالم است و بدون شك پوشش و نگاه حریم اطمینانبخشی برای تأمین این نیاز اساسی تلقی میشود. متأسفانه در دنیای كنونی كه به این كمربند حفاظتی و امنیتی بهای لازم داده نمیشود، امنیت زنان بیش از گذشته در معرض خطر قرار گرفته و حضور اجتماعی زنان، مشكل را مضاعف كرده است و آیا از محیطی كه جولانگاه شهوت است میتواند انتظار امنیت ناموس داشت؟ و آیا به چشمان حریص میتوان اعتماد كرد؟قرآن به روشنی و وضوح نشان میدهد كه زنانی كه از پوشش مناسب و از متانت و وقار بیشتر برخوردارند، كمتر در معرض مزاحمت افراد سبكسر قرار میگیرند.(17)قرائت دوبارهدر بیانات دینی علاوه بر آنكه مرزهای نگاه حرام ترسیم شده است، عوارض و پیآمدهای منفی نگاه آلوده و لجامگسیخته نیز تبیین گردیده است. قرآن كریم، با تعبیر كوتاهی «ذلك ازكی لهم»(18)، مهار كردن دیده را موجب «پاكیزگی» دانسته است و سپس با جمله: «خداوند به آنچه انجام میدهند خبیر است» ـ ان اللّه خبیر بما یصنعون ـ انسانها را به كنترل بیشتر چشم و مراقبت كاملتر فراخوانده است،(19) تا همگان با توجه به بصیرت حق در هر حال و در هر جا، او را شاهد بصر خود دانسته و نیمنگاه یا گوشه چشمی را از او پنهان پندارند، چرا كه خداوند حتی بر اسرار، اغراض و حتی خطورات قلبی و اندیشههای پراكنده ذهنی نگاهكننده هم آگاه است.در برخی از روایات از نگاه به نامحرم به «تیر زهرآلود ابلیس» یاد شده است:«النظر الی محاسن المرأة سهم مسموم من سهام ابلیس»؛(20)نگاه به زیباییهای زنان، تیری زهرآلود از تیرهای شیطان است.آیتاللّه خوئی در توضیح این تشبیه كه «نگاه»، «تیر شیطان» تلقی شده است، میگوید:هر تیری، «تیرانداز»ی دارد و «هدفی»، و تیرانداز با تیر خود هدف را نشانه میگیرد. در این گونه روایات آمده است كه فرد نگاهكننده، تیری را كه ابزار هدفگیری شیطان است به كار میگیرد هدف او آن است كه اشخاص را با نگاه آلوده به ارتباط نامشروع جنسی وادار سازد.(21)برخی محققان دیگر، این روایات را چنین تفسیر كردهاند:شخصی كه به نگاه ممنوع مبادرت میورزد و به مواردی كه نباید نگاه كند، چشم میدوزد، مورد تیر شیطان قرار گرفته است و شیطان با تیر مسموم خود او را شكار نموده و صید كرده است. پس ابلیس با تور نگاه و به وسیله تشویق به چشمچرانی، افراد را به دام خود میاندازد و در چنگال خویش گرفتار میسازد. نگاه حرام، تیری است كه از شیطان به قلب انسان اصابت میكند.افراد لاابالی، معمولاً نگاه را «عملی ساده در یك یا چند لحظه» تلقی میكنند و به آثار زیانباری كه پس از آن میتواند بروز كند، اعتنایی ندارند. آنان نمیخواهند باور كنند كه نگاه «قدم اول» است. آن هم قدمی كه یك باره زیر پای انسان را سست میكند و قدرت تصمیمگیری در باره مراحل بعدی را از انسان سلب میكند. چرا كه برای نگاه كردن، چشم در اختیار ماست و اراده بر آن مسلط است، ولی پس از نگاه «اراده» مغلوب و محكوم هوی و هوس قرار میگیرد. و به فرموده امام صادق(ع): چه بسا یك نگاه كه حسرت طولانی به دنبال دارد:«كم من نظرة اورثت حسرة طویلة.»(22)گاه از یك نگاه، خانوادهای متلاشی میگردد،گاه از یك نگاه، آتش فتنهای مشتعل میشود،گاه از یك نگاه، حیثیت و آبرویی برباد میرود،گاه از یك نگاه، انسان پاك در منجلاب فساد سقوط میكند،و ...آیا نباید نگاههای خود را جدی بگیریم و با قدرت تقوی آن را كنترل كنیم؟ادامه دارد.پی نوشت ها1 ـ شهید اول، القواعد و الفوائد، قاعده 198.2 ـ ر.ك. سیدعبدالكریم موسوی اردبیلی، كتاب القضاء، ص360.3 ـ سیدمحمدكاظم یزدی، حاشیه مكاسب، ج1، ص120.4 ـ همان، ص121.5 ـ علی پناه اشتهاردی، مدارك العروة، ج29، ص92.6 ـ امام خمینی، كتاب البیع، ج1، ص23.7 ـ فقها حق اللّه را مشمول «تخفیف» میدانند، بر خلاف حق الناس، ر.ك. به محقق حلی، شرایعالاسلام، ج4، ص86 و جواهرالكلام، ج40، ص223.8 ـ الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص149.9 ـ محمدتقی خوئی، مبانی عروة الوثقی، كتاب النكاح (تقریرات آیتاللّه خوئی)، ج1، ص41.10 ـ سیدمحسن حكیم، مستمسك العروة الوثقی، ج14، ص16، تقریرات آیتاللّه خوئی، ص28.11 ـ شهید مطهری، مسأله حجاب، ص196.12 ـ برتراند راسل، زناشویی و اخلاق، ترجمه ابراهیم یونسی، ص112.13 ـ برتراند راسل، جهانی كه من میشناسم، ص70.14 ـ حرانی، تحفالعقول، ص305.15 ـ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص97.16 ـ الحرالعاملی، وسائلالشیعه، ج14، ص149.17 ـ سوره احزاب، آیه 59: ذلك ادنی ان یعرفن فلا یؤذین.18 ـ سوره نور، آیه 29.19 ـ محمدحسین طباطبایی، تفسیرالمیزان، ج15، ص111.20 ـ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج14، ص124.21 ـ محمدتقی خوئی، مبانی عروةالوثقی (تقریرات آیتاللّه خوئی)، ص64.22 ـ الحرالعاملی، وسائلالشیعه، ج14، ص138.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 456]
صفحات پیشنهادی
نگاه، حق یا حكم؟
نگاه، حق یا حكم؟-نگاه، حق یا حكم؟ نويسنده:حمد شروشمنبع:مجله پيام زن نگاه «حق شخص» است و یا «حكم شرع»؟قبلاً باید بدانیم «حق» و «حكم» دو مقوله متفاوتاند، و در این ...
نگاه، حق یا حكم؟-نگاه، حق یا حكم؟ نويسنده:حمد شروشمنبع:مجله پيام زن نگاه «حق شخص» است و یا «حكم شرع»؟قبلاً باید بدانیم «حق» و «حكم» دو مقوله متفاوتاند، و در این ...
حکم شرعی نگاه زن به مرد
نويسنده:حمد شروشمنبع:مجله پيام زن نگاه «حق شخص» است و یا «حكم شرع»؟ .... در گروی «نگاه» است، و نگاه، دل را به دنبال خود میكشد، وقتی كه نگاه «حریم» میان زن و مرد .
نويسنده:حمد شروشمنبع:مجله پيام زن نگاه «حق شخص» است و یا «حكم شرع»؟ .... در گروی «نگاه» است، و نگاه، دل را به دنبال خود میكشد، وقتی كه نگاه «حریم» میان زن و مرد .
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (2)
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (2) نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين علي محامد حضانت ولايت است يا حق؟ گروهي از فقيهان مانند صاحب جواهر (رحمه الله) و صاحب ...
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (2) نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين علي محامد حضانت ولايت است يا حق؟ گروهي از فقيهان مانند صاحب جواهر (رحمه الله) و صاحب ...
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (4)
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (4)-بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه ... در مباحث حقوقي و يا فقهي صحبت از حق مي شود، منظور توانايي است كه قانونگذار ...
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (4)-بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه ... در مباحث حقوقي و يا فقهي صحبت از حق مي شود، منظور توانايي است كه قانونگذار ...
حقوق بشر در دعاوي كيفري براساس اسناد بين المللي و منطقه اي (3)
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ .... حقوق ناشي از صدور حكم يا اجراي آن 5-1- حق درخواست تجديد نظر براساس بند 5 ماده 14 ...
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ .... حقوق ناشي از صدور حكم يا اجراي آن 5-1- حق درخواست تجديد نظر براساس بند 5 ماده 14 ...
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (1)
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (1) نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين علي ... تعريف حضانت و اينكه آيا حضانت، تكليف است كه ناشي از ولايت است، يا حق ...
بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه (1) نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين علي ... تعريف حضانت و اينكه آيا حضانت، تكليف است كه ناشي از ولايت است، يا حق ...
حق مداري در رسانه ها از ديدگاه قرآن
اما درمورد اين مساله که آيا دراين ميان معيار و ميزان عمومي وجود دارد يا نه مي توان با گذر ... انسان هم به الزام دين و هم به حکم خرد موظف به حق گرايي مي باشد و شايد کمتراصل ...
اما درمورد اين مساله که آيا دراين ميان معيار و ميزان عمومي وجود دارد يا نه مي توان با گذر ... انسان هم به الزام دين و هم به حکم خرد موظف به حق گرايي مي باشد و شايد کمتراصل ...
تبيين حق از نگاه هوفلد(4)
تبيين حق از نگاه هوفلد(4)-تبيين حق از نگاه هوفلد(4) نويسندگان: دكتر محمدحسين ... این ویژگیها عبارتند از: 1- متعلق حق آزادی همواره فعل یا ترک خود صاحب حق است؛ مثلاً .... به عنوان مثال، وقتي گفته ميشود كه قاضي حق دارد حكم بدهد، در واقع حق حكمكردن ...
تبيين حق از نگاه هوفلد(4)-تبيين حق از نگاه هوفلد(4) نويسندگان: دكتر محمدحسين ... این ویژگیها عبارتند از: 1- متعلق حق آزادی همواره فعل یا ترک خود صاحب حق است؛ مثلاً .... به عنوان مثال، وقتي گفته ميشود كه قاضي حق دارد حكم بدهد، در واقع حق حكمكردن ...
حکم شرعی نگاه براى خواستگارى
حکم شرعی نگاه براى خواستگارى-منبع :سایت ایت الله صافی نگاه براى ... وقت ازدواج تا چند مرتبه مى تواند عروس را ببيند و چه مقدار از بدن او را حق دارد ببيند؟ ... البته شايد بتوان دليل يا دلايلى را براى ايشان اقامه كرد كه در ذيل به آنها اشارهاي خواهيم كرد.
حکم شرعی نگاه براى خواستگارى-منبع :سایت ایت الله صافی نگاه براى ... وقت ازدواج تا چند مرتبه مى تواند عروس را ببيند و چه مقدار از بدن او را حق دارد ببيند؟ ... البته شايد بتوان دليل يا دلايلى را براى ايشان اقامه كرد كه در ذيل به آنها اشارهاي خواهيم كرد.
احكام حكومتي از ديدگاه امام خميني (ره)
شود، مانند حكم خوردن شراب و يا خوردن گوشت خوك در حالت اضطرار، كه «حلّيت» است؛ و .... است امر كند و بگويد همه بايد با سپاه «اُسامه» به جنگ بروند كسي حق تخلّف ندارد.
شود، مانند حكم خوردن شراب و يا خوردن گوشت خوك در حالت اضطرار، كه «حلّيت» است؛ و .... است امر كند و بگويد همه بايد با سپاه «اُسامه» به جنگ بروند كسي حق تخلّف ندارد.
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها