واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
لزوم معرفت به خدا نويسنده:على شيروانى در بخش اخلاق الهى كه ناظر به رابطه انسان با خدا است، نخستين فعل نفسانى كه مطرح مىشود، ايمان است.پيش از اين دانستيم: 1. ايمان ريشه ارزش ديگر رفتارها و صفتهاى اخلاقى است. 2. از آن جا كه ايمان يك فعل اختيارى و نفسانى است، در حوزه بحثهاى اخلاقى قرار مىگيرد. 3. براى تحقق ايمان، شناختن متعلق ايمان ضرورى است. 4. از آن جا كه علم معمولا از راههاى اختيارى حاصل مىشود، تحصيل علم مىتواند در شمار افعال ارزشمند اخلاقى قرار گيرد. از مجموع امور ياد شده نتيجه گرفته مىشود، تحصيل علم به متعلق ايمان مانند: خدا، فرستادن پيامبران، انزال كتابهاى آسمانى، بعث، نشور و حساب از لحاظ اخلاقى امرى شايسته و بايسته است؛ آنچنان كه بدون آن، راه به جايى نتوان برد.در اين ميان، بنيادينترين علوم، علم به خداى سبحان است كه اساس و پايه ساير معارف دينى است. انواع معرفت به خدا شناخت خداى سبحان براى انسان از دو راه ممكن است: شناخت حضورى؛ شناخت حصولى.شناخت حضورى نيز دو گونه است: 1. درك فطرى يا خداشناسى فطرى كه يك علم حضورى غير اكتسابى در نهاد انسان و بيرون از محدوده اختيار او است و از اين رو در عرصه اخلاق نمىگنجد. [2]درك فطرى در بيشتر انسانها تنها استعداد و مايهاى است كه آدمى با تلاش خود مىتواند آن را از استعداد به فعليت و از حالت ابهام به مرحله درك حضورى آگاهانه برساند. 2. علم حضورى اكتسابى، كه يك علم حضورى روشن و آگاهانه است و آدمى با تلاش و پس از پيمودن مراحل تكامل، اين شايستگى را مىيابد كه خداوند آن را به او افاضه كند. اينعلم حضورى داراى مراتب گوناگون شديد و ضعيف است. آخرين مرحله اين نوع علم ارزشمند، همان هدف نهايى آفرينش و بالاترين مرتبه كمال انسانى است.از اين رو، فعاليت اخلاقى نيز بايد رو به همين سوى داشته باشد.در متون دينى با تعابير گوناگونى مانند رؤيت، شهود و نظر، به اين حقيقت اشارت رفته و آمده است كه اولياى خدا در جهان ديگر بدان نايل مىگردند و بدين سان به سعادت جاودان خويش مىرسند. [3]هر چند دريافت معرفت حضورى مستقيما در اختيار آدمى نيست، اما مقدمات دستيابى به آن، افعال اختيارى است.در حقيقت، افاضه اين كمال، پاداش بخشى از افعال اختيارى آدمى است كه به صورت تام و كامل در آخرت به او داده مىشود؛ اگر چه مراتب پايينتر اين درك حضورى به صورت حال يا ملكه، گاهى در دنيا نيز براى اولياى خدا فراهم مىگردد. آنچه با موضوع اين نوشتار تناسب دارد، دو چيز است: 1. ادراكهاى حصولى و استدلالى كه نسبت به خداى متعال، صفات و افعال او مىتوانيم به دست آوريم. 2. كارهاى اختيارى شايستهاى كه در نزديك شدن انسان به ادراك حضورى آگاهانه مؤثرند. ارزش خداشناسى دانستيم ريشه تمام ارزشهاى اخلاقى ايمان به خدا است و اين ايمان بر معرفت و شناخت خداوند مبتنى است، و هر چه اين معرفت كاملتر و زندهتر باشد، آن ايمان نيز بارورتر و كاملتر بوده انسان بر خوردار از آن، سعادتمندتر خواهد بود.بنابراين علم و معرفت به متعلق ايمان پايههاى ارزشهاى اخلاقى است.اين معرفت هرچه شديدتر و كاملتر باشد، از طريق تأثير در ايمان، ارزش والاترى مىآفريند و در نيل آدمى به سعادت جاودان، تأثيرعميقترى خواهد داشت.از اين رو، لازم است پس از حصول اين معرفت، با توجه مكرر به آن و احضار آن در ضمير آگاه خود، آن را زنده و فعال نگه داريم؛ در غير اين صورت، خاموش و بىاثر مىگردد.در آياتى كه خداوند مؤمنان را رستگار مىخواند؛ [4] به ايمانى نظر دارد كه زنده، فعال و در رفتار فردى و اجتماعى آدمى مؤثر است. تأثير معرفت بر ايمان معرفت خداوند از دو سو در تكامل انسان تأثير مىگذارد: 1. هر چه شناخت آدمى استوارتر، روشنتر و از ترديد و ابهام پيراستهتر باشد يعنى به يقين برسد و آن يقين نيز افزايش يابد به همان ميزان انسان از ايمان قوىتر و بارورتر و التزام عملى عميق و گستردهترى بر خوردار خواهد بود. 2. آدمى علمى را كه تحصيل كرده و بدان توجه دارد و بكوشد آن را در زندگى روزمره خود تأثير دهد، در پناه آن مىتواند ايمان خويش را مصون و محفوظ دارد. تأكيد فراوان قرآن بر فضيلت علم و معرفت از همين جا است.روشنترين و كاملترين مصداق علمى كه در قرآن ستايش شده، معرفت به ذات، صفات و افعال خداوند است؛ بلكه برخى از آيات تنها به همين معرفت نظر دارد. [5] پىنوشتها: [1]. كتاب: اخلاق اسلامى و مبانى نظرى آن، ص 124 [2]. آيه فطرت (سوره روم، آيه 30) و آيه ميثاق (سوره اعراف، آيه 172) به همين نوع معرفت ناظر است. [3]. در آيات كريمه قرآن بارها به اين مرتبه از شناخت خداوند اشاره رفته است، كه برخى در حيات دنيا بدان نايل مىشوند: و كذلك نرى ابراهيم ملكوت السموات و الارض و ليكون من الموقنين ، و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد. (سوره انعام، آيه 75) و برخى در آخرت بدان مىرسند: وجوه يومئذ ناضرة الى ربها ناظرة ، رخسارهايى در آن روز برافروخته [ و به چشم دل ] به سوى [ جمال ] پروردگارشان نظر كنندهاند. (سوره قيامت، آيه 23). [4]. قد افلح المؤمنون . (سوره مؤمنون، آيه 1). [5]. بحث درباره راهها و روشهاى شناخت خداوند و ديدگاه قرآن در اين باره، بر عهده دروس معارف اسلامى است و در اين مجال نمىگنجد.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]