واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام علي(علیه السلام) و تفسیر قرآن نويسنده:محمدرضا باغبانزادهمنبع:روزنامه رسالت يا ايها الناس قد جائتکم موعظه من ربکم و شفاء لما فى الصدور و هدى و رحمه اللمومنين(1) اى مردم، براى شما از جانب خدا پند و اندرزى براى بيمارىهاى باطنى آمده است که در عين حال هدايت و رحمتى براى مومنان است.قرآن که آخرين کتاب آسمانى و معجزه گوياى خاتم پيامبران است، جهت هدايت انسانها به راهى راست و استوار از جانب پروردگار هستى بر بهترين و کاملترين بنده خود محمدبن عبدالله(ص) که اسوه و الگوى کامل تمام براى بشريت وامين وحى وعبد خداست نازل شده است که حاوى تمام نيازمندىهاى انسان و جوامع بشرى است.قرآن درياى بيکرانى از معرفت است که هرکس به حد وسع خود مىتواند از آن بهره برد و با معيار قرار دادن آن در طول حيات خود، ميزان و مقياسى جهت شناخت سره از ناسره براى او بهدست مىآيد. اين معجزه جاويد نبى مکرم اسلام(ص)در طول 23 سال برحسب شرايط ومقتضيات خاص بر پيامبر اسلام(ص) نازل گرديده و در طول اين مدت اميرمومنان علي(علیه السلام) پسرعم و جانشين او در کنار پيامآور راستين از تمام جزئيات آيات قرآن به مدد تعليم نبى مکرم اسلام وعنايت الهى آگاهى يافت. چنانکه خود حضرت(علیه السلام) در خصوص آغاز وحى بر رسول خدا(ص) فرمود که من صداى وحى را مىشنيدم، بنابراين قرآن با تمام وجود امام(علیه السلام) عجين بود. بدون ترديد بعد از مرتبه والاى پيامبر اعظم (ص) آن امام از مصادر تفسيرى صحابيان به شمار مىآيد و آنان در تبيين وتوضيح آيات از محضر آن حضرت(علیه السلام) مدد مىجستند. به اعتراف شيعه و سنى علي(علیه السلام) اعلم از اصحاب پيامبر(ص()2) و آگاه بر تاويل و تنزيل قرآن بوده است و ديگر صحابه براى رفع ابهامات و سوالات خود به وى مراجعه مىکردند. گروهى از صحابه رسول خدا(ص) در زمان حيات و پس از رحلت آن بزرگوار در تفسير قرآن مشهور بودند که فريقين بر اين مطلب اتفاق دارند. سيوطى در اين باره مىنويسد:“در اين مياه ده نفر به تفسير قرآن شهرت يافتهاند که عبارتند از خلفاى اربعه (ابوبکر، عمر، عثمان و علىبن ابيطالب)، ابن مسعود، ابن عباس، ابن ابى کعب، زيدبن ثابت، ابوموسى اشعرى و عبدالله بن زبير. در ميان خلفاى اربعه بيشترين تفسير قرآن از على بن ابيطالب نقل شده است؛ اما از سه خليفه ديگر به علت اينکه خيلى زود از دنيا رفتهاند روايات تفسيرى بسيار اندک است.(3)ذهبى نيز پس از ذکر اين مطلب بيان مىکند:“علت اين امر کوتاهى دوران خلافت امام علي(علیه السلام) و فراغت او از امور حکومتى و طول مدت زندگى امام(علیه السلام) است. سه خليفه ديگر در زمانى مىزيستند که اغلب مردم به دليل مصاحبت با پيامبر(ص) به کتاب الهى آگاه بودند و نيازى به مفسران قرآن نداشتند. افزون بر اين اشتغال به امور خلافت، مانع از پرداختن آنان به تفسير قرآن مىشد؛ ولى در زمان حيات علي(علیه السلام) قلمروى دولت اسلامى گسترش يافت و ورود غير عربها به حوزه اسلام فزونى پيدا کرد و نيازمندى به تفسير و تبيين قرآن بيشتر شد.”(4)زرقانى نيز پس از بيان اين مطلب اشاره مىکند: “که علاوه بر اين دلايل ويژگىها و امتيازاتى چون بارورى انديشه، گستردگى دانش و روشنايى دل و روان از عوامل مهمى است که علي(علیه السلام) را در زمينه تفسير قرآن در مقام بالاترى از ديگر خلفا قرار داده است.”(5)به گواه روايات و شواهد فراوان، اعراب آن زمان و اصحاب پيامبر(ص) در شناخت قرآن و آگاهى بر اسرار زبان با يکديگر برابر نبودند و عدهاى بر عده ديگر برترى داشتند تا آنجا که برخى همه قرآن را محکم و گروهى ديگر همه را متشابه مىدانستند. ميزان آگاهى و اشراف آنان بر قرآن يکسان نبود و همه آنان بر معارف قرآن عام و خاص، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه آگاهى نداشتند، لذا تفسيرهاى آنان از قرآن متفاوت بوده است. در مصاحبت و همنشينى با پيامبر(ص) و فهم سخنان ايشان نيز همگان توفيق يکسانى نداشتند. برخى از صحابه را هيبت و حشمت رسول مانع مىشد از اينکه سوالى مطرح کنند و برخى نيز همچون علي(علیه السلام) به گواه مورخان و مفسران نزديکترين فرد به پيامبر(ص) و مصاحب هميشگى او بود. علي(علیه السلام) درباره معانى قرآن و سخنان حضرت(ص) فراوان سوال مىکرد و پيامبر(ص) نيز در تعليم امام(علیه السلام) تلاش زيادى مبذول مىداشت.ابوبکر، عمر، عثمان وديگر صحابه در احکام دين با حضرت علي(علیه السلام) مشورت مىکردند و سخن او را حجت مىدانستند و به دانش و فضايل او اعتراف مىکردند.(6)علامه امينى در اثر خود آورده است؛ (7) “عمر زنى را که در شش ماهگى وضع حمل کرده بود، امر رجم کرد، اين خبر به علي(علیه السلام) رسيد، فرمود بر او رجم نيست، چون عمر بر اين امر آگاه شد، شخصى را نزد علي(علیه السلام) فرستاد تا سبب را پرسد، حضرت فرمود: براساس نص قرآن ايام رضاع دو سال کامل است و مدت حمل تا ايام جدا کردن از شير سى ماه است، پس ايام حمل شش ماه مىباشد. مراد در آيه والوالدات يرضعن و اولادهن حولين کاملين لمن اراد ان يتم الرضاعه(8) و آيه و حمله و فصاله ثلاثون شهرا(9) اقل ايام حمل است. عمر پس از شنيدن اين سخن گفت: اللهم لاتبقنى لمعظله ليس لها ابن ابيطالب(بار خدايا مرا با مشکلى فرو مگذار که على بن ابيطالب براى حل آن نباشد)“(10)همچنين او در قسمت ديگرى نوشته است: “عمر بن خطالب بر منبر رفت و قرائت سوره عبس را آغاز کرد تا به آيه فانبتنا فيها حبا و عنبا و قصبا و زيتونا و نخلا و حدائق غلبا و فاکهه و ابا(11) رسيد. آنگاه گفت:همه آنچه را در آيه آمده است شناختيم؛ اما معناى اب چيست؟پس از آن درنگى کرد و گفت:هان عمر تکلف است، به توچه که معناى اب روشن نيست. آنچه از قرآن آشکار است برگيريد وعمل کنيد و آنچه را نمىفهميد به خدا واگذار کنيد.”(12)با توجه به اين شواهد قول برخى از نويسندگان (مانند ذهبى و سيوطي) که علل محدوديت روايات تفسيرى سه خلفيه (ابوبکر، عمر وعثمان) را اشتغالات حکومتى و عدم نياز به مفسران قرآن مىدانند، قابل تامل است؛ زيرا قبل از هر چيز محدوديت دانش و آگاهى آنان به کتاب خدا موجب گشته است روايات تفسيرى اندکى از ايشان نقل شود و برعکس فراغت امام علي(علیه السلام) از امور حکومتى تنها دليل استوار بر افزونى روايات تفسيرى آن حضرت(علیه السلام) نيست. ضمن آنکه علت کم بودن روايات تفسيرى ديگر خلفا،تقدم زمانى و وفات آنان نسبت به امام(علیه السلام) نيست. دليل اين مدعا آن است که از عثمان که تنها پنج سال قبل از علي(علیه السلام) از دنيا رفته، آثارى از تفسير قرآن بر جاى نمانده است. بدون شک برترى دانش وآگاهى امام(علیه السلام) بر کتاب خدا در مقايسه با سه خليفه ديگر مهمترين سببى است که امام(علیه السلام) را در مقام برترين مفسران و آگاهان به قرآن قرار داده است. پىنوشتها در بخش فرهنگى روزنه موجود مى باشد.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]