تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805445766




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آيا همة نشانه‏هاي ظهور اتفاق مي‏افتند؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 نشانه‏هاي ظهور اتفاق مي‏افتند؟
آيا همة نشانه‏هاي ظهور اتفاق مي‏افتند؟ منبع:ماهنامه موعود يكي از انبياي قوم بني‏اسراييل، در شب اول ازدواج يك عروس و داماد، به پيروان خود گفت: فردا جنازة اين دو را از خانه بيرون خواهند آورد. صبح فردا مردم در نهايت ناباوري ديدند كه آنها نمرده‏اند. از آن پيامبر توضيح خواستند و او هم از خداوند توضيح خواست. به او خطاب شد؛ مرگ آنها معلق بود، نه حتمي، و چون همان شب صدقه دادند، مرگشان به تأخير افتاد. به مريدانت بگو اگر مي‏خواهند مطمئن شوند، كه قرار بوده اينها كشته شوند، بروند زير رختخواب آنها، ماري را كه قرار بوده قاتلشان باشد، ببينند. اين همان بداء در مورد خداوند است كه خداوند يك طرف قضيه را براي ما بيان كرده و طرف ديگر را نگفته تا جايگاه آن معلوم شود. سخنراني حجةالسلام و المسلمين سيدابوالحسن مهدويموضوع صحبت، بحث نشانه‏هاي ظهور است كه لازم است قبل از پرداختن به آن كمي دربارة موضوع «بداء» سخن بگوييم.مسئلة بداء و علم خداوندمسئلة بداء از جمله مسايل بسيار مهمي است كه در سه علم فلسفه، كلام و اصول فقه به طور مفصل، دربارة آن صحبت شده است؛ ولي از آنجا كه در زمرة مسايل اعتقادي هم هست، صرفاً به همان اندازه كه به عنوان يك عقيده مي‏طلبد از آن مطلع باشيم، آن را با هم مرور مي‏كنيم.كلمه بداء هم دربارة انسان‌ها به‌كار مي‏رود، و هم خداوند متعال، كه دو معناي كاملاً متفاوت از همديگر دارند. وقتي اين كلمه را براي انسان‌ها به‌كار مي‏بريم، منظور ما همان تغيير اراده است. مثل اينكه ما تصميم جدي براي مسافرت داشته باشيم، و اندكي پيش از مسافرت بفهميم اين سفر خطر دارد، و رفتن به آن به صلاح نيست، و از رفتن پشيمان بشويم. در اين حالت مي‏گوييم كه براي ما بداء حاصل شد؛ زيرا از باطن قضايا خبر نداشتيم و الا از همان اول چنين تصميمي نمي‏گرفتيم. چنين معنايي هيچ‌گاه دربارة خداوند متعال مصداق پيدا نمي‏كند، چون نمي‏توانيم بگوييم، نعوذبالله، خدا نمي‏دانست كار ضرر دارد و بعداً فهميد، و تصميمش عوض شد.بدائي كه در مورد خداوند متعال استفاده مي‏شود همان «اظهار پس از خفا»ست كه با مثالي آن را براي شما توضيح مي‏دهم.يكي از انبياي قوم بني‏اسراييل، در شب اول ازدواج يك عروس و داماد، به پيروان خود گفت: فردا جنازة اين دو را از خانه بيرون خواهند آورد. صبح فردا مردم در نهايت ناباوري ديدند كه آنها نمرده‏اند. از آن پيامبر توضيح خواستند و او هم از خداوند توضيح خواست. به او خطاب شد؛ مرگ آنها معلق بود، نه حتمي، و چون همان شب صدقه دادند، مرگشان به تأخير افتاد. به مريدانت بگو اگر مي‏خواهند مطمئن شوند، كه قرار بوده اينها كشته شوند، بروند زير رختخواب آنها، ماري را كه قرار بوده قاتلشان باشد، ببينند. اين همان بداء در مورد خداوند است كه خداوند يك طرف قضيه را براي ما بيان كرده و طرف ديگر را نگفته تا جايگاه آن معلوم شود.خداوند از ابتدا مي‏دانست اين دو جوان قرار نيست امشب بميرند و تقديرشان را با صدقه دادن عوض خواهند كرد، ليكن فقط نيمة اول مطلب بيان مي‌شود، تا مردم قدر و ارزش صدقه دادن را در ادامة جريان بفهمند. اين را هم بگويم كه صدقه دادن برطرف كردن نياز فقرا و خيريه‏ها نيست، بلكه در واقع، ما نيازهايي از قبيل دفع بلا را از خود دفع مي‏كنيم، و اگر چنين راه‌هايي براي برطرف كردن اين نياز نداشتيم، خود ما دچار مشكل مي‏شديم؛ نه فقرا و مستمندان.جريان تغيير قبله هم، از اين دست بود و خداوند متعال، از ابتدا مي‏دانستند كه قبلة جاويد مسلمانان، كعبه است، نه بيت‏المقدس؛ ولي چند سالي فقط لازم بود تا مسلمانان قدر و ارزش آن را بفهمند.آيه‏اي را كه در ابتداي بحث خواندم، در همين رابطه است؛ آية شريفه مي‏فرمايد:يمحوالله ما يشاء ويثبت وعنده أمّ الكتاب.1خدا، هرچه را بخواهد، محو يا اثبات مي‌كند و امّ الكتاب2، نزد اوست. يعني، خداوند آنچه را بخواهد، محو مي‏كند، و يا آنچه را وجود نداشته، اثبات كرده و به وجود مي‏آورد. بيت‏المقدس را كه قبله بود، از قبله بودن مي‏اندازد و كعبه را كه تا اين زمان قبله نبود، قبله مي‏كند. بعد هم در ادامه‏اش مي‏فرمايد: «ام‏ الكتاب» نزد خداست؛ يعني خدا، همه چيز را از اول مي‏داند، ولي چون مصلحت نيست همه‏اش را بيان نمي‏كند.نشانه‏هاي ظهورمعمولاً نشانه‏هاي ظهور را به دو دستة حتمي و غيرحتمي تقسيم‏بندي مي‏كنند ولي يك دسته‏بندي ديگر هم هست، كه آن را در سه قالب «وعده»، «وعيد» و «حوادث» و وقايع مي‏گنجاند؛ و وعيد در عربي به معناي «تهديد» است، هر چند كه ما در فارسي آن را به معني وعده و همراه آن به كار مي‏بريم.در زيارت «آل ياسين» هم آمده است:والوعد و الوعيد بهما حقّ.و وعده و وعيد به آندو (بهشت و جهنم) حقيقت دارد.كه وعد، به بهشت برمي‏گردد، و وعيد، به جهنم. نشانه‏هاي از جنس وعيد، مثل آنهايي است كه مثلاً گفته شده، قبل از ظهور، اكثر مردم و دوسوم جمعيت زمين مي‏ميرند. خداوند مي‏خواهد به اين وسيله يك پاك‌سازي بكند تا زحمت امام زمان(ع) كم شود. مرگ و مير آنها به سه شكل مرگ قرمز، مرگ سفيد و مرگ سياه، كه همان جنگ و بيماري‏هاي فراگير و قحطي و از اين دست مسايل است، خواهد بود. البته در اين روايت، پس از وعيدها و تهديدها، يك بشارت هم آمده است.راوي مي‏پرسد، اگر بنا باشد از هر سه نفر، دو تا بميرند كه ديگر كسي روي زمين نمي‏ماند. حضرت به او چنين بشارت مي‏دهند كه:آيا تو نمي‏خواهي جزو آنها باشي كه مي‏مانند.كه اينجا منظور از تو، شخص او نبوده و تو ي نوعي را، كه همان شيعيان باشند، حضرت مدنظر داشته‏اند. و الا خود او، كه الان بيش از هزار سال است كه مرده.به هر حال، اين دسته از علايم ظهور، حتميت ندارند و ممكن است در آنها بداء حاصل شود، چون خداوند ارحم الراحمين است و لطف دارد؛ ممكن است بخواهد از اهل زمين به هر علتي كه خودش بهتر مي‏داند، عذاب را بردارد. به عبارت ديگر، ما اگر تا به حال گمان مي‏كرديم كه اين تهديدها محقق خواهند شد، ولي به واسطه‏اي مشمول رأفت و رحمت الهي مي‏شويم، و هيچ‌كدام از آنها اتفاق نمي‏افتند.قسم دوم، علايم آنهاست كه جنبة وعدة مژده دارند؛ مثل نجات مستضعفان، و ظهور خود امام زمان(ع). اينها هم، به جهت رحمت رحماني و رحيمي خداوند، قطعاً اتفاق خواهند افتاد. در روايت هم حضرت روي اين آيه تأكيد كرده‏اند كه:إنّ الله لايخلف الميعاد.3خداوند از وعده‏اش، هرگز، تخطي نمي‏كند.و اين تنها قسمي است كه بداء در آن رخ نخواهد داد. و بالاخره، قسم سوم، آن دسته از نشانه‏هايي است كه جنبة بيان حوادث و وقايع را دارد، بدون اينكه متن يا بطنش، بشارت يا تهديدي داشته باشد؛ مثلاً در عصر يا صبح روز بيست و سوم ماه رمضان فلان حادثه اتفاق مي‏افتد، يا ظهور در روز جمعه واقع مي‏شود؛ كه اينها هم، هيچ‌كدام حتمي نيست و ممكن است در آنها بداء رخ بدهد.حادثة ظهور، ناگهاني خواهد بودآنچه را تاكنون گفتيم در يك روايت گنجانده شده است:مثله كمثل السّاعة؛ لا يأتيكم إلّابغتةً.مَثَل امام زمان(ع) مثل قيامت است كه ناگهاني مي‏آيند.«بغتةً» يعني، ناگهاني و بي مقدمه. مثل زمان جنگ نيست كه براي آن آژير قرمز بزنند، تا افراد خودشان را آماده كنند. اينها را براي اين خدمتتان عرض كردم چون خبر دارم كساني هستند، به خصوص، در جلسات مذهبي ما، مرتب به دنبال اين هستند كه ببينند چند تا از علايم ظهور اتفاق افتاده‌است. روايات را هم به طور موردي نگاه مي‏كنند، و نه جامع، كه مطالعه كنند روايات ديگر در كنار اينها چه مي‏گويند.آنچه كه اهميت دارد، اين است كه همه سعي كنيم پاك باشيم. اين، وظيفة ماست. والا اينكه عده‏اي بگويند پنج تا از علايم ظهور اتفاق افتاده و سه تا نه؛ پس هنوز وقت داريم، حرف درستي نيست. براي چه وقت داريم؟ روايت كه اين را نگفته و برعكس دقيقاً همين را رد مي‏كند، و مي‏گويد؛ ممكن است در بقيه بداء رخ بدهد و به قول قرآن، هر چه را قرار بوده اتفاق بيفتد خداوند محوش مي‏كند و يا برخلاف آن مي‏گويد منتظر اينها نباشيد؛ چون مثل قيامت، كه به طور ناگهاني به سراغ شما مي‏آيد، و افراد غافلگير مي‏شوند، آقا هم همين طور ظاهر مي‏شوند. يعني اصلاً ممكن است حضرت در روزي غير از جمعه ظهور كنند. از همين رو، وظيفة ما اين است كه خودمان را بسازيم و هميشه آماده باشيم.وظيفة انسان منتظر، پاك بودن استلذا اگر قرار است كسي استغفار و توبه كند، بسم الله در همين جلسه بكند. اگر مي‏خواهد اداي دين كند، از جلسه كه بيرون رفت، بلافاصله دينش را ادا كند. اتفاق نيفتادن برخي از نشانه‏هاي ظهور، دليل و توجيه براي تأخير هيچ كاري نيست؛ زيرا به هر حال، ممكن است در مورد آنها بداء رخ بدهد.در احوالات حاجي اشرفي مازنداراني آمده است كه ايشان، هم مجتهد عالي‌مقامي بودند، و هم از نظر معنوي خيلي مقام بالايي داشتند. دكتري مي‏گويد، من به مازندران رفتم، به اشتياق زيارت ايشان، چون تعريفشان را خيلي شنيده بودم و در آنجا، دو سه روزي كه با ايشان بودم، ايشان را فوق آنچه كه شنيده بودم، يافتم. اين خيلي مهم است. معمولاً افراد عكس اين هستند. يك مقدار كه با كسي رفت و آمد و سفر مي‏كنند، چيزهايي از آن شخص مي‏بينند كه از او دور مي‏شوند. خدا رحمت كند آيت الله شهيد مدني را، اين شخصيت معنوي، مي‏فرمودند: من به هر كس نزديك شدم، دور شدم، جز حضرت امام (ره) كه هر چه به ايشان نزديك شدم، نزديك‌تر شدم. اينهايي كه گوهرند، اينچنين هستند. وقتي انسان نزديك مي‏شود مي‏بيند يك چيزهايي دارد كه كساني كه دورند، اطلاعي ندارند؛ اگر بدانند هيچ فاصله‏اي از او نمي‏گيرند. اين دكتر هم همين‌طور بوده است. مي‏گويد، وقتي من دو سه روزي با حاجي از نزديك رفت و آمد كردم، ديدم عجب گوهري است. فوق آن چيزي است كه شنيده بودم. بعد از اين چند روز مي‏خواستم از مازندران بروم مشهد، زيارت كنم و باز بياييم خدمت ايشان. خدمتشان كه رفتم ايشان يك نامه‏اي به من دادند و گفتند وقتي رفتي زيارت، اين نامه را در ضريح بيانداز و جوابش را روزي كه مي‏خواهي برگردي، بگير و بياور. خيلي تعجب كردم، ايشان با اين اطمينان مي‏گويند جواب را بگير و بياور. بالاخره نامه را گرفتم، رفتم مشهد، آنجا نامه را در ضريح انداختم. روز آخر كه مي‏خواستم برگردم. در فكر بودم كه جواب آقا را چطور برگردم و بدهم؟ يك وقت مكاشفه‏اي براي من پيش آمد، در آن مكاشفه، ديدم هيچ كس داخل حرم نيست، امام هشتم(ع) را ديدم، حضرت جواب حاجي اشرفي را در يك بيت شعر خواندند، و فرمودند، در جواب حاجي اشرفي به او اين را بگو:آيينه شو جمال پري طلعتان طلبجاروب كن تو خانه و پس ميهمان طلبحاجي اشرفي از امام هشتم(ع) تقاضا كرده بوده، كه چه كنيم تا خدمت امام زمان(ع) برسيم؟ ببينيد حضرت وظيفه را چه چيزي تعيين مي‏كنند. با يك بيت شعري فرمايند، وظيفه اين است كه خودت را بسازي، پاك باش. كسي كه منتظر ميهمان است، آماده است. وضع داخل منزلش به گونه‏اي است كه مناسب وضع آن ميهمان است. اگر هم رعايت نكرد، معلوم مي‏شود، منتظر آن ميهمان نيست. برايش فرقي نمي‏كند كه بيايد يا نيايد. اما منتظر اين چنين است. مي‏گويد، حضرت اين بيت شعر را خواندند، بعد يك مرتبه، وضع حرم به حالت قبلي برگشت. من فهميدم كه جواب سؤال حاجي اشرفي همين است. خدا رحمت كند، آيت الله ميرجهاني را؛ يك موقعي خدمتشان بوديم. ايشان اين قضيه را تعريف مي‏كردند. البته اين قضيه، در كتاب دارالسلام آمده و در بعضي كتاب‌هاي ديگر هم ديده‏ام كه اين جريان را نوشته‏اند. اين دكتر مي‏گويد، من بيت شعر را حفظ كردم و آمدم مازندران جالب است، مي‏گويد قبل از اينكه شعر را براي حاجي بخوانم، در همان ملاقات اولي كه با حاجي برخورد كردم ديدم حاجي دارد شعر را مي‏خواند. نمي‏دانم ايشان از كجا خبر داشت.پي‏نوشت‌ها:٭ نمايندة مجلس خبرگان استان اصفهان.1. سورة رعد(13)، آية 39.2. ام الكتاب، يعني اصل كتاب، مادر كتاب، كتاب مادر يا كتاب مكنون يا كتاب مبين، لوحي يا كتابي است كه امور عالم تا ابد در آن آمده است.3. سورة رعد(13)، آية 31.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن