واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هر نفسی در آغاز آفرینش از خویها و ملكات عاری و خالی است، و هر خوی و ملكهای از راه تكرار فعل و آثار آن تحقق مییابد. بیان مطلب این است كه هر گفتار و كردار انسان تا در مرحله وجود حسی است بهرهای از ثبات و پایداری ندارد، زیرا ، جهان مادی دستخوش دگرگونی و زوال است، ولیكن از هر سخن و عملی اثری در نفس آدمی حاصل میشود، و چون مكرر شد آن اثر ثابت و باقی میماند و صفت راسخ و ریشهدار می گردد. بنابراین نفوس انسانی در آغاز خلقت خود همچون صفحههای خالی از نقشها و صورتهاست كه هر خلقی را به آسانی می پذیرد، و هنگامی كه اخلاقی در ان ریشهدار و استوار گردید قبول اخلاق ضد آن دشوار می شود، واز این رو تعلیم و تربیت كودكان و نقش بستن هر صورتی در نفس آنها آسان است ولی تعلیم بزرگسالان و بازگردانیدن آنان از صفاتی كه پیدا كردهاند دشوار است. علمای اخلاق در این معنی اختلاف ندارند كه ملكات و افعالی كه همراه آنهاست اگر مقرون به فضیلت باشد برای نفس موجب التذاذ و بهجت میشود و رفاقت فرشتگان و نیكان و پاكان را در پی دارد. و اگر خویهای زشت وناشایسته باشد رنج و عذاب به دنبال میآورد و در خور همنشینی با شیاطین و اشرار خواهد بود. آنچه مورد اختلاف است چگونگی ثواب یا عذابی است كه آن خویها و ملكات به دنبال دارند. كسی كه سزا و پاداش را غیر از خود آن عمل میداند میگوید هر ملكه و فعلی منشأ میشود برای ثواب یا عقابی كه مغایر با آن است و كسی كه معتقد است عمل همان جزا و پاداش است می گوید حالات نفسانی چون شدت و قوت یابد و به صورت ملكه در آید در عالم باطن و ملكوت به صورتی مناسب و همانند خود متصور میشود، زیرا هر چیزی در هر عالمی صورت خاص و مناسب آن عالم را به خود می گیرد. بنابر این لذات جسمانی كه در این عالم موجب شادمانی میشود در سرای جزا ممكن است به صورتی ظاهر شود كه اسف انگیز و ناخوشایند و مایه رنج باشد و ترك لذات جسمانی و تحمل مشقتهای عبادات و طاعات و صبر بر مصیبتها و بلاها با اینكه در این عالم ناملایم و رنج آور است در عالم آخرت سبب سرور و شادی میگردد. معتقدان به این نظریه گاهی بر این صورت [برزخی]، اگر از فضایل اخلاق و اعمال باشد نام فرشته مینهند و اگر از رذایل اخلاق و اعمال باشد نام شیطان میگذارد. و این نظریه همان قول تجسد اعمال به صورت وحشتناك و رنجآور است و در باره صحت این عقیده احادیث متعدد رسیده است. و در قرآن كریم نیز آیاتی بر آن دلالت دارد: «وإن جهنم لمحیطة بالكافرین» (توبه 41) و «دوزخ فرگیر كافران است» «ولا تجزون الا ما كنتم تعملون» (یس، 54) « و بجز آنچه كردهاید سزا نخواهید دید» «انما تجزون ما كنتم تعملون» (طور،16) «فقط سزای آنچه كردهاید خواهید دید» زیرا كه فرمود: «ما كنتم تعملون» «آنچه انجام میدادید»و نفرمود: «بما كنتم تعملون» «به سبب آنچه انجام میدادید» یعنی جزا وپاداش همان عمل است نه نتیجه عمل. و آنچه عقیده تجسم اعمال را تایید میكند این است كه ملكات اخلاقی صورتهای روحانی جاویدان به خود میگیرد و موجب ابتهاج و التذاذ یا احساس وحشت و درد می شود. به طوری كه اگر این ملكات و نیات باقی و ابدی نباشد، توجیه خلود در بهشت و دوزخ دشوار خواهد بود. زیرا اگر پاداش یا عذاب را به اقتضای خود كردار و گفتار بدانیم، با توجه به اینكه كردار و گفتار در مدت كوتاهی پدید آمده و زوال پذیرند لازم میآید كه مسبب با از میان رفتن سبب باقی بماند و این باطل است. پس موجب خلود همان بقا و ثبات نیات و رسوخ و پا برجایی در ملكات است. علم اخلاق اسلامی گزیده كتاب معراج السعادات تالیف ملا مهدی نراقی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 292]