واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ایمان به روز حساب و باور کردن روز جزا، معیار مشخصی دارد و آن عمل است؛ یعنی، هر کس خود را در مقام عمل بیازماید که: چگونه ام؟! قیامت زمین آیا به قیامت اعتقاد داریم؟ غزالی شاید 800 سال پیش می گوید: اگر گذشتگان ما از صلحا بیایند و ما را ببینند، می گویند حتماً این مردم اعتقاد به قیامت و روز حساب ندارند؛ زیرا آثار ایمان به روز حساب را در زندگی ما نمی بینند! این حرف، مربوطه به 800 سال پیش است؛ امروز اگر ما را ببینند چه می گویند؟! امام صادق علیه السلام نیز همین معیار را به دستمان داده و فرموده:« من خاف شیئاً هربَ منهُ و مَن رَجا شیئاً طَلبَهُ ؛ هر که از چیزی بترسد از آن می گریزد و هرچه را که دوست دارد دنبالش می رود.» این، علاوه بر دستور شرعی، یک مطلب طبیعی و عقلی هم هست؛ ما که هم عاقل هستیم هم متشرّع و به قول خودمان: از جهنّم می ترسیم و می دانیم که گناهان جهنّم سازند؛ پس چرا و با چه جرأت در میان گناه و عصیان غوطه می خوریم؟! اعمال جهنّم ساز را رها کنید ! اگر کمی در اعمالمان دقت کنیم ، دربسیاری از اعمالمان از جمله ؛ نگاه ها ، خوراک ، گفتار ها و گاه اصل کسب و کارهایمان لوازمی برای ساخت جهنّم هستند ، پس چگونه است که چنین آسوده خاطر در یک جوّ جهنّم آفرین زندگی می کنیم و هیچ نمی ترسیم؟! ما که به زعم خود طالب و دوستدار بهشتیم و می دانیم که راه رسیدن به بهشت، اطاعت امر خدا و بندگی با اخلاص و کوشش در احیای دین خدا است ؛ پس چرا به آن ها بی اعتنا هستیم؟! آری؛ عمل، مظهر ایمان است و ضعف و قوّت عمل، کاشف از ضعف و قوّت ایمان دارد . حال، ما وظیفه داریم تا نمرده ایم در تحصیل و تقویت اعتقاد به آخرت بکوشیم و جداً ایمانِ به روز حساب را در عمق جان خود بنشانیم تا حالت خوف و ترس از جهنّم، ما را در مرحله ی عمل ، وادار به ترک محرّمات و انجام واجبات که حداقلِ بندگی است بنماید . برای تحصیل اعتقاد دنبال هر کس بروید ، جز قرآن هیچ اعتباری نخواهند داشت و نوری ندارد . به ما گفته اند: قرآن بخوانید و ثواب ببرید. این، اعتقاد ماست، امّا باید دید: ثواب چیست؟ مشکل اساسی بشر همین جا است دلبستگی هایمان را تنها به کلام خدا و قرآن منحصر کنیم ! تنها راه تقویت ایمان به روز جزا نیز منحصراً دلبستگی و دلدادگی به کلام خدا و قرآن عظیم است که به طور قاطع، عالم آخرت را در نظر انسان مجسّم می سازد و نعمت ها و عذابها را مشهور آدم می گرداند و می گوید:«هذه جهنّم الّتی کنتم توعدون ؛ و امتازوا الیوم أیّها المجرمون»1 انس با قرآن، یعنی تحوّل جان برای تحصیل اعتقاد دنبال هر کس بروید ، جز قرآن هیچ اعتباری نخواهند داشت و نوری ندارد . به ما گفته اند: قرآن بخوانید و ثواب ببرید. این، اعتقاد ماست، امّا باید دید: ثواب چیست؟ مشکل اساسی بشر همین جا است . باید بدانیم که ثواب، باغ مصّفا و قصر مجلّلی نیست که درِ آن را باز کنند و بگویند: بفرمایید، استراحت کنید؛ بلکه ثواب عبارت است از: تحوّل روحی، موهبتی معنوی؛ ثواب، یعنی انقلاب، جنبش و اهتزاز، دگرگونی و صیرورت، از چیزی به چیز دیگر تبدیل شدن می گویند: « صارَ التُّرابُ ورداً ؛خاک گُل شد.» قرآن مجید اول خاک بود، حالا دگرگون شد، لطیف و خوشبو شد. این صیرورت است و انقلاب. قرآن نیز باید در ما چنین اثری داشته باشد ؛ جان و روح ما را دگرگون سازد؛ زلزله در ارکان وجود ما بیافکند. می فرماید:«... و تَرَی الارضَ هامدةً فإذا أنزلنا علیها الماءَ اهتزَّت و رَبَت و أنبتت مِن کلِّ زوجٍ بَهیج ؛ زمین را می بینی [در زمستان] مرده و خاموش است . باران بهاری که بر آن بارید تکان می خورد و به جنبش در می آید و اهتزاز در آن پیدا می شود و بالا می آید و گل ها و لاله های شاداب از خود می رویاند.»2 باران، کارش این است. قرآن می خواهد همین کار را بکند! زمین قلب ما که از زمین خاکی مرده تر نیست؛ آب حیات قرآن نیز از آب باران کم اثرتر نیست!! آب باران به زمین مرده که می رسد زنده اش می کند؛ آب قرآن نیز که به زمین جان ما می رسد، باید زنده اش بکند!«وَ آیةٌ لهم الارضُ المیتةُ ؛ از جمله نشانه ای [الطاف و عنایات] خدا برای انسان ها، زمین مرده است.» که: «أحییناها ؛ زنده اش می کنیم.» ،« و أخرجنا منها حباًّ ؛از دل زمین دانه ها بیرون می آوریم.» ،«و جعلنا فیها جَنّات من نخیلٍ و أعنابٍ و فجّرنا فیها مِنَ العیون ؛ باغ و بوستان ها در آن به وجود می آوریم و چشمه ها از آن می جوشانیم.»3 زمین دل را منبع فضائل سازیم ! قرآن می خواهد بر روی قلب نیز این گونه اثر بگذارد ؛ زمین مرده وقتی خود را در معرض باران قرار داد، به ثواب می رسد؛ ثواب او همان تحوّلی است که پیدا می کند و مبدّل به باغ و بوستان و چشمه های جوشان می شود. زمین قلب نیز اگر آنچنان که باید در معرض قران قرار بگیرد و آب حیات بخش او را در اعماق خود نفوذ بدهد، زنده می شود و منبع فضائلِ اخلاق و محاسن اعمال می گردد و آن ثواب به معنای واقعی تلاوت قران است که نصیبش می شود و گرنه تنها تلاوت و ختم قرآن، بدون تأثر از آن، منظور اصلی الهی را تأمین نخواهد کرد، چنانکه می بینیم نکرده است. پی نوشت ها : 1- یس /51 و 63 2- حج /5 3-یس / 43 گروه دین تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]