واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: حرفهای اطرافیان مرا دیوانه میکند، به طوری مجبور میشوم گریه کنم، مرا راهنمایی کنید. انتقادهای نابجای دیگران، ناشی از حسادت، جهل، ناتوانی و ... است. آموزه های دینی برخورد مؤمنان نسبت به ملامت ها و سرزنش های مردم را مشخص کرده است. این انتظار که همة مردم از کار ما راضی باشند، منطقی نیست. پیامبران و اولیای الهی نیز همواره با این گونه برخوردها مواجه بوده اند. امام صادق(ع) به «علقمه» که از تهمت زدن مردم ناراحت شده بود فرمود: «مردم را نمی توان راضی نگه داشت و جلو زبان آنان را نمی توان گرفت. شما انتظاری دارید که برای پیامبران خدا نیز انجام نشده است. مگر یوسف را متهم نکردندکه قصد زنا داشته است؟ مگر مردم نگفتند: بیماری ایوب کیفر گناهانش می باشد؟ مگر به موسی اتهام دیگری نبستند؟ مگر تمام پیامبران را جادوگر و دنیا دوست نخواندند؟ مگر نگفتند: مریم از راه نامشروع باردار شده است؟ مگر محمد(ص) را شاعر و مجنون نخواندند؟».(1) قرآن کریم نترسیدن و توجه نکردن به انتقاداتِ بی جا را از صفات نیک کسانی می شمارد که در راه خدا تلاش و مجاهدت می کنند.(2) یکی از روانشناسان می گوید: «اگر می خواهید از انتقاد بی جا، نگران نشوید، به خاطر داشته باشید که انتقاد بی جا و ظالمانه، خود یک نوع تعریف و تحسین در لباس مبدّل است. فراموش نکنید کسی به سگ مرده لگد نمی زند».(3) آن چه مهم است، گام نهادن در مسیر سعادت و عمل به وظیفه و کسب رضایت پروردگار است. اگر ما حجاب را به عنوان یک ارزش تلقی کردیم، باید با قاطعیت از آن دفاع کنیم و تحت تأثیر حرف دیگران قرار نگیریم. راه مقابله با قضاوت های سطحی دیگران، بی توجهی و بی اعتنایی به حرکات زشت و جاهلانه است. قرآن مجید یکی از اوصاف پارسایان را بی اعتنایی توأم با بزرگواری می داند و می فرماید: «بندگان خاص خدا کسانی هستند که وقتی جاهلان آنان را خطاب می کنند و به سخنان زشت می پرازند، در پاسخ سلام می گویند».(4) این سلام ناشی از ضعف و درماندگی نیست، بلکه وداع گفتن با سخنان بی منطق آنان و حفظ کرامت و بزرگواری خویش است. امام علی(ع) می فرماید: « با نادیده گرفتن چیزهای کوچک، خود را بزرگ کنید و بر قدر و منزلتتان بیفزایید».(5) با این روش دیگر انسان احساس حقارت نمی کند، بلکه در دیگران تأثیر می گذارد. خواهر گرامی، موضوعی که نوشته اید، مخصوص این زمان نیست. همیشه افرادی بوده اند که اهل حق را با زبان اذیت کرده اند. قبل از انقلاب، افراد مذهبی از این مسئله رنج می بردند. پس از انقلاب نیز در زمان جنگ عده ای کنار گود نشسته و رزمندگان را ملامت می کردند، ولی کسی که به درستی و حقیقت کار خود اطمینان دارد، از کوره در نمی رود و هزینة باورهای خود را می پردازد که یکی از آن ها شنیدن سخنان ناروا است. گفتار و کردار دیگران نباید مبنای تصمیم گیری ما باشد. اعتماد به نفس و استقلال فکر می تواند از نگرانی ها پیشگیری نماید. امام کاظم(ع) بر این امر تأکید کرد و خطاب به هشام فرمود: «اگر گردویی داشته باشی و دیگران به تو گویند: چه گوهری داری، وقتی خودت می دانی آن چه در دستت است گردو است، نباید این سخن در تو اثر داشته باشد. اگر گوهری در دست داشته باشی و به تو بگویند: این گردوها را از کجا آورده ای، نباید ترتیب اثر دهی. این سخن نباید به تو آسیب رساند، در حالی که می دانی گوهر در اختیار داری».(6) پیشوایان دین به ما آموخته اند که پیرو جوّ و متأثر از افکار عمومی نباشیم و بر پایه خِرَد ورزی و مصلحت اندیشی گام برداریم. امام علی(ع) می فرماید: «در راه هدایت به خاطر کمی افراد وحشت نکنید».(7) بنابراین به جای احساس ضعف و حقارت، از مبانی دینی خود با قاطعیت دفاع کنید و از قضاوت و نگاه تحقیر آمیز دیگران، ترسی به خود راه ندهید که خداوند با نیکوکاران است. اگر کسی به اشتباه به شما توهین کرد، با پاسخ دندان شکن او را برای همیشه پشیمان کنید. مطمئن باشید که دیگر تکرار نخواهد شد. دوری از اجتماع، راه حل مناسب برای مقابله با مشکلات نیست بلکه صورت مسئله را پاک کردن است. پی نوشت ها: 1. سفینةالبحار، ج 2، ص 511، ماده لسن. 2. مائده (5) آیة 54. 3. دیل کارنگی، آیین زندگی، ص 201. 4. فرقان (25) آیة 63. 5. تحف العقول، ص 224. 6. بحارالانوار، ج 1، ص 136. 7. نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 201.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]