واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: در قرن اول هجری به منظور تسهیل قرائت قرآن از سوی ناآشنایان به زبان عربی، وضع علائم و نشانههای قرآنی ضروری شد، در همین دوران بود که تفسیر قرآن، تدوین احادیث نبوی و فقه و علم کلام آغاز و بستری فراهم شد تا علمای مسلمان بتوانند با تدوین علوم مختلف آن را گسترش دهند. در نیمه اول قرن اول هجری قرائت قرآن تنها به صورت سماعی بود و قاریان و حافظان بسیاری با قرائت قرآن آن را از قاریان پیش از خود می آموختند و به نسلهای بعدی منتقل می کردند، اما در نیمه دوم همین قرن که بیگانگان نا آشنا به زبان عربی خواستار فراگیری قرآن شدند، ضرورت وضع علاوئم و نشانه های قرآنی برای آنها ضروری شد. چرا که روایات و قرائتهای مختلفی از قرآن وجود داشت که از آنها می توان به قرائت عبدالله بن عامر بن زید یحبصی ( ۱۱۸ هجری)، عاصم بن ابی نجود بنی جذیمه ( ۱۲۷ هجری) قرائت را از ابوعبدالرحمان سلمی از حضرت علی (ع) و ابو عمرو بن علا( ۱۵۵ هجری)، حمزه بن حبیب زیات ( ۱۵۶ هجری) اشاره کرد. این علما به آموزش شاگردانی پرداختند تا با برگزاری مجالس قرائت قرآن زمینه های قرائت قرآن و انتقال سینه به سینه آن را فراهم کنند حتی در این زمینه کتابهایی نیز نوشتند. عبدالله بن عامر دو کتاب " اختلاف قرائت قرآن در حجاز، شام و عراق" و کتاب " منقطع و متصل" و کتاب " وقف و ابتدا" تألیف عمروبن علا را نوشتند. بنابراین در خواندن متن واحد قرآن چهارده شیوه یا روایت مختلف وجود دارد که مشهورترین روایت که امروزه قرآن را بر اساس آن اعراب گذاری میکنند، روایت حفص از عاصم بن ابی نجود معروف به کوفی است. تمام قرآنهایی که در ایران به چاپ میرسند از جهت صحت کتابت و انطباق با این قرائت دارند. این چهارده روایت در تلفظ حروف و اعراب اندکی متفاوت هستند. مثلاً در قرائت مشهور حفص از عاصم آمدهاست: ملک یوم الدین (م با الف مقصوره که مالک خوانده میشود) و در قرائت مشهور دیگر مَلک یوم الدین. در همین عصر بود که نیاز به مکتوب کردن قواعد زبان عربی به منظور فهم و آشنایی با قرآن احساس شد و ابن زیاد علم نحو را پایه گذاری کرد و قواعد زبان عربی را بنا نهاد و حتی خود ابوالاسود دوئلی ( اولین کسی که قرآن را نقطه گذاری و اعراب گذاری کرد) می گوید که نقطه گذاری و شکل گذاری قرآن نیز به این دوران باز می گردد که علامتهای قرآن را نیز در این زمان مشخص و قرآن به بخشهای مختلف تقسیم بندی شد. در عصر اموی نهضت بزرگی در تفسیر علوم قرآنی، فقه و علم کلام ایجاد شد که علمای مسلمان سعی می کردند، در هر علمی ترقی و پیشرفت کنند و با استفاده از نبوغ و ذوق خود علوم مختلف را گسترش دهند . در این دوران تفاسیر مختلفی نوشته شد که تفسیر ابن عباس، تفسیر سعید بن جبیر شاگرد او، تفسیر مجاهد بن جبر، ضحاک بن مزاحم، محمد بن کعب قرظی و قتادهٔ بن دعامه سدوسی از مشهورترین آنها به شمار می رود. از برجسته ترین فقهای این دوران می توان به شریح بن حارث کندی، ابراهیم نخعی، مکحول بن ابی مسلم دمشقی، حماد بن ابی زناد، ربیعهٔ بن ابو عبدالرحمن تیمی و علمای علم کلام و جدل حسن بصری، محمد بن حنیفه، غیلان دمشقی، واصل بن عطاء معتزله، رأس الجهیمه که در زمینه عقاید مسلمانان تلاش بسیاری کردند و کتابهای فراوانی تألیف کردند، اشاره کرد. تدوین علوم اسلامی به ویژه حدیث نبوی در این دوران آغاز شد که با وجود سختیهای بسیار مسلمانان به این امر اهتمام ورزیدند تا احتمال تحریف و خطا را کاهش دهند. این در حالی است که با برگزاری کلاسهای مختلف دینی و علمی و تدوین علوم اسلامی بستری فراهم شد تا اصول و علوم اسلامی توسعه و پیشرفت کند. خبرگزارى مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]