واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: تهران- خبرگزاری ایسکانیوز: امروز سه شنبه 13شهریورماه ، بزرگداشت محمد بن احمد بیرونی مشهور به ابوریحان ، این دانشمند بزرگ و ریاضیدان، ستارهشناس و تاریخنگار سده چهارم و پنجم هجری ایرانی است. وی در 362 هچری قمری در خوارزم به دنیا آمد، پدرش، ابوجعفر احمدبن علی اندیجانی، ستاره شناس خوارزم شاه بود. اما این کار پدر، خیلی دوام نداشت و او از دربار رانده و به همراه خانواده اش در یکی از روستاهای خوارزم ساکن شد. دوران کودکی را در خوارزم گذراند ، در کودکی برای یک دانشمند یونانی نمونه های گیاهان و دانه ها و میوه ها را گرد می آورد از همان زمان به مطالعه ی طبیعت علاقه مند شد . دانش اختر شناسی ( نجوم ) و ریاضی را نزدابونصر عراق که از دانشمندان نامدار آن زمان بود آموخت . بیرونی جوان ، بسیاری از دانش های زمان خود را در خوارزم فرا گرفت ، در آن زمان خوارزم مرکز دانشمندان نامدار آن زمان بود . ابن سینا ، پزشک و فیلسوف بزرگ ایرانی نیز در این هنگام در خوارزم زندگی می کرد . این دو دانشمند جوان درباره ی علوم طبیعی گفتگوهایی داشتند ، این گفتگوها نشان می دهد که شیوه ی مطالعه بیرونی درباره ی پدیده ها ی طبیعت از آغاز جوانی ، بیشتر براساس مشاهده و تجربه بوده است . بیرونی ، بیست و پنج ساله بود که از خوارزم به خراسان و از آنجا به ری و طبرستان ( مازندران کنونی ) و جرجان که شهری نزدیک گنبد قابوس امروزی بوده است ، رفت . در جرجان مدتی در دستگاه قابوس وشمگیر ، امیر دانش دوست زیاری به سر برد ؛ کتاب " آثارالباقیه " را در آنجا نوشت ، در این هنگام بیست و هشت ساله بود . قابوس وشمگیر ابوریحان را به وزارت دعوت کرد ، اما او نپذیرفت و چند سال بعد به خوارزم بازگشت . وقتی محمود غزنوی ، در نخستین سال های قرن پنجم هجری ، خوارزم را تصرف کرد ، از چند تن از دانشمندان ، از جمله بیرونی ، خواست که به غزنه بروند . بیرونی به غزنه رفت و تا پایان عمر در دستگاه غزنویان ماندگار شد . وی در بیشتر جنگ های سلطان محمود غزنوی در هند همراه او بود مقصود بیرونی از این سفرها ، آشنایی با فرهنگ ملت هند بود ، بیرونی سیزده سال در هند به پژوهش پرداخت . زبان سانسکریت یعنی زبان قدیم و مقدس هندیان را فرا گرفت و اثر پرارزش خود تحقیق ماللهند را تألیف کرد . از نوشته های بعضی از کتاب های کهن چنین بر می آید که رابطه ی بیرونی با محمود غزنوی سلطان متعصب و کشور گشا خوب نبوده چراکه تیزهوشی و دانایی و حقیقت دوستی بیرونی ، سلطان محمود را خشمگین می کرده است . بااین همه بیرونی ، پس از مرگ محمود ، کتاب " قانون مسعودی " را به نام پسر او مسعود غزنوی تألیف کرده بود .اوریحان نخستین دانشمندی است که در پژوهش و نوشتههای خود به پیشینه تاریخی و مقایسه نظریات دانشمندان پیش از خود پرداخته است، وی وجوه توافق میان فلسفه فیثاغورث، افلاطونی و حکمت هندی و بسیاری از مذاهب صوفیه را بیان کرده است. بیرونی دقت و اصالت نظر خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، لیکن او در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیله کندی و فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده بود نبود، بلکه به عقاید ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است. بیرونی با اینکه به زبانهای یونانی، هندی و عربی تسلط داشت ولی بیشتر تألیفات بیرونی به زبان عربی، یعنی زبان علمی عالم اسلام و ایران بوده است، مگر ترجمه «التفهیم» که خود، آن را از عربی به فارسی برگردانیده است. وی کتب و رسالات متعدد که شمار آنها را بیش از 146 گزارش کردهاند نوشت ، که جمع سطور انها بالغ بر 13 هزار است. مهمترین آثار او التفهیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه است و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن و هندشناسی او در مورد کشور هند . ابوریحان در طول عمر خود به شهرهای مختلفی سفر و به اندازه گیری طول و عرض جغرافیایی آن شهرها می پرداخت و سپس موقعیت هر شهر را روی یک کره مشخص می کرد و پس از سالها توانست آن نقاط را روی یک نقشه مسطح پیاده کند و این مقدمه علم کارتوگرافی بود که این کار با ابوریحان شروع شد. بیرونی نخستین دانشمندی است که در پژوهش و نوشتههای خود به پیشینه تاریخی و مقایسه نظریات دانشمندان پیش از خود در موضوع مورد نظر پرداخته است. گاه کتاب هایی را تنها به خاطر تاریخ علم نگاشته است. برای نمونه، در «الاثار الباقیه» که در گاهشماری و شناخت زمان است، به معرفی گاهشمارهای ملت های مختلف مانند هندی، عربی، یونانی، یهودی و ایرانی می پردازد یا در کتاب «تمهید المستقر» و«التحلیل» و «التقطیع»، که در نجوم است، از چگونگی به دست آوردن شاخصهای گوناگون نجوم در سه مکتب یونانی،هندی و ایرانی و میزان تأثیرپذیری دانشمندان گوناگون از آنها سخن میگوید. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه پول. بیرونی معاصر بوعلی سینا بود که در اصفهان مینشست و باهم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند. از دیگر آثار وی میتوان به کتاب «الصیدنه فی الطب» اشاره کرد که کتابی است در باره گیاهان دارویی و توسط «عباس زریاب خویی» تصحیح شده است. ولی دانشنامه علوم چاپ مسکو، ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار کرد و بخاطر همین است که بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاهها، دانشکدهها و تالار کتابخانهها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او دادهاند. بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقا محاسبه و تعریف کرده است. خورشید گرفتگی هشتم آوریل سال 1019 میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه گرفتگی سپتامبر همین سال را در در غزنه به زیر مطالعه برد. از سوی دیگر گفته های این دانشمند در دو جای کتاب ارزشمندش ( الهند ) ثبت و بحث شده است و نیز در کتاب ( تحدید نهایات الاماکن ) که تاریخ تحریرش به سال 409 هجری قمری است در این باره که آیا در نیم کره ی جنوبی زمین نیز خشکی قابل عمارتی هست بحث مفصلی کرده است. باری خشکی مقاطر با ربع شمالی که ابوریحان حدس زده بود با همان سرزمینی منطبق میشود که واقع بین اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام است و پس از 462 سال توسط کریستوف کلمب کشف شد و آنرا ( آمریکا ) نامیدند. ابوریحان در طول زندگی خود حدود 143 کتاب در زمینه های نجوم، هیات، منطق و حکمت نوشت و سرانجام، در رجب 440 هجری قمری در 77 سالگی در غزنه درگذشت. مشهور است وقتی ابوریحان در بستر مرگ بوده، مسئلهای از کسی میپرسد. او میگوید: «حالا چه وقت پرسیدن است؟» ابوریحان میگوید: «بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم.» آن شخص میگوید: «وقتی از خانه ابوریحان بیرون آمدم، هنوز یک کوچه بیشتر نرفته بودم که صدای شیون بلند شد.»/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 540]