تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833015632
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. آفرینش روزنامه آفرینش در سرمقاله امروز خود با عنوان 10 درصد جامعه محروم از حقوق شهروندي به قلم سيدحسين قوامي آورده است:طبق آمار سازمان بهداشت جهاني حدود 7 تا 10 درصد از جمعيت جهان دچار نوعي معلوليت جسمي و کم تواني هستند که 80 درصد آنها در کشورهاي در حال توسعه زندگي مي کنند و تنها 1 تا 2 درصد آنها به خدمات توانبخشي ضروري دسترسي دارند.معلوليت پديده اي است که بيش از آنکه جنبه پزشکي داشته باشد جنبه هاي اجتماعي بارزي دارد، و ساده ترين تعريف آن را ايجاد اختلال در رابطه بين فرد و محيط دانسته اند و اين دقيقا زماني رخ مي دهد که معلولان با موانع فرهنگي، فيزيکي و يا اجتماعي مواجه مي شوند که از دسترسي آنان به نظام هاي مختلف جامعه در حالي که براي ديگر شهروندان ميسر است جلوگيري مي کند.اين موضوع در ايران از اهميت ويژه اي برخوردار است. چرا که بخش قابل توجهي از معلولان ايراني، از سربازان و جانبازان 8 سال دفاع مقدس به شمار مي روند که جان خود را براي حفظ جان و ناموس هموطنانشان در معرض خطر قرار دادند و اکنون جامعه کمترين حقوق آنها را مانند استفاده از وسائل حمل و نقل عمومي و تردد در خيابان ها و مراکز عمومي شهر را به رسميت نمي شناسد.براي آنکه تمامي معلولان مانند ديگر مردم از حقوق شهروندي خود برخوردار باشند، با تصويب قوانين استاندارد در سال 1993 قدم هاي موثري در راه جهاني شدن مساله حقوق افراد داراي معلوليت برداشته شد. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز بسياري از مفاهيم در اصول 21، 28 و 29 قانون، قابل تعميم به حقوق انساني و اسلامي معلولان و جانبازان است.قانون جامع حمايت از معلولان از ديگر اقدامات قانوني است که در راه حمايت از حقوق معلولان در ارديبهشت 1383 توسط نمايندگان مجلس شوراي اسلامي تصويب شد و ابلاغ آن توسط رياست جمهوري در تاريخ 17 خرداد 83 جامعه معلولان کشور را شادمان نمود.هر چند که تصويب اين قانون فرصت خوبي براي معلولان فراهم مي کند تا با استفاده از اين اهرم شفاف و صريح قانوني، حقوق ضايع شده خود را همزمان با جلب حمايت تمامي دستگاه ها و سازمان ها مطالبه نمايند، اما اين شادماني دوام چنداني نياورد! چرا که اين قانون نيز به سرنوشت قوانين اجرا نشده ديگر پيوست و نتايج آن براي جانبازان و معلولان محترم عينيت پيدا نکرد.يکي از مواردي که در اين قانون مورد تاکيد قرار گرفته است "مناسب سازي فضاهاي شهري براي معلولان" است. اما در حالي که هفت دهه از عملي شدن طرح هاي مناسب سازي فضاهاي شهري براي معلولان در اروپا و آمريکا مي گذرد، ولي هنوز معلولين در کشور ما از برآورده کردن ابتدايي ترين نيازهاي خود در فضاي شهري محروم هستند. فضاهاي شهري درايران نه تنها براي معلولان، بلکه براي افراد غيرمعلول نيز مناسب نيست!بر اساس يکي ديگر از بندهاي اين قانون، هزينه حمل نقل کشوري براي معلولان، بايد شامل تخفيف 50 درصدي شود. اين در حالي است که اصولا در شرايط فعلي هيچ کدام از وسايل حمل و نقل عمومي براي استفاده يک معلولان يا جانبازان مناسب نيست و عملا براي يک ويلچر نشين امکان استفاده از اتوبوس، مترو و ... وجود ندارد، چه رسد به تخفيف 50 درصدي!بنابراين در خصوص قانون و مقررات لازم براي مناسب سازي محيط شهري معلولان و جانبازان با مشکل چنداني مواجه نيستيم و آنچه که وجود ندارد (چون هميشه) نبود ضمانت اجرايي است.ضمانت اجرايي قوانين مشابه در کشورهاي اروپايي تا حدي است که براي نمونه، هم اکنون در اروپا اگر يک فرد ويلچري نتواند وارد يک مکان مثل ورزشگاه شود، آن مکان به علت اينکه مناسب سازي را براي آن فرد معلول رعايت نکرده، بين دو تا هشت هزار يورو جريمه مي شود.اما اين موضوع در ايران کمترين اهميتي ندارد. به گونه اي که با گذشت سه سال از تصويب قانون جامع حمايت از معلولان، به تازگي گزارش مناسب سازي فضاي شهري به وزارت رفاه ارسال شده و تا توسط وزير مربوطه در هيات دولت مطرح شود! که سرنوشت آن در هاله اي از ابهام است. بنابراين به نظر مي رسد مسئولان و متوليان امر و همچنين جامعه کوچکترين توجهي به حدود 10 درصد جامعه نداشته و اين جماعت به بخش محذوف و نامرئي جامعه تبديل شده اند که هيچ گونه حق و حقوقي ندارند! * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان هفته دولت و بازخواني اصول آورده است: در هفته دولت قرار داريم ايامي كه به ياد دو شهيد والامقام رجائي و باهنر رئيس جمهور و نخست وزير اسبق به مناسبت شهادتشان در 8 شهريور 1360 از اول تا هشتم شهريور هر سال براساس يك سنت حسنه كه از سال 1361 برقرار شده به گزارش عملكرد دولت به مردم از يكطرف و تجديد عهد مردم با دولتمردان از طرف ديگر اختصاص دارند. هفته اول شهريور به اين دليل به شهيدان بزرگوار رجائي و باهنر اختصاص يافت كه آنها به اصول انقلاب و نظام جمهوري اسلامي پاي بند بودند و دقيقا به دليل همين پاي بندي بود كه به شهادت رسيدند. به عبارت روشن تر رجائي و باهنر قرباني وفاداري به اصول اسلامي و انقلابي كه پايه هاي نظام جمهوري اسلامي را تشكيل ميدهند شدند. به همين دليل هر ساله در هفته دولت بازخواني اصول بايد در صدر فهرستي باشد كه دولتمردان مطرح مي كنند و رسانه ها به دولتمردان يادآور مي شوند. با اين رويكرد بهتر ميتوان به مناسبت هفته دولت به ارزيابي عملكردها پرداخت . 1 ـ اولين و مهمترين اصل اينست كه دولت برآمده از انقلاب اسلامي ـ هر دولتي كه باشد ـ تا زماني كه مورد تاييد ولي فقيه است و در چارچوب قوانين و مقررات نظام جمهوري اسلامي عمل مي كند محترم و مشروع است و آحاد مردم موظفند از آن حمايت نمايند. همراهي با دولتمردان در همه زمينه ها و تلاش براي موفقيت دولت قطعا از وظايف حتمي همه مردم است كما اينكه دشمني با دولت و كارشكني و هرگونه اقدام براي ناكام نمودن دولت امري خلاف و غيرقابل قبول است . 2 ـ اصل دوم مشاركت در امور به منظور كمك به دولت براي پيشبرد اهداف نظام و انقلاب است . در مرحله پذيرش لفظي ماندن و در عرصه قبول قلبي در جا زدن كافي نيست . اگر مي پذيريم كه دولت از مشروعيت برخوردار است بايد به كمك آن بشتابيم و هركس به تناسب توان خود به مسئولان اجرائي كمك نمايد تا سريع تر و قوي تر به پيشرفت هاي مورد نظر نايل آيند و به اهداف ترسيم شده دست يابند. قواي مقننه و قضائيه با همراهي هاي تقنيني و قضائي سرمايه داران با بكار گرفتن امكانات خود نيروهاي متخصص با تخصص خود اهل قلم با نوشتن سخنوران با بيان علماو اهل تحقيق با آموزش و پژوهش اهل صنعت با پويائي و تلاش صنعتي و همه اصناف و اقشار به هر وسيله كه مي توانند بايد همراهي كنند تا دولت بتواند با تسلط بر امور و برخورداري از امكانات و توانمندي ها نزديكترين راه را براي رسيدن به اهداف مورد نظر نظام انتخاب كند و به آن اهداف دست يابد. 3 ـ علاوه بر همراهي هاي داخلي هم جهت بودن با دولت و نظام در مقابله با توطئه هاي خارجي نيز از وظايف آحاد مردم است . نظام جمهوري اسلامي با تهاجمات سنگيني از سوي قدرتهاي سلطه گر مواجه است . نظام سلطه تلاش مي كند همه جهان را ببلعد و با ملت ها و دولت هائي كه مانع اين سلطه گري هستند برخورد مي كند. فلسفه وجودي نظام جمهوري اسلامي مقابله با سلطه گري و ايستادن در برابر نظام سلطه جهاني است . در اين مبارزه بي امان و پيوسته دولتمردان لشكر مجهزي هستند كه در خط مقدم قرار دارند و آحاد مردم بايد پشتيباني اين جبهه حساس را برعهده داشته باشند كاري كه ملت ايران در دفاع مقدس و در مراحل مختلف تحريم ها كه راس هرم سلطه يعني آمريكا باني آن بوده و مي باشد انجام داد و به خوبي از عهده آن برآمد. اين اصل سوم است . 4 ـ اصل چهارم پاسداري از آزادي هاي مشروع توسط دولت است . دولت و مردم داراي حقوق متقابل هستند و روابط آنها يك جاده دو طرفه است . مردم حق انتخاب دارند حق انتقاد دارند و حق اعتراض دارند. دولت ـ هر دولتي ـ فقط هنگامي موفق خواهد بود كه حقوق مردم را بدون كم و كاست به رسميت بشناسد و در عمل نيز به آن پاي بندي نشان دهد. اگر حقوق مردم رعايت شود انگيزه مردم براي كمك به دولت و همراهي با دولتمردان افزايش خواهد يافت و نيروي قدرتمند پشتوانه مردمي همواره براي دولت باقي خواهد ماند. دولتمردان نبايد در برابر انتقاد مطبوعات كه به مثابه زبان مردم عمل مي كنند بي طاقت باشند و آنرا كودتاي خزنده بنامند. اگر انتقاد نباشد صاحبان قدرت به سوي استبداد ميل خواهند كرد و اين بزرگترين خطر براي هر كشوري است زيرا استبداد همواره زمينه اي براي جدا شدن مردم از حكومت و بازگشت استعمار است . 5 ـ اصل مهم ديگر رعايت دقيق برخورداري از جاذبه و دافعه به ميزان لازم و منطقي است . اين سخن شهيد مظلوم آيت الله بهشتي كه ميگفت جاذبه درحد اعلاي امكان و دافعه درحد ضرورت از ويژگيهاي خط امام است بيانگر اين اصل بسيار والا و ارزشمند مي باشد. محدود نمودن دايره اصولگرائي و به هر بهانه خارج ساختن اين و آن از اين دايره نه تنها اصولگرائي نيست بلكه ضد اصولگرائي و عامل نقض اصل مهم برخورداري از جاذبه است . بي حرمتي به بزرگان شكستن حريم ها انگ زدن به نيروهاي كاردان و توانمند كلي گوئي هاي شبهه افكن و ناديده گرفتن خدمات و مجاهدات و نقاط قوت حركت كردن در جهت خلاف اين اصل است . درست است كه دافعه داشتن نيز بخشي از همين اصل است اما اكتفا نكردن به حداقل ها در اين عرصه و جاي دوست و دشمن را عوض كردن و با پرداختن به دشمنان موهوم از دشمن اصلي و واقعي غافل ماندن خطر بزرگي است كه همواره در كمين است و اكنون بيش از هر زمان ديگري اين خطر احساس مي شود. وفاداران به نظام مقدس جمهوري اسلامي معتقدند دولت حاضر با بهره گيري از اصل جاذبه ـ در چارچوب نظام ـ و پرهيز از دافعه هائي كه قابل اجتناب هستند ميتواند كارائي خود را بالا ببرد و توفيقات زيادي بدست آورد. اين اعتقاد نيز عميقا وجود دارد كه دولت نهم تاكنون از اين اصل غفلت ورزيده و حتي حاميان رسانه اي آن برعكس عمل كرده اند; حداكثر دافعه و حداقل جاذبه . 6 ـ اصل مهم ديگر پاسداري از فرهنگ و هنرو تلاش براي اعتلاي آنست . انقلاب اسلامي همانطور كه شهيد مظلوم آيت الله بهشتي گفته اند « انقلاب ارزشها » ست . ارزشها را بايد در فرهنگ و هنر متجلي ساخت . اين دو مقوله را نيز بايد در حوزه هاي رفتاري مطبوعات كتاب سينما و ساير مقولات هنري جستجو كرد. به حوزه رفتاري در بند پنجم پرداختيم . در حوزه كتاب هر چند تلاشهائي در جهت پالايش صورت گرفته ولي همچنان كتاب هاي خلاف بويژه در عرصه هاي سياست و اخلاق و كودكان منتشر مي شوند و مهمتر آنكه متاسفانه سطحي نگري و خرافات در حوزه كتاب بشدت رو به تزايد است . در حوزه هنر نيز در عين حال كه تلاش شده از ابتذال تا حدودي كاسته شود اما رويكرد خرافي و سطحي نگري خطري است كه چهره نمايانده و درحال گسترش است . توپ و تشرهاي داخلي و خارجي نبايد متوليان امور فرهنگي كشور را وادار به عقب نشيني كند و رسانه هاي حامي دولت نيز نبايد لغزش هاي متوليان فرهنگي و هنري كنوني را به دليل خودي بودن ناديده بگيرند و در برابر تكرار همان اموري كه قبلا و در دولت هاي گذشته ناروا ميدانستند سكوت اختيار كنند. اين نه تنها دوستي با دولت نيست بلكه دولتمردان را به حركتي كه آنها را به سراشيبي سقوط ميكشاند تشويق كردن است . مقوله پوشش و ابتذال در نماي ظاهري زنان و جوانان را نيز اگر بخشي از مقوله فرهنگ بدانيم واقعيت اينست كه در دوران دو سال حاكميت دولت نهم بدحجابي و ابتذال رفتاري اين قشر در جامعه رو به گسترش بوده است . نيروي انتظامي با اجراي طرح ارتقا امنيت اجتماعي كه بخشي از آن برخورد با ابتذال در پوشش است تلاش قابل تحسيني انجام داد اما به دليل عدم برخورداري از حمايت هاي لازم در اين امر توفيق چنداني نداشت . از دولتي كه با شعار اصولگرائي زمام امور را به دست گرفته انتظار برخورد جدي با اين مقوله انتظار زيادي نيست . 7 ـ تامين رفاه مردم يكي از اصول بسيار مهم انقلاب اسلامي است . نظام جمهوري اسلامي بايد مشكلات اقتصادي مردم را حل كند تا بتواند فكر و فرهنگ اسلامي و انقلابي را گسترش دهد (من لامعاش له لامعاد له ). دولتمردان ميگويند براي تحقق اين اصل تلاش هاي زيادي كرده اند اما آنچه در زندگي مردم مشهود است گوياي ظاهر شدن نتيجه اين تلاشها بر سر سفره مردم نيست . افزايش شديد قيمت مايحتاج عمومي و دو برابر شدن قيمت مسكن نشانه عدم تحقق اصل تامين رفاه مردم است . تاب تحمل انتقادهائي كه در اين زمينه صورت ميگيرد نيز وجود ندارد. انتقاد كنندگان را در شمار مخالفان و دشمنان و معاندان قرار دادن با اصول اسلامي سازگاري ندارد. انتقاد نادرست را مي توان با مطالب درست و منطقي پاسخ داد و در برابر انتقاد صحيح كه گراني ها يكي از آنهاست بايد پذيراي انتقاد بود و براي حل مشكل تلاش كرد. 8 ـ يكي از مهمترين اصول قدرداني از خدمتگزاران بويژه مديراني است كه با خدمات خود توانسته اند كشور و نظام را در برابر توطئه ها حفظ كنند و زيرساخت هاي مستحكمي بوجود آورند كه امروز زمينه خدمت را براي دولتمردان فراهم ساخته است . اينكه بجاي قدرداني از مديران سابق درصدد نفي آنها و اثبات خود باشيم ناسپاسي خطرناكي است كه ممكن است به يك فرهنگ مخرب در جامعه تبديل شود و مسيري برخلاف مسير اسلامي و معنوي و اخلاقي « من لم يشكرالمخلوق لم يشكرالخالق » پديد آورد. اگر زيرساخت هاي آماده شده توسط دولت هاي گذشته نبود امروز آمار و ارقامي كه داده مي شود اصولا ميسر نبود. بنابر اين حق اينست كه دولتمردان امروز قدردان ديروز باشند و ناسپاسي نكنند. اينها همه ي اصول نيستند كاربردي ترها را آورديم كه وظايف متقابل دولت و مردم را يادآور مي شوند و رعايت آنها به تقويت دولت و انگيزه دارتر شدن مردم براي حمايت از دولت خواهد انجاميد. البته دولتمردان و حاميان دولت خوبست به اهميت حفظ حرمت آحاد ملت ـ چه از جنبه معنوي و چه مادي ـ توجه داشته باشند و از اين سنت قطعي الهي غفلت ننمايند كه حفظ حرمت ها موجب توفيق الهي خواهد شد و شكستن حريم ها سخط الهي را به همراه خواهد داشت . * كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان سياست خارجي پيشرو به قلم ناصر بهرامي‌راد آورده است:هفته دولت بركات فراواني دارد، از جمله آن كه مسئولان رده بالاي دولت در فرصت هاي خاص اين هفته، ناگفتني هاي جالبي را بيان مي كنند. منوچهر متكي در دوازدهمين همايش كانون اسلامي فارغ التحصيلان شبه قاره هند بخشي از خاطرات پشت صحنه اش را مطرح كرد كه تاملي در آنها نشان مي دهد ملت و دولت ايران امروز در چه جايگاهي در جهان ايستاده اند. وزير خارجه از ادعاي خنده دار ديپلمات هاي انگليسي ياد كرد كه يك سال قبل در مذاكرات با ديپلمات هاي ايراني گفته بودند: وقتي ما اسم تحريم را بياوريم، اوضاع كشورتان برهم مي ريزد و اگر قطعنامه اي صادر كنيم، كارتان تمام است! متكي از اين گفت كه شش ماه قبل وقتي ايران موضوع خريد پنج فروند توپولف پيشرفته را مطرح كرد، آمريكايي ها از طريق سفارت سوئيس پيغام دادند كه بابت تعمير قطعات اين هواپيماها اطمينان داشته باشيد چرا كه ما ممنوعيت ها را از شركت هاي هواپيمايي آمريكايي برداشته ايم، و اين ايران بود كه به دلايلي از خريد هواپيماها منصرف شد. وزير خارجه همچنين به خاطراتش در مورد نخستين برخورد غربي ها با مواضع سياست خارجي در دولت نهم اشاره كرد و اين كه ديپلمات هاي برجسته غرب اقرار كردند: اول فكر مي كرديم سياست هاي اعلامي دولت جديد ايران از روي ناآگاهي دولتمردان اين كشور از محيط بين المللي بوده اما وقتي تكرار كردند با دقت گوش كرديم و فهميديم اين نگاه جديد، ايران جديد است. يكي از وعده هاي دولت نهم، اتخاذ ديپلماسي فعال و مقتدر در عرصه بين المللي و جايگزين ساختن رويكرد افراطي به اروپاي غربي با توجه و تمركز به شرق، آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين بود. اين وعده دقيقا در چارچوب دو راهبرد اساسي نظام جمهوري اسلامي يعني راهبرد «نه شرقي، نه غربي» و راهبرد «عزت، حكمت، مصلحت» طراحي و بيان شده و در واقع پاسخي بود به رويكرد فزاينده به غرب بخصوص آمريكا و اروپاي غربي كه طي حدود يك و نيم دهه جز مجموعه هايي مانند «ديالوگ انتقادي» و سپس تعليق دو سال و نيمه تمامي صنايع هسته اي كشور در نتيجه تعامل با تروئيكاي اروپا، تقريبا هيچ حاصل جدي اي نه در عرصه سياسي و نه حتي در زمينه هاي اقتصادي نداشت. در دو سال گذشته حضور و همكاري ايران در مجموعه هاي همكاري شرق مانند اكو، آسه آن، شانگهاي و سازمان همكاري هاي جنوب آسيا به موازات گسترش روابط با آفريقا و آمريكاي لاتين شتابي فزاينده گرفت، بدون آن كه با بلوك غرب، قهر شود. هرچند پيش از آن هم توجهي- هرچند كمرنگ- به سازمان هاي همكاري در مرزهاي شرقي كشورمان مبذول مي شد اما اين حضور، كمتر واجد نتايج ملموس اقتصادي براي كشور بود. گسترش رويكرد به اين دسته از كشورها و سازمان ها كه اوج آن در سفر اخير رئيس جمهور به چند كشور آسياي ميانه و حضور و سخنراني در هفتمين نشست كشورهاي عضو سازمان همكاري شانگهاي در بيشكك بود، علاوه بر نتايج سياسي و تثبيت موقعيت منطقه اي و بين المللي ايران، در عمل به دستاوردهاي اقتصادي قابل توجه نيز منتهي شده است، به گونه اي كه شايد بتوان چنين تعبير كرد كه فصل ثمردهي و ميوه چيني از اين رويكرد فرا رسيده است. رئيس جمهوري چين در حاشيه اين اجلاس طي ديداري با همتاي ايراني اش اعلام كرد سقف مبادلات اقتصادي و سرمايه گذاري مشترك دو كشور مي تواند تا دويست ميليارد دلار برسد. اين در حالي بود كه در مسير سفر به بيشكك، با تركمنستان و افغانستان هركدام حداقل 5 سند همكاري دو جانبه به امضا رسيد. اواخر خردادماه، رئيس جمهوري تركمنستان در سفرش به تهران، طرح بزرگ احداث راه آهن مشترك دو كشور براي انتقال كالا و مسافر به كشورهاي ديگر را ارائه كرد و آن را به سود دو كشور دانست و اوايل اين ماه لوكا شنكو در مينسك پايتخت بلاروس به احمدي نژاد گفت: از كمك هاي طرف ايراني در صنايع نفت و گازمان تشكر مي كنيم و اميدواريم ايران در اقتصاد بلاروس بيش از اين سرمايه گذاري كند. فهرست اين نوع تعاملات اقتصادي با كشورهايي بجز آمريكا و اروپاي غربي بسيار طولاني تر از حوصله اين نوشتار است. اما همان طور كه متكي در جمع فارغ التحصيلان شبه قاره هند گفت، غير از سطح معمولي مراودات، مناسبات تجاري و سرمايه گذاري با رقم هاي ميلياردي ميان ايران و كشورهاي ديگر برقرار شده كه فقط يك قلمش ده ميليارد و دو قلم ديگرش چهل ميليارد دلار ارزش دارد. علاوه بر عزت و سربلندي روز افزون ملت و دولت ايران، ثمرات ايستادگي بر مواضع اصولي در سياست خارجي در عرصه هايي گشايش فراهم كرده كه دولت هاي سلطه طلب اروپايي و آمريكا آن را به عنوان گلوگاه براي كشورمان شناخته بودند. معاون بانك مركزي كشورمان بتازگي در مصاحبه اي با فايننشال تايمز به بانك هاي آلماني هشدار داد اگر فعاليت خود را در ايران متوقف كنند، از سرگيري آن چندان راحت نخواهد بود، زيرا به گفته وي بانك هايي از كشورهاي آسيايي، روسيه و حتي حوزه خليج فارس براي جايگزيني با آنها اعلام آمادگي كرده اند. ديروز صبح فرانجيالي، دبيركل سازمان جهانگردي و گردشگري در همايشي در تهران اعلام كرد رشد گردشگري در ايران دو برابر متوسط رشد جهان بوده و سرمايه گذاري كشورمان در اين زمينه كاملاً منطقي است. در همين همايش بود كه رئيس سازمان ميراث فرهنگي سال 2008 ميلادي را سال شروع ميلياردها دلار سرمايه گذاري در صنعت گردشگري كشورمان ذكر كرد. اين همه در حالي به دست آمده كه رئيس جمهور، ششم مردادماه در يك گفت وگوي تلويزيوني تصريح كرد: دولت نهم در چهارماه آينده دور جديدي از ديپلماسي فعال و ابتكاري خود را در سطح منطقه اي و بين المللي كليد خواهد زد. * اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان جورج بوش رئيس‌جمهوري آمريكا روز گذشته در برابر انبوه شهروندان اين كشور كه خشمگين از افزايش روزافزون تلفات نظاميان اعزام‌شده به عراق خواهان خروج هرچه سريع‌تر از اين كشور و يا حداقل انديشيدن راهي براي پايان دادن به فجايعي هستند كه هم جان فرزندان آنان- كه براي تحقق جاه‌طلبي‌هاي سران كاخ سفيد به عراق اعزام شده‌اند- را نجات داده و هم با بازگرداندن آرامش به عراق، اين سرزمين تب‌دار و پرتنش را به آرامش برساند، قرار گرفته و در مورد موفقيت‌هاي كسب‌شده در عراق داد سخن داده و نسبت به تداوم حضور نظامي در آنجا ابراز اطمينان كرد. سخنان بوش در شرايطي كه تا اواخر شهريورماه بايد تكليف جدول خروج زماني آمريكا از عراق تعيين شده و بر اساس گزارش ژنرال پترائوس، آخرين تصميم‌ها توسط كنگره يا كاخ سفيد در اين مورد گرفته شود، در واقع نوعي فرار به جلو است. رئيس‌جمهوري آمريكا مي‌داند كه حتي نزديكترين دوستان وي در حزب جمهوريخواه هم نمي‌توانند اوضاع عراق را مساعد جلوه دهند و در اين ميان پس از چند ماه اتلاف وقت و حواله دادن مخالفان به گزارش ژنرال ارشد، با نزديك شدن به موعد ارائه گزارش از هر زمان ديگري آشفته‌تر عمل مي‌كند. اين آشفتگي اما دامان سياستمداران ديگر آمريكايي و حتي نظامياني كه علي‌القاعده بايد دور از سياست و بر مبناي واقعيت تصميم بگيرند را هم گرفته است. در يك سوي ميدان انبوهي بر طبل خروج از عراق، كاهش نيروها و عقب‌نشيني يا در واقع فرار از صحنه نبرد- بدون تضمين امنيت شهروندان رها شده در چنگال تروريست‌هاي پيروز- مي‌كوبند و در سوي ديگر جمعي بدون برنامه براي <بردن صلح> به تداوم حضور در عراق و دميدن بر آتش جنگ‌هاي داخلي راي ميدهند. در ميان اين دودستگي‌آنچه كه قرباني مي‌شود امنيت و آسايش مردم عراق و جان انبوه بي‌گناهاني است كه در نبرد بي‌حاصل تروريست‌ها و اشغالگران جان مي‌بازند. مردمان آمريكا هم در اين ميان با قرباني شدن فرزندانشان در پاي طمع و جاه‌طلبي‌سران كاخ سفيد بهاي هنگفتي مي‌پردازند. در چنين بستري جز <تروريسم كور> چه پيروزي‌اي را ميتوان متصور بود؟ * مردم‌سالاري روزنامه مردم‌سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان تصميماتي با آثار طولاني مدت به قلم حميدرضا شكوهي آورده است: تصويب طرح تغيير ساعت رسمي كشور در مجلس شوراي اسلامي، پس از دو سال پافشاري دولت بر عدم تغيير آن، بيانگر يك كاستي مهم در كشور است و آن هم تغيير سليقه‌اي قوانين با تغيير دولت‌ها است. در حقيقت آنچه همواره باعث وارد آمدن زيان به مردم شده، عدم ثبات مديريتي در كشور است. وقتي رئيس جمهوري تغيير مي‌كند تصور مي‌كند بايد تمامي وزيران و مديران و مسئولان را از دم عوض كند و البته در همين حد هم محدود نماند و به تغييرات گسترده قوانين هم دست بزند. چرا كه اين امكان وجود دارد كه با تغيير اين مديران اجرايي يا عوض كردن قوانين، بتوان راه‌هاي بهتري براي خدمت به مردم - كه هدف هر دولتي است پيدا كرد. اما مشكل از زماني آغاز مي‌شود كه اين تغييرات به صورت سليقه‌اي انجام شود. اين تغييرات سليقه‌اي اگر از حيطه تغيير قوانيني كه مدتي طولاني در جامعه اجرا مي‌شده و آثار مثبتي هم در پي داشته، امر پسنديده‌اي نيست. به عنوان نمونه، طرح تغيير ساعت رسمي كشور كه از زمان روي كارآمدن دولت نهم به حال تعليق درآمد، به اعتراف آنچه پژوهشگاه وزارت نيرو مدعي بود، سالانه 300 ميليارد تومان زيان در پي داشته است، نمونه چنين مصوبه‌اي را در دولت، پيش از اين در مورد انحلال سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، كاهش دستوري نرخ سود بانكي، سهميه‌بندي بنزين و موارد ديگري از اين هم شاهد بوديم. چنين مصوباتي كه گاهي بدون كارشناسي كافي و گاه با وجود مخالفت اغلب صاحبنظران (در مورد سهميه‌بندي بنزين و تثبيت ساعت رسمي) و حتي مسئولان آن موزه (در مورد كاهش دستوري نرخ سود بانكي و انحلال سازمان مديريت و برنامه‌ريزي) اجرايي مي‌شود، زيان‌هاي بسيار زيادي براي عموم مردم و اقتصاد كشور در پي دارد كه جبران آن گاه به راحتي امكانپذير نيست. به همين دليل انتظار از دولت نهم آن است كه با جدي گرفتن انتقادات دلسوزانه، در تغيير ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي كشور - كه برخي از دولتمردان با افتخار از آن ياد مي‌كنند - اندكي بيشتر تامل كنند و با دورانديشي بيشتر، تلاش براي پيمودن ره صد ساله در يك شب نداشته باشند. ممكن است حاصل اين تصميمات خلق‌الساعه، هدر رفتن ميلياردها تومان و ساعتها وقت مفيد براي جبران اين تصميمات كارشناسي باشد. * اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان قهقهه تروريسم كور آورده است: جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا روز گذشته در برابر انبوه شهروندان اين كشور كه خشمگين از افزايش روز افزون تلفات نظاميان اعزام شده به عراق خواهان خروج هر چه سريع‌تر از اين كشور و يا حداقل انديشيدن راهي براي پايان دادن به فجايعي هستند كه هم جان فرزندان آنان - كه براي تحقق جاه‌طلبي‌هاي سران كاخ سفيد به عراق اعزام شده‌اند - را نجات داده و هم با بازگرداندن آرامش به عراق، اين سرزمين تب دار و پرتنش را به آرامش برساند، قرار گرفته و در مورد موفقيت‌هاي كسب شده در عراق داد سخن داده و نسبت به تداوم حضور نظامي در آنجا ابراز اطمينان كرد. رئيس جمهوري آمريكا مي‌داند كه حتي نزديكترين دوستان وي در حزب جمهوريخواه هم نمي‌توانند اوضاع عراق را مساعد جلوه دهند و در اين ميان پس از چند ماه اتلاف وقت و حواله دادن مخالفان به گزارش ژنرال ارشد، با نزديك شدن به موعد ارائه گزارش از هر زمان ديگري آشفته‌تر عمل مي‌كند، اين آشفتگي اما دامان سياستمداران ديگر آمريكايي و حتي نظاميان كه علي القاعده بايد دور از سياست و بر مبناي واقعيت تصميم بگيرند هم گرفته است. در يك سوي ميدان انبوهي بر طبل خروج از عراق، كاهش نيروها و عقب‌نشيني يا در واقع فرا از صحنه نبرد - بدون تضمين امنيت شهروندان رها شده در چنگال تروريست‌هاي پيروز - مي‌كوبند و در سوي ديگر جمعي بدون برنامه براي «بردن صلح» به تداوم حضور در عراق و دميدن بر آتش جنگ‌هاي داخلي راي ميدهند. در ميان اين دو دستگي آنچه كه قرباني مي‌شود امنيت و آسايش مردم عراق و جان انبوه بي‌گناهاني است كه در نبرد بي‌حاصل ترويست‌ها و اشغالگران جان مي‌بازند. مردمان آمريكا هم در اين ميان با قرباني شدن فرزندانشان در پاي طمع و جاه‌طلبي سران كاخ سفيد بهاي هنگفتي مي‌پردازند. در چنين بستري جز «تروريسم كور» چه پيروزي‌اي را ميتوان متصور بود؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]
-
گوناگون
پربازدیدترینها