تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 2 خرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

صمغ های دارویی

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799958539




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خانه تکاني فرهنگي به روش معلم


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: علي معلم، رئيس فرهنگستان هنر معتقد است جامعه به يک خانه‌تکاني فرهنگي نياز دارد که مختص اين فرهنگستان نيست و گام?هاي اوليه آن در دانشگاه?ها و ديگر حوزه?هاي فرهنگي هم آغاز شده است. حدود دو ماه از انتصاب علي معلم دامغاني به عنوان رئيس فرهنگستان هنر مي‌گذرد و او در اين مدت سياست سکوت را پيش گرفته است. هيچکدام از استعفاهاي دست‌اندرکاران فرهنگستان هنر را بعد از رفتن ميرحسين موسوي نپذيرفته و در اين مدت به هيچکدام از اظهارنظرهايي که درباره مديريت او بر فرهنگستان هنر شده پاسخ نگفته است. معلم، مدتي پيش ساخت فيلمي مستند از فعاليت‌هاي 10 سال گذشته فرهنگستان هنر را سفارش داد. شايد اين پاسخي باشد به اظهارنظرها و قضاوت‌هاي مسئولان فرهنگي دولت درباره فعاليت‌هاي فرهگستان هنر در طول مديريت ميرحسين موسوي. خود معلم معتقد است اين فيلم در واقع قرار است براي ثبت يک تحويل و تحول اداري ساخته شود تا حقي از کسي ضايع نشود. او در گفتگو با خبرآنلاين، به نياز جامعه به يک خانه‌تکاني فرهنگي اشاره کرد و گفت مردم ما بايد به فرهنگ بازگردند تا حياتشان را بازيابند. شما در اين دو ماه استعفاي هيچ‌يک از دست‌اندرکاران فرهنگستان هنر را نپذيرفتيد، آيا قرار است به روال سابق برنامه‌هاي فرهنگستان را ادامه دهيد يا برنامه‌هاي جديدي براي اين نهاد فرهنگي در نظر گرفته‌ايد؟ حقيقت اين است که فرهنگ و جهت ما يک محدوده روشني است. 30 سال است که انقلابي در اينجا اتفاق افتاده و در بسياري از مسائل هيچ اختلافي بين آدم‌ها نيست که لازم باشد در آن‌ها تجديد نظر کنيم. بنابراين راه‌ها همان‌طور که هست ادامه داده مي‌شود و در بعضي موارد احتمالا چيزهايي که به انديشه بعضي‌ها نرسيده به انديشه بعضي ديگر مي‌رسد يا بعضي‌ امور امروز زمان انجامش فرا رسيده و مي‌شود کاري انجام داد. بعضي مسائل هم زمانش گذشته و بايد از آن‌ها چشم پوشيد. معلم هيچکدام از استعفاهاي دست‌اندرکاران فرهنگستان هنر را بعد از رفتن ميرحسين موسوي نپذيرفته و در اين مدت به هيچکدام از اظهارنظرهايي که درباره مديريت او بر فرهنگستان هنر شده پاسخ نگفته است اين‌ها چيزهايي است که اقتضائات است و خيلي نمي‌شود قضاياي پيرامونش را حمل بر اختلاف نظر کرد، اما در عين حال مملکت ما بيش از هر زمان ديگري احتياج به يک خانه‌تکاني فرهنگي دارد نه فقط در فرهنگستان هنر. اين مسائل در جاهاي ديگر هم دارد تحقق پيدا مي‌کند. همان‌طور که در دانشگاه‌ها اتفاقاتي دارد مي‌افتد و مسلما حوزه‌هاي ديگر فرهنگي هم نسبت به گذشته، آينده درخشان‌تري براي خودشان پيش‌بيني مي‌کنند و ما هم همين آرزو را داريم و دنبال تحقق همين آرزو هستيم. در خبرها خوانديم شما سفارش ساخت برنامه مستندي را داديد که فعاليت‌هاي 10 سال گذشته فرهنگستان هنر را به تصوير بکشد. هدفتان از ساخت اين مستند چيست؟ ببنيد. يک تحويل و تحول اداري معمولي مي‌تواند بهانه اين قضيه باشد ولي اين ماجرا مي‌تواند خيلي لطيف‌تر و ظريف‌تر هم برآورد شود. به هر حال هرکدام از ما فرصت‌هايي داريم و منشأ خدماتي هستيم؛ (عيب مي گرچه بگفتي، هنرش نيز بگو/ نفي حکمت نکن از بهر دل عامي چند) من فکر نمي‌کنم هيچ آدم شرافتمندي راضي باشد خدمات ديگران را به اسم خودش ثبت کند. چيزي که بعد از انقلاب و در رابطه برادرانه و عدم تشکيلاتي ما مورد فراموشي قرار گرفت، تحويل و تحول اداري است. يعني وقتي کسي وارد اداره‌اي مي‌شود چيزي را تحويل نمي‌گيرد، وقتي هم مي‌رود چيزي را تحويل نمي‌دهد. امروز ما يک ابزاري در اختيار داريم. لازم نيست همه چيز روي کاغذ باشد، مي‌تواند به صورت فيلم دربيايد. و اينجا آثاري موجود است که هم از جهت معنوي و هم از نظر مادي بسيار قيمتي است. اين‌ها بايد يک جايي سندي داشته باشد و آسان‌ترين و بهترين روش اين بود که ما از روي آن‌ها فيلم تهيه کنيم که چه چيز به ما ميراث رسيد و روزي که رفتيم آيا اين‌ها را نابود کرديم يا چيزي به آن‌ها افزوديم. آيا اقدام براي تهيه چنين مستندي را مي‌توان پاسخي به کساني دانست که مدعي شدند در فرهنگستان هنر اتفاقات فرهنگي قابل‌توجهي رخ نداده است؟ معلم: همين جايي که ما الان در آن ايستاديم ـ ساختمان صبا ـ در زمان مديريت قبلي فرهنگستان هنر ساخته شده است. مجموعه هنري صبا با تمام امکاناتش قبل از اين که من پايم را اينجا بگذارم ايجاد شده است. همين‌جا يک حوضخانه وجود دارد با ستون‌هايي سنجيده و بسيار زيبا که پيش از من بنا شده و همين طور ساختمان‌هاي ديگر فرهنگستان هنر. اين‌ها را نمي‌توان ناديده گرفت ببينيد. همين جايي که ما الان در آن ايستاديم ـ ساختمان صبا ـ در زمان مديريت قبلي فرهنگستان هنر ساخته شده است. مجموعه هنري صبا با تمام امکاناتش قبل از اين که من پايم را اينجا بگذارم ايجاد شده است. همين‌جا يک حوضخانه وجود دارد با ستون‌هايي سنجيده و بسيار زيبا که پيش از من بنا شده و همين طور ساختمان‌هاي ديگر فرهنگستان هنر. اين‌ها را نمي‌توان ناديده گرفت. در فرهنگستان هنر حدود 400 عنوان کتاب تا به حال چاپ شده و دوستان همچنان هم با ايمان و اعتقاد فراوان پيش مي‌روند. اين خيلي ناجوانمردانه است که همه اين‌ها را ناديده بگيريم. واقعيت اين است که يک سابقه‌اي در گذشته سمتي که به من تحويل شد وجود داشت که نمي‌خواستم اين سابقه در تحويل و تحول اداري گم بشود و من فقط از کنارش بگذرم. درست است اينجا را کسي به من تحويل نداد، اما من يک روزي بايد به يک نفر تحويل بدهم و اگر سندي از گذشته نباشد جهت و فلش مسير حرکت در سال‌هاي آينده هم مشخص نمي‌شود. اين مستندسازي‌ها امکان قضاوت و عبرت‌گرفتن را به نسل‌هاي آينده مي‌دهد. شما تغيير و تحولاتي را که در اساسنامه فرهنگستان‌ها ايجاد شده است چطور ارزيابي مي‌کنيد؟ حقيقت اين است که اين تغييرات در جهت تخريب نيست. يک کم و کسري‌هايي در تشکيلاتي که سال‌ها از پيدايش آن مي‌گذرد وجود دارد که به مرور زمان يافت مي‌شود. هرچه تشکيلات گسترده‌تر مي‌شود اين نياز حس مي‌شود که اصلاحاتي پيرامونش به وجود بيايد. چنين اصلاحاتي را نمي‌توان حمل بر تخريب کرد. شما يک اديب و شاعر هستيد، اين که شما به رياست فرهنگستاني منصوب شديد که رشته‌هاي هنري ديگري را تحت پوشش دارد، در نگاه اول عجيب به نظر مي‌رسد. نظر خودتان در مورد اين انتخاب چيست؟ البته اين تقسيمات يک تقسيمات صوري است. اصلا تعلق به هنر و شناختن هنر و مديريت هنر به اشتغال داشتن در يک رشته هنري ارتباط تنگاتنگي ندارد. ممکن بود کسي را انتخاب کنند که هيچ نوع هنري نداشته باشد، ولي مدير خوبي باشد و بتواند هنرمندان کشور را به معني حقيقي کلمه اداره کند. اداره کردن هنرمند يعني فراهم کردن راه‌هاي رسيدن به آرمان‌ها و اوليه‌اش که اولين و مهم‌ترين ابزار کار او است. اين که راحت‌تر به هنرش برسد، فضاي مناسب برايش ايجاد شود و فرصت پيدا کند در جهان بزرگ امروز خودش را به منصه ظهور برساند. لزومي نداشت من حتي در زمينه شعر هم تخصص داشته باشم. من نقاد هنر هستم، من مشتري هستم و من خريدار هنر هستم. همه هنرمندان براي نوع من که از مردم عادي و عامي هستم زحمت مي‌کشند و هنرهاي جهان اگر من به عنوان مخاطب هنر نباشم هيچ اعتباري ندارند. در واقع من معتقدم اگر به هيچي هيچي هم برگردم و فقط بتوانم از عهده مسئوليت اداره هنرمندان بربيايم. همين که مايه خجالت آن‌هايي نشوم که مرا انتخاب کردند، برايم کافي است. نکته دقيقا همين است که چه کسي واقعا از عهده اين مسئوليت بر مي‌آيد. بخشي از اين ماجرا به جنبه‌هاي عمومي هنر مربوط است، اما بخش بزرگي‌اش تخصص در جزئيات هنر است. آيا لازم نيست کسي که با مقتضيات و جزئيات اين رشته‌هاي هنري آشنا است، در اين سمت منصوب شود؟ من 30 سال فقط در همين مجامع هنري زندگي کردم. اين که سابقه مديريت داشتم يا نداشتم، آيا کار ديگري انجام دادم يا ندادم را مد نظر قرار نمي‌دهم. اميدوارم همين سابقه هنري به اندازه هر کسي ديگر به من اين قابليت را بدهد و انشاءالله بتوانم اين کار را تا آنجا که خدا براي من مقدر کرده انجام بدهم. اگر من خودم به دنبال حادثه بودم قضيه فرق مي‌کرد، اما الان من براي اين سمت انتخاب شده‌ام و مسووليتت سنگين‌تر است. وقتي از سوي انتخاب‌کنندگاني که بالاتر از همه آن‌ها ذات متعال خدواند است، انتخاب شدي کار برايت مشکل‌تر مي‌شود. من دوست دارم فرياد برآورم که مملکت ما به فرهنگ نياز دارد. مسئله اين است که وقايع بعد از جنگ ما را يک مقداري در عالم سياست و مديريت سياسي غرق کرد. ما يک ملت فرهنگي هستيم؛ حيات ماهي از آب است، وقتي بيرون از آب باشد يا مي‌ميرد يا بايد دست و پاي اضافي بزند. دست و پاي اضافي زدن براي بيرون افتادن از آب است. ما بايد ايرانيان را به فرهنگشان برگردانيم. اين بازگشت به معناي ارتجاع و گذشته‌گرايي نيست بلکه به معناي بازگشت به فرهنگ و اصل خودمان است. تبيان




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 473]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن