واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
همه را «لولو» برد! حجت الاسلام مهدي طائب، کارشناس حوزه دين، موضوع جن و جن گيري را در سه حوزه مهم تحليل مي کند با حجت الاسلام طائب بحث مفصلي داشتيم؛ از بحث هاي داغ جن سياسي (!) تا واقعيت ها وخرافه هايي درباره جن. اينجا شما فقط بخش دوم حرف هاي او را مي خوانيد که به جن شناسي و شايعه هاي اطراف آن نگاهي سيستماتيک مي اندازد. جن يکي از آن رازهاي مگوي زندگي ماست؛ از همان دسته اي که هميشه قصه ترسناک شب ازهمين موجودات ساخته مي شد وپاي ثابت داستان هاي ترسناک دوران کودکي بود؛ يک نوع «لولو»! همان لولويي که هميشه با نام وحشتناکش آن را مي خوانند وشده بود قهرمان داستان هاي جن و پري. «الهي آل (گويا نوعي جن است) تو را ببرد!»، «طرف جني شده بود»، «آهاي جن بو داده....» و.... همه اينها داستان هايي است که درمورد جن ساخته شده. زندگي جن هميشه براي ما درهاله اي از ابهام است و چيزي که آن را براي ما وحشتناک هم مي کند، نقل قول هايي گاه بي پايه واساسي است که معلوم نيست از ذهن چه کسي بيرون مي آيد! اين وسط بايد سراغ منبع متقن و موثقي رفت که ازاين موجودات براي ما بگويد واين مساله را يک بار براي هميشه حل کند. اينکه اصلاً داستان واقعي است يا بايد به آن نگاهي غير جدي داشته باشيم؟ اصولاً چيزي به نام جن موجوديت دارد که بخواهيم از آن بترسيم يا نترسيم؟ ما براي همين سوالات سراغ حجت الاسلام والمسلمين «مهدي طائب» محقق، مدرس و پژوهشگررفتيم تا ببينيم در داستان جن، بايد کدام قسمت را بي خيال شويم و کدام ها را بپذيريم؛ آن هم با توجه به قرآن، دين وروايات ائمه(ع). براي آنکه خواندنش ساده شود. حرف ها را به سه قسمت اصلي تقسيم کرديم؛ واقعيت ها، خرافه ها و نه خرافه / نه واقعيت. واقعيت ها الف- آنچه بايد درباره موجودي به نام «جن» بپذيريم. جن درعالم غيب نسبي: جن موجودي است که به طور عادي براي ما قابل رويت نيست وبه همين دليل هم از او اطلاعاتي نداريم. در واقع از امور غيبي اين دنياست؛ منتها غيب نسبي، نه غيب مطلق! يعني غيبي که دراين عالم امکان کشفش وجود دارد ولي به طور معمول غايب است. ما از طريق قرآن اين موجود را مي پذيريم. درآيه 15 سوره الرحمن آمده: «خلق الجان من مارج ومن نار؛ وجن را از تشعشعي از آتش خلق کرد.» اين را هم مي دانيم که اينها هم مانند ما عبادت و عصيان دارند چون در آيه ذاريات آيه 56 مي فرمايد: «وما خلقت الانس و الجن الا ليعبدون؛ وجن وانس را نيافريدم جز براي آنکه مرا بپرستند.» پس همان هدف گذاري که براي انسان بوده براي جن هم بوده. همان طور که بسياري از انسان ها از جن تبعيت مي کنند وگمراه هم مي شوند، جنيان هم از شطيان تبعيت مي کنند و ممکن است گمراه هم بشوند. همان طور که خدا در آيه 179 سوره اعراف فرمود: « درحقيقت بسياري از جنيان و آدميان را براي دوزخ آفريده ايم.» پس اين به آن معناست که آنها هم مختار هستند. اگر کسي مختار نباشد فرض گناه در او وجود ندارد. همزيستي مسالمت آميز: آنها در همين جايي که ما زندگي مي کنيم، زندگي مي کنند؛ درجامعه اي که ما هم در آن هستيم. در واقع آنها در بين ما زندگي مي کنند. با اين تفاوت که ما آنها را نمي بينيم ولي آنها ما را مي بينند و زماني که پيامبر درمکه مبعوث شد، همان طور که انسان ها صداي پيامبر را مي شنيدند، جنيان هم صداي او را مي شنيدند، پس آنها موجوداتي هستند در بين ما و درتعامل با ما ! خداوند انسان را بر جنيان برتري داد وقدرت انسان ها برتر از آنهاست، در روايات آمده که وقتي به منزلي تاريک وارد مي شويد، بلند سلام کنيد حتي اگر کسي در خانه نباشد. خب فلسفه اين سلام بلند چيست؟ شايد از اين باب باشد که آنها حضور دارند و ما باعث اذيت آنها نشويم. مثل ما زندگي مي کنند. زاد وولد وحتي مرگ دارند؛ «کل من عليها فان». ديدني نيستند مگر... درکل اين موجودات قابل رويت نيستند. شايد کسي يک سري کارهايي انجام دهد که وارد عالم آنها شود يا حداقل به عالم آنها نزديک شود. البته نه به آن معنا که واقعاً با چشم ديده شوند، بلکه شايد به معناي رويت حسي است. در اين صورت هم يا بايد تغييري در چشم آن فرد يا در وضعيت آن جن ايجاد شود تا قابل ديدن باشد. فردا بايد رياضت هايي را متحمل شود که به اين مرحله برسد. البته اين خواستن، بايد دو طرفه هم باشد! يعني هم جن بخواهد و هم خود فرد که بدون اين رياضت ها نمي شود جن را ديد. علوم غريبه: رمل، جفر، اسطرلاب وکف بيني هر کدام يک فن وعلم هستند، مثل علم اعداد، منتها ما دو دسته علم داريم. علوم نزديک به حس، سهل وراحت است، مثل رياضيات، فيزيک و... که فراگيريشان سخت نيست. بعضي علوم ديگر هستند به نام علوم غريبه که از علوم واقعي همين دنيا هم هستند که به اينها علوم دور از حس هم مي گويند ونياز به زمان و صبر وحوصله دارد. در اين علوم يک سري آموزش هايي مي دهند. ولي علوم سختي است. از روي نتايج، يک سري نکاتي را مي گويند که يا درست در مي آيد يا نمي آيد. ولي اگر کسي به غير از اين کارها، مثلاً فال قهوه مي گيرد وحرف هايش درست در مي آيد، جن دارد. چون ما چيزي تحت عنوان فال قهوه نداريم. ب: خرافه ها آنچه نبايد درباره موجودي به نام «جن » بپذيريم. تأثير جن برايمان: بعضي ها مي گويند جن مي تواند باعث کفر يا مسلم شدن ما باشد. اين کاملاً رد شده است. جن وبيماري: بعضي ها هم مي گويند اگر جن درجايي باشد باعث بيماري مي شود اين هم کاملاً خرافه است. جن آدم مي کشد: جنيان هيچ وقت باعث کشته شدن انسان ها نمي شوند ولي امکان دارد آزار برسانند. اندازه قدرتشان هم بستگي به خودشان دارد؛ مثل انسان ها، که يکي قدرت بيشتري دارد ويکي کمتر. خيلي جزئي مي توانند به انسان آزار برسانند. اولاً که اصلانيتش را ندارند. البته اگر ما آسيبي به آنها نرسانيم. آنها هم مثل ما تحت کنترل خداوند هستند. مگر اينکه انساني با کارهايي که کرده جني را تسخير کند. در آن صورت است که اگر آسيبي به جن برساند، جن هم به او آسيب مي رساند. ولي فقط به همان کسي که با او در ارتباط است. آل وبختک هم نوعي جن است: همه اين حرف ها از قديم به ما رسيده وهيچ پايه واساس ديني ندارد. همه اين خرافه ها از نظر روان شناسي پاسخ دارند. و بيشتر چون از گذشته نقل شده، عوام باور کرده اند. جن ها سم دارند: آخر چه کسي جن را ديده که بخواهد درباره شکل ظاهري اش حرف بزند؟ اينها هم همان توهم عامه است که از قديم منتقل شده. ج: هيچکدام آنچه درباره موجودي به نام «جن» مطمئن نيستيم. هر اتفاقي کار جن نيست: اينکه حادثه اي در خانه اتفاق بيفتد وما توضيح عقلي ديگري برايش پيدا نکنيم را نمي شود گردن جن انداخت ولي از طرفي هم نمي شود کاملاً از او سلبش کرد. شايد کار جن باشد، شايد نباشد. قدرت آينده بيني ندارند: جنيان سنشان کمي از ما بيشتراست. يعني چيزهايي را قبلاً ديده اند که ما الان داريم مي بينيم. ولي اگر کسي از طريق جن گيري به يک سري اطلاعاتي از آينده رسيد و طبق همان عمل کرد، اگر يک مشکلي را حل کرد، مشکل ديگري برايش به وجود مي آيد. چون اطلاعات جن محدود است. ما دراين عالم وقتي مشکلي برايمان به وجود مي آيد، نمي دانيم اگرآن مشکل نباشد ما در چه موقعيتي قرار مي گيريم. مثلاً اگر قرار باشد از خياباني عبور کنم وموتوري به من بزند که پايم را بشکند، اين را جن مي بيند وبه من هشدار مي دهد. من هم تصميم مي گيرم که از خانه خارج نشوم. اگر از خانه خارج نشوم ممکن است سقف روي سرم خراب شود که اين راحتي جن هم نمي تواند ببيند واين به معناي محدود بودن اطلاعات ناقص جن است. نبايد دربست هر چيزي را قبول کرد. ازدواج جن وانس ممکن نيست: ازدواجي درکار نيست يا حداقل ما نمي دانيم که يک همچين چيزي درست است يا نه. مکان هاي متروکه يا حمام: معلوم است وقتي مي گوييم جن دربين ما زندگي مي کنند مي تواند آنجا هم باشد چه فرقي مي کند بين بيابان وخانه؟ مگر کسي آنها را ديده. منبع:همشهري جوان 31
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]