تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمد و اهل...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798924984




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مباني و ضرورت تحول در حوزه هاي علميه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مباني و ضرورت تحول در حوزه هاي علميه
مباني و ضرورت تحول در حوزه هاي علميه   نويسنده : ابراهيم علي پور*   نوشتاري در باب ضرورت ها و اهميت هاي منجر و منتهي به تحول گرايي در حوزه هاي علمي بخش نخست اين مقاله به بررسي مفهوم شناسانه تحول ، در لغت و اصطلاح ، اختصاص دارد. پس از آن در بخش بعدي به آثار و فوايد تحول پرداخته شده است . در اين بخش به 11 مورد از آثار تحول اشاره شده است . در بخش هاي ديگر به سازمان روحانيت و حوزه هاي علميه سراسر كشور و تاريخچه تحول اشاراتي شده است . سپس نويسنده ذيل رويكردي آسيب شناسانه ، ضمن تاكيد بر ضرورت هاي تحول ، آورده است كه براي حفظ جايگاه پيش روانه حوزه هاي علميه در عرصه هاي علمي و اجتماعي و افزايش بهره وري و تاثير گذاري آن در عرصه تبيين نظام مند آموزه هاي ديني ، توليد و عرصه آثار مطابق نيازهاي نوين ، پاسخ گويي به شبهات جديد مديريت حوزه هاي علميه بايستي به آسيب شناسي مستمر خويش بپردازد. در ادامه ، نويسنده به بررسي آسيب شناسانه عرصه هاي مختلف مرتبط با مقوله تحول در حوزه روي آورده است. روي عن الامام الكاظم(ع): من استوي يوماه فهو مغبون و من كان آخر يوميه شرهما فهو ملعون و من لم يعرف الزياده في نفسه فهو في نقصان و من كان الي النقصان فالموت خيرله من الحياه. بحارالانوار ، ج78 ، ص 327 كسي كه دو روزش مساوي باشد مغبون است، كسي كه دومين روزش بدتر از روز اولش باشد ملعون است ، كسي كه از خودش افزايش نبيند در نقصان است و كسي كه در نقصان است مرگ براي او بهتر از زندگي است.   مقدمه   تحول در لغت و در اصطلاح تحول در لغت برگشتن از حالي به حالي ديگر را گويند.(1) منطبق كرن سازمان ها با آخرين پديده هاي روز (2) را گويند و در اصطلاح يعني فرايند اصلاح و تكميل انديشه ها ، باورها و رفتارهاي سنتي و تثبيت ارزش هاي پايدار و استقرار نظام هاي جديد. تحول؛ خروج باورهاي ناصواب مديريت سنتي و ورود باورهاي صواب مديريت نويني و معرفت عقلي همراه با عمل كردن به تصميمات موفق و اولويت دادن به مصالح عالي و كلي سازمان اتفاق مي افتد كه منجر به رشد و شكوفايي يك نظام و پايايي و پويايي آن مي شود. از اين رو تحول با تصويب آيين نامه و ابلاغ آن اتفاق نمي افتد و با مصاحبه و گفتمان تعريف نمي شود ؛ بلكه تحول به باور و اعتقاد مديران و مشاركت فعال همه مجريان بستگي دارد. براي تحول در يك امر ، ابتدا مي بايست نسبت به ضرورت آن باور و ايمان پيدا كرد به حدي كه ضرورت تحول دلمشغولي و دغدغه مديران شود و بر مبناي آن تامل و برنامه ريزي صورت پذيرد به علاوه تحول يك امر موقتي نيست ، مربوط به امروز و فردا نيست ، بلكه تحول يك امر تدريجي ، مستمر و دائمي است . گيدنز ، جامعه شناس معاصر ، مهم ترين ويژگي عصر جديد را تغيير مي داند.او معتقد است تغيير تقدير مهم عصر جديد است و شدت تغييرات در 30 سال گذشته چنان سريع و عميق تر شده است كه تمام شئونات اجتماعي از جمله سطح زندگي شخصي و اعتقادي را تحت سيطره خويش گرفته است . وي دو ويژگي تغيير در مدرنيته را شتاب دگرگوني در عصر مدرن و پهنه وسيع آن ذكر مي كند ، به گونه اي كه موج هاي دگرگوني كم و بيش سراسر سطح زمين را در نور ديده اند. به نظر وي تغييرات در نظام هاي ارتباطي باعث شده كه هيچ حاشيه امني باقي نماند و نيروهاي جهاني كننده ما را وا مي دارند كه به آنچه انجام مي دهيم ، ساختار جديدي بدهيم.(3) در مقابل تغييرات عظيم جهان ـ با توجه به وسعت نفوذ آنها ـ چنانچه رهبران معنوي و ديني برنامه و ساختار جديدي ارائه ندهند يا ساختار سازماني خويش را مطابق شرايط روز تجهيز نكنند اعتبار و نفوذ خويش را از دست رفته خواهند ديد . حتي اگر هدف بسيار مقدس باشد بايد مطابق شرايط روز و نياز عصر ، باز تعريف شود. بنابراين امروزه ما نيازمند تحول ، پويايي و نوآوري هستيم. در تعريف سازمان هاي نوآور گفته اند: سازمان هاي نوآور ، سازمان هايي هستند كه نسبت به تغيير نيازهاي ذي نفعان ، تغيير مهارت هاي رقيبان ، تغيير روحيه در افراد جامعه واكنش نشان داده ، در شكل و نحوه توليدات خود تجديد نظر مي كنند و خود را متحول مي سازند.(4) بنابراين در عصر حاضر تحول ، بازسازي و نوسازي يكي از ابعاد مهم سلامت سازمان بوده ، از اين رو مديريت تحول در سازمان ها يكي از شكل ترين وظايف مديران پيشرو است . چون تنها با بهره گيري خلاقانه از تغيير براي هدايت كردن خود تغييرات است كه مي توان از آسيب شوك آينده در امان ماند و به آينده اي بهتر و انساني تر دست يافت.(5) بنابر نظر بيشتر انديشمندان آنچه مسلم است نمي توان روند و سرعت تغيير را در جوامع متوقف كرد، بلكه تنها مي توان با برنامه ريزي فرصت هاي نوپديدي ايجاد كرد و حتي تهديدها را تبديل به فرصت كرد.(6) در عصر حاضر سازمان ها به صورت فزايندهاي با محيط هاي پويا و در حال تغيير مواجهند ، بنابراين لازم است به منظور بقا ، پويايي و بالندگي ، خود را با تغييرات محيطي و اجتماعي سازگار كنند. به بيان ديگر ، با توجه به سرعت شتابان تغييرات و تحولات علمي ، تكنولوژيكي ، اجتماعي ، فرهنگي و... در عصر حاضر سازمان هايي موفق و كارآمد محسوب مي شوند كه علاوه بر هماهنگي با تحولات جامعه امروزي ، بتوانند مسير تغييرات و دگرگوني ها را نيز در آينده پيش بيني كرده و قادر باشند اين تغييرات را در جهت ايجاد تحولات مطلوب براي ساختن آينده اي بهتر هدايت كنند. كارشناس براي توجيه اجتناب ناپذير بودن پديده تغيير در سازمان ها و ضرورت چاره انديشي در جهت تطبيق سازنده و صحيح با تغييرات از ديدگاه «آب هاي آرام» استفاده مي كنند. اين ديدگاه ، سازمان را قابل تشبيه به قايقي مي داند و بايد از يك رودخانه پر تلاطم بگذرد كه جريان آب آن همواره توفاني است .(7) در چنين صورتي سه اتفاق ممكن است بيفتد: 1 ـ بي تفاوتي ناخداي قايق نسبت به امواج و توفان و كل مسير به صورت يكنواخت كه به تخريب قايق و به خطر افتادن مسافران و خدمه منجر مي شود. 2 ـ ترسيدن ناخدا و توقف كه اين هم نه به غرق آني ، بلكه به مرگ تدريجي منجر مي شود 3 ـ درايت، شجاعت ، تدبير و برنامه ريزي بر اساس زمان و مكان به صورت مستمر و اساسي كه در اين صورت مي توان از به خدمت گرفتن قدرت موج در راستاي هدف بهره برد و به اصطلاح با موج سواري زودتر به مقصد رسيد؛ به اين دو اصطلاح تغيير مي گويند. در هر صورت اغلب كارشناسان ؛ تغيير ، نوآوري خلاقيت و تحول را يكي از اصول مهم مديريت و موج خلاقيت معرفي مي كنند به طوري كه كريستوفر رايت در اين زمينه گفته است :«سازمان ها از تغيير نمي توانند بگريزند همان گونه كه ذرات آب در اقيانوس از موج نمي توانند بگريزند.» (8) آثار و فوايد تحول سازماني حوزه هاي علميه   1 ـ تبيين معارف ناب اسلام ، پردازش و پيرايش فرهنگ ديني از پيرايه هاي جمود و التقاط 2 ـ توسعه و توانمند سازي علوم اسلامي جهت تبيين نظام مند اسلام و ارائه الگوهاي كارآمد فردي و اجتماعي متناسب با نيازهاي جامعه معاصر 3 ـ پايايي و پويايي سازمان روحانيت همراه با تحولات عصر 4 ـ رشد و اصلاح ساختار سازماني همراه با نيازهاي جديد 5 ـ ارتقاء جايگاه حوزه هاي عمليه در جهت بهره وري مناسب 6 ـ بازخواني و بازسازي سنت هاي پيشين و احياء مجدد آنها 7 ـ احياء نقش پيشروانه و تثبيت جايگاه حوزه هاي عمليه در جهت هدايت تحولات اجتماعي 8 ـ تامين پشتوانه هاي عملي براي نظام بخشي و كارآمدسازي حكومت ديني 9 ـ توليد و عرضه علوم ديني مطابق نيازهاي روز 10 ـ استفاده از فرصت ها و امكانات جديد در جهت توسعه و پيشرفت و غناي ساختاري 11 ـ حضور فعال در عرصه هاي جديد و همكاري با ديگر مراكز تاثير گذار خصوصا مراكز ديني و دانشگاهي سازمان روحانيت يا حوزه هاي علميه سراسر كشور   شهيد مطهري (ره) سازمان روحانيت را دستگاه رهبري دين اسلام مي نامد دستگاهي كه وظيفه هدايت و سرپرستي ديني مردم را بر عهده دارد(9) امروزه حوزه علميه ناميده ميشود. حوزه علميه نامي است كه امروزه ، به مراكز آموزش ديني در جهان اسلام به ويژه شيعيان داده مي شود بنابراين مركز اصلي در تربيت و اداره سازمان روحانيت به حساب مي آيد . گر چه تاريخچه آن به عهد رسول الله (ص) و اولين معلم اين حوزه را شخص پيامبر (ص)و اولين شاگردان اين مكتب را حضرت علي و حضرت خديجه دانسته اند ، ولي به صورت مدون و فعلي در سده چهارم ق در شهر نجف در كنار حرم حضرت علي بن ابي طالب (ع) توسط شيخ طوسي بنيان نهاده شد. امروز حوزه علميه قم بزرگ ترين مرجع علمي روحانيت شيعه در جهان شناخته مي شود و در كنار ده ها مركز ديگر به فعاليت رسمي خويش ادامه مي دهد. تاريخچه تحول در حوزه علميه   حقيقت آن است كه تحول خواهي در سازمان روحانيت از قدمت طولاني برخوردار است ، حوزه هاي علميه همانند ديگر نهادها و سازمان ها براي تثبيت جايگاه و موقعيت خويش و تسهيل راه هاي دستيابي به اهداف تعريف شده در طول تاريخ ، به توسعه و تكميل خويش همت گمارده اند. گر چه اين تحولات در مقايسه با تحولات ديگر علوم و تحولات اجتماعي چند دهه اخير چشمگير نبوده و سنت گرايي در حوزه هاي علميه به نوعي يك ارزش تلقي مي شده ، ولي با بررسي تاريخي مي توان حركت آهسته آن را مشاهده كرد. از جمله اقدامات اصلاحي در حوزه هاي علميه اقدام شيخ محمدرضا مظفر در تاسيس «جمعيه منتدي النشر» و تاسيس مدارس با نظام مديريتي جديد بود. مرحوم محمد حسين كاشف الغطاء نيز با تأسيس «جمعية التحرير الثقافي» سعي در تحول حوزه هاي علميه داشتند. از آيت الله حائري مؤسس حوزه علميه قم نيز به عنوان يكي ديگر از بانيان طرح تحول در حوزه نام برده مي شود. با توجه به شتاب تحولات نوپديده ، سرعت تحول گرايي در حوزه علميه از 50 سال پيش جان گرفت و با اقدامات آيت الله بروجردي و شاگردان ايشان و ايده عالماني چون امام خميني (ره) ، آيت الله حقاني ، آيت الله قدوسي ، آيت الله مطهري و آيت الله بهشتي با تأسيس حوزه هاي جديد و تدريس رشته هاي نوين گسترش يافت. حقيقت آن است كه امروز ، حوزه هاي علميه از جمله مراكز پيشرو و پويا در ميان مؤسسات ديني سراسر جهان مي باشند. ولي پيشرفت حيرت انگيز علوم تجربي و انساني، تحولات شگرفت صنعتي ، اجتماعي و فرهنگي و رشد سريع سطح علمي مخاطبان ، نيازها و اقتضائات عصر جديد و رشد سريع رسانه هاي ارتباطي با قلمرو تاثير گذاري شگرف و عميق ، گسترش تجمل گرايي و دنيا گرايي ، لزوم بازنگري و تحول در روش ها ، متون ، آموزش و پژوهش ، توليدات و ديگر عرصه هاي پيش رو را براي حوزه هاي علميه دوچندان مي كند. آسيب شناسي وضعيت موجود و ضرورت تحول (10)   با عنايت به درآمدي كه گذشت براي حفظ جايگاه پيش روانه حوزه هاي علميه در عرصه هاي علمي و اجتماعي و افزايش بهره وري و تاثير گذاري آن در عرصه تبيين نظام مند آموزه هاي ديني ، توليد و عرضه آثار مطابق نيازهاي نوين ، پاسخ گويي به شبهات جديد مديريت حوزه هاي عمليه بايستي به آسيب شناسي مستمر خويش بپردازد. غفلت از آسيب شناسي منجر به تكرار اشتباهات و مخفي ماندن نقاط ضعف سازمان مي شود و ادامه روند ناصواب به ناكارآمدي آن منجر خواهد شد. ناكارآمدي در اين حوزه به دين و دينداري آسيب جدي وارد مي كند. از اين رو ، مسؤوليت شرعي و عقلي حكم مي كند نسبت به اين حوزه بي تفاوت نباشيم يا به داشته هاي خويش بسنده نكنيم. آسيب هاي پيش روي حوزه هاي علميه در پنج حوزه طبقه بندي مي شوند كه براي تحول سازماني نيازمند اصلاح اين حوزه ها هستيم. الف) آسيب هاي كلي: در اين بخش به آسيب هاي پيش روي اين سازمان به صورت كلي ، علي الخصوص در مواجهه با امر تحول اشاره مي شود. 1 ـ مدرك گرايي ؛ يكي از نقاط قوت حوزه هاي علميه تكيه بر شاخص هاي علمي و نخبه پروري بوده است ولي به دليل بعضي گرايش ها و تحولات در يك دهه گذشته، مدرك گرايي در حوزه علميه گسترش يافته و تا حدي جايگزين علميت شده . اي بسا در برخي از مراكز حوزوي براي ارائه خدمت ابتدا سراغ از مدرك مي گيرند و مايه تاسف بيشتر آنجاست كه طلبه داراي مدرك دانشگاهي را به طلبه محض ترجيح مي دهند. اين روند موجب گرايش شديد برخي طلاب به مدرك گرايي شده و دغدغه رواني را از علم آموزي و اخذ درجه تخصص و اجتهاد به اخذ مدرك تنزل داده است . 2 ـ دنيا گرايي ؛ گر چه مقداري از اين گرايش به صورت عمومي دليل تحولات اجتماعي و اقتضائات عصر جديد است ، اما اين گرايش به امور مادي در ميان برخي از طلاب تا حدي مايه نگراني است و از آنجا كه به فرمايش حضرت علي (ع) و تجربه تاريخ «حب الدنيا راس كل خطيئه» (دنيا گرايي سرآمد همه خطاياست) لذا اين امر مي تواند زنگ خطري براي حوزه هاي علميه باشد . اين امر علاوه بر مشكلات ذاتي، پيامدها و آثار جانبي نيز در پي دارد . همه اين موارد اگر مورد توجه واقع شود ممكن است به مرور به تضعيف حوزه هاي عمليه و نقش آنها منجر شود. به علاوه روحانيت كه تمام موفقيت هايش را مرهون ، زهد ، ايمان ، ايثار و فضائل والاي اخلاقي مي باشد همه اين فضايل بزرگ را با چنين آفت دامن گيري از دست خواهد داد. 3ـ عدول از سنت ؛ گر چه پايبندي به سنت در همه امور نيكو و مطلوب نيست ولي پاسداري از سنت هاي حسنه ، متد اجتهاد ، بعضي شيوه هاي آموزشي و سيره علماء سلف در عرصه تحول و اصلاح يك ضرورت به حساب مي آيد كه متأسفانه در بعضي عرصه ها مورد غفلت و بي مهري قرار مي گيرد. 4 ـ فقدان استراتژي و ضعف در طرح و برنامه؛ نگارنده درصدد آن نيست كه هر گونه برنامه ريزي و توجه به مديريت استراتژيك در حوزه هاي علميه را نفي كند يا زير سؤال ببرد ولي حوزه علميه از توان برنامه ريزي مطابق طرح و برنامه پويا ، اتاق فكر در حد انتظار و مطابق ماموريت هاي عظيم آن برخوردار نيست ؛ از ضعف در برنامه هاي توسعه اي ، بررسي ، شناخت و ارائه استراتژي ثمر بخش ، رنج مي برد و داراي سند چشم انداز 20 ساله تعريف اهداف دراز مدت و برنامه ريزي براي رسيدن به آن اهداف كافي نيست ؛ برنامه اي كه همه قلمروها ، رسالت ها و اهداف را پوشش دهد. وضعيت موجود را رصد نمايد، نسبت به سند چشم انداز متعهد باشد . برنامه اي كه نشان دهد در پنج يا ده سال آينده از لحاظ آموزش، پژوهش ، توليد ، قدرت تاثيرگذاري ، تبليغ ، حضور بين الملل و... از چه جايگاهي در جهان برخورداريم ، برنامه اي كه نقشه راه و راهنماي برنامه ريزي سالانه مركز مديريت باشد برخوردار نيست . حوزه علميه با توجه به اهداف عالي و جهاني بايد از سيستم هاي متعدد براي چنين برنامه ريزي عظيمي بهره گيرد، متشكل از بهترين و دلسوزترين تيم هاي علمي در رشته هاي مختلف علوم اسلامي ، مبلغان، جامعه شناسان ، روان شناسان ، متخصصان طرح و برنامه، مديران ، مديريت استراتژيك تحليل گران سياسي و اجتماعي و... . اين گروه ها بعد از تحليل و بررسي اهداف ، رسالت و بررسي وضعيت موجود، شناخت خلاها، نقاط قوت و ضعف ، نيازهاي داخلي و خارجي ، عكس العمل سازمان هاي رقيب و... شروع به تدوين برنامه استراتژيك يا سند چشم انداز و برنامه توسعه چند ساله مي كنند. 5 ـ ارزيابي هاي هفتگي ، ماهانه ، سالانه (آسيب شناسي مستمر) ؛ سازمان هايي همواره موفق هستند كه به صورت مستمر عملكرد مجموعه هاي تحت مديريت را رصد و نسبت به رفع نقاط ضعف و آسيب اقدام كرده باشند. سازمان هايي كه داراي اتاق مهندسي ،اتاق فكر و اتاق تحليل ، بررسي و نقد هستند همواره نوآور و پيشتاز محسوب مي شوند. حوزه علميه همواره بايد عملكردها را با اهداف مقايسه و در عمل نسبت به رفع ضعف هاي برنامه اي اقدام نمايد ، از نقادي هاي دلسوزانه استقبال كند و در راستاي اهداف توسعه اي به نقادي آسيب شناسي مستمر خويش بپردازد. به نظر مي رسد هم اكنون فاقد اين استراتژي و عملكرد در سطح قابل قبول باشد يا اين امر به صورت كارآمد و صحيح صورت نمي پذيرد . ب) آموزش گر چه حوزه علميه در دهه گذشته به سمت برنامه ريزي آموزشي حركت كرده ولي با توجه به نيازها و كاستي ها بايد به موارد ذيل بيشتر توجه نمايد. 1ـ برنامه ريزي آموزشي ؛ برنامه ريزي آموزشي مناسب و هدايت آموزش مدارس و طلاب به سمت اهداف از پيش تعريف شده ، مستلزم نياز سنجي مطلوب و ايده آل و بررسي كاستي هاي موجود مي باشد ، آنچه به نظر مي رسد در حوزه علميه به شكل مطلوب مراعات نمي شود. بايستي حوزه علميه با توجه به نيازهاي داخلي و خارجي مشخص كند كه در سه دهه آينده به چند مفسر ، فقيه ، فيلسوف ، متلكم ، اديب ، استاد و... نيازمند است و در مرحله بعدي ساختار آموزشي را مطابق اهداف از پيش تعيين شده متحول مي نمايد. يكي از مشكلات در حوزه علميه آن است كه جهت دهي حوزه به سمت نيازها و تخصص ها و حمايت برنامه اي نسبت به دانش آموختگان ضعيف است . به عبارت ديگر يكي از دلايل مهم تاسيس مؤسسات آموزشي هم عرض در حوزه هاي علميه كه امروزه به وفور در حال رشد است و متاسفانه به جاي آنكه مدرك و تاييد حوزه علميه را يدك بكشند، با تاييد وزارت علوم ، مجوز و مدرك آنها فعاليت مي كنند ، عدم اعتماد به برنامه ريزي مرسوم آموزشي حوزه علميه مي باشد . بنيان گذاران چنين مراكزي خود از بزرگان حوزه هاي علمليه محسوب مي شوند ، ولي به دليل خلاهاي موجود و اينكه آموزش در حوزه هاي علميه با آمال و آرزوها و اهداف عالي مورد نظر فاصله زيادي دارد اقدام به تاسيس مؤسسات هم عرض و جذب مستقل طلاب در آنها مي نمايند. بديهي است نگارنده كثرت مؤسسات را نه تنها ضعف تلقي نمي كند بلكه آن را يك نقطه عطف و قوت به حساب مي آورد . غرض نويسنده بيان كاستي موجود در آموزش رسمي حوزه هاي علميه است . بديهي است براي يك آموزش مطلوب موارد ذيل لازم است اقدام يا تقويت گردد: 1 ـ برنامه ريزي آموزشي مطابق اهداف تعريف شده و سند چشم انداز و در راستاي رسيدن به افق هاي سند ماموريت سازمان. 2 ـ تدوين كتب درسي مناسب و كارآمد بر اساس منابع و متون مادر. 3 ـ تخصصي نمودن دروس ؛ حوزه هاي عمليه بايد بعد از يك دوره كوتاه مدت سه ساله نسبت به هدايت طلاب بر اساس علايق و استعدادها به رشته هاي تخصصي اقدام نمايند و ظرفيت هر كدام از رشته ها را بر اساس اهداف ، ضرورت ها و نيازهاي داخلي و خارجي تعريف كنند. بلا شرط بودن مركز آموزشي حوزه هاي عمليه نسبت به جهت دهي طلاب در انتخاب و به سرانجام رساندن دروس تخصصي يك نقصان جدي به شمار مي رود . 4ـ اهتمام به تاسيس رشته هاي مهم تخصصي و مورد نياز مانند تاريخ اسلام ، ادبيات ، هنر اسلامي ، روان شناسي ديني ، جامعه شناسي ديني و... . مركز آموزشي حوزه هاي عمليه نسبت به تاسيس رشته هاي وابسته به علوم اسلامي بر اساس ضرورت ها، اقتضائات زمان و نيازهاي جوامع مسلمان تصميم گيري كنند. امروزه جوامع اسلامي در رشته هاي گوناگون مانند ادبيات ، عرفان ، هنر اسلامي، تاريخ اسلام، اقتصاد اسلامي و... نيازمند كارشناسان و متخصصان علوم اسلامي هستند ، بنابراين برنامه ريزي آموزشي را نبايد به روزمرگي كشاند. 5 ـ مظلوميت زدايي از بعضي دروس تخصصي و رونق بخشيدن به آنها با توجه به نياز ضروري در كشور و جهان: بايد به رفع مهجوريت بعضي از رشته ها اقدام كرد، نسبت به برنامه ريزي و تقويت آنها همت گماشت . برنامه ريزي آموزشي حوزه بايد متناسب با ضرورت ها ، واقعيت ها و به دور از تنگ نظري و پيش داوري صورت پذيرد. بايد رشته هايي نظير ، تفسير و علوم قرآني ، فلسفه ، معرفت شناسي ، فلسفه سياست و اقتصاد اسلامي ، كلام ، تبليغ و... كه از محروميت مضاعف رنج مي برند و اتفاقا از جمله نيازهاي اساسي دنياي اسلام هستند و در مواجهه با رقيبان نيز يكي از كارآمدترين رشته ها به حساب مي آيند ، در اولويت برنامه ريزي قرار گيرند. آنچه مقام معظم رهبري به صورت مكرر در سفر اخير خويش به قم و همين طور در سفر سال 74 بر آن تاكيد كردند.(11) 6 ـ آموزش زبان هاي زنده دنيا يكي از ضرورت هاي آموزشي در دنياي جديد ، آموزش زبان هاي زنده دنياست كه ضروري ترين آنها آموزش كارآمد زبان عربي و انگليسي است . ضعف در تعامل ، تبليغ ، انتقال آموزه هاي متعالي اسلام و اطلاع از توليدات ديگر اديان و متفكران در حوزه علميه مشهود است . يكي از دلايل ناتواني در پاسخگويي به درخواست ها و نياز ديگر كشورها نيز مربوط به اين حوزه است . تصور نمي كنم امروزه احدي در ضرورت اين امور شك داشته باشد . متاسفانه حتي آموزش زبان عربي هم در حوزه از برنامه قابل قبولي برخوردار نيست ، معمولا طلاب نمي توانند به راحتي به زبان عربي صحبت كنند كه اين در مجامع علمي بين المللي از جمله مهم ترين نقاط ضعف مشهود حوزه هاي علميه محسوب مي شود. 7 ـ آموزش پژوهش محور نظام آموزشي حوزه هاي عمليه در راستاي نيازهاي پژوهشي نيست . برنامه ريزان آموزشي بايد به نقش پژوهش در نظام معرفتي حوزه هاي عمليه واقف باشند و از اهميت سوق طلاب به اين مسير و نقش آن در توليد علوم ديني و معرفتي و از جايگاه آن در هرم اهداف كلان آگاهي كامل داشته باشند. متاسفانه نظام آموزش موجود در راستاي تربيت پژوهشگر و مهارت هاي پژوهشي نيست،در نظام آموزشي حوزه به پژوهش آنچنان كه شايسته است بها داده نمي شود. 8 ـ آموزش ادبيات فارسي و عربي طلاب بايد به زبان علمي روز مجهز باشند و اين جز از طريق آشنايي مستقيم با ادبيات موجود و آكاداميك امكان پذير نيست . يكي از ضعف هاي جدي طلاب در تبليغ ، توليدات علمي، پژوهش هاي رايج و تدريس در مراكز آكاداميك ، عدم آشنايي كامل با ادبيات جديد و زبان روز است . آشنايي با موضوعات جديد و شبهات روز ، آشنايي با احكام و عقايد ديگر اديان و مذاهب ، آموزش فلسفه هاي رقيب و... در كنار علوم اسلامي ضروري به نظر مي رسد . طلاب رشته هاي علوم عقلي بايد نسبت به داشته هاي ديگر فرهنگ ها ، اديان و مذاهب آگاهي كافي داشته باشند . نسبت به آرا و عقايد ديگر متفكران آگاهي داشته باشند تا تعامل صحيح همراه نقد و بررسي عالمانه در مواجهه با آنان صورت پذيرد ، خصوصا با برداشته شدن مرزهاي جغرافيايي ضرورت اين امور دو چندان به نظر مي رسد. پژوهش   مقام معظم رهبري يك دهه پيش در حوزه عمليه قم ضمن ترسيم نقشه راه در خصوص پژوهش فرمودند : «پژوهش ضربان نظام سنج حوزه ها به حساب مي آيد و حوزه با آن قوي و رنجور مي نمايد». ايشان در اين سخنراني فاصله حوزه هاي عمليه را در بعضي زمينه با نيازها و وضعيت موجود در دنيا بسيار عقب ارزيابي كردند و تاكيد كردند بايد در اين زمينه برنامه ريزي لازم و مناسب به صورت مقطعي و دائمي صورت پذيرد . امروز بعد از گذشت 15 سال قضاوت ما نسبت به عملكرد معاولت پژوهش حوزه در مقابل آن ايده ها و توقعات عالي چيست ؟ وضعيت توليدات علمي و خروجي هاي منتشره ما كه حداقل استانداردهاي جهاني يا كشوري را دارا باشند در رشته هاي گوناگون چگونه است ؟ در توليد علم به معناي حقيقي چه جايگاهي داريم؟ نظريه پردازي ما در رشته هاي گوناگون كه مستقيما از جانب معاونت پژوهشي حوزه علميه برنامه ريزي شده باشد در چه وضعيتي است ؟ آيا در حوزه پژوهش از نياز سنجي مناسب برخورداريم؟ آيا برنامه ريزي دراز مدت و كوتاه مدت و سند چشم انداز داريم؟ آيا اصولا نسبت به جهت دهي طلاب در دوره هاي مختلف ، ايجاد پژوهشكده هاي مختلف اقدامي كرده ايم؟ اصولا آيا پژوهش جايگاه مشخصي در حوزه عمليه دارد ؟ آيا پژوهشگران نزد مديريت حوزه از جايگاه والا و شايسته برخوردارند؟ آيا نسبت به نخبگان و نويسندگان برنامه هاي خاصي اجرا مي شود؟ آيا برنامه راهبرردي پژوهش تهيه و تدوين شده است ؟ آنچه در اين بخش شايسته است صورت پذيرد ، عبارتند از" 1 ـ تدوين برنامه دراز مدت پژوهشي با هدف ساماندهي پژوهش در 50 سال آينده و ترسيم سند چشم انداز و ماموريت هاي پيش رو. 2 ـ برنامه ريزي براي آموزش پژوهش محور . شايسته است طلاب از ابتداي ورود با بايسته هاي پژوهش آشنا شوند و از آنها تحقيق و تكليف پژوهشي درخواست شود تا به مرور براي نويسندگي آماده شوند و استاندارد هاي پژوهشي را ياد بگيرند. آشنايي با اصول اوليه نگارش و تحقيق ، روش تحقيق و... نيز به عنوان ضرورت هاي پژوهشي در حوزه تدريس شود. 3 ـ ايجاد دوره هاي عالي پژوهش مانند دكتراي پژوهشي بعضي از رشته ها و جذب و هدايت طلاب نخبه و مستعد در آنها 4 ـ ايجاد دبير خانه ساماندهي پژوهش هاي ديني در سطح داخل و خارج 5 ـ نياز سنجي مناسب در حوزه پژوهش هاي ديني و علوم اسلامي. متاسفانه به علت عدم نياز سنجي صحيح، بعضي نيازهاي اساسي بدون متولي رها مي شود يا به نيازهاي مخاطبان توجهي نمي شود . از اين رو يكي از بايسته هاي برنامه ريزي پژوهشي نياز سنجي صحيح و كلان است . بر اين اساس مي توان نسبت به استخراج نظام موضوعات پژوهشي و اولويت بندي آنها اقدام كرد. مقام معظم رهبري در سفر اخير خويش به قم فرمودند: «يكي از چيزهايي كه در تحول مثبت حتما لازم است ، اين است كه ما خودمان و تلاش و فعاليت علميمان را با نيازها منطبق كنيم. يك چيزهايي هست كه مردم به آنها احتياج دارند ، پاسخش را از ما مي خواهند ، ما بايد آنها را فراهم كنيم . يك چيزهايي هم هست كه مردم احتياجي به آنها ندارد ، زياد كار شده ، زياد تلاش شده ، خودمان را سرگرم نكنيم ، اينها خيلي مسائل اساسي و مهمي است». بديهي است يكي از نيازهاي اساسي كه همواره مورد غفلت بوده ، نيازهاي حكومت ديني است. نيازهاي تئوري و عملي در حوزه هاي فقه ، سياست ، اخلاق ، هنر ، اقتصاد ، بانكداري اسلامي و صدها موضوع ديگر كه شايسته است حوزه هاي علميه به تحقيق و پژوهش آنها اقدام كنند. 6 ـ راه اندازي كرسي هاي نظريه پردازي ، جلسات نقد ، نقد كتاب و... براي ايجاد فضاي مناسب پژوهشي و تقويت حوزه نقد براي گسترش فضاي آزاد انديشي در حوزه و كشور لازم است معاونت پژوهشي حوزه راسا نسبت به گسترش اين فرهنگ برنامه ريزي كند. براي استفاده از امكانات ديگر مراكز و كسب تجربيات تحقيقي و پژوهشي لازم است به صورت موردي بررسي و اقدام شود. چه آنكه بسياري از آثار خطي و بعضي آثار چاپي در خارج از كشور يا خارج از قم نگهداري مي شود. 7 ـ ايجاد فرصت هاي مطالعاتي ، بازديد هاي علمي و بورسيه هاي پژوهشي ، اين امور تاكنون در حوزه علميه رواج زيادي نداشته است . 8 ـ تجهيز كتابخانه هاي حوزوي و تاسيس كتابخانه هاي تخصصي به گونه اي كه همه منابع داخلي و خارجي مورد نياز پژوهشگران در اين كتابخانه ها گردآوري و به صورت شبانه روزي در اختيار محققان قرار گيرد. 9 ـ ارزيابي از وضعيت پژوهش هاي داخلي و خارجي. شايسته است معاونت پژوهش حوزه علميه با تشكيل كميته هاي علمي ، وضعيت علمي توليد و نشر را در مراكز حوزوي و ديني به طور مستمر رصد و ارزيابي كند تا از حاصل آن براي نيازهاي آتي برنامه ريزي صحيح صورت پذيرد. تهذيب   چنانچه همگان مي دانند تهذيب و اخلاق الهي يكي از بازوان مهم ارتقاي طلاب محسوب مي شود ، علم بدون تهذيب و اخلاق نه تنها مفيد نيست بلكه حجاب اكبر و ظلمت محسوب مي شود و متاسفانه بعضي مشكلات پيش گفته حوزه نيز از ضعف در اين بخش ناشي مي شود. تهذيب يك امر آئين نامه اي و دستوري نيست، با برخورد و بگير و ببند هم درست نمي شود بلكه همانند آموزش و پژوهش با برنامه ريزي كلان و گام به گام مي توان آن را در روان و جان طلاب نهادينه كرد. بايد نسبت به پرورش استادان اخلاق و عالمان و زاهدان آينده نيز اقدام كرد و نبايد از اين امر مهم كه مانند اكسيژن براي بدن است ، غفلت كرد. بايد از علماي روشن ضمير ، نرواني و پاك طينت نسبت به پرورش روح و روان طلاب بهره گرفت . دروس اخلاق و استادان اخلاق را به خانه هاي طلاب كه همان حجره ها و مدارس است، برد. بايد نسبت به توليد آثار اخلاقي و عرفان در سطوح مختلف اقدام كرد و آنها را در دسترس طلاب قرار داد بلكه آنها را در فهرست دروس موظفي حوزه هاي عمليه گذاشت . روزگاري در حوزه علميه در هفته پنج تا شش درس اخلاق در سطح عالي برگزار مي شد . حضرات آيات بهجت، بهاءالديني، مشكيني ، احمدي ميانجي ، شب زنده دار و... همه از زاهدان و عارفان بنام زمان بلكه تاريخ حوزه هاي علميه به حساب مي آمدند. بايد وضعيت امروز را نسبت به ديروز سنجيد و از استادان و حضرات آيات و علماي اعلام بهره برد تا روح و روان و جان طلاب در كوثر حقيقت شستشو داده شود و همواره از پليدي ها پاك شود تا زمينه بروز و ظهور حقيقت و تجلي علوم آل محمد و درخشش آن حاصل آيد. تبليغ   از جمله ضعف هاي جدي حوزه هاي علميه ، در برنامه ريزي و هدف گذاري و تبليغات به روز و موفق است . نگارنده يك دهه پيش مقاله اي با عنوان «كاستي ها و راهكارهاي تبليغ سنتي» منتشر كرده و اين امر همواره از دغدغه هاي وي بوده است . به نظر مي رسد همانند ديگر بخش ها حوزه علميه نياز به برنامه ريزي ، باز تعريف، نياز سنجي ، مخاطب سنجي و تدوين آثار مناسب براي مبلغان ، تاسيس رشته تبليغ و تحقيق وسيع و سرمايه گذاري مطلوب دارد. اگر تبليغ و هدايت ،هدف ارسال رسل و انزال كتب بوده و هدف غايي حوزه هاي عمليه محسوب مي شود ، چرا نسبت به برنامه ريزي ، هدف گذاري و ارتقاي آن اقدام مناسب و در خور انجام نمي دهيم . بنابراين آنچه در اين زمينه به نظر مي رسد بايد انجام شود عبارتند از : 1 ـ برنامه ريزي كوتاه مدت و دراز مدت همراه با كلان نگري در اين بخش 2 ـ نياز سنجي و تعيين سطح مخاطبان داخلي و خارجي و مبلغان اعزامي و استفاده از هر گروه مطابق تخصص و سطح معلومات ، هنر و فن بيان مبلغان 3 ـ برنامه ريزي براي تبليغ كودكان به شكل حرفه اي و اساسي و ايجاد زمينه هاي آن 4 ـ برنامه ريزي براي حضور مبلغان خوش فكر ، بليغ و خبره در ميان نوجوانان و جوانان در سطح مدارس ، دانشگاه ها ، ورزشگاه ها ، و پادگان ها . فرصتي كه جمهوري اسلامي در اختيار حوزه هاي علميه گذاشته فرصت طلايي و مغتنمي است كه عدم برنامه ريزي و بهره برداري مناسب از آن موجب ندامت ابدي خواهد بود. 5 ـ با توجه به گسترش زمينه ها و ابزار تبليغ بايد نسبت به آموزش طلاب جوان به شكل حرفه اي اقدام كرد تا بتوان از فرصت تبليغ از طريق رسانه هاي جمعي كه قدرت تاثير گذاري آنها و سطح مخاطبشان شگرف و وسيع است، استفاده كرد. لذا برنامه ريزي مناسب براي استفاده بهينه از راديو و تلويزيون، روزنامه و مجلات در سطوح گوناگون ـ اينترنت ، سايت ، وبلاگ ، چت و... يك ضرورت به حساب مي آيد. در اين برنامه ريزي بايد نسبت به نياز سنجي ، مخاطب سنجي، استفاده از مبلغان خوش فكر ، خوش قلم ، خوش بيان ، فرهيخته ، علماي اعلام و بزرگان دين اقدام كرد. هم اكنون حوزه علميه به صورت كلان و برنامه ريزي شده در بخش هاي مجازي ضعيف است ، در حالي كه اين بخش ها امروز از تاثير گذارترين بخش ها و پر مخاطب ترين آنها هستند. 6 ـ نسبت به تامين مالي مبلغان به شكل آبرومندانه و مكفي بايد برنامه ريزي شود تا مبلغان بدون دغدغه معيشتي و با حريت و تنها به قصد اداي تكليف در برنامه هاي تبليغي حاضر شوند و اجري از مردم بابت زحمات ديني و معنوي خويش طلب نكنند. مالي   حوزه هاي علميه بايد نسبت به ساماندهي حوزه مالي كه عمدتا از سهم امام اداره مي شود ، اقدام مناسب و در خوري صورت دهند . وضعيت موجود پرداخت شهريه از لحاظ كميت و كيفيت دچار معضل و مشكل است . ساماندهي سهم امام يا جذب ديگر بودجه ها از جمه بودجه هاي سرگردان آموزش و پژوهش در كشور ، امري است كه با برنامه ريزي ، شجاعت و همت قابل تحقق است . در اين خصوص و ديگر بخش ها حرف زياد است ، ولي به دليل بعضي ملاحظات ، ديگر پيشنهادات را به فرصت ديگري وا مي گذاريم . بديهي است آنچه در اين مختصر بيان شد نه تمام مطلب است و نه حق مطلب ، بلكه غرض فتح بابي براي تاملي بيشتر بود كه شايد با اين مختصر حاصل آيد. در پايان سه نكته را لازم مي دانم به استحضار خوانندگان فرهيخته برسانم: 1 ـ حوزه عليمه به اعتراف دوست و دشمن از نقاط قوتبسياري برخوردار است كه در صورت ذكر آن «مثنوي هفتاد من كاغذ شود» ذكر اين نكته از آن روي بود كه نگارنده صرفا با هدف ايجاد تحول به ذكر نكاتي از كمبودها پرداخت و صد البته ذكر اين نكات به قصد اصلاح و ارتقا صورت پذيرفت. 2 ـ از زمان سفر اول مقام معظم رهبري به قم در سال 74 تاكنون ده ها مقاله نوشته شده يا سخنراني و همايش در خصوص ضرورت تحول يا اصول آن برگزار شده ولي قدم هاي عملي اندك بوده و نگارنده معتقد است ، امروز نيازمند اقدام جدي و عملي هستيم و اين جز با اراده قوي و شجاعت مديران قابل تحقق نيست ، طلاب به خوبي نسبت به دشواري هاي اين راه ، مقاومت ها و مشكلات آن واقفند ولي انتظار دارند ، يكبار براي هميشه با اقدام قاطع و كارشناسي شده شاهد تحول اساسي در حوزه هاي عمليه باشند. 3 ـ يكي از دلايل عدم توفيق ، عدم صرف بودجه كافي در برنامه ريزي و كارشناسي بخش هاي پيش گفته است ، به علاوه مديران ارشد حوزه هاي عمليه نيز با توجه به دغدغه هاي علمي خويش و عضويت در مراكز و مؤسسات متعدد ، فرصت برنامه ريزي كلان را ندارند. به نظر مي رسد ، تيم كارشناسي قوي به صورت جداگانه در تمامي بخش ها مسؤول برنامه ريزي شود تا بعد از تاييد مديران و مراجع و مقام معظم رهبري ، ابلاغ و اجرا شود. بديهي است بعد از موفقيت در برنامه ريزي بايد نسبت به برنامه ريزي سطح بين المللي نيز اقدام شود تا از موج جهاني اسلام گرايي استفاده مطلوب صورت پذيرد و با اسلام هراسي مقابله صحيح و علمي شود. پي‌نوشت‌ها:   * مدير گروه فلسفه و عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي 1 ـ لغت نامه دهخدا ، ج14 ، ص 437. 2 ـ براي تبيين مباني تحول و فرق آن با تغيير به منابع ذيل مراجعه شود: الف ـ جان هيز ، مديريت تحول استراتژيك در تئوري و عمل ، ترجمه اسدالله كردنائج و صابر هدي ، نشر مهربان . ب ـ تيمور فيشان ، خلاقيت و نوآوري در انسان ها و سازمان ها ، تهران ، نشر ترمه . ج ـ مارك هنسن ، مديريت آموزشي در رفتار سازماني ، ترجمه محمد علي نائلي ، اهواز ، دانشگاه شهيد چمران . د ـ فرهاد نژاد ايراني ، مديريت خلاقيت و نوآوري در سازمان ها ، اروميه ، نشر پيك پيمان . 3 ـ آنتوني گيدنز ، كتاب ما ، علوم علمي و اجتماعي ، شماره 48- 47 ؛ ص 52-51. 4 ـ هنسن مارك، مديريت آموزشي در رفتار سازماني ، ص 330. 5 ـ الوين ، تافلر ، شوك آينده ، ص 500. 6 ـ احمد رضا سنجري ، آموزش عاملان تغيير : دو مدل تركيبي از تئوري و عمل ص 42. 7 ـ رابينز ، استيفن ، تئوري سازمان ، ساختار و طرح سازماني ، ص 430. 8 ـ فيليپ ، سادلر ، مديريت تغيير ، ص ت مقدمه . 9 ـ مطهري ، مرتضي ، ده گفتار ، ص 278. 10 ـ يك دهه پيش دو مقاله با عناوين «اصلاحات در حوزه» و «كاستي هاي تبليغ سنتي و راهكارها» از نگارنده در چهار شماره نشريات مؤسسه امام خميني (ره) به چاپ رسيده است ، بديهي است براي جلوگيري از تكرار مقاله حاضر بعضي نكات را مطرح نكرده و خوانندگان محترم را به همان جا ارجاع مي دهد. 11 ـ سخنراني مقام معظم رهبري مورخ 79/7/29 ديدار طلاب و روحانيون حوزه علميه قم.   منابع و ماخذ: 1 ـ نهج البلاغه 2 ـ مجلسي ، محمد باقر ، بحارالانوار الجامعه لدررالائمه اطهار ، داراحياء التراث. 4 ـ‌دهخدا ، علي اكبر، لغتنامه دهخدا ، دانشگاه تهران ، مؤسسه لغت نامه دهخدا ، 1373. 5 ـ ميز ، جان ، مديريت تحول استراتژيك در تئوري و عملي ترجمه اسدالله كردنائج و صابر هدي ، از نشر مهربان 6 ـ فيشان ، تيمور ، خلاقيت و نوآوري در انسان ها و سازمان ها ، تهران ، نشر ترمه 7 ـ هنسن ، مارك، مديريت آموزشي در رفتار سازماني ، ترجمه محمد علي نائلي ، اهواز 8 ـ نژاد ايراني ، فرهاد ، مديريت خلاقيت و نوآوري در سازمان ها ، اروميه 8 ـ گيدنز ، آنتوني، مصاحبه مدرنيست در كتاب ماه علوم اجتماعي شماره 48-47 9 ـ تافلي ، الوين ، شوك آينه ، ترجمه حشمت الله كامراني ، تهران ، چاپ گلشن 10 ـ سنجري ، احمد رضا، «آموزش عاملان تغيير : دو مدل تركيبي از تئوري و عملي» ، ماهنامه تدبير شماره 104. 11 ـ استفن ، رابينز ، تئوري سازمان ساختار و طرح سازماني ، مهدي الواني و حسن دانايي فرد، 1389 12 ـ سادلر ، فيليپ ، مديريت تغيير ، ترجمه غلامرضا اسماعيلي ، تهران 13 ـ مطهري ، مرتضي ،ده گفتار ، تهران ، انتشارات صدرا خردنامه همشهري ش 65 /ج  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 660]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن