تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):منافق، نيرنگباز، زيانبار و شكّاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798619421




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«سلوك مبارزاتي شهيد دستغيب» در گفت و شنود شاهد ياران با حميد اخوت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
«سلوك مبارزاتي شهيد دستغيب» در گفت و شنود شاهد ياران با حميد اخوت
«سلوك مبارزاتي شهيد دستغيب» در گفت و شنود شاهد ياران با حميد اخوت     آغازگر جريان مبارزه درفارس بودند... شيو‌ه‌هاي مدبرانه مبارزاتي شهيد دستغيب در عين تاثيرگذاري با كمترين صدمات براي مردم همراه بود. سخنراني‌هاي روشنگرانه ايشان و نصايح پدرانه‌شان در تربيت و رشد نسلي كه انقلاب را شكل داد بر هيچ انسان منصفي پوشيده نيست. تاثير تعيين‌كننده شهيد دستغيب بر جوانان و ترغيب و تشويق آنان به رعايت احكام اسلامي و تبعيت از ولي فقيه در اين گفتگو بررسي شده است. نخستين بار كي و چگونه با نام شهيد دستغيب آشنا شديد؟ فكر مي‌كنم سال سوم دبستان فرصت بودم. اين مدرسه پشت حرم شاه‌چراغ بود. سال 1342 بود و شيراز به خاطر تبعيد حضرت امام وضعيت خاصي پيدا كرده بود. منزل ما در ميدان مولا، بين منزل شهيد دستغيب و مرحوم آيت‌الله محلاتي بود. ما را در مدرسه نگه داشته بودند، چون جمعيت زيادي در خيابان احمدي و مدرسه خان و اطراف شاه‌چراغ گرد آمده بودند و پدرم آمدند و مرا از مدرسه به خانه بردند. يادم هست كه عده‌اي از مامورين، شبانه به منزل آيت‌الله محلاتي ريختند و ايشان را گرفتند و از طرف ديگر مانع از رفتن آيت الله دستغيب به مسجد جمعه شده بودند. جمعيت بسيار زيادي در خيابان احمدي جمع شده بودند. من هم كودك كنجكاوي بودم و مي‌خواستم ببينيم اين جمعيت براي چه جمع شده‌اند. مسجد جمعه در آن زمان پايگاه مبارزين و انقلابيون بود. يادم هست كه اولين بار در آن زمان بود كه نام ايشان را شنيدم. شما به عنوان فردي كه خانواده مذهبي داشتيد، جايگاه شهيد دستغيب را در خانواده خود و در ميان مردم چگونه مي‌ديديد؟ ايشان جايگاه بسيار ويژه‌اي داشتند. آن موقع من ده سال بيشتر نداشتم و اينها را از پدرم نقل‌قول مي‌كنم. ويژگي‌هاي شهيد دستغيب را پدرم برايم تعريف مي‌كرد و از تقوا و ايمان و دعوت مردم به راه خدا و صحبت‌هاي ايشان، از ظلم ستيزي‌شان و روحيه قوي و شجاعتي كه داشتند و باعث مي‌شد مردم به سوي ايشان جذب شوند، برايم مي‌گفت. از سال 42 بود كه مردم به تدريج شهيد دستغيب را شناختند و ايشان پايگاه عظيمي پيدا كردند. ظاهرا شهيد دستغيب نماز جمعه را قبل از انقلاب هم برگزار مي‌كردند. در اين مورد خاطراتي را بيان كنيد. بله، پايگاه ايشان مسجد جامع عتيق بود كه سابقه تاريخي 1150 ساله دارد. مردم در اينجا جمع مي‌شدند و نماز جماعت را برپا مي‌كردند و ايشان مردم را به ايمان و تقوا دعوت مي‌كردند. ايشان در آنجا هم نماز جمعه، هم نماز جماعت و هم سخنراني داشتند. نيروهاي نظامي مي‌آمدند و مسجد را مي‌بستند. آخرين خاطرات من از مسجد جامع عتيق به سال 57 مربوط مي‌شود. ما در يكي از مسجدهاي شيراز كه به مسجد قبا معروف است، فعاليت مي‌كرديم و تيم‌هاي كوچكي را تشكيل مي‌داديم و اعلاميه‌هاي امام را تكثير و بعد 50 تا 100 تا زير اوركت پنهان مي‌كرديم و بعد به مساجد مي‌برديم و توزيع مي‌كرديم. چند تا از مساجد در شيراز پايگاه مبارزات بودند كه يكي از آنها مسجد جمعه بود. در آن زمان حضرت آيت‌الله دستغيب در زندان بودند و فرزند ايشان، آسيد هاشم به جايشان نماز مي‌خواندند. يكي ديگر از مساجد، مسجد صاحب‌الزمان (عج) در خيابان توحيد بود و ديگر مسجد ميدان مولا كه پايگاه حضرت آيت‌الله محلاتي و از جاهاي بسيار مهم بود. ما اعلاميه‌هاي زيادي از امام را زير اوركت گذاشته بوديم و نمي‌دانستيم كه آن شب ماموران زيادي جلوي در مسجد هستند. رفتيم و ديديم 30، 40 نفر با ژ- 3 ايستاده‌اند. با يكي از دوستان كه يادش به خير، با كمال خونسردي وارد مسجد شديم و موقعي كه نماز تمام شد، اعلاميه‌ها را ريختيم روي هوا. نيروهاي ساواكي در گوشه و كنار كمين كرده بودند كه افراد را شناسايي كنند. بعد هم كه انقلاب پيروز شد و ايشان نماز جمعه را بر پا مي‌كردند و در 20 آذر 60 به شهادت رسيدند. آيا از راه‌پيمائي‌هاي سال 57 كه ايشان در ميان مردم حضور داشتند، خاطره‌اي داريد؟ حضورشان خيلي فعال بود. يكي از پايگاه‌هائي كه تظاهرات شيراز را هدايت مي‌كردند، مساجد آقاي دستغيب و آقاي محلاتي بودند. ما بازوبند انتظامات مي‌بستيم و شعارهائي را كه مردم بايد مي‌دادند، بين آنها پخش مي‌كرديم. ما در مسجد آتشي‌ها بوديم. شهيد دستغيب اين كارها را سازماندهي مي‌كردند، اما نه آشكار، چون ساواكي‌ها همواره در كمين ايشان بودند. ايشان چندين بار به زندان رفته بودند و فعاليت‌هايشان، به رغم آنكه چشمگير بود، اما آشكار نبود. بعد از پيروزي انقلاب هم ظلم‌ستيزي ايشان همچنان ادامه داشت و منافقين به خاطر مبارزه آشكار و رويارويي شهيد دستغيب، همواره در كمين ايشان بودند.

از نماز جمعه‌هاي شهيد دستغيب خاطراتي را بيان كنيد. جمعيت زيادي مي‌آمد و بسيار شلوغ مي شد. يكي از نمازهاي بسيار جالبي كه در ذهنم مانده، در زمين چمن دانشگاه بود كه جمعيت بسيار زيادي آمده بود. آن زمان فرش هم نبود و مردم روي چمن روزنامه پهن مي‌كردند و نماز مي‌خواندند. نماينده‌اي هم از سوي مردم فلسطين آمده بود كه صحبت مي‌كرد و شعار «ثوره ثوره حتي النصر» داده شد. روز قدس بود؟ خير، هنوز اوايل انقلاب بود و روز قدس برقرار نشده بود. ياسر عرفات هم به تهران آمده و به ديدن امام رفت و دفتر سفارت اسرائيل در خيابان كاخ تهران تبديل به دفتر فلسطين شد و نماينده آن دفتر آمد و در شيراز سخنراني كرد. سال گذشته ما براي دفاع از زنان و كودكان فلسطيني، مراسم بسيار باشكوهي در صحن مطهر شاه‌چراغ داشتيم. فكر مي‌كنم نماينده‌اي از جنبش حماس بود كه آمد و در اينجا صحبت كرد. به جرئت مي‌توانم بگويم كه 80 تا 90 درصد جريانات انقلابي استان فارس را شهيد دستغيب و برادران و خويشاوندان نزديك ايشان مديريت مي‌كردند و هنوز هم مردم شيراز علاقه خاصي به خاندان دستغيب دارند و بيشترش هم به خاطر مردمي بودن و پيشگام بودن شهيد بزرگوار آيت‌الله دستغيب هست. خيلي‌ها خرج مي‌كنند و تبليغات مي‌كنند كه خودشان را در دل مردم جا كنند، ولي ايشان اهل اين كارها نبود. زندگي بسيار ساده‌اي داشت. زماني كه بالاترين مقام را داشتند و نماينده امام بودند، باز يك زندگي بسيار ساده‌اي را براي خودشان ايجاد كرده بودند و روي زمين، سر سفره مردم مي‌نشستند و هيچ حائلي بين ايشان و مردم نبود. در انتخابات مجلس خبرگان تبليغاتي داشتند؟ خير، هنوز هم خاندان دستغيب تبليغاتي ندارند. مردم ايشان را مي‌شناختند. نيازي به تبليغ نبود. يادم هست در 22 بهمن از طرف پايگاهي از خاندان دستغيب ماموريت داشتيم كه نمايشگاه كتاب بزنيم و پوستر شهدا را آويزان كنيم و كتاب‌هاي امام، آيت‌الله خامنه‌اي، آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، آيت‌الله طالقاني، دكتر شريعتي و ديگران را بفروشيم. اغلب كتاب‌ها هم به اسم مستعار بود. خود شهيد دستغيب هم در جريان اين امر بودند؟ بله، ايشان در جريان بودند و نظارت مي كردند. قبل از انقلاب هم كه خفقان زياد بود، فعاليت‌ها آشكار نبود. هسته‌هاي كوچك مردمي تشكيل شده بود و با نظارت شهيد دستغيب در مساجد و امثالهم اين كار را مي‌كرديم. اعلاميه‌هاي امام را هم از طريق همين هسته‌ها تكثير و توزيع مي‌كرديم. يادم هست شب‌ها سوار دوچرخه مي‌شدم و با دوستان اعلاميه‌ها را داخل خانه‌ها مي‌انداختيم. يك بار داشتيم اين كار را مي‌كرديم كه افسري از منزلش آمد بيرون و فرياد زد شما داريد چه كار مي‌كنيد؟ ما هم با عجله گفتيم دنبال منزل يكي از بستگان مي‌گرديم و اسمي را گفتيم. داد زد: «اينجا چنين كسي نداريم. زود برويد.» ما هم سريع سوار دوچرخه شديم و به خانه برگشتيم. اگر اعلاميه را انداخته بوديم، در آن جو خفقان كارمان ساخته بود. ارتباط اين هسته‌ها با شهيد دستغيب چگونه بود؟ خود من آن روزها افسر وظيفه بودم و صبح‌ها در هنرستان تدريس مي‌كردم و شب‌ها تا صبح در زندان عادل‌آباد نگهباني مي‌دادم، هنوز سپاه پاسداران وجود نداشت. يك بند سياسي بود كه با زنداني‌ها را براي محاكمه به دادگاه انقلاب مي‌برديم و بر مي‌گردانديم.

آيا اين هسته‌ها قبل از انقلاب سازمان يافته بودند؟ بله، يك سري افراد نزديك و تائيد شده حضرت آيت‌الله دستغيب اينها را تشكيل داده بودند. يك سري مهندس بودند كه شهيد دستغيب آنها را مي‌شناختند و همان ها هم از ما خواستند كه برويم و فعاليت كنيم. هسته‌هاي كوچكي تشكيل مي‌شد. من بودم و دو تا از برادرهاي عزيز كه مهندس بودند و هنوز هم همديگر را مي‌شناسيم و مديركل شده‌اند. ما گروه‌هاي سه چهار نفره تشكيل مي‌داديم و نارنجك دستي و كوكتل مولوتوف مي‌ساختيم. آيا شهيد دستغيب در جريان اين مسئله هم بودند؟ اين بخش را خودمان وارد شديم، ولي در جريان نشريات و حضور در تظاهرات بودند. جوانان انقلابي خود به خود به اين سمت كشيده شده بودند كه خود را مسلح كنند. اسلحه هم كه نداشتيم و تنها وسيله ما همين چيزها بود. دستور اينها را در مسجد صاحب‌الزمان (عج) يا مسجد آتشي‌ها در تابلوي اعلانات زده بودند كه چطور اينها را درست كنيم. تا اين حد فعاليت در اين مساجد آشكار بود. اطرافيان شهيد دستغيب اين گروه‌ها را تشكيل مي‌دادند و از طريق آنها با شهيد دستغيب ارتباط داشتيم. بعد از پيروزي انقلاب اين ارتباط به چه شكل در آمد؟ كميته‌ها كه تشكيل شدند، تقريبا شهيد دستغيب بر آنها تسلط داشتند. من ديگر وظيفه خودم را در اين ارتباط تمام شده دانستم و به كار معلمي پرداختم. يك عده از اطرافيان شهيد دستغيب عضو سپاه شدند و كميته‌ها تبديل به سپاه پاسداران شد. كميته‌ها از معتمدين محلات تشكيل شده بود. آقاي مصباح از افراد زحمتكشي بودند كه كميته‌هاي محلي را ايجاد كردند. از نيروهاي انقلابي روحاني آن زمان حضرت آيت‌الله محلاتي بودند. ارتباطات مردمي شهيد دستغيب بسيار قوي بود. صحبت‌هاي آتشين ايشان به قدري تاثيرگذار بود كه حتي به خارج از كشور هم مي‌رسيد. سخنراني ايشان در تاسوعا ـ عاشوراي سال 57 به قدري جالب بود كه امام خميني دستور داده بودند كه متن اين سخنراني‌ها در قم تكثير و در سرتاسر ايران پخش شود. يكي از حركت‌هاي عظيم آيت‌الله دستغيب اعتراض ايشان به جشن هنر كثيفي بود كه فرح در شيراز راه انداخته بود. در سال 56 بود در آن زمان هيچ كس جرئت نمي‌كرد در آن خفقان حرفي بزند، ولي شهيد دستغيب در برابر اين حركت فرح، قيام كرد و از همان پايگاه كوچك مسجد حركت كرد و در مقابل اين قضيه ايستاد، بعد هم ايشان را گرفتند و بسيار آزار دادند، ولي ايشان مقاومت كرد. از تاسوعا- عاشورا خاطراتي يادتان هست؟ شهيد دستغيب شور حسيني عجيبي داشت. مردم در سال 57 از تاسوعا- عاشورا و قيام امام حسين (ع) استفاده كردند و در برابر شاه كه او را يزيد زمان مي‌دانستند، ايستادند. شهيد دستغيب تفكر قيام حسيني را در آن مراسم تشريح كردند كه به صورت نوار كاست تكثير شد و در اختيار همه قرار گرفت. يكي از كارهاي بزرگ ديگري كه شهيد محراب به اتفاق توليت محترم شاه‌چراغ، حضرت آيت‌الله سيد محمد مهدي دستغيب انجام داد، تحصن روحانيون اعلاي كل كشور در مسجد دانشگاه تهران بود. زماني كه امام مي‌خواستند بيايند و بختيار فرودگاه را بست، تمام روحانيون سراسر كشور در مسجد دانشگاه تهران تحصن كردند. حضرت آيت‌الله دستغيب و آيت‌الله سيد محمد مهدي دستغيب هم به آنجا رفتند و همراه ديگران تحصن كردند. در تظاهرات تاسوعا- عاشورا دستجات از جاهاي مختلف شهر راه مي‌افتادند و به طرف شاه‌چراغ مي‌آمدند، يعني آنجا مركز و محور همه دستجات بود. منبع: ماهنامه شاهد ياران53_54  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 675]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن