واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف) بهار ایّام نویسنده : سید ابوالفضل موسوی آقداش* عید است ولی بدون او غم داریم عاشق شدهایم و عشق را کم داریم ای کاش که این عید ظهورش برسد اینگونه هزار عید با هم داریم نوروز، این عید باستانی ایرانیان، نوید بخش فرا رسیدن طراوت و سرسبزی و شادابی زمین و مورد گرامی داشت این ملت است؛ اما بعد از اینکه ایرانیان روشن ضمیر با معارف انسانساز اسلام، به ویژه مکتب سراسر نور تشیع آشنا شدند، زندگی خویش را بر اساس آموزههای ناب اسلامی و بر مدار ولایت معصومین استوار ساختند و دریافتند که شیعه ـ که میراثدار خط سرخ حسینی و انتظار سبز مهدوی است یعنی طراوت، شجاعت و صلابت ـ و انتظار یعنی حیات پویا و زندگی شاداب در مسیر هدفی الهی و مقدس. هر شیعة ایرانی با الهام از طبیعت، با خود چنین نجوا میکند که اگر یک سال شمسی، گردش دوازده ماهة زمین به دور خورشید است، عمر حقیقی و الهی هر شیعه، چرخش بر مدار ولایت است که اگر با گذشت ایام و زیاد شدن سنّ زمینیاش نسبت به ولیّ زمان خود، معرفت بیشتری پیدا نماید و بر مدار شمس ولایت بچرخد، به همان اندازه، راه زندگیاش روشنتر میگردد. چرا که پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «چراغ راه مؤمن، شناخت حق اهل بیت است و کورترین افراد کسی است که فضائل ما را نبیند».1 شیعه اکنون و در عصر غیبت، منتظر ظهور امامی است که طبق روایات، بهار روزگاران2 است. اگر با آغاز سال جدید شمسی، بهار طبیعت آغاز میشود، با سپری شدن انتظار سبز مهدوی، بهار حقیقی انسانیت، هویدا شده و جهان هستی و انسانها با ظهور حضرتش جان تازهای میگیرند و علم، صنعت، کشاورزی، دین، سنت و... احیاء میشوند و تحویل حقیقی سال بر مدار ولایت و معرفت آن امام زمان(عجل الله تعالی فرج الشریف) خواهد بود که کتاب و سنت، احیا شوند، عقلها تکمیل گردند، نعمت، فراوان شود و فطرتها از خواب غفلت، برخیزند. احیای کتاب و سنت معارف حیات بخش اسلام، افزون بر خطر تحریف و بدعت و اهمالکاری، همواره در کانون حملات همه جانبه دشمنان دین و دیانت بوده است؛ لذا حضرت بعد از ظهورشان، گرد و غبار دین را میزدایند و آموزهای ناب اسلامی را آنچنان که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است، آشکار میکنند و بنابر فرموده مولای متقیان(علیه السلام)، در قرآن، روح حیات میدمند3 و وحی الهی را رونق تازهای میبخشند؛ تا جایی که برخی فکر میکنند که حضرت، دین جدیدی آوردهاند و حال آنکه طبق روایات، دین حضرت، همان دین آباء و اجداد خویش است. شکوفایی علم و تکمیل عقلها امام صادق (علیه السلام) ميفرمایند: «علم و دانایی از حرف تشکیل میشود؛ تمام آنچه پیامبران تاکنون آوردهاند، تنها دو حرف آن است و مردمان تاکنون بیش از دو حرف آن را نشناختهاند. آنگاه که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار میسازد و آن دو حرف را هم به آن ملحق میکند».6 یعنی با این همه پیشرفت و تکنولوژی، تنها دو حرف روشن شده و با ظهور حضرت است که علم و دانش به نقطه اوج خود میرسد. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «نهمین امام از فرزندان امام حسین(علیه السلام)، قائم است که خداوند متعال به دست او زمین را پس از تاریکی با روشنی، پس از ستم با عدالت و پس از نادانی و جهالت با علم و دانایی پُر میکند».8 امام باقر(علیه السلام) نیز دربارة کامل شدن عقلهای انسانها میفرمایند: «هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان میگذارد و بدین وسیله، عقلهای آنان را جمع، و افکار و اخلاقشان را کامل میکند».7 فراوانی نعمت و شادابی طبیعت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «در زمان حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف) (عجل الله تعالی فرج الشریف) ، مردم به نعمتهایی میرسند که در هیچ زمانی به آنها دست نیافته بودند، آسمان پیوسته بر آنها میبارد و زمین چیزی از روییدنیهایش را پنهان نمیکند».9 حضرت جان تازهای بر این کرة خاکی میدهند و بنابر فرمودة امام باقر(علیه السلام)، همه جا را آباد میکنند و هیچ جای خرابی بر روی زمین باقی نمیگذارند.10 همچنین حضرت به کارگزاران خویش نیز دستور میدهند تا شهرها را آباد سازند11 و زمین، به برکت حضرتش، خرّم و سرسبز میشود.12 حیات معنوی و بیدارسازی فطرتهای غفلت زده بدیهی است که بیدارسازی فطرتها و طراوت بخشی به آن، از آبادانی و سرسبزی طبیعت بالاتر است. طبق روایات، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف) فطرتها را بیدار میسازند و دین اسلام و معارف حقّه الهی را برهمگان عرضه مینمایند13 و سرانجام همگان به دین اسلام میگرایند.14 آری، هرچند اکنون، در زمان غیبت حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرج الشریف) قرار داریم ولی طبق روایات، حضرت، همچون خورشید پشت ابر15 و همانند قلبی16 که در ظاهر پیدا نیست اما اعضا و جوارح انسان را مدیریت میکند، جامعه را اداره مینمایند؛ چرا که همانگونه که قلب اگر لحظهای از کار بایستد، بدن از کار میافتد، بدون امام نیز زمین اهل خود را فرو میبرد.17 حال، ما نیز ندبهکنان باید ناله سر دهیم که «جانم به قربان ناپیدایی که بیرون از جمع ما نیست، جانم به قربانِ دور از وطنی که کنار ما نیست»18 تا بدانجا که از شدت فتنهها و غیبت ولیّمان به درگاه الهی شکوه نماییم19 و بگوییم: منتظران را به لب آمد نفس ای زتو فریاد، به فریاد رس ای یوسف فاطمه(عجل الله تعالی فرج الشریف) ! تا کی سفرة هفت سین دلمان را باز بگذاریم تا تو بیایی و سالمان تحویل شود؟ ای بهار دلها بیا که بیتو بهار طبیعت، برایمان خزان است. روزها نو نشده کهنهتر از دیروز است گر کند یوسف زهرا نظری، نوروز است لحظهها در تپش تاب و تب آمدنش آسمان، چشم به راه قدمش هر روز است حال، ما نیز در لحظه تحویل سال و دگرگونی احوال و قلوب، بنابر فرمودة خودتان برای فرج دعا میکنیم تا درمان دردهایمان بیاید و هستی، جانی دوباره بگیرد. گلها همه با اذن تو برخاستهاند از بهر ظهور تو، خود آراستهاند مردم همه در لحظه تحویل، بیشک اول فرج تو از خدا خواستهاند پينوشتها: *. دانشآموخته مرکز تخصصی مهدویت. 1. رسول(صلی الله علیه و آله): «سراج المؤمن معرفة حقّنا و أشدّ العمی من عمی عن فضلنا». جامع الاخبار، ص178. 2. «السلام علی ربیع الأنام»، بحارالانوار، ج99، ص101. 3. امام علی(علیه السلام): «یحیی میّت الکتاب و السّنه». نهجالبلاغه، خطبه138، ترجمه محمد دشتی. 6. «العلم سبعة و عشرون جزءاً...». بحارالانوار، ج52، ص336. 7. «اذا قام قائمنا وضع یده علی رئوس العباد...». همان، ص328. 8. «.... علماً بعد جهلها». همان، ج36، ص252. 9. همان، ج51، ص78، «...ولا تدخر الارض شیئاً من نباتها» 10. کمال الدین، شیخ صدوق، ج1، ص231. 11. «یأمرهم بعمران المدن»، یوم الخلاص، ج2، ص65. 12. «تعمر الارض و تصفو و تزهر». منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص209. 13. «فعرض علیهم السلام...». بحارالانوار، ج52، ص340. 14. در ذیل آیه 159 سوره نساء «و ان من أهل الکتاب الا لیؤمننّ به قبل موته» آمده است. بحار الانوار، ج14، ص349. 15. «اما وجه الانتفاع بی...» کمال الدین، ج2، ص483. 16. «... ان القلب غائب عن سائر الجوارح...»، کمال الدین، ج1، ص210. 17. مفاتیح الجنان، دعای افتتاح« اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبة ولینا...». 18و19. فقراتی از دعای ندبه در مفاتیح الجنان«بنفسی انت من مغیب لم یخل منا...» و «یابن الخیرة المهذبین» «فقد طال الصدی و...». منبع:نشریه امان ،شماره 29 ،فروردین و اردیبهشت 1390 /ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]