تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خوشا بحال كسانى كه براى خدا گرسنه و تشنه شده‏اند اينان در روز قيامت سير مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812678840




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فقه و قانون نگارى(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فقه و قانون نگارى(1)
فقه و قانون نگارى(1)   نویسنده : احمد حاجى ده‏آبادى   فقه به عنوان نظام حقوقى اسلام از زمره نظامهاى حقوق نوشته است كه‏قانون در آن نقش مهمى را ايفا مى‏كند. درنتيجه مباحث مربوط به قانون همچون‏قانون‏گذارى، قانونگذار، قانون‏گرايى و... اهميتى ويژه براى فقه دارند. در قانون‏نگارى فقهى يا انعكاس فقه در قوانين موضوع، مشكلاتى وجوددارد كه در اين نوشته به پاره‏اى از آنها اشاره و حتى‏الامكان پيشنهاداتى را ارائه‏مى‏دهد. سيستمها و نظامهاى حقوقى موجود در جهان، در يك‏تقسيم‏بندى كلى بر دو نوعند: نظام حقوق مدون و نظام‏حقوق غيرمدون. قانون و اهميت آن از يك سو و تفسيرقانون و شيوه و اهميت تفسير آن از سوى ديگر، در اين دوسيستم يكسان نيست و از اين جهت‏بين دو نظام مزبورتفاوتهاى عمده‏اى وجود دارد. ابتدا به تفاوتهاى نظام حقوق مدون‏و غيرمدون پرداخته و سپس به اين‏سؤال پاسخ مى‏دهيم كه نظام حقوق‏اسلام از زمره كداميك از دو سيستم‏مذكور است. گفتار اول: تفاوت نظام‏حقوق مدون و نظام حقوق غيرمدون   و قانون مكتوب (2) نيزشناخته شده است. حقوق غيرمدون هم با نامهايى چون‏حقوق نانوشته (3) ،قانون غيرمكتوب (4) ،حقوق آرايى، (5) كامن لا (6) و گاه عرفى (7) معرفى شده است. قبل از اينكه‏تفاوت اين دو نظام حقوقى شرح داده شود، تذكر يك مطلب‏ضرورى است. از آنجا كه حقوق انگلستان در شاخه حقوق‏غيرمدون قرار مى‏گيرد، انگلستان را نماينده حقوق غيرمدون‏قرار مى‏دهيم و اگر در خلال نوشته‏هاى بعدى ويژگيهاى‏نظام حقوقى انگلستان را برشمرده و درباره آن بحث كرديم،در حقيقت ويژگيهاى حقوق غيرمدون را بيان كرده‏ايم. عده‏اى در بيان تفاوت اين دو نظام، اين نكته را بيان كرده‏و بدان اكتفا نموده‏اند كه كشورهاى داراى حقوق مدون دررشته‏هاى حقوق داراى مواد قانونى از قبيل قانون مدنى،قانون تجارت، قانون جزا و... هستند و كشورهاى داراى‏حقوق غيرمدون، فاقد مواد قانونى هستند.(8) اين سخن صحيح نيست و ظاهرا از آنجا ناشى شده‏است كه «مدون و غيرمدون‏» يا «نوشته و نانوشته‏» را به‏معناى لغوى آن گرفته‏اند و توجه ننموده‏اند كه اين دو واژه،دواصطلاح حقوقى و داراى معناى خاصند كه در ادامه‏روشن خواهد شد. اگر در كشورى چون انگلستان براى‏پاره‏اى بخشها قانون وجود ندارد، در مقابل قوانين بسيارى‏در اين كشور نوشته شده و به تصويب پارلمان رسيده است،يعنى «اهميت قانون در پاره‏اى از بخشهاى حقوق بسيار است و گاه‏تنها منبع حقوق محسوب مى‏گردد از جمله در موضوع شركت‏ها يادر نظام اداره اموال زوجين‏» (9) مع‏ذالك با وجود تمام اين‏قوانين اين حقيقت‏باقى مانده است كه انگلستان كشورى باحقوق غيرمدون است. پس تفاوت بين حقوق مدون وغيرمدون چيست؟ اگر در هر دو سيستم قانون وجود داردچرا يكى را مدون و ديگرى را غيرمدون مى‏نامند؟ 1 - 1 طرز تلقى از قانون   تفاوت اصلى بين اين دو سيستم در طرز تلقى از قانون‏است. توضيح اين كه در حقوق مدون، مهمترين منبع‏حقوق، قانون است و لذا حرف اول و آخر را قانون مى‏زند.در حالى كه در حقوق غيرمدون مهمترين منبع، قواعدى‏است كه قضات در دادگاهها مرسوم نموده‏اند و به تعبيرى‏مهمترين منبع، رويه قضايى است. در اين سيستم،تصميمات قضايى است كه حقوق را ايجاد مى‏نمايد وبراساس «قاعده سابقه‏»، تصميم يك دادگاه دادگاههاى‏پايين‏تر و خود آن دادگاه را مكلف مى‏نمايد كه موارد مشابه‏در آينده، راى صادره توسط آن دادگاه را پذيرفته و بر اساس‏آن راى دهند. به عبارت ديگر دادگاهها بايد مطابق حكمى كه‏در دعواى مشابه از دادگاه عالى‏تر و يا از خود آن دادگاه صادرشده است، راى دهند. اين امر به تفحص در سابقه منجرمى‏گردد كه قضات تالى را حتى اگر راى صادره را وارد نيزندانند بدان ملتزم مى‏سازد. (10) البته اينكه مى‏گوييم در نظام حقوق مدون، قانون‏مهمترين منبع است‏به معناى نفى رويه قضايى نيست و نيزاينكه مى‏گوييم در نظام حقوق غيرمدون رويه قضايى‏مهمترين منبع است‏به معناى نفى قانون نيست‏بلكه دركشورهاى حقوق نوشته، قانون مهم‏ترين منبع حقوق است‏و رويه قضايى چهره تفسيرى و معاون قانون را دارد و هيچ‏گاه به طور رسمى آن را نسخ نمى‏كند. (11) برعكس درحقوق انگليس كه كامن لا به عنوان مبناى عمومى حقوق‏اعتبار دارد. رويه قضايى زمينه اصلى حقوق را فراهم‏مى‏آورد و قانون چهره استثنايى وضع قاعده در چنين نظمى‏است. در نتيجه نه در نظام قانونگذارى حقوق مدون، رويه‏قضايى منبعى برابر قانون است و نه در نظام كامن لا، اهميت‏قانون به اندازه رويه قضايى است. (12) در نظام حقوق مدون به اندازه‏اى به قانون اهميت‏مى‏دهند كه بعضى افراد فرض كمال قانون را مطرح مى‏كنندكه بر اساس آن هيچ چيز از ديد تيزبين قانونگذار مخفى‏نمانده است و حكم تمام مسائل را در مواد قانون مى‏توان‏يافت. (13) من حقيقتا باور نمى‏كنم كه كسى در مسائل حقوقى‏موفق به تصور موردى شود كه قاضى براى حل دعواى‏مربوط به آن نتواند به عبارات مضبوط در قانون يا اصلى كه‏در يكى از مواد گنجانده شده استناد نمايد. (14) گرچه امروز معلوم شده است كه فرض كمال قانون،فرضى غيرواقعى و تخيلى است (15) اما باز در نظام حقوق‏مدون، اولين و مهمترين منبع پاسخ به تمام مسائل، قانون‏است و در صورتى كه دست دادرس از قانون به علت‏سكوت، اجمال يا ابهام و... كوتاه شود، رويه قضايى و ديگرمنابع به كمك وى مى‏آيند. نقش قانون در اين نظام از اين تشبيه پيداست: حقوق دراين رشته همانند سيمى است كه قانون همچون جريان برق‏از آن عبور مى‏كند و به محض اين كه جريان برق از آن سيم‏قطع شد، چراغ هم خاموش مى‏شود يعنى اگر قانون را ازحقوق نوشته جدا كنيد از حقوق اثرى باقى نخواهدماند. (16) در حالى كه به قول ژلدار (17) نويسنده انگليسى: «اگرتمام قوانين نوشته انگلستان را حذف كنيد باز هم شما يك سيستم‏حقوقى در مقابل خود خواهيد داشت. ولى چنانچه مجموعه‏حقوق غيرمدون انگليس را كه اساس حقوق اين كشو را تشكيل‏مى‏دهد و همان كامن‏لا است‏حذف كنيد، ديگر در برابر يك سيستم‏حقوقى قرار نخواهيد گرفت.» (18) بنابراين بر عكس حقوق نوشته كه قانون، منبع اصلى‏ايجاد حقوق است، در سيستم حقوق غيرمدون، قانون براى‏تكميل و تصحيح رويه قضايى به كار مى‏رود و به قول ژلدار«چيزى جز ملحقات و غلطنامه‏هاى كتابى كامن‏لا نيستند.» (19) 2-1 طرز تفسير قانون   تفاوت دوم بين حقوق مدون با غيرمدون، در طرزتفسير قانون است كه در حقيقت نتيجه تفاوت اول يعنى‏طرز تلقى قانون است. تفسير قانون در سيستم نخست، به‏يكى از طرق ادبى، منطقى يا تاريخى صورت مى‏گيرد. دراين نظام اهميت قانون باعث‏شده كه نوعا ماده قانونى‏وجود داشته باشد مبنى بر اين كه در صورت سكوت قانون‏يا اجمال و ابهام آن بايد با توسل به روح قانون حكم قضيه‏را روشن ساخت. اما در سيستم حقوق غيرمدون تفسيرقانون به صورت بسيار محدودى صورت مى‏گيرد و تنهامعناى تحت‏اللفظى قانون است كه بايد ملحوظ گردد وقضات از توسل به روح قانون ممنوع گشته‏اند و به قول رنه‏ردير: «اصول تفسير قانون نوشته در انگلستان با اصول مورد قبول‏در اروپا بكلى متفاوت است. اصول مزبور به نحوى آشكار مبين اين‏تفكر است كه قانون نوشته براى حقوقدانان انگلوساكسون نخستين‏منبع حقوق نبوده و در واقع منبعى تكميلى بيش نيست.» (20) براى اينكه روشن شود چگونه تفسير قانون در حقوق‏غيرمدون محدود و به صورت تحت‏اللفظى است، نمونه‏اى‏از چند نمونه‏اى كه پروفسور رنه داويد در كتابش آورده است‏را در اينجا نقل مى‏كنيم: «قانون به مقامات صالحه در انگلستان اجازه داده در منطقه‏اى‏كه تيمارستان نباشد، مجانين را به جاى تيمارستان به بيمارستان‏بفرستند. موردى پيش آمد كه در محلى دارالمجانين وجود داشت‏ولى به علت كثرت بيماران از قبول بيمار جديد خوددارى مى‏كرد.دادگاه اظهار نظر كرد كه قانون، مربوط به موردى است كه‏دارالمجانين نباشد لذا وقتى دارالمجانين هست، اگرچه جا نداشته‏باشد، مشمول قانون مذكور نخواهد شد.» (21) برخى از آنجا كه حقوق غيرمدون را به معناى لغوى آن‏معنا كرده‏اند - كه گفتيم اين حرف صحيح نيست - در اين‏قسمت دچار اشتباه شده و نوشته‏اند: «در پايان اين بحث تذكر اين نكته ضرورى است كه گرچه دركامن‏لا قانون به عنوان يك منبع اصلى شناخته نمى‏شود اما ازحدود صد سال پيش با توجه به رشد و توسعه كشورهاى پيرو اين‏نظام، قانون اهميتى ويژه يافته و چيزى بيش از تصحيح كامن‏لااست. در بخشهايى از حقوق اين جوامع، قانون تنها منبع حقوقى‏محسوب مى‏شود. مثلا در انگلستان در موضوع شركتها يا درنظامهاى اداره اموال زوجين، قانون، حرف اول و آخر را مى‏زند.امروزه سهم قانون در برابر ساير منابع حقوق افزايش يافته است ودر نتيجه حقوق انگليس را بايد نظام مخلوط «قانونى - رويه‏اى‏»شمرد. اين تحول باعث نزديكى دو نظام حقوق نوشته و كامن‏لا به‏هم شده است.» (22) بجاست در اينجا تعريفى از قانون داشته باشيم. مى‏توان‏گفت هر دستورالعملى كه سه ويژگى كليت، دوام و الزام‏آوربودن را دارا باشد، قانون ناميده مى‏شود. قانون از يك طرف‏كلى است‏يعنى موضوع و مخاطب آن، شخص يا اشخاص‏خاصى نيستند، از سوى ديگر دائمى است‏يعنى طبع قانون‏استمرار و دوام آن است و از سوى ديگر الزام‏آور است‏يعنى‏ضمانت اجرا دارد و بر نقض يا تخلف از آن، مجازات وديگر ضمانت اجراها مترتب مى‏شود. پي‌نوشت‌ها:   1-Droit ecrit 2-Jus Scriptum 3- Droit non ecrit 4-Jus non Scriptum 5-Case Law 6- Common Law 7- Droit Coutumier 8) به نقل از: قرايى، دكتر خسرو: دو طرز فكر حقوقى، مطالعه سيستم‏حقوقى انگليس و فرانسه، بى نا، بى‏چا، 1347، ص 100. 9) ردير، رنه: مقدمه‏اى بر حقوق تطبيقى، دكتر سيدمحمد علوى، دفترخدمات حقوقى بين‏الملل جمهورى اسلامى ايران، تهران، اول،1371، ص 92. 10) همان، ص 83. 11) البته منظور از رويه قضايى در اينجا معناى عام آن يعنى تصميمات‏دادگاههاست نه اين كه منظور معناى خاص آن يعنى آراى وحدت‏رويه ديوان عالى كشور باشد، چرا كه رويه قضايى به اين معنا مى‏تواندناسخ قانون باشد. 12) كاتوزيان، دكتر ناصر، فلسفه حقوق، شركت‏سهامى انتشار، بى‏چا، اول،1377، ج 2، ص 47. 13) در رابطه با اين فرض، ر.ك به منبع قبلى، ص 24 - 29. 14) به نقل از دو طرز فكر حقوقى: ص 103. 15) ر.ك به كاتوزيان، دكتر ناصر: فلسفه حقوق، ج‏2، ص‏25. 16) نجوميان، حسين: مبانى حقوق در ايران، بنياد پژوهش‏هاى اسلامى‏آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ دوم، 1376، ص 92. 17-Geldart 18) قرايى، دكتر خسرو، ص 102 - 103. 19) قرايى، دكتر خسرو، ص 102. 20) ردير، رنه ص 92. 21) به نقل از قرايى، دكتر خسرو، ص 108 - 109. 22) كاتوزيان، دكتر ناصر: فلسفه حقوق، ج 2، ص 50.   منبع: www.lawnet.ir ادامه دارد... /ج  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن